فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه کلیه اقدامات قضایی و اداری مربوط به پرونده های کیفری در سامانه ی مدیریت پرونده انجام می شود. در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهیم که سامانه ی مدیریت پرونده در پاسخ به چه مسأله ای در کشور مبدأ به وجود آمده و سپس در پاسخ به چه مسأله ای به کشور ایران مسافرت کرده است؟ و آسیب های ناشی از کاربست سامانه ی مدیریت پرونده در کشور ایران چیست؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که سامانه ی مدیریت پرونده به منظور ایجاد شفافیت، افزایش اعتماد عمومی، مدیریت جریان پرونده، ایجاد سازِکار نظارت آسان، ارزیابی حجم کار و غیره به وجود آمده و در اثر جنبش های دولت الکترونیک و مدیریتی به کشور ایران سفر کرده است. سامانه سمپ علی رغم حسناتش، آسیب هایی نیز برای دستگاه قضایی دارد. این مقاله پس از بررسی این آسیب ها به ارائه راه حل می پردازد.
شناسایی و تبیین ویژگی های مکان سوم در دانشگاه ها و نقش آن بر تعاملات اجتماعی (موردمطالعه: لابی دانشکده معماری و بوفه دانشگاه صنعتی شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت شهرنشینی مدرن موجب کاهش تعاملات اجتماعی و افزایش انزوای افراد شده است. در این شرایط، «مکان های سوم» به عنوان فضاهای عمومی غیررسمی، نقش کلیدی در تقویت ارتباطات اجتماعی ایفا می کنند. دانشگاه ها به عنوان جوامعی کوچک مقیاس، نیازمند چنین فضاهایی برای تعاملات غیررسمی، استراحت و گفت وگوی دانشجویان هستند. این پژوهش با روش توصیفی-کیفی و از طریق مشاهده میدانی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته، ویژگی های مکان های سوم (لابی دانشکده معماری و بوفه دانشگاه صنعتی شاهرود) و تأثیر آن ها بر تعاملات اجتماعی را بررسی می کند. یافته ها نشان دهنده نقش حیاتی این فضاها در ایجاد پیوندهای اجتماعی است. مشاهدات به صورت حضوری و با در نظر گرفتن شرایط زمانی در مکان های موردمطالعه انجام شد که چک لیستی بر اساس معیارهای اولدنبرگ برای ارزیابی ویژگی های اجتماعی و فضایی تدوین گشت. همچنین، مصاحبه ها به روش نمونه گیری در دسترس و با مشارکت ۱۰ نفر از کاربران هر یک از مکان ها انجام شد. انتخاب مشارکت کنندگان بر اساس منطق مطالعات کیفی و اشباع نظری صورت گرفت که شامل 6 سؤال اصلی برای درک بهتر ویژگی های مکان های سوم و تأثیر آن ها بر تعاملات اجتماعی بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا بوده است. تبیین و تحلیل یافته های پیمایش میدانی بر اساس معیارهای مکان سوم اولدنبرگ نشان می دهد که لابی دانشکده فضایی دسترس پذیر برای تعاملات اجتماعی غیررسمی است و حس تعلق دانشجویان را تقویت می کند. بوفه دانشگاه نیز به عنوان مکانی خنثی و اجتماعی برای استراحت و گفت وگو شناخته می شود. مصاحبه ها تأیید می کنند که این مکان ها نقش مهمی در ارتباطات دانشجویی دارند و دانشجویان از آن ها برای گپ زدن، استراحت و تعاملات غیررسمی استفاده می کنند.
نقش شاخص های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری در رشد سودآوری پایدار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
24 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش شاخص های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری در رشد سودآوری پایدار شرکت ها انجام شده است. روش شناسی: این مطالعه از داده های مالی ۱۲۹ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۲ بهره برده است. داده ها با استفاده از نرم افزارهای ایویوز و اکسل مورد تحلیل قرار گرفته اند و شاخص های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری به عنوان متغیر مستقل در رابطه با رشد سودآوری پایدار شرکت ها بررسی شده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری تأثیر مثبت و معناداری بر رشد سودآوری پایدار شرکت ها دارند. به طور خاص، حاکمیت شرکتی قوی با شفافیت اطلاعاتی و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، تأثیر مهمی بر رشد سودآوری پایدار داشته است. همچنین، توجه به مسائل زیست محیطی و مسئولیت های اجتماعی به تقویت اعتماد سهامداران شرکت کمک کرده است. دانش افزایی: یافته های این پژوهش به مدیران و سیاست گذاران پیشنهاد می دهد که ادغام ملاحظات زیست محیطی، اجتماعی و راهبری در استراتژی های سازمانی می تواند نه تنها به ارتقای سودآوری مالی کمک کند، بلکه ارزش آفرینی بلندمدت و پایداری را نیز تقویت کند.
