مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فعال سازی رفتاری
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین صفات شخصیتی مرتبط با نظام های بازداری/ فعال سازی رفتاری و سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار مفهومی براساس چارچوب پردازش انتقال مناسب (TAP) بود. طرح پژوهشی به کار گرفته شده در این تحقیق از نوع طرح نیمه آزمایشی پس آزمون با گروه کنترل به طور ترکیبی درون آزمودنی و بین آزمودنی بود. بدین منظور 60 نفر آزمودنی (30 نفر افراد افسرده سرپایی و 30 نفر گروه کنترل) براساس مصاحبه روانپزشکی مطابق با معیارهای DSM-IV به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای بررسی نظام های بازداری/ فعال سازی رفتاری از مقیاس BIS/BAS (کارور و وایت، 1994)، برای بررسی سوگیری حافظه ناآشکار از تکلیف تولید کردن (رمزگردانی مفهومی) و تکلیف تصمیم واژگانی و برای بررسی سوگیری حافظه آشکار از تکلیف یادآوری آزاد استفاده شد. آزمودنی ها به طور انفرادی آزمونها را انجام می دادند. نتایج نشان داد که افراد با نمره های بالا در نظام بازداری رفتاری نسبت به افراد با نمره های بالا در نظام فعال سازی رفتاری سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار بیشتری نسبت به کلمات منفی در سطح پردازش مفهومی نشان می دهند. افراد با نمره های بالا در نظام فعال سازی رفتاری نسبت به افراد با نمره های بالا در نظام بازداری رفتاری سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار بیشتری نسبت به کلمات مثبت در سطح پردازش مفهومی نشان می دهند. این یافته ها در مجموع نشان داد که اگر در سوگیری حافظه ناآشکار پردازش مفهومی، فرضیه خلق ـ همخوان، فرضیه صفت ـ همخوان و پردازش انتقال مناسب را با هم در نظر بگیریم، به فهم بهتر سوگیری حافظه ناآشکار منجر خواهد شد.
اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری در کاهش شدت علائم افسردگی و افزایش سلامت عمومی و کیفیت زندگی مددجویان مرکز اجتماع درمان مدار
حوزه های تخصصی:
طرح مساله: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی همایند با اختلالات سوء مصرف مواد است. افسردگی علاوه بر اینکه یکی از علل گرایش افراد به سوء مصرف مواد است یکی از عواملی است که باعث عود مجدد پس از درمان می شود. با توجه به ضرورت انجام درمان های روانشناختی در درمان و پیشگیری از عود بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری در کاهش شدت علایم افسردگی، و افزایش سلامت روانی و کیفیت زندگی مددجویان مرکز اجتماع درمان مدار بود.
روش: 21 مددجو که دچار علایم افسردگی بودند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) وکنترل (11 نفر) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش در 8 جلسه درمان گروهی فعال سازی رفتاری شرکت کردند. علایم افسردگی، سلامت روانی و کیفیت زندگی مددجویان قبل و پس از درمان اندازه گیری شدند.
یافته ها: میزان بهبود علایم افسردگی و سلامت روانی در گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود. اما دو گروه از نظر تغییر در کیفیت زندگی تفاوت معنی داری با هم نداشتند.
نتیجه گیری: اثربخشی یک درمان گروهی، مختصر و محض رفتاری در کاهش شدت علایم افسردگی و افزایش سلامت روانی بیماران مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد، تلویحات نظری و عملی زیادی در پی دارد. کاربرد روش های رفتاری محض در کمک به درمان و توانبخشی بیماران مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد حائز اهمیت فراوان است.
مقایسه تأثیر فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی همراه و بدون حمایت خانوادگی بر کاهش اضطراب در بیماران کرونری قلب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب در بیماران کرونری قلب از شایع ترین علایم روان پزشکی است که تداوم آن به پیامدهای نامطلوبی برای این بیماران منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی همراه و بدون حمایت خانوادگی بر کاهش اضطراب در بیماران کرونری قلب انجام شد.
مواد و روش ها: در یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و کنترل همراه با پیگیری از بین بیماران کرونری قلبی شهر تهران، تعداد 59 نفر از مردان متأهل به صورت در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایشی و شاهد گمارده شدند. مشارکت کنندگان پرسش نامه اضطراب حالتی- صفتی (STAI)، پرسش نامه حمایت خانوادگی (FSQ) و پرسش نامه عوامل جمعیت شناختی را طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه های آزمایش طی 7 جلسه (هفته ای یک بار) تحت مداخلات درمانی و 6 ماه پس از مداخله مورد پیگیری قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد.
