فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۴٬۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تطبیق تنگ های شیشه ای ایران و مصر در سده های 6-3 هجری قمری است تا با رویکرد ریخت شناسانه به برخی از مهم ترین ویژگی های این آثار اشاره نماید. این رویکرد اولین بار در حوزه نقد ادبی مطرح شده و هم اکنون در حوزه های هنری کاربرد دارد که بر پایه آن بررسی و شناخت اجزای تشکیل دهنده این نوع شیشه ها از طریق مطالعه عناصر ثابت و متغیر تنگ ها و ارائه تصویر کلی از ریخت آثار جهت تدقیق و تطبیق میسر می گردد. مطالعه بر روی ریخت و فرم تنگ های شیشه ای ایران و مصر از سده های نامبرده رهیافتی در مطالعه هنر شیشه گری این دوران است. بدین منظور در جستجوی یافتن پاسخ این پرسش ها که عناصر فرمی ثابت و متغیر و رایج ترین نقوش تنگ های شیشه ای(زنگوله ای و گوشتکوبی شکل) سده های 6-3 هجری قمری ایران و مصر کدام است و «تنگ های شیشه ای ایران و مصر در سده های 6-3 ه.ق به لحاظ ریخت شناسی چه تفاوت ها و تشابه هایی دارند» به جمع آوری نمونه ها، طبقه بندی و بررسی آن ها اقدام شده است. این پژوهش بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی شکل گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که تنگ های شیشه ای هر دو سرزمین دارای عناصر ثابت مخزن و گردن بوده و تزیینات در دو بخش انتزاعی و شمایلی- انتزاعی قابل پیگیری است. علیرغم وجود تشابهاتی در ریخت تنگ های ایران و مصر که بیانگر تأثیر و تأثرات شیشه گری دو سرزمین است تفاوت هایی در عناصر متغیر شامل دهانه و تزیینات متنوع همچون تزیینات هندسی، غیرهندسی، نوشتاری و همینطور تزیینات گیاهی و حیوانی که کیفیت انتزاعی در آن ها مشهود است وجود دارد.
تحلیل گفتمان علمی- هندسی در رساله های خوشنویسی اسلامی سده های چهارم تا هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
63 - 72
حوزههای تخصصی:
خوشنویسی به عنوان یکی از مهم ترین هنرهای اسلامی، از سده های اولیه دوران اسلامی تا به امروز، تحولات تاریخی و اجتماعی بسیاری را از سر گذرانده است که می توان این تحولات را ذیل گفتمان های حاکم بر خوشنویسی در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف پژوهش حاضر با فرض وجود نوعی گفتمان علمی- هندسی در سده های میانه، بازشناخت این گفتمان و استخراج ویژگی های آن در متون مربوط به خوشنویسی است. گفتمانی که به مرور بر اثر ترجمه متون یونانی و تألیف متون علمی توسط دانشمندان اسلامی و به طور کلی اهمیت یافتن علم گرایی و عقل گرایی در جامعه اسلامی سده های میانه شکل گرفت. از متون و رساله های باقی مانده از دانشمندان و نویسندگان این دوره و همچنین آرای پژوهشگران هنر اسلامی، استنباط می شود که تعاملی جدی میان علوم ریاضی با اقسام صنایع، مشاغل و رشته های علمی وجود داشته است. در همین راستا، هندسه و ریاضیات عامل بسیار مهمی در تدوین و تکامل خطوط اسلامی نیز بوده اند. بنابراین در این پژوهش با استفاده از روش تاریخی و اتخاذ رویکرد تحلیل گفتمان، با تأکید بر متون و رساله های خوشنویسی، به استخراج و بازشناخت ویژگی های گفتمان علمی- هندسی در خوشنویسی اسلامی سده های چهارم تا هشتم هجری پرداخته شده است.
حمزه نامه و شکل گیری مکتب نگارگری گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی مکتب نگارگری گورکانیان با شکل گیری اثر حمزه نامه است که هنرمندان ایرانی در ایجاد آن سهم مهی داشتند. در این کنکاش در پی آنیم که: عوامل مؤثر در شکل گیری مکتب نگارگری گورکانیان کدامند؟ ساختار این مکتب هنری برگرفته از کدام مکاتب است؟ نگارگری ایرانی در این مکتب چه تأثیری داشته است؟ به عنوان یافته ای این پژوهش می توان چنین اظهار نمود که حضور هنرمندان ایرانی در دوره دوم حکومت همایون گورکانی(962-963 ه ) در هند سبب تأثیرگذاری هنر ایرانی بر هنر هندی شد و هسته اولیه مکتب نگارگری گورکانی پدید آمد که در آن متعاقبا نگرش و رویکردهای قابل توجهی دیده می شود که جای واکاوی و تعمق دارد. سرانجام به عنوان نتیجه حاصل شده باید گفت که علاقه و تمایلات سلاطین گورکانی از دیگر سو، و نبود بستر و فضای مناسب برای هنر نگارگری در مقاطعی از دربار صفوی از سوی دیگر سبب شد تا هنرمندان بسیاری به دربار گورکانیان مهاجرت کنند. این مهاجرت عامل اصلی در شکل گیری مکتب نگارگری گورکانیان گردید و به موجب آن معنا و مفهوم فضا در هنر نگارگری در نظر گورکانیان تغییر کرد. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و با رویکردی تاریخی، در پی بازخوانی عامل مهم در ایجاد مکتب نگارگری گورکانیان و اولین اثر ارزشمند در آن است. داده های علمی، به شیوه کتابخانه ای از میان آثار تاریخی و هنری در تمدن اسلامی گردآوری شده است.
