مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
نقوش انسانی
حوزه های تخصصی:
صخره های منقوش را شاید بتوان به عنوان قدیمی ترین جلوه های هنری جامعه انسانی در نظر گرفت.سابقه این هنر را بیش از 30هزار سال تخمین می زنند. این هنر در ایران نیز سابقه طولانی دارد. در مقاله حاضر محور اصلی معرفی و مطالعه این هنر در بخشی از سرزمین وسیع ایران(ارسباران-سونگون) می باشد. در منطقه مورد نظر صدها تصویر به صورت حکاکی و نقاشی بر روی صخره ها و پناهگاه های زیرسنگی شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفته اند.این نقوش نه تنها از نظر تنوع(نقوش حیوانی-انسانی-نمادین و..) بلکه از نظر قدمت نیز اهمیت بسزایی دارند. مطالعه مردم شناختی این نقوش اطلاعات بسیار قابل توجهی درباره وضعیت و محدوده حوزه های فرهنگی و همچنین روابط و چگونگی اشاعه فرهنگ را در زمان های بسیار دور(پیش از تاریخ) در چهارراه قفقاز-آناتولی-زاگرس و فلات مرکزی ایران در اختیار پژوهش گران قرار می دهد.
مطالعه نقوش انسانی در فلزکاری ایران در قرن چهاردهم میلادی با تأکید بر آثار موجود در موزه متروپولیتن
ایلخانیان، با کاربرد نقوش انسانی در هنرهایی نظیر فلزکاری و سفالگری، باعث رشد و پیشرفت نحوه ی ترسیم این نقوش در هنر ایرانی شدند که این رشد در نیمه ی اول قرن چهاردهم میلادی به اوج خود دست یافت؛ اما به سبب شرایط سیاسی قرن چهاردهم میلادی و دوره ی گذار از حکومت ایلخانیان به تیموریان، پرداختن به ویژگی های هنری این بازه ی زمانی، با دشواری همراه است. در این مقاله، نقوش انسانی به کاررفته بر روی هفت مورد از آثار فلزی متعلق به قرن چهاردهم میلادی که در حال حاضر در موزه ی متروپولیتن نگاه داری می شود، موردبررسی قرارگرفته است. نقوش انسانی در فلزکاری، در بازه زمانی قرن چهاردهم میلادی، با چه ویژگی هایی ترسیم شده اند؟ روند تدریجی تغییر این نقوش چگونه بوده است؟ نتایج بررسی نشان می دهد، در قرن چهاردهم میلادی، نقوش انسانی، با مضامین درباری نظیر خوش گذرانی و شکار و مطابق سلیقه ی قشر مرفه جامعه ترسیم شده اند. از ویژگی طرح های انسانی می توان به کشیدگی رو به رشد پیکره ها، استفاده از خطوط نرم و روان تر نسبت به دوره ی قبل، ترسیم چهره های ساده شده و ارتباط مستقیم با نقوش نگارگری این دوره اشاره کرد. پوشش افراد جز در نوع کلاه ها، یکسان بوده و از خطوط پیچان برای تزیین لباس ها بهره گرفته شده است. در تمامی موارد به جز یک مورد، جنسیت افراد، مذکر بوده است. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است.
شناسایی و معرفی هویت های چندلایه شخصیت های انسانی نقوش سنگی بنای قاجاری قلعه چالشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
97-124
حوزه های تخصصی:
بنای «قلعه چالشترِ» چهارمحال و بختیاری مزین است به تزئینات سنگی متنوع و منحصربه فرد با موضوعات گیاهی، انسانی و حیوانی. در تزئینات این بنای قاجاری ردپای الگوهای سه گانه ملی، مذهبی و فرنگی دوره قاجار مشاهده می شود، خصوصاً در نقوش انسانی. چگونگی قرابت نقوش انسانی این بنا با الگوهای سه گانه ی عمومی یادشده وقتی تحت تأثیر شاخصه های بومی منطقه چهارمحال و بختیاری قرار می گیرد موضوع و محور این پژوهش موردی کاربردی است؛ و هدف از انجام آن شناخت و نگاهی نو به هنر تزئینی قاجار در تزئینات معماری است. لذا فرضیه ی حفظ اصالت های قاجاری در عین متأثر گردیدن از فرهنگ بومی منطقه در تزئینات سنگی این بنا در جامعه آماری معادل 36 کادر تزئین سنگی با نقش انسانی مورد آزمون واقع شده است. در این تحقیق موردی، روش مستندنگاری و مشاهدات میدانی، با اتکا به اطلاعات کتابخانه ای، داده هایی را به دست داده که به روش «توصیفی تحلیلی» به تحریر درآمده است. بررسی وضعیت موجود اثر و مطالعات، علاوه بر توصیف و دسته بندی نقوش بر مبنای الگوهای سه گانه ملی، مذهبی و فرنگی، منجر به کشف رموز، و تبیین نادیده ها و ناگفته ها در باب این نقوش شده و مبتنی بر این است که در این تزئینات «گونه محلی بومی بختیاری» همپای سبک قاجاری در قالب الگوهای سه گانه ی یادشده حضور دارد. اصول و قواعد طراحی و اجرا در نقوش یادشده در راستای عملکرد بخش های مختلف بناست و نگرش بومی قوم بختیاری را نسبت به زمان و مکان خود و جایگاه یک بنای نیمه رسمی به خوبی نمایان می سازد.