The Effectiveness of Marital Distress Tolerance Training on Marital Adjustment in Conflicting Couples in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The objective of this study was to evaluate the effectiveness of an educational program based on the Marital Distress Tolerance Model on reducing marital conflicts among conflicting couples in Tehran. Methods and Materials: This research employed a quasi-experimental design with a pretest-posttest control group. The statistical population included all conflicting couples who visited psychological and counseling centers in Tehran. One center was randomly selected, and 30 couples were chosen through convenience sampling and randomly assigned to experimental and control groups (15 couples each). The experimental group received a 9-session intervention based on a structured educational package developed from the causal model of marital distress tolerance, focusing on cognitive flexibility, family health, and social problem-solving skills. Data were collected using the Barati and Sanaei Marital Conflict Questionnaire and a researcher-developed content validity instrument evaluated by experts. Descriptive statistics and multivariate analysis of covariance (MANCOVA) were used to analyze the data through SPSS software. Findings: The results of the MANCOVA indicated that the educational program had a statistically significant effect on all dimensions of marital conflict, including reduced sexual relations (F = 28.438, p < .001), increased emotional reactions (F = 18.448, p < .001), separation of financial matters (F = 29.932, p < .001), reduced cooperation (F = 22.822, p < .001), reduced relationships with spouse’s relatives (F = 18.549, p < .001), increased relationships with one’s own relatives (F = 10.030, p = .005), and increased seeking support from children (F = 65.565, p < .001). Conclusion: The study confirmed that the educational program based on the marital distress tolerance model significantly reduced marital conflicts across multiple dimensions, supporting the model’s applicability in therapeutic interventions for couples experiencing relational distress.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فعال سازی رفتاری بر تنظیم هیجان و تبعیت از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان فعال سازی رفتاری (BAT) بر تنظیم هیجان و تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ بود. روش شناسی: این مطالعه به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر تهران بود. از میان داوطلبان، ۶۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۲۰ نفره (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جای گرفتند. گروه های آزمایشی به ترتیب تحت درمان ACT و BAT به مدت ۸ جلسه دو ساعته قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تنظیم هیجانی و پرسشنامه تبعیت از درمان بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط و آزمون های تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل بهبود معناداری در متغیرهای تنظیم هیجان و تبعیت از درمان داشتند (p<0.001). با این حال، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در هر دو متغیر به طور معناداری بیشتر از درمان فعال سازی رفتاری بود. این برتری در مرحله پیگیری نیز پایدار باقی ماند. همچنین در گروه کنترل هیچ تغییر معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان فعال سازی رفتاری تأثیر بیشتری بر بهبود تنظیم هیجان و افزایش تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ دارد. استفاده از این درمان می تواند به عنوان یک رویکرد مؤثر در ارتقاء مراقبت روان شناختی بیماران دیابتی توصیه شود.
The Reality and Challenges of Saudi Arabia’s Quest for Regional Hegemony in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
280 - 311
حوزههای تخصصی:
This study aims to investigate Saudi Arabia’s quest for regional hegemony, including its objectives, initiatives, and difficulties. In other words, the degree to which Saudi Arabia has been successful in establishing itself as the region’s dominant power. It is crucial to thoroughly explain Saudi Arabia’s psychological and practical justifications for pursuing regional hegemony in this context. To examine the political discourses, reality, narratives, ambitions, and perspectives of Saudi Arabia and compare these with other regional powers in this area, as well as to highlight a number of context-specific constraints on Saudi Arabia’s aspirations for regional hegemony, is the goal of the research. In addition, it intends to investigate how external powers such as the United States, China, Russia, the European Union, and Turkey influence Middle Eastern regional dynamics based on their own vested interests. This analysis demonstrates that Saudi Arabia’s drive for regional hegemony is mostly restrained by external causes. First, despite its preeminent economic power, the country lacks strong military capabilities to provide a security shield for its friends in this region. Second, the sectarian politics and undiversified economy of the region make it unlikely that secondary nations will receive full public goods. Third, low economic integration, the perception of a common regional threat, the absence of a broad free trade arrangement, the superiority of hard power over soft power, and a lack of mutual trust among regional countries are significantly diminishing the acceptance of Saudi Arabia’s hegemonic role in the region. However, Saudi Arabia is deliberately involving regional partners and coalitions in regional growth. The country takes on the main task for reshaping the Middle East’s economy and elevating this region to success. If Saudi Arabia is successful in fostering regional integration, offering a security shield, encouraging trust building, and collaborating with other states in this region to address shared regional threats, it will have a greater chance than the majority of other states in the region to become the regional hegemon.
