فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۳۴۱ تا ۸٬۳۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
پژوهش هنر سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
۱۰۶-۸۷
حوزههای تخصصی:
هم گام با پیکرنگاری درباری که در نیمه نخست قاجار، پویا بود و در دوره دوم با رواج طبیعت نگاری از رونق افتاد، نساجی سنتی چنین مسیری پیمود و به رغم شکوفایی در ابتدای کار، در زمان پادشاهان میانه این سلسله با ورود پارچه های صنعتی، جایگزینی بیشتری یافت. به واقع در نیمه نخست این حکومت هم زمان با فرمانروایی فتحعلی شاه، هنوز این هنر از نفس نیفتاده و هم چون نقاشی این عصر، با آمیختگی هنر داخلی و خارجی، پیشتاز میدان رقابت بود. برای رهگیری طرح و نقش پارچه های آن روزگار، مقاله حاضر به دنبال این پرسش است: «چگونه می توان با مطالعه در پیکرنگاری های عصر فتحعلی شاه قاجار، نسبت به شناسایی طرح و نقش پارچه های رایج در آن دوره اقدام کرد؟». هدف مقاله آن است که به شیوه تحلیلی_تاریخی و با بررسی هفده مورد از پیکرنگاری های آن روزگار، نقش و طرح پارچه های متداول را بر اساس اصول هنرهای سنتی ایران شناسایی کند. البته مسلما به جهت بستر اصلی این پژوهش و جستجو در هنر پیکرنگار، طرح و نقش پارچه های انواع تن پوش، بیشتر از دیگر گونه های کاربردی موردریزبینی واقع می شوند. نتیجه مطالعه نشان می دهد افزون بر پارچه های بدون طرح و نقش، بیشتر منسوجات آن عصر از طرح های واگیره ای، انواع قابی، محرمات و افشان بهره می گرفتند که معمولا با نقوش گیاهی آرایه بندی می شد. در این بین، طرح های افشان و محرمات در طبقه عامه کاربرد بیشتری داشت؛ طرح افشان تقریبا با پوشاک زنانه و مصارف خانگی تعریف می گشت و محرمات، پوشش معمول خدمه دربار بود. به عکس، انواع منسوج بدون طرح بیشتر در پوشش خاندان سلطنتی مجال ظهور می یافت و گاه با حاشیه دوزی محرمات زینت می شد. طرح های واگیره ای و انواع قابی نیز با گستردگی بسیار، احتمالا در پوشش زن و مرد اقشار گوناگون جامعه مورداستفاده قرار می گرفت.
سبک شناسی تذهیب های قرآنی در مکتب شیراز با تأکید بر مؤلفه ی فرم های تزیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
201 - 228
حوزههای تخصصی:
هنر تذهیب یکی از مهم ترین هنرهای اسلامی و قرآن آرایی به شمار می آید که طیف گسترده ای از ذوق و استعداد هنرمندان مسلمان را به نمایش در می آورد. مذهبان مسلمان از صدر اسلام همواره با بهره گیری از ذوق، خلاقیت و نوآوری سبک های مختلف هنر تذهیب را شکل دادند. در میان مراکز مهم کتاب آرایی در سرزمین های اسلامی، شیراز همواره به عنوان یکی از مکاتب مهم کتاب آرایی شناخته می شود که درون خود و با گذر ایام سبک های مختلفی را در تذهیب، تشعیر و خوشنویسی شکل داده است. در بین سبک های مهم کتاب آرایی مکتب شیراز می توان به قرآن های تزیین شده بین قرون ۸ تا ۱۳ هجری قمری اشاره کرد که سه سبک مهم در مکتب قرآن آرایی شیراز را شکل داده اند. شناخت و مطالعه ی سبک شناختی مبتنی بر مؤلفه های فرمی و دستیابی به ویژگی های اصلی سبک های مهم قرآن آرایی مکتب شیراز به عنوان مهم ترین هدف این پژوهش مطرح می باشد لذا به منظور دست یابی به این هدف اصلی از میان قرآن های این سه دوره یک قرآن عصر ایلخانی، یک قرآن عصر تیموری و دو قرآن مربوط به دوره ی قاجار به صورت هدفمند انتخاب شده است. پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و با رویکرد سبک شناسی صورت گرا انجام شده است. از جمله مهم ترین نتایج این پژوهش می توان به معرفی ساختار فرمی و ویژگی های سبکی این سه دوره اشاره نمود که می توان براساس ساختارهای فرمی این سه دوره را یگانه، پردیس و فرشینه نام نهاد. علت نام گذاری این سه دوره ویژگی فرم های شاخص مورد استفاده در این سه عصر یا سه سبک است که این ادوار را از عصر پادشاهی و نیز نشانه گان عددی خارج ساخته و متناسب با ساختار فرمی نامگذاری شده اند.
