رویش روان شناسی

رویش روان شناسی

رویش روان شناسی سال 12 آذر 1402 شماره 9 (پیاپی 90) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ابعاد کمال گرایی و کمال گرایی معنوی/مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت زناشویی کمال گرایی کمالگرایی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۲
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ابعاد کمال گرایی و کمال گرایی معنوی /مذهبی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. در این پژوهش تعداد 404 نفر از افراد متأهل (326 زن، 78 مرد) شهر تهران در سال 1400 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد تا پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS؛ راست و همکاران، 1986)، مقیاس چندبعدی کمال گرایی تهران (TMPS؛ بشارت، 1386) و مقیاس کمال گرایی معنوی/ مذهبی (14SRPS-؛ بشارت، 1397) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره فرد در کمال گرایی خودمحور (05/0>p، 110/0=r) و کمال گرایی معنوی/ مذهبی (01/0>p، 332/0=(r رضایت زناشویی افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی توسط متغیرهای کمال گرایی خودمحور (05/0>p) و کمال گرایی معنوی/مذهبی (01/0>p) قابل پیش بینی بود. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کمال گرایی خودمحور و کمال گرایی معنوی/مذهبی عوامل مهم پیش بینی کننده رضایت زناشویی هستند و 12 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. همچنین مشخص شد متغیر کمال گرایی معنوی/مذهبی نسبت به متغیر کمال گرایی خودمحور، پیش بینی کننده قوی تری برای رضایت زناشویی است. بررسی این متغیرها در افراد می تواند کمک قابل توجهی درزمینه افزایش رضایت زناشویی کند.
۲.

اثربخشی برنامه والدگری مبتنی بر ذهن اگاهی بر تاب آوری و کیفیت رابطه والد-فرزندی در مادران دارای فرزند با اختلال نارضایتی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن اگاهی تاب آوری رابطه والد-فرزندی نارضایتی جنسیتی والدگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۰۹
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه والدگری مبتنی بر ذهن اگاهی بر تاب آوری و کیفیت رابطه والد-فرزندی در مادران دارای فرزند با اختلال نارضایتی جنسیتی انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند با نارضایتی جنسیتی شهر تهران در سال 1401 تشکیل می دادند که از بین آنها براساس پرسشنامه هویت جنسیتی (2007) و مصاحبه بالینی با فرزندانشان، 30 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس تاب آوری واگنیلد (2009-RS) و پرسشنامه ارزیابی رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1983-PCRS) استفاده شد، پس از آن برنامه والدگری مبتنی بر ذهن اگاهی (2014) در قالب 8 جلسه دو ساعته به شکل هفتگی و گروهی به گروه آزمایش آموزش داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که میزان سطح معناداری تاب آوری و کیفیت روابط والد-فرزند گروه آزمایش بین مرحله پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری و نیز بین مرحله پس آزمون و پیگیری کمتر از 05/0 است (05/0 P<). بنابراین نتایج نشان می دهد که برنامه والدگری مبتنی بر ذهن آگاهی باعث بهبود تاب آوری و کیفیت روابط والد-فرزند در مادران دارای فرزند با نارضایتی جنسیتی شده که این بهبودی تا مرحله پیگیری برقرار بوده است.
۳.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری مدیریت خشم درمان شناختی رفتاری عزت نفس سوء مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۸
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری و عزت نفس زنان آسیب دیده با سابقه سوء مصرف مواد انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده با سوءمصرف مواد در مرکز زنان آسیب دیده بهزیستی شمیرانات در سال 1401 بودند. 24 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که به صورت تصادفی به 2 گروه 12 نفری (گروه آزمایش و گواه) تقسیم شدند. از پرسشنامه پرخاشگری (BPAQ، باس و پری، 1992) و پرسشنامه عزت نفس (RSE، روزنبرگ، 1965) و همچنین از پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه و هر جلسه بین 90 تا 120 دقیقه) درمان شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون پرخاشگری و عزت نفس در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). از یافته های فوف می توان نتیجه گرفت که رویکرد درمانی شناختی رفتاری گروهی مدیریت خشم بر فرآیند پرخاشگری و عزت نفس در زنان آسیب دیده موثر بوده است.
۴.

