فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۵۰۵٬۸۵۹ مورد.
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۹بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۳)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
وضعیت امنیتی منطقه غرب آسیا، ضرورت پویایی دکترین سیاست خارجی ایران را برای ارتقای جایگاه و سطح کنشگری در تعاملات میان قدرت های منطقه ای برجسته کرده و ازاین رو، تقویت روابط نظامی و سیاسی با روسیه به عنوان یک راهبرد استراتژیک در رفتار سیاست خارجی ایران صورت بندی شده است. حال سؤال اساسی پژوهش این است که چه ظرفیتی در روابط دو کشور وجود دارد که موجب گسترش همکاری های نظامی و مناسبات سیاسی میان ایران و روسیه شده و تعاملات دو کشور را به سطح روابط راهبردی و استراتژیک رسانده است؟ پژوهش حاضر با هدف بررسی مناسبات سیاسی- امنیتی و نظامی ایران و روسیه در نظام بین الملل انجام شد. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بود. یافته ها نشان داد شکل گیری همکاری استراتژیک ایران و روسیه ناشی از فهم و نوع نگرش دو بازیگر به مساله "جایگاه" است. بدین معنا که مقابله با یکجانبه گرایی امریکا، افزایش توانایی های نظامی و کسب جایگاه نسبی بالاتر؛ بیشینه سازی قدرت/ امنیت در مناسبات همکاری جویانه، ناسازگاری از جایگاه و نارضایتی از آن و تلاش برای حداکثرسازی قدرت/ امنیت جهت ارتقای جایگاه موجب افزایش سطح همکاری ها و گاه ترسیم اهداف بلندمدت همسو؛ اشتراک نظر در مسائل راهبردی؛ همکاری های اقتصادی و باورمندی مشابه به نقش دشمن مشترک در مناسبات آتی موجب شکل گیری روابط عمیق و همکاری های استراتژیک بین ایران و روسیه شده است.
تاثیرات ناامنی هستی شناختی در سیاست خارجی رژیم اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۹بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۳)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
از ابتدای شکل گیری رژیم اسرائیل، تلاش در جهت حفظ و افزایش امنیت، همواره از مهم ترین دغدغه های حاکمان این رژیم بوده، به گونه ای که با استفاده از روابط دیپلماتیک، عملیات روانی و اقدامات نهان و آشکار نظامی، به دنبال توسعه قدرت و امنیت خود گام برداشته است. در این میان امنیت هستی شناختی به منزله امنیت وجودی، تابعی از الزامات ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی آن رژیم به شمار می آید. این مقاله با بهره گیری از مکتب سازه انگاری و با رویکردی توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که ناامنی هستی شناختی چه تاثیراتی در سیاست خارجی رژیم اسرائیل داشته است؟ براساس فرضیه مقاله، سیاست خارجی رژیم اسرائیل که براساس سیاست تهاجمی و یا همکاری و همگرایی شکل گرفته، با گسترش تعامل و تقابل در عرصه سیاست خارجی، کشورها را دوست، دشمن و گاه بی طرف تعریف کرده و رفتار آن ها را به عنوان تهدید یا فرصت قلمداد می کند که براساس آن به برقراری یا قطع روابط و نیز ستیز بر می خیزد. یافته های مقاله نشان می دهد وضعیت جدید، حاکمان اسرائیل را بر آن داشته تا با تغییر در تاکتیک های خود، شیوه های متفاوتی را برای دستیابی به راهبردهای امنیتی خود برگزینند و به دنبال آن، با اتخاذ سیاست های تهاجمی و جنگ افروزانه و یا در نقطه مقابل، با همکاری و همگرایی نظامی و تسلیحاتی، بر چالش ها و بحران های موجود فائق آیند.
