ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
۷۶۱.

نگرشی بر ژرفانمایی (پرسپکتیو) در نگارگری ایرانی برپایه آرای ابن هیثم در المناظر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی سنتی ایران (نگارگری) ژرفانمایی (پرسپکتیو) ابن هیثم دانش مناظرومرایا (نورشناسی)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۶۰
ژرفانمایی در نسخه نگاره های ایرانی با آنچه امروز از پرسپکتیو دانسته می شود، بسیار متفاوت است. در نگارگری، پیکره های دورتر را هم اندازه پیکره های نزدیک تر، اما بالاتر از آن ها بازنموده اند. پژوهشگران این شیوه را در عبارتِ «بالاتر یعنی دورتر» خلاصه کردند. گمان می رود چنین عبارتی، گوناگونی ژرفای صحنه ها و مفاهیم در پس آن ها را بیان نمی کند، زیرا پذیرفتنی نیست هنری چندصدساله که در خدمت بازگفت دیداری روایات ادبی متفاوت بوده است، یکی از مهم ترین ارکان صحنه پردازی (ژرفا) را چنین ساده انگارانه بازنموده باشد. براین پایه، پرسش های جستار حاضر برمی آید: مبانی شکل گیری ژرفانمایی بالاوپایین چیست؟ آیا بربنیان این مبانی می توان گوناگونی ژرفانمایی را چندان که ایرانیان قدیم درمی یافتند، بازفهمید؟ رسالات مناظرومرایای کهن (المناظر ابن هیثم)، درک مفهوم ژرفا در نگاه ایرانیان و تبیین شیوه های بازنمایی آن را ممکن می سازد. براین بنیان، شش گونه ژرفانمایی در نقاشی ایرانی شناختنی است که هریک از جهتِ عمق صحنه ها، کاربرد و مفهوم با یکدیگر تفاوت دارد: انبوه نگاری؛ انجمن نگاری؛ بوستان نگاری؛ صحرانگاری؛ ژرفانمایی با لایه های میانجی؛ و ژرفانمایی های ساختمانی. پژوهش درپیِ فهم تاریخی اثر می کوشد دریافت مخاطب امروز را به فهم بیننده سده های پیشین نزدیک گرداند و چارچوب های نادیده نگارگری ایرانی را بازنمایاند. ازاین رو، پژوهشی بنیادین با رویکردی تاریخی است که اصول المناظر را به شیوه توصیف بازمی خواند و ژرفانمایی نگاره ها را با توصیف تحلیل و نیز سنجش چارچوب های علمی و هنری (تطبیق هم زمان) تبیین می کند.
۷۶۲.

نقش عکاسی و بیگانه سازی در هنر زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی در هنر زمینی هنر زمینی بیگانه سازی ساختار شکنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۲۱۴
در هنر زمینی عکس ها تنها شاهدان آثار بوده و به اندازه ی آن ها اهمیت می یابند. هدف از نگارش این مقاله پرداختن به نقش عکس در آثار هنرمندان هنر زمینی و اثبات اهمیت آشنایی زدایی و بیگانه سازی در ذات این شاخه ی هنری است. پرسشی که مطرح می شود این است که عکس و بیگانه سازی درهنر زمینی چه نقشی داشته اند؟ از یافته های این پژوهش می توان به مواردی چون: بزرگی آثار، میرا بودن آنها، اجرای آثار در فضای خارج از گالری ها و قرار گرفتن آن ها در محیط طبیعی اشاره کرد. همچنین نتیجه ای که از آثار مطروحه حاصل می شود: اهمیت "نقش عکس" به منظور بقای اثر و "ضرورت ساختار شکنی به منظور بیگانه سازی" با روش هایی چون شکل گیری ابهام در معنی اثر، از میان بردن عادت های دیداری، تغییر در اندازه ی آثار، اجرای اثر هنری خارج از گالری، دگرگون کردن ماده ی اثر هنری و ادغام آن در محیط، و ... می باشد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مقاله: توصیفی- تحلیلی و شیوه ی گردآوری منابع مورد نظر نیز کتابخانه ای می باشد.
۷۶۳.

