فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۴۶۱ تا ۴۸٬۴۸۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
75 - 78
حوزههای تخصصی:
توسعه شهر مشهد به لحاظ شکلی و جغرافیایی بنابر دلایل گوناگون به سمت شمال غرب بوده است. به طوری که در حال حاضر شهر دارای کشیدگی شمال غربی - جنوب شرقی است. مدیریت شهری مشهد در دوره اخیر - به دلایل معلوم و غیرمعلوم - به دنبال توسعه تحمیلی شهر به سمت شرق بوده است. از جمله دلایل مطرح شده برای این تصمیم کلان در سازمان فضایی شهر، خارج شدن حرم از مرکزیت و به حاشیه رفتن آن ذکر شده است. این یادداشت با تبیین مفهوم مرکزیت، رویکرد مدیریت شهری مشهد در اتخاذ این گونه تصمیمات کلان شهری را مورد نقد قرار داده، چرا که به دلیل فقدان نگاه تخصصی، فهم مدیران از مفهوم «مرکز»، به امری سطحی چون «وسط بودن» در شهر تقلیل یافته است و با توسعه شهر به سمت جنوب شرقی قصد بازگرداندن حرم مطهر به مرکز (وسط) شهر را دارد. این در حالی است که اساساً «مرکز» فراتر از جایگاهش در سازمان فضایی شهر، دارای مفهومی ذهنی و مجرد است. هر چند فرصت پیش روی این رویکرد مدیریت شهری را می توان حرکت در راستای ارتقای عدالت در ابعاد گوناگون آن همچون عدالت فضایی، اقتصادی، توجه به مناطق حاشیه ای و... دانست، اما هرگونه برنامه ریزی، طراحی و مداخله در مقیاس شهر مستلزم بررسی های تخصصی و نگاهی کل نگر به شهر است، در غیر این صورت محکوم به شکست خواهد بود و نتیجه ای جز هدررفتن منابع نخواهد داشت.
پیوند آب، معماری و شهر پیش از مدرنیزاسیون آبرسانی در منطقه لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۱
60 - 71
حوزههای تخصصی:
پیوند دوجانبه آب و شهرهای ایران طی قرون متمادی توسعه و تداوم سکونت را ممکن ساخته بود؛ در دوره معاصر سیستم آبرسانی در سلطه فناوری قرار گرفت و در نتیجه ارتباط سکونتگاه ها و این عنصر حیاتی دچار تغییر بنیادی شد. چالش بزرگ کم آبی که حاصل قطع رابطه زیستی-فرهنگی چندهزارساله انسان ایرانی با مؤلفه سرزمینی آب و روش های دستیابی به آن است هم اکنون بحرانی ترین وضعیت را در سطح سرزمین دارد. ساکنان جنوب استان فارس (لارستان) حسب شرایط جغرافیایی و اقلیمی راه حل های پایداری برای دستیابی به آب یافته بودند که در دوره معاصر رو به فراموشی است. بازشناخت پیوند میان اجزای چرخه دستیابی به آب و شکل گیری بافت شهری در لارستان قدیم، هدف عملیاتی پژوهش است. به این منظور تکنیک ها و سازه های سنتی آبی پیش از مدرنیزه شدن سیستم آبرسانی منطقه لارستان در این تحقیق به روش کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه اصلی این پژوهش، تأثیرپذیری ساختار کهن شهرهای جنوبی استان فارس از هیدروگرافی طبیعی و مصنوعی و توجه به آن در توسعه بافت است. اطلاعات به دست آمده نشان داد سکونت در این منطقه بر دو اصل ذخیره آب سیلاب ها به وسیله سازه های سنتی آبی و نحوه توزیع آن استوار بوده است و تعادلی میان شهر و طبیعت را به وجود آورده بود.
ابطال شبه پدیدارگرایی در نظریه دوگانه انگاری ویژگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۴
121 - 149
حوزههای تخصصی:
نظریه دوگانه انگاری ویژگی در فلسفه ذهن، انسان را از منظر جوهری، تماماً فیزیکی می داند، بااین وجود برای جوهر فیزیکی مذکور، دو نوع ویژگی قائل است؛ ویژگی فیزیکی و ویژگی غیرفیزیکی (ذهنی). دراین بین جدی ترین مشکل پیش روی دوگانه انگاران ویژگی، خطر سوق یافتن آن ها به طرف شبه پدیدارگرایی است. شبه پدیدارگرایی بدون این که اصل تحقق ویژگی های غیرفیزیکی (ذهنی) را طرد کند، علیّت و اثرگذاری آن را بر بدن فیزیکی نمی پذیرد. درنتیجه علاوه بر این که کار را برای کسی که می خواهد از دوگونه بودن ویژگی به دوگونه بودن جوهر پل بزند مشکل می کند، نفس دوگانه انگاری ویژگی را به یگانه انگاری سوق می دهد. در مقاله حاضر علاوه بر اشکالات خاستگاهی، اشکالات ساختاری و بنائی متعدّدی را در ابطال شبه پدیدارگرایی ارائه داده و در انتها نظریاتی را که به پی پدیدارگرایی منتهی شده اند را نقد کرده ایم.
