فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۹۸٬۵۶۱ تا ۱۹۸٬۵۸۰ مورد از کل ۴۹۵٬۹۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی میزان صحت داده های باران ماهوارة TRMM در 87 ایستگاه سینوپتیکی ایران در مقیاس های روزانه و ماهانه انجام شده است. بدین منظور، ابتدا داده های روزانة TRMM-3B42 و ماهانة TRMM-3B43 دانلود شد. مقایسة بین داده های ماهواره ای و مشاهده ای در ایستگاه های انتخابی واقع در شش زون اقلیمی ایران (بیابانی، نیمه بیابانی، کوهستانی، نیمه کوهستانی، بیابان ساحلی و مرطوب ساحلی) در دورة آماری 1998-2009 انجام شد. برای ارزیابی داده های ماهواره ای از معیارهای آماری خطا و شاخص های مطابقت استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ماهوارة TRMM مقادیر بارندگی روزانه و ماهانه را در 68% از ایستگاه ها بیش از مقادیر مشاهده ای برآورد می کند. به دلیل وجود خطای قابل توجه داده های ماهواره ای، مقادیر تخمینی TRMM در دو مقیاس زمانی به تفکیک زون های اقلیمی و ایران واسنجی شد و ضرایب تصحیح بر اساس روش رگرسیون خطی ارائه شد. بیشترین مقدار ضریب همبستگی در سطح معناداری 01/0 در دو مقیاس روزانه و ماهانه در زون نیمه کوهستانی به ترتیب برابر 86/0 و 99/0 و کمترین مقدار آن ها 49/0 و 78/0 در زون مرطوب ساحلی به دست آمد. داده های واسنجی شدة TRMM در بیشتر زون ها و ایستگاه ها، مشابه یا نزدیک به مقادیر مشاهده ای است و در زون اقلیمی مرطوب شمال ایران، خطای داده های ماهواره ای کاهش نیافت.
مکتب آنال، فرنان برودل و جامعه شناسی تاریخی
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله، بررسی تأثیر سنت فرانسوی جامعه شناسی بر تاریخ نگاری و جامعه شناسی تاریخی است. نویسنده اعتقاد دارد که نقش این سنت در بحث جامعه شناسی تاریخی و تاریخ نگاری تا حد زیادی مغفول واقع شده است و به سنت های فکری دیگر اروپا مانند سنت آلمانی بیشتر اهمیت داده شده است. از این رو، او نقطه ی عزیمت بحث خود را امیل دورکیم، جامعه شناس بزرگ کلاسیک فرانسوی (1857-1917)، قرار می دهد که هم علاقه ای خاص به تاریخ داشت و هم بینش های ژرف او امکانات و قلمروهایی تازه به روی مورخان گشود. دورکیم نه به رویدادهای تاریخی، که او آن ها را «نمودهای سطحی و ظاهری» پدیده های تاریخی تلقی می کرد، بلکه به ساختارهای اجتماعی تاریخی علاقه مند بود و صورت بندی دقیق او از مفهوم امر اجتماعی و مفهوم جامعه بر نگرش های جامعه شناسان دلمشغول تاریخ و مورخان تأثیراتی عمیق و تعیین کننده به جا گذاشت. این تأثیرگذاری بیش از همه در مکتب آنال و پژوهش های تاریخی اعضای آن تبلور یافت و مورخان برجسته ای همچون مارک بلوخ و فرنان برودل در تقابل با تاریخ نگاری اثبات گرای رویدادمحور مبتنی بر اسناد زمانه ی خویش، که سیاست و رویدادهای سیاسی را موضوع اصلی بررسی های خود قرار داده بود، از «جامعه ی فئودالی»، روندهای بلندمدت، ساختارهای تاریخی و ذهنیت های جمعی سخن به میان آورند. فرنان برودل رویکرد کل نگرانه و تعمیم بخش جامعه شناسی را به کار گرفت و سبک تاریخ نگاری خود را تاریخ کلی یا تاریخ تام نامید، اما در مسیر تمرکز بر ساختارها و نادیده انگاشتن رویدادها تمرکز جامعه شناسان بر زمان حال یا زمان کوتاه مدت را نیز به نقد کشید و تقسیم بندی جدیدی از «زمان اجتماعی» در قالب سه زمان کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت ارائه کرد. به زعم نویسنده رویکرد برودل را می توان از دو جنبه رویکردی جامعه شناسانه برشمرد. نخست این که برودل نه به زمان حاضر بلکه به مقیاس های کلی و روندهای بلندمدت تاریخی پرداخت. نویسنده مدعی است که تقسیم بندی برودل از زمان در بحث تغییر اجتماعی بر آثار جامعه شناسان تأثیرات مهمی به جا گذاشته است. دوم آن که برودل به لحاظ موضوعی به سرمایه داری پرداخت، یعنی موضوعی تحقیقی که از ابتدای شکل گیری جامعه شناسی دغدغه ی اصلی بسیاری از نظریه پردازان اجتماعی بوده است.
