فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۸۱ تا ۸٬۰۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در طول استفاده از پله، برای جابجایی عمودی بین طبقات ساختمان، مفهوم انعطاف پذیری دیده نشده است. حال با استفاده از انعطاف پذیری معماری هوشمند و راهکارهای این معماری در پله های منعطف و متحرک سعی در بازدهی و بازنگری در روش استفاده از پله های ثابت می باشیم. با کوچکتر شدن متراژ فضاها و هزینه بالا زمین و سطح اشغال پله ها در ساختمان، نیاز به بازنگری در نحوه ساخت می باشد. با استفاده از معماری هوشمند در پلکان ساختمان می توان سرانه فضای مورد استفاده را افزایش داد. در بسیاری از پله های متحرک فقط به باز و بسته شدن پله ها بدون انتخاب گری مستقیم پله، در انتخاب فرد استفاده کننده، پرداخته شده است. در پله های هوشمند می توان فاصله های هر کف پله را با استفاده از شرایط جسمی خدمات گیرنده تغییر داده و دسترسی را برای افراد مجاز، برای افزایش امنیت منحصر نمود. هدف از این پله ها افزایش فضای عملکردی خانه، هوشمند سازی و بالا بردن امنیت آن می باشد. راه رسیدن به این هدف، جمع آوری داده های اولیه از نظر میزان فاصله ها، روش اجرا و کشف مخاطرات پلکان، برای رسیدن به طراحی پلکان های هوشمند می باشد. از مقاصد این تحقیق رسیدن به روش جایگزین در آسانسورها با استفاده از پلکان های هوشمند برای جابجایی عمودی و کاهش سطح اشغال آسانسورها و در نتیجه افزایش زیر بنای ساختمان می باشد. که این افزایش سطح زیر بنا بدون حذف بالا برنده(آسانسور) در گذشته میسر نبوده است. نگاه این تحقیق به سالمندان، معلولین، خردسالان، زنان باردار و افرادی که نیاز به جابجایی عمودی در ساختمان دارند می باشد.
ارزیابی تاثیر فضاهای مذهبی بر ویژگیهای رفتاری شهروندان با تاکید بر مساجد منتخب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
205-211
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثر معماری مدرن بر معماری ایرانی اسلامی
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولاتی که در عرصه معماری خصوصاً قرن اخیر صورت گرفته است ابهامات از چگونگی ابراز احساسات مخاطبین، در دو زمان اوایل و اواخر قرن، در بین عموم مشاهده می شود. در نگاه های امروز، عدم رغبت و بی میلی در وجود بعضی از شاخصه های معماری نوین چه از سبک مدرن و نئومدرن و... در بین عموم مشاهده می شود. گونه ای بیزاری و خستگی عامه را از تشویق آنهمه زحماتی که فلسفه ها در پشت آن خوابیده بوده است، معذور نموده است. چه که این موضوع در تنوع و تغییر یا تجدید نظر در سطور فلسفه های بافته شده شاید مصلحتی را باعث شده است. در هر حال وجود این حرکت ها بی شک موجب شکوفائی و پویائی زنان و سعه صدر و تأمل بیشتر آیندگان در حال هرچه مسالمت آمیزتر بودن عنصر مهم معماری و شهرسازی برای عموم را موجب گردید.
ارزیابی گاهنگاری دوره مس سنگی جنوب شرق ایران: گاهنگاری مطلق (14C) و نسبی تپه دهنو و تپه دهنو شرقی شهداد با استفاده از روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازلحاظ مطالعات باستان شناختی، نیمه ی شرقی ایران کمتر موردتوجه باستان شناسان قرار گرفته است و ازاین رو، ابهامات و پرسش های فراوانی در رابطه با جدول گاهنگاری این بخش از ایران و به ویژه جنوب شرق وجود دارد. عمده اطلاعات ما از فرهنگ های پیش ازتاریخ و جدول گاهنگاری جنوب شرق ایران بر شالوده مطالعات میدانی دهه هفتاد میلادی استوار است. به طور ویژه، اطلاعات گاهنگاری رایج برای دوره مس سنگی جنوب شرق ایران بر اساس گاهنگاری دو محوطه تپه یحیی و تل ابلیس است که از زمان انجام آنالیزهای سالیابی این دو محوطه، حدود نیم قرن می گذرد و طبیعی است با توجه به روش های مورداستفاده در گذشته، گاهنگاری دوره مس سنگی جنوب شرق ایران نیاز به بازنگری داشته باشد. در این نوشتار سعی بر آن است بر اساس آزمایش های سالیابی مطلق به دست آمده از منطقه شهداد به ارزیابی گاهنگاری دوره مس سنگی جنوب شرق ایران پرداخته شود و یک جدول گاهنگاری به روز برای این دوره زمانی ارائه شود. در این پژوهش با استفاده از سالیابی مطلق کربن 14 و روش طیف سنج جرمی شتاب دهنده (AMS) تعداد 10 نمونه ذغال جهت تاریخگذاری مورد آنالیز قرارگرفت که نتایج به دست آمده توانست ضمن به چالش کشیدن گاهنگاری های پیشین، به برخی از ابهامات جدول گاهنگاری جنوب شرق ایران پاسخ دهد. بر اساس آزمایش های سالیابی مطلق، دو محوطه دهنو و دهنو شرقی شهداد تاریخ اوایل هزاره پنجم تا اوایل هزاره سوم ق.م را دربر می گیرند. در این مقاله، برای ارائه جدول گاهنگاری دوره مس سنگی جنوب شرق ایران، علاوه بر نتایج سالیابی مطلق به دست آمده از تپه دهنو و تپه دهنو شرقی شهداد، گاهنگاری دیگر محوطه های دوره مس سنگی جنوب شرق که به تازگی کاوش شده اند؛ نظیر محوطه محطوط آباد و محوطه ورامین جیرفت نیز موردتوجه قرار گرفته اند.