روایی و گسترش فرهنگ ایرانی ساسانی در دوره دودمانی تانگ (با تأکید بر میراث ایران ساسانی در گورگاه های شیان لینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
۱۵۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
پیوندهای ایران و چین با دوره ساسانی به شکوه رسید؛ آنجا که دوره ساسانی را باید دومین شاهنشاهی بزرگ در پیوند با چین ارزیابی کرد. با تازش تازیان، پیوندهای فرهنگی در زیر سایه روابط امپراتوران تانگ و شاهزادگان (چین نشین) ساسانی گسترش یافت. در این موضوع باید به روابط گائوزنگ لیچی و (همسرش) شهبانو وو زوتیان با پیروز (فرزند یزدگرد)، فرزندش نرسی، پس از سکونت شاهزاده در چانگ آن (پایتخت تانگ) اشاره کرد؛ بنابر منابع، پیکره پیروز در شمار شصت و یکمین پیکره نصب شده در آرامگاه گائوزنگ و همسرش وو زتیان در شیان لینگ بوده است. سه گورگاه دیگر نیز در شیان لینگ، درهم آمیختگی با فرهنگ ساسانی دارند. این پژوهش به بررسی روایی فرهنگ ایران ساسانی در دربار شاهان تانگ و چگونگی بومی شدگی این میراث ساسانی خواهد پرداخت؛ منابع مورد مطالعه این جستار به آثار به دست آماده از گورگاه های زیرزمینی شیان لینگ محدود می شود.
بررسی اثر روابط ابژه بر نشانه های فیبرومیالژیا: نقش میانجیگر ناگویی هیجانی و شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: فیبرومیالژیا با پیچیدگی های روانشناختی و زیستی، همچنان چالشی درک نشده باقی مانده است. نقش روابط ابژه و ناگویی هیجانی در تشدید نشانه ها و تأثیر شفقت به خود به عنوان یک منبع مقابله ای کمتر بررسی شده اند. این پژوهش به ترکیب این عوامل پرداخته و چشم اندازی جدید برای مداخلات روانشناختی مؤثر ارائه می دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر روابط ابژه بر نشانه های فیبرومیالژیا با نقش میانجیگر ناگویی هیجانی و شفقت به خود بود. روش: روش این پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران با تشخیص بیماری فیبرومیاژیا در شهر تهران در سال 1403 بود که از میان آنها 250 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به پرسشنامه بازنگری شده فیبرومیالژیا (بنت و همکاران،2009)، پرسشنامه های سیاهه روابط ابژه و واقعیت سنجی (بل، 1986)، فرم کوتاه شفقت خود (ریس و همکاران،2011) و ناگویی هیجانی تورنتو (باگبی،1994) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل ساختاری پژوهش با داده های گردآوری شده برازش دارد. ضریب مسیر کل بین روابط ابژه با نشانه های فیبرومیالژیا (001/0 =P، 489/0 β=) مثبت و معنادار است. همچنین ضریب مسیر بین روابط ابژه با نشانه های فیبرومیالژیا از طریق شفقت به خود (001/0 =P، 118/0 β=) و از طریق ناگویی هیجانی (001/0 =P، 193/0 β=) مثبت و معنادار است. نتیجه گیری: براین اساس چنین نتیجه گیری شد که شفقت به خود و ناگویی هیجانی اثر روابط ابژه بر نشانه های فیبرومیالژیا را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. یافته های پژوهش نشان دادند که مداخلات روانشناختی متمرکز بر تقویت شفقت به خود، کاهش ناگویی هیجانی، و بهبود روابط ابژه می تواند به مدیریت مؤثرتر و کاهش نشانه های فیبرومیالژیا کمک کند. این مداخلات می توانند در طراحی برنامه های درمانی جامع و روانشناختی برای بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا مورد استفاده قرار گیرند.
کارایی فرامرزی در شناخت شکاف هزینه و کارایی بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
225 - 252
حوزههای تخصصی:
شناسایی متغیرها و نسبت های مؤثر بر کارایی بانک ها به دلیل آنکه می تواند سبب بهبود سنجش کارایی عملیات در بانک ها شود، اهمیت دارد. علاوه بر این در راستای کارایی و عملکرد، بانک هایی موفق تر هستند که هزینه کمتری داشته باشند. در همین راستا بررسی کارایی در بانک های اسلامی و متعارف همواره ممکن است تفاوت هایی داشته باشد؛ لذا هدف این مطالعه چگونگی کارایی فرامرزی تصادفی برای بررسی نسبت شکاف هزینه و کارایی بانک ها در کشورهای منتخب اسلامی است. برای این منظور کارایی و نسبت شکاف هزینه برای 50 بانک اسلامی و 50 بانک غیراسلامی (متعارف) طی سال های 2019-2013 مورد محاسبه و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد ناکارایی و نسبت شکاف هزینه، در بانک های اسلامی بیشتر از بانک های متعارف است؛ بنابراین این ادعا که بانک های اسلامی کارایی بالاتری دارند را نمی توان پذیرفت. همچنین با بررسی کارایی بانک های مختلف مشاهده شد که کارایی بانک های ترکیه در هر دو گروه اسلامی و متعارف نسبت به سایر کشورها بالاتر است. دلیل کارایی بالاتر، می تواند الهام گرفتن از سیستم بانکداری اروپایی باشد. بااین حال ایران جایگاه ضعیفی در بین کشورهای مختلف از نظر کارایی دارد.