نقش واسطه ای هویت معنوی در رابطه بین دلبستگی به والدین و همسالان با تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت معنوی به عنوان تعریف و شناسایی خود بر اساس معنویت و تجارب معنوی، از جمله سازه هایی است که در سال های اخیر توجه محققان را به خود جلب نموده است. ماهیت پدیدارشناسی معنویت و دشواری اندازه گیری آن از جمله عواملی بوده اند که سبب شده است بررسی علمی هویت معنوی تنها از چند دهه گذشته از سر گرفته شود. با توجه به پژوهش های کمّی بسیار اندک در این زمینه، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هویت معنوی در رابطه بین دلبستگی به والدین و همسالان با تاب آوری بود. شرکت کنندگان این پژوهش 280 نفر (174 دختر، 106 پسر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA)، پرسشنامه هویت معنوی (SIQ) و مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون (CD-RIS) بود. نتایج نشان داد که دلبستگی به والدین و همسالان به صورت مستقیم و نیز غیر مستقیم و از طریق ابعاد هویت معنوی پیش بینی کننده تا ب آوری است. به این صورت که دلبستگی به والدین به واسطه باورهای ماورایی و دلبستگی به همسالان به واسطه باورهای اخلاقی تا ب آوری را به صورت مثبت پیش بینی می کند. در مجموع، یافته های پژوهش حاضر نشان داد که روابط عاطفی با افراد مهم زندگی به واسطه هویت معنوی تاثیر بسزایی در تاب آوری افراد دارد. با توجه به نقش هویت معنوی و ابعاد آن در سازگاری و مقابله با مشکلات، نتایج این پژوهش می تواند راهگشای مشاوران و متخصصان حوزه سلامت باشد.
اصل سرزمینی؛ مبنای نظری و آثار آن در نظام حقوق مالکیت فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل سرزمینی با توجه به پیشینه تاریخی آن بدون تکیه به مطالعات نظری شکل گرفته است. با وجود این، درک اصل سرزمینی و اعمال آن در قالب قوانین در حوزه های گوناگون مالکیت فکری، نیازمند مطالعه مبانی نظری و فقهی آن است. چنین مطالعه ای نشان می دهد استناد به این اصل در مالکیت فکری می تواند موجه باشد. نتایج و پیامدهای اعمال اصل سرزمینی این است که اعتبار مصادیق مالکیت فکری دارای جنبه ملی خواهد بود و نظام های حقوقی راجع به اعطای حقوق مالکیت فکری برای اتباع بیگانه، مطابق منافع ملی و محدودیت های دینی و اخلاقی تصمیم گیری خواهند کرد. البته با توجه به توسعه جهانی مالکیت فکری و ضرورت همکاری بین المللی، این اصل با اصلاحات و تعدیل هایی روبه رو شده است؛ به عنوان مثال، می توان به شناسایی حق بیگانگان با شرایط خاص، پذیرش حق تقدم یا اعمال سیاست های اقتصادی در قالب واردات موازی اشاره کرد.
