مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
آموزش مبتنی بر رایانه
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر مبانی فن آوری های نوین آموزشی بر مهارت های زندگی دانشجویان دانشگاه های استان مازندران بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های استان مازندران در سال تحصیلی 92-1391 به تعداد 312586 نفر است. از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، سه واحد دانشگاهی انتخاب و با روش تصادفی طبقه ای با رعایت نسبت ها، تعداد 50 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته ای است که دارای 45 سؤال و چهار بعد مهارتی (تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی و تفکر خلاق) می باشد. روایی صوری و محتوایی آن به تأیید متخصصان امر رسیده و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ، 86/0 محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کواریانس و تی گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج نشان داد که؛ آموزش مبتنی بر مبانی فن آوری های نوین آموزشی (آموزش مبتنی بر وب، رایانه و یادگیری سیار) بر مهارت های زندگی (تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر انتقادی و تفکر خلاق) دانشجویان تأثیر معناداری دارد. هم چنین، تأثیر آموزش مبتنی بر مبانی فن آوری های نوین آموزشی بر مهارت های زندگی دانشجویان براساس جنسیت، متفاوت نیست.
اثربخشی آموزش مبتنی بر رایانه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی آموزش رایانه ای بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی انجام شد.
مقایسه اثربخشی روش های آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش به کمک رایانه بر تعامل عناصر فرایند آموزش یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۵
41 - 57
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش های آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش به کمک رایانه بر تعامل عناصر فرایند آموزش یادگیری در درس علوم تجربی پایه دوم متوسطه اول شهرستان اسدآباد انجام گرفت. این پژوهش جزء طرح های شبه آزمایشی می باشد که از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه های آزمایشی 1 و 2 استفاده می کند. جامعه مورد بررسی در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم- دوره متوسطه اول در سطح شهر اسدآباد همدان بودند که حجم آن 852 بود و در سال تحصیلی 94-93 در این پایه مشغول به تحصیل بودند. از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جهت گزینش نمونه پژوهشی استفاده شد و حجم نمونه 100 نفر می باشد که در طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه های آزمایشی 1 و 2 جایگزین شدند. گروه اول بر اساس سی دی آموزشی با راهنمایی معلم و گروه دوم با سی دی آموزشی بدون راهنمایی معلم جایگزین شدند. هردو گروه در محیط شبکه با پشتیبانی نرم فزار NSS آموزش ها را دریافت نمودند. ابزار پژوهش پرسشنامه سنجش سطوح تعامل دانش آموزان که بر اساس مؤلفه های تعامل، در شش مؤلفه تعامل در دانش آموزان و در طیف لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، خیلی کم) با 60 سؤال مورد استفاده قرار گرفت. برای آزمودن فرضیه ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که در تعامل عناصر آموزش یادگیری (دارای شش بعد)، بین روش آموزشی مبتنی بر رایانه و روش آموزشی به کمک رایانه در پنج بعد تفاوت معناداری وجود ندارد و تنها در بعد تعامل محتوا_محتوا در سطح (5%) تفاوت معناداری وجود دارد. یافته های این پژوهش همچنین نشان داد که آموزش با کمک رایانه یعنی فعالیت های تمرینی و شبیه سازی که از طریق سیستم شبکه و با راهنمایی معلم ارائه شد بر تعامل عنصر محتوا_محتوا نسبت به روش آموزش مبتنی بر رایانه تأثیر بیشتری دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش به روش سنتی بر حافظه عددی در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اختلالات یادگیری مهم ترین علت عملکرد ضعیف تحصیلی محسوب می شوند و هر ساله تعداد زیادی از دانش آموزان به علت این اختلالات در فراگیری مطالب درسی دچار مشکل می شوند. اما آیا وجود برنامه های آموزشی کارا می تواند در یادگیری این دانش آموزان مؤثر واقع شود؟ هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش به روش سنتی بر حافظه عددی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی پایه سوم شهر اهواز انجام شد . روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر دچار اختلال یادگیری ریاضی پایه سوم ابتدایی شهر اهواز بود. از میان آنها، نمونه ای به حجم 60 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از خرده آزمون حافظه عددی آزمون هوش وکسلر برای کودکان - نسخه چهارم (2004)، جمع آوری شد. داده ها از طریق تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثربخشی آموزش مبتنی بر رایانه و آموزش به روش سنتی (0/05 p< ) و گروه گواه (0/01 p< ) بر حافظه عددی دانش آموزان تفاوت معنی دار وجود داشت. نتیجه گیری: آموزش مبتنی بر رایانه نسبت به آموزش به روش سنتی اثر بخشی بیشتری بر بهبود حافظه عددی دانش آموزان دارد .
مقایسه ی تأثیر آموزش مبتنی بر برنامه ی رایانه ای و آموزش سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان سوم ابتدایی
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۶)
49 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر برنامه ی رایانه ای و تدریس سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی بود. پژوهش حاضر، مطالعه ای شبه آزمایشی همراه با پس آزمون بود. تعداد 228 دانش آموز (122 دختر و 106 پسر) کلاس سوم با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند برای اجرای یک برنامه آموزشی جدید انتخاب شد. آزمودنی ها به طور تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. مبحث کسر، با استفاده از یک نرم افزار آموزشی در یک جلسه 45 دقیقه ای و به صورت همزمان در 4 کلاس آموزش داده شد. پس از پایان آموزش، به صورت همزمان از هر 4 گروه، آزمونی مشتمل بر 6 سؤال که با مشارکت آموزگاران متخصص هر 4 کلاس از قبل طراحی شده بود، به عمل آمد. یافته ها نشان داد که اجرای تدریس با استفاده از شیوه برنامه ی رایانه ای می تواند تأثیر مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی بگذارد. دانش آموزان پسر گروه آزمایش بیشترین میانگین نمره را در پس آزمون کسب نمودند و عملکرد آنها در مقایسه با پسران و دختران گروه گواه، افزایش معناداری داشت. تعامل جنسیت و گروه نیز بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان معنادار بود.
مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر رایانه با آموزش به روش سنتی برعملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر رایانه با آموزش به روش سنتی برعملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی پایه سوم شهرستان اهواز بود. روش پژوهش از لحاظ هدف کاریردی، از نظر مدت اجرا مقطعی و از نظر روش اجرا آزمایشی-میدانی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی، در طیف سنی 9-8 سال شهرستان بود، به نمونه ای متشکل از 60 آزمودنی و سه گروه (دوگروه آزمایشی و یک گروه کنترل) که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی معرفی شده به مراکز 4 گانه اختلالات یادگیری شهر اهواز انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون ریاضی ایران کی مت جمع آوری شدند. یافته ها نشان داد که هر دو روش آموزش به روش سنتی وآموزش مبتنی بر رایانه بر بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلالات ریاضی تأثیر دارند (01/0>P,052/8=(53،2)F)، اما داده های توصیفی و میانگین ها حاکی از نقش مؤثرتر آموزش به کمک رایانه در بهبود عملکرد ریاضی این دانش آموزان بود.