فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲٬۰۰۱ تا ۳۲٬۰۲۰ مورد از کل ۴۹۷٬۷۲۴ مورد.
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
15 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی معرفت شناختی آموزش درس «علوم تجربی» با تکیه بر دیدگاه ویتگنشتاین در باب معرفت انسان است. برای رسیدن به این هدف از روش تحلیل مفهومی (ارزیابی ساختار مفهوم) و روش استنتاجی پیش رونده استفاده شده است و سعی شده تا از طریق تحلیل آرای ویتگنشتاین در کتاب پژوهش های فلسفی و درباب یقین، ماهیت علوم تجربی از منظر او مورد بررسی قرار گیرد و سپس دلالت های آن در زمینه آموزش این علوم در مدارس استنتاج شود. یافته های پژوهش نشانگر آن است که موضع ویتگنشتاین دوم در باب علوم تجربی مخالف اثبات گرایی بوده و از طریق ارائه تمثیل «بستر رودخانه» در باب معرفت انسانی، تلقی بدیعی در باب علم را شامل می شود که دور از نقدهای بنیادگرایی و نسبی گرایی است. بر اساس این نظریات، آموزش علوم تجربی باید با توجه به ارتباط پویای آن با علوم انسانی و سازه های اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد و در آموزش این علوم باید به تاریخ و جامعه شناسی علم توجه ویژه داشت.
پدیدار شناسی فهم معلّمان از تغییرات دوره ابتدایی: نگاهی به جایگاه تفکیک دوره اول و دوم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر، پدیدار شناسی فهم معلّمان از تغییرات دوره ابتدایی با استفاده از واکاوی تجارب زیسته معلّمان درگیر در این دوره بود. روش: روش انجام این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفت و 25 نفر از معلّمان (15 زن و 10 مرد) ابتدایی ناحیه دو شیراز مصاحبه نیمه ساختار یافته ای انجام و داده ها کدگذاری (باز و محوری و انتخابی) گردید. لازم به ذکر است در انتخاب مصاحبه شوندگان تلاش شد در انتخاب معلمان، کسانی مورد مصاحبه قرار گیرند که حداقل 5 سال سابقه تدریس در دوره اول یا دوم و یا دو دوره را داشته باشند. جهت تعیین روایی و پایایی داده ها از سه معیار مورد نظر صاحب نظران مطالعات کیفی، شامل «قابل قبول بودن»، «قابلیت اطمینان» و «تأیید پذیری» استفاده شد. یافته ها: نشان دادند معلمان رضایت خود را از تفکیک دو دوره در مؤلفه های انسجام فیزیکی، رفتار اجتماعی، اهداف و نیازهای آموزشی ویژه، نیازهای عاطفی، تعامل مؤثر و اثربخش معلّمان، به کار گیری جنسیت معلّم در آموزش، اعلام نمودند و در مؤلفه مدیریت، نظارت و بهره وری منابع، عدم رضایت خود را از تفکیک دو دوره بیان کردند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد تفکیک دانش آموزان در آموزش ابتدایی به دو دوره اول و دوم می تواند زمینه حل بسیاری از مشکلات را در مدارس فراهم نموده و به سلامت روحی و روانی دانش آموزان و بهبود عملکرد معلمان کمک نماید
نقد و تحلیل تصاویر کتاب فارسی چهارم دبستان و بررسی ارتباط آن ها با متن درس
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل وضعیت کیفیت و ارتباط تصاویر کتاب فارسی پایه چهارم دبستان با متن دروس مورد نظر است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، کیفی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه مورد مطالعه شامل کتاب فارسی پایه چهارم ابتدایی چاپ سال 1401 است و روش انجام این تحقیق، روش نمونه گیری تمام شماری است؛ به صورتی که همه تصاویر کتاب فارسی چهارم بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که 44 درصد صفحات این کتاب حاوی تصویر است. همچنین میزان ارتباط 91 درصد این تصاویر با متن دروس رعایت شده است. در نتیجه از نظر ارتباط تصاویر با متن درس در مواردی نیازمند توجه بیشتر و بازنگری مطلوب است. میزان انطباق تصاویر با مسائل فرهنگی و نیازهای روز جامعه نیز تا حدود زیادی رعایت شده؛ به صورتی که 91 درصد تصاویر فارسی پایه چهارم با فرهنگ و مسائل روز همخوان است.