Heideggerian Space and Time in Ted Hughes’s and Allen Ginsberg’s Poems(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the present study is to explore the two concepts of time and space in postmodern lyric poetry of the two poets of the 1950s through the lens of the Heideggerian existential theory of time and space, which regards time as a horizon for understanding Being and distinguishes three different types of space: (1) world-space, (2) regions , and (3) Dasein's spatiality. To fulfill this objective, some selected poems of the two poets, including Allen Ginsberg and Ted Hughes, were analyzed temporally and spatially. The findings suggested that the two poets tend to treat time and space existentially and reject eternality. It was revealed that they are existential poets whose existence is manifested in their quest for identity within the immediate world or the global world as well as their concerns for their homeland and ideals. In their poems, time and space are intermingled with Being and reflect each individual’s relationship with the world. The result of the analysis of poems showed that their poetry is not just the language of imagination and perception, but also the language of existence. The world is regarded as an existential space-time continuum and being-in-the-world is the fundamental ontological situation for Dasein. Accordingly, the world, like poetry, is a disclosure of things in nearness or distance, which matters to human beings
تحلیل اجتماعی سیلاب شهرستان آق قلا بر مبنای چارچوب توسعه و تحلیل نهادی سیاسی (PIAD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
79 - 110
حوزههای تخصصی:
امروزه سیل به عنوان پدیده ای چندوجهی و پیچیده مطرح که با ظهور محرک ها و عوامل جدید با روی آوری به الگوواره های غیر کالبدی و غیر مهندسی، تنوعی از رویه ها و الگوها به منظور مقابله و مدیریت سیلاب ها آمیخته شده با مداخلات انسانی شکل گرفته است. لذا نظریه های نهادگرایی و مکتب نو نهادگرایی ازجمله نظریه های پیشگام در سه دهه اخیر به منظور مدیریت پایدار شهری با تأکید بر نقش نهادها در وضع قوانین، هماهنگی بین سازمان ها و افزایش آگاهی عمومی، در راستای ایجاد ساختارهای مناسب و تقویت همکاری بین تمامی ذینفعان راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری جامعه در برابر مخاطراتی مانند سیل مطرح شده اند. هدف این پژوهش، بررسی ظرفیت ها و کاستی های ساختاری-نهادی شهرستان آق قلا در مدیریت بلایا با تمرکز بر سیل سال 1398 و رویکرد جامعه محور است. بدین منظور از روش تحقیق ترکیبی (کمّی و کیفی) و مبتنی بر چارچوب سیاسی توسعه و تحلیل نهادی (PIAD) به عنوان یکی از چارچوب های جامع تحلیل نهادی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده های پژوهش شامل یک پرسشنامه محقق ساخته و داده های پیمایشی گردآوری شده از شهرستان آق قلا در سال 1402 خورشیدی با حجم نمونه 400 نفر و مقایسه با داده های تحلیل ثانویه اسناد معتبر کشوری در حوزه اجتماعی در زمان وقوع سیل سال 98 است. یافته های تحقیق بیانگر حضور مجموعه ای از شواهد در خصوص کمبودها و نقایص ابعاد اجتماعی پشتیبان سیلاب به عنوان یکی از اضلاع کانونی مدیریت مطلوب سیلاب های شهری در کنار سایر متغیرهای برون زا در چارچوب (PIAD) است. درمجموع نتایج نهایی بیانگر لزوم تجدیدنظرهای جدی در نوع دیدگاه به حوزه عمومی شهر یا متغیر جامعه و ویژگی های آن به دلیل نقش پراهمیت آن در مدیریت بلندمدت، جامعه محور، مشارکتی و پایدار سیلاب های شهری به عنوان یک مخاطره پیچیده شهری است.
نقش نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه اجتناب از اطلاعات سلامت مسئله ای رایج به ویژه در میان بیماران مبتلا به سرطان است؛ بنابراین، مطالعه رفتار اجتناب از اطلاعات سلامت و عوامل مؤثر بر آن در میان بیماران مبتلا به سرطان از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناخت نقش نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان بود.روش ها: پژوهش حاضر، به لحاظ ماهیت داده ها پژوهش کمی، به لحاظ هدف پژوهش کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه پژوهش، آن دسته از دانشجویان دانشگاه شیراز بود که خود یا خانواده آنان سابقه ابتلا به بیماری سرطان داشتند. با توجه به هدف پژوهش، با روش نمونه گیریِ در دسترس، 212 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه ای متشکل از پرسشنامه اجتناب از اطلاعاتِ اقتباس شده از مایلز و همکاران، پرسشنامه نیاز به شناختِ کاسیوپو و همکاران و پرسشنامه نیاز به خاتمه طراحی شده توسط وبستر و کروگلانسکی استفاده شد. پس از محاسبه روایی و پایایی پرسشنامه ها و توزیع آن ها بین نمونه، داده های پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون ساده و آزمون رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین نیاز به شناخت و اجتناب از اطلاعات سلامت رابطه منفی و معنی دار و بین نیاز به خاتمه و اجتناب از اطلاعات سلامت رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت؛ از طرفی دیگر، نتایج آزمون رگرسیون ساده نشان داد که نیاز به شناخت پیش بینی کننده منفی و معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت و نیاز به خاتمه پیش بینی کننده مثبت و معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت بود؛ علاوه بر آن، نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه به طور هم زمان نیز پیش بینی کننده معنی دارِ اجتناب از اطلاعات سلامت بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تعامل هم زمان نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه نقش مهمی در اجتناب از اطلاعات سلامت در میان بیماران مبتلا به سرطان دارد؛ بر این اساس، پیشنهاد می شود که به نقش هم زمان این دو ویژگی شناختی توجّه شود. این رویکرد می تواند زمینه ساز طراحی نظام های حمایتی مؤثر و اقدامات هدفمند برای این گروه از بیماران باشد؛ همچنین، تدوین سیاست گذاری ها و اقدامات لازم از قبیل اجرای برنامه های آموزشی همانند آموزش سواد اطلاعات سلامت می تواند به بهبود مواجهه با این مسئله کمک کند.اصالت: پژوهش حاضر با شناسایی نقش هم زمان نیاز به شناخت و نیاز به خاتمه در اجتناب از اطلاعات سلامت بیماران مبتلا به سرطان، خلأ پژوهشی موجود را پُر می کند.