یافته ها: تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی، فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی همراه با حمایت خانوادگی با گروه شاهد در کاهش علایم اضطراب تفاوت آماری معنی داری وجود دارد (001/0 > P).
نتیجه گیری: با توجه به تأثیرات مداخله فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی و حمایت خانوادگی در کاهش اضطراب بیماران کرونری، این نتایج برای متخصصان بالینی و سلامت تلویحات کاربردی دارد.
مقایسه اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی، با حمایت خانوادگی و بدون حمایت آن ها در کاهش استرس زناشویی بیماران کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس زناشویی از عوامل مهم بروز و تداوم بیماری کرونری قلب و پیامدهای نامطلوب این بیماری است. هدف اساسی پژوهش حاضر، اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی همراه با حمایت خانوادگی و بدون حمایت آن ها، بر استرس زناشویی در بیماران کرونر قلبی بود. در یک طرح پژوهشی شبه آزمایشی، از بین بیماران کرونری قلبی شهر تهران، تعداد 59 نفر از مردان متاهل به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان مقیاس استرس زناشویی استکهلم ـ تهران، پرسشنامه حمایت خانوادگی و پرسشنامه جمعیت شناختی را طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. فقط گروه های آزمایش طی 7 جلسه (هفته ای یک بار) تحت مداخلات درمانی و 6 ماه پس از مداخله مورد پیگیری قرار گرفتند. طبق نتایج بین اثربخشی درمان بین گروه فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی، گروه فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی همراه با حمایت خانوادگی و گروه کنترل در کاهش علائم استرس زناشویی، تفاوت آماری معناداری وجود دارد (001/0P<). متخصصان بالینی می توانند به منظور ارتقای کیفیت زندگی و بهبودی بیماران از این درمان برای کاهش استرس زناشویی بیماران کرونری قلبی استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی، با حمایت خانوادگی و بدون حمایت آن ها در کاهش استرس زناشویی بیماران کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس زناشویی از عوامل مهم بروز و تداوم بیماری کرونری قلب و پیامدهای نامطلوب این بیماری است. هدف اساسی پژوهش حاضر، اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی همراه با حمایت خانوادگی و بدون حمایت آن ها، بر استرس زناشویی در بیماران کرونر قلبی بود. در یک طرح پژوهشی شبه آزمایشی، از بین بیماران کرونری قلبی شهر تهران، تعداد 59 نفر از مردان متاهل به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان مقیاس استرس زناشویی استکهلم ـ تهران، پرسشنامه حمایت خانوادگی و پرسشنامه جمعیت شناختی را طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. فقط گروه های آزمایش طی 7 جلسه (هفته ای یک بار) تحت مداخلات درمانی و 6 ماه پس از مداخله مورد پیگیری قرار گرفتند. طبق نتایج بین اثربخشی درمان بین گروه فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی، گروه فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی همراه با حمایت خانوادگی و گروه کنترل در کاهش علائم استرس زناشویی، تفاوت آماری معناداری وجود دارد (001/0P<). متخصصان بالینی می توانند به منظور ارتقای کیفیت زندگی و بهبودی بیماران از این درمان برای کاهش استرس زناشویی بیماران کرونری قلبی استفاده کنند.
ارزیابی عاطفه و سیستم های مغزی- رفتاری بر اساس چرخه های صبحگاهی و شامگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابعاد زیستی شخصیت تاثیر مهمی بر ابعاد روانشناختی افراد دارند. حالات عاطفی و خلقی افراد می تواند براساس ساعات شبانه روز تغییر کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی سطوح عاطفه مثبت و منفی و حساسیت به تقویت بر اساس تغییر در چرخه های شبانه روزی صبحگاهی و شامگاهی بود. ابتدا 600 نفر (316 دختر، 284 پسر) از دانشجویان دانشگاه ارومیه در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه صبحگاهی- شامگاهی (MEQ) را تکمیل کردند. سپس تعداد 83 نفر از شرکت کنندگان بر اساس نمرات کسب شده در پرسشنامه صبحگاهی- شامگاهی، به عنوان افراد دارای صفات شخصیتی صبحگاهی و شامگاهی و بین بینی برای مرحله دوم پژوهش انتخاب شدند. در این مرحله، فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) و مقیاس های بازداری و فعال سازی رفتاری (BIS/BAS) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. نتایج نشان داد که بین میزان تجربه عاطفی مثبت و منفی بر اساس تیپ های صبحگاهی، شامگاهی و بین بینی تفاوت معنادار وجود دارد. افراد با تیپ صبحگاهی در مقایسه با تیپ شامگاهی و بین بینی سطوح عاطفه مثبت بالاتر و عاطفه منفی پایین تری داشتند. مقایسه تیپ های صبحگاهی و شامگاهی در ابعاد زیستی شخصیت شامل فعال سازی و بازداری رفتاری، تفاوت معناداری بین گروه ها نشان نداد. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که تفاوت های فردی در تجربه عاطفه مثبت و منفی می تواند ناشی از تغییرات مرتبط با چرخه های شبانه روزی باشد.