بررسی تأثیر محیط آموزشی بر میزان یادگیری دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر سوق
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر محیط آموزشی بر میزان یادگیری دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر سوق در استان کهگیلویه وبویر احمد است. روش این پژوهش با توجه رویکرد کمی، با توجه به هدف کاربردی و به روش توصیفی - همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس ابتدایی شهر سوق که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول تحصیل بودند و تعداد آن ها 700 نفر است.برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 248 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه یادگیری دانش آموزان و پرسشنامه محیط آموزشی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spssو از آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی(رگرسیون خطی) استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین محیط آموزشی (فضا و امکانات و منابع انسانی) و یادگیری دانش آموزان تأثیر معناداری وجود دارد.
چالش های آموزش جغرافیا؛ از نگاه دبیران (مطالعه موردی؛ متوسطه دوم رشته ی انسانی)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که آموزش جغرافیا کمک می کند تا دانش آموزان به درک مهارت های متنوعی همچون حساب کردن، درک بین فرهنگی، یادگیری تحقیق محور، کار گروهی، مهارت های ذهنی و به طور کلی صلاحیت های عمومی مختلفی را کسب کنند؛ لذا دارای اهمیت است؛ اما آنچه در یک دهه اخیر مشاهده شده حاکی از کاهش علاقه دانش آموزان نسبت به درس جغرافیا در میان سایر دروس رشته انسانی است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناسایی چالش های آموزش جغرافیا از نگاه دبیران جغرافیای رشته ی انسانی می باشد. برای این منظور به جهت شناسایی مولفه ها، از روش پژوهش کیفی (تحلیل تفسیری) و با ابزار مصاحبه نیمه-ساختاریافته با 20 نفر از دبیران جغرافیای متوسطه ی دوم انسانی؛ استان خراسان شمالی استفاده شد. یافته های نشان داد حداقل پنج مقوله ی اصلی با عنوان 1-چالش فناوری با پنج مقوله ی میانی شامل؛عدم تجهیز مدارس به ابزارهای جغرافیا، نقشه های تعاملی، GIS، تصاویر ماهواره ای، آموزش آنلاین؛ 2- چالش ارتباط بین نظریه و عمل با دو مقوله ی میانی؛ عدم ارتباط مثال های مفهومی با دنیای واقعی و شکاف بین نظریه و عمل؛ 3- چالش روش تدریس با چهار مقوله ی میانی؛ عدم آگاهی دبیران از روش های موثر در آموزش جغرافیا، محدودیت زمان، عدم همراهی مدرسه در برگزاری بازدیدهای میدانی و عدم آگاهی از برنامه ی درسی جغرافیا؛ 4- چالش محدودیت و کمبود منابع با سه مقوله ی میانی؛ آموزشی، مالی و نیروی انسانی مجرب و در نهایت 5- چالش محتوایی با دو مقوله ی میانی؛ پیچیدگی مفاهیم و عدم آگاهی از تغییرات محتوایی از جمله چالش های اساسی در آموزش جغرافیا از نگاه مشارکت کندگان است؛ در نتیجه گیری توضیحات به همراه راهکارها آمده است.
بررسی وضعیت پژوهش های تطبیقی در حوزه مطالعات اجتماعی در ایران
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین نکات در طراحی و اجرای هر پژوهشی، انتخاب روش مناسب و متناسب با موضوع و اهداف پژوهش و قابلیت اجرایی آن روش است. حال آیا می توان واحدهای انسانی و واقعیت های اجتماعی (جوامع، فراورده های ادبی و انسانی، سبک های هنری، قواعد اخلاقی و حقوقی و... ) را به شکل تطبیقی بررسی کرد؟ فراورده های انسانی و اجتماعی نه آنچنان شبیه هم هستند که نتوان ویژگی های خاصی برای هر کدام قائل شد و نه آنچنان یگانه هستند که نشود جنبه های مشترکی بین آن ها کشف کرد. مسئله مندی پژوهش حاضر این است که در چه مواردی و چگونه می توان روش تطبیقی را به کار بست و وضعیت پژوهش های صورت گرفته با روش شناسی تطبیقی(تطبیق پژوهی) در حوزه مطالعات اجتماعی در ایران چگونه است؟روش شناسی: پژوهش حاضر پژوهشی توصیفی- تحلیلی است که بر حسب هدف جزء پژوهش های کاربردی، و بنا به ماهیت داده های آن، در دسته تحقیقات کمی و بر حسب روش گردآوری داده ها جزء روش های اسنادی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مجلات با برچسب «علمی- پژوهشی» است.( 5161 مقاله علمی-پژوهشی)یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین تحقیقات مبتنی بر روش شناسی تطبیقی به ترتیب فراوانی مربوط به: 1. «ادبیات و زبان ها»، 2. «حقوق»، 3. «علوم دینی»، 4. «هنر»، 5. «مطالعات اجتماعی»، و... می باشد. همچنین در حوزه مطالعات اجتماعی ایران بیشترین مجلات علمی- پژوهشی ای که حاصل اینگونه پژوهش ها را منتشر کرده اند به ترتیب عبارتند از: فصلنامه های 1.«زن در فرهنگ و هنر»، 2. «مجله جامعه شناسی ایران»، 3. «علوم اجتماعی(دانشگاه علامه طباطبایی)»، «زن در توسعه و سیاست»و «مطالعات فرهنگ- ارتباطات»... .
