فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
35 - 46
حوزههای تخصصی:
کلام و تصویر دو عامل مهم برای ایجاد ارتباط هستند. در خوشنویسی انتقال پیام از طریق تصاویر و کلمات، دارای ساختار تجسمی است. حضور اصول و قواعد در کنار زیبایی و توجه به کیفیت های بصری، این خط را از نظر بصری و ساختار زیباشناختی ممتاز نموده است. آثار میرعماد درمیان خوشنویسان دوره صفوی، نمایش اوج تکامل این خط پس از گذشت چند قرن می باشد. این مقاله با گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی به روش توصیفی، تحلیلی به مقایسه کیفی گزیده ای از آثار میرعماد و امیرخانی پرداخته، تلاش دارد تا ارتباطات عینی و ادراکی در دو شیوه صفوی و معاصر را بررسی نماید. پرسش های قابل طرح عبارتند از این که؛ چه نیازی به ایجاد ارتباطات ظاهری و پنهانی در خط نستعلیق وجود دارد، نقش دانش بصری در ادراک این ارتباطات و اساسا وجوه افتراق و تفاضل میان نمونه آثار مشابه ارایه شده دو هنرمند چیست. نتیجه بررسی ها حکایت از حساسیت بیشتر هنرمند صفوی بر ارتباطات عینی و ادراکی عناصر بصری نسبت به هنرمند معاصر دارد چنانکه درک این ارتباطات علاوه بر لزوم شناخت اصول و قواعد خط، نیازمند شناخت روابط میان عناصر تجسمی و کیفیت های بصری موجود در آثار خوشنویسی خط نستعلیق می باشد.
پارچه بافی سیسیل در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
75 - 82
حوزههای تخصصی:
در سال212 هجری قمری/837 میلادی، سیسیل توسط اغلبیون مسلمان فتح گردید و به امارتی نیمه مستقل تبدیل شد. تاریخ سیسیل از زمان فتح مسلمانان تا فروپاشی آنان و آغاز تسلط نورمان ها به سه دوره تقسیم می شود: دوره اغلبیدی، فاطمی و کلبی. با ورود مسلمانان به سیسیل، صنایع آن رو به توسعه نهاد و از جمله پارچه بافی رونق گرفت. کارگاه های پارچه بافی با الگوبرداری از منسوجات اسلامی احداث گردید و در نتیجه اعراب مهاجم توانستند صنعت پارچه بافی پیشرفته ای را در آنجا پایه گذاری کنند. پژوهش حاضر بر این اصل شکل گرفته است که منسوجات سیسیل در دوره اسلامی از منسوجات فاطمیون مصر تاثیر پذیرفته است. لذا از طریق بررسی تاریخی و مقایسه نقوش منسوجات با موضوع مشترک، پارچه های این دو منطقه بررسی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده حضور بافندگان مسلمان در کارگاه های پارچه بافی سیسیل و نیز تجارت پارچه نقش مهمی در انتقال نقوش پارچه های فاطمیون به سیسیل داشته است. در این زمان نقوش اسلامی و خط نوشته های عربی در تزئین منسوجات به کار می رفت. تداوم نقوش منسوجات فاطمی، مخصوصا خط نوشته، از شیوه های متداول بافندگان مسلمانان بوده است که حتی بعد از حاکمیت نورمان ها در سیسیل ادامه می یابد و میزان زیادی از این منسوجات به کشورهای مسیحی غربی صادر می شود.
بررسی تطبیقی نقش مایه فرشته در سنگ قبور آرامگاه ارامنه و تخت فولاد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
83 - 92
حوزههای تخصصی:
تاثیر متقابل هنر مسیحیت و هنر دوران اسلامی در ایران، با گسیل ارامنه جلفای قدیم به جلفای نو در اصفهان در دوران صفویه رنگ و بویی تازه به خود گرفت و یکی از نمود ها و تجلی این اثرگذاری های متقابل، حجاری بر روی سنگ قبور می باشد. از جمله تصاویر مشترک منقوش در دو قبرستان تخت فولاد و ارامنه اصفهان ، نقش مایه فرشته است. در این پژوهش سعی شده تا علاوه بر برداشت اسنادی، با تصویر برداری میدانی تقریبا 50 سنگ قبر دارای نقش فرشته، به روش توصیفی- تحلیلی، شناخت و معناشناسی این نقش مایه، امکان پذیر و وجوه تشابه و تفارق آن در دو گورستان بررسی گردد. نقشمایه فرشته در تخت فولاد )علاوه بر ناثیر پذیری از هنر ایران باستان و دوران اسلامی(، بیشتر متاثر از دوران رنسانس بوده ولی تصاویر فرشته در قبرستان ارامنه بیشتر متاثر از هنر بیزانس بوده است. علی رغم مشترکاتی همچون جنسیت، تعداد بالها و... در به تصویر کشیدن نقش مایه فرشته در دو قبرستان، نمودی واضح مبنی بر تاثیر ارامنه بر هنرمندان حجار تخت فولاد مشاهده نگردید. ولی نقوش اسلیمی و ختایی در همنشینی با نقش مایه فرشته را می توان از نمود های تاثیر متقابل فرهنگ ایرانی-اسلامی و ارامنه- مسیحی در نظر گرفت.