تأثیر توانایی مدیریتی بر اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت ممکن است از طریق اجتناب مالیاتی، به دنبال گزارشگری مناسب تر سود باشد تا از این طریق تصویر مطلوبی از عملکرد شرکت ارائه کند. البته مدیران توانا به دلیل هزینه فرصت از دست رفته ناشی از اجتناب مالیاتی، کمتر درگیر فعالیت های اجتناب مالیاتی می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانایی مدیریتی بر اجتناب مالیاتی می باشد. بدین منظور نمونه ای متشکل از 91 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بین بازه زمانی 1384 تا 1392 استفاده شده است. در این پژوهش، معیار توانایی مدیریتی، بخشی از کارآیی شرکت است که تحت تأثیر عوامل ذاتی شرکت قرار نمی گیرد و از طریق الگوی تحلیل پوششی داده ها محاسبه شده است. همچنین میانگین مجموع وجه نقد پرداختی سه سال آتی تقسیم بر مجموع مالیات سه سال آتی به عنوان نماینده اجتناب مالیاتی در نظر گرفته شده است. در نهایت آزمون فرضیه پژوهش با استفاده از رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی انجام شده است. نتایج حاکی از وجود تأثیر منفی و معنادار توانایی مدیریتی بر اجتناب مالیاتی در طول دوره مورد مطالعه بوده است.
تأثیر توانایی مدیریتی بر کارایی سرمایه گذاری
حوزههای تخصصی:
کارایی سرمایه گذاری به صورت مفهومی، به معنی پذیرش پروژه هایی با ارزش فعلی خالص مثبت است و منظور از ناکارایی سرمایه گذاری، گذر از این فرصت های سرمایه گذاری (سرمایه گذاری کمتر از حد) و یا انتخاب پروژه هایی با خالص ارزش فعلی منفی (سرمایه گذاری بیش از حد) است. یکی از پدیده های که بر کارایی یا عدم کارایی سرمایه گذاری تأثیر ویژه ای دارد، توانایی مدیریتی است. توانایی مدیریتی دارای دو جنبه مثبت و منفی است. بر اساس جنبه مثبت آن و براساس دیدگاهی تحت عنوان دیدگاه قراردادهای کارا انتظار می رود که هر چقدر مدیران از توانایی بیش تری برخوردار باشند بهتر می توانند بازده و ریسک پروژه های سرمایه گذاری را برآورد نمایند. علاوه بر این چنین مدیرانی پیش بینی که از درآمد و هزینه این پروژه ها داشته دقیق تر می باشد. بطور کلی در چنین دیدگاهی پروژه های انتخابی آنها کارا تر می باشد و از طرف دیگر بر اساس دیدگاه منفعت طلبی، مدیران توانا تاکید زیادی بر جایگاه خود داشته و در نتیجه ممکن است پروژه های را انتخاب نمایند که در وهله اول منافع آنها را تامین نماید. بنابراین ممکن است پروژه های سرمایه گذاری را انتخاب کنند که از کارایی لازم برخوردار نباشد..
اعتبارسنجی الگوی بالندگی اعضای هیئت علمی دانشگاه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بالندگی اعضای هیئت علمی از ابزارهای مهم ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزش عالی است که شامل تمام فعالیت های برنامه ریزی شده و هدف مندی است که دانش فردی و مهارت های اساسی و لازم برای عملکرد بهتر در دانشگاه را برای اعضای هیئت علمی فراهم می کند. این پژوهش از نوع ترکیبی است. در بخش کیفی از روش نظریه مبنایی استفاده شده است و در بخش کمی به آزمون اعتبار الگو در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های شهر تهران می پردازد. جامعه آماری بخش کیفی شامل 17 نفر از افراد متخصص و صاحب نظر می باشد و بخش کمی شامل تمام اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای 307 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، در بخش کیفی از روش مصاحبه عمیق و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است؛ اعتبار و روایی در بخش کیفی از طریق دو روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان و مرور توسط خبرگان غیر شرکت کننده و در بخش کمی با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که میزان آن 90/0 بود. برای تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و برای تأیید و آزمون مدل مفهومی از تحلیل عاملی تأییدی و از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده 13 مقوله کلی هست که در قالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی؛ پدیده محوری (مشارکت در تصمیم گیری ها)؛ شرایط زمینه ای؛ شرایط مداخله گر؛ راهبردهای بالندگی و پیامدها به دست آمده است که عوامل مؤثر بر فرایند بالندگی هیئت علمی و روابط آنها را نمایان می کنند.