منظر درخت؛ بازشناسی انگاره «درخت» در مهرهای هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
23 - 36
حوزههای تخصصی:
پژوهش در هنر هخامنشی همچنان موضوعی بکر و دشوار است. با توجه به ضعف مستندات هنری باقی مانده از روزگار هخامنشی، مهرها از جمله سودمندترین بن مایه هایی هستند که داده های فراوانی دارند. هدف این پژوهش بازشناسی انگاره «درخت» در مهرهای هخامنشی مبتنی بر گونه شناسی درختان و بررسی رابطه میان گونه درخت با مضمون یا محتوای مهر است که موضوع چندان پرداخته شده ای نیست. راهبرد این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان دادند که به طور کلی سه گونه قابل تشخیص از درختان در این مهرها می توان یافت: «درختان نخل خرما»، «درختان برگ سوزنی» و «درختان میوه». درختان نخل با یا بدون خرما به شیوه واقع گرایانه با جزئیات فراوان و تقارن محوری طراحی شده اند. تکنیک های پرداخت و زیبایی شناسی درختان تنوعی از سبک درباری تا سلایق شخصی طراح را دربردارد. درختان برگ سوزنی در نمونه هایی به سبک تقلیدی دیده می شوند که درون مایه اصلی مهرهای آن، بیشتر تفوق مردی تاجدار بر جانداران است. این درختان در صحنه های شکار و تعقیب و گریز، به وسیله هاشورهای ساده و موازی طراحی شده اند. درختان میوه یا درختان گل دار، متناسب باسلیقه طراح هستند. درختان افزون بر جنبه آذینی دو کارکرد کلیدی دارند: الف) درخت به مثابه نماد پادشاهی در صحنه پردازی های درباری و ب) درخت به مثابه نماد طبیعت در صحنه پردازی های منظره گرا.
بررسی انسان نگاری سفال معین آباد در میان نخستین نمونه های ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
23 - 32
حوزههای تخصصی:
محور این پژوهش قطعه سفالی است که در طی بررسی باستان شناسانه در معین آباد پیشوا به دست آمده که متعلق به دوره نوسنگی جدید است، بر روی این سفال نقش انسانی به تصویر کشیده شده که چنین نقشی در دیگر نقاط هم زمان خود در شرق باستان تاکنون گزارش نشده و بی نظیر است. این سفال از نقطه نظر کیفیت نقش مایه، بسیار قابل ملاحظه است، لذا مشخص کردن هویت این نقش از نظر مفهومی دارای اهمیت ویژه ای است. شباهت کلی این نقش، با دیگر نقوش به دست آمده نسبتاً هم زمان در شرق باستان در کنار تفاوت های آن ها، ار نکات مهمی است که اهمیت مطالعه هرچه دقیق تر این گونه آثار را طلب می کند. هدف اصلی این پژوهش، معرفی، بررسی این نقش و مقایسه تطبیقی با دیگر یافته های نسبتاً هم زمان است. این داده به شیوه میدانی، یافت شده و با روش داده افزایی کتابخانه ای سعی شده که این نقش مایه را تحلیل کند و براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که نشانه ها تحت تأثیر فرهنگ ها، معانی متفاوتی به خود می گیرند. برای کشف حقیقت و نیت مندی هنرمند پیش ازتاریخ، گزینه های خاصی را باید در نظر داشت از جمله ابعاد مکانی و زمانی منطقه ای که موردنظر از آنجا پدیدار شده، بستر محل کشف شئ و در کنار آن ها رابطه شئ با محیط زیست و سازندگان آن نیز بایستی کاملاً مورد توجه قرارگیرد.