Is Falsifiability a ‘Blunt Instrument’ for Modern Physics?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
298 - 316
حوزههای تخصصی:
Modern (theoretical) physics seems to be in deep crisis today as many of its core aspects are not empirically well-confirmed. Heated exchanges among physicists on the scientific status of physical theories with little or, at best, a tenuous connection to possible experimental tests is highly visible in the popular scientific literature. Some physicists (e.g., Carroll 2014, 2019; Ijjas et al., 2017) argue that science must discard empirical testability as one of its defining properties and the highly explanatory theories of present-day physics should be exempted from experimental testing, while others (e.g., Ellis & Silk 2014) spot in these arguments (for softening the testability or falsifiability requirement for modern physics) a dangerous tendency to undermine science. The philosopher of science who naturally draws most attention in these current debates is Karl Popper (1902-1994). His views, however, are often misrepresented in these debates. The prime objective of this paper is to explain how a more enlightened perspective on the ongoing debates can be obtained by a careful scrutiny of the Popperian criterion of falsifiability. As a first step in achieving this objective we will analyze the two major (conceptual) failures on which the current controversies rest. Our next step will be examining the controversial string theory to see whether the criteria of falsifiability is a ‘blunt instrument’ for determining its scientific status.
گذار از رویکرد کارکردگرا در فلسفه ذهن به رویکرد بدن مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
153 - 175
حوزههای تخصصی:
رویکرد «کارکردگرا» رویکردی معیار در دهه های اخیر در فلسفه ذهن و علوم شناختی است که با الهام از علوم کامپیوتر و در مقابل انتقادهای وارد بر نظریات پیشین شکل گرفت و مغز را سامانه پردازشگری می داند که داده های حاصل از اشیاء و رویدادها را دریافت و به کمک مفاهیم پیشینیِ ذهن انسان، آنها را در قالب علائم و نمادهایی با کارکرد بازنمایانه ترجمه و ذخیره می کند؛ اما این رویکرد به لحاظ فلسفی با مشکلاتی همچون توجیه معناداری مفاهیم روبه روست. این مقاله با نگاهی تحلیلی می کوشد رویکرد «بدن مند» را به عنوان رویکردی جایگزین ناظر به حل این مشکلات ارائه کند.نگاه بدن مند، مشکلات کارکردگرایی را ناشی از نگاه ماشین وار، منفعل و فرمان بَرِ آن به بدن می داند و به جای آن، ذهن بدن مند را با سه جزء معرفی می کند: 1. سامانه «ادراکی-حرکتی» که به نوعی حضور مابازائی از اشیای خارجی را در ذهن معنادار می سازد؛ 2. سامانه «مفهوم سازی» که اطلاعات حاصل از سامانه ادراکی-حرکتی را به هم مرتبط و متحد می سازد. 3. فرایند «ساخت استعاره» هایی که حاصل سامانه مفهوم سازی هستند و در زبان روزمره، فرازبان و مفاهیم ریاضی به وفور دیده می شوند. این سه فرایند شناختی ذهن ما اغلب ناآگاهانه اند. نشان داده ایم که نگاه بدن مند به ذهن، آن را به مغز فرو نمی کاهد، بدن را صرفاً سخت افزاری فرمان بر و مغز را فرمانده و پردازشگر داده های ادراکی نمی بیند و مفاهیم را هم نه بازنمایی های نمادین از جهان بلکه شبیه سازهایی ذهنی از کیفیات حاصل از «تعامل بدن با جهان» می بیند. انسان (با تمام جنبه های وجودی اش) موجودی «در جهان» است و به عنوان «بخشی از جهان» با پیرامون خود در تعامل است و شکل گیری هر معنایی در ذهن محصول همین تعامل است.