تاثیر فناوری تدوین فیلم بر زیبایی شناسی تدوین (با تمرکز بر: تاثیر فناوری تدوین دیجیتالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله معلوم کردن تاثیراتی است که تحولات تاریخی فنآوری های تدوین بر زیبایی شناسی این هنر داشته است.رویکرد مقاله عمدتا متوجه نتایج مقایسه تاثیر فنآوری تدوین بر ساختار گروهی از فیلم های بلند داستانی هالیوود است که در" دوره گذار" از تدوین انالوگ به تدوین دیجیتال (دهه های 1980 و 1990) با دو فناوری متفاوت تدوین شده اند.مقاله با روش های تحقیق اسنادی و کتابخانه ای ، درحیطه های زیر به تبیین موضوع می پردازد:1. معرفی عواملی که بیشترین تاثیر را طی تاریخ تدوین بر زیبایی شناسی تدوین داشته اند .2. بررسی ساختارهای فنی - زیبایی شناسی تدوین که متاثرازفناوری تدوین بوده اند.3. مقایسه ساختار تدوینی گروهی از فیلم های هالیوودی "دوره گذار" که برخی با فناوری انالوگ وبرخی دیگر با فناوری دیجیتالی تدوین شده اند . مقاله به این نتیجه می رسد:تحول فناوری های تدوین ، در دوره های تاریخی معینی ، مجموعه ای تاثیر اشکار بر زیبایی شناسی تدوین داشته است. اختراع نخستین ماشین الکترومکانیکی تدوین (موویولا) در دهه۱۹۲۰ واختراع سامانه تدوین غیرخطی دیجیتالی برای تدوین فیلم و ویدئو در دهه ۱۹۹۰ - به عنوان نقاط عطف تاریخی در تحول فناوری های تدوین - نمونه هایی ازتاثیر فناوری های این هنر بر زیبایی شناسی آن هستند.
ژرفای موسیقایی باله پرستش بهار نسخه ۱۹۴۷ اثر ایگور استراوینسکی با تاکید بر عنصر ریتم درشماره تمرینی ۱ تا ۵۵(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر عنصر ریتم و برخی ظرایف اجرایی باله پرستش بهار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این بررسی با مطالعه تطبیقی رسالات و کتب مربوطه و پارتیتور اثر و نیز با استفاده از تجربیات چندین ساله نگارنده در زمینه رهبری ارکستر، خصوصاً تجربه تمرینات این قطعه با ارکسترهای مختلف انجام پذیرفته است. تمرکز اصلی این مقاله بر یافتن عوامل موثر در پیچیدگی های ریتمیک این باله با استناد به شواهد موجود است و در این راستا پارتیتور اثر به عنوان نزدیک ترین منبع به ذهن آهنگساز مورد استفاده قرار گرفته است. به منظور درک عمیق تر ریتم در کنار تحلیل و بررسی موردی عنصر یاد شده در بخش هایی از این اثر، بطور ضمنی به برخی ابعاد شخصیتی و هنری استراوینسکی بعنوان آهنگساز- که بر نگاه وی به عنصر ریتم موثر است - پرداخته و به صورت دقیق تر تاثیر آن در باله پرستش بهار نسخه ۱۹۴۷ مورد بررسی قرار می گیرد. در این مقاله سعی شده تا تصویری قابل درک از نحوه برخورد با محتوای اثر از زاویه ای معین ارائه گردد و با توجه به پیچیدگی های فراوان اثر نکات مطرح شده در این راستا تنها بخش بسیار کوچکی از مطالعه پارتیتور را شامل می شود که برای نزدیک شدن به اجرایی صحیح از این باله ضروری است.