راهبردهای تدریس مؤثر در آموزش جغرافیا (مطالعه موردی: پایه ی دهم انسانی)
حوزههای تخصصی:
آموزش جغرافیا به دانش آموزان کمک می کند تا توانمندی های خود را برای درکِ مفاهیم مکانی، فرهنگی و اجتماعی جهان اطراف، بهبود بخشند. در این مقاله، با روش کیفی توصیفی از نوع کتابخانه ای و اسنادی؛ به بررسی راهبردهای مؤثری که معلمان می توانند در استفاده از آن ها در تدریس جغرافیای پایه ی دهم انسانی بهره برداری کنند، پرداخته شد که بر اساس بررسی های انجام شده شش راهبرد مؤثر برای ده درس از جغرافیای دهم پیشنهاد می گردد. اولین راهبرد مورد بررسی، استفاده از روش پروژه است که کار گروهی را تقویت می کند و به مسائل واقعی و قابل مشاهده در زندگی شاگرد نزدیک است. دومین راهبرد مورد بررسی، استفاده از فناوری های آموزشی است. با استفاده از ابزارها و منابع آموزشی مبتنی بر فناوری مانند نرم افزارها، ویدئوها، نقشه های تعاملی و سایت های آموزشی، معلمان می توانند جذابیت و تعامل را در فرایند آموزش جغرافیا افزایش دهند. این فناوری ها می توانند به عنوان ابزارهای تکمیلی در جهت تقویت دانش و درک مفاهیم جغرافیایی مورداستفاده قرار بگیرند. سومین راهبرد کاوشگری و حل مسئله؛ از این طریق دانش آموزان به راحتی قادر به برقراری ارتباط بین مفاهیم جغرافیایی و واقعیت های محیطی خواهند بود. این روش، به دانش آموزان کمک می کند تا مفاهیم را به طور عمیق تر درک کنند و ارتباط آن ها با دنیای واقعی را بیشتر لمس کنند. راهبرد چهارم رویدادهای جاری است که به دانش آموزان فرصت شناخت سبک های مختلف اطلاع رسانی را می دهد. راهبرد پنجم مطالعه ی میدانی است که فراگیران مستقیماً برای رسیدن به هدف های درسی فعالیت های میدانی انجام می دهند. درنهایت بارش مغزی که تدبیری برای ابزارهای تفکر در کلاس درس جغرافیا فراهم می آورد.
تأثیر بازی وارسازی در آموزش معکوس بر تفکر انتقادی دانشجویان رشته مربی کودک دانشگاه فنی حرفه ای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
18 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی تأثیر استفاده از بازی وارسازی در کلاس درس معکوس بر تفکر انتقادی دانشجویان رشته مربی کودک دانشگاه فنی حرفه ای شهر یزد در بحران کووید 19 و مقایسه آن با روش کلاس درس معکوس معمول است. نوع پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان رشته مربی کودک دانشکده فنی و حرفه ای دختران یزد به تعداد 150 نفر بودند و دانشجویان ترم دوم رشته مربی کودک دانشکده فنی و حرفه ای دختران یزد در درس اصول سرپرستی در مراکز پیش از دبستان به تعداد 56 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. قبل از شروع کار آموزش از هر دو گروه مورد پژوهش، پیش آزمون (با استفاده از پرسشنامه تفکر انتقادی) گرفته شد. در حین کار به گروه آزمایش، روش آموزش معکوس مبتنی بر بازی وارسازی و به گروه گواه روش آموزش معکوس معمول آموزش داده شد؛ و در پایان آموزش از هر دو گروه پس آزمون (با استفاده از پرسشنامه تفکر انتقادی) گرفته شد. پرسشنامه به کاررفته در پژوهش، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس است و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغییره استفاده شده است. نتایج آزمون تحلیل کواریانس (078/657=F، 05/0p<) نشان فرض صفر رد شده است و متغییر مستقل در گروه آزمایش تفکر انتقادی دانشجویان را افزایش داده است. همچنین نتایج آزمون بر سه مولفه تفکر انتقادی نشان می دهد که در گروه آزمایش تفکر انتقادی دانشجویان به طور معنی داری نسبت به گروه دیگر افزایش پیدا کرده است(05/0p<).