نقد و بررسی روش نگرش فرمالیستی به هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
452 - 467
حوزههای تخصصی:
هنگامی که ایمانوئل کانت در دقیقه سوم نقد قوه حکم از امر زیبا به مثابه امری که صورت و فرم آن از غایت مندی بدون غایت برخوردار باشد بحث نمود، راه برای طرح نظریات متعددی در قلمرو هنر گشوده شد. یکی از این نظریات فرمالیسم است که بر آموزه فرم هنری و طرح هارمونیک اثر هنری که به چیزی غیر از خود اشاره ندارد تاکید دارد. فرمالیست ها که بر پایه آراء کانت در حوزه کمپوزیسیون و طرح گشتالتی یک اثر هنری، آراء خود را طرح نمودند به زودی با سیر در صورت و فرم اثر هنری نظریات خود را مطرح ساختند. مفهوم فرم دلالتگر که توسط یکی از منتفذترین فرمالیست ها، کلایو بل، مطرح شد پایه و اساس تحلیل های فرمالیستی را شکل داده است. در مقاله پیش رو ضمن معرفی و تحلیل روش نگرش فرمالیستی به هنر، به نقد و آسیب شناسی چنین نگرشی به هنر پرداخته خواهد شد. از آنجا که در جهان معاصر حتی در کشور هایی با پیشینه فرهنگی قوی مانند ایران، در مواجهه با هنر، دیدگاه فرمالیستی به نحوی از انحاء خودنمایی می کند، ضرورت شناخت و نقد این روش در جهت آشنایی محققان حوزه هنر امری ضروری است.
براهین اثبات وجود ماده اولی نزد ابن سینا؛ یک بررسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
393 - 524
حوزههای تخصصی:
ابن سینا، دو برهان «فصل و وصل» و «قوه و فعل» را بر اثبات وجود ماده اولی اقامه کرده است، در این مقاله نشان دادیم، بر هر دو برهان اشکالاتی وارد است. ادعای برهان فصل و وصل آن است که تغییر فصل و وصل ممکن نیست، مگر اینکه مؤلفه هیولا که حامل فصل و وصل است، موجود باشد، این مؤلفه، جزء مشترک و تأمین کننده عامل اینهمانی در طول دگرگونی و تغییر است، در این مقاله در طی استدلالی نشان دادیم، این برهان از عهده ادعایش یعنی اثبات وجود هیولا و نیز حل مسئله تغییر فصل و وصل بر نمی آید. دیگر برهان اثبات ماده اولی، برهان قوه و فعل است، در این مقاله نشان دادیم، بر اساس برهان قوه و فعل نیز امکان اثبات ماده اولی مشائین وجود ندارد. ادعای برهان آن است که از اثبات ویژگی بالقوه بودن، به اثبات وجود جوهر ماده اولی می رسد، این اثبات خود گامی است در جهت رسیدن به نظریه مختار ابن سینا در باب حقیقت اشیاء مادی که «ماده- صورت گرایی» نامیده می شود، اما؛ الف) اتصاف ویژگی بالقوگی را می توان در چارچوب نظریه رقیب ماده–صورت گرایی، یعنی نظریه «بسته ای» نیز تبیین کرد، بدون اینکه به سراغ ماده–صورت گرایی رفت، هرچند، برهان قوه و فعل، حتی در چارچوب این نظریه نیز دچار مشکل است. همچنین نشان دادیم، برهان قوه و فعل، حتی در چارچوب دیگر نظریه رقیب یعنی نظریه «زیرنهاد» نیز کارآمد نخواهد بود. حاصل آنکه نشان دادیم، هر دو برهان نمی توانند ماده اولی مد نظر ابن سینا را اثبات کنند.
پژوهشی تاریخی در بازیابی هویت فرهنگی ایرانی در ابداع و گسترش خط نستعلیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم خرداد ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
71 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ابداع خط نستعلیق در دوره تیموری یکی از مؤلفه های هویت ساز فرهنگ و هنر ایران و نیز فراهم آورنده محملی مناسب برای شعر و ادبیات ایرانی است. سیر تحول خوش نویسی در فرهنگ ایرانی مانند آینه ای هویت ایرانی را بازتاب داده و توانسته با گفتمان ادب محور خود در هدایت هنرهای دیگر هم تأثیر شگرفی بگذارد. خوش نویسان ایرانی با ابداع خطوطی که سرآمد آنها عروس خطوط اسلامی یعنی خط نستعلیق است، توانسته اند به نسبت ها و توازن ویژه ای دست یابند که جذابیت منحصربه فردی را در میان دیگر خطوط اسلامی ایجاد کند. اینکه هویت فرهنگی ایرانی چگونه در ادبیات فاخر فارسی در دوره های ابداع بازتاب و همگام با رشد و گسترش خط نستعلیق توسعه یافته و چگونه ترجمان بصری فرهنگ ایرانی در قالب خوش نویسی تجلی یافته و اینکه چه دوره هایی برای تطول و تحول خط نستعلیق در بازتاب ادبیات فارسی می توان در نظر گرفت مسائلی است که درباره آنها کمتر مطالعه شده و این پژوهش به دنبال پاسخ به آنهاست.هدف پژوهش: این پژوهش علل پایبندی هویت فرهنگی ایران در رویکرد به هنر خوش نویسی را بررسی و بیان می کند که هم نوا با شعر و ادب پارسی به عنوان پشتوانه اصلی رشد و گسترش آن، از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی بوده و مطالب با روش کتابخانه ای و خوانش منابع فراهم شده، همچنین با بررسی و خوانش بصری آثار خوش نویسی در دوره های یادشده به نتایج خود رسیده است.نتیجه گیری: این تحقیق بر هفت فراز تاریخی از شکوفایی و بالندگی خوش نویسی ایرانی می پردازد. به عبارت دیگر یافته های مقاله به رشد و گسترش ادب پارسی، در پرتو شکوفایی هنر خوش نویسی به معنای همواره به روزبودن آن دلالت می یابد. سرانجامِ این سیر تکاملی، خوش نویسی را برای بازتاب ادبیات فارسی و تثبیت هویت فرهنگی ایرانی مهم ترین مؤلفه قلمداد می کند.