تبیین راهنمای طراحی فضاهای شهری امن به منظور ارتقاء ارزش املاک نمونه موردی: پارک قلمستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
77 - 89
حوزههای تخصصی:
امنیت فضاهای شهری از مهمترین کیفیت های موثر بر ارزش املاک است. امنیت از جنبه عینی، در ارتباط با انواع بزهکاری و قابل سنجش با میزان جرم و از جنبه ذهنی، شامل احساس ناامنی ساکنین از فضا و دارای رابطه مستقیم با تصویر ذهنی آنها از فضاهای شهری و غیر ملموس است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و با روش تحلیلی- توصیفی صورت میگیرد. هدف از این پژوهش خوانش تصویر ذهنی ساکنین از امنیت فضاهای شهری و ارایه راهنمای طراحی فضاهای شهری امن به منظور ارتقاء ارزش املاک است. بدین منظور تصاویر پارک قلمستان، واقع در منطقه 1 شهر تهران به عنوان نمونه موردی، در اختیار ساکنین اطراف پارک قرار داده شد؛ تا فضاهایی را که در آن احساس ناامنی دارند، بر روی تصاویر مشخص نموده و بر اساس آن به یک نقشه جغرافیای ناامنی دست یافت. نتایج نشان میدهد ضمن هم پوشانی مولفه های مستخرج از تصویر ذهنی مردم با ادبیات موضوع، مولفه های کالبدی- فضایی موثر بر ارتقاء امنیت فضاهای شهری شامل فرم فضا، نفوذپذیری، فعالیت، آسایش محیطی و بصری و مدیریت شهری میباشند.
بررسی سه اثر هنری معاصر با محتوای اجتماعی از منظر نشانه شناسی با رویکرد سیر زایشی معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
67 - 76
حوزههای تخصصی:
هنر و هنرمند نقش بزرگی در حفظ ارزش ها، مقاصد انسانی و نشان دادن خواسته ها و رفتارهای اجتماعی دارند. آثار هنری متأثر از رخدادهای اجتماعی و فرهنگی از عوامل و وجوه مهمی هستند که اگر در مطالعات نشانه شناسی هنرها وارد شوند و مورد بررسی قرار گیرند بر غنای تبیین ها و دستاوردهای این گونه پژوهش ها خواهند افزود همچنین موجب شناخت و درک ساحت های فرهنگی و هنری جامعه می شوند. مقاله حاضر پاسخی است به این سوال که چگونه می توان از طریق مطالعات نشانه شناسی و روش سیر زایشی معنا، به تجزیه و تحلیل یک اثر هنری پرداخت و به حقیقت و مفاهیم پنهان آن دست یافت؟ فرضیه حاکی از آن است که این گونه مطالعات با توجه به نظام های گفتمانی حاکم، سبک و خصوصیات نشانه گذارانه آثارهنری منجر به فهم و درک بهتر از هنر و فرهنگ جامعه می شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی و شناخت عناصر نشانه ای آثار منتخب، جهت دستیابی به زمینه بندی و وجوه معنایی نهفته درلایه های مختلف است تا نشان دهدکه چگونه کنش ها و روابط عناصر مختلف باعث شکل گیری گفتمان تعامل گرا و معنادار می شود. روش تحقیق: به شیوه توصیفی-تحلیلی آثاری است که با محتوای اجتماعی که ضمن مطالعه از جنبه نظری، مهمترین زمینه های تولید مفاهیم این آثار را در فرایند سیر زایشی معنا براساس الگوی مطالعاتی گرماس بررسی کرده و از طریق نشانه ها و روابط عناصر و تجزیه و تحلیل ساختارهای ژرف به ظاهرشدن معنا در متن می پردازد. نتیجه گیری :پژوهش نشان می دهد می توان با استفاده از نشانه شناسی و بهره گیری از سیر زایشی معنا به گفتمان های هنری و روابط تقابلی گوناگون پرداخته و به دلالت های معنایی آنها پی برد. همچنین دریافت مفاهیم نهفته در آثار می تواند منجر به شناخت بهتر و هوشیارانه تر از جامعه و تحولات آن شود. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و استفاده از رسانه های گروهی صورت گرفته است.