Social-space development, with the design of a smart card system for health services, based on GIS
حوزههای تخصصی:
In spite of the advancements made in science and technology, the world is still facing the perils of prevalence and epidemic of different diseases from one side and problems such as inappropriate distribution of treatment giving services in a large number of countries. <br /> In such a condition there remains a need for the design of a comprehensive health system using the GIS based smart cards. This can facilitate having all common health, treatment services, such as issuing and receiving prescriptions, insurance services, having access to medical records which can accompany every individual. This will facilitate the development of social and spacial. Considering the fact that the data becomes regional and transferable (knowing they should stay confidential, and have permitted access) , predicated data banks in the health and hygiene net work management, such as offices and treatment giving insurance institutions could have all kinds of possibilities for planning, organizing, controlling and utmost management, in both individual and common health of the society. Although some developed countries are at the moment using smart cards in theirs health systems, but in this suggested system, the objective is to utilize the advantages of GIS smart cards being regional. In this scheme a smart card is intended for each individual, and often loading the necessary information on it. This is used instead of his health service notebook and clinical record. In addition identification card used to access the patient’s medical record and prescription card is designed for doctors. Also the service offering identification card is designed for health centres and pharmacies. Predications should be made of the regional information in every visit to the physician or a clinic, upon which all the following possibilities can be obtained; all statistical reports based on GIS, research activities, supervising over the health and treatment distribution, number and reason for visiting the health care centers, defining the start of an epidemic and factors offering it, checking the nutritional diseases, analysing the concentration and spreading of different disease and their causes according to region or country. All these data can help provide health maps, satellite pictures and defining various layers of information. Finally by the use of these cases optimum managing and development of a smart health and healing network can be made possible<strong>.</strong>
بررسی نوع رودوزی و روکاری و مفاهیم نقش مایه ها در ساختار هشت نمونه از سجاده ها ی پارچه ای دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
سجده گاه مسلمین به عنوان مکانی ملکوتی، زمینه ای را برای هنرمندانِ مسلمان دوره قاجار مهیا نموده است تا جلوه ای زیب ا از ارتباط معنوی نمازگزار با پروردگارِ خویش را، در قالب سوزن دوزی، ایجاد نمایند. سوزن دوزی ها بر روی سجاده های دوره قاجار جزء تزیینات هنری ازنظر تنوع و زیبایی هستند که با هدف و تأثیر باورها و اعتقادات مذهبی به صورت آگاهانه صورت پذیرفته اند. هدف از پژوهش، شناخت و نگاهی توصیفی تحلیلی به نوع رودوزی و روکاری و مطالعه مفاهیم نقوش ایجادشده بر روی هشت نمونه از سجاده های پارچه ایِ موزه ویکتوریا و آلبرت لندن در سال های 1267-1319 ه.ق در دوره قاجار است. سؤالات پژوهش عبارت اند از: 1- نوع و روش رودوزی و روکاری در سجاده ها چگونه است؟ 2- مفاهیم نقش مایه ها و خط نگاری های رودوزی و روکاری شده بر روی سجاده ها چیست؟ نتایج نمایانگر این است که سوزن دوزی و ایجاد نقوش بر اساس مضامین هنر و اندیشه خلاقانه هنرمند مسلمان سنتی و سوزن دوز بوده است. می توان اذعان داشت، رودوزی ها شامل ابریشم دوزی، خامه دوزی و پنبه دوزی(لایه دوزی) و روکاری ها، شامل کشش و برش تاروپود (ژور دوزی، شبکه دوزی) است. نوع رودوزی و روکاری باعث تنوع نقش مایه ها شده است. نقش مایه ها در رودوزی و روکاری هایی که به صورت طرح های شکسته ایجاد شده است، بر اساس بافت عمود بر هم پارچه شکل گرفته است و نقش مایه ها در رودوزی هایی که به صورت آزادانه شکل گرفته اند، از بافت عمود بر هم پارچه استفاده نشده است. رنگ سجاده ها و رنگ نخ سوزن دوزی به دلیل تأثیر نقش مایه ها و تمرکز نمازگزار در موقع عبادت سفید است. از شاخصه های اصلی در ساختار این سجاده ها، طرح های متنوع از محراب و جای مُهر با توجه به نوع رودوزی ها و روکاری ها است . نقش مایه ها در این سجاده ها به صورت طرح های شکسته و گردان و شامل درخت، پرنده، گل، اشکال هندسی و خط نگاری ها هستند. حس درونی هنرمند سوزن دوز، آمیخته با فرهنگ و مذهب است و با استفاده از جنبه های تزیینی هنر اسلامی بر روی سجاده ها، همچون صور تمثیلی از اشکال هندسی، نباتی، و مرغان که برگرفته از مفاهیم نمادین است، بر حالت ماورای طبیعی در نقوش افزوده و هنر خویش را به کمال رسانده است.