اثربخشی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با سطح تمایزیافتگی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پریشانی روان شناختی تمایزیافتگی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۷
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با تمایزیافتگی پایین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مراکز و مؤسسات آموزش عالی شهرستان بجنورد بود که در سال 99-98 مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه هدف ابتدا پنج مرکز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سپس از بین دانشجویان این مراکز، 20 نفر از دانشجویانی که در آزمون غربالگری اولیه تمایزیافتگی(DSI-SH) دریک (2011) نمره یک انحراف معیار پایین تر از میانگین را کسب کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی در یک گروه آزمایش (10=N) و یک گروه گواه (10=N) قرار گرفتند. گروه آزمایش نه جلسه 60 دقیقه ای درمان سیستمی بوئن به همراه 15 جلسه 20 دقیقه ای درمان نوروفیدبک دریافت کرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه نشانگان اختلالات روانی (scl90) دروگاتیس و همکاران (1976) استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نمرات پریشانی روان شناختی و تمامی خرده مقیاس هایش در گروه آزمایش کاهش یافته است که این کاهش در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر بهبود وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با تمایزیافتگی پایین موثر بود.
۵.

اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال ریاضی توانبخشی شناختی حافظه فعال حل مسئله کارکرد اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۸۵
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دارای اختلال ریاضی پایه پنجم ابتدایی ناحیه دو شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 دانش آموز به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های برج لندن (TLT، شالیس، 1982)، علایم حیاتی سیستم اعصاب مرکزی (CNSVS، گالتری و جانسون، 2006)، سیاهه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی نسخه دبستان (BRIEF، گیویا و همکاران، 2015) و آزمون ریاضی کی مت (KMT، کندی، 1988) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین حل مسئله، حافظه فعال و کارکردهای اجرایی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0>P) وجود دارد. در واقع توانبخشی شناختی باعث بهبود کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی می شود.
۶.

تجربه زیسته زوجین از عوامل تداوم بخش تعارض های زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته زوجین تعارض زناشویی زوجین متعارض عوامل تداوم بخش تعارض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تداوم بخش تعارض های زناشویی براساس تجربه زیسته زوجین اجرا شد. پژوهش حاضر از نوع کیفی پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل تمامی زوجین متعارضی بودند که در بازه زمانی مرداد تا آبان 1399 به مراکز مشاوره شهرستان بجنورد مراجعه نمودند. 22 نفر از آنها که دارای تعارض زناشویی بودند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد شرکت کنندگان، از ابتدا قابل پیش بینی نبوده و محقق از طریق بررسی مرتب داده ها و پرسیدن سوال ها، در نهایت به حد اشباع رسید. همچنین برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس و کوربین (۱۹۹۶) و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. اطلاعات به دست آمده طی مراحل تحلیل اطلاعات، بر پایه داده های حاصل از سوالات تحقیقی که در قالب مصاحبه مطرح شده بود؛ استخراج گردید. تحلیل موضوعی درباره عوامل تداوم بخش تعارض زناشویی، در 3 مولفه اصلی و 12 مولفه فرعی طبقه بندی شدند که مولفه های اصلی عبارتند از: عامل بین نسلی، عوامل بین فردی و عوامل درون فردی. نتیجه گیری: عوامل درون فردی، بین فردی و بین نسلی عوامل اصلی ایجاد تعارض های زوج های متعارض می باشد. در نهایت، پژوهش کیفی انجام شده منجر به شناخت دقیق تر و عمیق تر مشکلات زناشویی زوجین می شود و از این طریق می توان راهکار های مشاوره ای مناسبی را برای ارتقای زندگی زناشویی ارائه داد.
۷.