تحلیل ساختاری- کارکردی مسکن روستایی با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: دهستان رومشگان شرقی، شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۲
۷۰-۵۵
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و مؤثرترین مؤلفه های پایگاه اجتماعی- فرهنگی هر خانواده ، مسکن می باشد که نقش مهمی در تامین آسایش و امنیت هر خانواده دارد. بر این اساس عوامل متعددی بر سطح پایداری مسکن روستایی تأثیرگذار می باشند که شناخت و تحلیل آن ها در برنامه ریزی های آتی مسکن روستایی مفید و مؤثر خواهد بود. هدف از این پژوهش انطباق ساختار و کارکرد مسکن با شاخص های توسعه پایدار در روستاهای دهستان رومشگان شرقی می باشد. نوع تحقیق ، کاربردی و از نظر ماهیت روش، توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق روستاهایی در نظر گرفته شد که در 5 سال اخیر بیشترین وام را از بنیاد مسکن شهرستان دریافت کرده اند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه صورت گرفته است که به صورت تصادفی بین مردم روستا توزیع و پخش شده است. ضریب آلفای کرونباخ با هدف تشخیص پایایی پرسشنامه محاسبه شده است که در این پژوهش برای سه بخش پرسشنامه( ابعاد اقتصادی، اجتماعی وزیست محیطی) به ترتیب، 850/0، 631/0، 729/0 به دست آمده که این حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش است. جهت تجریه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی، t تک نمونه ای، واریانس و مدل ویکور بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان داد که 10 عامل امنیت و سلامت مسکن، اقتصادی، دسترسی به امکانات و خدمات، رفاه و کیفیت زندگی، دوام مصالح در مسکن، رضایت از معماری ، توسعه زیرساخت ها، همسازی با منابع طبیعی، بهره وری و برخورداری واحدهای مسکونی از فضا، قادر هستند که بیش از 59/0 درصد از واریانس شاخص های تحقیق را تبیین کنند. یافته ها t تک نمونه ای بیانگر این است که مساکن روستایی در روستاهای نمونه از میانگین نظری مورد نظر، پایین تر قرار دارند ولی تأثیرات مثبتی در پایداری مساکن روستایی به دنبال داشته است. همچنین یافته های مدل ویکور نشان داد که روستای رشنوده با میزان(04/0) بالاترین رتبه و روستای محمدآباد گراوند با میزان(56/0) پایین ترین رتبه از لحاظ برخورداری از پایداری مسکن روستایی در بین روستاهای محدوده مورد مطالعه را به خود اختصاص داده اند.
مطالعه تطبیقی «تزئینات نقوش هندسیِ گره (گره چینی)» در معماری اسلامی و قاعدۀ عرفانی «تجدد امثال» در اندیشۀ ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد است شرحِ تحلیلی و تطبیقی مابین صور تجریدی نقوش هندسی (گره چینی) در تزئینات معماری اسلامی و قاعده عرفانیِ «تجدد امثال»، با رویکرد تطبیقیِ وجودِ هم ارزی، تمثال و همانند ساختی، میان نظام جزئی و نظام کلی عالم (سلسله مراتب عالم)، ارائه نماید. در جهان شناسی عرفانی ابن عربی، نحوه فاعلیت حق تعالی، بر مبنای وحدت شخصی وجود و به نحو «تجلّی» بوده که تجلیات حق تعالی به طور دائم و پایان ناپذیر و مداوم صورت می گیرند؛ لذا در این دیدگاه، اشیا به طور مستمر در حال تغییر و تحول بوده و حق در هر لحظه و آنی به صورت بی شمار متجلی می شود. بر این اساس، صور تجریدی نقوش هندسی گره در هنر و معماری اسلامی و نقش های بی نهایت گسترش پذیر آن، برگرفته از قواعدی هستند که نمادی از مفهوم عارفانه «کثرت در وحدت» و «وحدت در کثرت» است. در این پژوهش که به روش تحقیق توصیفی، تحلیلی، تطبیقی و با تلفیقی از دو رویکرد کمّی و کیفی انجام گرفته است، این نتیجه به دست آمد که با توجه به تقارن و هم زمانی پیدایی نقش های هندسیِ گره در معماری اسلامی و نگرش های عرفانی در فلسفه اسلامی، خصوصیات به کار گرفته شده در نقش های هندسیِ گره که دارای سه مشخصه «قابلیّت تکرار به شرط تکامل»، «قابلیّت زایش، تطوّر و تبدّل به واسطه نقوش ثانوی» و «نداشتن آلت خارج در عین کثرت نقوش» هستند، همانند ساخت قاعده «تجدد امثال» در دیدگاه عرفانیِ ابن عربی و شارحان وی بوده و هدف هنرمند عارف در خلق صُورِ بی نهایت کثرت پذیرِ نقوشِ هندسیِ گره، نشان دادن خلق مداوم و استکمالی ممکنات در تجلیات الهی به صورت خلع و لبس بوده که به طریقِ نقش های بافته، متکثّر و تکرارپذیر اشکال هندسی در فضاسازی معماری اسلامی، بازآفرینی و خلق مجدد می شوند.
هرمنوتیک شهرک های جدید
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، ارائه تحلیلی زمینه ای از «جنبش شهرک جدید» و کنکاش بیشتر در بنیان ها و بُن مایه های فکری و ایدئولوژیکی آن با کمک «روش هرمنوتیک» است. چنین تلاشی از طریق جُستارهایی در تجربیات نوگرایی و برنامه ریزی شهریِ نوگرا و درک دنیای شهری بر پایه انگاره های آرمانی و آرمانشهرگرایی صورت گرفته است. یکی از دلالت های این کار، افکندن پرتویی بر ابعاد مثبت و منفیِ سیاست های شهریِ جامع و ارائه چارچوبی برای درک چالش های شهری شدن در دنیای امروزی است. شهرک های جدید به عنوان پروژه هایی اساساً آرمانی در سده بیستم، بر آن بوده است تا آینده شهریِ بهتری را برای انسان ها رقم بزند؛ آرمانشهرهایی جدید که با نقد همه آنچه در شهرهای موجود وجود داشت، امیدها و انتظارات بسیاری را بر ادعاهای مدعیان آن گره می زد. کاربست روش هرمنوتیک در بازاندیشی گذشته شهرک های جدید، در این مقاله، نشان می دهد که این جنبش، زمینه و بستر بسیار مناسبی برای کشف و درک بسیاری از زوایای پنهان و نامکشوف برنامه ریزی شهری و منطقه ای در سده بیستم است.