طراحی الگوی تغییر رفتارهای انحرافی محیط کار (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
22 - 41
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای پژوهش حاضر، طراحی الگوی تغییر رفتارهای انحرافی در محیط کار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان بود.روش پژوهش: رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی بود که با روش داده بنیاد نظام مند استراوس و کوربین اجرا شد. داده ها نیز به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته با 20 مشارکت کننده که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند، گردآوری شد. به منظور بررسی روایی داده های کیفی از روایی سازه، بیرونی، توصیفی و تفسیری و به منظور بررسی قابلیت اعتماد از رویکرد سه گانه رائو و پری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که شرایط علّی در قالب 6 مقوله عوامل فردی، عوامل شغلی، عوامل ساختاری، عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی و عوامل گروهی دسته بندی شدند. تعاملات و کنش های مربوطه با عنوان طبقه راهبرد در قالب 3 مقوله مدیریت، تغییر و کنترل رفتارهای انحرافی شناسایی شدند. شرایط زمینه ای در قالب 3 مقوله ویژگی های جمعیت شناختی، اجتماعی و سازمانی تبیین شدند. مفاهیم حاصل از شرایط مداخله گر نیز در قالب 3 مقوله عوامل شخصیتی، فرهنگی و سیاسی دسته بندی شدند. در نهایت پیامدها شامل 5 مقوله پیامدهای فردی، سازمانی،گروهی، اجتماعی و فرهنگی ) طبقه بندی شد.نتیجه گیری: به منظور کنترل و تغییر رفتارهای انحرافی در محیط کار در سطح دانشگاه، مدیران و سیاست گذاران در سطوح مختلف دانشگاه باید نسبت به گسترش عدالت سازمانی در دانشگاه و همچنین نظارت مستمر و دقیق بر عملکرد کارکنان تأکید داشته باشند.
تدوین مدل بومی شاخصه های ارزیابی آمادگی صادرات برای شرکت های کوچک و متوسط ایران
حوزههای تخصصی:
هدف: در سالیان اخیر اهمیت شرکت های کوچک و متوسط به عنوان رکن اصلی اقتصاد کشورها بر همگان روشن شده است. صادرات به عنوان یکی از استراتژی های این قبیل شرکت ها برای توسعه بازار، بیشتر برای بقا و بین المللی شدن مطرح شده است؛ اما شرکت های کوچک و متوسط به دلیل محدودیت هایی که دارند، کمتر از شرکت های بزرگ در این امر امکان موفقیت دارند، از این رو هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل بومی شاخصه های ارزیابی آمادگی صادرات برای شرکت های کوچک و متوسط ایران می باشد.روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از روش آمیخته (نظریه پردازی داده بنیاد به منظور نظریه سازی و آزمون نظریه با استفاده از مدل معادلات ساختاری) به ایجاد الگویی برای ارزیابی آمادگی صادرات شرکت های کوچک و متوسط می پردازد. در فاز نظریه پردازی 25 مصاحبه با افراد واجد شرایط انجام گرفت و الگوی مدنظر بر اساس 6 مقوله اصلی و 25 مقوله فرعی ساخته شد. سپس آزمون های مختلف آماری جهت تأیید مدل از ابعاد مختلف بر روی 198 نمونه انجام گرفت.یافته ها: کشف و شناسایی شاخصه های ارزیابی آمادگی صادراتی در شرکت های کوچک و متوسط ایرانی، در این پژوهش مورد حصول قرار گرفت.نتیجه گیری: شرکت های کوچک و متوسط باید حساسیت خود را نسبت به کسب اطلاعات بالا ببرند تا بتوانند از فرصت های صادراتی بهترین بهره را ببرند. از طرفی اخذ استانداردها و گواهی نامه های بین المللی هم برای بازار داخلی کشور جذاب است و هم برای موفقیت در بازارهای خارجی بسیار تأثیرگذار است، بنابراین، با توجه به اهمیت آن ها می بایست نسبت به اخذ آن ها تلاش مجدانه ای صورت گیرد.