ساختار عاملی و تغییرناپذیری جنسیتی پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ-15)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار عاملی نیازهای بین فردی افکار خودکشی اعتباریابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۷۸
هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و تغییرناپذیری جنسیتی پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ-15) در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی- همبستگی و به طور دقیق تر اعتباریابی آزمون بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در ترم پائیز 1402-1401 تشکیل می دادند. با در نظر گرفتن تعداد متغیرها در مطالعه اول 236 نفر و در مطالعه دوم 292 نفر به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه نیازهای بین فردی (INQ-15؛ ون اوردن و همکاران، 2012)، مقیاس نیاز به تعلق (NTBS؛ کلی، 1999)، پرسشنامه طرحواره یانگ (YSQ-SF؛ والر و همکاران، 2001)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21؛ لوی باند و لوی باند، 1995)، مقیاس فشار روانی کسلر (K6؛ کسلر و همکاران، 2002) و مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI؛ بک و همکاران، 1979) صورت گرفت. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس دارای ساختاری دو عاملی با واریانس تبییین شده 41/72 درصد بوده و از روایی تأییدی مناسبی نیز برخوردار است. ساختار عاملی بر حسب جنسیت تغییرناپذیر بود. ضرایب آلفای کرونباخ و دو نیمه کردن از 81/0 تا 96/0 به دست آمد. همبستگی مثبت با نیاز به تعلق، انزوای اجتماعی، افسردگی و فشار روانی (01/0>P) نشان از روایی همگرای پرسشنامه داشت. نیازهای بین فردی می توانستند افکار خودکشی را پیش بینی کنند(01/0>P). به طور کلی پرسشنامه نیازهای بین فردی روایی و پایایی قابل قبولی را نشان داد و از این رو می تواند به طور قابل اعتمادی در مطالعات روابط بین فردی در بین دانشجویان استفاده شود.
۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت بر پردازش هیجانی و خود مراقبتی در نوجوانان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پردازش هیجانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت خود مراقبتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۲
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت بر پردازش هیجانی و خود مراقبتی در نوجوانان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدرسه ی دخترانه ی غیرانتفاعی بود که در مرکز آموزشی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1401 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر از این دختران بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس غربالگری علائم قبل از قاعدگی استینر و همکاران (PSST، 2003) و پردازش هیجانی باکر و همکاران (EPS، 2007)، میزان خود مراقبتی نوجوان اروم (AS-CLQ، 2009) جمع آوری و به روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون پردازش هیجانی و خودمراقبتی در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود دارد. نتیجه گیری می شود درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت بر پردازش هیجانی و خود مراقبتی در نوجوانان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی مؤثر بوده است.
۹.

تحلیل کیفی عناصر ارتباطی موثر بر انتقال پیام های داستان های کودکان برمبنای دیدگاه کاربردشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیدگاه کاربردشناسی شناختی ادبیات کودک تحلیل کیفی قیاسی ارتباط غیرکلامی بهره برداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۱
ادبیات کودک ابزاری برای کسب شناخت از جهان انتزاعی است که مطالعات اندکی از آن براساس دیدگاه های شناختی انجام گرفته است. پژوهش حاضر به تحلیل پیام های داستان های پنج گروه سنی پرداخته تا نه تنها آنها را از دیدگاه کاربردشناسی شناختی مقایسه نموده بلکه دریابد که پیام های داستانی چگونه بیان می شوند. بدین منظور، پانزده کتاب به شیوه تحلیل کیفی قیاسی با حصول اشباع نظری ارزیابی شدند. پیام ها در ماتریس مقوله بندی براساس دیدگاه کاربردشناسی شناختی، طبقه بندی شده اند. طبقه بندی برپایه دو شیوه انتقال پیام یعنی استاندارد و غیراستاندارد و عناصر مرتبط (غیرکلامی، بهره برداری، فریب و ناکامی) انجام گرفت. پیام های داستانی نونهالان بیان احساسات و واکنش های هیجانی و شناختی، و گروه خردسالان واکنش های هیجانی در تعامل با پیرامون شان است. در گروه الف محور پیام ها، احساسی- شناختی تحت تاثیر محیط است و نویسندگان در تلاش برای گره زدن آنها به واقعیت های زندگی هستند تا تصویر واقعی تر برای کودک ترسیم نماید. در گروه ب با پیام های انگیزشی مواجه هستیم که هدف از پرداختن بدانها کمک به کودکان برای تقویت اعتمادبه نفس و غلبه بر ناامیدی ها و دشواری های زندگی است. در گروه ج پیام های اخلاقی مورد نیاز برای زندگی جمعی، هسته اصلی پیام های داستانی بوده که استفاده از مضامین استعاره ای به انتقال عمیق تر آنها کمک بیشتری نموده است. براساس یافته ها، مبادله پیام در داستان های نونهالان و خردسالان بیشتر مبتنی بر تعامل غیرکلامی، در دو گروه الف و ب عمدتا استفاده از عبارات طنز و تمثیلی یا کاربرد بهره برداری و در گروه سنی ج نیز تعامل غیرکلامی می باشد.
۱۰.

مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی شناختی - رفتاری توانبخشی شناختی رایانه ای عملکرد خواندن نارساخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۴
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 12- 8 سال که در سال تحصیلی 1400-1399 به مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرج مراجعه کردند، بود که 45 دانش آموز بصورت هدفمند وارد مطالعه شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه های مداخله هر یک به ترتیب طی 10جلسه بصورت دو جلسه هفتگی تحت مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (EDT) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و نرم افزار کاپیتان لاگ (نسخه 2018) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو روش مداخله ی توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه گواه بطور معنی داری باعث بهبود عملکرد خواندن می شوند (01/0P<)؛ و هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (یک ماهه) دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). بنابراین با بکارگیری هر یک از روش های توانبخشی شناختی-رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری می توان گام مؤثری در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان برداشت.
۱۱.

اثربخشی تقویت حافظه کاری بر توجه، پردازش شناختی و راهبردهای تنظیم هیجان کودکان دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال یادگیری خاص پردازش شناختی تقویت حافظه کاری تنظیم هیجان توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۳
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تقویت حافظه کاری بر توجه، پردازش شناختی و راهبردهای تنظیم هیجان کودکان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 9 تا 12 سال مراجعه کننده به مرکز مشکلات یادگیری خاص ناحیه سه تبریز در نیمه دوم سال 1400 بود. نمونه آماری شامل40 کودک بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه پردازش شناختی (CPI) کروز (1999) و پرسشنامه تنظیم هیجان (CERQ-K) گارنفسکی و همکاران (2012) و پرسشنامه توجه (JADDI) جردن (1992) بود. در این پژوهش، شرکت کنندگان گروه آزمایش برنامه تقویت حافظه کاری را طی 16 جلسه 50 دقیقه ای در هشت هفته (هفته ای دو جلسه) دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون توجه، پردازش شناختی و تنظیم هیجان در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری در سطح 01/0 وجود داشت. با توجه به این یافته ها می توان مطرح کرد که مداخله تقویت حافظه کاری درمان موثری برای بهبود توجه، پردازش شناختی و تنظیم هیجان در کودکان بوده است.
۱۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونر قلبی تحمل پریشانی خودپنداره بدنی درمان شناختی رفتاری درمان هیجان مدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۷۸
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی بود. پژوهش حاضر نبمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری تمامی زنان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعه کننده به مرکز تخصصی بیمارستان شهید لواسانی تهران در تابستان سال ۱۴۰۰ بودند که به روش داوطلبانه 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. از پرسشنامه های خودپنداره بدنی مارش و همکاران (1994،PSDQ) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS، ۲۰۰۵) استفاده شد. گروه آزمایش اول در ده جلسه ۹۰ دقیقه ای و گروه آزمایش دوم در 9 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری خودپنداره بدنی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p>). نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری بر تحمل پریشانی اثربخش تر بود و بین دو درمان در خودپنداره بدنی تفاوت معنادار مشاهده نشد (05/0p>). در نتیجه به دلیل تأثیر بیشتری که درمان شناختی رفتاری برتحمل پریشانی دارد می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در تحمل پریشانی در زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر مؤثر باشد.
۱۳.

امکان سنجی بسته آموزش گروهی مبتنی بر آزار عاطفی بر دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزار عاطفی دلزدگی زناشویی زوجین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۹
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی بسته آموزش گروهی مبتنی بر آزار عاطفی بر دلزدگی زناشویی زوجین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج جهت دریافت خدمات مشاوره زناشویی در سال 1401 بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس 16 زوج انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه گواه (8 زوج) و آزمایش (8 زوج) قرار گرفتند. تمامی شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله به پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (CBM، 1996) و سؤال های مرتبط با ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت بسته آموزشی مبتنی بر آزار عاطفی به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان دادند که در متغیر خستگی جسمی، خستگی عاطفی و خستگی روانی بین پیش آزمون و پس آزمون و پیش آزمون و پیگیری تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود دارد و نتایج حاکی از ماندگاری بسته آموزشی در دوره پیگیری یک ماهه بود (001/0p=). بر اساس نتایج می توان گفت بسته آموزشی مبتنی بر آزار عاطفی در کنار سایر روش های درمانی، روش مداخله ای مناسبی برای کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین است.
۱۴.

مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و تمرینات پیلاتس بر احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد در دانشجویان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تنهایی درمان فراشناخت سندرم پیش از قاعدگی نگرش های ناکارآمد پیلاتس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۷
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و تمرینات پیلاتس بر احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد در دانشجویان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر مبتلا به سندرم پیش از قاعدگی در دانشگاه آزاد اسلامی دورود بود که از بین آنها تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه فراشناخت، پیلاتس و گواه به صورت تصادفی جایگزین گردیدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه غربالگری پیش از قاعدگی استینر و همکاران PSST) ،2003)، مقیاس احساس تنهایی راسلUCLA LS3) ، 1996) و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک DAS-26)، 1978) بود. روش تحلیل این پژوهش آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بود. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه های آزمایشی با گروه کنترل در هر دو متغیر احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد ) 001/0p≤) وجود دارد. یعنی گروه های پیلاتس و فراشناخت به شکل معناداری نسبت به گروه گواه سبب کاهش احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد شده اند، همچنین گروه فراشناخت به شکل معناداری در دو متغیر احساس تنهایی) 001/0p≤) و نگرش های ناکارآمد (042/0p≤) نسبت به گروه پیلاتس بهتر عمل کرده بود. براین اساس می توان نتیجه گرفت که مداخله فراشناخت در بهبود احساس تنهایی و نگرش های ناکارآمد مؤثرتر بوده است.
۱۵.

پیش بینی رشد پس از ضربه براساس تعهد دینی و امید به زندگی بیماران مبتلا به انواع سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امید به زندگی تعهد دینی رشد پس از ضربه سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۵۴
پژوهش حاضر با هدف نقش تعهد دینی و امید به زندگی در پیش بینی رشد پس از ضربه در بیماران مبتلا به انواع سرطان انجام شد. طرح پژوهش توصیفی - همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به انواع سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی و شریعتی منطقه 6، امام حسین (ع) منطقه 7 و کلینیک فوق تخصصی بیماری های پستان زنان جهاد دانشگاهی منطقه 11 شهر تهران در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش شامل 219 فرد مبتلا به سرطان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه رشد پس از ضربه (PTGI) تدسچی وکالهون (1996)، پرسشنامه امید به زندگی (LEQ) اسنایدر و همکاران (1991) و پرسشنامه تعهد دینی (RCI) ورثینگتون و همکاران (2003) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. نتایج نشان داد همبستگی معناداری بین تعهد دینی و امید به زندگی با رشد پس از ضربه وجود دارد و نیز تعهد دینی و امید به زندگی می توانند به اندازه 7/6 درصد، رشد پس از ضربه را پیش بینی نمایند (005/0 >p). این یافته ها حاکی از آن است که تعهد دینی و امید به زندگی در پیش بینی رشد پس از ضربه در بیماران مبتلا به انواع سرطان نقش دارند.
۱۶.

پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سبک های دلبستگی و ذهن خوانی از طریق پردازش چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب کرونا ذهن خوانی از طریق پردازش چشمی سبک های دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۵۷
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سبک های دلبستگی و ذهن خوانی از طریق پردازش چشمی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد بزرگسال (دامنه سنّی 30 تا 50 سال) ساکن شهر تهران ( مناطق22-18-5-3-2) در سال های 1400 و 1401 بود. حجم نمونه 300 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) علی پور، و همکاران (1398)، مقیاس تجارب مربوط به روابط نزدیک (ECR) برنان و همکاران (2000) و آزمون ذهن خوانی از طریق چشم ها (RMET) بارون کوهن و همکاران (2001) بود. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که دلبستگی اضطرابی (001/0=P و 19/0=β) به همراه ذهن خوانی از طریق پردازش چشمی (006/0=P و 16/0-=β) پیش بینی کننده اضطراب کرونا هستند ولی سبک دلبستگی اجتنابی (74/0=P و 02/0-=β) پیش بینی کننده معناداری برای اضطراب کرونا نبود. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای پیش بین قادر به پیش بینی 05/0 از واریانس متغیر اضطراب کرونا بودند. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که توجه به سبک دلبستگی اضطرابی و ذهن خوانی از طریق پردازش چشمی توسط روان شناسان می تواند به تبیین اضطراب کرونا در افراد بزرگسال کمک نماید.
۱۷.