درآمدی بر شناخت مفهوم تقارن، تعادل و جایگاه آن در معماری
حوزههای تخصصی:
معماران و هنرمندان همواره به منظور بهبود کیفیت فضا به عنوان ظرفی برای زندگی انسان عوامل متعددی را به کارمی گیرند. برخی از شاخصه های هندسی موجود در یک محیط را می توان از جمله مهمترین این عوامل دانست. تقارن و تعادل به عنوان مفاهیم مهم هندسی، علاوه بر معماری در حوزه هایی همچون علوم طبیعی،صناعت، هنر و ادبیات از جایگاه ارزشمندی برخوردار است. وجود تقارن ، هندسه و تناسبات نیکو همواره باعث ایجاد تعادل در یک پدیده می شود.چنانچه تقارن یکی از اصول مهم در ایجاد تعادل واقع شود، لذا شناخت وجوه این مفهوم،انواع و چگونگی اثربخشی آن در ایجاد تعادل در مصنوعات بشری از جمله آثار هنری میتواند پژوهشی مفید قلمداد شود. لذا در این نوشتار به منظور درک و شناخت صحیح مفهوم تقارن و تعادل، با تکیه بر برخی روش های تحقیق کیفی خصوصا به روش تئوری زمینه، ضمن مرور دیدگاه های مختلف در این زمینه و نیز مطالعه در حوزه های دیگر، به پژوهش درباره این مفاهیم پرداخته شده است. نوشته سعی دارد به تاثیر نگرش انسان هر دوره به مساله تقارن و تعادل در معماری اشاره نموده و پیوند و گسست میان این دو مفهوم در هر دوره را آشکار سازد. جمع بندی پژوهش حاکی از آنست که تقارن در آثار هنری و بناهای معماری هنوز هم همانند گذشته به آسانی برای انسان نوعی رضایت و حسی از کلیت واحد را ایجاد نموده و با تاثیرگذاری بر زمینه اثر اوج یک تفکر استوار را به منصه ظهور می رساند. اما از دیدگاه انسان عصر حاضر، نامتقارن های متعادل نیز حائز اهمیت بوده،جذابیت و عمرتماشای بالاتری دارند و چه بسا مطلوبیت بیشتری ایجاد می نمایند. به علاوه اینکه روش های نوین ساخت در عصر حاضر امکان اجرای چنین طرح های نامتقارن و متنوعی را نیز فراهم کرده است.
بازخوانی بازسازی شهر لار پس از زلزله سال 1339(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۶۱
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
هر سانحه از نظر نوع، زمان و محدوده با سوانح دیگر تفاوت دارد اما مشکلات و پیامدهای تمام سوانح اساساً مشابه هستند که این امر لزوم بررسی های علمی و مستندسازی آموزه ها را به منظور درس آموزی و کاربرد در سوانح آتی تشدید می کند. یکی از نقاط ضعف مطالعات بازسازی در ایران فقدان مستندسازی تجارب بازسازی های پیشین می باشد. بسیاری از این بازسازی ها پس از گذشت چندین دهه همچنان زنده و پویا هستند و این در حالی است که تاکنون مستندات مرتبط و عوامل مؤثر در ماندگاری آن ها کمتر مورد نقد علمی قرار گرفته است. شهر لار واقع در استان فارس پس از زلزله سال 1339 بر مبنای جابه جایی شهری بازسازی گردید و در حال حاضر شامل دو بخش پویا، شهر جدید (بازسازی شده) و شهر قدیم است. لذا در این مقاله سعی بر آن است که ضمن مستندسازی، شناخت و تحلیل روند بازسازی این شهر پس از گذشت بیش از پنج دهه، به ارائه ویژگی های منحصربه فرد و دلایل ماندگاری آن تا به امروز پرداخته و درس های حاصله برای بهبود برنامه های آینده ارائه شود. در این راستا تلفیقی از دو روش توصیفی و میدانی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در این بازسازی، از ابتدا کالبد در قالب یک شهر شامل بخش های مسکونی، زیرساخت ها، تأسیسات و بناهای عمومی شهری برنامه ریزی و هزینه آن تأمین گردید. مکان جابه جایی شهر پیرو مطالعات زمین شناسی به دور از گسل انتخاب و برای ساخت مسکن و بناهای عمومی نیز از سازه ای ضد زلزله با سرعت ساخت بالا استفاده شد. مسئولین امر بازسازی با تعهد و سخت کوشی به انجام اصولی امور پرداختند و کمیسیونی متشکل از معتمدین و روحانیون محلی بر تمام مسائل بازسازی نظارت داشتند. مشکلات پیش روی هیئت بازسازی از جمله ادعای مالکیت زمین ها و موارد مذهبی مانند شایعه غصبی بودن زمین شهر جدید به صورت کدخدامنشی در کمترین زمان ممکن مرتفع می گردید. علاوه بر این ها تسهیل رفت وآمد و به موجب آن تسریع بازتوانی اقتصاد وابسته به بازار شهر قدیم لار باعث شد که افراد ساکن در شهر جدید علاقه و دلبستگی خود در شهر قدیم را دنبال کنند. برنامه واگذاری خانه و زمین به آسیب دیدگان نیز در عین رعایت عدالت، احساس تعلق را در مالکان آن تقویت می کرد.