تحلیل نشانه شناسی پوسترهای فرهنگی به مثابه متن در آغاز دهه 80(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوسترهای فرهنگی نظام نشانه ای نوشتاری نظام نشانه ای تصویری پیرس سوسور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۳۶
نشانه شناسی پوستر به مثابه متن، یک فرصت تحلیلی برای ورود به جهان متن تجسمی است تا به واسطه دلالت های متنی آن، قدرت کشف و شناسایی مفاهیم موجود متنی ایجاد گردد. پوسترهای فرهنگی، یکی از مقوله های گرافیک با استفاده از نشانه های تصویری و نوشتاری ارتباط میان مخاطب و اثر را شکل داده، اما با میدان بیشتری برای نمایش تخیل ورزی مواجه و از این نظر متمایز اند. این آثار در آغاز دهه 80، چون نقطه عطفی از لحاظ کمّی وکیفی تفاوت های عمده ای نسبت به گذشته داشته است. هدف مقاله پیش رو این است که با تحلیل، تاویل و شناخت و بررسی میان نشانه ای نشانه های تصویری و نوشتاری پوسترهای فرهنگی در آغاز دهه80، به گرایش های حاکم بر آثار پی ببرد. گفته پردازان، دال های (نشانه های تصویری و نوشتاری) گفته خود را به شکل هوشمندانه ای درهم تنیده که علاوه بر دلالت معنایی در نظام نشانه ای خاص خود، هم زمان در نظام های نشانه ای دیگر نیز ایفای نقش کنند تا دریافت معنا برای گفته خوان به تعویق بیفتد. نشانه شناسی کلاسیک (پرس و سوسور)، دلالت های معنایی دال واحد در نظام پیچیده یک متن تجسمی را با توجه به نظام های نوشتاری و تصویری رمزگشایی خواهد کرد. در نتیجه گفته پردازان، گرایش هایی چون کمینه گرایی، وجه تصویرسازانه، غیاب عکس و تغزلی برخورد کردن با گفته، اهمیت دانستن پردازش در ذهن مخاطب و غیره را در گفته خود منعکس کرده اند.
۷۶۴.

اثربخشی مداخلات طراحی کاربرگرا در طراحی محصولات (طراحی بسته بندی نگهدارنده دارو برای سالمندان با استفاده از مهندسی کانسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بسته بندی نگهدارنده دارو طراحی کاربرمحور برنامه های سلامت تلفن همراه مهندسی کانسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۹
امروزه هر فرد در زندگی، نیازهای خود را دخیل کرده و محصولات را براساس سلایق خود انتخاب می کند. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش، طراحی بسته بندی نگهدارنده دارو با استفاده از مهندسی کانسی است. از اهداف دیگر این پژوهش، بررسی تاثیر طراحی کاربرمحور مانند برنامه های سلامت تلفن همراه و وضعیت توسعه آن ها است. طبق روند مهندسی کانسی، ابتدا تمامی محصولات حتی به صورت ایده جمع آوری شدند و در نهایت چهار محصول انتخاب شد. برای ارزیابی این محصولات، پرسش نامه ای به روش افتراق معنایی توسط 24 واژه انتخابی از 75 واژه کانسی به دست آمده؛ تدوین و توسط 21 نفر از اعضا (خانم ) کانون سالمندان سرای محله شهرک غرب به صورت داوطلبانه تکمیل شد. یافته های حاصل از تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارSPSS ، کمک شایانی در دستیابی به معیارهای موردنظرکرد. این معیارها می تواند باعث طراحی محصولی مطابق با خواسته کاربران شود. معیارهای طراحی تعریف شده شامل: طراحی فرمی ساده، جنس های متفاوت پلاستیکی برای بدنه و درب محصول، باز شدن درب نگهدارنده دارو از پایین به بالا و قابلیت جدا شدن محفظه های نگهدارنده دارو از بدنه محصول است. همچنین با توجه به نیاز کاربران به محصولی ساده و کاربردی، برنامه های سلامت محور می توانند به طراحی محصولات مرتبط با این مسائل کمک بسیاری نمایند.
۷۶۵.

نقش رنگ سیاه و سفید در طراحی لباس فیلم مبتنی بر نشانه شناسی رولان بارت ( مطالعه موردی: 2 فیلم سینمایی آناکارنینا و بانوی زیبای من)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام پوشاک سیاه و سفید رولان بارت طراحی لباس فیلم آنا کارنینا بانوی زیبای من

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۳۴۳
نظام پوشاک که به عنوان یکی از عناصر نشانه ای توسط یکی از مهم ترین نظریه پردازان دانش نشانه شناسی رولان بارت (1980-1915) مطرح شد، رویکردی به اهمیت اجزای لباس در نشان دادن حالات و روحیات انسان هاست. این نظام به عنوان زبان تصویری در بیان شخصیت پردازی به ویژه در آثار سینمایی دارای کارکردی ویژه است. در این پژوهش، دو فیلم سینمایی با عناوین: آناکارنیناو بانوی زیبای من، با هدف بیان نقش نظام پوشاک به عنوان عنصر نشانه ای از منظر رولان بارت، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این تحقیق با توجه به نقش و اهمیت رنگ در شخصیت پردازی لباس آثار سینمایی؛ سعی داشته به تاثیر گذاری رنگ لباس بازیگران در بیان احساسات و تضاد شخصیتی آنان بپردازد. هدف پژوهش، صرفاً بررسی 2عنصر سیاه و سفید است که بیانگر تضاد شخصیتی کامل هستند و نوع ژانر و یا اهداف دیگری در انتخاب فیلم ها دخیل نبوده است. نتایج به دست آمده نشانگر آنست که سیاهی و سفیدی، نقش قابل توجهی در بیان احساس و رفتار بازیگران داشته و همسو با متن داستان و بازی بازیگران قرار گرفته است. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است.
۷۶۶.