بررسی و شناخت رنگزاهای هنری ایران دوره اسلامی در کتابت و نگارگری (بر اساس شعر شاعران سبک خراسانی)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از نقاشی های ایران پس از اسلام در لابه لای نوشته های ادبی و اشعار، به تصویر درآمده اند. شاعر در شعر سبک خراسانی پیش از آن که شاعر باشد، تصویرگری است که تصاویر بدیع و متنوع را ابتدا در ذهنِ خود و سپس با بیانی بی نظیر در ذهنِ خوانندگان می نگارد. استفاده از اسامی رنگزاها در رنگ آمیزی فضای شعری یا حضور آن ها به عنوان جانشین رنگ در این سبک، قابل تأمّل است. شاعر سبک خراسانی گاهی با واژه های مرتبط با کتابت و نگارگری مانند نقش کردن، خامه، دفتر و گاهی به صورت غیر مستقیم از قالب های گوناگون بیانی نظیر تشبیه، از اصطلاحات و مفاهیم رنگزاها به عنوان ابزار تصویرگری مدد جسته است.از آن جایی که تا دوره صفوی در مورد رنگزا های مورد استفاده در کتابت و نگارگری ایران اطلاعات زیادی در دسترس نیست و پرداختن به این موضوع، به منظور فن شناخت این آثار تاریخی جهت حفاظت و مرمت بهتر آن ها ضروری و لازم به نظر می رسد، می توان از اطلاعات نهفته در شعر سبک خراسانی در حوزه تصویرسازی و رنگ آمیزی ها به منظور شناخت و بررسی رنگزاهای مورد استفاده در کتابت و نگارگریِ قرن 3 الی 6 ه.ق. استفاده نمود. شناسایی رنگزا هایی که به مرور زمان به فراموشی سپرده شده اند یا در طول زمان تغییر نام داده اند، از انگیزه اصلی نگارنده در تدوین پژوهش حاضر است. از مهم ترین نتایج این تحقیق، شناسایی تعدادی از رنگزاهای کهن ایران است که برای نخستین بار در این مقاله معرفی شده و با شناخت برخی از رنگزاها، قدمت استفاده از آن ها گاهی تا چندصد سال به عقب برگردانده شده است.
The Role of Structure in the Aesthetic Creation of Architectural Space(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: One of the tools for the architectural advent form is the structure, while architecture and structures, particularly in our sociable Iran, are separated from each other. Most successful buildings have dominating designers who are proficient in structural issues and have a comprehension of the structural system's behavior. The extent of attention to the structure of the building will inevitably lead to beauty. If the structure has aesthetic considerations, a successful link between architecture and structure will occur. This research seeks to provide a solution and strategies to formulate both architecture and structure. The purpose of this paper is to articulate a sound and desired theoretical foundation in relation to the aesthetics of the architectural form and structure so that achieve a successful link between architecture and structure. The research methodology is applied in terms of the purpose of the research. The qualitative and quantitative research methodology is used to analyze the information as well as to provide analytical tables and matrix analysis in order to summarize the contents. The research has come to the conclusion that constructive requirements, along with functional requirements and aesthetic issues, bring together an unmatched effect. The study of successful works in the world suggests that if one of the subcategories of these three criteria works, it can be considered as one of the most successful buildings in the world. Formation of forces flow can be effective in the aesthetic structure of the structure.
Analyzing the Climatic Potentials for Development of Tourism and Water Sports in Khorassan رضوی Province of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, tourism is affected by the knowledge of a region’s climatic characteristics. Therefore, it is crucial to identify the potential regions and appropriate time for attracting tourists in relation to climatic comfort. Due to having climatic diversity and water resources such as rivers, waterfalls, caves and hot springs, Khorassan رضوی province is one of the potential regions for tourism attraction in IRAN. This study attempts to assess human comfort or discomfort for recreational and water sports activities according to Equivalent Effective Temperature (EET) index using meteorological data from Khorassan رضوی synoptic station for 1990-2011. Furthermore, the climatic comfort zoning map for tourism in the province was made by ArcGIS and Geographic Information System (GIS) potentials by inverse distance weighting (IDW) interpolation method. The results showed that October, June, September, April, May, August and July have the best comfort conditions for recreational activities and water sports, respectively. Also, Nishabur and Chenaran cities with 4 and Mashhad with 1 month had the longest and the shortest monthly periods for using water resorts, respectively. Similarly, in this research, available appropriate tourism areas are introduced according to the EET index for different months in order to achieve a higher understanding of the province’s potentials.