مطالعه ای سازشناختی بر تغییر تناسب ساختار عود ( بربط) درتصاویر دوره ساسانی، ایلخانی-تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روشی تطبیقی و رویکرد رَوندپژوهانه، روند تغییر شکل و تناسبات درونی ساز عود و تناسب آن با ابعاد نوازنده را در نمونه هایی از دوره ساسانی، ایلخانی- تیموری و صفوی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. هدف از این پژوهش آن است که اولا ببینیم ساختار این ساز بر اساس مستندات مکتوب و تصویری موجود در دوره ای هزار ساله روند تغییرات پیوسته ای داشته است یا خیر و همچنین در مقایسه با تناسبات بدن نوازنده، در عین اینکه تناسبات در ترسیم تصویر ها بررسی شده و محک می خورد، می توان دید که ثبات تناسبات بدن نوازنده در درون هر دوره و همچنین در مقایسه با دوره های تاریخی دیگر چگونه است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل 32 نمونه از تصاویر سازدار منقش به عود و نوازنده آن است که در چهار گروه معرفی و بررسی شده اند. ترسیم سازها در نمونه های مختلف از تناسبات متفاوتی تبعیت کرده است بطوریکه عمدتا درگذار زمان، با افزایش نسبت عرض کاسه به طول آن مواجهیم. ترسیم سازها در گروه ساسانی به نمونه های امروزی و نسبت مذکور در رساله کنزالتحف نزدیکتر است اما تا دوره صفوی به مرور زمان با کاهش نمونه های مشابه با سازهای امروزی روبرو هستیم.
تحلیل و بررسی نقش رویکرد احساس گرا در طراحی تایپ فیس فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
115 - 124
حوزههای تخصصی:
تایپفیس ها ابزاری کاربردی و فراگیر هستند. کارکرد اصلی تایپفیس ارتقای خوانش و بهبود روند انتقال اطلاعات است. ظهور سیستم فونت سربی و دیجیتال سبب ایجاد شکاف عمیقی میان زیبایی شناسی حروف فارسی در خوشنویسی کلاسیک و تایپفیس مدرن فارسی شده است. با این وجود حقیقت غیرقابل انکار این است که حتی جنبه های زیباشناسانه تایپفیس مدرن فارسی نیز باید الهام گرفته از هویت نوشتاری خط فارسی باشد تا همسویی بیشتری با زیبایی شناختی مخاطب ایرانی داشته باشد. طراحی احساس گرا با تأمین نیاز احساسی خوانندگان، تجربه بصری مطلوب تری از خواندن را برای آنها فراهم می سازد. در این مقاله تحلیل مختصری از نقش دوطرفه خط و احساس و تاثیر آن بر طراحی قلم فارسی ارائه شده و همچنین به ارزش های بصری نستعلیق و نسخ ایرانی و کارکرد آن در طراحی تایپفیس فارسی پرداخته می شود. بعلاوه نقش میانجی تایپفیس در خلق ارتباط احساسی مثبت میان متن و خواننده بصورت جزئی تر مورد مطالعه قرار می گیرد. و سرانجام با بررسی شباهت های ساختاری عناصر بصری که تداعی گر احساسات مثبت در طبیعت هستند و با بهره گیری از ارزش های ساختاری و بصری مثبت در خط نستعلیق، تجربه مطلوب تری از خوانش متون معاصر فارسی منطبق بر هویت خوانندگان ایرانی ارائه کنیم.
مقایسه انگاره های شهریاری در چند نگاره از شاهنامه عمادالکتاب از منظر رودلف آرنهایم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
31 - 40
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه گشتالت، در لحظه مشاهده هر نوع تصویر توسط مخاطب، ترکیب آن در ذهن؛ به سوی ساده ترین و آشناترین ساختار ممکن، سوق پیدا می کند. در این رخداد، اصل هم گونی، مشتمل بر مشابهت اندازه، رنگ، شکل، جای گیری و جهتمندی فضایی، عمده ترین نقش را دارد اما بنا به نظر رودلف آرنهایم، برقراری مشابهت به تنهایی منجر به خوانش درست تصویر نمی شود. او پیش شرط دیگری را تحت عنوان تمایزیابی مطرح می کند و مدعی می شود تشابه در حضور تفاوت، معنی پیدا می کند. برای آزمون این منظر، مقاله پیش رو به دنبال این پرسش است: «مطابق با اصل تمایزیابی رودلف آرنهایم، شباهت بسیار انگاره های شهریاری در تصاویر شاهنامه عمادالکتاب، چگونه ارزیابی می شود؟» به این منظور، شش تصویر از نسخه عمادالکتاب، به شیوه تطبیقی تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات اسنادی مورد مداقه قرار گرفت. نتیجه بررسی ها نشان داد در این تصاویر به دلیل جایگزینی معنی به عوض مصداق؛ تشابه بر تفاوت پیشی دارد پس تمایزیابی به اختلال دچار می شود. درحقیقت چون نقاش این نسخه، پادشاهان را متعهد به زیبایی شناسی فتحعلی شاهی و عاری از ویژگی های شخصی به تصویر درمی آورد؛ مفهوم شهریاری به عوض فردیت هر پادشاه می نشیند. گویی همه حاکمان اساطیری این متن ادبی در قالب شخصیت واحدی تحت عنوان فرمانروا تعریف می شوند به گونه ای که برقراری تمایز میان آنها به سادگی ممکن نیست.