مطالعه تطبیقی عکس های مردم نگارانه آنتوان سوریوگین و نصراله کسرائیان از منظر پسااستعماری

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی تصویری مدرنیته شرق شناسی بومی گرایی اگزوتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۵۱۶
پیوند تنگاتنگ میان عکاسی با علم انسان شناسی و فرآیند مدرنیته، امری انکارناپذیر است. دوربین عکاسی درعصر پوزیتیویست قرن نوزدهم ظهور کرد. عصری که در آن انسان شناسان در پی نظریه تطورگرایی و ظهور قدرت های استعماری، برای ثبت عینی و واقع گرایانه مردمان جوامع شرقی، نیاز به ابزاری مناسب داشتند. با ورود زودهنگام دوربین عکاسی به ایران، آنتوان خان سوریوگین در زمان قاجار و نصراله کسرائیان در دوران پس از انقلاب اسلامی به مستندنگاری از مردم پرداختند. با مطالعه تطبیقی عکس های مردم نگارانه این دو عکاس، با رویکردی انسان شناسانه و از دو منظر متفاوت، گفتمان شرق شناسی و بومی گرایی، این پرسش مطرح گردید که این گفتمان ها چگونه در آثار این عکاسان بازنمایی می شوند. برای پاسخ به این پرسش، از روش توصیفی و تحلیل تطبیقی بهره گرفته ودریافتیم که هر دو عکاس در روند ثبت تصویر دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند که در تقابل با فرهنگ اروپایی که در نگاه بیرونی خودش نسبت به پدیده ها داشت، مطرح می شوند. ما این نگاه را تحت عنوان اگزوتیسم می شناسیم.  بدین معنا که ما با افزودن ایسم به آخر این واژه،  آن را از حوزه گفتار عادی جدا و به حیطه ی گفتمانی انتقال می دهیم و ادعا می کنیم که اگزوتیسم نه یک مفهوم،  بلکه یک جریان فرهنگی و نوعی شیوه نگاه هست که گفتمان هایی را به همراه دارد.
۷۶۷.

بازخوانی مکان و فضای نمایش ایرانی در منتخبی از نگارگری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمایش ایرانی فضای نمایش مکان نمایش نگارگری رویکرد بازتاب معماری و دراماتورژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۲۳۰
بازخوانی به عنوان برابر نهاده ای برای دراماتورژی، یکی از ابعاد فرایندی جامع برای به روزرسانی سنت هاست. نمایش به عنوان هنری اجتماعی در گفتگو با جامعه است، بنابراین هم شکل دهنده ایده ها در جامعه و هم بازتاب دهنده ویژگی های جامعه است. با وجود آنکه جنبه های نمایشی ادبیات و فرهنگ ایرانی هنوز پتانسیل های بسیاری برای به روزرسانی دارد، منابع و مدارک اندکی برای بازخوانی نمایش ایرانی وجود دارد. اما نگارگری ایرانی حاوی اطلاعات ارزشمندی از صور خیال هنرمند ایرانی و بازتاب دهنده اطلاعات بسیاری از جمله معماری، نمایش و جامعه است. این مقاله که پژوهشی بین رشته ای در معماری، نمایش و نگارگری است، با روش تاریخی-تحلیلی به کمک رویکرد بازتاب در جامعه شناسی هنر، در تلاش برای بازخوانی مکان نمایش ایرانی در نگارگری ایرانی است. نتایج گویای آن است که نگارگران در انتخاب موضوع و شیوه بیانی متاثر از بسیاری نکات مهم نمایشی از جمله نحو مکان های مکث و تامل در شهر و منظرفرهنگی برای برپایی انواع نمایش، خرده نمایش و خلق مکان های همگرای اجتماعی بوده اند. بنابراین می توان بازتابی از انواع نمایش ها و عناصر نمایشی از جمله انواع صحنه های میدانی، قابی و تخت گاهی را در آنها مشاهده کرد.
۷۶۸.

پژوهشی بر برندسازی استراتژیک شهری، مطالعه میزان اثربخشی و طرح هویت بصری آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی استراتژیک شهری هویت بصری شهری استراتژی های برندسازی تصویر شهر دیزاین هویت بصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۱۵
امروزه نهادهای دولتی و شهری در تلاشند تا شهرها را با تدوین راهبردهایی، به مقاصدی برای زندگی، اشتغال، تفریح، تحصیل و یا سرمایه گذاری بدل کنند. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، مطالعه برندسازی استراتژیک شهری، ارتباط آن با هویت بصری شهری و تعیین میزان اثرگذاری آن و پاسخ به این پرسش است که آیا برنامه های اجرایی در جهت پیاده سازی استراتژی های هویت ساز، می توانند بر جلب نظر و منافع اقتصادی برای شهرها اثرگذار باشند؟ در این پژوهش، مفاهیم کلیدی و استراتژی های متداول برای تبدیل تصویر یک شهر به عنوان برندی شناخته شده و میزان اهمیت و اثربخشی طرح های اجراشده برجسته، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. پژوهش بینا رشته ای حاضر، از منظر روش شناسی، توصیفی-تحلیلی، بر اساس هدف، نظری-کاربردی و ماحصل مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج مطالعات انجام گرفته، نشان گر توجهی فزاینده حول موضوع مذکور است که در راستای تحقق آن، از راهبرد هایی مانند میزبانی رویدادهای بزرگ، کاربرد فضاهای مجازی و طراحی سازه های نمادین استفاده گردیده، و دیزاین هویت بصری نیز برای اعطای خصایص تصویری به چنین راهبردهایی به کار گرفته شده است. این مطالعات با این حال که نمایان گر نتایجی متفاوت از تحلیل راهبردهای اتخاذ شده بوده است، نشان می دهد که تدوین و اجرای طرحی همه جانبه ، یقیناً نتایجی اثرگذار را در پی خواهد داشت.
۷۶۹.