تحلیل عوامل ریخت شناسانه ی شبکه ی دسترسی در ارتقای کارکرد نمادین مساجد محلی (منطقه دو و سه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
37 - 59
حوزههای تخصصی:
تحلیل ریخت شناسی یا ساختار شکل شهر الگوی پخشایش کاربری و نظام دسترسی را تفسیر و فرایند توسعه در سطح خرد یعنی شبکه ی درون محلات شهری را سمت وسو می دهد. تحلیل نظام دسترسی مبتنی بر هم خوانی فرم و کارکرد است. به این معنا که نحوه اثرگذاری شکل شبکه بر ارتقای کارکرد مکان ها مطلوبیت الگوهای ریخت شناسی را مورد ارزیابی قرار می دهد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل کیفیت اثرگذاری عوامل ریخت شناسانه ی نظام دسترسی های شهری بر ارتقای کارکرد نمادین مساجد محلی انجام گرفته است. سؤال تحقیق آن است که شیوه پیکربندی شبکه ی دسترسی چه اثرات مثبت یا منفی بر کارکرد نمادین مساجد محلی دارد. کدام عوامل ریخت شناسانه در شبکه ی دسترسی محلی بر کارکرد نمادین ابنیه ی شاخص (مساجد) مؤثر است. روش تحقیق شامل ترکیبی از راهبرد کیفی به صورت تحلیل و تفسیر اطلاعات کتابخانه ای پیرامون شاخص های رویکرد ریخت شناسی شهری و کیفیات دسترسی و نیز راهبرد کمی/کیفی و نرم افزاری برمبنای مطالعه ی موردی است که به صورت مشاهده و تحلیل با ابزار Space Syntax و نرم افزار تخصصی UCL Depthmap جهت بررسی چیدمان فضایی هشت نمونه بافت شهری منتخب و متمایز به لحاظ شکلی، درون دو منطقه از شهر قزوین (منطقه 2و3) انجام گرفته است. نوع داده ها با توجه به مشاهدات میدانی و تحلیل نرم افزاری از دو نوع کمی و کیفی و خروجی تحلیل شامل نقشه های شبیه سازی و مقادیر عددی است. عوامل ریخت شناسانه ی شبکه ی دسترسی مؤثر بر ارتقای کارکرد نمادین مساجد محلی از طریق بررسی تطبیقی و روش استدلال منطقی ارزیابی و استنتاج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین 4 گونه شبکه ی دسترسی مورد مطالعه ی هندسه آزاد، شبکه متراکم و انسداد معابر فرعی متعدد منجر به حداقل مقادیر شاخص های نمایانی و درمقابل، هندسه نسبتاً منظم و معابر مستقیم و متوالی منشعب از محور اصلی موجب بالاترین حد خوانایی و نفوذپذیری خواهد بود. همچنین جهت گیری و هندسه معابر بافت زمینه و تعداد گذرهای ارتباطی بین میدان و بافت، عامل تعیین کننده در مقادیر شاخص هاست.
پایش و پیش بینی تغییرات زمانی- مکانی کاربری اراضی و رشد شهر کرمانشاه با استفاده از سنجش از دور و مدل CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شهری یک پدیده ی جهانی است اما در کشورهای درحال توسعه مانند ایران به دلیل فقدان برنامه ریزی صحیح بسیار نامظم صورت می گیرد که این مسئله منجر به تخریب پوشش زمین اطراف مناطق شهری شده است. از اینرو در این مطالعه با استفاده از داده های سنجش از دور و مدل CA-Markov تغییرات پوشش زمین شهر کرمانشاه در طبقات ارتفاعی و رشد این شهر در جهات جغرافیایی در مقیاس زمانی 1987 تا 2047 بررسی و پیش بینی گردید. تحلیل نتایج بررسی تغییرات پوشش زمین نشان می دهد که نواحی شهری و کشاورزی روند افزایشی و کاربری های پوشش گیاهی و زمین های بایر روند کاهشی داشته است که بیشتر این تغییرات در ارتفاعات 1042 تا 1587 متری اتفاق افتاده است و این روند تغییرات تا سال های 2032 و 2047 ادامه خواهد یافت. همچنین بررسی تاثیر رشد شهر بر تغییرات پوشش زمین نشان می دهد با توجه به رشد زیاد شهر در جهات شمال و شمال شرق تخریب اراضی به نواحی شهری در این جهات بیشتر از جهات دیگر رخ خواهد داد. این روند هم در دوره بررسی (1987 تا 2017) و هم در دوره ی پیش بینی (2017 تا 2047) دیده می شود. بدیهی است ارائه الگوهای رشد شهری در جهات جغرافیایی برای برنامه های توسعه پایدار بسیار مفید بوده و برنامه ریزان می توانند با استفاده از آنها رشد مناطق شهری را به جهات بهینه هدایت نمایند و در نتیجه تخریب اراضی را به حداقل برسانند.