بررسی ابعاد مکانی- فضایی تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروریسم اگرچه از نظر ماهیت پدیده سیاسی محسوب می شود، اما دارای ابعاد و جنبه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی و مکانی نیز می باشد که توسط متخصصان رشتههای مرتبط بررسی می شود. در این میان، ارزیابی ابعاد مکانی- فضایی تروریسم و حملات تروریستی بهدلیل ماهیت سیاسی این پدیده، در رشته جغرافیای سیاسی موضوعیت پیدا می کند. مسئله اصلی پژوهش حاضر نیز که با روش توصیفی_ تحلیلی انجام پذیرفته است، شناسایی و تبیین ابعاد مکانی- فضایی تروریسم است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تروریسم شش بعد مکانی و جغرافیایی مهم دارد. نخست فضاهای که تروریسم در آنها شکل می گیرد، دوم مکان هایی که تروریست ها هدف قرار می دهند، سوم قلمروخواهی سازمان های تروریستی، چهارم مقیاس جغرافیایی عملکرد گروه های تروریستی، پنحم ابزارها و تکنیک های جغرافیایی مورد استفاده آنها و ششم بازتاب های فضایی و ژئوپلیتیکی حملات تروریستی. برخی از این ابعاد دارای ماهیت ساختاری و تعدادی نیز به رفتار تروریست ها مربوط می شود. بنابراین تروریسم هم بهلحاظ ساختاری هم از جنبه عملکردی دارای ابعاد مکانی- فضایی مهمی است.
ارزیابی عملکرد کلانشهرها در فرآیند جهانی شدنِ اقتصاد (مطالعه تطبیقی تهران و استانبول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند جهانی شدن اقتصاد، ادغام اقتصاد ملی در اقتصاد جهانی است. جهت ادغام در این فرآیندِ جهانی نیاز به زیرساخت ها، ظرفیت ها و توانمندی های متناسب می باشد. در این رابطه کلانشهرهای کشورهای درحال توسعه با داشتن این شرایط به نوعی دروازه ورود کشورها به فرآیندجهانی شدن به شمار می روند. لذا بیان جایگاه کلانشهرها و بررسی عملکرد آنها در اقتصاد جهانی حائز اهمیت می باشد. بدین منظور پژوهش حاضر به مقایسة دو کلانشهر تهران و استانبول بر اساس شاخص های جهانی شدن اقتصاد از نظر مؤسسه ها و سازمان های مختلف می پردازد و در این راستا سعی درارزیابی عملکرد دو کلانشهر در اقتصاد جهانی دارد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. جهت مقایسه شاخص ها ابتدا به تحلیل زمینه ها و نقاط ضعف و قوت این دوکلانشهر و سیاست های تأثیرگذار در این زمینه در ارتباط با متغیرهای پژوهش پرداخته و سپس آزمون T دو نمونه ای مستقل جهت بررسی عملکرد این دو کلانشهر به کار گرفته شده است. نتیجه نشان می دهد که بیشترین میزان اختلاف به ترتیب مربوط به شاخص تعداد شرکت های خارجی (با مقدار T ، 633/27- )، واردات (با مقدار T، 301/10- )، صادرات (با مقدار T، 435/7-)، عملکرد شبکه ارتباطی هوایی (با مقدار T ،039/7-)، میزان سرمایه گذاری مستقیم خارجی (با مقدار T، 276/4-) و کمترین اختلاف مربوط به ضریب نفوذ اینترنت (با مقدار T، 2.5 – ) است. با توجه به بررسی شاخص ها از لحاظ توصیفی، تحلیلی و استنباطی نتایج این پژوهش گویای آن است که در تمامی شاخص های جهانی شدن اقتصاد، عملکرد استانبول از تهران قوی تر بوده و بطور کلی در این زمینه استانبول از تهران موفق تر عمل کرده است
«چیدمان نقد هنری: آرامش آشوبناک» نمایشگاه هست شب، گالری اثر، مهر 1395