تحلیل نقوش انسانی مرتبط با اسطوره های ایرانی بر روی آثار فلزی ساسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
137 - 152
حوزه های تخصصی:
آیکونولوژی نقش انسانی در دو قطعه پارچه ساسانی (با تصویر جنگ شاهی و تصویر درخت زندگی)
منبع:
پیکره دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۷
40 - 61
حوزه های تخصصی:
آثار هنری در طول قرون متمادی نمایشگر فرهنگ، باورها و عقاید هر قوم بوده و با تاریخ هنر اقوام پیوندی ناگسستنی دارد. آنچه از دوره ساسانی برجای مانده به دلیل وقایع سیاسی، دینی و اقتصادی این دوره اهمیت ویژه ای دارد و تفسیر این آثار کمک می کند تا هر چه بیشتر با رمز و رازهای نهفته این دوره آشنا شد. بیشترین مشخصه هنر ساسانی نقوش تزئینی آن است و یکی از تجلیات این نقوش در منسوجات ساسانی است. مسئله ای که مطرح می گردد این است که چه لایه های معنایی آشکار و پنهانی در نقوش پارچه های ساسانی وجود دارد. ازاین رو ضروری می نماید که این هنر، با رویکردهای جدیدی که در حوزه نقد هنری و زیبایی شناسی مطرح است، مورد تحلیل قرار بگیرد. یکی از رویکردهایی که برای بررسی محتوای متون تصویری غالباً سودمند است، رویکرد آیکونولوژی است. با این حساب، مقاله حاضر با هدف تعمیق در نمادها و نشانه های پارچه های آن روزگار به واکاوی لایه های معنایی آن ها پرداخته است. این تحقیق به شیوه کیفی انجام پذیرفته است و گردآوری اطلاعات بر اساس شواهد بصری و به صورت اسنادی (کتابخانه ای) به سرانجام رسیده است. برای نیل به این مقصود، مقاله حاضر به دنبال این پرسش است: «لایه های معنایی آشکار و پنهان نقوش انسانی در دو قطعه پارچه ساسانی با تصویر جنگ شاهی و درخت زندگی براساس رویکرد آیکونولوژی چیست؟». نتایج حاصل از این پژوهش که در آن به شیوه توصیفی- تحلیلی، دو قطعه از پارچه های دوره ساسانی را طبق الگوی آیکونولوژی خوانش و در مراحل سه گانه آن مورد بررسی قرار داده است، نشان می دهد نقوش موجود در پارچه های ساسانی ریشه در اندیشه مذهب رسمی و حاکمیت سیاسی دارد و حاکی از ایدئولوژی آنان در اداره حکومت و کسب مشروعیت برای آن است.