ارزیابی شاخص های حکمروایی خوب شهری (مورد مطالعه: محله نیاوران تهران)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین دلایل مشکلات کنونی در شهرهای ایران بخصوص در کلانشهرها، ضعف و ناتوانی در مدیریت صحیح این شهرها می باشد کمااینکه اکثر این مدیریت ها به شیوه سنتی و بدون مشارکت شهروندان انجام می-شود. در این میان رویکرد حکمروایی خوب شهری یکی از روش های مناسب مدیریت شهری که مورد حمایت مجامع علمی و بین المللی است، می باشد که طی دهه های اخیر به عنوان یک روش روش کارامد در عرصه مدیریت شهری مطرح شده است. این دیدگاه برخلاف دیدگاه سنتی و حاکم بر اکثر نظام های مدیریت شهری ایران و جهان سوم، سعی در سهیم کردن مردم در تصمیم گیری برای شهرهای خود دارد. در همین راستا این تحقیق به بررسی شاخص های حکمروایی خوب شهری در محله نیاروان تهران پرداخته است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیل می باشد. روش جمع آوری داده ها نیز اسنادی – میدانی می باشد. جامعه آماری پژوهش ساکنان محله نیاوران بوده اند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 370نفر به دست آمده است. جهت تحلیل داده نیز از نرم افزار SPSS 21 استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از وضعیت مناسب شاخص های مورد بررسی جهت حکمروایی مطلوب در سطح محله دارند.
Beauty and Aesthetics in Islamic Architecture
حوزههای تخصصی:
Islam is an integral way of life which considers beauty to be a divine quality. In fact, Islam is the religion of beauty and perfection. Islamic architecture refers to any architecture in Islamic culture or in Islamic context. Islamic architecture exhibits the sacred order of Islam and its distinctive feature is religious aspect. Yet, Islamic architecture is not completely varied from all other architectural styles; even, it borrows from some of them such as Persian architecture. The aim of this study is investigating the importance of beauty and aesthetics in Islamic architecture. Results show that Islam does not consider art and beauty as a luxury. It considers beauty to be a divine quality. Unity is one of main aesthetically concepts which has merged in Islamic architecture; It was called as a base for life cycle and was reflected on art and architecture to such an extent that we can count it as the language of Islamic architecture. Based on this language, Paradise is a perfect epitome in all respects of aesthetics.
پایش شبانگاهی اقتصاد: معرفی یک رویکرد نوین در برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
141 - 184
حوزههای تخصصی:
وجود ارتباط مثبت میان سطح فعالیت اقتصادی و میزان نور اندازه گیری شده در تصاویر ماهواره ای در شب، قابل توجیه است و مطالعات متعددی این ارتباط را تأیید کرده اند. در این تحقیق برای اولین بار این ارتباط در اقتصاد ایران و در بازه زمانی سال های 1371 تا 1393 بررسی می شود. در ابتدا رویکرد تحلیلی بر مبنای داده های نور شبانگاهی ( NTL ) و فرآیند استخراج داده ها تشریح و سپس ارتباط میان NTL و سطح فعالیت اقتصادی بررسی می شود. نتایج برآورد الگوهای مختلف رگرسیونی، نشانگر وجود ارتباط مثبت و معنادار میان GDp حقیقی و NTL است و بنابراین انتظار می رود میان توزیع درآمد و توزیع NTL که نماگری از توزیع فعالیت های اقتصادی است، ارتباط مثبتی وجود داشته باشد. با توجه به کوواریانس میان ضرایب جینی یادشده در سطح استانی، رابطه مثبت بالا تأیید می شود که خود نشانگر مشابهت میان توزیع فعالیت های اقتصادی و توزیع درآمد در سطح استان ها است. بنابراین می توان با توزیع یکنواخت تر فعالیت های اقتصادی، توزیع درآمد را در سطح استان ها به سمت برابری بیشتر سوق داد. به عبارت دیگر بایستی در حوزه برنامه ریزی منطقه ای، توزیع فعالیت های اقتصادی در سطح هر استان به نحوی باشد که توزیع درآمد را به سمت برابری بیشتر سوق دهد.