توسعه سبز در بستر رهاشدگی ساختاری مطالعه برساخت کشاورزی سبز در میان گلخانه دارهای شهرستان اشکذر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان اشکذر به دلیل شرایط اقلیمی و محدودیت منابع آبی، از مراکز اصلی کشاورزی گلخانه داری در ایران است. کشاورزی گلخانه داری به عنوان روش مواجهه با محدودیت های کشاورزی سنتی در این شهرستان مطرح شده است که می تواند گامی مؤثر برای نیل به توسعه سبز کشاورزی باشد. این پژوهش به دنبال بررسی شیوه برساخت توسعه سبز کشاورزی در میان گلخانه دارهای شهر اشکذر است و در تلاش است چالش های کشاورزی سبز و استراتژی های مواجهه با آن را بررسی کند. روش پژوهش، نظریه زمینه ای برساختی است. مشارکت کنندگان، کشاورزان گلخانه دار شهرستان اشکذر هستند که حداقل 3 سال سابقه گلخانه داری داشته اند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (حداکثر تنوع) با 45 نفر از آن ها مصاحبه متمرکز انجام شده است. داده ها با رویکرد کدگذاری سه مرحله ای نظریه زمینه ای برساختی (کدگذاری اولیه، کدگذاری متمرکز و کدگذاری نظری) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این بود که رهاشدگی نهادی، بی سامانی اقتصادی و عقب ماندگی فناورانه سه چالش کلیدی کشاورزی سبز در شهرستان اشکذر هستند. این عوامل سبب رهاشدگی ساختاری شده اند. رهایی از این وضعیت، نیازمند تحولات نهادی-ساختاری است؛ تحولاتی که به مدیریت سبز اکوسیستم کشاورزی منجر می شوند؛ علاوه براین، تحولات نهادی-ساختاری در پیوند متقابل با مدرن سازی دانش سبز، توانمندسازی سبز اجتماعی و بهینه سازی سازوکارهای نهادی قرار دارد. این سه عامل، بر مدیریت سبز اکوسیستم کشاورزی تأثیر می گذارند؛ درنهایت تحولات نهادی-ساختاری به توسعه سبز کشاورزی منجر می شود. همان طور که مدیریت سبز اکوسیستم کشاورزی نیز توسعه سبز کشاورزی را به دنبال خواهد داشت.
السیاحه فی الفقه الإسلامی و القانون الإیرانی
حوزههای تخصصی:
تعتبر مقوله السیاحه الیوم ومن نواحی عدیده من قبیل الفقه والحقوق والإقتصاد و الاجتماع. تقوم هذه المقاله بدراسه الحکم الأول و الثانی للسیاحه من ناحیه الفقه و جواز أو عدم جواز تقبّل سیاحه الغیر مسلمین فی المجتمعات المسلمه، و أدلّه وجوب الإلتزام بالعهود مع الکافرین و حکم سیاحه النساء المسلمات و غیر المسلمات. السیاحه فی الحاله الطبیعیه هی أمر مباح وبسبب مقتضیات الزمان والمکان تتنتهی الى الاستحباب أو الوجوب حسب آثارها الدعائیه والإرشادیه. سیکون استقبال السوّاح الغیر مسلمین برعایه ضوابط البلاد الإسلامیه جائزاً ومطلوباً فی الفقه فی بعض الأحیان، وتتم سیاحه النساء المسلمات ضمن إطار إسلامی بما لها من آثار مفیده، ولم تخضع سیاحه النساء لأدله المنع.