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان سه دوره اجرایی جمهوری اسلامی ایران در زمینه وضعیت اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با اتخاذ روش تحلیل انتقادی گفتمان، در صدد پاسخگویی به دو پرسش اساسی است: در رابطه با تحول در وضعیت اجتماعی زنان، طی سه دهه گذشته بعد از انقلاب اسلامی، چه گفتمان هایی در نهاد اجرایی کشور شکل گرفته است؟ و با توجه به گفتمان های احصا شده، زنان چه جایگاهی در این گفتمان ها دارند؟ نتایج تحلیل اثبات می کند گفتمان دوره سازندگی توسعه گرای نظارت محور است، چرا که رویکردی نظارتی و مصرف محور به زنان داشته است. گفتمان دوره اصلاحات، لیبرال گرای مشارکت محور نام گذاری شده است، چرا که با اتخاذ رویکرد لیبرال، سعی در توسعه مشارکت اجتماعی زنان داشته است؛ و بالاخره دوره عدالت و مهرورزی، گفتمانی را اتخاذ کرده است که آن را گفتمان توده گرای وظیفه محور می نامیم، چرا که از یک سو، مشارکت اجتماعی زنان را در حضور توده وار اجتماعی تاویل می کند و از سوی دیگر، با اتخاذ رویکردی مرتجع، مکررا وظایفی مانند مادری و همسری زنان که در رابطه با مردان موضوعیت دارند را بازتولید می کند.
مقبرة الشعرای حافظیه
حوزههای تخصصی:
ایران، شاعران و دانشمندان نام آوری در دامان خود پرورده که علاوه بر آثارِ باقی مانده از آن ها، آرامگاهشان نیز در طول تاریخ محل توجه و اقبال مردم بوده است. شاید این باور که دفن اموات در جوار بقاع متبرکه و زیارتگاه ها موجب آمرزش و نزول رحمت الهی است، سبب شده مردمان آرامگاه شاعران و دانشمندان را هم به دیده ی احترام بنگرند و بزرگان خود را پس از وفات، در جوار آنان به خاک بسپارند. مقبرة الشعراهای موجود در ایران مانند «مقبرةالشعرای تبریز»، «مقبرةالشعرای باغ بهشت» در همدان، «مقبرةالشعرای مشهد» در جوار آرامگاه فردوسی، «مقبرةالشعرای مهاباد» و «مقبرةالشعرای حافظیه» در شیراز می تواند حاصل چنین دیدگاهی باشد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر رایانه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی آموزش رایانه ای بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی انجام شد.
مطالعه تطبیقی شرایط اجتماعی سیاسی تأثیرگذار بر شکل گیری «کمدی الهی» دانته و «معراجنامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمدی الهیو معراجنامهمتعلق به دو باور دینی، با رویکرد دینی، اخلاقی و آموزشی است که هدف آن ها کمک به خروج انسان از نگون بختی های جهان فانی و گشودن راه سعادت است. موضوع این آثار، سفر انسانی وارسته به عالم فرامادی، دیدن پاداش و پادافره انسان ها در بهشت و دوزخ و انتقال آن به مردم، پس از بازگشت دوباره به دنیاست. این پژوهش به شیوه استقرایی با مطالعه تطبیقیِ زمینه های اجتماعی سیاسی تأثیرگذار بر شکل گیری این سفرهای معنوی و تأثیر اسلام و آثار ادبیِ اسلامی بر جوامع اروپاییِ قرون وسطی و دانته، انجام شده است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و اسنادی است. مقایسه ی نمونه های پاداش و عذاب برگزیده از کمدی الهی و معراجنامه هایی مانند معراجنامهشاهرخی، معراجنامهابن سینا، روایات معراج و غیره و نیز تحلیل وقایع و شباهت ساختار سفر و موضوع هر دو اثر، بر تأثیر این آثار بر دانته، تأکید می کند.