آسیب شناسی سندروم زنان کتک خورده و ارایه مدل مفهومی جهت تعیین عوامل موثر بر خشونت های خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (مهر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۱
۲۷۹-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: خش ونت نسبت به زن ان یک بحران جهانی قلمداد می شود که خشونت خانگی علیه زنان شایع ترین شکل آن است و عوارض اجتماعی، روانی و اقتصادی زیادی را در قالب سندروم زنان کتک خورده برای زنان به همراه دارد. هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر خشونت علیه زنان و شکل گیری سندروم زنان کتک خورده و همچنین طراحی و اعتبار سنجی مقیاس برامده از آن انجام گرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده های میدانی و از نظر روش از نوع آمیخته (کمی - کیفی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی صاحب نظران حوزه خانواده و در بخش کمی زنان 25 تا 65 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره و دادگاه های خانواده مشهد بودند. نمونه آماری در بخش اول 13 نفر از صاحبنظرن و در بخش دوم 384 نفر از زنان بودند. پس از طبقه بندی و تلخیص، تجزیه و تحلیل داده های کیفی با نرم افزار MaxQDA و داده های کمی از طریف آمور توصیفی و در بخش کیفی از طریق محاسبه پایایی ترکیبی و روایی واگرا و هم گرا (AVE) انجام گرفت. یافته ها: در بخش کیفی از طریق تحلیل محتوا تعداد 6 عامل اصلی (فردی، فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و روانی – عاطفی) در بروز خشونت خانگی علیه زنان شناسایی شد. بر اساس این 6 عامل، 36 گویه جهت سنجش عوامل مرتبط با خشونت خانگی علیه زنان طراحی و پرسشنامه مذکور در بین 384 نفر از جامعه آماری توزیع و جمع آوری شد. یافته ها پژوهش نشان داد که مولفه های شش گانه از پایایی، روایی هم گرا و روایی واگرای مطلوبی برخوردار بودند. نتایج آزمون فریدمن و بررسی میانه نیز نشان داد که از بین مولفه های پرسشنامه عامل روانی – عاطفی بیشترین اهمیت و عوامل خانوادگی کمترین اهمیت را در خشونت خانگی علیه زنان داشتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مقاله حاضر عوامل فردی که ریشه در رشد قبلی زوجین دارد می تواند بیشترین تأثیر را در خشونت خانگی علیه زنان داشته باشد، از همین رو توجه به رشد مطلوب پیش از ازدواج تا حدود زیادی می تواند از بروز آن پیشگیری نماید. همچنین پرسشنامه طراحی شده در پژوهش حاضر ابزار مناسبی برای سنجش میزان خشونت خانگی علیه زنان به شمار می رود.
ارزیابی شاخص های سبک زندگی ایرانی-اسلامی در محلات شهری (نمونه موردی: محلات مقصودیه و یاغچیان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی ایرانی-اسلامی به عنوان سبک زندگی مورد تأکید کنونی در کشور ایران، در کنار برآورده سازی نیازهای مادی و معنوی شهروندان، می تواند در تمام بخش های زندگی افراد همانند محلات مسکونی متجلی شود. اما به خاطر ورود اندیشه های ناشناخته در قالب مدرنیسم، محلات با نوعی بحران هویتی و عدم تعلق مکانی روبه رو شده اند. محلات قدیمی دچار پژمردگی و فرسودگی شده اند و محلات جدید نیز به سمت سبک های غربی گرایش یافته اند. ازهمین رو، این پژوهش به ارزیابی شاخص های سبک زندگی ایرانی-اسلامی در محلات شهری با مطالعه موردی محله مقصودیه (از بافت تاریخی) و محله یاغچیان (از بافت نوبنیاد) در کلان شهر تبریز می پردازد. این تحقیق به روش تحقیق کاربردی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق توزیع پرسش نامه میان 386 نفر از شهروندان دو محله مورد مطالعه گردآوری شده است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، انتخاب شده بودند. در این راستا، جهت ارزیابی شاخص های سبک زندگی ایرانی-اسلامی در محلات شهری مورد مطالعه، از آزمون T تک نمونه ای و جهت مقایسه دو محله مذکور از آزمون T مستقل در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. در همین خصوص، نتایج تحقیق نشان داده است که شاخص های سبک زندگی ایرانی-اسلامی در محلات شهری در وضعیت متوسط روبه خوب قرار دارند و اینکه وضعیت شاخص ها در محله مقصودیه نسبت به محله یاغچیان، بهتر است. در واقع، سبک زندگی در محلات تاریخی (خاصّه محله مقصودیه)، ایرانی- اسلامی تر از محلات نوبنیاد (خاصّه محله یاغچیان) است. محلات تاریخی نسبت به محلات نوبنیاد که عموماً با اصول شهرسازی غربی ساخته شده اند، به خاطر قدمت، هویت و استفاده از معیارهای شهرسازی ایرانی-اسلامی، به سبک زندگی ایرانی-اسلامی نزدیک تر هستند.
بهینه یابی نسبت سطح بازشو به کف در کلاس های درسی به منظور دستیابی توامان به آسایش حرارتی و بصری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی معماری امری پیچیده است که در آن باید به صورت همزمان برای موضوعات و مسائل متعدد پاسخی قانع کننده و درخور یافت شود. نسبت مساحت پنجره به کف در کلاس های درس مناطق سردسیر، نقش مهمی در افزایش آسایش بصری و حرارتی کاربران دارد. چرا که به طور مستقیم، بر میزان نفوذ نور طبیعی و گرمای تابشی آن تأثیر می گذارد. به این ترتیب، نیاز به نور مصنوعی و وابستگی به سیستم های گرمایشی کاهش می یابد. با این حال، نسبت بیش از حد نیز می تواند منجر به از دست دادن گرما و انرژی و همچنین خیرگی آزاردهنده شود. بنابراین دستیابی به یک نسبت بهینه از مساحت پنجره به کف در کلاس در تأمین آسایش بصری و حرارتی کاربران اهمیت فراوانی دارد و این پژوهش بر این مهم اختصاص یافته است. مدل مورد بررسی در این مطالعه، یک کلاس درس در مقطع متوسطه در شهر تبریز است. بهینه یابی اهداف تحقیق با استفاده از پلاگین های شبیه ساز بی و لیدی و پلاگین بهینه ساز اکتاپوس انجام شده است. دستاورد این تحقیق نسبت مساحت پنجره به کف کلاس های درسی مطلوب را در بازه 125/0 تا 2/0 معرفی می کند. بررسی جداگانه اهداف و پاسخ هایی که به عنوان برترین های هر هدف معرفی شدند، بیانگر این موضوع است که در اهداف مربوط به میزان خیرگی و آسایش حرارتی تطبیقی، نسبت بهینه سطح بازشو به کف، در حدّ پایین بازه مذکور و در هدف مربوط به کفایت نور روز، این نسبت در حدّ بالای بازه مذکور قرار دارد.