تحلیل نمادشناسی نقوش سنگ مزارات اسلامی موزه شهر اهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع معاد در جهان بینی اسلامی، مسئله تدفین در اسلام، جایگاهی ویژه دارد. همین امر سبب شده است تا در گستره وسیعی از ایران، سنگ مزاراتی با علائم و نقش های گوناگون برجای بماند. شهر اهر دارای تعداد زیادی از سنگ-مزارات است و حیاط موزه این شهر، یکی از غنی ترین مجموعه های سنگ مزارات شمال غرب ایران، شناخته می شود. این سنگ مزارات، فاصله زمانی از دوره ایلخانی تا قاجار را دربرمی گیرند که هم زمان با گسترش شهرنشینی، از مکان های اصلی خود (گورستان های داخل شهر و همچنین روستاهای اطراف)، جابجا شده و به این موزه منتقل شده اند. در این پژوهش بنیادی تلاش می شود با روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به کمک مطالعات میدانی و اسناد و منابع کتابخانه ای، نقوش روی این سنگ مزارات با رویکرد نمادشناسی مورد مطالعه قرار گیرد. در پژوهش حاضر سعی شده است به یک سوال پاسخ داده شود: نقوش سنگ مزارات موزه اهر از لحاظ مضمون و نمادشناسی شامل چه مفاهیمی هستند؟ براساس این مطالعه، مشخص گردید که بیشتر نقوش موجود بر روی سنگ مزارات موزه اهر مربوط به دوره صفویه بوده که با انواع مختلفی از نقش-مایه های کتیبه ای، هندسی، محرابی، ابزارآلات جنگی و صحنه های روایی تزیین شده اند که شواهد مستقیمی از اعتقادات عصر خود را به نمایش می گذارند.
اندیشه نگاری های شاعرانه در آثار گرافیک «فرزاد ادیبی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه نگارهای شاعرانه در گرافیک، تحت تأثیر هنرمدرن در دوره فوتوریسم و به وسیله شاعرانی چون مارینتی حدود یکصدسال پیش شکل گرفت. مبانی فکری این شاعرانگی رهایی شاعران از قید و بند های محدود و دست و پا گیر، دستور زبانی بود. این شیوه بیانی در عالم طراحی گرافیک در نیمه دوم سده 1900 میلادی به گونه ای دیگر تداوم یافت. نمونه هایی از این شاعرانگی درآثار برخی از طراحان معاصر ایران دیده شده، یکی از این طراحان فرزاد ادیبی است. وی تاکنون آثار مختلفی را طراحی کرده که در اغلب آن ها به خصوص کارهای متأخر وی، جوششی شاعرانه و درون نهاد ی به تناسب موضوع، جلوه می کند، مسئله اصلی این پژوهش، چیستی گرافیک شاعرانه و چگونگی و چرائی شکل گیری این اندیشه نگاری ها درآثار گرافیک این طراح است. هدف این تحقیق، توصیف اندیشه نگاری های بصری فارسی در گرافیک ایرانی و پیوند عمیق گرافیک و ادبیات فاخر ایران است. رویکرد این پژوهش کیفی است که با تحلیل محتوی بصری آثار گرافیک فرزاد ادیبی، توصیف می شود. براساس یافته های این مقاله؛ اندیشه نگاری های شاعرانه، یعنی آثاری که ایده اولیه آن ها شعر یا جمله ادبی است. دو مشخصه شاعرانگی در گرافیک، بیان کنایی و سیالی و رهایی فرم است که در آثار ادیبی این موضوع به گونه ای در ساختار و درون مایه اثر رخ نمایی کرده است. اما چرایی شکل گیری این شاعرانگی در آثار وی به ترتیب اولویت، آشنایی با زبان مبدأ (شعر) و نیز زبان مقصد(گرافیک)؛ بیان بصری نو در گرافیک ایران؛ چیزی که ادیبی آن را آشنایی زدایی نامیده؛ علاقه خاص وی به شعر؛ جنس سفارش ها که با کار حرفه ای در مجله های ادبی همراه بود؛ موأنست با شاعران و نویسندگان، انباشت تجربه های بصری شاعرانه، جایگاه شعر و شاعرانگی در سپهر اندیشه ایرانی و در مواردی نیز براساس دغدغه های اجتماعی ایشان بوده است.