پیش بینی سبک های تصمیم گیری مصرف کنندگان با استفاده از سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی سبک های تصمیم گیری مصرف کنندگان از طریق ویژگی های شخصیت است. برای تعیین سبک های تصمیم گیری از الگوی اسکات و بروس مشتمل بر سبک های منطقی، شهودی، وابسته و اجتنابی و برای تعیین ویژگی های شخصیتی از مدل گری ویلسون مشتمل بر سیستم های فعال سازی رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ/گریز استفاده شده است. روش: نمونه مورد مطالعه، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز قم که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. پرسشنامه های سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس و ویژگی های شخصیتی گری - ویلسون توزیع و با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره، سبک های تصمیم گیری آزمودنی ها پیش بینی گردید. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که علاوه بر وجود رابطه معنی دار بین مؤلفه های سبک های تصمیم گیری، شرکت کنندگان پژوهش که دارای سیستم های فعال سازی رفتاری و جنگ/گریز هستند، از سبک تصمیم گیری منطقی و در سیستم بازداری رفتاری از سبک تصمیم گیری اجتنابی و شهودی استفاده می نماید.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم افسردگی و کیفیت زندگی در دانشجویان
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری بر کاهش علائم افسردگی و افزایش کیفیت زندگی انجام شد. تعداد 40 نفر از دانشجویان مبتلا به افسردگی پس از احراز شرایط پژوهش، انتخاب و در دو گروه درمان فعال سازی رفتاری (20 نفر) و کنترل (20 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه درمان فعال سازی رفتاری را دریافت کرد. شرکت کنندگان مقیاس افسردگی بک (BDI-II) و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL-BREF) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. یافته های پژوهش نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری روی کاهش نشانه های افسردگی اثربخش است اما روی کیفت زندگی تأثیر معنی داری نداشت. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، درمان فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی بر کاهش نشانه های افسردگی در دانشجویان مؤثر است. نتایج این پژوهش می تواند برای متخصصان بالینی و مشاوران در مراکز مشاوره دانشگاهی تلویحات کاربردی داشته باشد.
بررسی تطبیقی اثربخشی آموزش فعال سازی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر پایه نهم دبیرستان های شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهزیستی روان شناختی به معنی توانایی شرکت فعالانه در کار و تفریح، خلق روابط معنی دار با دیگران، گسترش حس خودمختاری و هدف زندگی و تجربه کردن هیجانات مثبت است و شامل همه فعالیت هایی است که برای نگرش انسان موردنیاز است.
هدف: هدف این پژوهش بررسی تطبیقی اثربخشی آموزش فعال سازی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان پسر پایه نهم دبیرستان های شهر کرمان است.
روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش تمامی مدارس ناحیه ۱ و ۲ شهر کرمان است که تعداد ۴۵ دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، هر گروه ۱۵ نفر) قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد مداخله پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به فعال سازی رفتاری در افزایش بهزیستی روان شناختی دارد(۰/۰۱>p (
نتیجه گیری: نتایج نشان داد بین آموزش فعال سازی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش بهزیستی روان شناختی دانش آموزان در سطح ۰/۵ تفاوت وجود دارد
اثربخشی درمان فعّال سازی رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علائم افسردگی، اجتناب شناختی–رفتاری و کیفیت زندگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی فعّال سازی رفتاری بر کاهش علائم افسردگی، اجتناب شناختی – رفتاری و افزایش کیفیت زندگی انجام شد. تعداد 40 نفر از دانشجویان مبتلا به افسردگی پس از احراز شرایط پژوهش، انتخاب و در دو گروه درمان فعّال سازی رفتاری (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرارگرفتند. گروه آزمایشی، 8 جلسه درمان فعّال سازی رفتاری را دریافت کرد. شرکت کنندگان، مقیاس افسردگی بک ( BDI-II )، پرسشنامه اجتناب شناختی-رفتاری ( CBAD ) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ( WHOQOL-BREF ) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. یافته های پژوهش نشان داد که درمان فعّال سازی رفتاری بر روی کاهش نشانه های افسردگی و اجتناب شناختی- رفتاری اثربخش است امّا بر روی کیفیت زندگی تأثیر معنی داری ندارد. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، درمان فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی، بر کاهش نشانه های افسردگی و اجتناب شناختی- رفتاری در دانشجویان مؤثّر است. نتایج این پژوهش می تواند برای متخصصان بالینی و مشاوران در مراکز مشاوره دانشگاهی تلویحات کاربردی داشته باشد.