تقابل سکون / حرکت در سینمای عباس کیارستمی بر مبنای نظریه زیبایی شناسی سکون لورا مالوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لورا مالوی عباس کیارستمی سکون حرکت نگاه خیره لاکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۲۵۵
لورا مالوی به عنوان منتقد روش سینمای کلاسیک هالیوود در بازنمایی تصویر زن، لحظه توقف زمان در فیلم و ثابت شدن تصویر سینمایی را بسیار مهم می داند. او در کتاب مرگ ۲۴ بار در ثانیه: سکون و تصویر متحرک به تحلیل حضور همزمان و متناقض سکون و حرکت در سینما می پردازد. سینمای عباس کیارستمی مطالعه موردی مالوی در این زمینه است و از آن به عنوان سینمای عدم قطعیت یاد می کند. در این پژوهش به این مسأله پرداخته شده است که مالوی چگونه سینمای کیارستمی را به عنوان سینمای تأخیر و سکون معرفی می کند، در حالی که استفاده از نماهایی از اتومبیلِ در حال حرکت ویژگی سبک شناختی سینمای کیارستمی است. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی است و رویکرد اصلی نیز تحلیل روان کاوانه بر مبنای نظریات ژاک لاکان است. نقد روانکاوانه لاکانی تحلیل روش های متجلی شدن امیال ناخودآگاه شخصیت یا نویسنده نیست بلکه تحلیل خود متن و رابطه متن باخواننده است. در تحلیل تقابل سکون و حرکت در آثار کیارستمی ، مفاهیم تکرار و بازگشت و تأثیر آنها بر خاطره تماشاگر و همچنین نگاه خیره دوربین بررسی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگاه دوربین کیارستمی در داخل اتومبیل حس اقامت گزیدن در حرکت و در نتیجه حضور چندوجهی در فضا و زمان را به بیننده منتقل می کند.
۷۷۰.

نخل بندی؛ نمونه ای از صحنه آرایی در حوزه فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صحنه پردازی صحنه آرایی نخل بندی نخل بندان شبه نمایش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۹۳
هنر، بخش جدانشدنی از زندگی آدمی درگذر زمان است که از دیرباز در همه ابعاد زندگی اش نمودی آشکار داشته است. یکی از شاخص ترین وجوه آن، آراستن مجالس، محافل و انجام تزیینات مکان برگزاری مراسم بوده. این تزیینات گاه برای مجالس آیینی و دینی، گاه برای شادباش و سرگرمی و زمانی نیز برای عزا انجام می گیرد. با توجه به اشارات موجود در اسناد مکتوب، این نوع از مجلس آرایی ها درگذشته نیز کاربرد داشته و هر بخشی از آن تحت عنوان خاصی به اصناف مختلف و اساتید گوناگون مربوط می شده است. بر اساس مستندات موجود و با توجه به نزدیک تر شدن مرزهای هنر نسبت به هم می توان گفت که در برخی از این مراسم ها و مجالس، جلوه هایی از هنرهای نمایشی نیز متجلی بوده که به تعبیر امروزی، این نوع آرایش ها نقش صحنه آرایی را برای آن نمایش ایفا می کرده است. هدف این مقاله از یک سو آشنایی با موضوع نخل بندی و از سوی دیگر مرزبندی میان دو مفهوم نخل بندی و نخل گردانی است. نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند تا با بررسی متون کهن و با روش توصیفی – تحلیلی، به شرح و چگونگی یکی از این شیوه های مجلس آرایی، در حوزه فرهنگ ایران بپردازند که با عنوان «نخل بندی» شناخته می شده است. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، چگونگی اجرای نخل بندی متأثر از زمان، مکان، طبقه اجتماعی و... بوده است.  
۷۷۱.