پارچه بافی سیسیل در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
75 - 82
حوزههای تخصصی:
در سال212 هجری قمری/837 میلادی، سیسیل توسط اغلبیون مسلمان فتح گردید و به امارتی نیمه مستقل تبدیل شد. تاریخ سیسیل از زمان فتح مسلمانان تا فروپاشی آنان و آغاز تسلط نورمان ها به سه دوره تقسیم می شود: دوره اغلبیدی، فاطمی و کلبی. با ورود مسلمانان به سیسیل، صنایع آن رو به توسعه نهاد و از جمله پارچه بافی رونق گرفت. کارگاه های پارچه بافی با الگوبرداری از منسوجات اسلامی احداث گردید و در نتیجه اعراب مهاجم توانستند صنعت پارچه بافی پیشرفته ای را در آنجا پایه گذاری کنند. پژوهش حاضر بر این اصل شکل گرفته است که منسوجات سیسیل در دوره اسلامی از منسوجات فاطمیون مصر تاثیر پذیرفته است. لذا از طریق بررسی تاریخی و مقایسه نقوش منسوجات با موضوع مشترک، پارچه های این دو منطقه بررسی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده حضور بافندگان مسلمان در کارگاه های پارچه بافی سیسیل و نیز تجارت پارچه نقش مهمی در انتقال نقوش پارچه های فاطمیون به سیسیل داشته است. در این زمان نقوش اسلامی و خط نوشته های عربی در تزئین منسوجات به کار می رفت. تداوم نقوش منسوجات فاطمی، مخصوصا خط نوشته، از شیوه های متداول بافندگان مسلمانان بوده است که حتی بعد از حاکمیت نورمان ها در سیسیل ادامه می یابد و میزان زیادی از این منسوجات به کشورهای مسیحی غربی صادر می شود.
ارزیابی آسیب پذیری ریخت های شهری در برابر حملات هوایی با رویکرد پدافند غیرعامل؛ بررسی موردی: منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت سلاحهای دوربُرد نظامی، نقش شهرها در ایجاد امنیت ناشی از جنگ بیش از پیش اهمیت یافته است. رعایت ملاحظات پدافند غیرعامل در طراحی و ساماندهی عناصر شکل دهنده شهرها می تواند به میزان قابل توجهی از آسیب پذیری آنها بکاهد. هدف این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری ریخت های مختلف شهری در برابر حملات هوایی از منظر ملاحظات پدافند غیرعامل است. به عنوان نمونه مطالعاتی، منطقه 6 شهر تهران به دلیل وجود کاربری های ارزشمندی همچون وزارتخانه ها، ادارات و سازمانهای دولتی و خصوصی متعدد انتخاب شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. بدین ترتیب با جمع آوری ادبیات نظری رویکرد پدافند غیرعامل و همچنین ریخت شناسی شهری به روش اسنادی- کتابخانه ای، معیارهایی جهت سنجش میزان آسیب پذیری تعیین و با مصاحبه از متخصصان تدقیق گردید و به روش دلفی متخصصان توسط تکمیل 20 پرسش نامه وزن دهی شد. اطلاعات به دست آمده به همراه مشاهدات و برداشت های میدانی به روش سلسله مراتبی معکوس (IHWP) و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که پهنه شرقی و شمال شرقی منطقه و محدوده خیابان کارگر آسیب پذیری بالایی دارند و قسمت جنوبی و شمال غربی منطقه از این نظر مناسب هستند. در کل می توان مهم ترین ویژگی های ریخت شهری مناسب از منظر پدافند غیرعامل را بلوک های کوچک تر با فشردگی شکلی کم، تراکم پایین، قدمت و کیفیت مناسب ابنیه در نظر گرفت.
زمینه گرایی در آثار معماران غیرایرانی در دوره پهلوی اول (مدرسه البرز و ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
۱۷۱-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
فعالیت معماران در دوره پهلوی به سه دسته معماران سنتی، معماران تحصیل کرده در غرب و معماران خارجی تقسیم می شود. این پژوهش سعی دارد با تمرکز روی دسته سوم، یعنی معماران خارجی، به نحوه نگرش و تأثیرات آن بر بناهای آموزشی از منظر زمینه گرایی بپردازد. لذا مدرسه البرز تهران و ایرانشهر یزد به عنوان دو نمونه از آثار این معماران بررسی شده است. در این پژوهش، روش تحقیق از نوع کیفی و مطالعه موردی است که با تحلیل نمونه ها همراه است. نتایج تحقیق نشان می دهد هر دو نمونه از منظر شباهت های سبکی و ظاهری به مواردی همچون استفاده از مصالح، تزیینات و اشارات تاریخی توجه داشته اند؛ اما بخش عمده ای از نظام ارزش ها که زیرساخت زمینه های فرهنگی اجتماعی و عملکردی بناهای آموزشی را تشکیل می دهند و نقش مهمی در شیوه ها و اهداف آموزشی دارند، نادیده گرفته شده است. این بی توجهی در خصوص مدرسه البرز بیشتر مشهود است؛ زیرا با توجه به قرارگیری آن در پایتخت، تحت تأثیر نظام های حکومتی و همچنین ناسیونالیسم تجددگرا قرار گرفته است که به نوعی تحت نفوذ اندیشه های غرب است. اما مدرسه ایرانشهر علاوه بر شباهت های ظاهری به معماری ایرانی، تلاش کرده است تا شیوه های آموزش ایرانی و به کارگیری فضای باز را نیز در نظر بگیرد.
