مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
توانمندسازی روانی
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت نیروی داوطلبی بر مدیران سازمان ها و رویدادهای ورزشی پوشیده نیست و سازمان های مختلف در به خدمت گرفتن نیروهای داوطلبی با یکدیگر رقابت می نمایند. از این رو، مدیران سازمان ها با چالش های مهمی در خصوص حفظ و نگهداری داوطلبان روبرو هستند. هدف از این تحقیق، طراحی و تبیین مدل حفظ و نگهداری داوطلبان در ورزش دانشجویی دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. این تحقیق از نوع همبستگی بوده و به صورت میدانی اجرا شد. جامعه ی تحقیق، کلیه ی دانشجویانی بودند که با اداره های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی شهر تهران همکاری داشتند (338N=). به منظور نمونهگیری از روش نمونهگیری طبقه ای تصادفی استفاده شد. با توجه به روش مدل سازی معادلات ساختاری 286 داوطلب به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمعآوری اطلاعات، محقق از پرسش نامه های توانمندسازی روانی، تعهد سازمانی، پرسش نامه ی انگیزش داوطلبان ورزشی، رضایت وظیفه ای، جامعه پذیری سازمانی، پرسش نامه ی تمایل به ادامهی همکاری داوطلبی و پرسش نامه ی خصوصیات جمعیت شناختی استفاده نمود. از آمار توصیفی و مدلیابی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای سازمانی توانمندسازی (57/0)، تعهد سازمانی (18/0)، انگیزش (44/0) و رضایت وظیفه ای (4/0) بر تمایل به ادامه ی همکاری داوطلبان اثر مثبت و معناداری دارند، اما جامعه پذیری تأثیری منفی و معناداری بر تمایل به ادامه ی همکاری داوطلبان دارد (92/0-). به طور کلی متغیرهای سازمانی نقش مهمی در حفظ داوطلبان دارند. مدیران با تکیه بر متغیرهای سازمانی می توانند بازگشت داوطلبان را تقویت کنند.
مدل معادلات ساختاریِ ارتباط میان ساختار سازمانی و توانمندسازی روانشناختی کارکنان (شاهد تجربی: اداره آموزش و پرورش شهرستان بابلسر و بهنمیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی به معنای آماده کردن کارکنانی است که به اندازة کافی دارای استقلال باشند، و به آن ها اجازه می دهد تا بتوانند موقعیت های مسئله ای پیش بینی نشده از قبیل شکایات را حل نمایند. توانمندسازی روانی یکی از عواملی است که بیش ترین تاثیر را بر موفقیت، رشد اقتصادی و بهره وری سازمان ها و بنگاه ها دارد، و از جهتی یکی از مولفه های مهم در جهت توانمندسازی کارکنان در داخل سازمان، ساختار سازمانی مناسب است. هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه میان ساختار سازمانی و توانمندسازی روانی کارکنان است. جامعه آماری این پژوهش، 113 نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بابلسر و بهنمیر می باشند، که برای نمونه گیری آن از روش سرشماری استفاده شد، هم چنین برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهره گرفته، و در نهایت 102 پرسشنامه پس از تکمیل و بازنگری مورد بررسی قرار گرفت، و تجزیه و تحلیل داده ها نیز بوسیله نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. یافته ها نشان می دهد میان ساختار سازمانی و توانمندسازی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. هم چنین میان مولفه های ساختار سازمانی و توانمندسازی، ارتباط منفی و معنی داری وجود دارد. امروزه سازمان ها برای بهبود عملکرد و اثربخشی نیازمند به کارکنان توانمند هستند تا به اهداف خود در جهت رشد و بهره وری برسند، از این رو، وظایفة اصلی سازمان ها باید حرکت و توجه بیش تر به سمت توانمندسازی بیش تر در کارکنان و ایجاد ساختاری مناسب برای توسعه آن باشد.
اثر بخشی توانمندسازی روانی مادران برکاهش تعارضات مادر – فرزندی مادران خانه سلامت شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر توانمند سازی روانی برکاهش تعارضات مادر – فرزندی مادران خانه سلامت شهر تهران پرداخته است. روش این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه است. در این پژوهش از خانه های سلامت منطقه 15 شهرداری تهران، خانه سلامت سرای محله افسریه شمالی انتخاب شد و با استفاده از نمونه گیری در دسترس از همه مادران مراجعه کننده به خانه سلامت که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند آزمون تعارضات مادر- فرزندی گرفته شد و سپس 30 نفر از مادرانی که بالاترین تعارض را با فرزندانشان داشتند به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در این جلسات شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه مقیاس تاکتیکهای تعارض مادر –فرزند است. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان دادند برنامه توانمندسازی روانی مادران موجب کاهش تعارضات مادر – فرزندی، کاهش پرخاشگری کلامی، پرخاشگری فیزیکی و افزایش استدلال مادران و فرزندانشان شده است. بنابراین می توان گفت این افراد با افزایش عزت نفس، خودکنترلی، خودکارآمدی، کنترل خشم، مهارت تصمیم گیری خود و اصلاح باورهای غیرمنطقی خود در مورد فرزندان وکاربرد روش های تشویق و تقویت و دلگرمی دادن آن ها می توانند تعارضاتشان را با فرزندانشان کاهش دهند.