An Evaluation of Zendeveri (Lifelikeness) in the Architecture of Imam Jome’eh House in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study intends to shed light on 25 lifelikeness layers in Imam Jome’eh House (Khaneh Emam Jome’eh) in Isfahan as one of the prominent historical monuments dating back to Qajar dynasty. The present study intends to shed light on 25 lifelikeness layers in Imam Jome’eh House (Khaneh Emam Jome’eh) in Isfahan as one of the prominent historical monuments dating back to Qajar dynasty. The lifelikeness or Zendevari architecture is a general and reconciling pattern (framework) among all the definitions of architecture that in its definition, it consists of 25 layers. these 25 layers include countable layer , spatial layer, geometric layer, Skeletal layer, motor layer, simple mechanical layer, automated mechanical layer, biological layer, environmental layer, climatic layer, sensory layer, visual layer, imaginary layer, unreality layer , media (symbols) layer , analytical( analyzing the elements) layer , historical(importance) layer, creativity (in the building)layer, economic layer, social layer, forensic layer , moral layer , aesthetic layer, political and faith layer and educational layer. Overall, it can be said that in the lifelikeness (Zendevari) development framework, the world and its beings consist of 25 layers, which are in interaction with each other in an unpredictable way, yet a universal and natural relation can be found between layers in two directions. The study method used in the current research is of an analytic-descriptive type, and data collection was performed in a field-, interview- and library-based method, and some strategies were presented to strengthen the zendevari (lifelikeness) of the building under study in a SWOT analysis method. The study method used in the current research is of an analytic-descriptive type, and data collection was performed in a field-, interview- and library-based method, and some strategies were presented to strengthen the zendevari (lifelikeness) of the building under study in a SWOT analysis method.
تبیین و ارزیابی تأثیرات مؤلفه های محیطی بر شکل گیری الگوهای رفتاری در فضاهای شهری (از نظریه تا عمل : مطالعه میدان تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
51 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : حضور مردم در فضاهای شهری با هدف «بودن در فضا» یکی از مؤلفه های سرزندگی فضاهای شهری است که منجر به ارتقای سطح روابط اجتماعی، افزایش امنیت طبیعی، ایجاد حس تعلق به مکان با افزایش امکان وقوع خاطره ی فردی و جمعی و کاهش جرم و جنایت در شهر می شود. یافتن راه حل مناسبی جهت پیدا کردن مبنا و معیار در طراحی فضاها مسئله ای است که بخصوص در سالهای اخیر معماران و طراحان شهری را به خود مشغول کرده است و به ضرورت این تحقیق اشاره دارد. فقدان روش های غیر ذهنی که بتوان با استفاده از آنها به مطالعه و تجزیه و تحلیل رفتارها در فضا پرداخت چه در معماری و چه در شهرسازی کاملا محسوس است. هدف :هدف از تحقیق پیش رو تبیین اشکال بروز و ظهور الگوهای رفتاری در فضاهای شهری می باشد که با بررسی یکی از فضاهای شهری مهم شهر تهران «میدان تجریش»، سعی داریم تحلیلی جامع مبتنی بر شناخت الگوهای رفتاری در این فضای شهری ارائه کنیم. سؤال اصلی پژوهش، درباره نحوه ارتباط ابعاد مختلف فضای شهری با شکل گیری الگوهای رفتاری می باشد. سؤالات خرد دیگر مطرح شامل: ابعاد، معیارها و شاخص های مختلف فضای شهری مؤثر بر الگوهای رفتاری شامل چه مواردی است؟ ابعاد، معیارها و شاخص های مختلف تبیین شده چه تأثیری بر بروز و ظهور رفتارهای مختلف شهروندان در فضای شهری و به طور خاص میدان تجریش دارد؟ مطرح است. روش تحقیق : برای تحلیل فضاهای شهری، میدان تجریش به عنوان یک فضای شهری با سطح کنش گری بالا و فعالیت های متنوع انتخاب شده است. مشاهده و تحلیل کیفی با استفاده از تکنیک های نقشه برداری رفتاری، مصاحبه و تحلیل عکس انجام شده که در راستای سنجش وضعیت و پاسخگویی به سؤالات تحقیق بوده است. نتیجه گیری :در این پژوهش اثبات شد، الگوهای رفتاری مختلف شامل راه رفتن، ایستادن و نشستن تحت تأثیر سه مؤلفه اصلی عملکردی-فعالیتی (شامل شاخصه های تنوع کاربری، نوع فعالیت، فعالیت همگانی و نوع جداره)، محیطی-کالبدی (شامل شاخصه های معابر و دسترسی ها، انعطاف پذیری، تسهیلات و خدمات، چشم اندازهای با ارزش و کیفیت های بصری) و فرهنگی-اجتماعی (شامل شاخصه های حضورپذیری اجتماعی، و تعاملات اجتماعی) شکل گرفته است. الگوهای رفتاری به شدت تحت تأثیر کاربری ها هستند و ارائه تسهیلات در فضاهای شهری موجب تشویق شهروندان برای بروز الگوهای رفتاری مختلف می گردد. کیفیت های بصری از معیارهای مهم در جهت برقراری ارتیاط بین افراد غریبه در فضای شهری است و شاخصه فعالیت های انتخابی در بررسی معیار تعاملات اجتماعی به سبب شرایط محیطی تقویت و یا تضعیف می شود.