بررسی تطبیقی نمایشنامه شاه لیر ویلیام شکسپیر و شاه لیرادوارد باند با تکیه بر نقش خشونت در شخصیت های ادوارد باند از دیدگاه روانکاوانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به مقایسه ی تطبیقی نمایشنامه شاه لیر شکسپیر و شاه لیر ادوارد باند با تکیه بر خشونت به عنوان عامل شکل گیری نمایشنامه های باند، پرداخته می شود. از نگاه رفتار گرایان، شخصیت فرد محصول کنش و واکنش متقابل میان دو دسته عوامل ارثی و محیطی است؛ خشونت و اخلاق نادرست و ریشه آن در کودکی و نمود آن در اخلاق کودک به بلوغ رسیده، مسئله مهمی است که با پرسش های زیادی روبه روست. هدف از این مقاله، شناخت و واکاوی خشونت وانواع آن در جوامع انسانی و بررسی نقش خشونت در آفرینش شخصیت های باند در نمایشنامه شاه لیر با دیدگاهی روانکاوانه است و با توجه به این که باز آفرینی و اقتباس حوزه ای است که در عصر حاضر بسیار مورد توجه قرار می گیرد، به انگیزه ی باند برای باز آفرینی شاه لیری دیگر می پردازیم .رویکرد روانکاوانه ی باند در خلق شخصیت های نمایشنامه شاه لیر است که مقایسه ی آن را با شاه لیر شکسپیر مهم می کند؛ از این جهت که خشونت موجود در شخصیت های شاه لیر شکسپیر به خصوص دختران شاه لیر، دارای دلیل و منشا روانی مشخص شده ای در نمایشنامه نیست، باند با دریافت این خلا، دست به پرورش و باز آفرینی شخصیت ها می زند.
خوانشی بر نقاشی های دیواری حمام مهدی قلی بیگ مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
39 - 52
حوزههای تخصصی:
حمام شاه مشهد عصر صفوی بواسطه دیوارنگاره هایش قابل تامل است. هدف، مطالعه بصری و مضمونی نقاشی های سربینه حمام و نمود عناصر اجتماعی بر آنست و دنبال پاسخ در چیستی شکل و محتوای آثار نقاشی ها ،بازخورد فضای فکری حاکم بر جامعه دوران قاجار می باشد. رویکرد تحقیق کیفی و روش، توصیفی-تحلیلی است. پس از توصیف معماری بنا،موضوع و محتوای نقاشی های سربینه ، از نظر جامعه شناسی مورد واکاوی و مطالعه قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی ،با عکاسی میدانی انجام شده است. یافته ها در دو بخش قابل طرح اند: اول محتوای نقاشی های سربینه در شش حیطه طبقه بندی شده اند، کتیبه های مذهبی، صحنه های اسطوره ای، داستان های ادبی و عاشقانه، زندگی عامیانه مردم، پهلوانان و ورود مدرنیسم. دوم، عصر قاجار کشاکش میان سنت و تجدد را به نمایش می گذارد. هنرمندان در کنار نقاشی هایی که ماحصل ورود دنیای مدرن به ایران است، عناصر فرهنگی غربی در پوشش انسان ها چون کراوات و زنان سرلخت؛ عناصر سنتی از مضامین پهلوانی و صحنه های عاشقانه تا پوشش سنتی را تصویر کرده اند. علیرغم سنگینی کفه ی ذوق درباری، اما هنرمند بن مایه های فرهنگی خود را داشته. نقاشی های سربینه حمام، نوع نگاه اجتماعی هنرمندان به محیط بوده و توانسته نماینده وضع جامعه و دغدغه مردم آن روزگار را در قالب نقاشی نمایان کند.
