مطالب مرتبط با کلیدواژه

پدیده شناسی


۱.

تجربیات مادران از داشتن کودک عقب مانده ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کودک خانواده عقب مانده ذهنی تجربیات مادران پدیده شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶۷
" هدف: عقب ماندگی ذهنی علاوه بر شیوع قابل توجه، با نقصان رشد در ابعاد مختلف جسمانی، روانی، تکاملی، اجتماعی و تربیتی همراه بوده و می تواند تاثیرات نامطلوبی بر ساختار و عملکرد خانواده داشته و باعث تجربه این تنش ها به صور مختلف توسط پدر و مادر شود. از آنجا که بررسی ها و نتایج حاصل از آنها می تواند در شناخت این مشکلات و حتی نحوه چگونگی اداره آنها کمک موثری باشد، لذا، این تحقیق کیفی به توصیف ساختار تجربیات مادران این کودکان، و به معانی که آنها از داشتن یک کودک عقب مانده ذهنی دارند پرداخته است. روش بررسی: برای توصیف تجربه مادران از تحقیق کیفی به روش پدیده شناسی برای جمع آوری داده ها و آنالیز آن استفاده شد. در این مطالعه با نمونه گیری هدفمند 12 مصاحبه باز با مادران دارای یک کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر شاغل به تحصیل در مدرسه استثنایی آموزش و پرورش به عمل آمد. مصاحبه ها ضبط شد و عینا بصورت دست نوشته هایی درآمد و با روش کولازی آنالیز شد. یافته ها: از میان 336 جمله با معنی (مضمونی) 6 مضمون اصلی بدست آمد که عبارتند از: برخورد با ناتوانی تکاملی کودک، احساسات منفی، کودک محور سلامتی و ناسلامتی مادر، عدم توانایی در مدیریت خود و کودک (مستاصل شدن مادر)، حمایت همسر، خانواده و دیگران، مبهم بودن آینده (قدم در تاریکی برداشتن). نتیجه گیری: تجربیات مادران از داشتن کودک عقب مانده ذهنی نشان می دهد که آنان کودکشان را نعمت و امانت الهی می دانند و برای پذیرش و سازگاری با وجود او تنها به خدا توکل دارند و از منابع حمایتی مناسب و اثربخشی برخوردار نیستند. بعلت تقبل مسوولیت بیش از اندازه در طول زندگی از جان مایه می گذارند که نتیجه آن تحمل استرس زیاد، احساس ناامیدی، غم و اندوه و درک ابهام آمیز از آینده کودک و خود است. ایفای نقش اول در حمایت همه جانبه کودک موجب غفلت آنان از خود در همه ابعاد جسمی، روحی، روانی و اجتماعی شده است. "
۲.

ترجمه اشعار آپولنر: توصیف یک پروژه (اصل مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اجرا پدیده شناسی چندزبانگی عکاسی برون زبانی ترجمه تصویری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۴ تعداد دانلود : ۴۴۱
این مقاله به بحث در مورد قواعد و راه کار هایی برای ترجمه اشعار آپولینر می پردازد که ابعاد زیادی از این راهکار ها بازتاب اعتقادات و باورهای شخص آپولینر می باشد. اما هدف اصلی این مقاله این است که به بحث درمورد تکلیف ترجمه پرداخته و آن را ورود متن اصلی به آینده اش در نظر بگیرد نه صرفاً عملی برای نگهداری یا بهتر کردن متن. این مقاله با ارجاع به افکار بونِفوی دنبال شده و تفاوت بین معنا و احساس را نیز دربر می گیرد. قسمت پایانی در ارتباط با نقشی است که در پروژه های ترجمه ای چندزبانه توسط عکاسی و به خصوص کلاژ های قطعه های عکاسی شده ایفا می شود.
۳.