مطالعه تطبیقی روایت پردازی دینی در نقاشی های قهوه خانه ای و گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
94 - 109
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات نقاشی قهوه خانه ای موضوعات دینی و عاشورایی است. نقاشی قهوه خانه ای عاشورایی مانند بخش بزرگی از تاریخ نقاشی ایران و نقاشی های دینی دیگر از جمله نقاشی های مسیحی، روایی و به متن های زبانی مکتوب و شفاهی وابسته است. نقاشی های گوتیک و موضوعات مربوط به زندگی حضرت مسیح (ع)، بخشی از نقاشی های مسیحی به شمار می آید که در این مقاله به آن پرداخته خواهد شد. این دو گونه از نقاشی با وجود شکل گیری در زمان ها و مکان های گوناگون، ویژگی های مشابهی در روایت پردازی یافته اند. از آنجایی که بخشی از مطالعات تطبیقی با تأکید بر شباهت ها به مطالعه ارتباط میان متن ها می پردازد، هدف از این جستار نشان دادن این شباهت ها و در مرحله بعد پاسخ به این پرسش است که علت شباهت های موجود در چه عواملی است؟ نتایج حاکی از آن است که شیوه های ترکیب بندی مستمر (مستمر هم زمان و غیر هم زمان) از مهم ترین شباهت ها میان دو حوزه نقاشی و همینطور تکرار الگوی های بصری یکنواخت از دیگر وجوه اشتراک در شیوه های بیان تصویری آن ها می باشند. از سویی دیگر به غیر از وابسته بودن به روایات زبانی، مشابهت نگرش خالقان این نقاشی ها و کارکرد تعلیمی و عبادی آن ها در ارتباط با مخاطبینشان که عامه مردم هستند نیز از جمله عواملی هستند که در ایجاد مشابهت های نام برده نقش بسزایی داشته اند. تحقیق پیش رو به لحاظ روش، توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است. در هر کدام از حوزه ها دو نمونه به صورت هدفمند، بر اساس سؤالات و فرضیه های مقاله و از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی انتخاب شده است.
شناسایی و معرفی نگارگران و حامیان نسخه خطی شاهنامه فردوسی کتابخانه ملی فرانسه به شماره 490(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
102 - 110
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی محفوظ در کتابخانه ملی فرانسه به شماره 490 متعلق به عصر صفویه است. با توجه به امضا و کاتب آن در تاریخ ذی قعده 1012 ه.ق (30 آوریل 1604 میلادی) به دست محمد جان الکرمانی کتابت آن به پایان رسیده است. این نسخه دارای 55 نگاره بدون امضا و رقم است. هدف از این پژوهش شناسایی و معرفی حامی، کارگاه و نگارگران آن است. به این منظور از طریق بررسی ویژگی های این نسخه همچون تذهیب، شیوه اجرایی نگاره ها و مقایسه تطبیقی و تاریخی آن با نسخ مشابه، هنرمندان، حامی و کارگاهی که این نسخه در آن تهیه شده است را شناسایی و معرفی می نماید. سوال اصلی این تحقیق حاضر آن است که کارگاه، سفارش دهنده و نگارگران شاهنامه کتابخانه ملی فرانسه به شماره 490 چه کسانی هستند. روش این تحقیق بر پایه مقایسه تطبیقی، تاریخی و بررسی شیوه های اجرایی نگاره ها می باشد. برای این منظور از منابع مکتوب و اسناد تاریخی و کتابخانه ای استفاده می شود. ویژگی های بصری نگاره های شاهنامه کتابخانه ملی فرانسه به شماره 490، خصوصیات مکتب قزوین و اصفهان را نشان می دهند. با توجه به جایگاه حبیب الله ساوه ای در آن مقطع تاریخی و تاثیر شیوه اجرایی او در نگارهای این شاهنامه بی تردید می توان برخی از نگاره های آن را به وی منتسب نمود، سایر نگاره های این نسخه به شیوه محمد هروی اجرا شده است.
بررسی تطبیقی سوزن دوزیِ ساشیکو در لباس سنتی ژاپن (کیمونو) و درویش دوزی در لباس اهل تصوف (خرقه) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکرات و اعتقادات دینی و مذهبی با جلوه های زیبای هنری، تأثیراتی عمیق بر انسان ها داشته و دارد. از آنجا که معمولاً هنر های سنتی برای بیان مفاهیم دینی و اعتقادی صورت می پذیرفته است، تفکرات و اعتقادت از یک تمدن به تمدن دیگر نفوذ می کرده و در نهایت هنرمندان، آن مفاهیم هنری را در قالب تمدن خویش ریخته و به بیان اعتقادی خود می پرداخته اند. هدف از این پژوهش، شناخت شباهت ها، ویژگی ها و مسائل فکری_اعتقادی در دو نوع هنر سنتی سوزن دوزی (درویش دوزی و ساشیکو) می باشد. سؤالات پژوهش عبارتند از: درویش دوزی بر روی لباس دراویش و سوزن دوزی ساشیکو بر روی کیمونو بر چه اساس بوده است؟ بین فرهنگ ژاپن و ایران چه تبادلات فرهنگی خاصی صورت گرفته است؟ نتایج، نمایانگر این می باشد که در هر دو سوزن دوزی ، اساس و ریشۀ دوخت، اشکالی هندسی با ریتم و نظم یکسان است که بر پایه شمارشِ اعداد و رنگ می باشند و بیانگر مفاهیم عمیق آیینی هستند. درویش دوزی بر اساس تفکرات صوفیه در ایران (که بدون شک اساس تفکرات صوفیه بر پایه اسلام و قرآن می باشد) بر مبنای اعداد، رنگ ها، اذکار و به خصوص اشکال هندسی که همگی در بر دارنده اسرار و رموز نهفته در آنان است، صورت گرفته و طبق نظریه حرکت موجی (انتقال فرهنگ ایرانی به سوی شرق) و اسناد تاریخی شرق دور، فرهنگ ژاپن تأثیرات برگرفته از فرهنگ ایرانی را در خود حل کرده و از نقوش ایرانی در هنر خود بهره گرفته است. سوزن دوزی ساشیکو در ژاپن بر اساس تفکرات آیینی که حلول خداوند در طبیعت و احترام به طبیعت و عناصر موجود در آن می باشد، تفسیر گردیده است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی_تطبیقی می باشد و بدین منظور جهت شناسایی نقوش و رنگ ها در دو نوع سوزن دوزیِ مذکور، به بررسی لباس ها و طرح آنها نیز پرداخته شده است.