نمادینگی نقش ماکیان در منسوجات ساسانی از منظر آیکونولوژی اروین پانوفسکی (مورد مطالعاتی: خروس، مرغابی، طاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اروین پانوفسکی در بررسی تصویر، سه مرحله درنظر می گیرد: گام اول به توصیف آیکونوگرافیک/ پیش شمایل نگارانه مشهور است. در گام دوم یا تحلیل آیکونوگرافیک (آیکونوگرافی)/ شمایل گردانی، معنای مکنون در یک اثر محل توجه قرار می گیرد و سرانجام در گام سوم؛ یعنی آیکونولوژی، محقق با تفسیر آیکونوگرافیک یک نقش مایه، نسبت به کشف محتوای ذاتی آن اقدام می کند. با این رویکرد در مقاله پیش رو، پرسش آن است: از منظر آیکونولوژی اروین پانوفسکی، نقش ماکیان پرتکرار در منسوجات ساسانی چگونه تحلیل و تفسیر می شود؟ فرضیه آنکه، این نوع پرندگان به رغم بی بهرگی از جلوه های ترکیبی و غریب، بر مفاهیم فراتری دلالت می کنند که هم سو با شکوه و حشمت سلطنت ساسانی است. نتیجه به روش تحلیلی تاریخی، با استفاده از مطالعات اسنادی و گزینش سه قطعه پارچه به شیوه هدفمند نشان می دهد نقش ماکیان پر کثرت در پارچه های ساسانی به خروس، مرغابی و طاووس ارجاع می دهد. هر کدام از این نقوش با معانی قراردادی خاصی خویشاوندی دارد که به ترتیب در قالب نویدبخش روشنایی، آب های پاک و حیات مجدد قابل تعریف است. در بحث تفسیر ارزشهای نمادین نیز می توان مدعی بود هر سه مورد با مفهوم فرّه ایزدی، اقبال و نیک بختی سلطنتی، قرابت معنایی برقرار کرده و پایداری و فزونی آن را برای دارنده خود تمنّا می کنند.
خوشنویسان و علماء: بحث در باب تعامل آنها در دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ی تیموری، عصری طلایی در رواج و تکامل خوشنویسی ایرانی است؛ در این دوره با ابداع و رواج خط نستعلیق، خوشنویسان توانمندی پدیدار گشتند. خوشنویسان به عنوان یکی از اقشار مهم تعاملاتی با دیگر طبقات اجتماعی در عصر خودشان داشته اند. مسأله اصلی این مقاله، بررسی کیفیت و چگونگی روابط بین علما و خوشنویسان در دوره تیموری است. فرضیه مورد نظر پژوهشگر در انجام پژوهش این بود که در این دوره، به دلیل حمایت تیموریان از هنر خوشنویسی، این هنر در سطح جامعه نیز مورد توجه فرهیختگان واقع شد و از آنجایی که خوشنویسان به کتابت متون مذهبی می پرداختند، چنین به نظر رسید که روابط میان خوشنویسان و علما در این دوره در تعامل باشد. روش انجام پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای و اسناد صورت گرفت. پس از بررسی و تحلیل داده ها، فرضیه مورد نظر اثبات گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نمایان ساخت که در عصر تیموری، علمای شیعه و خوشنویسان در تعامل با یکدیگر به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی مشغول بوده اند، به گونه ای که اهمیت و فضیلت خط نزد علما از یکسو و توجه خوشنویسان به علوم مذهبی و عرفانی از دیگر سو پیوند محکمی بین آنان برقرار نمود.
تأکید بر یگانگی هویت محمد سیاهقلم و غیاث الدین نقاش با بررسی تطبیقی نگاره «جاودانه ها لیوهایچان و لی تیه گوآی» سیاهقلم و آثار چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
105 - 114
حوزههای تخصصی:
یکی از نگاره های منصوب به سیاهقلم دو کاهن چینی را با کیفیتی کاریکاتوری به تصویرکشیده است. نمونه های چینی مشابه از تصویر این کاهنان در عصر سفر غیاث الدین به چین، در پایتخت وجود داشته است. جمع بندی های یعقوب آژند در خصوص یگانگی هویت این دو نقاش ایرانی و شباهت واضح نگاره مذکور و نقاشی های چینی موجود در پایتخت این فرض را پیش می نهد، که این نگاره در بازدید غیاث الدین از کارگاه یا گنجینه دربار مینگ از روی آثار نقاشان چینی نظیر یان هویی و شنگ شی به تصویر کشیده شده است. ازاین رو پژوهش حاضر به روش تاریخی با بررسی داده های مرتبط با نگاره مذکور سیاهقلم و نمونه های چینی و تطبیق آنها به لحاظ ساختار، موضوع، زمان و مکان اجرای آنها به این سوالات پاسخ می دهد که اساساً موضوع نگاره مزبور چیست؟ الگوی نگارگر در تصویرگری این اثر چه بوده است؟ این نگاره در کدام منطقه از چین و در چه مقطعی بازنمایی شده است؟ پاسخ به این سوالات هدف پژوهش را که تأکید بر یگانگی هویت محمد سیاهقلم و غیاث الدین نقاش است، تأمین می کند. نتایج بررسی نشان می دهد که این نگاره یک نسخه کپی و یا یک اثر با ترکیب بندی جدید از نگارگر ایرانی با الهام از آثار مشابه چینی در دربار سلسله مینگ می باشد.