. تبیین الگوی زیست پذیری شهری با تأکید برمدیریت پسماند جامد شهری (مطالعه موردی اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
141 - 165
حوزههای تخصصی:
امروزه، اهمیت زیست پذیری ناشی از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدار زندگی و مصرف شهری است که نه سالم هستند و نه پایدار و در درازمدت موجب کاهش کیفیت زیست محیط شهری نیز خواهند شد. یکی از عوامل تأثیرگذار بر زیست پذیری شهری، مدیریت پسماند جامد شهری است که علاوه بر مزایای اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی برای جوامع شهری، به عنوان یکی از مؤلفه های محیطی جهت دستیابی به توسعه پایدار شناخته شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی زیست پذیری شهری با تأکید بر مدیریت پسماند جامد شهری در شهر اسلامشهر انجام گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی می باشد که با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری بخش کمی، شهروندان شهر اسلامشهر بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر تعیین و از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه محقق ساخت بوده و به منظور بررسی تاثیر متغیر مدیریت پسماند بر زیست پذیری شهری، از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان داد مدیریت پسماند جامد شهری با ضریب مسیر 693/0 بر بعد اقتصادی زیست پذیری، با ضریب مسیر 598/0 بر بعد اجتماعی و فرهنگی زیست پذیری و با ضریب مسیر 642/0 بر بعد زیست محیطی زیست پذیری تأثیر مثبت و معناداری دارد و بهبود مدیریت پسماند جامد شهری منجر به بهبود زیست پذیری شهری در اسلامشهر می شود. در انتها با توجه به نتایج تحقیق، فرهنگسازی برای مشارکت شهروندان در کاهش و تفکیک پسماند و نیز مشارکت بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در بازیافت پسماند توصیه می شود.
تحلیلی بر نقش شورایاری ها و جوامع محلی بر ارتقاء و توسعه کارکردهای شهری با بهره گیری از روش دلفی فازی مورد پژوهی: شهر ماهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
219 - 242
حوزههای تخصصی:
محیط شهری دارای کارکردهای متنوعی است که بدون توجه به مشارکت و حضور فعال مردم در فرآیند اداره و مدیریت شهرها به نحو مطلوب قابل دستیابی نخواهند بود؛ در این بین شورایاری ها به عنوان یکی از مصادیق مشارکت مردم در اداره و مدیریت شهرها و حلقه اتصال بین محلات و مدیریت شهری، در صورت بکارگیری مناسب می توانند ضمن کاهش هدرروی منابع، تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های شهری را سمت و سو دهند و موجبات توسعه کارکردهای شهری را فراهم سازند. بدین منظور، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی نقش شورایاری های و جوامع محلی در توسعه کارکردهای شهری می باشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجراء توصیفی- پیمایشی است؛ جامعه آماری این پژوهش را به تعداد 25 نفر از صاحبنظران دانشگاهی(اساتید جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه) و متولیان اجرایی حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری (کارمندان شهرداری، شورای شهر، اداره راه و شهرسازی) که به شکل غیرتصادفی و هدفمند انتخاب شده اند، تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته است که روایی پرسش نامه با روش محتوایی و پایایی آن از روش ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 93/0 تایید شد؛ با توجه به ماهیت این پژوهش، جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده به کمک روش دلفی فازی، Excel و Spss بررسی شد و کلیدی ترین و مهم ترین عوامل موثر شناسایی شده اند. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که عدم وقوف مسئولان و مدیران شهری به جایگاه و نقش مهم شورایاری ها و جوامع محلی با نمره 3/8 : Defuzzy ، حائز بالاترین اولویت در میان مجموعه عوامل عدم شکل گیری این نهاد محسوب شده است و همچنین در نهایت بر اساس محاسبه شاخص های اجماع، اهمیت و اولویت در فرایند تکنیک دلفی، رضایت اجتماعی ساکنان محلات از مدیریت شهری و ایجاد انگیزه در میان مردم محلی در جهت مشارکت در طرح های توسعه محلات با نمره 1/8 : Defuzzy، از مهم ترین تاثیرات شورایاری بر توسعه کارکردهای شهری محسوب می شوند. از این رو به منظور تقویت مشارکت های مردمی و توسعه کارکردهای شهری؛ فراهم نمودن زمینه های مشارکت مردم در تصمیم گیری ها باید به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه جدی مدیران شهری قرار گیرد.