مطالعه تطبیقی هنر تذهیب متون مذهبی ارامنه اصفهان با تذهیب های قرآنی مکتب اصفهان در دورۀ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایرانیان و ارمنیان از گذشته تا امروز در کنار هم زیسته اند و بر زبان، فرهنگ و سنت های هم تأثیر گذاشته اند. در پی مهاجرت گروهی از ارامنه به اصفهان در دورۀ شاه عباس قرن 11 ه.ق. / 17 م. و تأسیس کلیساها در جلفای اصفهان، نسخه هایی از متون مذهبی ارامنه شامل کتاب مقدس ارامنه، اناجیل و کتب دعا در اصفهان نگاشته شد. هم زمانی این جریان با سنت تزیینات قرآن در دوره صفویه در اصفهان و وجود برخی شباهت ها، موضوع این پژوهش را شکل داد. سؤالات پژوهش عبارتند از این که؛ وجوه تشابه و تفاوت تذهیب های مکتب اصفهان و ارامنه اصفهان در دوره صفوی کدامند؟ تأثیرات متقابل بین هنر تذهیب ارمنی و تذهیب مکتب اصفهان چگونه بوده است؟ با توجه به ماهیت توصیفی_تحلیلی این پژوهش، به جمع آوری اطلاعات و بررسی آنها از طریق منابع مکتوب و مشاهده آثار پرداخته شده است. در این تحقیق، پس از بررسی نقوش تزیینی نسخ خطی ارمنیان و الگوهای ترکیب بندی آنان، به بررسی اجمالی تذهیب دورۀ صفویه مکتب اصفهان پرداخته شده و با مقایسۀ آثار ارمنیان پیش از مهاجرت به جلفا و پس از آن، تأثیرات متقابل آنها موردتحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگر چه تذهیب ارامنۀ جلفا نسبت به تذهیب نسخ ارامنه پیش از مهاجرت، ظرافت بیشتری دارند، ولی نقش مایه های آنها بیشتر ریشه در تذهیب ارامنه و دین مسیحیت دارد تا نقوش اسلامی. به بیان دیگر می توان گفت که نقوش تزیینی اناجیل ارامنه در صورت و جزئیات تصویر، تا حدی از تذهیب مکتب اصفهان متأثر بوده اند، ولی در محتوا و کلیت نقش مایه ها، دنباله روی مکاتب گذشته هنر تذهیب ارمنی می باشند. هم چنین با توجه به خصوصیات شاخص تذهیب های دورۀ صفویه در اصفهان، تأثیرپذیری تذهیب های قرآن ها از ارامنه در این دوره بعید به نظر می رسد.
شناسایی مؤلفه های مورد نیاز حوزه کارآفرینی برای رشته طراحی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
۷۱-۶۳
حوزههای تخصصی:
کیفیت دوره های آموزشی در دانشگاه ها، بر افزایش کیفیت نیروی کار، بهره وری و کارآفرینی در جامعه بسیار مؤثر است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تأثیر سرفصل و دروس رشته طراحی صنعتی بر آموزش مهارت های کارآفرینی دانشجویان و دانش آموختگان است. این مطالعه، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی بوده است که در آن، نیازهای آموزشی دانشجویان رشته طراحی صنعتی و نظرات و پیشنهاد های اساتید دوره در راستای ارتقای کیفیت تحصیل و ایجاد پتانسیل کارآفرینی، مورد بررسی قرار گرفته اند. روش بررسی، از نوع کمی- کیفی بوده و از مصاحبه های تخصصی و پرسش نامه های ساخت محقق، برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. مفاهیم اصلی برای ارتقای کیفیت دوره تحصیلی و ایجاد مهارت های کارآفرینی، آموزش خلاقیت و نوآوری در دیزاین، آشنایی با مفاهیم استارتاپ و راه اندازی کسب وکار و آشنایی با موانع کارآفرینی هستند. پیشنهاد می شود با تغییر در بخشی از سرفصل آموزشی طراحی صنعتی و توجه به مسائل روز کشور، توانایی فارغ التحصیلان طراحی صنعتی را در ایجاد کسب وکارهای جدید، خلق نوآوری های تجاری و ارتقای سهم کارآفرینی در جامعه، بهبود بخشید.