استحاله مفهوم سوبژکتیو «بازی» در هنرهای تعاملی با تکیه بر آراء گادامر (پیکره مطالعاتی: چیدمان تعاملی Onde-Pixel به اجرا درآمده در پاویلیون یونی کردیت میلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
13 - 22
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ حیات فلسفی هنر، برخی از فیلسوفان نظیر کانت ، شیلر و ویتگنشتاین از تمثیل «بازی» در تبیین دیدگاه های فلسفی و زیباشناسانه خود استفاده کرده اند؛ اما بیشتر این اندیشمندان بر جنبه سوبژکتیو و ناظر به سوژه تأکید دارند. دراین میان، گادامر کوشید تا جنبه مشارکت و درگیری دو طرفه در تجربه هنری در یک کل را، با بهره گیری از مفهوم «بازی» نشان دهد و از سوی دیگر منظر سوبژکتیو و شناخت شناسی مدرن را، در سپهر هنر بزداید. گادامر برای ملموس ساختن ویژگی های هستی-شناختی بازی نزد مخاطبان، شاخصه های یاد شده را در بستر هنرهای نمایشی مطرح کرده است. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی گسترش مفهوم بازی در هنرهای تعاملی، که در آن رابطه مخاطب و اثر، وارد مرز جدیدی از مشارکت می شود، شکل گرفته است. این تحقیق با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای درصدد است تا نظرات هرمنوتیکی گادامر درباره وجه «بازی مند» اثر هنری را بر بستر هنرهای تعاملی بگستراند؛ از این رو مفاهیم یاد شده را در چیدمان تعاملی Onde Pixel در نمایشگاه سال 2016 میلان، بررسی کرده و به این نتیجه دست یافت، آن چه از مفاهیم بازی در اثر هنری در آرای گادامر مشهود است، در بستر مفهومی هنر تعاملی نیز قابل تعمیم است.
تحولات ساختاری و تبیین دغدغه های اجتماعی ایران در نگارگری دهه های 80 و 90 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگری به عنوان بخشی از سنت تصویرگری ایران، همواره بیانگر ویژگی های فرهنگی، ارزش های اجتماعی و دغدغه های دوران خود بوده است. به همین منظور در این پژوهش محقق بر آن است تا با واکاوی مؤلفه های نگارگری در دوران حاضر از نظر ساختاری به تحلیل ویژگی بیانگری این هنر توسط نگارگران فعّال و استادان صاحبنام بپردازد. شیوه ی گردآوری داده ها در این پژوهشِ بنیادی(تجربی و نظری)، براساس مطالعه اسنادی، مرورِ منابع معتبر تاریخی و متکّی بریافته های میدانی به روش مصاحبه ی عمیق با تعدادی از سرآمدان این هنر طی د هه های1380و1390 هجری شمسی بوده است. ماهیت توصیفی- تحلیلی این پژوهش، پاسخگویی به این پرسش اساسی را در پی داشت که؛ مهم ترین وجه تمایز نگاره های معاصر(دهه های80 و90) نسبت به نمونه های مکاتب قدیم به لحاظ ساختار اجرایی چیست؟ و همچنین، رسالت نگارگران معاصر، در بیان دغدغه و ویژگی های فرهنگی- اجتماعی زمانه ی خود، چگونه در آثار آنان نمود یافته است؟ درنهایت، مهم ترین نتایج این پژوهش نشان داد که تفاوت چشمگیری در شخصیت پردازی، ساخت وساز بیشتر و رنگ آمیزیِ متنوع تر نسبت به گذشته را بیان داشته و تنوع در مضمون آثارِ نگارگرانِ دوره ی معاصر، نشان از نوعی تلفیق میان نگاه فرا واقع گرایانه با شیوه ی طبیعت گرایانه دارد. این در حالی است که برخی از نگارگران جوان و مستعد در دوران معاصر، موفّقیت چشمگیری به لحاظ انعکاس رویدادها و اتفاقات روز اجتماعی در این قاب تصویری از خود نشان داده و به نظر می رسد نگارگری معاصر ارتباط بیشتری را با مخاطب عام ایجاد کرده است.