مقایسه تأثیر تمرین های شبیه سازی موازی، تمرین های شبیه سازی مکرر و تمرین های شبیه سازی بدون تشریح در توسعه شایستگی انرژی ارتباطی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تمرین های شبیه سازی موازی، تمرین های شبیه سازی مکرر و تمرین های شبیه سازی بدون تشریح در توسعه شایستگی انرژی ارتباطی کارکنان بود. روش پژوهش، روش آزمایشی با چهار گروه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان یک شرکت صنعتی بود که با استفاده از جدول مورفی و میورز، تعداد 48 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس انرژی ارتباطی و تمرین شبیه سازی ایفای نقش بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پژوهشگران اجرا شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که مشارکت کنندگان در تمرین های شبیه سازی موازی در مقایسه با دیگر گروه ها دارای بهبود و افزایش انرژی ارتباطی بیشتری هستند. همچنین مشارکت کنندگان در تمرین های شبیه سازی ترکیبی مکرر و غیر مکرر نسبت به مشارکت کنندگان در تمرین های شبیه سازی بدون تشریح بهبود انرژی ارتباطی بیشتری را تجربه کردند. از آنجایی که تمرین های شبیه سازی موازی از نشت اطلاعات جلوگیری می کنند، انرژی ارتباطی کارکنان در سازمان را به میزان قابل توجهی بهبود می بخشند. این نتیجه به شایسته سالاری کمک کرده و با رعایت عدالت و انصاف در سازمان سازگاری بیشتری دارد.
کیفیت بخشی آموزش مجازی فیزیک با طراحی محتواهای آموزشی بر اساس اصول نظریه بار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصد بر آن است که تأثیر محتواهای الکترونیکی در زمینه فیزیک که بر اساس اصول نظریه بارشناختی جهت آموزش مجازی طراحی شده اند، را بر پیشرفت تحصیلی، میزان یادداری و بارشناختی ادراک شده توسط دانش آموزان بررسی کنیم. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم دوره متوسطه اول منطقه ۱۷ استان تهران است که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با حجم ۱۲۰ نفر انتخاب شد. داده های پیشرفت تحصیلی و یادداری به کمک یک آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته جمع آوری گردید. برای اندازه گیری میزان بارشناختی ادراک شده توسط دانش آموزان، از پرسش نامه سنجش بارشناختی محقق ساخته استفاده شد که بر اساس مقیاس درجه بندی ذهنی پاس و ون مرینبوئر (۱۹۹۳) طراحی شده بود. در تحلیل داده های آماری، تحلیل کوواریانس و آزمون تی مستقل بکار گرفته شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس برای پیشرفت تحصیلی نشان داد، طراحی محتوای الکترونیکی مبتنی بر نظریه بارشناختی، سبب بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود. نتیجه آزمون تی مستقل برای آزمون یادداری نشان می دهد، بین گروه کنترل و آزمایش در میزان یادداری آنها تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتیجه آزمون تی مستقل برای پرسش نامه بارشناختی نشان داد که گروه آزمایش بارشناختی ادراکی کمتری را نسبت به گروه کنترل گزارش کرده اند. نتایج حاکی از آن است که رعایت اصول نظریه بارشناختی در طراحی محتوای آموزشی، تأثیر قابل توجهی بر پیشرفت تحصیلی، افزایش میزان یادداری و کاهش بارشناختی ادراک شده توسط دانش آموزان دارد.
ادراکات و تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی از نقاط قوت و ضعف آموزش مجازی در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ادراکات و تجربه زیسته معلمان دوره ابتدایی از نقاط قوت و ضعف آموزش مجازی در دوران کرونا در سال تحصیلی 1400-1399 بود. رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش پدیدارشناسی بود و از ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شد. گروه هدف، شامل تمامی معلمان زن پایه پنجم مدارس دخترانه شهر یزد بود که تعداد 12 نفر آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از مصاحبه هشتم، اشباع نظری داده ها حاصل شد اما برای اطمینان، مصاحبه ها تا 12 مورد ادامه یافت. داده ها از طریق روش کدگذاری و مقوله بندی با استفاده از الگوی هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. اعتبار داده ها از طریق روش سه سوسازی در قالب شیوه ی ارجاع به شرکت کنندگان و تحلیل گروه همکاران حاصل شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 15 زیرمضمون به عنوان نقاط قوت و 25 زیرمضمون به عنوان نقاط ضعف استخراج شد که در 8 مضمون اصلی آموزشی، اجتماعی، واسطه گری رسانه، واسطه گری والدین، فرهنگی، اخلاقی، محیطی و اقتصادی طبقه بندی شدند. در ادامه ، عوامل زمینه ای پیدایش این تجارب نیز استخراج شد که در قالب 8 زیرمضمون در سه سطح کلان، میانی و خرد قرار گرفتند.