اثربخشی روان درمانی تک جلسه ای (SST) بر صمیمیت زناشویی زوج ها: یک مطالعه آمیخته تبیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۳
۶۳-۳۰
حوزههای تخصصی:
هدف: روان درمانی تک جلسه ای شیوه ای است که با هدف رسیدگی به مسائل مراجع در کوتاه ترین زمان ممکن طراحی شده و بر کارایی و استفاده حداکثری از زمان تاکید دارد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی تک جلسه ای بر صمیمیت زناشویی انجام شد. روش: این مطالعه با استفاده از روش های آمیخته تبیینی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی زوج های مراجعه کننده به کلینیک به زیست تهران در سال 1402 با مشکلات زناشویی بودند که از بین آن ها 30 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. در بخش کمّی، تأثیر این مداخله با روش شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و استفاده از مقیاس صمیمیت زناشویی واکر و تامپسون (1983) در زوج ها بررسی و تحلیل شد. در بخش کیفی نیز با همان افراد گروه آزمایش مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام و داده ها با روش پدیدارشناسی توصیفی وبه شیوه کلایزی تحلیل شد. یافته ها: نتایج بخش کمّی نشان داد که روان درمانی تک جلسه ای به طور معناداری بر بهبود صمیمیت زناشویی تأثیر دارد. (0.05P ≤ ) یافته های بخش کیفی نیز حاکی از بهبود صمیمیت زوج هایی بوده که این تغییرات با خرده مقیاس ها و سؤالات پرسش نامه صمیمیت زناشویی همسو و نتایج کمّی را تبیین می نمایند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که روان درمانی تک جلسه ای می تواند به عنوان رویکردی عملی، کوتاه مدت و مؤثر برای بهبود صمیمیت زناشویی مورد استفاده قرار گیرد و نتایج آن می تواند برای درمانگران و محققان آینده مفید بوده و زوج ها را به بهره گیری از این شیوه برای ایجاد صمیمیت بیشتر در زندگی مشترکشان ترغیب نماید.
پردازش داده های بیومتریک و تاثیر آن بر زندگی خصوصی با تاکید بر قوانین اتحادیه اروپا و شورای اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۶
235 - 272
حوزههای تخصصی:
امروزه با وجود پیشرفت روزافزون فناوری ها و برنامه های کاربردی، زمینه پردازش داده های بیومتریک به طور مداوم در حال تحول است. در این میان به رسمیت شناختن حق بر حریم خصوصی در ارتباط با پردازش داده های بیومتریک جنبه مهمی از موضوع حفاظت از داده ها و حقوق بشر است. پرسش اصلی مقاله این است که استفاده از داده های بیومتریک که بعضا فراتر از هدف احراز هویت یا شناسایی می باشد، چه تاثیراتی بر زندگی خصوصی افراد دارد؟ و دیگر اینکه در وضعیتی که قانون ایران به طور صریح به داده های بیومتریک نپرداخته است؛ چه تدابیری را می توان اندیشید؟ یافته های پژوهش ناظر برآن است، به علت ماهیت خاص و بسیار حساس داده های بیومتریک، نیاز به وجود قوانینی متقن در راستای حفاظت از چارچوب زندگی خصوصی افراد بیش از پیش احساس می شود. ایجاد تعادل میان نیاز به امنیت عمومی و حقوق حریم خصوصی یک چالش پیچیده است. همچنین ایجاد چارچوب های قانونی روشن، مکانیسم های نظارتی و اقدامات پاسخگویی به منظور اطمینان از استفاده قانونی و مسئولانه از داده های بیومتریک بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
آینده نگاری کلان روندهای حاکم بر صنعت خودرو: تحلیل تحولات فناورانه، اجتماعی و اقتصادی و تأثیرات آن ها بر تحولات منطقه ای آینده صنعت خودرو به روش غربال گری فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
111 - 131
حوزههای تخصصی:
تحولات صنعت خودرو به واسطه تغییرات سریع فناورانه، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، و تأثیرات منطقه ای آن ها، نیازمند بررسی دقیق کلان روندهای تأثیرگذار بر این صنعت در مناطق مختلف است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی، اولویت بندی و تحلیل کلان روندهای اصلی تأثیرگذار بر آینده صنعت خودرو در افق ده ساله و در بسترهای جغرافیایی مختلف انجام گردید. این پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد توصیفی است که به صورت کیفی با استفاده از روش غربال گری فازی به عنوان یک روش تحلیلی توصیفی-پیمایشی به منظور تحلیل پیچیدگی ها و عدم قطعیت ها در فرایند تصمیم گیری مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش 17 صاحب نظر در حوزه های صنعت خودرو و آینده پژوهی بود که نظرات آن ها به عنوان داده های اصلی برای تحلیل به کار گرفته شد. داده ها با استفاده از ماتریس های فازی خوش بینانه و بدبینانه