دریدا و هوسرل : تعلیق یا تمکین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوسرل دریدا پدیده شناسی ساختارزدایی دیفرانس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۱۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۱۵
یکی از منابع فکری دریدا و رویکرد ساختارزدایی ، اندیشه های هوسرل و روش پدیده شناسی است .دریدا از منتقدان جدی هوسرل و در عین حال به طور آشکار وپنهان تحت تاثیر عمیق وی نیز است . نقد عمده وی به هوسرل، به چالش کشیدن این ادعا است که بایستی در ساحت معرفت شناسی تمامی پیش فرض ها را به یک سو نهاد . من استعلایی به عنوان فاعل چنین فعلی است . دریدا مدعی است که خود این من استعلایی از دایره فرایند به تعلیق در آوردن پدیده شناسی بیرون می ماند . دریدا بر این باور است که هوسرل نیز یکی از بانیان متافیزیک حضور در قرن بیستم است. اوج متافیزیک حضور هوسرل در تلقی وی از نشانه ظهور پیدا کرده است .با این حال وی در تکوین ساختارزدایی ، هم به لحاظ ساختاری و هم به لحاظ محتوا از پدیده شناسی بهره های فراوان برده است . به اجمال اینکه این مقاله از دو بخش تشکیل شده است. دربخش اول نقد دریدا به هوسرل مورد ارزیابی قرار می گیرد و در بخش دوم تاثیرات هوسرل و پدیده شناسی بر دریدا و ساختارزدایی بررسی می شود .
۴.

پدیدارشناسی در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیده شناسی پدیدارشناسی ژئومورفولوژی گیلبرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۹ تعداد دانلود : ۷۷۲
تغییر پارادایم ها در یک حوزه دانشی سرآغاز تحوّل در ادبیات، روش، تکنیک و مؤلفه های دیگر شناخت شناسی تلقّی می شود. همان طور که وقتی دیدگاه سیستمی جایگزین روش های کلاسیک شد، تحولات عمیقی دامنگیر رشته ها و حوزه های دانشی شد. این تحولات نخست در علوم تجربی رخ داد، ولی دیری نپایید که دانشمندان علوم انسانی فرصت های از دست رفته را با نقادی از علوم تجربی و با طرح هندسه فضایی، جبران کردند. در این میان تلاش های دیلتای در نشان دادن مرتبه علوم انسانی و پرده برداری از هزار رمز و راز پنهان در پدیدارشناسی، توسط هوسرل، ژنت و هایدگر راه را برای شکل گیری پارادایمی دیگر فراهم آورد و به حاکمیت بلا منازع یکصد ساله حلقه وین پایان داد. این موج به طور قطع با همه بی مهری ها دامن علوم جغرافیایی را هم ترآلوده خواهد کرد. این پژوهش بر جنبه های معرفتی تأکید و با روش تحلیل متن ژنت، با نگاه پدیدارشناسی، در نوشته های شخصیت های علمی مانند گیلبرت ژئومورفولوژیست و هیلیر اندیشمند فضا شناس پرداخته است. هم چنین ضمن بیان چیستی پدیدارشناسی دست به نقد و نقبی در تاریخ معاصر اندیشه های نظری در ژئومورفولوژی زده است. این پژوهش سعی بر آن دارد که تفاوت های فکری در حوزه پدیدارشناسی را با پدیده شناسی، روشن سازد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که:* پدیدارشناسی یک روش متّکی به تحلیل داده های فراعینی و تبیین کننده رابطه های عمیق تری از این جهان در مقابل روش های تجربی است.*پدیدارشناسی سعی دارد با وجوه عمیق تر و پنهان پدیده ها و نقش انسان در شناخت آنها، دایره تجربه های بشری را از مفهوم تجربه معنی شده؛ در حلقه وین گسترش دهد. این به معنی نفی و یا بی اعتباری«پوزیتیویتیسم » نیست.
۵.

پدیده شناسی علم مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیده شناسی علم بدن حوزه تعلق اگو بیناسوژگی ریاضیاتی سازی طبیعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۴۴۹
پدیده شناسی برای دست یابی به بیناسوژگی ابتدا آگاهی را به حوزه تعلق اگو تقلیل می دهد. اما چنان که خواهیم دید این تقلیل برخلاف تقلیل اولیه پدیده شناسی، تقلیلی ساختگی و روش مند است. بنابراین، اگوی دیگر و در نتیجه بیناسوژگی نیز  همچون  حوزه تعلق اگو قلمرویی اصیل و اولیه است و هیچ یک از این دو قابل تقلیل به یک دیگر نیست. پس شناخت هر یک از این دو قلمرو نیز وظیفه ای اصیل به شمار می آید. علم مدرن از طریق ریاضیاتی کردن طبیعت و با معرفی اوبژه های منطقی ریاضیاتی وظیفه شناخت بیناسوژگی را بر عهده دارد. اوبژه منطقی ریاضیاتی، به مثابه افق نامتناهی پدیده های شهودی آگاهی، که نمودهای کثیر آن در قلمرو اگولوژیک به شمار می آیند، بخشی از معرفت پدیده شناختی است. برخلاف گفته های هوسرل، ریاضیاتی کردن طبیعت ما را از فهم اصیل جهان دور نمی کند و علم مدرن قادر است گنجینه های معرفت ما را افزایش دهد.
۶.