کاربست قهرمان پروری در سینمای کودک و نوجوان پس از انقلاب بر اساس الگوی سفر قهرمان (مورد مطالعه: فیلم های بچه های آسمان و من ترانه پانزده سال دارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۳)
127 - 158
حوزههای تخصصی:
کودکان و نوجوانان همواره از قهرمان فیلم متأثر می شوند و نمایش چنین شخصیت ویژه ای در ذهن و کردارشان تأثیر فراوانی می گذارد. بدین سان رسانه های مختلف در جهان از جمله سینما در تلاش اند جهت همذات پنداری مخاطب کودک و نوجوان از نمایش و نقش قهرمان در آثارشان بهره گیرند. ادبیات و فرهنگ ایران زمین مملو است از قهرمان ها و شخصیت های فاخر که در پاسداشت مُلک، دین و جان مردم نقش اساسی داشته اند و سینمای ایران می تواند بدان توجه کند. این پژوهش با هدفی کاربردی صورت گرفته و مسئله اصلی آن واکاوی جایگاه قهرمان و قهرمان پروری در سینمای پس از انقلاب ایران است. روش تحقیق کیفی با رویکرد اسطوره ای، بر مبنای مطالعه موردی و بر اساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل، کریستوفر ووکلر و مورین مورداک است. از این روی نمونه های موردی بچه های آسمان و من ترانه پانزده سال دارم از سینمای کودک و نوجوان پس از انقلاب به صورت انتخاب هدف مند از موارد مطلوب گزینش شده و بر مبنای مبانی نظری تحلیل شده است.
واکاوی حقوقی کارکرد فناوری رمزارزها در برون رفت از بحران ناشی از تحریم های مالی و پولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رمزارز» پدیده ای نوین است که ازیک سو دارای کارکرد پولی بوده و می توان از آن به منزله وسیله پرداخت بین المللی استفاده کرد و از سوی دیگر دارای ویژگی هایی همچون پنهان بودن اطراف مبادلات، آزادی در پرداخت و عدم امکان پایش دارایی توسط ثالث است. این موضوع سبب می شود فکر استفاده از رمزارزها به منظور برون رفت از تحریم های مالی تقویت شود. با این وجود، تجویز به استفاده از آن می تواند مخاطراتی را نیز در پی داشته باشد. با تبیین و تحلیل این مزایا و مخاطرات در پژوهش کیفی حاضر که دربردارنده روش تحقیق اسنادی و تحلیلی توصیفی می باشد، درمی یابیم که اولاً، از رمزارزها نباید توقع معجزه داشت، به گونه ای که با خلق و استفاده از آنها بتوان تمام مشکلات ناشی از تحریم ها را برطرف ساخت. ثانیاً، لازم است با اعمال راهکارهایی (همچون قانونگذاری مناسب، ایجاد واسطه های مجاز، به کارگیری راهکارهای احراز هویت، رفع ممنوعیت استفاده از رمزارزها در مبادلات بین المللی، رایزنی با کشورهای منطقه به منظور خلق رمزارز مشترک) از آسیب مخاطرات کاست و در جهت استفاده مطلوب از آن گام برداشت.
