فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۰۶۱ تا ۴۷٬۰۸۰ مورد از کل ۴۹۶٬۲۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده با سوءمصرف مواد در مرکز زنان آسیب دیده بهزیستی شمیرانات در سال 1401 بودند. 24 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی به 2 گروه 12 نفری (گروه آزمایش و گواه) تقسیم شدند. از پرسشنامه پرخاشگری (BPAQ، باس و پری، 1992) و پرسشنامه عزت نفس (RSE، روزنبرگ، 1965) و همچنین از پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه بین 90 تا 120 دقیقه) درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون پرخاشگری و عزت نفس در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). از یافته های فوف می توان نتیجه گرفت که رویکرد درمانی شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر فرآیند پرخاشگری و عزت نفس در زنان آسیب دیده موثر بوده است.
اثربخشی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با سطح تمایزیافتگی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با تمایزیافتگی پایین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مراکز و مؤسسات آموزش عالی شهرستان بجنورد بود که در سال 99-98 مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه هدف ابتدا پنج مرکز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سپس از بین دانشجویان این مراکز، 20 نفر از دانشجویانی که در آزمون غربالگری اولیه تمایزیافتگی(DSI-SH) دریک (2011) نمره یک انحراف معیار پایین تر از میانگین را کسب کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی در یک گروه آزمایش (10=N) و یک گروه گواه (10=N) قرار گرفتند. گروه آزمایش نه جلسه 60 دقیقه ای درمان سیستمی بوئن به همراه 15 جلسه 20 دقیقه ای درمان نوروفیدبک دریافت کرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه نشانگان اختلالات روانی (scl90) دروگاتیس و همکاران (1976) استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نمرات پریشانی روان شناختی و تمامی خرده مقیاس هایش در گروه آزمایش کاهش یافته است که این کاهش در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر بهبود وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با تمایزیافتگی پایین موثر بود.
اثربخشی اقدامات صیانتی در پیشگیری از وقوع جرم ارتشا توسط کارکنان فراجا (مورد مطالعه: فاتب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
137 - 174
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وقوع جرم ارتشاء توسط کارکنان فراجا موجب نا امنی و کاهش اعتماد مردم به فراجا و در نهایت بدبینی به نظام می شود، آسیب شناسی و آسیب زدایی ارتکاب جرم ارتشاء جزو خط مشی ها و راهبردهای فراجا درحوزه صیانت از کارکنان و سازمان پیش بینی شده است و اقدامات صیانتی گسترده و تلاش های فراوانی در جهت کاهش و مهار جرم ارتشاء صورت گرفته است. در نتیجه عواملی نظیر ناکافی بودن اقدامات صیانتی و یا تأثیر کم این اقدامات و ... انجام نگردیده، که پژوهش حاضر در صدد بررسی اثربخشی اقدامات صیانتی در پیشگیری از وقوع جرم ارتشا کارکنان میباشد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت داده ها توصیفی -پیمایشی بوده، جامعه آماری این پژوهش در بازه زمانی دو ساله در فاتب بدلیل تفاوت تهران با سایر استان ها از لحاظ حساسیت موقعیت مکانی و پایتخت جهان اسلام و لزوم توجه بیشتر پلیس در رعایت قوانین و رفتار و شرایط ویژه حضور سفرای کشورهای دیگر و بازتاب بین المللی پدیده اخذ رشوه اجراء شده که اقدامات صیانتی برای آن ها اجرا گردیده می باشد. روش گردآوری داده ها پیمایشی و کتابخانه ای است و بر این اساس ابزار گردآوری داده ها در پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته و فیش برداری خواهد بود. مضاف بر اینکه به منظور اتق ان نظ ری روایی و پایایی از نظریات نخبگان حوزه پیشگیری از جرم نیز بهره گیری شده است. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان میدهد که اقدامات صیانتی انجام شده شامل: ارشاد، کلاس های آگاهسازی، هشدارها و ابلاغیه ها، جلسات پرسش و پاسخ با بهره گیری از سه عامل فردی، اجتماعی و سازمانی از قبیل: ایمان، عمل صالح، خودشناسی، اخلاص، صبر، ارشاد و راهنمایی، عدالت اجتماعی، اجرای قوانین الهی، خانواده سالم، عدالت سازمانی، فرهنگ سازمانی دینی و نظم و انضباط، هر کدام از حیث خود اثر بخش بوده و مانع پیشرفت آسیب ها و تهدیدها شده و خود نقش مهمی در پیشگیری از ارتکاب جرم ارتشا دارند. نتیجه گیری: از آنجایی که راهبرد صیانت حفظ، نگهداشت و سلامت کارکنان فراجا می باشد، روش های لازم در امور مربوط به صیانت و پیشگیری کارکنان و سازمان، در جهت سالم سازی محیط خدمتی در فرآیندهای صیانتی تاثیرگذار است، نتایج به دست آمده حاکی از اثربخشی مثبت اقدامات صیانتی در پیشگیری از وقوع جرم ارتشا توسط کارکنان دارد. بنابراین نهاد صیانتی به عنوان شاخص اصلی پیشگیری نقش مثبتی را در این زمینه ایفا داشته و در رتبه بندی اثربخشی اقدامات صیانتی نیز برگزاری جلسات پرسش و پاسخ رتبه اول را دارا می باشد.