تأثیر گروه درمانی فعال سازی رفتاری بر راهبردهای تنظیم هیجان و افکار خودکشی دانش آموزان دختر با اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر گروه درمانی فعال سازی رفتاری بر راهبردهای تنظیم هیجان و افکار خودکشی دانش آموزان دختر با اختلال افسردگی اساسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان دختر پایه سوم دوره متوسطه دوم شهر شیراز در در نیم سال اول تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند که 30 نفر از آنها پس از تشخیص اختلال افسردگی اساسی و سپس مص احبه بالینی، به عنوان نمونهٌ پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) برنامه گروه درمانی فعال سازی رفتاری را دریافت کردند؛ گروه کنترل در به مدت دوماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های راهبردهای تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و افکار خودکشی بک ( 1979 ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت معناداری در بین میانگین نمرات مؤلفه های راهبردهای تنظیم هیجانی شامل ارزیابی مجددشناختی و فرونشانی و افکارخودکشی وجود دارد (01/0 P< ). به عبارت دیگر می توان گفت که، گروه درمانی فعال سازی رفتاری بر بهبود راهبردهای تنظیم هیجانی و کاهش افکارخودکشی دانش آموزا ن دختر با اختلال افسردگی اساسی تأثیر دارد.
مقایسه تأثیر آموزش فعال سازی رفتاری و آموزش مدیریت خشم بر بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی فعال سازی رفتاری و آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی- رفتاری بر بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) انجام شد . روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران زن مبتلا به ام اس عضو انجمن ام اس شهر کرج بودند 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه 15 نفره تقسیم شدند .گروه آزمایش یک، تحت آموزش گروهی فعال سازی رفتاری در 10 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دو، تحت آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه بحران هویت بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش گروهی فعال سازی رفتاری و آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکردشناختی- رفتاری منجر به کاهش بحران هویت بیماران مبتلا به ام اس می شود. با توجه به اثربخشی آموزش های انجام شده می توان گفت آموزش این مهارت ها به بیماران ام اس در کاهش بسیاری از مشکلات آنها می تواند، مؤثر باشد و استفاده از آنها در ارتقاء سطح سلامت و ایجاد نگرش مثبت در زندگی بیماران ضروری است.
روابط ساختاری سیستم های مغزی - رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با ولع مصرف ماری جوانا در دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به مواد مخدر، بیماری روانی عودکننده و مزمنی است که توأم با اختلالات انگیزشی شدید و از دست دادن تسلط رفتاری است و منجر به ویرانی شخصیت می شود . هدف: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی روابط ساختاری سیستم های مغزی - رفتاری و دشواری در تنظیم هیجان با ولع مصرف ماری جوانا در دانش آموزان است. ر وش: پژوهش حاضر یک بررسی همبستگی بوده، از جامعه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران، ۲۰۰ مشارکت کننده (۱۰۲ پسر و ۹۸ دختر) که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند به مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری کارور و وایت، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان ( DERS ) و مقیاس ولع مصرف پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد ( ۰/۹۶ = CFI ، ۰/۹۶ = IFI ، ۰/۰۴۵ = RMSEA ). نتایج نشان داد که سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و دشواری در تنظیم هیجان بر وسوسه مصرف به ترتیب با ضرایب استاندارد (۰/۲۰، ۰/۲۱، ۰/۶۴) تأثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و وسوسه مصرف ماری جوانا نقش واسطه ای دارد. توجه به این مکانیسم تأثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای اعتیاد به مصرف مواد می تواند مؤثر باشد.