و ترکیب آن ها تحلیل و در نهایت، کلان روندهای تأثیرگذار بر صنعت خودرو رتبه بندی شد. با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین مصاحبه های نیمه ساختاریافته، شش کلان روند شناسایی شد که بر حسب پنج معیار مستخرج از اسناد و مدارک مربوطه، اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تحول در فناوری های حمل ونقل با تأثیر مستقیم بر کاهش آلودگی زیست محیطی، بهبود بهره وری انرژی و توسعه حمل ونقل هوشمند، دارای بالاترین اولویت در میان کلان روندهای تأثیرگذار بر آینده صنعت خودرو است. تغییرات اجتماعی و فرهنگی به همراه پیشرفت در فناوری های تولید و مواد در رتبه دوم قرار گرفتند، چراکه این روندها در مناطق مختلف موجب شکل گیری تقاضاهای نو برای محصولات پاک و نوآورانه می شوند. نوآوری در مدل های کسب وکار نیز در جایگاه سوم قرار گرفت و نشان دهنده اهمیت تحول در ساختارهای خدماتی و زنجیره ارزش به ویژه در بسترهای جغرافیایی متنوع است. در نهایت، تحولات اقتصادی و تجاری و ملاحظات امنیت و ایمنی به ترتیب در رتبه های چهارم و پنجم قرار گرفتند. این یافته ها تصویری روشن از اولویت بندی کلان روندهای اثرگذار بر آینده صنعت خودرو در مقیاس منطقه ای ارائه می دهند و می توانند مبنایی برای تدوین راهبردهای متناسب با شرایط بومی توسط سیاست گذاران و تصمیم گیران صنعت خودرو باشند.
چالش های طرح دعوای مسئولیت مدنی علیه دولت در موضوع بیکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
1309 - 1328
حوزههای تخصصی:
به موجب اصول متعددی از قانون اساسی دولت مکلف به ایجاد امکان اشتغال برای افراد جامعه شده است. درحالی که گاهی در نتیجه فعالیت های گسترده دولت و دخالت روزافزون آن در امور اقتصادی و اجتماعی پدیده بیکاری افزایش می یابد. در این گونه موارد است که بحث مسئولیت مدنی دولت و جبران خسارت به وسیله آن مطرح می شود. در تحقیق پیش رو به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که چنانچه فردی به دلایل غیرارادی با بیکاری مواجه شود، در طرح دعوای مسئولیت مدنی علیه دولت (قوه مجریه) و مطالبه خسارت با چه موانع و چالش هایی روبه روست؟ هدف از بررسی این موانع این است که با شناسایی آنها و ارائه راهکارهایی برای رفع این چالش ها راه طرح این قبیل دعاوی برای زیان دیدگان هموار شود. ازاین رو به روش توصیفی- تحلیلی در ابتدا موانع مذکور شناسایی و تحلیل و سپس راهکارهایی به منظور رفع آنها ارائه خواهد شد. به نظر می رسد پذیرش نظریه تقصیر در ماده 11 قانون مسئولیت مدنی و تفکیک خطای اداری از شخصی و نیز تفکیک اعمال حاکمیت از تصدی و دادرسی مبهم و پیچیده از عمده مشکلاتی است که برای طرح این قبیل دعاوی وجود دارد.
اثربخشی درمان نوروفیدبک بر تنظیم هیجانی و خشم پسران نوجوان 11 و 12 سال دارای اختلال اضطرابی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانان دارای اختلال های اضطرابی، سطوح بالایی از خشم و بدتنظیمی هیجانی را از خود نشان می دهند. به نظر می رسد یکی از مداخله های مؤثر در این زمینه، نوروفیدبک باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان نوروفیدبک بر تنظیم هیجانی و خشم کودکان پسران نوجوان 11 و 12 سال دارای اختلال اضطرابی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام پسران نوجوان 11 و 12 سال دارای اختلال اضطرابی مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز رواندرمانی در سال 1401 بودند که از میان آنها 34 نوجوان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی و با همگن سازی سن و نوع اختلال اضطرابی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش جهت پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه حالت– صفت، بیان خشم بود. روش درمانی نوروفیدبک با استفاده از دستگاه های مجهز به سیستم رایانه ای در ۲۰ جلسه ۴۵ دقیقه ای برای هر نفر در گروه آزمایش اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان نوروفیدبک بر دشواری تنظیم هیجان (001/0=P) اثر کاهنده داشت. درمان نوروفیدبک بر خشم (001/0=P) اثر کاهنده داشت. نتایج همچنین نشان داد اثربخشی نوروفیدبک بر دشواری تنظیم هیجان و خشم در طول زمان ماندگار بود (001/0=P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان نوروفیدبک بر تنظیم هیجانی و خشم پسران نوجوان 11 و 12 سال دارای اختلال اضطرابی اثربخش است. به کارگیری رویکردهای مفید درمانی نظیر نوروفیدبک برای کودکان و نوجوانان دارای اختلال اضطرابی در مراکز درمانی پیشنهاد می شود.