مستوی الحمایه القصوی للمُنتَجات الفِکریه فی ضوء أدله «لا ضرر»
حوزههای تخصصی:
تُعد الملکیه الفکریه آلیهً تنظیمیهً محوریهً لمعالجه إخفاقات سوق المعرفه وضمان العداله التوزیعیه، حیث یؤدی إهمال حمایه المبدعین إلى تراجع الحوافز الابتکاریه، ورکود تکنولوجی، واعتماد على استیراد المعرفه، وإضعاف الاقتصاد القائم على المعرفه. ومع ذلک، فإن تقیید الحریات المالیه للمواطنین دون استنادٍ إلى أسس فقهیه رصینه یشکل تحدیاً جدیّاً فی الفقه الإسلامی. اعتمدت الدراسه منهجاً تحلیلیّاً مقارناً، مستندهً إلى مصادر الفقه الإمامی، وآراء الفقهاء المعاصرین، وتفاسیر متنوعه لقاعده «لَا ضَرَرَ»، لتحلیل دور الدوله فی تحقیق التوازن بین المصالح الفردیه والجماعیه. تُظهر النتائج أن قاعده «لَا ضَرَرَ» - عبر تفسیریها «نَهْیُ الضَّررِ» و«نَفْیُ الأحکام الضاره» - تؤکد مشروعیه الحمایه القانونیه للملکیه الفکریه على مستویین: مستوى أدنى یعتمد على تعویض التکالیف المباشره للمبدع، ومستوى أقصى یهدف إلى تحقیق المصلحه العامه. یمکن تبریر تقیید حریه الاستنساخ والاستخدام التجاری للأعمال الفکریه بالاستناد إلى «الضرر المجتمعی» الناجم عن الرکود العلمی وهدر الموارد الوطنیه فی إطار هذه القاعده. یتطلب الاعتراف بالملکیه الفکریه کأداهٍ للتخصیص الأمثل للموارد انسجاماً مع المقاصد الشرعیه، کما یجب تحدید مده الحصریه القانونیه تناسبیاً مع تکالیف الإنتاج وحجم الأضرار التی تُنفى بموجب القاعده، لتجنب الإفراط أو التفریط. فی الختام، تُثبت الدراسه أن قاعده «لَا ضَرَرَ» - بمرونتها التفسیریه - قادرهٌ على تأصیل مشروعیه نظام الملکیه الفکریه فی الإطار الإسلامی، شرطَ ضبطِ حدوده عبر موازنهٍ دقیقهٍ بین الحقوق المادیه للمبدع، وإتاحه المعرفه للعموم، ومتطلبات التنمیه الوطنیه. هذه الموازنه تُحوِّل الملکیه الفکریه من مجرد تقلیدٍ للأنظمه الغربیه إلى أداهٍ لتحقیق «العداله الشرعیه».
تاثیر انزوا و فراموش شدگی معلمان ورزش بر خستگی عاطفی سازمانی با میانجی گری استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر انزوا و فراموش شدگی معلمان ورزش بر خستگی عاطفی سازمانی با میانجی گری استرس شغلی بود. روش تحقیق حاضر توصیفی و از لحاظ هدف کاربردی بود که به شکل میدانی انجام شد. داده های این تحقیق به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه گردآوری شد. جامعه آماری این تحقیق معلمان ورزش مقطع متوسطه شهر تهران بودند و با استفاده از جدول مورگان، 384 نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد. در این پژوهش برای آزمون مدل و فرضیه های تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم-افزار SPSS و Smart Pls برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که انزوا و فراموش شدگی بر خستگی عاطفی معلمان ورزش شهر تهران تاثیر مثبت دارد. همچنین، انزوا و فراموش-شدگی بر استرس شغلی معلمان ورزش شهر تهران تاثیر مثبت دارد. همچنین، نقش میانجی استرس شغلی در رابطه انزوا و فراموش شدگی و خستگی عاطفی معلمان ورزش شهر تهران تاثیر مثبت دارد، بنابراین استرس شغلی در این بین نقش میانجی را ایفا کرده است. خستگی عاطفی ممکن است باعث کاهش توانایی آنها در حل مسائل و تصمیم گیری در مواقع دشوار شود. این امر می تواند به افزایش استرس شغلی و افزایش حجم کارهای ناتمام منجر شود. بنابراین، خستگی عاطفی سازمانی معلمان ورزش می تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم باعث افزایش استرس شغلی آنها شود.
اعتبارسنجی مدل ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف : در دهه های أخیر، ایمنی و بهداشت کارکنان به عنوان حقوق اساسی سرمایه انسانی مورد توجه سازمان ها بوده و آن ها را به آن چه در زمینه نظام نگهداری منابع انسانی نیاز است، ملزم می کند. بدین ترتیب سازمان می بایست داده ها و اطلاعات کافی را در خصوص میزان اهمیت عوامل اثرگذار بر ایمنی و بهداشت سرمایه انسانی در اختیار داشته باشد. چرا که نگهداشت سرمایه انسانی نقشی بنیادین در رشد و تعالی سازمان دارد. از این منظر هدف اصلی پژوهش حاضر، اعتبارسنجی مدل پارادایمی ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در صنعت نفت کشور می باشد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: مدل ایمنی و بهداشت کارکنان، پیش تر در بخش کیفی تحقیق حاضر تدوین گردید و اکنون در این بخش از مطالعه، اعتبارسنجی آن در دستور کار قرار داده شده است. از این حیث پژوهش حاضر، بخش اثبات گرایی از این تحقیقِ عمل گرای کاربردی است. نحوه گردآوری داده های تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نوع هم بستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارکنان مناطق نفت خیز جنوب و حجم نمونه نیز با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری چندمرحله ای به تعداد 384 نفر انتخاب گردید. به جهت اعتبارسنجی مدل پارادایمی در بخش کمی نیز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. پرسشنامه مورد نظر از ابعاد شش گانه متشکل از 51 گویه در قالب طیف لیکرت بوده است. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق توسط نرم افزار SPSS نسخه 26 و با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart PLS نسخه چهارم انجام شده است. پس از آن؛ ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از روایی صوری، روایی هم گرا و ضریب آلفای کرونباخ برآورد گردید. روایی سازه پرسشنامه نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت؛ پایایی و روایی تحقیق مورد تأیید قرار گرفتند. در گام آخر نیز بررسی برازش مدل ایمنی و بهداشت کارکنان با استفاده از آزمون های ضرایب معنی داری P_Value و T_Value، شاخص R 2 ، شاخص Q 2 ، شاخص SRMR، شاخص NFI و ضریب رگرسیونی انجام شد. نتایج به دست آمده، نشان از برازش مدل مورد مطالعه داشتند. یافته های پژوهش: نتایج به دست آمده نشان از تأیید ارتباط مثبت و مستقیم میان ابعاد مدل پارادایمی ایمنی و بهداشت کارکنان با رویکرد مدیریت سرمایه انسانی در مناطق نفت خیز جنوب دارد. بدین ترتیب تمام پنج فرضیه طرح شده پژوهش، مورد پذیرش قرار گرفته است. شایان ذکر است که بیشترین میزان تأثیرگذاری مربوط به اثر شرایط علّی مدل (ایمنی کار؛ سلامت حرفه ای؛ عوامل آموزشی و آگاهی کارکنان) بر روی پدیده محوری مدل (نظام نگهداری منابع انسانی؛ ایمنی و سلامت محیط سازمان) و به مقدار 0.78 بوده است. سایر ضرایب مسیر نیز مورد پذیرش قرار گرفته و تأثیر مثبت آنان تأیید شده است. محدودیت ها و پیامدها : مهم ترین محدودیت این تحقیق، دسترسی زمان بر و سخت به جامعه آماری بوده است. هم چنین استفاده از ابزار پرسشنامه برای اعتبارسنجی و عدم دقت پاسخ دهندگان به پرسش ها از جمله محدودیت های مهم آن تلقی می شود. چرا که استخراج داده های مدل نهایی بر پایه و بنیان داده های موجود در عرصه مورد مطالعه بوده است. پیامدهای عملی: با توجه به کاربردی بودن مطالعه حاضر، نتایج آن، پیامدهای علمی گوناگونی را در راستای بهبود ایمنی و بهداشت کارکنان در اختیار قرار داده است. از جمله این پیامدها می توان به موارد ذیل اشاره نمود: شناخت میزان تأثیر متغیرهای شرایط علّی ایمنی و بهداشت کارکنان و کمک به تدوین اسناد مورد نیاز سازمان به سبب جلوگیری از خطرات و آسیب های احتمالی. کمک به سازمان جهت تنظیم مفاد دارای اهمیت ایمنی و بهداشت کارکنان جهت آشنایی نیروی کار و بهبود دسترسی آنان به مبانی مورد نیاز. معرفی راهبردهای مؤثر با ترتیب اولویت به دلیل به کارگیری توسط مدیران و کارکنان جهت بهبود وضعیت و پیامدهای مطلوب در حوزه ایمنی و بهداشت کارکنان. لذا با در دسترس قرار گرفتن اولویت بندی متغیرهای موجود در مدل می توان به نتایج مطلوب درخصوص ایمنی و بهداشت کارکنان دست پیدا نمود. ابتکار یا ارزش مقاله : اعتبارسنجی مدل پارادایمی ایمنی و بهداشت کارکنان مبتنی بر رویکرد استراوس و کوربین ابتکار اصلی این مقاله بوده است. در مطالعات این حوزه، پیش تر از این روش استفاده نشده و سنجش و ارزیابی ها بر اساس دستورالعمل ها و ایزوهای موجود بوده است. حال آن که در مطالعه حاضر، اعتبارسنجی بر اساس داده های بومی صورت پذیرفته و از این حیث، قابلیت تعمیم به سایر صنایع و سازمان ها را دارد. بدین ترتیب، موجودیت این مدل کمی شده به ارزش های بخش ایمنی و بهداشت سازمان افزوده و به مدیران صنایع و سازمان ها در درک اهمیت ایمنی و بهداشت کارکنان کمک خواهد کرد. نوع مقاله: مقاله پژوهشی
بررسی رابطه بین حسابداری محیط زیست و کیفیت افشا در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین حسابداری محیط زیست و کیفیت افشا در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ پرداخته است. جامعه آماری شامل ۱۳۹ شرکت بود که با روش رگرسیون پانل دیتا در نرم افزار EViews تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین حسابداری محیط زیست و کیفیت افشا رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (ضریب کیفیت افشا: ۰.۰۱۷ با سطح معناداری ۰.۰۰۹۵). به عبارت دیگر، بهبود کیفیت افشا منجر به ارتقای حسابداری محیط زیست می شود. از بین متغیرهای کنترلی، اندازه شرکت و بازده دارایی تأثیر منفی بر حسابداری محیط زیست داشتند، در حالی که اهرم مالی و زیان شرکت رابطه معناداری نشان ندادند. مدل تحقیق با ضریب تعیین ۰.۴۵ و آزمون های آماری (مانند VIF زیر ۵ و دوربین-واتسون ۲.۱۱) از اعتبار بالایی برخوردار بود. افشای باکیفیت اطلاعات زیست محیطی نه تنها مشروعیت شرکت ها را افزایش می دهد، بلکه به بهبود سیستم حسابداری محیط زیست کمک می کند. این یافته ها با مطالعاتی مانند بچیر و همکاران (۲۰۲۱) و محمد و همکاران (۲۰۲۰) همخوانی دارد. پژوهش حاضر بر اهمیت توجه به استانداردهای افشای محیطی در شرکت های ایرانی تأکید می کند.