درآمدی بر گونه شناسی نقوش انسانی سفال های زرین فام سده های میانه اسلامی ری و کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه نقوش تزئینی سفال های زرین فام سده های میانه اسلامی در ایران، اطلاعات گوناگونی را در اختیار ما قرار می دهد. اگرچه این سفال ها جذابیت بصری کمتری نسبت به سفال های مینایی دارند، با این حال منبع موثقی برای مستندنگاری و پژوهش نقوش، محسوب می شوند. فن ساخت سفال زرین فام بسیار خاص و منحصر به فرد بوده و بعضاً جنبه اشرافی و تجمل گرایانه داشته است. این ویژگی سبب نقش پردازی دقیق و ترسیم جزئیات به روی آن ها شده که پژوهش پیرامون این نوع سفال و مشخصاً طرح و نقش آن را ضروری می سازد. در این مقاله قریب به 30 شی زرین فام سده های میانه اسلامی ایران که اکثراً در شهرهای کاشان و ری ساخته شده اند، انتخاب و به بررسی نقوش انسانی آن ها اقدام شده است. با انجام این پژوهش چنین استنباط می گردد که نقوش انسانی سفال های زرین فام این محدوده زمانی- در عین تکثر- دارای چهارچوب معین، ترکیب بندی خاص و دسته بندی دقیق و مشخصی هستند که به آن ها پرداخته خواهد شد. همچنین نوع پوشش و زیورآلات مردان و زنان در این دوره دارای انواع متفاوتی است که هریک ویژگی های خاص خود را دارا هستند. روش انجام این پژوهش تاریخی - توصیفی، و روش جمع آوری اطلاعات آن کتابخانه ای و با رویکرد کیفی است. تصاویر اشیا مورد استفاده در مقاله از درگاه اینترنتی موزه های مطرح خارج از کشور و همچنین موزه های معتبر داخلی گردآوری شده و طراحی نقوش آن توسط نگارندگان صورت پذیرفته است.
مضامین به کار رفته در پارچه های زربفت صفوی منقش به اشکال انسانی با تأکید بر عصر شاه عباس صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
70 - 84
حوزه های تخصصی:
زربفت به پارچه ای اطلاق می شود که تار و پود آن از طلا یا نقره باشد. بافت این منسوجات از دوره هخامنشی شروع شد و با به تصویر کشاندن نقوش انسانی همراه با تکامل ذهنی و دستگاهی در دوره ساسانی مطرح گردید. باید متذکر شد که این روند البته در دوره های بعد نیز ادامه یافت؛ همچنین قابل تاکید است که بدانیم منسوجات از جمله زربفت، با نقوش متنوع خاصه انسانی در دوره تیموری بسیار مورد توجه واقع گردید و رونق یافت. در ادامه به لحاظ نزدیکی و پیوست هنر بافندگی به نقاشی، سبک خاصی در امر پارچ هبافی به وجود آمد که در دوره صفوی به بالندگ ی رسید و حتی پس از آن نیز تداوم یافت. هدف پژوهش حاضر کمک به احیای هنر اسلامی ایرانی و باززنده سازی نقوش منسوجات زربفت صفوی است. این پژوهش نقوش و طرح های موجود بر پارچه های زربفت « : با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، تلاش دارد بدین پرسش پاسخ گوید که جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر 23 تصویر است که از مجموعه ها و موزه های هنری »؟ صفوی، دارای چه مضامینی هستند داخل و خارج از کشور گردآوری شده و با روش تحلیلی و تطبیقی، تنوع موضوعی این پارچه ها مورد مطالعه واقع شد هاست. نتایج گویای این است که نقوش فیگوراتیو انسانی، به دو صورت قابی و بدون قاب همراه با تزئینات گوناگون به صورت روایی و گاهی تکراری و تصنعی با موضوعات مختلف اصیل ایرانی و نیز مضمو نهایی همچون اقلیت های مذهبی بر روی پارچه به نمایش درآمده است.
سیر تحول نقوش انسانی در کاشی کاری حمام های تاریخی شهر اصفهان از دوره صفوی تا پایان دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲
۱۱۷-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
درگذشته، حمام ها مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه بودند و دیوار حمام ها با کاشی های الوان و نقوش متنوع زینت یافته بود. نقوش انسانی ترسیم شده روی این کاشی ها، یکی از شاخص ترین عناصر منعکس کننده شرایط اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه هستند. این نقوش با مضامین متنوع و شیوه های طراحی متفاوت همواره موردتوجه قرار داشته اند. در این مقاله، با هدف بررسی نقوش انسانی ترسیم شده بر کاشی کاری حمام های تاریخی شهر اصفهان و ویژگی های آنها از آغاز دوره صفوی تا پایان دوره قاجار، به معرفی و مطالعه آنها پرداخته و کوشش شده با بیان مشترکات و تفاوت های نقوش انسانی روی کاشی های حمام های اصفهان و بررسی ارتباط این نقوش با نگارگری این دوره، شاخصه های نقوش انسانی در کاشی کاری حمام های تاریخی شهر اصفهان ارائه شود. در راستای این هدف، پاسخ به این پرسش ها مدنظر قرارگرفته است: نقوش انسانی به کاررفته در کاشی کاری حمام های اصفهان چه مضامین و ویژگی هایی دارند؟ این نقوش در بازه زمانی موردبررسی، چه تغییراتی نموده و تحت تأثیر چه عواملی قرار داشته است؟ علاوه بر شناسایی ویژگی های نقوش انسانی مانند استفاده فراوان از مضامین درباری و استفاده نکردن از برخی مضامین مانند مضامین اساطیری و پهلوانی، نتایج نشان دهنده تأثیر مستقیم نگارگری مکتب اصفهان و نقاشی قاجاری، بر نقوش انسانی در کاشی کاری حمام های اصفهان است. استفاده از نقوش انسانی به عنوان موضوع اصلی تابلوها، شیوه رنگ آمیزی کاشی ها، کیفیت خطوط و طراحی نقوش در ترسیم عضلات و لباس ها، تأثیر از جریان غرب گرایی، نحوه ترسیم پیکره ها و چهره ها همگی نشان دهنده همراهی هنرمندان نگارگر و نقاشان روی کاشی و تأثیرپذیری نقوش انسانی کاشی حمام ها از نگارگری است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و شیوه میدانی- کتابخانه ای انجام گرفته است.