مطالعه تطبیقی نسخ مصور بهگودپورانه و حمزه نامه با رویکردی بر هنر دربار و هنر توده ای هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
69 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:کتاب بهگودپورانه (یا بهاگاواتا – پورانا)، در قرن نهم میلادی به تلاش توده مردمی هند شکل گرفت و در دوره گورکانیان در قرن 17 میلادی مصور شد و نیز نسخه حمزه نامه که موضوع آن داستان های کهن ایرانی است در دوره اکبر از شاهان گورکانی هند در قرن 16 میلادی مصور شده است، با توجه به این که نگارگری حمزه نامه زیر نظر دربار گورکانی انجام گرفت، هنرمندان نامی با امکانات و حمایت فراوان بدان گمارده شده بودند و نتیجه امر پدیدآمدن، یک شاهکار بی نظیر بود. برای بازشناسی دقیق دو گونه، شیوه نگارگری در نسخه های مورد نظر، وجه تمایز آن ها با نام های هنر درباری و هنر توده ای مورد تطبیق قرار گرفت.
هدف پژوهش: این پژوهش شناخت عوامل تأثیرگذار بر هنر نگارگری توده ای هند و هم چنین واکاوی نقش حمایت مالی و معنوی در شکل گیری هنر درباری هند است. سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از: نقش حامیان درباری در تطبیق نسخ مصور حمزه نامه و بهگودپورانه چه بازنمودی را نشان می دهد؟
روش پژوهش: توصیفی-تحلیلی و «تطبیقی-مقایسه ای» است و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است.
نتیجه گیری: نتایج مطالعات حاکی از آن است که نگاره های بهگودپورانه که توسط هنرمندانی فرودست تر و ناورزیده تر کشیده شده و تهی از تبلیغات و حمایت های حکومتی است، به نظر در بین توده مؤثرتر می آید. هرچند که اشتراکاتی در صحنه های بزم و رزم حمزه نامه و بهگودپورانه دیده می شود، اما نمایش صحنه ها در نگاره های حماسه هندی بهگودپورانه، در عین ظاهر خام دستانه دارای یک اصالت بومی است و واقعیت ملموس تری را نمایش می دهند و بر باورهای موجود نزدیک ترند. مقایسه دو نسخه در واقع، مقایسه هند حکومتی و هند مردمی است.
رابطه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با کارکردهای اجرای: نقش واسطه ای دشواری های بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
67 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی با کارکردهای اجرایی (حافظه فعال، بازداری پاسخ و انعطاف پذیری شناختی) با متغیر میانجی دشواری های بین فردی در دانش آموزان دبیرستان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دبیرستان های پسرانه منطقه دو آموزش پرورش تهران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 دانش آموز پسر دبیرستانی بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل (1)؛ پرسشنامه کارکردهای اجرایی (2) و پرسشنامه مشکلات بین فردی (3). داده های جمع آوری شده توسط نرم افزارهای SPSS و Lisrel و با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی و کارکردهای اجرایی (حافظه فعال، بازداری پاسخ و انعطاف پذیری شناختی) با متغیر میانجی دشواری های بین فردی رابطه معناداری وجود دارد (05/0 < P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش که ارزیابی و تحلیل عوامل زمینه ساز و تداوم بخش در اعتیاد به اینترنت و اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی می باشد، لذا توسعه و ترویج فرهنگ استفاده از شبکه های اجتماعی و اینترنت سبب می شود تا بحران های هویتیکاهش یافته و محور های شخصیت شناسی همچون و همبستگی اجتماعی در دانش آموزان بهبود شایان داشته است و می توان ابعاد شناسایی شده در این پژوهش را چهارچوب توسعه استفاده از فنآوری های نوین ارتباطی میانند شبکه های اجتماعی دانست.