بررسی زمینه های رویکرد آنتروپومورفیک در نگارگری ایرانی

کلیدواژه‌ها: آنتروپومورفیسم نگارگری ایرانی ادبیات دین اسطوره انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۴۵۲
نتروپومورفیسم، یا «انسان گونه انگاری» و یا «انساندیسی»، یکی از شاخه های انسان شناسی است، که در خصوص تشخّص  بخشی انسانی به غیر انسان، اعم از دیگر جانداران یا اشیاء بحث می کند. این پژوهش با هدف دست یابی به الگویی ساختارمند در تبیین رویکرد آنتروپومورفیک در نظام زیبایی شناختی نگارگری ایرانی تدوین شده و با بررسی گزیده ای از نسخ مصوّر برجای  مانده از تاریخ نگارگری ایران پس از اسلام، به روش تاریخی، توصیفی و تحلیلی، به گردآوری و تحلیل داده ها به روش مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی پرداخته و در مجموع با دسته بندی نمودهای آنتروپومورفیک در قالب های گوناگون، به تبیین سازوکارهای آنتروپومورفیستی در نگارگری ایرانی پرداخته و به طرح پرسش: «آنتروپومورفیسم در آثار نگارگری ایرانی با چه زمینه ها و کیفیاتی نمود می باید؟» پرداخته است. در راستای پاسخ به این پرسش، و با مطالعه نسخه های متعدد نگارگری و آراء اندیشمندان و نیز مطالعه آثار ادبی و نسخه های خطّی مصوّر ایران پس از اسلام، به این نتیجه منتهی شده که نگارگری ایرانی با بهره مندی از پیشینه اساطیری و نیز دیدگاه شرقی مبتنی بر وحدت انسان و طبیعت با تکیه بر مضامین ادبی و حکمی به عنوان تجلی گاه آنتروپومورفیسم شناخته می شود. پژوهش حاضر، از نوع بنیادی بوده و با بررسی پژوهش های پیشین در حیطه روانشناسی، اسطوره  شناسی، جامعه شناسی مذهبی و تاریخ نگارگری تنظیم شده است. 
۷۷۲.

چالش تجربه زیبائی شناختی در بستر سوبژکتیویته دکارتی

کلیدواژه‌ها: زیباشناسی تجربه زیباشناختی سوبژکتیویسم اومانیسم دکارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۴۴۴
سوبژکتیویته منتج از کوجیتوی دکارت، بر بستر رخدادهای متنوعی از جمله هنر اومانیستی رنسانس شکل گرفت، این تحول اندیشه ای بدیع و نگرشی شامل عرصه های مختلف فلسفی است. ازمنظر دکارت زیبایی سوبژکتیو است و هر چیزی که سلیقه یا حساسیت ذهنی ما را ارضاء کند، زیبا است؛ این رویکرد پس از دکارت نیز  تداوم می یابد و با محوریت یابی ذوق در پنداشت امرزیبا، در آرای متفکرانی همچون: برک، هیوم وکانت بارور می گردد. در این پژوهش با تکیه برماهیت سوبژکتیو تجربه زیباشناسی، بر ساحت انفسی تجربه تاکید می گردد واز این طریق بحث     را ازچالش های حاکم بر داوری زیبا شناختی، که عمدتا مبتنی بر لحاظ عناصر عینی و ابژکتیو در قضاوت زیباشناختی است، متوجه ساحت انفسی تجربه و درنهایت محوریت فرد در صدور این داوری ها گرداند. پرسش اصلی این پژوهش در راستای چالشی است که بر ماهیت سوبژکتیویته بر بستر زیبایی شناسی رخ می دهد؛ اینکه چگونه سوبژکتیویته دکارت در دوران معاصر مورد نقد  واقع شده است، نقدهایی که منجر به تغیرات مهمی در تفکر و هنر گردیده است. چالش سوبژکتیویته دکارت، زمینه را برای چالش بزررگ سوبژکتیویته در عصر حاضر و محوریت یابی فرد به جای انسان کلی، فراهم می گرداند. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی است که درآن نگارنده به روش مطالعه اسنادی اطلاعات را گردآوری کرده است.
۷۷۳.

بررسی جامعه شناسانه نمایشنامه چهارصندوق نوشته بهرام بیضایی با تکیه بر آرای لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیضایی لوسین گلدمن جامعه شناسی چهار صندوق ساختارگرایی تکوینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۴۸
از نظر لوسین گلدمن، فرد نویسنده عناصر خلاقیتش را از زمانه خویش و جامعه ای که در آن زندگی می کند، می گیرد. در جامعه افرادی استثنایی حضور دارند که علاوه بر توانایی ذاتی هنری ، آگاهی شان هم نسبت به جهان بینی طبقه اجتماعی خودشان به حداکثر میزان ممکن است. اگر این افراد به توانایی بیان بدیع مسائل طبقاتی دست پیدا کنند، می توانند آثاری بیافرینند که بیانگر جهان بینی طبقه اجتماعی خودشان باشد. آنچه باعث برجستگی نوابغ می شود، توانایی آنها در بیان ارزش های جهان شمول جامعه انسانی است. بهرام بیضایی نیز هنرمندی ست که نگاهی جامعه شناسانه و پرسشگر دارد. او هم، عناصر تعیین کننده کارش را از جامعه ای که در آن زندگی می کند، می گیرد و با استفاده از ذوق هنری ای که دارد، آثاری ماندگار خلق می کند. در این راه، دانش او از میهنش، به غنای آثارش افزوده است. در این مقاله، نمایشنامه چهار صندوق، نوشته بهرام بیضایی با هدف دست یابی به شناختی بهتر از جامعه و گروه های اجتماعی دوران نگارش نمایشنامه و با استفاده از رویکرد جامعه شناسی هنر و نظریه ساختار گرایی تکوینی لوسین گلدمن که شامل دو مرحله دریافت و تبیین است، مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل این نمایشنامه، نشان داد که چگونه ساختار اجتماعی جامعه ایران نیز می تواند تاثیر خود را بر اثر هنری بگذارد.
۷۷۴.