برنامه ریزی راهبردی مدیریت یکپارچه شهری در کلان شهرهای ایران (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
161 - 184
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین موانع فراروی مدیریت شهری به ویژه در کلان شهرها، چندپارگی مدیریت شهری در عرصه سیاست گذاری، تصمیم سازی، برنامه ریزی، هدایت و نظارت می باشد. کلان شهر اهواز نیز از این قاعده مستثنی نیست و وضعیتی چندپاره بر مدیریت شهری حاکم است. با عنایت به این مهم، «برنامه ریزی راهبردی مدیریت یکپارچه شهری در کلان شهر اهواز» به عنوان هدف اصلی تحقیق در نظر گرفته می شود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، «نظری- کاربردی» و از نظر روش، دارای ماهیت «توصیفی- تحلیلی» می باشد. در این مطالعه سعی گردیده 88 عامل تأثیرگذار بر مدیریت یکپارچه شهری در اهواز، در قالب 4 بُعد «اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی»، «اقتصادی»، «محیطی و کالبدی» و «مدیریتی، نهادی و حقوقی» و برمبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی بررسی شود. به منظور وزن دهی عوامل داخلی و خارجی، از روش دلفی و برای تحلیل داده های پژوهش، جهت سنجش اولویت و اهمیت عوامل از مدل SWOT و با بهره گیری از نظرات 120 نفر از مدیران و کارشناسان باتجربه در حیطه مدیریت شهری استفاده شده است. هم چنین، تجزیه وتحلیل کمّی داده ها از طریق نرم افزار EXCEL صورت گرفت. تحلیل یافته ها نشان می دهد که، راهبرد تهاجمی به عنوان راهبرد نهایی جهت تحقق مدیریت یکپارچه در شهر اهواز تعیین گردید. در این راهبرد، تمرکز بر نقاط قوت داخلی و استفاده مناسب از فرصت های خارجی است. راهبرد تهاجمی(قوت-فرصت)، براساس مجموع امتیاز عوامل داخلی(IFE) و مجموع امتیاز عوامل خارجی(EFE) که به ترتیب، (701/2) و (531/2) محاسبه گردید، تعیین شد.
ارزیابی جذابیت کاربری های شهری در برابر تهدیدهای انسان ساخت عمدی با استفاده از روش RANCOM-PIV(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهدیدگر ﺑﺎ ایﺠﺎد رعب و وﺣﺸﺖ، ﻣﻮﺟی از اﺣﺴﺎس ناآرامی و ﻧﺎاﻣﻨی را در ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬﺎن ﮔﺴﺘﺮش داده اﺳﺖ. ﺑﺮرﺳی ﭘﺪیﺪه تهدیدهای انسان ساخت عمدی ﺑﻪ ﺗﺤﻠیﻞ ﻋﻮاﻣﻞ و وﺟﻮه ﻣﺨﺘﻠﻒ آن ﻧیﺎز دارد و بستر وقوع این تهدید در شهرهاست؛ بنابراین مسئله مهم پژوهش حاضر این است که هرکدام از کاربری های شهری به چه میزانی برای تهدیدگرها جذابیت دارند. رتبه بندی و ارزیابی جذابیت هریک از کاربری ها نقش بسزایی در شناسایی آسیب پذیر و محاسبه تاب آوری شهر ها در برابر این تهدیدها دارد. در این پژوهش، ابتدا منابع کتابخانه ای انواع کاربری ها و ریزکاربری های شهری و همچنین شاخص های مؤثر در جذابیت این کاربری ها در برابر این حملات شناسایی و سپس جامعه نخبگان پژوهش تشکیل شد و با طراحی پرسشنامه ای نظرات نخبگان گرفته شد و در ادامه با بهره گیری از روش تصمیم گیری RANCOM وزن شاخص ها به دست آمد و با استفاده از روش تصمیم گیری PIV نیز رتبه بندی و امتیاز نهایی جذابیت ریزکاربری ها محاسبه شد و به این نتیجه رسید که ریزکاربری مراکز تجاری بازار بیشترین جذابیت را برای این حملات دارد. فرودگاه ها و مراکز فرماندهی در رتبه های بعدی قرار دارد.