بررسی میزان سرزندگی پیاده راه شهری بعد از طراحی مجدد (نمونه موردی پیاده راه خیام در ارومیه)
حوزههای تخصصی:
در پیاده راه ها همواره باید زندگی اجتماعی در جریان باشد و سرزندگی از وی ژگی های اساسی و اصلی آن است. دو کیفیت مهم که منجر به س رزندگی پیاده راه ها می شود تنوع و نفوذپذیری این فضاهاست. یکی از سیاست های رسیدن به تنوع در طول مسیر با توجه به اینکه مسیر پیاده مختص حرکت عابر پیاده طراحی می شود، نماد و نشانه های شهری است که یا برگرفته از کالبد موجود یا براساس شرایط موجود و ارزش های بافت طراحی می شود، که به خوانایی مسیر می افزاید و آن را به نماد تبدیل می کند. پژوهش حاضر، پژوهش توصیفی-تحلیل می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای شامل کتاب ها، مقالات علمی و ... استفاده شده است. همچنین در مرحله بعدی به برداشت میدانی از پیاده راه خیام در ارومیه پرداخته شده است. برای روایی و پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده و برای آزمون فرضیه ها از آزمون همبستگی اسپیرمن و میانگین یک جامعه در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که شاخص اختصاص دادن فضای خیابان به پیاده بیشترین میانگین را در بین دیگر شاخص ها کسب نموده است، همچنین میزان سرزندگی پیاده راه خیام ارومیه با میانگین 3.55 دارای سرزندگی متوسط و رو به بالا می باشد و میزان کیفیت محیط بعد از طراحی مجدد با میانگین 3.95 نشان دهنده کیفیت متوسط و رو به بالای طراحی جدید است. در نهایت بین 3 عامل اختصاص دادن فضای خیابان به پیاده راه، وجود کاربری های مختلف و وجود کاربری های تجاری رابطه مستقیم وجود دارد بطوریکه در کنار یکدیگر می توانند باعث افزایش سرزندگی پیاده راه خیام در ارومیه شود.
Urban Sprawl Pattern and Its Implications for Urban Management (Case Study: Zaria Urban Area, Nigeria)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Urban sprawl, or the unplanned and uncontrolled spreading out of built-up areas in Zaria urban area causes problems of congestion, poor urban basic infrastructure delivery and poor urban planning. This paper analyzed the pattern and implications of urban sprawl using GIS and Remote sensing as an improved approach to analyze and explain sprawling beyond the traditional spatial or cartographic mapping and monitoring method which lacks the effectiveness to analyze and explain the details of spatiotemporal dimensions of urban sprawl. Map overlay analysis was used to calculate the rate and magnitude of the growth pattern for the four epochs of 1976, 1990, 2000 and 2014 if it could be regarded as sprawl. Results revealed that ribbon and leap-frog pattern of sprawl had fully developed North-South at approximately 25km stretch (Kano-Kaduna road) and 16km East-West on the regional arterial roads (Sokoto road and Jos road). Findings also revealed that the sprawl patterns were as a result of rapid urban population growth, increase demand for land, poor urban planning and social segregation with their respective implications. The causes of having such widespread urban sprawl needs to be studied in order to control the City’s growth.
مقایسه کالبد خانه های چهارصفه و حوضخانه ای سنتی شهر زواره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷
101 - 125
حوزههای تخصصی:
زمینه کالبد، عرصه ای برای دسته بندی ویژگی های خانه های سنتی شهر زواره است. بررسی خانه های چهارصفه و حوضخانه ای در معماری مسکونی زواره، شباهت ها و تفاوت های کالبد این دو گونه بنا را مشخص خواهد کرد. با بررسی کالبد معماری مسکونی زواره، دلیل پایدار بودن این گونه ها در گذر زمان مشخص خواهد شد. برای فهم چگونگی و چرایی تفاوت های خانه های چهارصفه و حوضخانه ای سنتی زواره در زمینه کالبد با وجود شباهت ها، راهکار مطالعه مقایسه ای به کار گرفته شده است. نوشتار حاضر بر آن است تا چگونگی و چرایی تفاوت ها و شباهت های پدید آمده در زمینه کالبد را مورد تحلیل قرار دهد. این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای، آنالیز محاسبات شامل تناسبات عددی از یک سو و مطالعات میدانی از سوی دیگر، بنا نهاده شده است. برای دست یابی به اهداف موردنظر و انتخاب خانه های چهارصفه و حوضخانه ای، شاخص هایی در سه بخش هندسه، تناسبات عددی و تغییر شکل پلان مشخص گردید و سپس با توجه به این شاخص ها، در هر بخش به ترتیب، 26، 25 و 37 نمونه به گونه ای انتخاب شدند که طیف متنوعی از مفاهیم مشترک تکرارشونده را از لحاظ کالبدی دربرگیرند. در بخش هندسه، تحلیل ها آشکار نمود که شکل دسترسی به فضاهای خانه، بر نحوه سلسله مراتب فضایی و حفظ حریم در دو گونه مؤثر بوده و شکل بازشوها با نوع فضاها (عمومی- خصوصی) و کنترل نور و باد مرتبط بوده است. در بخش تناسبات عددی مشخص شد که میانگین نسبت مجموع مساحت بازوها به مساحت فضای مرکزی در چهارصفه حدود دو برابر حوضخانه ای است که از دلایل آن، ثبات عناصر چهارصفه و کاهش عناصر حوضخانه است. همچنین نسبت ارتفاع فضای مرکزی به ارتفاع بازوها در دو گونه، در ارتباط با نوع پوشش سقف، عرض دهانه، نحوه تهویه، تعداد بازوها و ... بوده است. در بخش تغییر شکل پلان ثابت شد که فضاها یا مدول هایی به هسته هر دو گونه افزوده و یا ادغام شده است و در روند دگردیسی هندسی پلان، حوضخانه ثبات بیشتری نسبت به چهارصفه داشته است.