تحلیل قطعه «هفت خوان» اثر بهزاد رنجبران با تمرکز بر نحوه ایجاد وحدت و تنوع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزاد رنجبران هفت خوان رستم شاهنامه فردوسی بسط و گسترش وحدت تنوع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۸۹
این پژوهش به روش تحلیلی، به بررسی تکنیک هایی که مؤید وحدت و تنوع در قطعه «هفت خوانِ» رنجبران است، می پردازد. به عنوان هدف کلی، تکنیک های بسط و گسترش رنجبران در طول اثر مطالعه می شود که برای دست یابی به این مهم، فرم اثر، ساختارهای هارمونی و شیوه های بسط و گسترش موتیوی مورد بررسی قرار می گیرد. فرم اثر منطبق بر فرم های رایج کلاسیک نیست اما دارای اشتراک هایی با فرم سونات است. پایبندی به ساختارهای هارمونی همچون تریادها و به طور کلی ترایکوردها، آکوردهای چهارصدایی، پلی کوردها، انبوهه و شبه انبوهه ها و همچنین تسلسل آنها، باعث ایجاد وحدت و تنوعِ هارمونیک و ملودیک در طول اثر شده است. این اثر دارای یک موتیو سه نتی بر اساس نت های سی-لادیز-سی است که نقشی کلیدی در پیوند بین اجزای شکل دهنده فرم اثر دارد. این فیگور در طول اثر به شکل های متنوع ظاهر می شود و دگرگونی های آن بر اساس تغییرات ریتمیک دسته بندی شده است. هسته تماتیک دارای چهار جزء است؛ به طوری که جزء اول تا سوم به صورت حرکت برودری تحتانی و فوقانی ظاهر و سپس جزء چهارم به آن اضافه می شود. این مقاله نشان می دهد که چگونه موتیو چهار جزئی، از طرفی برای ایجاد وحدت، بارها تکرار و از طرف دیگر همزمان با تکرارها، دچار دگرگونی های مختلف می شود.
۷۷۵.

مقایسه فیلم با هنرهای سنّتی؛ نقدی فلسفی بر سنّت گرایی از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت گرایان هنر قدسی نمادپردازی سینما مثال افلاطونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۰
این مقاله به دنبال سنجش دیدگاه سنّت گرایی درباره هنرهای مدرن دارای شخصیت ها و ماجراهای زمانی-مکانی است. مسئله تحقیق اینست که نگرش سنّت گرایی درباره هنرهای مدرن، تا چه میزان از منظر حکمت متعالیه – که مورد تأیید سنّت گرایان است – قابل تصدیق است؟ بدین منظور ابتدا راهبرد نمادپردازی را از منظر سنّت گرایان تبیین می کند که به تناظر صورت های هنری با حقایق ازلی در عالَم مثل تکیه دارد و در نتیجه فرامکان و کلّی گراست. نویسنده با نقل اقوالی از بزرگان سنّت گرایی، تشریح می کند که جزئی سازی در شخصیت ها و ماجراها نمی تواند در این دیدگاه مشروع باشد. وی در انتها به سراغ هستی شناسی حقایق عالَم مثُل از منظر فلسفه اسلامی رفته و با تکیه بر «نحوه وجود کلّی ها» از دیدگاه حکمت متعالیه، به وجود سِعی آن ها در افراد جزئی متکثّر اشاره کرده است. او بر این اساس نتیجه می گیرد که صور متشخّص زمانی – مکانی هم می توانند ارجاع به حقیقت ربّ النّوع خویش در عالَم مثال افلاطونی داشته باشند و در نتیجه لازم نیست حتماً ارجاع مستقیم به وجود اعلای مثُل صورت بگیرد تا قدسیت هنر تأمین شود. بدین ترتیب مقاله به این جمع بندی می رسد که سینما (و رمان) هم با وجود ربط به شخصیت های جزئی و ماجراهای زمانی – مکانی، ظرفیت تحقّق هنر قدسی را دارا هستند.  
۷۷۶.