مطالعه پدیدارشناختی ادراک نوجوانان پسر از عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
31 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عشق، بخشی جدایی ناپذیر تجربه انسانی است. ظرافت ها و پیچیدگی های عشق به طور گسترده در فرهنگ عامه، کتاب های خودیاری و پژوهش های دانشگاهی مورد شرح و بسط قرار گرفته اند. حضور یا فقدان عشق می تواند تأثیرات نیرومندی بر رضایت افراد از رابطه با جنس مخالف و سلامت روانی آنها به طور کلی داشته باشد. هر چند عشق رمانتیک ابتدا در دوره نوجوانی ظهور و بروز پیدا می کند، اطلاعات چندانی راجع به برداشت های فردی از عشق در میان دختران و پسران در طول دوره نوجوانی و بعد از آن در دست نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه عشق رمانتیک در میان نوجوانان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد پدیدارشناختی استعلایی (موستاکاس، 1994) صورت گرفت. جامعه مورد پژوهش از بین نوجوانان پسر ۱۷ تا ۱۹ ساله ساکن شهر تهران در بهار 1400 که تجربه رابطه رمانتیک داشتند، با استفاده از نمونه برداری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و با 12 مصاحبه تکمیل شد. داده ها با استفاده از مصاحبه های باز و نیمه ساختار یافته جمع آوری شد و با روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پس از کدگداری داده ها، یافته ها در پنج مقوله اصلی (میل به تجربه های نو، جذابیت جسمی و روانی، دم غنیمت شماری، عدم تعهد، هویت و خودشناسی) و هفده مقوله فرعی به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، منجر به کشف الگویی از تجارب انسانی در دوره نوجوانی، فهم چگونگی پدیده عشق در میان نوجوانان و شناخت بیشتر این گستره از تحول شد.
پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس سبک های دلبستگی با میانجیگری تکانش گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تنوع طلبی جنسی یک اختلال است که معمولاً زمانی رخ می دهد که عشق در روابط کم رنگ شود و ارضای جنسی مطلوبی در آن رابطه اتفاق نیافتد. هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس سبک های دلبستگی با نقش میانجی تکانشگری در بین زوجین دانشجو دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران بود.
روش: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بر اساس معادلات ساختاری بود. کلیه زوجین دانشجوی دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران در سال تحصیلی 1402-1403که افراد پاسخ دهنده 181 نفر زن و 119 نفر مرد بودند. حجم نمونه، 287 نفر تعیین شد. اما در نهایت 300 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. این افراد به روش نمونه گیری غیر تصادفی و هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه های سبک های دلبستگی بارتولومیو و هوروتیز (1991)، نگرش به خیانت (روابط فرازناشویی) واتلی (2008) وتکانشگری بارت و همکاران (1995) جمع آوری شد. داده ها از طریق روش توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون تی- استیودنت تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بر اساس یافته ها، سبک های دلبستگی با نقش میانجی تکانشگری، تنوع طلبی جنسی زوجین را پیش بینی کردند. این یافته نشان می دهد که شاخص های سبک های دلبستگی و تکانشگری به صورت معناداری قادر به پیش بینی تنوع طلبی جنسی بودند (05/0p <).
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها سبک های دلبستگی با میانجی گری تکانشگری، بر تنوع طلبی جنسی زوجین تأثیر می گذارند. به طور کلی می توان ذکر نمود که ویژگی های شخصیتی و روان شناختی، مانند تکانشگری و سبک های دلبستگی، می توانند بر جنبه های مختلف روابط زناشویی، از جمله تنوع طلبی جنسی تأثیر بگذارند.
پیش بینی عملکرد تحصیلی از طریق سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و معناداری تحصیلی دانش آموزان شهر واسط عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
227 - 240
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: میزان عملکرد تحصیلی یادگیرندگان در هر جامعه نشان دهنده موفقیت نظام آموزشی در زمینه هدف یابی و توجه به رفع نیازهای فردی است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان شهر واسط از طریق سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و معناداری تحصیلی بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نظر نوع، توصیفی و از نظر روش یک پژوهش همبستگی است و جامعه آماری آن را دانش آموزان مقطع راهنمائی شهر واسط کشور عراق در بهار سال 1403 تشکیل داده اند که از میان آنان، تعداد 174 نفر به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (میجلی و همکاران، 2000)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004)، پرسشنامه معناداری تحصیلی (هندرسون- کینگ و اسمیت، 2006)، و پرسشنامه عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بود. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS22 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی، معناداری تحصیلی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (01/0>p). به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیر های پیشبین طی دو گام به ترتیب 7/24 درصد و 6/4 درصد تغییرات عملکرد تحصیلی از طریق سرمایه روانشناختی و معناداری تحصیلی قابل تبیین است (01/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به دلیل نقش مهم و برجسته سرمایه روانشناختی و معناداری تحصیلی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان، توجه به این یافته های مهم باید مد نظر مدیران و سیاستگزاران مدارس در کشور عراق قرار بگیرد.