پدیده شناسی علم مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیده شناسی علم بدن حوزه تعلق اگو بیناسوژگی ریاضیاتی سازی طبیعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸
پدیده شناسی برای دست یابی به بیناسوژگی ابتدا آگاهی را به حوزه ی تعلق اگو تقلیل می دهد. اما چنان که خواهیم دید این تقلیل برخلاف تقلیل اولیه ی پدیده شناسی، تقلیلی ساختگی و روش مند است. بنابراین اگوی دیگر و در نتیجه بیناسوژگی نیز هم چون حوزه ی تعلق اگو قلمرویی اصیل و اولیه است و هیچ یک از این دو قابل تقلیل به یک دیگر نیست. پس شناخت هر یک از این دو قلمرو نیز وظیفه ای اصیل به شمار می آید. علم مدرن از طریق ریاضیاتی کردن طبیعت و با معرفی اوبژه های منطقی ریاضیاتی وظیفه ی شناخت بیناسوژگی را بر عهده دارد. اوبژه ی منطقی ریاضیاتی، به مثابه افق نامتناهی پدیده های شهودی آگاهی، که نمودهای کثیر آن در قلمرو اگولوژیک به شمار می آیند، بخشی از معرفت پدیده شناختی است. برخلاف گفته های هوسرل، ریاضیاتی کردن طبیعت ما را از فهم اصیل جهان دور نمی کند و علم مدرن قادر است گنجینه های معرفت ما را افزایش دهد.
۷.

تحلیل هایدگر از واقع بودگی مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع بودگی پدیده شناسی زندگی دینی رخداد زمان مندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۳۸۲
هایدگر با نقد رویکرد نظری بر تجربه زیستن به مثابه موضوع اساسی فلسفه تاکید می کند. در این میان، تحلیل زندگی مسیحی، الگویی برای خصلت نمایی واقع بودگی به دست می دهد که هایدگر در هستی و زمان از آن بهره می برد. زندگی مسیحی با تأکید بر ورود به حوزه عملی به عنوان اساس ایمان در مقابل متافیزیک نظریه محور یونانی قرار می گیرد. ورود به این حوزه عمل مستلزم پذیرش کلمه خدا یعنی اعتماد به آن چه او از آن خبر داده و انتظار برای بازگشت دوباره مسیح است. در این جا با دانش و تجربه متفاوتی از زمان مندی روبه رو هستیم که در غلبه مفهوم پردازی متافیزیکی از دست رفته است. هایدگر تحلیل اش از واقع بودگی مسیحی را با مطالعه موقعیت پولس بر اساس نامه های وی به غلاطیان و تسالونیکیان و نیز اعترافات آگوستین پی می گیرد.
۸.

نقد تطبیقی «فضای تعلیق» در آثار آنتونن آرتو و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خلأ هیچستان تعلیق پدیده شناسی روانشناسی آنتونن آرتو سهراب سپهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۳۱۷
 این تصوّر که مضامین « خلأ» نزد آنتونن آرتو و «هیچستان» نزد سهراب سپهری به معنای نیستی باشند بیش از حد ساده انگارانه و کاملاً خلاف واقع است. در حقیقت خلأ مورد نظر آنها لامکان و لازمانی است پر از امکان هستی، فضایی که در آن «قطعیتِ موجود» جای خود را به «امکانِ وجود» می دهد. همان فضایی که در فلسفه پدیده شناسی پس از عمل اپوخه به دست می آید و مطلقاً هر قضاوتی درباره وجود زمانی- مکانی را به حالت تعلیق درمی آورد تا امکان رویارویی اصیل ذهن با ماهیت پدیده ها فراهم آید. اما آرتو دچار روان نژندی است، دال بنیادین «نامِ پدر» که به اعتقاد لکان ساختار ذهنی هر سوژه بر آن استوار است در ذهن او به وجود نیامده و جای خود را به خلائی پر رمز و راز داده است. پس آرتو محکوم به تجربه ناگزیرِ خلأ است درحالیکه سپهری هیچستان را اختیار می کند.
۹.

مفهوم خانه در نظریات پدیده شناختی کریستین نوربری شولتز از مکان مسکونی (نمونه موردی: خانه تاریخی بروجردی های کاشان)

کلیدواژه‌ها: پدیده شناسی مکان و معماری کریستین نوربری شولتز خانه بروجردی های کاشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۲۰۵
یکی از اهداف غایی معماری این است که محلی را به مکانی قابل بهره برداری و سکونت تبدیل کند، بدان معنا که ذات نهفته و بالقوه حاضر در عناصر محیط را عیان نماید؛ از این رو مطالعه مکان بسیار حائز اهمیت است. از سوی دیگر نقطه آغار مفهوم پدیده شناسی در شاخه علوم فلسفی است، اما هرگز در فلسفه محدود نشده و دامنه نفوذ خود را در علوم مختلف دیگر، از جمله معماری در بر گرفته است. رویکرد پدیده شناسی در مورد یک پدیده، تفکر در ماهیت درونی و آشکار سازی ذات آن است. کریستین نوربری شولتز به عنوان یکی از برجسته ترین چهره های پدیده شناسی در مکان و معماری مسکونی تأثیر بسیار عمیقی در گسترش این گفتمان داشته است. در این پژوهش، با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی و برداشت های شخصی میدانی تلاش شده است تا مفاهیم و اصول مرتبط با مفهوم مکان و پدیده شناسی مکان، بررسی و واژه خانه تحلیل شود. در این راستا ابتدا پدیده شناسی فلسفی که مبدأ و تبلور مفهوم پدیده شناسی در معماری است، بررسی و در کنار آن، تفحصی در آراء و نظریات کریستین نوربری شولتز در حوزه مفهوم پدیده مکان و پدیده شناسی مکان شده است. سپس، مفهوم خانه، محل قرار و سکونت همراه با آرامش انسان مورد واکاوی قرار گرفته است و در ساختار خانه با شاخص مفهومی مکان از دیدگاه شولتز مطابقت داده شد و به عنوان نمونه موردی، یکی از خانه های ارزشمند تاریخی ایران (خانه بروجردی های کاشان) مورد کنکاش قرار گرفت.
۱۰.

بررسی بداهه پردازی درموسیقی ایرانی براساس پدیده شناسی استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بداهه پردازی ردیف موسیقی ایرانی پدیده شناسی هوسرل اپوخه زیست جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
بداهه پردازی، اجرایی در «لحظه» است که حداقل در قرن اخیر شیوه ی آفرینش غالب در اجراهای موسیقی ایرانی بوده است. تعاریف متعدد از بداهه پردازی مجالی برای مفهوم پردازی آن به روش علمی میسر نساخته است. هدف از این پژوهش رسیدن به تعریفی یکدست از فرایند بداهه پردازی با تکیه بر روش پدیده شناسی است. پدیده شناسی استعلایی، در مقام روش شناسی پژوهش، توصیف دقیقی از مراحلی که بداهه پرداز از ابتدا تا انتها طی می کند تا به خلق یک اثر موسیقایی ختم شود، مهیا می سازد. در این پژوهش «ردیف» به عنوان الگوی مرسوم در موسیقی کلاسیک ایرانی مورد توجه است. ابتدا باور طیف سنت گرا به مثابه ی رویکردی که در پدیده شناسی از آن با عنوان رویکرد طبیعی یاد می شود، در نظر گرفته شد. سپس با به تعلیق درآوردن این رویکرد، راه را برای تطبیق سایر مراحل پدیده شناسی با بداهه پردازی هموار ساختیم. در نتیجه ی این تطبیق بستری فراهم شد تا بداهه پردازی به صورتی روش مند، مورد تحلیل قرار گیرد. از یافته های این تحقیق می توان گفت رسیدن به ذات ردیف که فواصل مُدها، روند ملودی و ریتم را شامل می شود نفش تخیّل را در آگاهی بداهه پرداز برجسته کرده و به تبع آن اجرایی آزادانه با تکیه بر خلاقیت هرچه بیشتر او رقم می خورد. این پژوهش به شیوه ی کیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تدوین گردیده است.
۱۱.