ارزیابی اقتصادی تولید سیب زمینی در استان بغلان افغانستان (مطالعه موردی شهرستان خنجان)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و روستایی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 108
حوزههای تخصصی:
سیب زمینی در کشور افغانستان یکی از محصولات عمده غذایی است که بعد از گندم و برنج در رده سوم قرار دارد. بر این اساس در این پژوهش به ارزیابی اقتصادی تولید سیب زمینی در شهرستان خنجان استان بغلان افغانستان در سال زراعی 1401 پرداخته شد. در این مطالعه به منظور تحلیل اقتصادی شاخص های ارزیابی اقتصادی مانند درآمد کل، هزینه کل، بازده ناخالص، سود، بازده سرمایه گذاری، نسبت منفعت به هزینه و قیمت تمام شده محصول مورد بررسی قرار گرفت و همچنین بهینه بودن میزان مصرف نهاده ها نیز از طریق تابع تولید مشخص گردید. نتایج نشان داد که متوسط عملکرد سیب زمینی 5/7334 کیلوگرم در هکتار، میانگین درآمد 8/154267 افغانی، متوسط هزینه تولید 9/65228 افغانی، میانگین سود 8/75058 افغانی و نرخ بازده سرمایه گذاری نیز 45/134 درصد در هکتار می باشد. نتایج بررسی درآمد به هزینه تولید سیب زمینی در استان بغلان افغانستان مبین این است که به طور متوسط به ازای هر افغانی هزینه شده در تولید سیب زمینی معادل 34/2 افغانی درآمد حاصل می گردد. متوسط قیمت تمام شده هرکیلوگرم سیب زمینی نیز 36/9 افغانی به دست آمد. نتایج تابع تولید نیز نشان داد که نهاده های زمین، کود فسفات، کود ازت، بذر، نیروی کار، سم قارچ کش و ماشین آلات اثر مثبت و معنی دار دارد. خنجان منابع آب فراوان داشته که کشاورزان در خصوص استفاده از آب هیچ گونه هزینه ای را پرداخت نمی کنند. بنابر این استفاده بیش از حد آب سبب شده تا آب اثر منفی و معنی دار بر میزان تولید سیب زمینی داشته باشد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که کشت محصول سیب زمینی در شهرستان خنجان یک فعالیت سودآور است و میزان مصرف تمام نهاده ها به جزء آب بهینه می باشد. با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد کشاورزان در استفاده از آب، صرفه جویی نموده و به طور بهینه مصرف نمایند.
تدوین مدل یادگیری مادام العمر معلمان بر اساس خستگی هیجانی، کار گروهی و مشکلات اقتصادی – اجتماعی با میانجی گری توانمندسازی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۸۲۰-۱۸۰۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: گرایش به یادگیری یک ویژگی اساسی در میان انسان های توانمند است و در این میان، وجود این گرایش در بین معلمان می تواند سرچشمه شکل گیری توانایی ها و مهارت های گسترده شود. تاکنون مطالعات متعددی به مدل های یادگیری معلمان پرداخته اند، اما در مورد تدوین مدل یادگیری مادام العمر معلمان بر اساس خستگی هیجانی، کار گروهی و مشکلات اقتصادی – اجتماعی با میانجی گری توانمندسازی روانی شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل یادگیری مادام العمر بر اساس خستگی هیجانی، کار گروهی و مشکلات اقتصادی - اجتماعی با میانجی گری توانمندسازی روانی در معلمان شهر کرمانشاه انجام شد. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام معلمان دوره های تحصیلی مختلف شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402 – 1401 بود. روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی چند مرحله ای بود که در نهایت 395 نفر معلم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری مادام العمر معلمان (هرسن، 2016)، توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر و میشرا، 1995)، خستگی هیجانی (مسلش، 1986)، کار تیمی (لنچیونی، 2004) و پرسش نامه پژوهشگر ساخته مشکلات اقتصادی - اجتماعی معلمان بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با روش مدل سازی معادلات ساختاری و کمک نرم افزارهای SPSS-26 و LISREL-8.8 انجام شد. یافته ها: ضریب تأثیر استاندارد خستگی هیجانی بر یادگیری مادام العمر برابر با 0/75- (با مقدار t برابر با 14/69-)، بر توانمندسازی روانی برابر با 0/27- (با مقدار t برابر با 3/71-) و توانمندسازی روانی بر یادگیری مادام العمر برابر با 0/23 (مقدار t برابر با 4/94) بود که نشان دهنده معناداری نقش میانجی توانمندسازی روانی در رابطه خستگی هیجانی و یادگیری مادام العمر بود. ضریب تأثیر مشکلات اقتصادی - اجتماعی بر یادگیری مادام العمر برابر با 0/15- (مقدار t برابر با 4/36-)، بر توانمندسازی روانی برابر با 0/19- (با مقدار t برابر با 2/71-) و به سبب رابطه مثبت توانمندسازی روانی و یادگیری مادام العمر، معناداری نقش میانجی توانمندسازی روانی در رابطه مشکلات اقتصادی - اجتماعی و یادگیری مادام العمر در سطح 0/001 تأیید شد. نتیجه گیری: با توجه به با توجه به نتایج پیشنهاد می شود که مسئولان در سطوح مختلف ساختاری کشور و به ویژه آموزش و پرورش، جهت فراهم ساختن زمینه گرایش معلمان به یادگیری پایدار بر حل مشکلات معیشتی معلمان تمرکز کنند و به زمینه های شکل گیری هیجانات در معلمان توجه داشته باشند، تا بدین ترتیب به سبب توانمندسازی روانی معلمان، جامعه از وجود معلمان رشدگرا برخوردار شود.
تدوین و اعتباریابی پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۱۸۶-۲۱۶۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال علائم جسمانی شکل یک اختلال وابسته به فرهنگ است و ابزارهای سازگار با فرهنگ جامعه هدف، برای ارزیابی، تشخیص و درمان آن ضروری است. با این که مطالعات مختلف بر تأثیر فرهنگ بر عوامل و زمینه های مؤثر در شکل گیری اختلال علائم جسمانی شکل تأکید دارند، اما مطالعات اندکی به تدوین آزمون مناسب برای ارزیابی عوامل و زمینه های اختلال علائم جسمانی شکل در فرهنگ ایرانی پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل (علّی و زمینه ای) در جامعه ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و از حیث گردآوری اطلاعات، پیمایشی-پرسشنامه ای و از نظر روش شناسی در زمره مطالعات آزمون سازی به حساب می آید که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد بالای 18 سال شهر تهران در سال 1402 بود. حجم نمونه آماری 915 نفر افراد بررگسال بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل که از یک پژوهش کیفی برآمده بود، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نوع اول و دوم برای بررسی روایی سازه و با روش تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل در جامعه ایرانی، مشخصات روان سنجی مطلوبی دارد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه دارای 4 خرده مقیاس والدگری دیکتاتورمآبانه، روابط ناکارآمد زوجی، ویژگی های احساسی و شناختی دوران کودکی است. مقادیر ضریب همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ در متغیر مکنون والدگری دیکتاتورمآبانه برابر با 0/922، روابط ناکارآمد زوجی 0/929، متغیر احساسات کودک برابر با 0/842، و در متغیر افکار کودک برابر 846/، به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که متخصصان در مراکز درمانی از پرسشنامه پیشایندهای اختلال علائم جسمانی شکل، برای ارزیابی، تشخیص و تهیه طرح درمان اختلال علائم جسمانی شکل در جامعه ایرانی استفاده کنند.