خوانش تاریخی – تطبیقی پوشاک و آرایۀ نقوش انسانی سفال گلابه ای نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
34 - 9
حوزه های تخصصی:
نقوش انسانی یکی از انواع آرایه های به کاررفته در سفال گلابه ای نیشابور در سده های نخست اسلامی است که به روش پدیدارشناسانه، به الگوهای "زنانه" و "مردانه" نام گذاری شده است. پژوهش حاضر پدیدارشناسی صرف را برای الگوبندی جنسی نقوش بسنده نمی داند و با هدف بازخوانی جنسیّت فیگورها، در صدد پاسخگویی به این مسائل است: بازخوانی تطبیقی- تاریخی اسلوب پوشاک نقوش انسانی سفال نیشابور، چگونه به تشخیص جنسیّت فیگورها کمک می کند؟ کارکرد غالب نقش مایه های ساسانی در سفال نیشابور تزئینی است یا نمادین؟ جامعه آماری پژوهش حاضر، 14 نقش است که از میان 50 نمونه، با تأکید بر الگوهای "مردانه" و "زنانه"، یا تحلیل شده در پژوهش های پیشین انتخاب شده است تا با منابع کتابخانه ای– اسنادی، در مطالعه ای تطبیقی- تاریخی، به ارزیابی دوباره جنسیّت الگوها بپردازد. بر اساس یافته های این پژوهش: اسلوب پوشاک نقوش انسانی سفال نیشابور با پوشاک درباریان وراء رود (ماوراءَالنّهر) و خراسان در دوره های نخست اسلامی همانند است. کارکرد غالب آرایه های ساسانی در سفال سامانی، تزئینی است. درنهایت، این مقاله برخی نقوش موسوم به "زنانه" را متعلق به جوانان پیراسته یا نوجوانان نابالغ درباری می داند.
پژوهشی در سنگ نگاره های نهبندان، نمونه موردی سنگ نگاره نخلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
49 - 60
حوزه های تخصصی:
اغلب پژوهشگران سنگ نگاره ها را جزء هنرهای تجسمی محسوب می کنند. یکی از سنگ نگاره های ارزشمند در خراسان جنوبی، سنگ نگاره نخلستان در نهبندان است. این مجموعه دارای نقوشی تجریدی و فیگوراتیو با مضامین متعدد، بر چهار قطعه سنگ منفرد، پراکنده و نزدیک هم می باشند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات، با شیوه کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. از جمله اهداف پژوهش، بررسی و معرفی نقوش نخلستان، مقایسه تطبیقی با نقوش دیگر در داخل کشور و تحلیل صورت و معنای برخی نقش مایه های حجاری شده است. پژوهش حاضر به این نتیجه رسیده است که چهار قاب سنگ نگاره های نخلستان، اگر چه دارای تفاوت هایی در نقش، فرم و نشانه هستند؛ ولی با مقایسه تطبیقی به عمل آمده میان نقوش این سنگ نگاره ها با نقوش سفال ، اثر مُهر و سنگ نگاره های دیگر، می توان گفت به احتمال تمامی نگاره ها متعلق به عصر مفرغ(۳۰۰۰تا۱۵۰۰ق.م) هستند. از نظر موضوعی نقوش سنگ نگاره های نخلستان به گیاهی، جانوری، انسانی و نشانه طبقه بندی می شوند. در مبحث نشانه ها پیشنهاد گردید که نماد آنخ (زندگی جاوید) در مصر باستان، با تحولاتی که داشته، به شکل کوبه های ویژه زنان و مردان در درب خانه های سنتی ایرانی تا دوره قاجاریه برجای مانده است.