نقش رهبری توانمندساز مدیران مدارس در توسعه حرفه ای معلمان با میانجی گری یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
23 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی نقش رهبری توانمند ساز مدیران مدارس در توسعه حرفه ای معلمان با میانجی گری یادگیری سازمانی بود. روش پژوهش: جامعه پژوهش کلیه معلمان مدارس ابتدایی (دخترانه و پسرانه) استان کردستان بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 364 معلم انتخاب شد. روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی و رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری کوواریانس محور است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رهبری توانمند ساز Ahearn, Mathieu and Rapp (2005)؛ یادگیری سازمانی García Morales et al (2006) و توسعه حرفه ای Nova (2008) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با تکنیک آلفای کرانباخ برای رهبری توانمند ساز(94/0)، یادگیری سازمانی(89/0) و توسعه حرفه ای (95/0) گزارش شد و روایی سازه پرسشنامه ها بوسیله تحلیل عاملی تأییدی بررسی و تایید شد، جهت تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار lisrel 10.20 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رهبری توانمند ساز مدیران و یادگیری سازمانی اثر مستقیم مثبت بر توسعه حرفه ای معلمان در سطح 05/0 دارند؛ رهبری توانمندساز مدیران مدارس به واسطه یادگیری سازمانی اثر غیرمستقیم مثبت بر توسعه حرفه ای معلمان در سطح 05/0 دارد؛ همچنین رهبری توانمندساز مدیران مدارس و یادگیری سازمانی قادر به تبیین 51/0 واریانس توسعه حرفه ای معلمان هستند. نتیجه نهایی بیانگر میانجی گری معنادار یادگیری سازمانی در رابطه رهبری توانمندساز با توسعه حرفه ای معلمان بود.
استقرار منشور شهروندی در سازمان های دولتی: روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۳
213 - 252
حوزههای تخصصی:
منشور شهروندی سندی مکتوب است که به عنوان ابزاری برای افزایش توانمندسازی شهروندان، تقویت پاسخگویی کارگزاران، افزایش اعتماد میان کاربران خدمت و عرضه کنندگان آن به کار می رود و موجب افزایش اثربخشی و عملکرد سازمانی با ایجاد یک تعهد عمومی به پایبندی برای اندازه گیری استانداردهای ارائه خدمات می شود. در حال حاضر با گذشت بیشتر از سه دهه از طرح مفهوم منشور شهروندی هنوز در این باره خلأ علمی و کاربردی وجود دارد. با توجه به این موضوع هدف اصلی مقاله حاضر شناخت مراحل استقرار منشور شهروندی در سازمان های دولتی است . این مقاله از نظر هدف ، کاربردی و از نظر نوع داده ها ، کیفى است و با روش فراترکیب و از تکنیک فرایند هفت مرحله ای ساندولوسکی و باروسو (2007) و چارچوب مهارت های ارزیابی حیاتی، از بیست مقاله استفاده شده است. با مرور ادبیات مشخص شد چارچوب و پایه های نظری منشور شهروندی براساس حقوق شهروندی، حاکمیت عمومی، مدیریت دولتی نوین و مدیریت ارزش های عمومی استوار است. همچنین پس از ارزیابی مقاله های به دست آمده مدل استقرار منشور شهروندی شامل چهار مرحله آماده سازی، طراحی، استقرار، پایش و ارزشیابی با استفاده از تحلیل متون در قالب نرم افزار MAXQDA ارائه شد. در نهایت نتیجه گرفته می شود که اجرای منشور شهروندی در سازمان های دولتی، موجب ارتقا پیدا کردن استانداردسازی خدمات، اطلاعات، قابلیت دسترسی، مشارکت، عدم تبعیض، پاسخگویی، شفافیت، قابلیت اعتماد و سازوکار رفع نارضایتی است.
طراحی و تبیین الگوی مرجعیت در وب سایت های خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
280 - 249
حوزههای تخصصی:
سایت های خبری از جمله رسانه های جمعی هستند که به دلیل تسهیل استفاده از فناوری وب سایت ها، رشد بسیاری داشتند. اکنون به واسطه ظهور رسانه های نوین (شبکه های اجتماعی تلفن همراه و... ) و تغییر ذائقه مصارف خبری مخاطب، برخی سایت های خبری، بخشی از مخاطبان خود را از دست داده اند. اما حفظ فرایند سردبیری رسمی و قابلیت اعتماد و مرجعیت بیشتر نسبت به رسانه های اجتماعی خبری، آنها را هنوز به عنوان رسانه های خبری پر بازدید نگه داشته است. «مرجعیت خبری» که از جمله دغدغه های مدیران سایت های خبری است، ارتقاء اعتبار این سایت های اطلاع رسانی را در پی دارد و کوشش غالب مدیران رسانه ای، دستیابی به مرجعیت بلا فصل خبری در سطح محلی و ملی است. در این راستا هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پارادایمی جهت مرجعیت بخشی به وب سایت های خبری است. روش پژوهش، روش کیفی نظریه داده بنیاد و روش گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 16 نفر از مدیران، سردبیران و خبرنگاران سایت های خبری و خبرگزاری ها و متخصصان حوزه رسانه ها بوده است. روش تحلیل داده ها، کدگذاری باز، محوری و انتخابی بوده و در نهایت الگوی پارادایمی مرجعیت بخشی برای سایت های خبری ارائه شده است. طبقه های شکل دهنده الگوی ارائه شده شامل: محیط رقابتی سایت های خبری (شرایط علی)، اعتماد رسانه ای(پدیده اصلی)، افزایش اعتبار رسانه ای(راهبرد)، جذابیت طراحی سایت خبری(شرایط مداخله گر)، تمایلات رفتاری مخاطب(زمینه حاکم) و مرجعیت خبری به عنوان (پیامد) الگو بود.
بررسی تجربه سالمندان در رسانه های اجتماعی با رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت سالمند در جهان، اهمیت مطالعات سالمندی را دوچندان کرده است. همچنین، ارتباط رسانه های اجتماعی آنلاین و زندگی روزمره گروه های مختلف شهروندان، موضوعی است که موردتوجه محققان قرار گرفته است. مطالعه عمیق تجربیات سالمندان در استفاده از شبکه های اجتماعی آنلاین و معانی و احساسات حاصل از استفاده از این شبکه ها، هدف این پژوهش است. درک، توصیف و تفسیر تجربه سالمندان در مطالعات اجتماعی، با بهره گیری از روش های کیفی، ممکن است. لذا در این مطالعه، روش تحلیل مضمون در طراحی مطالعه، جمع آوری و تحلیل داده ها انتخاب شده است. ده سالمند در نمونه گیری هدفمند، برای مصاحبه انتخاب شدند. مفاهیم و مقولات در سه محور شناسایی شدند: 1-محرک های استفاده از شبکه های اجتماعی آنلاین (مهارت کار با کامپیوتر و اینترنت، اقتضای شغلی، مهاجرت اعضای خانواده، عقب نیفتادن از دیگران، فراگیر شدن و کارایی گوشی هوشمند)؛ 2-دلایل ادامه استفاده از آنها (توان بدنی کمتر و اوقات فراغت بیشتر، حفظ ارتباطات و پیگیری اخبار و اطلاعات به عنوان سرگرمی)؛ 3-معانی و تجربیات حاصل از شبکه های اجتماعی (حس مثبت، حس منفی، نگرانی، وابستگی، خودکنترلی و امور خیریه).
خلأهای حقوقی در حمایت از کشت چوب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۳
355 - 382
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین راهبرد های تأمین چوب مورد نیاز کشور و حفاظت از جنگل ها به طور همزمان، کشت چوب در زمین های مناسب است. نظر به اهمیت این راهکار قانونگذار دولت را مکلف به توسعه کشت چوب کرده است، اما این تدابیر برای تنظیم و توسعه تأمین چوب و حفظ جنگل ها کافی نیست و خلأهای حقوقی در این باره وجود دارد. اول اینکه ورود نهادینه دولت به این فعالیت لوازم اداری، حقوقی و مالی خاص خود را لازم دارد و دوم اینکه به منظور کاهش تصدیگری دولت و تقویت مشارکت بخش خصوصی، حمایتی خاصی برای کشت چوب لازم است که این دو رکن لازم برای توسعه کشت در قوانین و مقررات ایران پیش بینی نشده است. در این مقاله با روش تحلیلی – آسیب شناختی مسئله خلأهای حقوقی در حمایت از کشت چوب به عنوان راهکاری برای حفظ جنگل های کشور بررسی می شود. در نهایت این نتیجه به دست می آید که با آنکه بستر حقوقی اولیه برای توسعه کشت چوب فراهم است، اما سازوکارهای حقوقی برای حمایت از توسعه مطلوب این فعالیت فراهم نیست. بنابراین پیشنهاد می شود ضمن مشخص شدن ساختار اداری لازم برای مدیریت مراحل مختلف کشت چوب، دستورالعمل جامعی برای تنظیم و تشویق این فعالیت و حمایت از بخش خصوصی در این زمینه تصویب شود.
الگوی سنجش سطح آمادگی کاربردپذیری پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با دغدغه قابل تأملِ ایجاد رابطه اثربخش میان پژوهش با نیازهای جامعه و صنعت در حوزه علوم انسانی و اجتماعی انجام شد. هدف پژوهش توسعه الگویی برای سنجش سطح آمادگی پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی جهت کاربردی شدن است و منطق آن ملهم از مفهوم شناخته شده سطح آمادگی فناوری است. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته با 27 نفر از رؤسای دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، متخصصان و سیاستگذاران حوزه علوم، تحقیقات و فناوری انجام شد. گردآوری داده ها تا حد اشباع نظری ادامه یافت و تحلیل داده ها به روش تحلیل تم انجام شد. از میان رویکردهای چهارگانه مطرح شده در قالب نسبتِ پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی با مفهوم سطح آمادگی فناوری، رویکرد چهارم یعنی رویکرد جایگزینی مدنظر قرار گرفت. بر این اساس، به جای سطوح 9 گانه آمادگی فناوری که سطح بلوغ یک فناوری برای ورود به عرصه کاربرد را نشان می دهند، دو معیار توانمندسازی و نتایج به عنوان تم های اصلی جایگزین شدند. بر اساس الگوی توسعه یافته، آموزش، پژوهش، اشاعه و ترویج به عنوان توانمندسازها و نتایج اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و حاکمیتی به مثابه نتایج در نظر گرفته شدند. بر اساس دیدگاه سیستمی این الگو، توانمندسازها می توانند از طریق بهبود فرایندها و ظرفیت ها، به طور ضمنی زمینه ساز تحقق دستاوردها و نتایج کاربردی پژوهش های علوم انسانی و اجتماعی باشند..
مقایسه عملکرد رویکردهای کشف و استخراج موضوعات کتاب های الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استخراج کلمات کلیدی از مسائل مهم در زمینه پردازش و تحلیل متن بوده و خلاصه ای سطح بالا و دقیق از متن ارائه می دهد. بنابراین انتخاب روش مناسب برای استخراج کلمات کلیدی متن حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد سه رویکرد درکشف و استخراج کلیدواژه های موضوعی کتاب های الکترونیکی با استفاده از تکنیک های متن کاوی و یادگیری ماشین است. در این راستا سه رویکرد آزمایشی شامل: 1.اجرای متوالی فرآیند خوشه بندی، ارتقا کیفیت خوشه ها از نظر معنایی و غنی سازی کلمات توقف حوزه خاص؛ 2. استفاده از الگوی کلیدواژه های تخصصی؛ 3. استفاده از بخش های مهم متن در کشف و استخراج واژگان کلیدی و موضوعات مهم متن، معرفی و مورد مقایسه قرار گرفته است. جامعه آماری، شامل 1000 عنوان کتاب الکترونیکی از زیرشاخه های موضوعی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس نظام رده بندی کنگره است که بعد از کسب اطلاعات کتابشناختی آن از پایگاه کتابخانه کنگره، اقدام به تهیه متن اصلی گردید. استخراج کلیدواژهای موضوعی و خوشه بندی داده های آموزش به کمک الگوریتم تجزیه نامنفی ماتریس و با سه رویکرد آزمایشی انجام شد و کیفیت و عملکرد خوشه های موضوعی حاصل از اجرای سه رویکرد در بخش دسته بندی خودکار داده های آزمایشی به کمک ماشین بردار پشتیبان مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها نشان داد افت همینگ (0.020) یا میزان خطا در دسته بندی صحیح متون آزمایشی در رویکرد سوم یعنی بهره گیری از بخش های مهم متن در استخراج کلیدواژه های موضوعی، از دو رویکرد دیگر کمتر است. همچنین امتیاز F1 (0.82) که میانگین دو معیار دقت (0.87) و بازخوانی (0.78) و بازتابی از عملکرد درست فرآیند دسته بندی در برچسب گذاری موضوعی متون است، در رویکرد سوم بهتر از نتایج دو رویکرد دیگر است. نتایج تحلیل ها نشان داد که کیفیت و انسجام معنایی خوشه های موضوعی حاصل از رویکرد سوم یعنی استفاده از بخش های مهم متن در کشف و استخراج موضوع، در مقایسه با دو رویکرد دیگر بهتر بود. بعلاوه کلیدواژه های به دست آمده از خوشه های موضوعی رویکرد سوم را می توان در مجموعه های توصیف نشده و ناشناخته به منظور استخراج محتوای موضوعی ناآشکار کل مجموعه به کار برد.
عوامل اجتماعی اثر گذار بر سلامت روان زنان در مقایسه با مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف شناسایی برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان زنان و مردان انجام شده است. برای تحلیل موضوع از آراء آناندال (2013)، نظریه موس (2002) و نظریه آربر و توماس (2001) بهره گرفته شده است. به این منظور یک پژوهش میدانی به روش پیمایشی ترتیب داده شد و از بین زنان و مردان متأهل 20 تا 60 ساله ساکن شهر کرمان، بر اساس روش نمونه گیری سهمیه بندی نمونه ای 600 نفر انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره سلامت روان مردان و زنان به ترتیب 5/23 و 6/20 است. بنابراین، نمره مردان به طور معناداری از نمره زنان بیشتر است. همچنین، میانگین نمره «نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصت ها» برای زنان و مردان به ترتیب 6/73 و 8/54 است. نمره «آسیب پذیری مردان و زنان در سلامت به ترتیب 43 و 46 است. به این ترتیب می توان گفت زنان در مقایسه با مردان سلامت روان ضعیف تر، بهره مندی کم تر از منابع و فرصت ها و درجه آسیب پذیری بالاتری در سلامت را تجربه می کنند. تحلیل های آماری نشان داد «نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصت ها» با ضریب 16/0- و «آسیب پذیری در سلامت» با ضریب 24/0- بر سلامت روان زنان تأثیر منفی و معناداری دارد. نابرابری های جنسیتی هم به طور مستقیم و هم از طریق افزایش آسیب پذیری در سلامت زنان اثر کاهنده بر سلامت روان آنان دارد. یافته ها حاکی از آن است که در نوع عوامل اجتماعی اثر گذار بر سلامت روان مردان و زنان تفاوت وجود دارد و تحلیل سلامت روان زنان مستلزم توجه به شرایط اجتماعی و تحلیل جنسیتی است.
پیش بینی کارکرد خانواده و شیوه های تربیتی فرزندان بر اساس میزان استفاده والدین از رسانه های جمعی و شبکه های ارتباط مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط سالم و متقابل درون خانواده ها باعث می شود که فرزندان مهارت های زندگی را بیاموزند و در شرایط بحرانی احساسات و هیجانات خود را به نحو مطلوب کنترل نمایند. هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی کارکرد خانواده و شیوه های تربیتی فرزندان بر اساس میزان استفاده از رسانه های جمعی و شبکه های ارتباط مجازی بود. این مطالعه از نوع توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان و مردان متأهل ساکن شهر قم در رده سنی 30-50 سال بود که حداقل یک فرزند داشتند که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 386 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1978)، پرسشنامه کارکرد خانواده FAD و پرسشنامه محقق ساخته میزان استفاده از رسانه های جمعی و شبکه-های ارتباط مجازی بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد بین کارکرد خانواده و میزان استفاده از رسانه های جمعی و شبکه های ارتباط مجازی رابطه معکوس و معناداری (048/0P=) وجود دارد. همچنین بین شیوه تربیتی سهل گیرانه فرزندان (041/0P=) و شیوه های تربیتی مستبدانه و مقتدرانه فرزندان (01/0P=) با میزان استفاده از رسانه های جمعی و شبکه های ارتباط مجازی رابطه معناداری وجود دارد. یافته های پژوهش اهمیت میزان استفاده والدین از رسانه های جمعی و شبکه های ارتباط مجازی و نقشی که در شیوه های فرزندپروری و تعاملات خانواده دارد را متذکر شده که رهگشای یاوران خانواده برای راهنمایی و اصلاح شیوه های تربیتی فرزندان و عملکرد خاناوده می باشد.
Investigating the effect of risk on the return of the insurance industry in the Iranian economy using generalized conditional autoregression models, ARIMA-GARCH / TARCH and beta coefficient(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: A study of the movement of the insurance industry returns shows that the movement of income returns was less than the movement of the insurance industry. The movements of lower income returns than the movements of paid losses of the insurance industry in the economy are due to various variables, including the management of the insurance industry, part of which is due to risk recognition. Which helps managers in the insurance industry, to the extent of tolerable and intolerable risks in the acceptance or non-acceptance of various swimming risks, and by managing them play an important role in marketing and increasing the demand for insurance and in general, In line with the optimal growth of the insurance industry. Methodology: This study, using generalized conditional autoregression models, ARIMA-GARCH / TARCH and beta coefficient, has evaluated the impact of risk on the return of the insurance industry in the Iranian economy during the period 1350-1398. Results: The results showed that there is a significant relationship between the study of the impact of risk on the return of Basma industry. Also in this research, systematic risk has been investigated using the beta coefficient method. Since the result of the impact of risk on the return on income of the insurance industry is 67%. Because the obtained beta coefficient is less than one and greater than zero. This result indicates that the income of the insurance industry is smaller than the general trend of market movement and risk aversion