بررسی بداهه پردازی درموسیقی ایرانی براساس پدیده شناسی استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بداهه پردازی، اجرایی در «لحظه» است که حداقل در قرن اخیر شیوه ی آفرینش غالب در اجراهای موسیقی ایرانی بوده است. تعاریف متعدد از بداهه پردازی مجالی برای مفهوم پردازی آن به روش علمی میسر نساخته است. هدف از این پژوهش رسیدن به تعریفی یکدست از فرایند بداهه پردازی با تکیه بر روش پدیده شناسی است. پدیده شناسی استعلایی، در مقام روش شناسی پژوهش، توصیف دقیقی از مراحلی که بداهه پرداز از ابتدا تا انتها طی می کند تا به خلق یک اثر موسیقایی ختم شود، مهیا می سازد. در این پژوهش «ردیف» به عنوان الگوی مرسوم در موسیقی کلاسیک ایرانی مورد توجه است. ابتدا باور طیف سنت گرا به مثابه ی رویکردی که در پدیده شناسی از آن با عنوان رویکرد طبیعی یاد می شود، در نظر گرفته شد. سپس با به تعلیق درآوردن این رویکرد، راه را برای تطبیق سایر مراحل پدیده شناسی با بداهه پردازی هموار ساختیم. در نتیجه ی این تطبیق بستری فراهم شد تا بداهه پردازی به صورتی روش مند، مورد تحلیل قرار گیرد. از یافته های این تحقیق می توان گفت رسیدن به ذات ردیف که فواصل مُدها، روند ملودی و ریتم را شامل می شود نفش تخیّل را در آگاهی بداهه پرداز برجسته کرده و به تبع آن اجرایی آزادانه با تکیه بر خلاقیت هرچه بیشتر او رقم می خورد. این پژوهش به شیوه ی کیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تدوین گردیده است.
تحلیلی بر عوامل تأثیرگذار در زیست پذیری شهری مطالعه موردی: منطقه 8 شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
113 - 144
حوزههای تخصصی:
مفهوم زیست پذیری در کنار پایداری و به عنوان یک شعار در گفتمان عمومی و برنامه ریزی پدید آمده است. برنامه ریزان و سیاست گذاران در رابطه با ایجاد و یا حفظ شهرها، به مفهوم زیست پذیری به عنوان یک اصل راهنما برای سرمایه گذاری و تصمیم گیری و شکل دادن به محیط اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و بیولوژیکی شهری استناد می کنند و زیست پذیری را استاندارد زندگی و مطلوبیت کلی زندگی مردم در یک سکونتگاه مانند شهر می دانند. این مفهوم ابعاد و شاخص های متنوعی را دارا می باشد و با آن ها موردسنجش قرار می گیرد. پژوهش حاضر نیز با هدف ارائه تحلیلی از عوامل تأثیرگذار در زیست پذیری در منطقه 8 کلان شهر تبریز انجام شده است که بامطالعه مبانی و منابع موجود به تدوین مدل زیست پذیری برای محدوده موردمطالعه اقدام نمود. سپس با استفاده از نظرات ساکنان منطقه به آزمون مدل و در نهایت ارائه مدل نهایی با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی مرتبه دوم پرداخته است. نتایج نشانگر این است که 8 مؤلفه اصلی با 41 متغیر اجزای مدل را تشکیل می دهند. کیفیت زیرساخت ها با بار عاملی 88/0 مهم ترین بُعد و امکانات بهداشتی درمانی با بار 23/0، کم اهمیت ترین بُعد در برقراری زیست پذیری باشند. بنابراین بر اساس نتایج به دست آمده می توان اذعان نمود که برای رسیدن به زیست پذیری مطلوب و حفظ آن باید به تقویت مؤلفه های تأثیرگذار به دست آمده به صورت جامع پرداخته شود.