به کارگیری مولفه های طراحی ترغیبی در ساختار محصولات آموزشی کودکان (مطالعه موردی: آموزش نگهداری گیاهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
113 - 125
حوزههای تخصصی:
طراحی اشیا می تواند افراد را به انجام فعالیتی ترغیب نماید. در دوران کودکی، محیط نقش مهمی را در انگیزه فعالیت و یادگیری حین فعالیت ایفا می کند. امروزه به دلیل تغییر شیوه و محل زندگی کودکان در فضاهای شهری، امکان تجربه طبیعت به ندرت برایشان فراهم است. از سوی دیگر نگهداری از گیاهان، فعالیتی است که در حیطه مسئولیتهای بزرگسالان گنجانده شده است. در این پژوهش نحوه یادگیری پرورش گیاهان با استفاده از اصول طراحی ترغیبی برای کودکان مورد مطالعه قرار گرفته است. در این راستا مدرسه پیش دبستانی مفید در منطقه ستارخان تهران به مدت هشت ماه مورد مطالعه موردی قرار گرفت. روش شناسی مورد استفاده در این پژوهش از نوع کاربردی– کیفی می باشد. بر پایه متد هشت گامه مطرح شده توسط فاگ، معیارهای اصلی طراحی استخراج و پس از بررسی های انجام شده بر اساس ارزش گذاری پارامترها، بسته ای بازی گون برای ترغیب کودکان پیش دبستانی به پرورش گیاهان ارائه گردید. پس از ارزیابی های صورت گرفته از سوی ده کارشناس آموزشی و سه کارشناس کشاورزی و آزمون های انجام شده با چهل و شش دانش آموز، نتایج معنادار نشان داد که استفاده از اصول طراحی ترغیبی و انضمام عناصر بازی گون، میزان علاقمندی و مهارت یادگیری کودکان در پرورش گیاهان را افزایش می دهد.
مطالعه نقوش سفال و منسوجات دوره سامانی و آلبویه در تطبیق با هنر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
73 - 82
حوزههای تخصصی:
هم زمانی تاریخی حکومت سامانی و آل بویه، نوزایی فرهنگی و هنری عمده ای را سبب شد. در این دوران، سامانیان و آلبویه در آثار هنری خود از هنر ساسانی تأثیر پذیرفتند، لکن تأثیرات آن ها از جهاتی با یکدیگر متفاوت است. هدف پژوهش حاضر مطالعه شباهت ها و بیان علل تفاوت ها در تأثیر پذیری هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی است. از آنجا که هنر دوره سامانی و آل بویه در تحولات هنر دوره های بعدی سهم بسزایی دارند، شناخت خصوصیات هنری حاکم بر این دوره ها در مطالعه تاریخ هنر ایران امری ضروری است. لذا در راستای اهداف پژوهش، به این پرسش اساسی پرداخته شد که دلیل اصلی تأثیرپذیری متفاوت هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی چیست؟ در این راستا، شاخص ترین هنر هر دوره، یعنی سفالگری سامانی و منسوجات آل بویه با یکدیگر و نیز با نمونه های هنر ساسانی به روش ترکیبیِ تاریخی و توصیفی و با رویکرد تطبیقی مطالعه شدند. نتایج حاکی از آن است که تأثیرپذیری هنر سامانی از هنر سغدی-ساسانی و هنر آل بویه از هنر عرب-ساسانی، یکی از دلایلی است که تأثیرپذیری متفاوت این دو دوره را از هنر ساسانی منجر شده است. در عین حال تلاش این دو حکومت برای کسب مشروعیت ملی نزد توده مردم، عامل اصلی بروز تفاوت در تأثیرپذیری آن ها از هنر ساسانی است.