بررسی مقایسه ای میزان استرس و فرسودگی شغلی پرستاران بخش های ویژه وعمومی بیمارستان توحید سنندج
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستاران به دلیل ماهیت حرفه ی حساسی که دارند به طور مداوم در معرض استرس و فرسودگی شغلی قرار دارند واین موارد به چالشی برای این حرفه تبدیل شده است. هدف : این مطالعه با هدف مقایسه میزان استرس و فرسودگی شغلی پرستاران در بخشهای ویژه و عمومی بیمارستان توحید سنندج انجام شد. روش: پژوهش حاضراز نوع توصیفی بود که در سال 1396 و از ماه فروردین تا خرداد بر روی پرستاران کل بخش های بیمارستان توحید سنندج انجام شد. حجم نمونه 214 پرستاربود که به صورت نمونه گیری سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ و جکسون (1986) و پرسشنامه استرس شغلی اسیپو (1987) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس و نرم افزار spss نسخه 18 مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافته ها: یافته های به دست آمده نشان داد که مقدار F=17.831 در متغیر استرس شغلی و همچنین مقدار F=17.831 در متغیر فرسودگی شغلی درر سطح a=0/05 معنادار است.به عبارتی، بین میانگین نمرات پرستاران در بخش های مختلف تفاوت آماری معناداری وجود دارد. بطوری که در متغیر استرس شغلی به ترتیب بخش های ویژه مانند اورژانس، سی سی یو و آی سی یو دارای بیشترین مقدار میانگین نسبت به بقیه بخش ها بودند. همچنین در متغیر فرسودگی شغلی بخش های انکولوژی، اورژانس ،سوختگی و دیالیز دارای بیشترین مقدار میانگین نسبت به بقیه بخش ها بودند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از وجود استرس شغلی و فرسودگی شغلی نسبتا بالا در بین پرستاران خصوصا در بخشهای ویژه بیمارستان بود. فرسودگی شغلی در بخش هائی نظیر انکولوژی ،سوختگی ،اورژانس و دیالیزبیشتر دیده شد ،بدین ترتیب استرس و فرسودگی در بخش های جنرال به تفکیک بخش ها به مدت زمان حضور پرستار در شیفت ،تعداد شیفت ،تجربه و تعداد بیماران وابسته بود .
جهانی شدن حقوق اساسی با رویکردی به نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۲
321 - 349
حوزههای تخصصی:
تاثیر قوانین بین المللی بر نظام هنجاری حقوق داخلی کشورها به خصوص در عرصه حقوق عمومی از جمله مسائل بین رشته ای و مهمی است که امروزه محل بحث و چالش بوده است. در نظام حقوق داخلی موانعی نظیر اصالت دادن به نسبت گرایی فرهنگی و طرفداری از فرهنگ و نظام خاص حقوقی مانعی در این راه یعنی نفوذ قوانین و مقررات بین المللی بر حقوق عمومی داخلی می باشد. در نظام حقوقی ایران در بخش حقوق عمومی بسیاری از ارزش های حقوق بین الملل از سالهای دور تا کنون بر تصویب و تغییر قوانین شکلی و ماهوی موثر بوده اند. به طور تفصیلی این مسئله در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. پرسش اصلی تحقیق آن است که جهانی شدن حقوق اساسی چه آثاری در نظام حقوقی ایران دارد؟ فرضیه نگارنده آن است که مولفه های حقوق بشری به عنوان نُرم ها یا هنجارهای حقوق بین الملل شکلی جهانی یافته و اگر نه قوانین اساسی، اما نظام داخلی و به ویژه حقوق اساسی کشورها را متأثر از خود ساخته اند. روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی می باشد. در مجموع می توان گفت نظام های حقوق داخلی در مقابل پاره ای از ارزش ها و هنجارهای جهانی چاره ای جز فرو آوردن سر تسلیم ندارند و در مقابل دسته ای دیگر حق الحاق و پیوستن به معاهده خاص را دارند.
سرمایه گذاری خارجی از منظر حق بر توسعه در پرتو قاعده نفی سبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۳
95 - 115
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری خارجی به معنای بکارگیری سرمایه خارجی در یک بنگاه اقتصادی جدید یا موجود در فراسوی مرزهای ملی می باشد که از طرق تحقق رشد و توسعه اقتصادی بوده و کشورهای در حال توسعه و یا توسعه نیافته جهت تامین سرمایه فعالیت های اقتصادی خویش از آن بهره می گیرند. امروزه سرمایه گذاری خارجی در کنار حق بر توسعه به عنوان یکی از انواع حقوق بشر مطرح می شود. اسناد بین المللی از حق بر توسعه به عنوان حقی غیرقابل انکار در کنار سایر اقسام حقوق بشر از آن یاد می کنند و دولت ها را موظف می دانند که در راستای تسهیل دست یابی و تحقق این حق تلاش نمایند. یکی از چالش های فراروی سرمایه گذاری خارجی در کشورهای اسلامی از جمله ایران، تلاقی این مهم با قاعده نفی سبیل است. که در صورت تزاحم میان تجویز سرمایه گذاری خارجی در راستای تحقق حق بر توسعه با قاعده نفی سبیل، اولویت با کدام است؟ نگارنده معتقد است به جهت اینکه حکم مذکور در آیه 141 سوره مبارکه نساء، حکمی ثابت، دائمی و مطلق است و به جهت استفاده از «لن» در آیه مذکور، افاده نفی ابد کرده، مضاف بر اینکه در هیچ آیه و روایتی تخصیص بر این حکم وارد نشده است؛ نمی توان با استناد به حق بر توسعه، ح قاعده نفی سبیل قاعده ای است که مصلحت اندیشی در آن راه ندارد و همواره به عنوان اصل اولیه حاکم بر تمامی قراردادهایی است که کشور مسلمان با بیگانه و غیرمسلمان منعقد می سازد.
طراحی مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس محرومیت هیجانی با میانجی گری ناگویی خلقی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (فروردین) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۵
۱۵۵-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: خشونت خانگی و خیانت زناشویی از جمله رخدادهایی است که ضمن متأثر کردن روابط زوجین به صورت منفی، می توانند باعث از هم گسیختگی خانواده و جدایی زوجین از یکدیگر شوند. مطالعات پیشین به بررسی روبط بین محرومیت هیجانی و ناگویی خلقی با خشونت خانگی و خیانت زناشویی پرداخته اند، اما تا کنون پژوهشی که گرایش به خشونت خانگی را بر اساس محرومیت هیجانی با میانجی گری ناگویی خلقی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بررسی کند، انجام نشده است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس محرومیت هیجانی با میانجی گری ناگویی خلقی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش: روش مطالعه حاضر توصیفی-همبستگی بود که با روش تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زنان درگیر با مسئله خیانت زناشویی همسر بودند که در سال 1401 به مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران مراجعه کرده بودند. 323 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد و با روش در دسترس از بین مراجعان درگیر در خیانت زناشویی مراکز مذکور انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در پژوهش شامل چهار پرسشنامه خیانت زناشویی (ینیسری و کوکدمیر، 2006)، ناگویی خلقی تورنتو (بگبی و همکاران، 1994) خشونت خانگی (محسنی تبریزی و همکاران، 1391) و محرومیت هیجانی (یانگ، 1998) بود. هم چنین برای تحلیل داده های پژوهش از نسخه 26 نرم افزار SPSS و نسخه 3 نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین محرومیت هیجانی با گرایش به خشونت خانگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی رابطه مستقیم وجود دارد (05/0 P<). بین محرومیت هیجانی با گرایش به خشونت خانگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی به واسطه ناگویی خلقی رابطه غیرمستقیم وجود دارد (05/0 P<). هم چنین مدل گرایش به خشونت خانگی بر اساس محرومیت هیجانی با میانجی گری ناگویی خلقی دارای برازش مطلوب است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده پیشنهاد می شود زوج درمانگران در جهت پیشگیری از خشونت خانگی و متعاقب آن خیانت زناشویی، از راهکارهای لازم جهت کاهش اثرات محرومیت هیجانی و تعدیل ناگویی خلقی استفاده کنند.
پیش بینی مهارت حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی بر اساس ابعاد پنج گانه شخصیت با نقش میانجی خودپنداره در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (فروردین) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۵
۱۷۶-۱۵۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: توانایی حل مسئله یکی از اهداف والا در نظام های آموزشی است. از طرفی پرورش روحیه کمک طلبی در ابعاد مختلف در اسناد بالا دستی نظام آموزش و پرورش مورد تأکید قرار گرفته است. با بررسی ادبیات این حوزه کمتر مطالعه ای را می توان یافت که زمینه را برای ارائه مدلی برای مهارت حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی براساس ابعاد پنج گانه شخصیت با در نظر گرفتن نقش خودپنداره فراهم ساخته باشد. هدف: هدف مطالعه حاضر، ارائه مدلی برای پیش بینی مهارت حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان دختر براساس ابعاد پنج گانه شخصیت با میانجی گری خودپنداره بود. روش: طرح پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مطالعه شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر تهران به تعداد 98237 نفر در سال تحصیلی 1402-1401 بود. مطابق با جدول مورگان 538 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (به نسبت پایه تحصیلی دانش آموزان) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شخصیت نئو (کاستا و مک کری، 1986)، حل مسئله (هپنر، 2012)، کمک طلبی تحصیلی (ریان و پنتریچ، 2007) و مقیاس خودپنداره (راجرز، 1975) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای Spss25، و Amos24 انجام شد. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که میان ابعاد پنج گانه شخصیت (روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی در برابر تجربه، سازگاری و توافق، وظیفه شناسی) و مهارت حل مسئله و کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد، به طوری که ابعاد پنج گانه شخصیت به صورت همزمان 285/0 از واریانس مهارت حل مسئله دانش آموزان و 38/0 از کمک طلبی را تبیین می کنند (05/0 >P). همچنین نقش میانجی خودپنداره