توصیف و تحلیل نقوش صخره ای ظفرآباد دهگلان، کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
71 - 80
حوزه های تخصصی:
نقوش صخره ای را شاید بتوان به عنوان قدیمی ترین جلوه هنری جامعه انسانی در نظر گرفت. سابقه این هنر را بیش از سی هزار سال تخمین زده اند و در ایران نیز سابقه طولانی دارد. دشت میان کوهی دهگلان واقع در میان رشته کوه های زاگرس به لحاظ دارا بودن شرایط زیست محیطی مناسب در طول تاریخ اقوام مختلفی را به سوی خود جذب کرده و از کهن ترین ایام بستر مناسبی را برای زیستن و تداوم حیات انسان فراهم آورده است؛ وجود آثار باستانی بسیار ازجمله سنگ نگاره صخره ای ظفرآباد و تپه های باستانی مربوط به ادوار مختلف تاریخی و پیش ازتاریخ گواهی بر این مدعاست. هرچند به طور کلی تعیین قدمت نقوش صخره ای کاری دشوار به نظر می رسد، اما نحوه ترسیم نقوش صخره ای ظفرآباد و حیوانات منقوش در آن مجموعه این نقوش را به نقوش صخره ای پیش ازتاریخ شبیه می نماید؛ لیکن وجود آثار سفالی دوران تاریخی به خصوص دوره اشکانی در کنار این اثر نسبت دادن آن را به دوران پیش ازتاریخ دچار شک و تردید نموده است. این گزارش به شرح و بررسی نقوش مذکور بر مبنای بازدید میدانی می پردازد و هدف از آن معرفی اثری است که شاید به دلیل دور از دسترس بودن کمتر شناخته شده است. این نقوش صخره ای در روستای ظفرآباد در قسمت جنوب شرقی استان کردستان و شمال شرقی شهرستان دهگلان در دامنه جنوب غربی کوهی موسوم به کوه شیدا واقع شده است. در این صخره نگاره می توان صحنه شکار حیواناتی چون بز کوهی و گوزن را به وسیله افرادی سوار بر اسب مشاهده نمود.
بررسی تطبیقی نقوش زنان در هنر ساسانی و قرون اولیه اسلامی
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
85-100
حوزه های تخصصی:
ساسانیان با بیش از چهارقرن حکومت به بخش وسیعی از جهان متمدن باستان، تأثیرات قابل توجهی از خود در زمینه هنر و
صنایع بجا گذاشته اند. هنر ساسانی که خود را وارث برحق امپراطوری هخامنشی می دانست ضمن تأثیراتی که از هخامنشیان
پذیرفته است، ترکیبی است از شیوه های اشکانی و حتی رومی، یونانی و دیگر اقوام همسایه که در طول زمان به سبک واحد و
یکپارچه ای تحت عنوان «سبک ساسانی» تبدیل شد. نقوش انسانی در آثار تصویری ساسانیان نقش عمده ای را در انتقال مفاهیم
مورد نظر این سلسله به عهده داشته اند، در بین این نقوش برای اولین بار بطور جدی و در مقیاس گسترده به نقش مایه های
زنان در جلوه های مختلف هنری پرداخته شده است که نشان از قدرت و اهمیت زنان در آن زمان دارد. پس از شکست ساسانیان
بدست اعراب، مسلمان به سرعت بر بخش وسیعی از آسیا و حتی قسمت هایی از اروپا مسلط شدند. سوالی که مطرح است تبین
این مهم است که نقوش اندک زنان بدست آمده از قرون اولیه اسلامی چه تأثیراتی از هنر ساسانی پذیرفته است. به نظر می رسد
با توجه به تسلط کامل مسلمانان بر خاک ساسانی، شیوه های تصویرگری ایران، الگوی مناسبی برای هنر قرون اولیه اسلامی
بوده است. البته تصویرگری موجودات زنده از جمله نقوش زنان در قرون اولیه اسلامی به علت محدودیت های مذهبی با
چالش های جدی روبروست که ارائه یک حکم قطعی را دشوار می سازد. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی نقوش زنان در هنر
ساسانی و قرون اولیه اسلامی و روشن کردن میزان تأثیر پذیری این نقوش در تمدن اسلامی از هنر ساسانی و دیگر اقوام است.