مدل خود خاموشی و گرایش به طلاق با نقش واسطه ای تعارض زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارض زناشویی خود خاموشی گرایش به طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۸۶
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای تعارض زناشویی در رابطه بین خود خاموشی با گرایش به طلاق در زنان متأهل انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه خانم های متأهل شهر مشهد در سال 1400 بودند که از بین آن ها به صورت در دسترس 240 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس گرایش به طلاق (DTS، روزبلت و همکاران، 1986)، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ، ثنایی، 1379) و مقیاس خود خاموشی (STSS، جک و دیل، 1992) بودند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که خود خاموشی به صورت غیر مستقیم از طریق تعارض زناشویی توانست گرایش به طلاق را پیش بینی کند (۰01/۰p‹). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که خود خاموشی و تعارض زناشویی نقش کلیدی در گرایش به طلاق زنان دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های ارتقای کیفیت زندگی زناشویی ضروری است.
۱۸.

نقش میانجی ذهنی سازی در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و پرخاشگری در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری تجارب آسیب زای دوران کودکی ذهنی سازی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۴
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی ذهنی سازی در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و پرخاشگری در نوجوانان انجام شد. این مطالعه توصیفی-همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر رشت در نیمه دوم سال 1401 بودند. 250 نفر به روش خوشه ای چندمرحله ای از سه دبیرستان دخترانه دولتی مشارکت داشتند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ترومای کودکی (CTQ، برنستاین و همکاران، 2003)، پرسشنامه پرخاشگر ی (AQ، باس و پری، 1992) و پرسشنامه عملکرد بازتابی (RFQ، ها و همکاران، 2013) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی برازش مطلوب دارد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم تجارب آسیب زای دوران کودکی با پرخاشگری، عدم قطعیت و قطعیت در ذهنی سازی معنادار بود، همچنین اثر مستقیم عدم قطعیت و قطعیت در ذهنی سازی پرخاشگری معنادار بود (05/0>P). نتایج دیگر نشان داد که که قطعیت و عدم قطعیت در ذهنی سازی بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و پرخاشگری نقش میانجی دارند (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که تجارب آسیب زای دوران کودکی به طور مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری ذهنی سازی می تواند بر میزان پرخاشگری در دوران نوجوانی تاثیر بگذارند.
۱۹.

نقش رفتارهای خودشکن تحصیلی، اضطراب امتحان و مهارت های حل مساله اجتماعی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب امتحان رفتارهای خودشکن تحصیلی مهارت های حل مساله اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رفتارهای خودشکن تحصیلی، اضطراب امتحان و مهارت های حل مساله اجتماعی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه انجام شد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از بین آنها تعداد 270 نفر (144 نفر دختر، 116 نفر پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس های شناخت و رفتار خودشکن (SDBC، کانینگهام، 2007) اضطراب امتحان (FTA، فریدمن و بنداز-جاکوب، ١٩٩٧) پرسشنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی (SPSI-R) (دی زوریلا و نزو ،۱۹۸۲) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که روابط مستقیم و معناداری بین مهارت های حل مساله اجتماعی با پیشرفت تحصیلی و روابط معکوس و معناداری بین اهمال کاری تحصیلی، خودناتوان سازی تحصیلی از مولفه های رفتارهای خودشکن تحصیلی و تحقیر اجتماعی، خطای شناختی و تنیدگی از مولفه های اضطراب امتحان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد(01/0P<). نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش به طور معنی داری پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی و 51 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند (51/0R2= ) (01/0P<). بر این اساس، به نظر می رسد مهارت های اجتماعی حل مساله، رفتارهای خودشکن تحصیلی و اضطراب امتحان نقش مهمی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد.
۲۰.

مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان ذهن اگاهی شفقت درمانی بازماندگان موتوفیان کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۶۴
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد سوگوار و داغ دیده ساکن شهر کرج که در بازه زمانی مرداد تا آذرماه 1400 بود یکی از بستگان درجه یک خود را با تشخیص ابتلا به کرونا از دست داده بود. 45 نفر به صورت داوطلبانه با اعلام فراخوان وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 8 جلسه هفتگی تحت مداخله شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. یافته های بدست آمده نشان داد که هر دو مداخله ی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<) و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (3ماهه) ماندگار بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (01/0<P). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت هر دو درمان شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19انجام مؤثر بودند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