فیزیوگنومی یا چهره شناسی و انعکاس آن در نقاشی و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
93 - 102
حوزههای تخصصی:
فیزیوگنومی شیوه ای است که با مشاهده ظاهر و خصوصیات چهره، شخصیت و ویژگی های شخص را بیان می کند. نشانه های درونی را می توان به وسیله فیزیوگنومی از حالت و ویژگی های چهره شناخت. هدف مقاله بررسی ارتباط فیزیوگنومی و ظهور آن در نقاشی و ادبیات است. برای رسیدن به این منظور به تبیین نظری فیزیوگنومی، نویسندگان ادبی و هنرمندان این حوزه پرداخته شده است. بسیاری چهره شناسی را یک نوع از علوم همچون ستاره شناسی می دانند، همانطور که ستاره شناس می تواند سرنوشت دنیا و افراد را از روی ستاره ها پیش بینی نماید؛ چهره شناس نیز می تواند از روی فرم، حالت و خطوط چهره به شخصیت فرد دست یابد. در دوران رنسانس، فیزیوگنومی با ستاره بینی ترکیب شده و با آثار دلاپورتا(فیزیوگنومی انسانی) پیچیده تر و در ادبیات پزشکی ظاهر شده بود. از نتایج تحقیق این است که فیزیوگنومی را باید علم میان رشته ای آمیخته از ریاضیات، هندسه، فلسفه، ستاره شناسی، طالع بینی و هنردانست و به آن نگاه کرد. بیشتر نقاشانی که در این حیطه فعالیت داشتند شیوه کاریکاتور را به کار می بردند که در واقع ریشه در فیزیوگنومی داشت؛ بنابراین کاربرد مفهومی اصطلاح کاریکاتور فیزیوگنومیک برای آن مناسب تر به نظر می رسد. روش تحقیق مقاله توصیفی است.
واکاوی بنیان های ادبی و فلسفی در اپراهای واگنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مطالعه جستاری درباره بنیان های ادبی و فلسفی اپراهای واگنر است. اهمیتِ پرداختن به موضوع این مطالعه در این است که اپراهای واگنر شاخص ترین آثار موسیقاییِ وی اند. برای دست یابی به چرایی و چگونگی بهره گیری واگنر از عناصر گوناگون موسیقایی، ناگزیر به مطالعه مواردی هستیم که شالوده های اندیشگی این هنرمند را شکل داده اند. در این مطالعه از الگوهای هم زمانی و درزمانی در زندگی موسیقایی واگنر استفاده شده است. در این الگوها ادبیات و فلسفه از اهم مواردی هستند که به طور خاص در کنار موارد فراوان دیگر، همچون سیاست و مذهب نوعِ نگرش و پایه های جهان بینیِ واگنر را بنیان نهاده اند. همچنین، از این رهگذار است که می توان ابداعات بی بدیل موسیقایی او را نظیر خلق و استفاده از لایت موتیف، خطوط آوازی، هارمونی بدیع، تنوع ارکستراسیون، و حتی اندیشه و ساخت تالار مخصوص برای اجرای اپراهای سترگش را بیشتر درک کرد و دریافت که وی برای رسیدن به آرمان های ذهنی و نمایش دغدغه های فلسفی و زیباشناسانه خویش چگونه به ساختار شکنی در اغلب عناصر موسیقی اپرایی دست زده است. بدون شک، در این راه نقش افراد مهمی همچون شوپنهاور و نیچه در فلسفه، هاینه در ادبیات، و یوهان سباستیان باخ و بتهوون در حوزه موسیقی را نمی توان نادیده انگاشت.
اثر نمایشی از دریچه علوم اعصاب: رابطه اثر و مخاطب بر اساس یافته های آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مولفه های عاطفی-هیجانی و محتوای شناختی موجود در آثار نمایشی بخشی از تحقیقات علوم اعصاب را در قالب یک حوزه میان-رشته ای نوین تشکیل می دهد. حوزه فوق تحت مجموعه ای با عنوان علوم اعصاب هنر به مطالعه ی همبستگی بین فعالیت مغز و کارکردهای ذهن (یا شناخت) هنگام مواجهه ی مخاطب با هنرهای نمایشی می پردازد و علاوه بر کمک به خالق اثر جهت چینش بهینه ی عوامل و تاثیرگذاری هدفمند بر گروه مخاطبین، پژوهشگر علوم اعصاب را در کشف سازوکار مرتبط با پردازش محرک های عاطفی و شناختی پیچیده توسط مغز یاری می کند. از آنجا که ادراک محرک های حسی بیش از آنکه تحت کنترل آگاهی فرد باشد بطور ناخودآگاه یا نیمه آگاه بر جلب توجه و ثبت اطلاعات در حافظه تاثیرگذار است، لذا استفاده از روش-های معتبر عصب شناختی جهت بررسی مستقیم ارزش عاطفی محرک برای مخاطب -به جای بررسی غیرمستقیم، نظیر مصاحبه و اخذ پرسشنامه- و ثبت تاثیر محرک بر سیستم عصبی خودکار مخاطب فارغ از اراده و آگاهی وی اهمیت دارد. در این مقاله، به عنوان نخستین کار از گروه نویسندگان، مقدمه ای بر روش های عصب شناختی رایج جهت سنجش هیجانات مخاطب و کارکردهای شناختی وی نسبت به آثار نمایشی بیان می شود تا زمینه پژوهش آتی در حوزه تحلیل کارکرد مغز مخاطبین هنگام مشاهده اثر، با هدف ارتقاء کیفی هنر نمایش و تاثیرگذاری آن در جامعه فراهم آید.