پدیده شناسی زمان در حفاظت و مرمت آثار تاریخی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان پدیده شناسی انسان فرهنگ ماده ای حفاظت مرمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۴۸
در این مقاله پدیده شناسی زمان به عنوان بعد چهارم و اصل موجودیّت اجسام در حفاظت و مرمت انجام شده است. مسأله این است، بعد زمان در آثار چیست؛ چگونه مورد شناسایی قرار می گیرد؛ چه نقشی در حفاظت و مرمت دارد. برای حل مسأله با راهبرد پدیده شناسی زمان انحای پدیدار شدن آن بر آگاهی انسان تحلیل شده است؛ بدین قرار زمان با رویداد، فرهنگ مادّه ای ، لایه های فرسودگی، مکان و انسان معادل است و بر آگاهی پدیدار و تقویم می شود. در نتیجه بر مبنای شناخت پدیده شناسانه ی زمان و ارتباط آن با اصل موجودیّت اثر، حفاظت سطوح فرسوده به عنوان انباشت لایه های اکنون ضروری است؛ سنجش فرسودگی ها بر مبنای اصول زمان مندی مادّه و ارتباط آن با حرکت و دگرگونی امکان زمان سنجی، تحلیل های آسیب شناسی، اتّخاذ روش های مناسب حفاظت بهینه را فراهم می کند. پدیده شناسی زمان، انسان را در افق اهداف فرایندهای مداخله ای اثر قرار داده و پاسخگوی سؤالات اساسیِ حفاظت و مرمت پست مدرن است و افزون بر آنالیز مادّه ا ی، آنالیز فرامادّه ای اثر را نیز مقرّر می کند. با تمرکز بر مفهوم فرهنگ مادّه ای، زمان بدن مند یا زمان انسانی نیز علاوه بر زمان ساخت، زمان سپری شده، زمان مواجهه با اثر، در مرمت مطرح میشود. حفاظت بقایای گذشته، سبب فهم گذشته در زمان حال و آغاز فرایند انتقال گذشته از حال و هم زیستی آن با آینده است.
۱۲.

اتمسفر فضا در پدیده شناسی به مثابه فضای بدون سطح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای با سطح فضای بی سطح پدیده شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۱۲۹
فضا که اصلی ترین بخش معماری است به طول تاریخ و در دوره های زمانی مختلف از زاویه های متنوع فلسفی از کالبدی تا معنا، از زیبایی شناسی فرمی تا زبان شناسی و نشانه شناسی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. اما همواره سوال مهمی که در مقابل این دیدگاه ها قرار می گیرد آن است که آیا فهم فضا از دیدگاه هایی که ذکر شد چه تأثیری در نحوه ادراک انسان از فضا دارد؟ آیا اگر معنای فضا از منظر نشانه ها فهمیده شود فضایی مناسب برای زیست انسان است؟ در این پژوهش با تاکید بر مصرف کننده فضا یعنی انسان و توانایی های او در دریافت داده های محیطی و انرژی های آن به نظریه هایی که در این زمینه در تاریخ اندیشه مطرح شده توجه شده است که ریشه در پدیده شناسی نو با مفهوم اتمسفر می خواهد بنیاد علوم را نقد کند و ساختار جدیدی از جهان بیافریند تحلیل می شود. این آرا رادیکال در معماری می خواهند علم نویی دراندازند و ساختار و پارادایم های ذهن بشری را که سوار بر اندیشه ایده پیشرفت و علم باوری را که ساختار سطوح را در فضای کارتزینی می سازد با تجربه حضور تن و زندگی غیر اختیاری انسان در فضای سطح جایگزین کند. در این فرصت از تحول و دگرگونی نحوه زندگی و به طبع آن تحول فضای خانه و خانه سازی در ایران که ملموس ترین و پرکاربردترین فضا در بین فضاهای زیست انسان است کمک گرفته شده است. در این تحقیق از روش های کیفی به منظور شناخت و ارزیابی ادراک تن در فضا با توصیف فضایی مانند میانسرا و در خانه های مدرن تر حیاط می پردازیم. برای این مهم از خانه هایی استفاده می شود که شاخص و یا از ویژگی های خاصی برخوردار نیستن و دلیل انتخاب آن ها فقط دارا بودن الگوی فضای معماری دوران خود است. با انتخاب پنج خانه از سه دوره ی قاجار (خانه ی بهشتی، خانه ی آرازی)، پهلوی اول (خانه شلویری در قزوین) و دو خانه از دوره ی پهلوی دوم در مجتمع مسکونی نارمک به تحلیل روند دگرگونی این عملکرد پرداخته می شود.