تاثیر نور در ایجاد امنیت روانی هنرستان های هوشمند
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره گیری از تکنولوژی های نوین آموزشی برای تدریس علوم مختلف در مدارس، هنرستان ها و مراکز آموزش عالی، به عنوان یک اصل مهم، در دستور کار ارگان های مربوطه در تمامی کشورهای پیشرفته قرار گرفته است. با توجه به رشد سریع تکنولوژی های آموزشی در عصر حاضر، جامعه اطلاعاتی آینده نیز نیازمند مکان هایی است که در آن جا بتوان فناوری اطلاعات را به صورت خلاقانه، در جهت رشد و توسعه روند آموزشی علوم مختلف به کار برد. در کشور ما نیز در سال های اخیر سعی شده است که با تجهیز مدارس به امکانات و تجهیزات مدرن آموزشی، گام هایی برای استفاده از تکنولوژی های نوین آموزشی برداشته شود و این مدارس به نام مدارس هوشمند در کشور شناخته شده اند. اما سوالی که در این رابطه در ذهن انسان به وجود می آید این است که "آیا امر هوشمند سازی مدارس، با تجهیز کردن مدارس بی روح و فرسوده دهه های گذشته محقق می شود؟ یا استفاده از این امکانات و تجهیزات مستلزم فضاهایی است که به صورت هوشمند طراحی شده و هماهنگ با تکنولوژی های نوین آموزشی باشد؟". با توجه به عدم وجود پژوهش هایی که منجر به نتیجه گیری کلی در رابطه با فرم ساختمان، ارتباطات فضایی و چگونگی تاثیر نور پردازی در اصول طراحی مدارس هوشمند، انجام چنین پژوهشی ضروری به نظر می رسد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که یک مدرسه هوشمند، علاوه بر استفاده از تکنولوژی ها و فناوری های نوین، باید دارای ساختمانی باشد که کاملا هوشمند طراحی شده است و عواملی چون استفاده از نور پردازی و رنگ پردازی مناسب، هم چنین استفاده از سیستم های الکتریکی و تاسیساتی هوشمند، در ایجاد امنیت روانی در طراحی این ساختمان ها بسیار موثر خواهد بود.
بازشناسی تقابل های دوگانه ی فضایِ شهریِ جنسیتی، مبتنی بر رویکرد نشانه شناسی - تحلیلی بر فضای عمومی در محلات سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای عمومی شهری، باید عرصه ای همه شمول باشد. علی رغم این موضوع، همواره مواردی وجود داشته که فضای شهری نتوانسته است به این مهم دست یابد. در این میان اگر زنان به عنوان نمونه ای از گروه های اجتماعی، حضورشان در فضا کاهش یابد، فضای شهری، به فضایی جنسیتی تبدیل می شود. براین اساس این مقاله، با طرح مسئله ی فضای جنسیتی، بر آن است تا ابعاد فضای جنسیتی را در محلات تبیین نماید. پیش فرض مقاله ی حاضر، تأثیرگذاری شکل گیری فضاهای جنسیتی در محلات (که مهم ترین بستر حضور و فعالیت زنان هستند) بر کاهش حضور و فعالیت زنان و شکل گیری هویت جنسیتی زنان به عنوان یک زن سنتی است. در این نوشتار برای بررسی فضای جنسیتی، از نشانه شناسی ساختارگرا و پساساختارگرا استفاده شده است. نمونه ی موردی به منظور بررسیِ بازنمایی رابطه ی فضا و جنسیت، نمونه ای از فضاهای محله ای سنتی در تهران- میدان امام زاده علی اکبر در محله ی چیذر- بوده است که در قالب روش تحقیق نشانه شناسی دال ها، مدلول ها و انواع رمزگان ها از خلال بررسی واحد تحلیل که در اینجا روایت های 30 زن از فضای محله ای است شناسایی شده اند. بررسی ها حاکی از آن است که عملکرد جنسیتی و نمایش عملکرد فضا، دو عامل عمده در ایجاد فضای جنسیتی هستند که تصرف فضایی، زمانی و فعالیتی-رفتاری را جنسیتی می کنند. بدین ترتیب فضای خانه به عنوان فضای درون، به فضای امن زنانه و فضای بیرون به فضای مردانه تبدیل شده است. این امر بدین معنی است که نگرش زنان به هویت خویش (در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی)، ناشی از فضای جنسیتی و ایدئولوژی و اسطوره سازی، به مثابه ی یک زن مذهبی است. نتایج بررسی ها همچنین نشان داد، رمزگان های کالبدی و فعالیتی در فضا (عملکرد جنسیتی فضا)، تحت تأثیر رمزگان اجتماعی - فرهنگی (نمایش عملکرد فضا) در ایجاد فضای نامطلوب برای زنان تأثیر داشته است. به استناد تحلیل روایت های زنان، فضای جنسیتی در مقیاس محله، فضایی غیرپاسخده، ناامن، غیرپذیرنده، نامطلوب، مردانه و ناخوشایند است.