ارتباط بین توانمندسازی سازمانی و روانی مدیریت منابع انسانی با عملکرد
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی توانمندسازی به عنوان یک راهکار HRM می باشد که به طور گسترده مطالعه شده امّا نظرات کمی را در بررسی ارتباط بین HRM عملکرد، به خود جلب کرده است .بررسی ای از 211 تن از کارمندان هتل که به طور مستقیم با مشتریان در ارتباط بودند، به منظور مطالعه توانمندسازی سازمانی، به عنوان مجموعه ای از فعالیت های مدیریت منابع انسانی(HRM)، و ارتباط آن با نگرش ها و رفتار کارمند انجام شد. توانمندسازی سازمانی به طور مثبت با توانمندسازی روانی، رضایت شغلی و تعهد مؤثر مرتبط شده است. هم چنین به این نتیجه رسیدیم که توانمندسازی روانی و تعهد مؤثر، تأثیر توانمندسازی سازمانی بر رفتار مشتری گرا را تعدیل می کند. مقاله حاضر، ارتباط HRM با عملکرد در اداره امور مالیاتی استان اصفهان می باشد.بنابراین این فرضیه مد نظر است که: توانمندسازی سازمانی، به عنوان مجموعه ای از فعالیت های HRM، تأثیر مثبتی بر توانمندسازی روانی دارد. عدد مرتبط با این جمعیت تعداد 346 را نشان داد(نسبت پاسخ 61 درصد) مطابق با فرمول حاشیه خطای نهایی متشکل از 2-/+ درصد در سطح اطمینان 15 درصد می شد. در این مقاله به این نتیجه رسیدیم که: توانمندسازی سازمانی قادر به بهبود رضایت شغلی کارمند، تعهد، توانمندسازی روانی و رفتار مشتری گرا است.
تأثیر حمایت های اجتماعی و سطح کیفیت زندگی شغلی در توانمندسازی روانی کارکنان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۱
29 - 66
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر حمایت های اجتماعی و سطح کیفیت زندگی کاری در توانمندسازی روانی کارکنان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در شهر کرمان انجام گرفت.در این تحقیق، برای گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی به کار رفت. در بخش کتابخانه ای، با مطالعه منابع دقیق و به روز و در قسمت میدانی با مراجعه مستقیم به افراد جامعه مورد بررسی و توزیع پرسش نامه در میان آنها و جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده صورت گرفت. جامعۀ آماری این پژوهش را کلیۀ کارکنان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهر کرمان تشکیل دادند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسش نامه استاندارد بود که برای بررسی روایی آن از روایی سازه و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مدل مورد مطالعه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل بررسی شد. یافته ها نشان داد که حمایت اجتماعی تأثیر مثبت معناداری در سطح کیفیت زندگی و توانمندسازی روانی کارکنان دارد. همچنین حمایت اجتماعی، به واسطۀ داشتن نقش میانجی در کیفیت زندگی کاری، در توانمندسازی روانی کارکنان دارای تأثیر مثبت و معناداری است.
طراحی و اعتبارسنجی مدل توانمندسازی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش در گام نخست، طراحی مدل توانمندسازی مدیران و در مرحله بعدی، اعتبارسنجی آن مبتنی بر پژوهشی آمیخته و به روش توصیفی اکتشافی بود. جامعه آماری برای ارائه مدل، شامل خبرگان دانشگاهی و همچنین، مدیران ارشد بانک مرکزی و برای اعتبارسنجی آن،شامل مدیران صف و ستاد بانک مرکزی بود. نمونه آماری خبرگان تا مرحله اشباع نظری به تعداد 15 نفر به روش هدفمند قضاوتی و برای مرحله اعتبارسنجی مدل، به تعداد 210 نفر مبتنی بر قواعد حجم نمونه در روش معادلات ساختاری و به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه خبره مبنا برای مرحله مدل سازی و پرسشنامه با طیف لیکرت پنج تایی برای مرحله اعتبارسنجی بود. روایی پرسشنامه به روش همگرایی و واگرایی و پایایی آن به روش پایایی معرف ها و مرکب تأیید شد. ترکیب نتایج تحلیل مضمون و مدل سازی ساختاری تفسیری، منتج به ارائه مدل توانمندسازی مدیران شد که از هشت مقوله توان سازهای ساختاری، توان سازهای مدیریتی، توان سازهای دانشی، توان سازهای انگیزشی، کُنشگران توان ساز، توانمندسازی روانی، توانمندسازی تجربی و پیامدهای رفتاری تشکیل یافته است. همچنین، یافته های بخش کمّی، اعتبار مدل ساختاری پژوهش را تأیید و کلیه فرضیه ها (به غیر از اثر تعدیلگری کُنشگران توان ساز) اثبات شد.