مقایسه اثربخشی فعال سازی رفتاری و توانبخشی روانی اجتماعی برکارکردهای شناختی زنان مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
91 - 108
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی فعال سازی رفتاری و توان بخشی روانی- اجتماعی بر کارکردهای شناختی روانی کلام، انتزاع و توجه زنان مبتلا به اسکیزوفرنی مزمن انجام گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله ی پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان مبتلابه اسکیزوفرنی مزمن مرکز جامع توان بخشی بیماران روانی پراور شهرستان شهرضا بودند که 45 نفر براساس ملاک های ورود به مطالعه، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری فعال سازی رفتاری، توان بخشی روانی اجتماعی و کنترل جایگزین شدند. افراد دو گروه آزمایش در دوره های فعال سازی رفتاری و توان بخشی روانی-اجتماعی در 12 جلسه 90 دقیقه ای شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. شرکت کنندگان در سه مرحله به آزمون ارزیابی شناختی مونترال پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر چند متغیری تحلیل شد. نتایج حاکی از تاثیر درمان فعال سازی رفتاری در افزایش روانی کلامی و بهبود توجه زنان مبتلابه اسکیزوفرنی مزمن در مرحله پس آزمون بود. همچنین نتایج نشان داد که مداخله توان بخشی روانی اجتماعی سبب افزایش انتزاع کلامی زنان مبتلابه اسکیزوفرنی مزمن در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون گشته و اثر آن در طول زمان نیز ثابت باقی مانده بود. بنابراین می توان از مداخله فعال سازی رفتاری بر بهبود کارکردهای شناختی روانی کلامی و توجه و از توان بخشی روانی اجتماعی در بهبود انتزاع کلامی بیماران مبتلابه اسکیزوفرنی مزمن استفاده نمود.
تأثیر آرام سازی روانی – حرکتی به شیوه ی سیلوا بر سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
109 - 124
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آرام سازی روانی – حرکتی به شیوه ی سیلوا بر فعال سازی/ بازداری رفتاری افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در شش ماهه اول سال 1397 تشکیل دادند. پس از ارزیابی اولیه با استفاده از مقیاس اختلال اضطراب فراگیر، 30 نفر از آن ها به روش دردسترس با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) گمارده شدند. آرام سازی روانی- حرکتی به شیوه ی سیلوا در 8 جلسه 90 دقیقه ای (در هر هفته دو جلسه) بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از مقیاس سیستم های فعال سازی/بازداری رفتاری در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، در مرحله پس آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میانگین نمرات سیستم های فعال سازی/ بازداری رفتاری تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که آرام سازی روانی – حرکتی به شیوه ی سیلوا بر فعال سازی رفتاری وکاهش بازداری رفتاری افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تأثیر دارد.
اثربخشی فعال سازی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی و استگیمای درونی شده مادران دارای فرزند اتیسم
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
53 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی فعال سازی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی و استگیمای درونی شده ماداران دارای فرزند اتیسم می باشد. جامعه پژوهش شامل مادران دارای فرزند طیف اوتیسم شهر اصفهان بود. آزمودنی ها 28 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 14 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. طرح پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. آزمودنی ها به پرسشنامه های ترس از ارزیابی منفی لری (1983) و استیگمای درونی شده مک و ووک (2010) پاسخ دادند. افراد گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در دوره فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت و یک ماه و نیم بعد مرحله پیگیری انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و یک راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله فعال سازی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی و استگیمای درونی مادران دارای فرزند اتیسم اثربخش است و این نتیجه در مرحله پیگیری تداوم داشت.