بررسی کاربرد GIS برای تخمین فرسایش خاک و بار رسوب با استفاده از مدل RUSLE (مطالعه موردی: حوضه قلعه چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این پژوهش به بررسی میزان فرسایش خاک و بار رسوب حوضه آبریز قلعه-چای با استفاده از مدل تجربی RUSLE در محیط (GIS) پرداخته شده است. روش: برای دست یافتن به هدف تحقیق، از مدل تجربی RUSLE در محیط GIS که شامل عامل فرسایندگی باران، عامل فرسایش پذیری خاک، عامل توپوگرافی و پوشش گیاهی است، استفاده شد و اسناد و مدارک مختلفی، ازجمله نقشه های توپوگرافی، زمین-شناسی، خاک شناسی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه-های باران سنجی و مدل ارتفاعی رقومی به عنوان ابزار تحقیق مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها/ نتایج: نتایج و رسوب کلّ برآورد شده در روش USDA، قابلیت تلفیق مدل RUSLE و GIS را در برآورد میزان فرسایش و بارِ رسوب نشان می دهد. نتیجه گیری: بررسی نقشه خطر فرسایش خاک نشان می دهد که میزان خطر فرسایش خاک در سطح دشت، از صفر تا ۲۲۵/۲ برحسب تن در هکتار در سال متغیّر است و منطقه موردمطالعه، جزو طبقه فرسایشی خیلی کم تا کم قرار داشت و حداکثر بار رسوب ۶۴/۰ تن در هکتار در سال برآورد شد.
سنجش و تحلیل روحیه کارآفرینی شاغلان بخش کشاورزی در مناطق روستایی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1394 با هدف سنجش میزان روحیه کارآفرینی در بین شاغلان بخش کشاورزی انجام شد. بدین منظور، از روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 197 سرپرست خانوارهای شاغل در بخش کشاورزی چهار دهستان شهرستان خواف را دربرمی گرفت. گردآوری داده ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نُه شاخص برگرفته از ادبیات نظری صورت گرفت. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن بود که شاغلان مورد مطالعه در بخش کشاورزی در مؤلفه های مخاطره پذیری، عمل گرایی و چالش طلبی در وضعیت ضعیف قرار دارند. همچنین، با استفاده از مدل اولویت بندی ویکور، بین روستاهای مورد مطالعه در زمینه برخورداری از میزان روحیه کارآفرینی رتبه بندی انجام گرفت، که روستای چهارده با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای مزرعه شیخ در رتبه دوم قرار داشتند.
بازشناسی مبانی نظری نگارگری ایرانی در رمان بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش واکه ای در لهجه کرمانی
منبع:
علم زبان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
100 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، مطالعه کاهش واکه ای در واکه های لهجه کرمانی است. کاهش واکه ای فرایندی است که در هجای بی تکیه رخ می دهد و طی آن واکه ها به سوی واکه هایی دیگر گرایش می یابند. برای بررسی کاهش واکه ای در این لهجه، از 10 گویشور لهجه کرمانی (5 زن و 5 مرد) خواسته شد که 24 واژه (که در 12 واژه، واکه ها در هجای تکیه بر و در 12 واژه دیگر همان واکه ها در هجای بی تکیه قراردارند) را سه مرتبه تکرار کنند. صدای این افراد توسط میکروفون شور ضبط شده و به وسیله نرم افزار پرت مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. برای هر واژه یک شبکه متنی ساخته شد. سپس، مقادیر دیرش، بسامد سازه های اوّل، بسامد سازه های دوم و بسامد پایه واکه ها در هجاهای تکیه بر و بی تکیه اندازه گیری شد و تأثیر تکیه بر این متغیرها مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج نشان داد که بسامد پایه و دیرش واکه ها در هجای بی تکیه کاهش می یابد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که بسامد سازه اوّل تمامی واکه ها و بسامد سازه دوم واکه های [ɑ, e, o, u] در هجای بی تکیه به سوی بسامد سازه اوّل و بسامد سازه دوم واکه شوا گرایش دارند. همچنین نتایج گویای آن است که کاهش واکه ای در لهجه کرمانی مرکزگرا است.