در جریان این پژوهش این نکته مشخص شده است که مسلمانان ضمن تأثیرپذیری از سنت های تصویری ساسانی از روش های
اقوام دیگر مثل امپراطوری بیزانس نیز سود جسته اند. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی است و اطلاعات
مورد نیاز به روش کتابخانه ای گردآوری شده است.
بررسی نقش مایه هایِ سنگ نگاره آسو در شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
سنگ نگاره ها یا هنر صخره ای، یکی از کهن ترین آثار تاریخی و هنری به جای مانده از بشر هستند. این نقوش از جمله هنرهایی هستند که در نقاط مختلف ایران پراکنده اند و هر یک نشانی از دنیای باستان دارند. این پژوهش، به بررسی و مطالعه سنگ نگاره های آسو پرداخته است. سنگ نگاره های نویافته آسو در ناحیه ای کوهستانی به فاصله 300 متری در جنوب روستای آسو در شهرستان بیرجند، در استان خراسان جنوبی قرار دارد. روش بررسی نگاره ها، پیمایشی بوده که از تک تک نقوش عکس برداری و سپس طراحی صورت گرفته است و در روش کتابخانه ای به بررسی تطبیقی نقوش با دیگر سنگ نگاره های ایران پرداخته شده است. اهداف اصلی پژوهش شامل معرفی و بررسی نقوش سنگ نگاره آسو، مطالعات انسان شناسی در مورد نقوش، مطابقت نقوش با شرایط اقلیمی (پوشش گیاهی و جانوری)، بررسی تطبیقی و تشابهی نقوش با دیگر نقاط و گاهنگاری پیشنهادی براساس شواهد موجود است. نقوش یافت شده در این محوطه شامل 51 نقش که در برگیرنده نقوش؛ حیوانی، انسانی، نمادین و ابزارآلات است که اغلب به صورت تک نگاره و گاه مجموعه ای بوده که در خلق این نقوش از روش کوبشی استفاده شده است. با بررسی های انجام گرفته می توان پی برد که نقوش مورد نظر از نظر کیفی و کمی با دیگر نقوش یافت شده در دیگر مناطق ایران و خارج از مرزهای کنونی ایران، قابل بررسی و تحلیل هستند.
نقوش انسانی در کنده نگاره های شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
صخره نگاره ها، هنر صخره ای و یا به مفهوم رایج و متداول در میان باستان شناسان، "باستان شناسی هنر صخره ای" از جمله شواهد فوق العاده در حوزه مطالعات باستا شناختی و رشته ها و دانش های خویشاوند دیگر است. این گنجینه های عظیم اطلاعات متنوع به هر میزان که گسترده تر و شناسایی، کشف و مطالعه شده اند، اطلاعات و آگاهی ما از چگونگی فرآیند فرهنگ و حیات اجتماعی اعم از نوع اقتصاد و معیشت و شیوه های دادوستد و نظام های ارزشی و باورهای جمعیت های انسانی در گذشته غنی تر، ژرف تر و مطمئن تر شده است. میلیون ها جایگاه هنر صخره ای در سراسر جهان شاهدی بر خلاقیت بشر در دورانی است که بیش از ده هزاره به اعماق ماقبلِ تاریخ باز می گردد. این هنر دارای ابعاد جغرافیایی وسیعی است که در بسیاری از نقاط دنیا بدست آمده است. در چند دهه اخیر در ایران تحقیقات فراوان در این زمینه صورت گرفته است. این پژوهش به بررسی نقوش انسانی در سنگ نگاره های استان خراسان جنوبی پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی است. اهداف پژوهش عبارتند از بررسی و معرفی نقوش انسانی، طبقه بندی نقوش انسانی، مقایسه تطبیقی نقوش با دیگر سنگ نگاره های ایران، نمادشناسی نقش مایه های انسانی و ارتباط نقوش با عقاید و فرهنگ زندگی مردمان گذشته. نتایج حاکی از این است که مضمون نقوش انسانی در شش دسته ی منفرد، در مراسم (آیینی، رقص)، در حال نبرد، در مراسم نمایشی (مسابقه، سوارکاری)، در چراگاه یا دامداری و همراه با نقوش نمادین می باشد. این نقش مایه ها، زندگی گذشته انسان هایی را به ما معرفی می کنند که با اعتقادات خود، زندگی را باور داشته اند و نشان و کلامی از زوایای تاریک دنیای باستان را برای ما روشن می سازد.