الگوی تدوین دکترین عملیات مشترک آجا در جنگ آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 21
حوزههای تخصصی:
دکترین نظامی مبتنی بر اصول به کارگیری منابع نظامی به منظور پیشبرد مستمر امور، طراحی و با توجه به تغییر دائمی شرایط محیطی به خصوص در جنگ های آینده، بسیار پویا می باشد. بر همین مبنا تدوین آن فرآیندی، با رصد دائمی و بازخوردگیری از مراحل اجرا، صورت می پذیرد. بنابراین با توجه به پیچیدگی های محیطی در جنگ های آینده، نیاز به الگویی جامع وجود دارد تا تدوین گران بتوانند با این الگو از پراکندگی اقدام پرهیز و با حرکت منظم و منسجم، فرآیند تدوین دکترین نوین را طی کنند. دکترین عملیات مشترک که نتیجه ی تبدیل سازماندهی عملیات رزمی از تک نیرویی به نیروهای چندگانه است و با توجه به پیچیدگی های پیشِ رو در جنگ های آینده و مزیت های آن، پیش بینی می شود که محوریت عملیات رزمی در جنگ های آینده را نیز تشکیل دهد. این پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای و به روش توصیفی با رویکرد آمیخته بوده و جامعه ی آماری تحقیق آن، اسناد و مدارک و نشریات مرتبط و مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران این حوزه است. جامعه ی آماری این تحقیق، از مسؤلین سطوح بالای نظامی انتخاب شده اند که به علت ویژگی خاص موضوع تحقیق، حجم نمونه بر حجم جامعه ی آماری منطبق بوده و لذا نیاز به نمونه گیری نبوده است. همچنین در جمع آوری اطلاعات، از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. یافته های این تحقیق از جمله ابعاد الگوی پیشنهادی شامل محیط داخلی/ملّی، محیط خارجی/فراملی، محیط سازمانی و ماهیت عملیات مشترک می باشد.
معماری و نظام استقراری سکونت گاه های فصلیِ جوامع دام پرور-کشاورز دوره باستانِ متاخر در جنوب فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
157 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی طیف گسترده ای از مولفه هایِ مادی جوامع دام پرور/کشاورز دوره باستانِ متاخر می پردازد که در یک محدوده 250 هزار هکتاری در جنوب غرب استان فارس واقع شده اند. مولفه هایِ نام برده متشکل از معماری هایِ مسکونی، دیوارها، تراس بندی ها قنات ها و سازه هایی با کاربرد نامشخص و البته سفال هایِ گونه نمایِ دوره باستانِ متاخر است. ساختار این مولفه هایِ مادی در کنار تطبیق متغیرهایِ اقلیمی در دوره باستانِ متاخر و زمان حال، به ما این اطمینان را می بخشد که مولفه هایِ نام برده متعلق به جوامع متحرکی از دوره باستانِ متاخر هستند که بخشی از سال را در این حوزه سکونت داشته اند. افزون بر این، ساختار معماری و نظام استقراری منزل گاه های فصلی و رابطه مستقیم آن ها با مراتع و همچنین سیستم کنترل آب جهت کشتِ دیم در دامنه های شیب دار، نشان دهنده ساختار اجتماعی و راهبرد اقتصادی (دام پرور/کشاورز) جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر است. مشخصه های منزل گاهی و سکونت گاهی و چگونگی مختصات اقتصادی و اجتماعی جوامع دام پرور/کشاورز دوره باستانِ متاخر پرسش بنیادین و همچنین ارزیابیِ تواناییِ بالقوه این جامعه در پیکربندی نهادهایِ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عصر باستانِ متاخر از مهم ترین اهداف و این مقاله به شمار می آید. ضرورت این پژوهش نیز از آنجاست که باستان شناسی دوره باستانِ متاخر، در بیشتر موارد معطوف به بررسیِ شواهد به دست آمده از سکونت گاه هایِ شهری و روستایی بوده است، مطالعه یافته های به دست آمده از بررسی های میدانی صورت پذیرفته در این پژوهش می تواند درک عمیق تری از ساختار اقتصادی-اجتماعی دوره باستانِ متاخر برای پژوهشگران این حوزه مطالعاتی ایجاد نماید. بنابر این، از مطالعه نظام استقراری، ظرفیت های ساختاریِ منزل گاه ها و دیگر مولفه هایِ مادی موجود می توان این گونه استنباط به عمل آورد که جوامع دام پرور/کشاورز باستانِ متاخر به درجاتی از پیچیدگی هایِ اقتصادی و اجتماعی دست یافته و در یک نظام اقتصادی-اجتماعی بزرگتر نقشی کلیدی را ایفا می نموده اند.
واکاوی تطبیقی مردم شناسی فرهنگی در منظومه بهرام و گلندام در ادب کلاسیک فارسی و ادبیات عامیانه کردی
حوزههای تخصصی:
بدیهی است که منظومه های غنایی شعر فارسی در نوع خود بیش ترین الگوهای فرهنگی و نشانه های تمدن را بازنمایی می کنند. بررسی این داستان ها از دیدگاه مردم شناسی فرهنگی (که پایه های اصلی آن فرهنگ عامه است)، نگرشی نو به آن هاست و پژوهشگران را با دو گزینه آشنا می سازد: یکی بررسی فرهنگ مردم در محتوای داستان ها و دیگر تأثیرگذاری فرهنگی راوی است با توجه به فرهنگی که در آن پرورده شده است و این در تمامی داستان هایی که راویان مختلف دارند، صدق می کند. در این پژوهش که دانستنی های مختلف ادبی و فرهنگی نهفته در ادب عامه کُردی «بیت» در مقابل با منظومه های ادب کلاسیک فارسی مقایسه و بررسی شود، به ویژه آن جا که ساختار و محتوای این آثار با اصول داستان-سرایی مطابقت داشته باشد، می تواند در بخش مطالعات مردم شناسی فرهنگی کار ارزنده ای باشد. این پژوهش به توصیف و تحلیل مولفه های فرهنگی از دیدگاه مردم شناسی در منظومه «بهرام وگلندام» در ادب کلاسیک فارسی و ادب عامیانه کُردی به روایت مام احمد لطفی پرداخته است. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است بیشتر مولفه های مردم شناسی در این منظومه نمود پیدا کرده است و میزان شباهت ها نسبت به تفاوت ها بیشتر است و این نشان دهنده بینامتنیّت بین منظومه فارسی و کُردی است. دیگر آن که روایت های کُردی داستان، هرچند در کلیّات، مضمون و مفهوم، مطابق با روایت های فارسی هم نام مذکور است، اما هم در قالب و فرم و هم در محتوا به ویژه تغییرات و تحولات فرهنگ عرفانی، حماسی و غنایی در دوره های گوناگون است.
گذار از تعلیم و تربیت الحادی به الهیاتی؛ درآمدی تحلیلی بر فلسفه تعلیم و تربیت هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
۳۳۸-۳۲۷
حوزههای تخصصی:
در عالم غرب مساله «بیلدونگ» بیش از هر کسی در اندیشه هگل مورد توجه قرار گرفته است. او در کتاب های پدیدارشناسی روح و عناصر فلسفه حق و همچنین خطابه های نورنبرگ بر این موضوع تمرکز بیشتری نموده است. در مقاله حاضر دو نکته محوری در اندیشه هگل مورد تاکید قرار گرفته است؛ الف) ضرورت تمایزنهادن میان گونه های مختلف بیلدونگِ «الهیاتی-اخلاقی»، «طبیعی-انسان شناسانه»، «سیاسی» و در نهایت بیلدونگ «فرهنگی-تاریخی» هگلی؛ و سپس رفع اتهام از سیستم هگلی، مبنی بر تلاش در جهت حذف خدا و نگره الهیاتی از مفهوم بیلدونگ، ب) اثبات این مطلب که از نظر هگل فرآیند تعلیم و تربیت همزمان «طبیعت»، «فرد» و «جامعه انسانی» را در بر گرفته و بر خلاف تصور رایج، محدود به فرد انسانی نخواهد بود. ازاین رو وی به هنگام بحث از آگاهی، آزادی، از خودبیگانگی و نظایر آن در واقع مراتب شکل گیری تعلیم و تربیت در این سه ساحت را تبیین می کند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن بر میزان کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدلانگیزش خواندن بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آ ّموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 1398-1399 مشغول به تحصیل بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی انتخاب شد. ابزار استفاده شده در پژوهش شامل کارکردهای اجرایی کولیج و همکاران (2002) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن باعث افزایش کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن شد (001/0>P). بحث نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت از آن جایی که خواندن یکی از مهارت های اصلی است، شناسایی دانش آموزان پایه های پایین تر دوره ابتدایی که مشکل خواندن دارند، برای حل مشکل آنها بسیار ضروری است.
تحلیل مقایسه ای سنجش شاخص های حکمروایی خوب در شهر و شهرداری تهران از منظر شهروندان و نظام داده ای آمارنامه های شهرداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۱۰۲-۸۷
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی کیفیت عملکرد شهرداری تهران، از منظر حکمروایی خوب مورد انجام شده است. روش پژوهش از نوع روش توصیفی- تحلیلی- توسعه بوده است. گردآوری داده ها به روش اسنادی و پیمایشی، و تحلیل داده ها نیز به کمک آزمون های آماری مختلف؛ اعم از میانگین گیری، تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA)، آزمون T دونمونه ای مستقل و نظیر اینها انجام شده است. جوامع آماری شامل نظام داده ای آمارنامه های تهران و گروه خبرگان، و همچنین شهروندان شهر تهران بوده است. حجم نمونه برای شهروندان، برابر با 384 نفر بوده است. روش نمونه گیری چند مرحله ای بوده، به طوری که ابتدا بر اساس روش خوشه ای، سهم هر یک از مناطق 22گانه بر اساس تعداد جمعیت (مطابق روش P.P.S)، تعیین شد، سپس بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده، به پرسشگری از شهروندان اقدام گردید. نتایج نشان داد که بین میانگین جوامع آماری اختلاف معناداری وجود دارد. به طوری که نتایج تحلیلی نظام داده ای آمارنامه های شهرداری تهران، وضعیت متوسطی را برای کیفیت مدیریت شهرداری تهران نشان می دهد، اما نتایج پرسشگری های انجام شده نشان می دهد که از منظر مردم، کیفیت عملکرد مدیریت شهر تهران در شاخص های مختلف الگوی حکمروایی خوب، ضعیف بوده است. از منظر نظام داده ای آمارنامه های شهرداری تهران، ابعاد مشارکت و پاسخگویی، وضعیت مناسب تری نسبت به سایر ابعاد داشته اند. اما بقیه ابعاد، وضعیت نامناسب تری داشته اند. این موضوع از نظر شهروندان مناطق 22گانه شهر تهران نیز مورد بررسی قرار گرفته شد و نتایج نشان داد که ابعاد امنیت/ ایمنی و اثربخشی/ بهره وری، وضعیت قابل قبول تری داشته اند و سایر ابعاد، وضعیت بسیار ضعیفی داشته اند. یافته ها نشان داد که توزیع ناعادلانه خدمات در مناطق مختلف شهر تهران، حس تبعیض بین شهروندان در توزیع امکانات، فقدان تخصص سالاری، اثربخشی ضعیف طرح های توسعه، زیرساخت های ضعیف مدیریت الکترونیک، فقدان نظارت کافی بر عملکرد مدیران و کارکنان شهرداری، بالا بودن سطح آسیب ها و جرایم، اتکاء شهرداری بر تراکم فروشی و عوارض و نظیر اینها بر کیفیت حکمروایی در نظام شهرداری و شهر تهران تاثیر منفی داشته است.
مدل توسعه قابلیت تجاری سازی و انتقال تکنولوژی در صنعت نفت و گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تجاری سازی تکنولوژی در صنایع نفت و گاز جهت انتقال تکنولوژی به دیگر بنگاه ها است. با وجود اسناد بالادستی متعدد در صنعت نفت و علی رغم وجود قابلیت های بالقوه تکنولوژیکی در این صنعت، درآمدزایی حاصل از تجاری سازی تکنولوژی و خلق ثروت ناشی از انتقال آن به دیگر سازمان ها، موضوعی مغفول بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و رویکرد آن نیز کیفی است. اجرای پژهش حاضر بر اساس مراحل تئوری داده بنیاد شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است. به این منظور، علاوه بر استخراج مفاهیم پایه بر اساس مطالعه مقالات، کتب و پایان نامه ها، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 11 نفر از مدیران ارشد وزارت نفت، بیش از 200 کد باز در 46 طبقه بندی احصاء شد. در نهایت، 10 مؤلفه اصلی در قالب مدل کیفی تجاری سازی تکنولوژی شناسایی شد.
مدل یابی نشانگان سندرم پیش از قاعدگی بر اساس استرس ادراک شده: با نقش میانجی تنظیم هیجان و کیفیت خواب در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۲۱۴-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی نشانگان سندرم پیش از قاعدگی بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی تنظیم هیجان و کیفیت خواب در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی رشت در سال 1401 بودند. در این مطالعه 250 نفر به روش در دسترس در یک نظرسنجی آنلاین شرکت کردند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس استرس ادراک شده (PSS، کوهن و همکاران، 1983)، پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ، گراس و جان، 2003)، شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI، بایس و همکاران، 1989) و ابزار علائم غربال گری قبل از قاعدگی (PSST، استینر و همکاران، 2003) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود. اثرمستقیم استرس ادراک شده بر ارزیابی مجدد، سرکوبی، کیفیت خواب و سندرم پیش از قاعدگی معنادار بود. همچنین اثرمستقیم کیفیت خواب بر سندرم پیش از قاعدگی معنادار بود. نتایج نشان داد که فقط نقش میانجی کیفیت خواب در رابطه بین استرس و سندرم پیش از قاعدگی معنادار بود (05/0>P)؛ در واقع کیفیت خواب در رابطه بین استرس و سندرم پیش از قاعدگی نقش میانجی داشت. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که استرس هم به صورت مستقیم و هم به سبب تاثیری که بر کیفیت خواب دارد، نقش موثری بر افزایش سندرم پیش از قاعدگی داشت.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزش ارتقای مهارت های فردی برای زنان ساکن در مناطق حاشیه نشین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۲۰۹-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه با گسترش کلان شهرها و پیچیدگی های زندگی، مشکلات زندگی نیز روز به روز در حال افزایش است. مشکلاتی که مواجهه شدن با آنها نیاز به مهارت و توانایی دارد. هدف این پژوهش تدوین و اعتبار یابی بسته آموزش مهارت های فردی دختران و زنان جوان حاشیه نشین است. روش: بسته آموزش ارتقای مهارت های فردی در این پژوهش براساس نظریه شناختی- رفتاری طراحی شده است. طراحی بسته در 4 مرحله ی مصاحبه با افراد مطلع، مرور متون، برگزاری جلسه هم اندیشی و تدوین بسته آموزشی، تعیین روایی محتوایی بسته آموزشی بود. در یک نشست تخصصی و با نظرخواهی از متخصصان، روایی محتوایی بسته با استفاده از ابزار شاخص روایی محتوایی و ضریب نسبی روایی محتوایی سنجیده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که بسته آموزشی طراحی شده از اعتبار بالایی برخوردار می باشد. همچنین ضریب نسبی روایی محتوایی بسته برابر با 714/ 0 بدست آمد. بحث: بسته ی آموزشی به آموزش سه مهارت خودآگاهی، ارتباط موثر، تنظیم هیجان پرداخته تا بستری برای ورود و به کارگیری این مهارت ها در زندگی واقعی این اقشار، فراهم آورد.
بازارجویی در جراحی های زیبایی: تجربه زیسته زنان در کلینیکهای زیبایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۳۲۱-۲۷۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگرچه تلاش برای زیبا به نظر رسیدن، یک رفتار اجتماعی تاریخی است، اما ترسیم ویژگی های زیبایی و «بازارجویی» برای جستجو و رونق بخشی به بازار عمل های زیبایی، چالش جدیدی است که می تواند آسیب هایی برای جراحان و بیمارمشتریان در پی داشته باشد. هدف تحقیق، شناخت زوایای بازارجویی جراحی های زیبایی براساس تجربه زیسته زنان جراحی شده است. روش: یک تحقیق کیفی پدیدارشناختی از نوع استعلایی طبق مدل موستاکاس و با انتخاب هدفمند 11 بیمارمشتری زن که طی 12 ماه قبل از مصاحبه حداقل یک جراحی زیبایی یا جراحی و ترمیم در یک عضو از بدن خود را تجربه نموده اند انجام شد. داده ها در کلینیک های جراحی زیبایی شهر زنجان با روش مصاحبه نیمه ساخت یافته تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری شد. کدگذاری داده ها در نرم افزار MAXQDA.20 و اعتباریابی داده ها با بازبینی انعکاسی(بازتابی محقق) و بازبینی همتایان انجام شد. یافته ها: بازارجویی جراحی زیبایی در 7 مضمون اصلی و 26 مضمون فرعی پدیدار شد. شرایط مؤثر بر پدیده در 5 مضمون اصلی «اغواگری اینترنتی»، «مشاوره بازارطلب و تعیین کننده»، «تعبیه بازار جراحی در جامعه»، «موضع یابی عمل جراحی»، و «مداخله در بازارجویی»؛ و شرایط متأثر از پدیده در 2 مضمون اصلی «اختلال اجتماعی و رابطه ای» و «اختلال و فروپاشی روانی» پدیدار شدند و در ابرمضمون «بازارجویی چندوجهی و درهم تنیده» گردهم آمدند. بحث: بازارجویی جراحی زیبایی، یک پدیده چندوجهی و درهم تنیده (با وجوهی نظیر اغواگری اینترنتی، مشاوره بازارطلب، تعبیه اجتماعی و...) است. کنترل نشدگی بازارجویی، تجسّم های غیرواقعی و ایدآل گرایانه و ناهمخوانی آن با نتایج جراحی و اختلالات اجتماعی و روانی را شکل می دهد. بنابراین، تعدیل پدیده از طریق مداخلات اجتماعی، آموزش اخلاق پزشکی و آموزش هوشیاری بخش اجتماعی، به منظور اصلاح دیدگاه جراحان و بیمارمشتریان نسبت به شرایط جراحی زیبایی، پیشنهاد می شود.