تدوین مدل یادگیری مادام العمر معلمان بر اساس خستگی هیجانی، کار گروهی و مشکلات اقتصادی – اجتماعی با میانجی گری توانمندسازی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۸۲۰-۱۸۰۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: گرایش به یادگیری یک ویژگی اساسی در میان انسان های توانمند است و در این میان، وجود این گرایش در بین معلمان می تواند سرچشمه شکل گیری توانایی ها و مهارت های گسترده شود. تاکنون مطالعات متعددی به مدل های یادگیری معلمان پرداخته اند، اما در مورد تدوین مدل یادگیری مادام العمر معلمان بر اساس خستگی هیجانی، کار گروهی و مشکلات اقتصادی – اجتماعی با میانجی گری توانمندسازی روانی شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل یادگیری مادام العمر بر اساس خستگی هیجانی، کار گروهی و مشکلات اقتصادی - اجتماعی با میانجی گری توانمندسازی روانی در معلمان شهر کرمانشاه انجام شد. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام معلمان دوره های تحصیلی مختلف شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402 – 1401 بود. روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی چند مرحله ای بود که در نهایت 395 نفر معلم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری مادام العمر معلمان (هرسن، 2016)، توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر و میشرا، 1995)، خستگی هیجانی (مسلش، 1986)، کار تیمی (لنچیونی، 2004) و پرسش نامه پژوهشگر ساخته مشکلات اقتصادی - اجتماعی معلمان بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با روش مدل سازی معادلات ساختاری و کمک نرم افزارهای SPSS-26 و LISREL-8.8 انجام شد. یافته ها: ضریب تأثیر استاندارد خستگی هیجانی بر یادگیری مادام العمر برابر با 0/75- (با مقدار t برابر با 14/69-)، بر توانمندسازی روانی برابر با 0/27- (با مقدار t برابر با 3/71-) و توانمندسازی روانی بر یادگیری مادام العمر برابر با 0/23 (مقدار t برابر با 4/94) بود که نشان دهنده معناداری نقش میانجی توانمندسازی روانی در رابطه خستگی هیجانی و یادگیری مادام العمر بود. ضریب تأثیر مشکلات اقتصادی - اجتماعی بر یادگیری مادام العمر برابر با 0/15- (مقدار t برابر با 4/36-)، بر توانمندسازی روانی برابر با 0/19- (با مقدار t برابر با 2/71-) و به سبب رابطه مثبت توانمندسازی روانی و یادگیری مادام العمر، معناداری نقش میانجی توانمندسازی روانی در رابطه مشکلات اقتصادی - اجتماعی و یادگیری مادام العمر در سطح 0/001 تأیید شد. نتیجه گیری: با توجه به با توجه به نتایج پیشنهاد می شود که مسئولان در سطوح مختلف ساختاری کشور و به ویژه آموزش و پرورش، جهت فراهم ساختن زمینه گرایش معلمان به یادگیری پایدار بر حل مشکلات معیشتی معلمان تمرکز کنند و به زمینه های شکل گیری هیجانات در معلمان توجه داشته باشند، تا بدین ترتیب به سبب توانمندسازی روانی معلمان، جامعه از وجود معلمان رشدگرا برخوردار شود.
تأثیر توانمندسازی و تعهد سازمانی بر تمایل به ادامه ی همکاری داوطلبی در ورزش دانشجویی، مطالعه موردی: دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۹
191 - 204
هدف از این تحقیق تعیین اثر دو متغیر سازمانی توانمندسازی و تعهد سازمانی بر تمایل به ادامه ی همکاری داوطلبی در ورزش دانشجویی شهر تهران بود که با روش تحقیق توصیفی- زمینه یابی و به صورت میدانی اجرا شد. جامعه تحقیق، کلیه دانشجویانی بودند که با ادارات تربیت بدنی دانشگاه های شهر تهران به عنوان داوطلب همکاری می کردند(338n=). به منظور نمونهگیری از روش نمونهگیری طبقه بندی شده استفاده شد و برای تعیین تعداد نمونه از جدول تعیین حجم نمونه مورگان استفاده گردید و از 186 نفر اطلاعات جمعآوری شد. به منظور جمعآوری اطلاعات ، محقق از پرسشنامه توانمندسازی روانی(PES) ، تعهد سازمانی(OCQ)، پرسشنامه تمایل به ادامهی همکاری داوطلبی (ICQ) و پرسشنامه خصوصیات دموگرافیک استفاده نمود. از آمار توصیفی و مدلیابی معادلات ساختاری با تاکید بر نرم افزار AMOS/18 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که توانمندسازی و تعهد سازمانی بر تمایل به ادامه همکاری داوطلبان اثرگذار است. به طور کلی این دو متغیر سازمانی، نقش مهمی در حفظ داوطلبان دارند.