پژوهشی در نقش پردازی گلیم قشقایی فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
55 - 68
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ابتدا ویژگی های نقش پردازی گلیم مورد بررسی قرار گرفته و سپس نقوش، دسته بندی و تحلیل شده اند. سؤالی که در این پژوهش مطرح است، چگونه قدمت برخی نگاره های گلیم قشقایی فارس از «سپیده دم تاریخ» بس فراتر رفته، تا به امروز جاویدان مانده ؟ هدف از گرد آوری این نقوش شناسایی گنجینه گرانبها و کاربردشان در هنر امروز است که در فرهنگ و هنر ایرانی حائز اهمیت می باشد و باعث زنده نگه داشتن این نقوش دیرین سال می شود. از یافته های مهم پژوهش نمادهایی هستند که حضوری دیرینه در پهنه ی فرهنگ کهن مردمان اولیه و حاضر را دارند و هنوز در کنار جنبه های تصویری و زیباشناختی، جنبه های کاربردی خویش را از دست نداده و استمراری ملموس در زندگی روزمره مردم دارند. نگارنده برای رسیدن به نتیجه مطلوب از روش استقرایی و توصیف و ارزیابی و تحلیل یافته ها و داده های منابع بهره گرفته و در پروسه کار نیز از امعان نظر به تعلیل و تحلیل منابع و پروسه نقد علمی یافته ها بازنمانده است. نتایج حاکی از آنست که نقوش و اشکال هندسی، متقارن، انتزاعی بهمراه مفاهیم نمادین، آیینی اعتقادی، مذهبی و اسطوره ای در متن و زمینه گلیم و همچنین در سفالگری، فلز کاری، طبیعت، نقش برجسته ها، معماری منبع الهام بافنده بوده که از طریق ذهنی بافی تجلی یافته است.
تصویر، ایماژ (پی انگاره) و ادراک بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویرسازی دارای ویژگی بصری و ساده ترین راه انگاشتن است که فرایند دیداری نمودن تصورات را به کار میبندد. ایماژ همچون رسانه ای است که تأثیر و فرایند بازنمایی توانش های عاطفی را بر الگوهای دیداری و فرهنگی تصویرپردازی می کند؛ شاید بهترین و کوتاه ترین تعریف برای ایماژ جهان نگری تصویری و ذهنی است. در این مقاله آنجا که مقصود از ایماژ چیزی فراتر از تصویر محض است، برابرنهاده ی «پی انگاره» انتخاب شده است. براساس داده های تجربی کنش ما در تصور مشابه کنش ما در دیدن چیزها، شامل تصاویر است؛ اما، پرسش این است که، کدام وجه از پی انگاره در تفسیر ناظران در طول تاریخ تغییر می کند و توسط رسانه های خود انتقال می یابد؟ و چه نسبتی میان پی انگاره دریافت شده و حقیقت وجود دارد؟ این مقاله با طرح پژوهشی معناشناختی با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی درباره ی محتوای دیداری مرتبط با تصویر و با شرح بسیاری از واقعیت های برجسته و کلی در کنش های هنری درباره ی بازنمودهای تصویری در پی پاسخ به پرسش های فوق است؛ تحلیل نتایج نشان می دهد که طبیعت بصری محتوای پی انگاره ها از کیفیتی پویا برخوردار است و این کیفیت، ماهیت ذهن ما را آشکار می کند، هم چنانکه چهارچوب و عینیت اثر حاکی از مضمون پویا است که هریک از شیوه های نگریستن متفاوت به جهان است.