The relationship between balance and spatiotemporal gait factors with quality of life in below-knee amputees(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Sport Sciences and Health Research, Volume ۱۵, Issue ۲, ۲۰۲۳
231 - 240
حوزههای تخصصی:
Background: Losing a limb can negatively impact balance and gait, leading to reduced quality of life.Aim: This study aimed to examine correlations between spatiotemporal gait and balance with scores of the Quality of Life questionnaire.Materials and Methods: 30 veterans with unilateral below-knee amputations underwent gait analysis to measure step length, stride length, stance time, cadence, velocity, and walking symmetry index by step length. Static balance was assessed via the center of pressure path length by Wii Balance Board during standing. The Timed Up and Go test evaluated dynamic balance. The QoL scores were recorded using the Quality of Life questionnaire for amputees, Trinity Amputation, and Prosthesis Experience Scales (TAPES). Pearson’s correlation coefficients were calculated between spatiotemporal of gait, balance scores, and TAPES domain outcomes.Results: Stride length (r=0.660), prosthetic step length (r=0.648) and intact step length (r=0.618) showed significant moderate positive correlations with psychosocial adjustment, while amputation limb stance time (r=-0.409) correlated weakly. Activity limitations negatively correlated with step/stride lengths (r range -0.781 to -0.784) and cadence (r=-0.538). Moreover, prosthesis satisfaction was associated with improved walking symmetry (r=0.445) and prosthetic stance time (r=0.388).Conclusion: Optimizing gait and balance in below-knee amputation can improve quality of life. Biomechanical factors should be targeted in rehab programs to enhance well-being.
Beyond Territorial Colonization: A Study of Orientalist Self-Perceptions among Iranians
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۳
609 - 644
حوزههای تخصصی:
While Iran was never formally colonized by Western powers, it’s governing regimes before the Islamic revolution were loyal to both the East and the West; the country was therefore more or less a de facto colony of Russia, Great Britain, and the United States. One of the most pernicious consequences of such presences can be described as the "colonization of the mind," which has subtle and lasting manifestations. Using Edward Said's four major characteristics of Orientalism (i.e., binary opposition, over-generalization, fear and control, and depicting the Orient as stuck in past primitiveness), the present paper attempts to analyze the self-perception of the Iranians toward themselves to see whether the way they perceive themselves is similar to the Western discourse of the "Orient." In the first step, a number of interviews with a representative sampling of the population under investigation were conducted to develop a questionnaire. The questionnaires were then distributed and 650 responses were collected. The survey was meant to assess the four components of Orientalism as proposed by Said, among the respondents. It also contained questions about the respondents' lifestyle, their perceptions toward nationalism, and media consumption. The results reveal evidence of Orientalist self-perception among the Iranians when they compare themselves with the West.
The Impact of Instagram on Individuals' Satisfaction with Their Appearance: A Case Study of Female University Students in Tehran
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۷, Issue ۲, July ۲۰۲۳
187 - 202
حوزههای تخصصی:
Social media platforms like Instagram facilitate connections among individuals through the sharing of images and videos, substantially augmenting the potential for influencing their audience. An area of particular interest that has evolved in recent years, especially with the growth of the virtual space and the visual-centric content on Instagram, is the level of satisfaction individuals have with their physical appearance, particularly among women. Their contentment with their appearance is intricately linked to the idealized beauty standards championed by Instagram beauty bloggers, often inspiring them to emulate or even contrast with these models. In cases where individuals deviate from Instagram's beauty standards, their definition of beauty still reflects certain parallels with these standards. For instance, they do not necessarily consider excess weight as a criterion for beauty, much like the Instagram models, who serve as symbols of conventional beauty, rarely possess excess weight. This qualitative research studied this subject through interviews with six female university students aged 20-30 in Tehran. The study aims to explore the influence of Instagram on their self-perception, satisfaction with their physical appearance, and their notions of beauty and desirable aesthetics. The research process involved a comprehensive review of key concepts and relevant literature, followed by the analysis and comparison of the interview themes. The study's findings, derived from an in-depth examination of these themes and concepts, provide a more profound understanding of the participants' mental constructs within the virtual space, shedding light on the substantial impact of this digital environment on individual mindsets.
Investigating the Impact of Social Media on Development of Marketing of Sports Products in Iran
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۷, Issue ۲, July ۲۰۲۳
203 - 218
حوزههای تخصصی:
The primary objective of this research was to investigate the impact of new social media on the marketing of sports products in Iran. The research utilized a qualitative and applied methodology, focusing on experts in sports marketing and sports management professors as the research population. Data from interviews were analyzed through three stages of coding: open, central, and selective. Within the context of Internet marketing in sports, several key issues emerged, including the absence of a dedicated authority for Internet sports marketing, instability in sports management, lack of comprehensive regulations, and underutilization of Internet marketing in sports business processes. Traditional methods persisted despite economic challenges. The study concluded that the absence of a specific authority for Internet marketing in sports leads to confusion, improper monitoring, and potentially harmful marketing practices. Establishing consistent regulations is crucial to the development and institutionalization of Internet marketing in the sports industry.