سنجش کیفیت محیطیِ سیستم مکان - رفتار تعاملی در اندام های گذارِ محیط های یادگیری کودکان (نمونه موردی: مدارس ابتدایی محدوده شمال شرق تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
101 - 117
حوزههای تخصصی:
مطابق مطالعات صورت گرفته طراحی موفق فضاهای غیر رسمی (فضاهای گذار) به لحاظ کیفیت های محیطی در مدارس در تسهیل فعالیت های اختیاری و اجتماعی کاربران تأثیرگذار است و در صورت عدم وجود کیفیات لازم، الگوهای رفتاری دچار اختلال خواهد شد. از این رو بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری و کارکرد درست این قرارگاه های رفتاری می باید در ساماندهی، برنامه ریزی و طراحی محیط های یادگیری مدنظر قرارگیرد. این تحقیق بر آن است تا نقش مؤلفه های سنجش کیفیت محیطی در فضاهای گذار بر تعامل پذیری و اشتیاق به فعالیت در محیط های یادگیری را مورد ارزیابی قرار دهد. بر این اساس ابتدا به شناسایی مؤلفه های محیطی مؤثر بر کیفیت محیط های رفتاری و علت دخیل کردن مفاهیم قرارگاه رفتاری و قابلیت های مکان در بررسی این مؤلفه ها در فضاهای بینابینی پرداخته می شود و در ادامه نحوه شکل گیری مدل مفهومی آزمون فرضیات در تطابق با مدل مکان دیوید کانتر شرح داده می شود. جهت اعتبارسنجی مدل مفهومی، بستر کالبدی فضاهای بینابینی در مدارس ابتدایی محدوده شمال شرق شهر تهران مورد توجّه قرار گرفته است. طرح این تحقیق بر اساس روابط همبستگی می باشد و در فرآیند پژوهش بر اساس شیوه ترکیبی کمی- کیفی با استفاده از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه غیررسمی و مشاهده، داده های موردنیاز در خصوص آزمون فرضیه ها جمع آوری و سپس در نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود رابطه معنادار میان مؤلفه های سنجش کیفیت محیطی در فضاهای گذار و ارتقا رفتارهای تعاملی کودکان در محیط های یادگیری تایید شد. در نتیجه، با برقراری تعادل میان مؤلفه های مکان ساز کالبدی، کارکردی و معنایی، کیفیت محیطی سیستم مکان – رفتار تعاملی در فضاهای گذار در محیط های یادگیری ارتقاء می یابد.
پیشینه مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره ی قاجار در هنر ایران (با تکیه بر منابع مکتوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
171 - 200
حوزههای تخصصی:
خیالی نگاری اصطلاحی است برای توصیف نوعی نقاشی روایی رنگ و روغن با مضامین مذهبی، حماسی، رزمی، بزمی و عامیانه که در دوره قاجار بر اساس هنر مردمی و دینی و با اثرپذیری از سنت نقاشی مرسوم آن زمان، رواج پیدا کرد. برخی از محققین بر این باورند که این نوع نقاشی، همراه با حفظ تمامی ارزش های هنر سنتی و مذهبی ایران و به ضرورت نیاز و خواست مردم شکل گرفته است. این نقاشی ها سرشار از پیشینه موضوعی، مضمونی و ساختار بصری هستند که طی سالیان متمادی با وجود انجام پژوهش های ارزشمند همچنان دارای جنبه های کشف نشده بسیاری هستند. پژوهش پیش رو به دنبال این باور، در پی پاسخ به چیستی مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره قاجار و چگونگی شکل گیری آنها (به صورت یکباره در دوره قاجار و یا تدریجی و نشأت گرفته از هنر تصویری دوره های مختلف ایران) و این که چه پیشینه ای در تصویر نگاری هنر ایران دارند؟ در این راستا پژوهش پیش رو بر آن است تا با دست یابی به شاخصه های مضامین، موضوعات و ساختاربصری خیالی نگاری های دوره قاجار و هنر تصویری ایران، به وجوه اشتراک آن ها با خیالی نگاری ها در مضامین، موضوعات و ساختار بصری از دوره ایران باستان تا دوره قاجار و خیالی نگاری ها، به منظور راهیابی و دستیابی به پیشینه خیالی نگاری های دوره قاجار مورد مطالعه قرار دهد. هدف از این پژوهش دستیابی به پیشینه مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره ی قاجار جهت انجام مطالعات علمی با رویکردهای مختلف است. روش تحقیق از نظر هدف جزء پژوهش های بنیادی و نظری و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تطبیقی است و در گردآوری مطالب از شیوه ی کتابخانه ای استفاده شده است و آثار خیالی نگاری با شیوه تجزیه و تحلیل کیفی مورد مطالعه قرار گرفته اند. براساس این پژوهش می توان گفت: نقاشی قهوه خانه ای یا خیالی نگاری، شیوه ای خاص از هنر نقاشی و یکی از ه نرهای م ردمی و با سابقه در جامعه ی ایرانی است که از دل سنت های ایرانی س ر ب رآورده و وجوه اشتراک بسیاری در مضامین، موضوعات و ساختاربصری با هنر دوره های مختلف ایران از عیلام تا صفویه داشته و بسیار قدیمی تر از آن چیزی است که امروزه با عنوان نقاشی قهوه خانه ای شناخته می شود، و از نظر خصوصیات فیگوراتیو، مضامین و موضوعات عامیانه و مصالح به کار گرفته شده، خاص دوره ی قاجار بوده است.