طراحی الگوی سیاست گذاری محتوای صوتی و تصویری رسانه ملی با تاکید بر اینترنت نسل پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
137 - 168
حوزههای تخصصی:
از آنجا که رسانه ملی در جمهوری اسلامی، نمایانگر و مبلغ ایدئولوژی حاکمیت در داخل و خارجی از مرزهاست، سیاست گذاری در این سازمان بسیار اهمیت دارد. این پژوهش با هدف طراحی الگوی سیاست گذاری محتوای صوتی و تصویری رسانه ملی با تاکید بر اینترنت نسل پنجم انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها، یک پژوهش های پیمایشی-مقطعی است. جامعه مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل مدیران با سابقه شورای عالی فضای مجازی و بخش کمی شامل فعالان رسانه کشور است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. مقوله های الگوی پژوهش با روش گراندد تئوری شناسایی و الگوی نهایی با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی گردید. تحلیل داده های کیفی با نرم افزار Maxqda و بخش کمی با Smart PLS انجام شد. در نهایت از طریق کدگذاری محوری به 53 مقوله فرعی دست یافته شد که در 9 مقوله اصلی شامل عوامل مدیریتی، عوامل قانونی، عوامل فناوری، عوامل فرهنگی، تعامل با رسانه های جدید، سیاست گذاری رسانه ملی، اینترنت نسل پنج، مسئولیت اجتماعی رسانه ملی و محتوای صوتی و تصویری فضای مجازی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد براساس الگوی پارادایمی پژوهش، عوامل مدیریتی، قانونی، دانشی و فرهنگی بر سیاست گذاری رسانه ملی تاثیر دارند. از سوی دیگر اینترنت نسل پنج شرایط زمینه ای را فراهم می سازد و مسئولیت اجتماعی رسانه ملی نیز یک عامل مداخله گر است. در نهایت با راهبردهای تعامل با رسانه های جدید می توان به توسعه محتوای صوتی و تصویری فضای مجازی پرداخت.
رابطه ی استحقاق روان شناختی و هویّت دینی با رضایت از زندگی دانشجویان دارای علائم اهمال کاری تحصیلی: نقش میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
69 - 95
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه هویت دینی و استحقاق روان شناختی با رضایت از زندگی دانشجویان دارای علائم اهمال کاری تحصیلی انجام گرفت. پژوهش، توصیفی_ همبستگی بود. از تحلیل مسیر برای تعیین روابط بین متغیرها استفاده شد. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های استان مازندران درسال تحصیلی 99-98 بودند. روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود. نمونه 326 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون وراث بلوم (1984)، مقیاس چندبعدی رضایت دانشجویان اسکات هابنر (2001)، بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، استحقاق روان شناختی کمپبل وهمکاران (2004) و جهت گیری مذهبی آلپورت (1963) بود. یافته ها نشان داد، دانشجویان اهمال کاری که از زندگی خود رضایت دارند، بهزیستی روان شناختی بالاتری نسبت به دیگر دانشجویان تجربه می کنند. استحقاق روان شناختی با بهزیستی روان شناختی رابطه مستقیم معنادار دارد و با رضایت از زندگی رابطه مستقیم ندارد، اما استحقاق روان شناختی با میانجی گری بهزیستی روان شناختی با رضایت از زندگی رابطه غیرمستقیم معناداری دارد. جهت گیری بیرونی مذهب با بهزیستی روان شناختی رابطه مستقیم منفی دارد. همچنین، جهت گیری بیرونی مذهب با میانجی گری بهزیستی روان شناختی با رضایت از زندگی رابطه منفی غیرمستقیم معنادار دارد. جهت گیری درونی مذهب با بهزیستی روان شناختی رابطه مستقیم مثبت معناداری دارد و جهت گیری درونی مذهب با میانجی گری بهزیستی روان شناختی با رضایت از زندگی رابطه غیرمستقیم مثبت معنا دار دارد. جهت گیری مذهبی بیرونی با رضایت از زندگی رابطه مستقیم معنا دار ندارد و جهتگیری مذهبی درونی با رضایت از زندگی رابطه مستقیم معنا دار دارد. برگزاری کارگاه های آموزشی به منظور آشنایی با نقش باورهای مذهبی و اهمال کاری پیشنهاد می شود.
اثربخشی برنامه مداخله و حمایت رفتاری بر مشکلات درونی و برونی سازی شده در دانش آموزان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
105 - 119
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله و حمایت رفتاری بر مشکلات درونی و برونی سازی شده در دانش آموزان کم شنوا انجام گرفت. این پژوهش به روش آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان کم شنوای شهر اصفهان می شد که ۳۰ نفر از آنها با روش در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند. مداخله طی ۱۰ جلسه 40 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد ولی به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. در این پژوهش از پرسشنامه خودسنجی نوجوان آخنباخ و ریسکولا استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین مشکلات رفتاری گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون به وجود آمده است. مداخله و حمایت رفتاری بر کاهش مشکلات درونی و برونی سازی شده در شرکت کنندگان تأثیر مثبت و معنادار داشت. بر اساس نتایج، مداخله و حمایت رفتاری از طریق کنترل هیجان ها و آموزش رفتارهای سازگارانه دانش آموزان منجر به بهبود مشکلات رفتاری می شود.