تحلیلی بر آیین قربانی میترا و نمادهای آن بر اساس آثار هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
51 - 60
حوزههای تخصصی:
قربانی، یکی از معروف ترین مناسک دینی و مذهبی در طول تاریخ است؛ که در اکثر ادیان، به شکلی برگزار می گردد. مناسک قربانی، اعمالی است که انسان با یک سلسله اعمال، هدایایی به پیشگاه خدایان تقدیم می نماید. قربانی گاو، به دست میترا، مهم ترین نکته در آئین میترا است. این صحنه، در تمام عبادتگاه های کشف شده آیین میترا تکرار می شود. قربانی گاو، برای حاصلخیز نمودن زمین، برای اولین بار در تاریخ بشر در مکتب میترا متداول شد و بعدها به ادیان دیگر کشیده شد. پیروزی خیر، موضوع اساسی غالب نقش های مهری است. اصولاً در کشتن گاو، مساله آفرینش است، یعنی مرگ و رستاخیز؛ موضوعی که همه ساله تجدید می شود. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی است که هدف آن تجزیه و تحلیل فلسفه قربانی در آئین میترا که با توجه به آثار هنری به جای مانده در سرزمینهای اروپایی است . و نتیجه می گیرد که نقوش برجسته در صحنه های قربانی میترا بیانگر مفاهیم نجومی ، تجسم کیهان ، نجات و رستگاری انسان و برکت و تداوم حیات می باشد که همه و همه ناشی از تاملی عمیق بر پیچیدگیهای ارتباط میان تمام موجودات است.
مطالعه تطبیقی-توصیفی نگاره های کتاب آرایی کلیمیان ایران در عصر صفویه با نمونه های مکتب اصفهان در سده 11 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
91 - 102
حوزههای تخصصی:
همزمان با تشکیل تمدن ایرانی حضور ادیان مختلف آسمانی بخشی از ساختار اجتماعی هر دوره از این سرزمین را شامل شده است. از این رو از دیرباز کلیمیان ایران نیز ، قسمتی از فرهنگ این سرزمین را شکل داده اند. در این میان نوع نگاه و نحوه برخورد حکومت مرکزی صفویان با هنر و فرهنگ مذاهب، بویژه کلیمیان، قابل تامل و بررسی است که بیش از هرچیز به فضای حاکم بر اصفهان در سده 11 ه.ق برمی گردد. همچنین نوع خاصی از فرهنگ زبانی و هنری کلیمیان شکل می گیرد که به فارسیهود مشهور است. هنر فارسیهود برگرفته از کتاب آرایی این اقلیت دینی در ایران می باشد. از ادبیات خاص کلیمیان ایران در آن دوران، نوع ویژه ای از کتاب آرایی فارسیهود متشکل از زبان عبری و نگارگری این عصر شکل گرفته، که خاص این دوران است. این پژوهش برمبنای روش شناسی خود از نظر هدف، از نوع بنیادی، از نظر روش، تطبیقی- تحلیلی و موردکاوی به دنبال یافت داده های مناسب بوده برای تطبیق نمونه های فارسیهود با نگارگری مکتب اصفهان بوده و از انواع روش های مقایسه ای در تجزیه و تحلیل نگاره ها برای یافت قرابت مکتب اصفهان و به خصوص آثار معین مصور، نگارگر سده یازدهم با نمونه های فارسیهود استفاده نموده است.
معرفی ویژگی های ساختاری تذهیب مکتب هرات براساس شاهنامه بایسنقری
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
57 - 67
حوزههای تخصصی:
شاهنامه بایسنقری یکی از زیباترین و منحصربفردترین نسخ موجود در موزه های ایران از عهد تیموری است که علیرغم مطالعات بسیاری که بر روی آن صورت گرفته، هنوز هم از جهات بسیاری قابل پژوهش می باشد. علاوه بر 22 نگاره ای که در این شاهنامه مصور شده است، تذهیب های آن نیز به شکل بسیار زیبایی خود نمایی می کند، ولی تاکنون تحلیل جامعی بر روی آن ها صورت نگرفته است. لذا این مقاله، معرفی ویژگی های ساختاری تذهیب مکتب هرات(دوره تیموری- بایسنقری) را هدف بنیادی خود قرار داد. ماهیت این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی جمع آوری، در مواردی نیز متکی به روش میدانی، مشاهده مستقیم و مصاحبه بود. در نهایت تحلیل داده ها براساس شکل، رنگ، ترکیب بندی، و ساختار کلی تذهیب های نسخه شاهنامه بایسنقری انجام شده و نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن بود که تذهیب های مکتب هرات بیشتر در قالب هندسی و با طرح اسلیمی و ختایی در دو زمینه کاملاً جدا از هم نقش شده و اسلیمی ها دارای اهمیت بیشتر و ختایی ها از حضور کمرنگ تری برخوردار بوده اند و هر دو در یک زمینه تک رنگ خودنمایی می کنند، و این در حالی است که کل صفحات نسخه از نظم و هماهنگی خاصی پیروی نموده اند.