تأثیر نوع سیستم های مغزی رفتاری بر سلامت روان شناختی ورزشکاران و غیرورزشکاران: بررسی نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
81 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نوع سیستم مغزی رفتاری بر سلامت روان شناختی ورزشکار و غیر ورزشکار بود. شرکت کنندگان پژوهش حاضر را 312 نفر از دختران و پسران با دامنه سنی 37-18 سال تشکیل داد. بعد از بررسی نوع سیستم شخصیتی و جنسیت و در نظر داشتن سطح فعالیت در 8 گروه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد شرکت کننده های با سیستم فعال ساز رفتاری افسردگی، اضطراب و استرس پایین تری نسبت به شرکت کنندگان با سیستم بازداری رفتاری داشتند (05/0p <). پسران نسبت به دختران از سلامت روان شناختی بالاتری برخوردار بودند (05/0p <). دختران غیر ورزشکار با سیستم بازداری رفتاری، بیشترین میزان افسردگی، اضطراب و استرس و پسران و دختران ورزشکار با سیستم فعال ساز رفتاری کمترین میزان افسردگی، اضطراب و استرس را داشتند (05/0p <). در نتیجه می توان اظهار نمود ورزش و سیستم شخصیتی فعال ساز رفتاری باعث می شود دختران و پسران از سلامت روان شناختی بالاتری برخوردار باشند.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی بر افسردگی،اضطراب و افزایش کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهرستان قلعه گنج
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: عوامل متعددی از جمله طلاق، اعتیاد، زندانی شدن و مرگ همسر می تواند موجب تغییر ساختار خانواده شود و پدیده تک والدی یا سرپرستی زنان را در پی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعال سازی رفتاری بر علایم افسردگی ،اضطراب و افزایش کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر قلعه گنج می باشد. مواد و روش کار: در یک طرح شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توام با گروه کنترل، تعداد 30 نفر از زنان سرپرست خانوار مبتلا به افسردگی و اضطراب پس از ارزیابی های بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فعال سازی رفتاری (15 نفر) و یا گروه کنترل (15) نفر گماشته شدند .گروه آزمایش طی 10 جلسه درمان هفتگی فعال سازی رفتاری را دریافت داشت .تمام شرکت کنندگان پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه WHOQOL-BREF را به عنوان ابزارهای پژوهش، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه تکمیل کردند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون مانکوا نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری اثر معنی داری بر کاهش علایم افسردگی ،اضطراب و افزایش کیفیت زندگی دارد.نتایج به دست آمده در مرحله پیگیری 1 ماهه نیز حفظ شده بودند. بحث و نتیجه گیری: درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت در بهبود علایم افسردگی ،اضطراب و افزایش کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار تاثیر قابل توجهی دارد.
اثربخشی رفتار درمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری(BAS/BIS)، رفتارهای پرخطر جنسی و اجتناب تجربی در نوجوانان دارای سابقه فرار از خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۲۷۲-۲۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی_هیجانی (REBT) بر سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری(BAS/BIS)، رفتارهای پرخطر جنسی و اجتناب تجربی در نوجوانان دارای سابقه فرار از خانه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان مراجعه کننده به مراکز گذری کاهش آسیب و سرپناه شبانه زنان و مردان منطقه شوش –هرندی شهر تهران در 6 ماهه اول سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای اندازه گیری مقیاس سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری (BIS/BAS) (کارور و وایت، 1994)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر جنسی (RSBQ) (زارعی و همکاران،1389) و پرسشنامه پذیرش و عمل (AAQ- II) (باند و همکاران، 2011) بودند. رفتاردرمانی با رویکرد REBT بر سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری، رفتارهای پرخطر جنسی و اجتناب تجربی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که مشاوره گروهی با رویکرد REBT بر کاهش نشانه های سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری، رفتارهای پرخطر جنسی و اجتناب تجربی تأثیر داشته است (P<0.05). با توجه به اثربخشی رفتاردرمانی عقلانی-هیجانی بر نشانه های سیستم های فعال ساز/ بازداری رفتاری، رفتارهای پرخطر جنسی و اجتناب تجربی اجرای کارگاه های آموزشی مبتنی بر این مفاهیم در مراکز کاهش آسیب توصیه می شود.
اثربخشی الگوی فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها بر «رشد پس از سانحه» و «امید به زندگی» در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
161 - 173
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر مداخله فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها بر رشد پس از سانحه و امید به زندگی مادران دارای کودک مبتلا به سرطان انجام شد. این پژوهش کاربردی و نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران 20 تا 45 ساله دارای کودک مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان امام خمینی (ره) تهران در نیمه دوم سال 1399 بودند. از این میان 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. در گروه آزمایش بصورت مجازی 12 جلسه 30 دقیقه ای مداخله فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها بر اساس الگوی ارائه شده توسط نیکپور و شمسائی (1398) انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996) و امید به زندگی اشنایدر (1991) بود. فرضیه ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره، توسط نرم افزار SPSS نسخه 18مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مداخله فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها از طریق شناسایی و اولویت بندی ارزش ها و عمل بر طبق آنها و با بهره گیری از تکنیک هایی مانند قناعت، وقفه و واگذاری، بر رشد پس از سانحه و امید به زندگی مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان تاثیر معنادار دارد. بر این اساس استفاده از این الگو به عنوان برنامه حمایتی در مراکز درمانی بیماران مبتلا به سرطان پیشنهاد می شود.