نسبت سنجی تاریخی خلاقیت مدرن با آثار هنرمندان معاصر ایران (مطالعه ی موردی آثار فرح اصولی، کوروش شیشه گران، محسن وزیری مقدم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ هنر خلاقیت مدرن سنت فرهنگی طراحی رسانه ی هنری کارماده ی هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۳۳۸
تاریخ هنر، عاملی الهام بخش و انگیزه آفرین و موضوعی بنیادی در مطالعات پیرامون اصالت و خلاقیت هنری است. مقایسه ی مستندات تاریخ هنری با نحوه ی کار هنرمندان، دارای مباحث متنوع است؛ مانند توجه به سنت های تصویری گذشته برای ارائه ی اثر خلاق، اهمیت طراحی و رنگ نسبت به یکدیگر و رویکردهای نو به متریال و رسانه های هنری. هدف این پژوهش بررسی آثار هنرمندان، فرح اصولی در همسازنمودن کیفیت های تازه ی فرمی با سنت های بصری نگارگری ایرانی در مجموعه ی فضیلت زخمی، کوروش شیشه گران در ارائه ی بیان نو از خط در مجموعه آثار خط خطی ها و محسن وزیری مقدم با ارائه ی نگاهی تازه نسبت به مواد کار و رسانه ی هنری در مجموعه نقاشی های شنی می باشند. روش این تحقیق، کیفی و با رویکرد توصیفی -  تحلیلی است. این پژوهش در ابتدا نگاهی به پیشینه ی تاریخی مباحث فوق داشته و سپس به تشریح مجموعه های مورد بررسی هنرمندان می پردازد. مطابق با داده های حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت، هنرمندان مذکور، با اتکا به پشتوانه ی دانشی خود از مبانی هنر برآمده از منابع تاریخ هنری و انتخاب اصول سبکی، عناصر و متریال مناسب توانسته اند ارزش های جدیدی را در رابطه با سنت تصویری هنر نقاشی ایران، خط و فرم در نقاشی، کشف و بیان انگیزه های تازه نسبت به  ماده و رسانه ی هنری؛ مطرح سازند.
۷۷۷.

بکارگیری هارچوب هرمنوتیک درنوآوری بنیادین معنای محصول؛ نمونه موردی: روش نوآوری طراحی محور در کارگاه آموزشی شرکت باریلا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش طراحی نوآوری طراحی محور نوآوری بنیادین معنا هرمنوتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۲
در این مقاله، به ماهیت نوآوری بنیادین معنا، نتیجه بخش در خلق بازارهای جدید پرداخته می شود و اساس این نوع از نوآوری، برپایه تئوری های هرمنوتیک به عنوان بیان کننده ی تفسیر مولد، برانگیزاننده ی نوآوری معانی در طراحی، مورد بررسی قرارداده می شود. این مقاله ذاتاً مفهومی بوده تا جایی که هدف آن تامین یک ساختار تئوری است تا سایر تحقیقات بر اساس آن قرار گیرند. مقایسه روش های نوآوری تحلیلی و تفسیری، آشکار می سازد که نوآوری موفق، نیاز به پردازش در دو مرحله تحلیل و تفسیر به طور موازی دارد؛ از این رو تلاش می شود مسیر یا روشی درکنار نوآوری تحلیلی به وجود آورده شود. مقایسه این دو روش نوآوری نشان می دهد که مدل تفسیری، در تلاش برای رسیدن به معناهای  جدید است ولی اغلب مدل های تحلیلی، به حل مشکل می اندیشند. بنابراین شرکت هایی که در جستجوی معانی بنیادین جدید هستند، می توانند به نوآوری های تفسیری روی آورند. در ادامه، رصدکردن روشی از نوآوری تفسیری در کارگاه نوآوری یک شرکتِ مطرح و موفق روز، و بازخوانی مراحل آن با مفاهیم هرمنوتیک، روشن می سازد زیربنای این ساختارها، عمدتاً مبانی و مفاهیم مطالعات هرمنوتیک هستند. بنابراین اگر مسئولین و سازمان هایی که در بخش نوآوری فعالیت می کنند، پژوهش های بیشتری در این حوزه انجام دهند، به موفقیت های بیشتری در این نوع نوآوری، دست می یابند.
۷۷۸.