ریخت شناسی صراحی های شیشه ای ایران در سده های 5 و 6 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
65 - 76
حوزههای تخصصی:
دوره سلجوقی یکی از مهم ترین دوران شکوفایی هنراسلامی سده های ۵ و۶ ه.ق ایران در خصوص هنر شیشه است که از آن جمله می توان به صراحی ها به عنوان یکی از پرکاربردترین ظروف شیشه ای اشاره کرد. مطالعه بر روی فرم و تزیینات این آثار شیشه ای می تواند رهیافتی در مطالعه هنر شیشه سلجوقی باشد. این پژوهش برآن است تا با بررسی فرم و ریخت صراحی ها از منظر ریخت شناسی که یکی از رویکردهای رایج معاصر در حوزه نقد ادبی و از زیر شاخه های ساختارگرایی است بپردازد. بدین منظور در جستجوی یافتن پاسخ این پرسش اساسی که "صراحی های شیشه ای سده های ۵ و۶ ه.ق ایران به لحاظ عناصر فرمی ثابت (مخزن و گردن) و متغیر (تزیینات) دارای چه ویژگی های بصری بوده اند" به جمع آوری نمونه ها، طبقه بندی و بررسی آن ها اقدام شده است. این پژوهش بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی شکل گرفته است. نتایج نشان می دهد که فرم مخزن در سه حالت کلی اشکی، شلجمی و گوشتکوبی ساخته شده و بیشترین حجم تزیینات را دارا می باشند. تزیینات این قسمت در دو بخش انتزاعی و شمایلی- انتزاعی قابل پیگیری است. فرم گردن نیز به صورت استوانه ای بلند و باریک ساخته شده که اغلب فاقد تزیینات بوده و شامل نوار افزوده و گاهی دارای لبه می باشد.
قرابت های سبک شناختی و ساختاریِ پرتره های سلطنتی و عامیانه در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
25 - 36
حوزههای تخصصی:
نقاشی قاجار دارای مضامین گوناگون و بدیعی است که بهترین نمود آن در مکتب «پیکرنگاری درباری» جای دارد. این پرتره های درباری، در یک تقسیم بندی کلی، مشتمل بر سه حالت ایستاده، نشسته و سواره اند. در این بین، تک چهره های نشسته به لحاظ ساختار فیزیکی و طرز ایستایی دارای مشخصاتی هستند که بعدتر در حوزه ی شمایل نگاری یا پیکرنگاری عامیانه جلوه گر می شوند. اما بازنمایی این چهره نگاره های سلطنتی در حیطه ی غیردرباری با پرسش هایی همراه است؛ از جمله اینکه قرابت های سبک شناختی و ساختاریِ پرتره های سلطنتی در تطبیق با نمونه های عامیانه ی قاجاری چیست؟ و دیگر آنکه نحوه ی نمایش وضع بدن و پیکربندی ها، به خصوص در حالت نشسته، تابع چه معیارهایی است؟ نتایج پژوهش حاضر که به روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی انجام گرفته مبیّن آن است که پیکرنگاری درباری و چهره پردازی عامیانه، با محوریت شاکله ی انسانی و توسّل به خیالی سازی و آرمان گرایی، در واقع نشان از استمرار یک سبک با دو موضوع متفاوت دارند. به طوری که پیکرهای ترسیم شده شخصیت پردازی شده و سوژه حضور خود را بر فضای کار تحمیل می کنند. در پرتره های عامیانه، طرز نشستن ها (عموماً دوزانو) با ویژگی هایی چون تشخّص، تفرّد و تمایز سوژه مشخص گشته و مؤلفه هایی چون بازوان ستبر، سینه ی فراخ و کمر باریک از ترکیب پیکرها حذف می شود و بدین وسیله وجهه ی شاهانه ی آثار تقلیل می یابد.
اثر هنری در مقام یک جور ساختار آگاهی:مقدمه ای پدیدارشناختی درباره چیستی امر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
13 - 22
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی در پدیدارشناسی استعلایی ادموند هوسرل،در همه دوره های تفکری که به او نسبت داده اند، بحث درباره بنیان یقینی دانش است. پژوهش حاضر تلاشی برای به کار بردن آنچه ادموند هوسرل از دانش یقینی افاده کرده بود به اعتبار امر هنری است. از آنجایی که هر بحثی درباره پدیدارشناسی استعلایی به یک معنا بحث درباره نحوه دادگی چیزها بعنوان هستی هایی بدنمند،برای سوبژکتیویته،و بیناسوبژکتیویته های به لحاظ بدنی موقعیت یافته در جهان است، هدف ما در این پژوهش مشخص کردن رابطه میان این دادگی بدنمند و موقعیت یابی بدنی با اثر هنری،و از این طریق ارائه فهمی پدیدارشناسانه از چیستی اثر هنری متناسب با پدیدارشناسی استعلایی ادموند هوسرل است. ما برای این کار از طریق گرد آوردن مجموعه ای از داده های ممکن در ادبیات فلسفی ادوند هوسرل،و برخی از مفسرانش، هدف خودمان را دنبال کرده ایم. در این راه، برای تبیین چیستی اثر هنری بعنوان محتوای یک جور رابطه پدیدارشناختی میان هنرمند و هستی مادی اثر هنری از روشی توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.براساس نتایج بدست آمده، اثر هنری یک جور حاضر سازی روی آوردی جهان در یک جور روی آورندگی هنرمندانه است.به طوری که هر اثر هنری یک جور حاضر سازی روی آوردی بدنمند جهان است آنطور که در تجربه روی آوردی هنرمند دیده شده است.این در مغایرت کامل با تئوری های بازنمایی قرار می گیرد.
تحلیل اکسپرسیون رنگ قرمز در هفت پیکر نظامی بر اساس عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی از کارکردهای رمزی و بیان استعاری بن مایه های آئین مهر و زرتشت در منظومه هفت پیکر، بهره های فراوان برده است. عبور بهرام از هفت گنبد، به رنگ های مختلف، در روزهای هفته، با تأکید بر سیارات مربوطه، به عنوان روایت مرکزی و از طرف دیگر، مشابهت آن با نردبان هفت پله ای در آیین مهر، نشان از شناخت و وفاداری نظامی به این آیین ها در آثارش دارد. این امر، بر تفسیر دلالت های معنایی و اکسپرسیون رنگ ها در آثارش، تأثیرگذار بوده است. مسأله این است که در گنبد چهارم، دلالت های معنایی و اکسپرسیون رنگ قرمز، نشان از اجتناب او از مفاهیم این آئین ها و نیز شناخت او از مفاهیم رنگ قرمز در جهان اسلام دارد. سؤال این است: با توجه به ارتباط گسترده ی هفت پیکر با مفاهیم آیین مهری، اکسپرسیون رنگ قرمز در این داستان، چگونه و براساس کدام اشارات صریح، با مفاهیم این رنگ در عرفان اسلامی مطابقت دارد؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی نشان می دهد، اکسپرسیون رنگ قرمز در هفت پیکر، نه بر اساس نجوم، آئین مهر و یا دین زرتشت، بلکه با تکیه بر مبانی عرفان اسلامی، در قالب کلیدواژگان خاصی که در این داستان، بر کسب خردمندی و لزوم عقلانیت تأکید می کنند، قابل تفسیر و تحلیل است. همچنین، حصول مرتبه فنا، به عنوان غایت انسان و تفاوت آن در آئین مهر نیز قابل توجه است.
مطالعه ی ارتباط مراسم یوغ با صحنه های سوگواری د ر نگاره های شاهنامه ی بزرگ ایلخانی براساس رویکرد نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی نگاره های شاهنامه ی بزرگ ایلخانی اغلب با تأکید بر متن اد بی شاهنامه صورت گرفته است. متنی که متعلق به گفتمان ایرانی و با محوریت زبانِ شعری است . ولی به نظر می رسد شاهنامه ی بزرگ که یک متن با محوریت زبانِ تصویری است به گفتمان ایلخانی تعلق د اشته باشد . بنابراین خوانشِ نگاره های شاهنامه ی بزرگ براساس سپهر نشانه ا ی «نگارگری ایلخانی»، شاید بتواند نتایج قابل توجهی را د ر اختیار قرار د هد . فرض بر این است که این سپهر نشانه ای، روایت های شاهنامه به عنوان «نه متن»را از د و طریق، وارد «متنِ» تصویریِ نگاره های خود کرد ه است؛ یا روایت را مستقیماً از فرهنگ ایرانی، ترجمه ی بینانشانه ای کرد ه و یا با عبورد اد نِ روایت از پالایه فرهنگ ترکی- مغولی، به ترجمه ی «بینافرهنگیِ» آن پرد اخته است. هد ف از این پژوهش، مطرح کرد ن ارتباط مراسم «یوغ» با نگاره های سوگواری شاهنامه ی بزرگ است. این پژوهش به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و با روش نشانه شناسی فرهنگی انجام شد ه است. اصلی ترین یافته ی پژوهش، آن است که وجود ِ د و گروهِ متمایزِ «افراد ِ حاملِ آلات موسیقیایی» و «افراد ِ زاری کنند ه» د ر یکی از چهار نگاره، احتمالِ ارتباط با د و بخش شاد و غمگینِ مراسم «یوغ» و وجود ِ تنها یک گروه «افراد زاری کنند ه» د ر سه نگاره ی د یگر، احتمالِ ارتباط با بخش غمگینِ مراسم یوغ را مطرح می سازد .
نقوش مهری و توپی های گچی ته آجری درتزئینات رباط شرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
بندکشی تزیینی در فاصله دو سر آجرها عموماً با ملاط گچ و قالب؛ جهت نقش اندازی بر روی آن از حدود قرن چهارم هجری انجام شده و به توپی های ته آجری، توپی های بند آجری، کوربند، بندکشی تراشیده در بندهای افقی، سوراخ گیری های تزیینی و نقوش مهری شناخته می شود. رباط شرف، یکی از بناهای شاخص دوره سلجوقی از لحاظ تزیینات آجری چنان است که از آن به موزه آجرکاری ایران یاد می شود. هدف تحقیق، تحلیل تنوع تزیینات گچی موسوم به مهرهای تزیینی یا توپی های ته آجری در فضاهای مختلف بنای مذکور است. پرسش پژوهش این است که اشکال نقوش توپی ته آجری در رباط شرف چیست و چگونه گسترش یافته اند؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد نقوش مهری رباط شرف، تنوعی چشمگیر دارد. تعداد هفده نقش در جاهای مختلف رباط شناسایی و مستند شد که از این میان یازده نقش هندسی و شش نقش، گیاهی است. نقوش هندسی بر پایه اشکال هندسی و برخی از نقش مایه های کهن ایران همچون چلیپا چهار و سه شاخه بوده و نقوش گیاهی تداوم نقوش گل نیلوفر و برگ کنگر دوره ساسانی است.
تأثیر مکتب نگارگری ترکمانان شیراز بر نگاره های نسخه نعمت نامه در هند (با رویکرد سپهر نشانه ای لوتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
99 - 108
حوزههای تخصصی:
از دی رباز دو تمدن بزرگ ایران و هند بارها در طول تاریخ، سنت های فرهنگی خود را باهم به اش تراک گ ذاشته اند. نگارگری یکی از مقوله های هنری است که در این بین دستخوش تغییرات و امتزاج در ساختار و محتوای فرهنگی شده است. این مقاله، ضمن بررسی نسخه نعمت نامه، کتاب دستور آشپزی در هند که توسط نگارگران ایرانی مصور شده است، به تأثیرات ویژگی های هنر نگارگری مکتب ترکمانان شیراز بر این نسخه می پردازد. مسئله ای که در این پژوهش مطرح می شود این است که: چگونه می توان تأثیر نظام نشانه ای نگارگری مکتب ترکمانان شیراز بر نگاره های نسخه نعمت نامه در هند را با رویکرد سپهر نشانه ای مورد خوانش قرار داد؟ هدف مقاله ی حاضر این است تا مسئله ی تأثیر نگارگری دوره ی تیموری در تقابل با نگارگری هند موردبررسی قرار گیرد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی لوتمان بوده و با استفاده از تطبیق هم زمانی ویژگی های نگاره های نعمت نامه و مکتب ترکمانان شیراز، به نشانه های تأثیرات ایران بر نگارگری هند اشاره کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که نسخه نعمت نامه باقی مانده از دوره سلطان غیاث الدین، بیانگر حضور نقاشان و نگارگران ایرانی مکتب شیراز در دربار شاه ماندو است. تأثیرات ویژگی های نگارگری ترکمانان و انواع سبک آشپزی ایرانی در تصویر گری نعمت نامه حضوری پررنگ دارند.
نقش رجوع به معیارها در ایده پردازی حُسن محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57 - 64
حوزههای تخصصی:
مشاهده و ادراک حسن که همان مشاهده غایتها و جلوه های کمال در بستر هر موضوع است، از جمله توانمندی های لازم در سیر ایده پردازی های هنرمندی است که با دیدگاه اسلامی اقدام به هنرآفرینی می کند. پیش از این «تفکر غایت نگر» به عنوان عامل مهم در رسیدن به این توانمندی معرفی شده است؛ اما اندیشیدن تدابیر لازم و طراحی راهکارهایی جهت ساماندهی تفکر هنرمند برای رسیدن به ایده پردازی حسن محور، بدون آگاهی از چگونگی غایت نگر شدن تفکر امکانپذیر نیست. با نظر به مبانی معرفت شناسی اسلامی، عقل کلی نیروی تشخیص حسن از سوء است لذا پژوهش حاضر که از نوع تحقیق بنیادی است با هدف تکمیل بسترهای علمی لازم در حسن محور شدن ایده پردازی هنرمند بر مولفه تعقل متمرکز شده و با بهره مندی از مبانی قرآنی و همچنین آراء علامه طباطبایی با روشهای توصیفی-تحلیلی و استدلالی نحوه سازو کار آن را در غایت نگر و حسن بین شدن تفکر هنرمند مورد پژوهش قرار می دهد. بررسی ها نشان می دهد اساسا حسن محور شدن ایده-های هنرمند مستلزم همراهی تفکر با تعقل است. تعقل هنرمند به معنای رجوع او به معیارهای حق و ارزیابی گزاره ها بر مبنای این معیارهاست و هر گونه تدبیری برای ارتقاء ایده هنرمند به سمت حسن محور شدن ناظر به اصلاح معیارها خواهد بود که حداقل در سه مرحله باید مورد توجه باشد.