آموزه های فوکو در باب هنر با تأکید برآثار دیه گو ولاسکز، رنه ماگریت و فرانسیس گویا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر جنون امردیونوسوسی اپیستمه ایهام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۱۳۰۲
میشل فوکو به تاسی از نیچه به نقد مبانی متافیزیک غربی می پردازد. او در این راستا با افشاء و واژگونی معیارها و اصول بدیهی در ساختار قدرت، به تبیین اشکال مختلف غیریت اهتمام دارد. یکی از این اشکال جنون است که به زعم فوکو در آثار هنری عصر مدرن متجلی است. هنر در آثار فوکو پیرامون سه مفهوم متمرکز است نخست آن که آثار هنری می توانند فضای فکری خاص یک مقطع تاریخی را تا حد زیادی آشکار کنند. دوم، آثار هنری می توانند مفاهیمی را که ما از شخصیت در ذهن خود داریم مورد پرسش جدی قرار دهند. سوم، مفاهیم سبک و خلاقیت هنری می توانند ما را به سوی تفسیری مجدد از انسان یا فاعل تجربه هدایت کنند.  در این مقاله سعی شده است که تحلیلی از شاهکار «دیه گو ولاسکز» یعنی ندیم  ها ارائه شود که مصداق اندیشه نخست فوکو است و سپس تحلیلی از یکی از نقاشی های سورئالیستی رنه ماگریت که بیانگر فضای روحی و معنوی خاص تفکر فرهنگی غرب در قرن بیستم است ارائه می شود. همچنین با ارائه شواهدی از هنر مدرن به ویژه در آثار گویا جنون هنری از منظر فوکو و ارتباط هنر با امر دیونوسوسی نیچه تبیین می شود و در نهایت هنر به منزله امری رهایی بخش از ساختارهای مسلط قدرت قلمداد می شود.
۷۷۹.

توانایی های خیال و نسبت میان زیبایی طبیعی و هنری از نظر جوزف ادیسون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جوزف ادیسون خیال زیبایی طبیعی زیبایی هنری لذات اولیه لذات ثانویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۹۲
جوزف ادیسون با تمرکز بر ادراک زیباشناختی، شأن خیال را به عنوان یک نیروی خداداده ی ذهنی که چندین امکان مثبت و منفی برای لذت بردن فراهم می کند، بالا می برد. بخشی از نیروی خیال بدور از هر گونه علائق و انگیزه های معرفتی، توأم با یک نگرش بی غرض، میان حس و فاهمه آزاد عمل می کند و لذات اولیه را از ابژه های طبیعی یا حاضر و لذات ثانویه را از تصور و بازنمایی آنها موجب می شود و این گونه ضرورت ارتباط هنر و طبیعت تأیید می شود. در این مقاله به منظور بیان این که چه نسبتی میان زیبایی طبیعی و هنری برقرار است، تلاش می شود شرح مبسوط تری از کارکردهای شناختی، معنوی و زیباشناختی خیال عرضه شود. همچنین از آنجا که نظریه خیال ادیسون، آرام آرام زمینه ی رویکرد ذهنی را در تعریف تجربه زیباشناختی فراهم می کند، تلاش می شود تبیینی از چرایی وقوع تجربه زیباشناختی در مواجهه با زیبایی، هماهنگی و عظمت در طبیعت حاصل شود و در نهایت این که چگونه امر نو یا غیرمتعارف در خلق تجربه زیباشناختی می تواند به هنر در برابر طبیعت، امکانی مضاعف ببخشد. برای تحقق این منظور، داده های این پژوهش از طریق مطالعه ی کتابخانه ایِ آرای ادیسون و شارحان وی گردآوری شده، سپس توصیف و تحلیل می شوند.
۷۸۰.

سیر دگرگونی ساختاری موسیقی جان کِیج (مطالعه موردی: آهنگ سازی، نُت نویسی، جایگاه مخاطب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان کِیج موسیقی قرن بیستم آهنگ سازی نُت نویسی جایگاه مخاطب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۹۷
جان کِیج با گریز از سنّت های موسیقی گذشته و فرارَوی از مرزهای متعارف آن، بر فکر و عمل موسیقایی نیمه دوم قرن بیستم تأثیر عمیقی داشت. این تأثیرگذاری، به واسطه همکاری وی با جنبش های نوظهور آوانگارد معاصرش و تأثیرپذیری از آنها و همچنین نوآوری ها و ابتکارات متعدّدی بود که منجر به شکل گیری گستره وسیعی از آثار بسیار متنوع و خلاقانه در طول دوران حرفه ایِ او شد. امّا پژوهش های اندکی، روند تاریخی و عوامل مؤثر بر تحولات ساختاری آثار موسیقایی وی را به منظور تبیین سیر و چگونگی این تحولات ساختارشکنانه، مورد توجّه قرار داده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی-تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، سعی در بررسی سیر تحول ساختار موسیقی کِیج در سه سطح آهنگ سازی، نُت نویسی و جایگاه مخاطب، در طول دوران حرفه ای وی، نموده است. پژوهش حاضر در سیر تاریخی، طبقه بندی شده در سه نقطه عطف، نشانگر گذار به تجارب و ساختاری نامتعیّن، باز و نامحدود در موسیقی است. در بُعد تحلیلی نیز، کِیج، با کاربَست اصوات و ابزار روزمره، نویز و سکوت به عنوان مواد موسیقایی، طرح مقولات هم زمانی و مکان در موسیقی، دوری جُستن از تخصّص گرایی در آهنگ سازی، نُت نویسی گرافیکی و نامتعیّن و دخیل نمودن اجراگر و مخاطب در شکل گیری اثر، به ساختارشکنی و بازتعریف مجدّدِ معنای موسیقی دست می زند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان