فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۸۱ تا ۶٬۹۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اقتباس از امر ادبی(شعر) به امر فیلمیک(انیمیشن)از دغدغه های این پژوهش می باشد. هدف از این تحقیق، شناسایی مفهوم شعر و بررسی جنبش شعر سورئالیسم و چهار شاعر مطرح آن در اوایل قرن بیستم فرانسه برای تحلیل چگونگی انتقال کلمات و تعابیر ادبی آنها در شکل تصویری آثار کمپانی «تانت میو» است. بررسی امر اقتباس در گذرگاه سینما و مؤلفه های کاربردی آن جهت درک بهتر موضوع و همچنین نقش کارگردان در این مسیر از اصلی ترین موارد مطرح شده می باشند. بر طبق فرض اولیه، انیمیشن رسانه ای ارجح برای بازنمایی شعر است که دلیل آن قدرت خیال در خلق روایت هایی است که پیش از آن در شعر با زبانی فراتر از معنی معمول واژگان به زبان آمده است. در این پژوهش با تحقیق کتابخانه ای و دریافت چهار فصل از مجموعه انیمیشن های ۱۳ قسمتی کمپانی مذکور از تهیه کننده فرانسوی آن و همچنین ترجمه اشعار و مصاحبه ها از زبان فرانسه به فارسی توسط پژوهشگران، سعی شده است که رابطه ای میان انیمیشن و شعر برقرار کرده و به تحلیل آثار مربوطه پرداخته شود. نتایج به دست آمده، نمایش خصوصیات منحصر به فرد انیمیشن و روند اقتباس بین دو رسانه است که در نهایت به ما تصویری واضح تر از چگونگی اجرای موفق این روند می دهد.
نقش ریز جلبک ها در معماری پایدار؛ بررسی نماهای جلبکی
حوزههای تخصصی:
امروزه در عصر صنعت، انقلاب صنعتی و پیشرفت های فنی- تکنولوژیکی مسائل و مشکلات فراوانی را به وجود آورده است. مصرف انرژی فسیلی و آلودگی ها و تغییرات اقلیمی حاصل از آن و تولید گازهای گلخانه ای از جمله دی اکسید کربن به معضلی برای جوامع بشری تبدیل شده است. همچنین با توجه به رو به اتمام بودن منابع سوخت فسیلی، امروزه نیاز به یافتن جایگزین مناسبی به عنوان سوخت بیش ازپیش احساس می شود. در راستای حل این موضوع لزوم بررسی همه جانبه و اصلاح ساختار ساختمان های در حال احداث، امری ضروری به نظر می رسد. یکی از راه کارهای ارائه شده در این راستا طراحی و ساخت ساختمان های انرژی صفر (ZEB) می باشد، (ZEB) ساختمانی است که انرژی مصرفی کل سال آن با منابع انرژی تجدید پذیر فراهم شود. اصل مصرف انرژی شبکه صفر به عنوان یک ابزار برای کاهش آلایندگی کربن و کاهش میزان وابستگی به سوخت های فسیلی در نظر گرفته می شوند. تکنولوژی استفاده از انرژی جلبکی، یکی از روش های ارائه شده جهت ساختمان های صفر انرژی می باشد. این پژوهش به بررسی چگونگی استفاده از انرژی جلبکی به عنوان انرژی مصرفی در ساختمان ها می پردازد، در این راستا مطالعات به صورت اسنادی- کتابخانه ای انجام شده و شاخص های انرژی تولید شده از این طریق و همینطور عوامل موثر بر میزان آن، از طریق مطالعات ادبیات موجود و آزمایشات صورت گرفته استخراج شده است.
ارزیابی چگونگی تاثیرگذاری بام سبز در کاهش دمای محیط
حوزههای تخصصی:
بام سبز بامی است که با محیط کشت روینده پوشانده می شود. ایجاد سبزینگی در فضای پشت بام بر آب و هوای شهر و منطقه و هوای داخل ساختمان تاثیر مثبت داشته و با ممانعت از تابش اشعه های خورشیدی در خنک سازی فضای پشت با بر آب و هوای شهر و منطقه و هوای داخل ساختمان تاثیر مثبت داشه و با ممانعت از تابش خورشیدی در خنک سازی فضا نقش دارد. این خنک سازی با کاهش نوسانات گرمایی بر روی خارجی بام و از طریق افزایش ظرفیت گرمایی بام صورت می گیرد که فضای زیربام را در تابستان خنک نگه داشته و میزان گرمایش را در طی زمستان افزایش می دهد. یکی از راهکارهایی که برای کاهش مصرف انرژی در شهرهای کلان پیشنهاد می شود، احداث باغ بام است. باغ بام یا بام سبز چنانچه صحیح طراحی و اجرا و در آن ملاحظات اقلیمی در نظر گرفته شود علاوه بر مزایای مختلف می تواند تا حد زیادی به کاهش مصرف انرژی کمک کند. در این تحقیق مزایای بام سبز مورد ارزیابی قرار گرفته و برای اثبات این فرضیه که بام سبز و چگونگی طراحی آن نقش موثری در کاهش انتقال حرارت دارد از نرم افزاری تحلیلی به نام انسیس استفاده شده است سه نمونه بام معمولی، بام سبز معمولی، بام سبز با جزئیات اجرایی خاص(لایه فایبر گلاس) آنالیز شده و انقال حرارت آن ها مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفت و معلوم شد که بام سبز نسبت به بام معمولی 50 درصد انتقال حرارت حرارت کمتری دارد و بام سبز با لایه قایبرگلاس نسبت به بام سبز اجرایی 40 درصد بهینه سازی شده است. سایه اندازی و خنک سازی تبخیری گیاهان و همچنین لایه های سقف به عنوان عایق تاثیر موثری در کاهش انتقال حرارت دارند. رویکرد این پژوهش علمی- کاربردی بوده است. روش تحقیق در بخش های مربوط به مزایای بام سبز، توصیفی و نوع تحقیقی، کیفی و در بخش های مربوط به تحلیل نرم افزاری نوع تحقیق کمی و روش، تحلیلی بوده است.
بررسی آزمایشگاهی نقش تثبیت مکانیکی در بهبود مقاومت فشاری، کششی و خمشی خشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۸
۷۶-۶۱
حوزههای تخصصی:
ایران در استفاده از خشت در معماری از کهن ترین کشورها محسوب می شود، شیوه ای که سالیان درازی است در ساختارها و معماری امروز کشور فراموش شده است. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﻫﻤیﺖ بلوک های خاکی مانند خشت در معماری معاصر جهان ﻭ فراوانی ساختارهای خشتی ارزشمند در ایران، لزوم استحکام بخشی ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺧﺸﺘﯽ درراستای کاربرد آن درمعماری معاصر و همچنین درجهت حفاظت و مرمت آثار تاریخی، مطالعه درباره خشت ضروری است. در طی سال های اخیر راهکارهای گوناگونی با عنوان تثبیت خاک و خشت ﺑﺮای استحکام بخشی ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺧﺸﺘﯽ مطرح شده اﺳﺖ. تثبیت مکانیکی به عنوان یکی از این راهکارها، با نیاز به بهبود کیفیت مصالح و افزایش دوام ساختمان ها به وجود آمده و با فشرده سازی مصالح موجب افزایش تراکم خاک و لذا بهبود رفتار بلوک خاکی در برابر عوامل آسیب رسان مانند رطوبت و فرسایش می شود. پژوهش حاضر در پی دستیابی به رابطه بین تثبیت مکانیکی و رفتار مکانیکی خشت بوده و هدف اصلی خود را بررسی اهمیت تراکم خاک و تأثیر آن بر مقاومت فشاری، کششی و خمشی خشت قرار داده است. این مطالعه در قالب یک پژوهش کمی و به شیوه تجربی انجام شده و روش انجام پژوهش مبتنی بر مطالعات میدانی، بررسی های محیطی و روش های تجربی- آزمایشگاهی بوده است. برای این منظور پس از انتخاب 6 معدن خاک واقع در شهرستان اردکان (یزد) و تعیین خواص فیزیکی آن ها، نمونه های خشتی در دو گروه شاهد و آزمایشی ساخته شدند و تحت آزمایش های مقاومت فشاری، کششی و خمشی قرار گرفتند و در نهایت نتایج آن ها تجزیه و تحلیل شده اند. مطالعات آزمایشگاهی انجام شده، رابطه مطلوب بین تثبیت مکانیکی و مقاومت مکانیکی خشت را تأیید کرده و مشخص شد که تراکم خاک در خشت تثبیت شده به روش مکانیکی در مقایسه با خشت بدون اعمال تراکم، به طور میانگین موجب افزایش 43/79 درصدی در مقاومت فشاری، افزایش 42/42 درصدی در مقاومت کششی و افزایش 75 درصدی در مقاومت خمشی شده است.
مینیاتورهای دریایی مغولان هند، حلقه مفقوده فرش های پرتغالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
71 - 87
حوزههای تخصصی:
سیزده فرش و فرشپاره شرقی از سده های شانزدهم و هفدهم که در تاریخ هنر به فرش های پرتغالی شناخته می شوند، از منظر طرح و نقش جالب توجه و چشمگیرند، چه یک صحنه دریایی شامل کشتی ها و اشخاص اروپایی به علاوه مردی مغروق و هیولایی سر از آب به در کرده را در بخش لچک ها جلوه گر می سازند. مطالعات فرش شناسی با تردید گاه این فرش ها را به ایران و گاه هند نسبت می دهند. در این جستار فرش های پرتغالی در پیوند با مینیاتورهای دریایی دربار مغولان هند به کارزار تحقیق و تفحص روانه شده اند. چشم انداز و هدف پژوهش حل معمای پیچیده کشف هویت فرش هاست، چنان که سؤال اصلی پیرامون مکان و زمان بافت آن ها مطرح شده است. در اینجا روش تحقیق تطبیقی با نگرش تاریخی به کار بسته شده است و اطلاعات حاصل از طریق مطالعه کتابخانه ای به دست آمده است. ماحصل پژوهش حاکی از آن است که نخستین فرش های پرتغالی، که از طرح و نقش ظریف تر و صحنه دریایی کامل تر برخوردارند، در دربار امپراطور اکبرشاه مغول در پنجاب طی دهه پایانی سده شانزدهم در لوای یک جریان قوی توجه به نقوش اروپایی که از چند دهه پیش آغاز شده بود، بافته شدند. فرش های ساده تر در طی چند دهه بعد، خارج از دربار و در مناطق بافندگی پررونق مغولان مانند آگرا، فتحپور سیکری و لاهور به قصد تجارت و عرضه به بازار اروپایی بافته شدند. در طراحی فرش های پرتغالی، لااقل نقش سه هنرمند دربار مغول، نقاشان مشکین و کیسو و دهرراس بازشناسی می شود که به نحو بارزی نقش مشکین پررنگ تر و مشخص تر از دیگران است.
خشکی و منظر ارزیابی شاخص های منظرین در بسترهای خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
14 - 25
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر یک سوم از بستر زمین را محیط های خشک تشکیل می دهند. اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت، زمین های خشک را به عنوان مناطق دارای کمبود آب تعریف می کند، جایی که بارندگی ممکن است محدود بوده و یا فقط برای یک دوره کوتاه باشد. با توجه به شرایط آب و هوایی و مداخلات روزافزون انسانی در اکوسیستم ها، و با توجه به گسترش لجام گسیخته شهرها، خشکی و خشکی زایی و زمینه ظهور آن یعنی بسترهای خشک و چگونگی تعامل انسان با آن، از موضوعات روز و دغدغه های معماران منظر و نظریه پردازان و طرفداران محیط زیست است. اما آنچه تا به امروز صورت گرفته، تفسیر و ارزیابی این بسترها در زمره پدیده صرفاً اقلیمی و بعضاً در چارچوب موضوعی اکولوژیکی است، که نقش انسان را به عنوان مخاطب مؤثر و متأثر از آن نادیده می گیرد و یا کم اهمیت می کند. این پژوهش به روش کیفی و با استدلال منطقی به واسطه مطالعات کتابخانه ای، به مرورادبیات موضوع در حوزه فرایند ادراک منظر پرداخته و به دنبال تفکری منظرین و نشان دادن پتانسیل های عینی-ذهنی بسترهای خشک در قالب منظر خشک است. بدین منظور برای رسیدن به پاسخ سؤالات پژوهش، به دلیل وجود شاخص های تدوین شده برای ارزیابی مناظر از دو نظریه عینی در قالب ویژوآل لندز و دیگری نظریه ذهنی در چارچوب نظریه جیکوبز استفاده شده است. ارزیابی و تحلیل شاخص های بصری و ذهنی بسترهای خشک در این دو قالب، نشان می دهد که در ارزیابی مؤلفه های زیست شناختی و فیزیکی بسترهای خشک که شامل مورفولوژی، پوشش گیاهی، بافت و رنگ است، با شاخص های مورد نظر تطابق پذیری وجود داشته و می توان این بسترهای طبیعی را از چارچوب صرفاً آب و هوایی و محیط زیستی فراتر دانست و برای آن هویتی منظرین قائل شد.
تحلیل انتقادی گرایش های غالب بازار هنر معاصر ایران در رویکرد به هویت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۷۰
31 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله :در عرصه جهانی هنر معاصر، که رویدادهای به هم پیوسته ای از دوسالانه ها، داکومنتا، نمایش های سراسری1 و بازار هنر را دربرمی گیرد، حضور هنرمندان ایرانی در «بازار» برجسته تر است. بازار هنر معاصر ایران که از سال 2006 با همکاری گالری های خصوصی و شعب خاورمیانه ایِ چند حراج خانه بزرگ به شکوفایی رسید، مهم ترین عرصه ای بود که هنر معاصر «ایرانی» را به مخاطب جهانی می شناساند. بازار هنر اما با قواعد اقتصادی خود که هنر ایران را بخشی از هنر منطقه معرفی می کرد، به تنهایی نمی توانست نماینده قابل اطمینانی برای شناخت هنر ایران باشد. آثاری که در بازار، عرضه و مبادله می شدند به نشانه های فرهنگ «ایرانی» ارجاع داشتند، اما این مؤلفه های فرهنگی در آنها چگونه بروز یافته بود؟ هدف :هدف این مقاله تبیین و نقد رویکرد هنرمندان معاصر ایرانی به هویت فرهنگی در بازار جهانی است. نویسندگان مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش برآمده اند که گرایش های بازاری در هنر معاصر ایران چه رویکردی به هویت فرهنگی داشته است؟ به نظر می رسد بهره برداری هنرمندان ایرانی از مؤلفه های هویت فرهنگی، بیش از آنکه بازتعریف معنادار آنها در نگرشی نقادانه یا ستایش آمیز باشد، در راستای بی اثرساختن و در نهایت کالایی کردن آنهاست. روش تحقیق:این پژوهش با بهره گیری از «نقد مارکسیستی» روش «توصیفی- تحلیلی»را مبنا قرار داده است. نتیجه گیری:هویت فرهنگی در آثار ایرانی، با ازدست دادن معنای تاریخی ، بی آنکه پیوندی واقعی با مسائل دوران معاصر پیدا کند، تنها به کالایی برای فروش تبدیل شده است.
احکام طراحی مسکن اجتماعی مناسب در بافت ارزشمند و تاریخی (نمونه موردی: بافت قدیم شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
مسکن اجتماعی راه حل جوامع امروزی است؛ در قبال مسئله فراهم نمودن محل سکونت برای اقشار کم درآمد و سایر اقشاری که به تنهایی توان تهیه مسکن و سرپناه را ندارند. از جمله ویژگی های عمومی مسکن اجتماعی رفع عوارضی مانند گسترش افقی شهرها با طراحی بر پایه توسعه درون زا به جای توسعه برون زا، حل مشکلات مکان یابی طرح های مساکن مهر، تجدید حیات در بافت های فراموش شده شهرها و ... است. بر خلاف مساکن مهر که حوزه پیرامونی شهرها را در بر میگیرد، رویکرد ساخت مسکن اجتماعی درون هسته مرکزی شهرها از جمله شهر یزد می باشد. به لحاظ اینکه هسته مرکزی شهر یزد را بافت ارزشمند و تاریخی تشکیل می دهد، طراحی مسکن اجتماعی در این شهر از حساسیت مضاعفی برخوردار است. در صورت توجه به این حساسیت، ایده طراحی مذکور ضمن اینکه پاسخی به مسئله مسکن اقشار کم درآمد می باشد، می تواند یاری دهنده مسائل بافت ارزشمند شهر یزد نیز باشد. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد مسکن اجتماعی در بافت قدیم شهر یزد را بهانه ای برای مطالعه خود قرار داده است و با درک حساسیت های ذکر شده پیرامون موضوع مورد مطالعه، به این نتیجه دست یافت که در صورت رعایت دو نکته مهم یعنی همسازی کالبدی و همسازی اجتماعی، نه تنها به پاسخ مطلوب برای طراحی مسکن اجتماعی دست می یابیم بلکه به تداوم و حیات بافت ارزشمند نیز کمک شایانی رسانده ایم.
بررسی سیر تحول و تطور مفهوم زمان در شهرسازی از انقلاب صنعتی تاکنون
حوزههای تخصصی:
تحولات تکنولوژیک در هر زمان منجر به تغییر نوع نگان انسان به مفاهیم و ظهور پارادایمهای نوین شده است. ایدئولوژیهای جدید، سلایق و نیازهای تازه را به دنبال دارند و انتظار پاسخهای متناسبی را میکشند. مفهوم زمان بمثابه یکی از ابعاد مهم در دانش شهرسازی همواره توسط شهرسازان از دیدگاههای متفاوتی نگریسته شده است. دوران قبل از انقلاب صنعتی با سرعت کم تحولات، نگاه فلسفی و ازلی به مفهوم زمان را پدید آورده بود؛ اما با گسترش سرعت زندگی پس از انقلاب صنعتی، مفهوم زمان از عالم انتزاع به عینیات کشانده شده و اهمیتی فراتر از طلا مییابد. تغییر نوع نگاه به زمان، راهکارهای شهرسازانه را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین پژوهش حاضر با مطالعات اسنادی کتابخانهای در حوزه تئوریهای شهرسازی به دنبال یافتن پاسخ برای پرسشهایی نظیر چگونگی تحول و تطور مفهوم زمان در ساحت اندیشه شهرسازان و نیز احیاناً روند قابل تشخیص تحولات بوده است. یافتههای حاصل از بررسی دیدگاههای متعدد نشان داد اگرچه بطور کلی تنوع برداشتها از مفهوم زمان قابل تشخیص است، اما این سیر تحول با خط سیر زمانی انطباق ندارد؛ بدین معنا که نمیتوان گفت در هر دوره زمانی اجماعی مابین شهرسازان در طرز تلقی از مفهوم زمان شکل گرفته است. بلکه همواره ملغمهای از نگاه خطی، نگاه لایهای، نگاه چرخهای و ... در تئوری شهرسازی وجود خواهد داشت.
تطبیق منظر معنایی رنگ ها در قرآن کریم و ادبیات کنایی فارسی
حوزههای تخصصی:
اگرچه رنگ ها در جنبه فیزیکی خود، تنها بازتاب طول موج خاصی هستند، اما در فرهنگ بشری، محملی برای بیان احساسات، توصیفات، تخیلات، رمزها و نمادها و دیگر شئونات انسانی شدند. اهمیت این موضوع چنان است که رنگ ها، هم در زبان مخلوق و هم در زبان خالق، با اشکال و مفاهیم مختلف مورداستفاده قرارگرفته اند. قرن ها تعامل تفسیر قرآنی و ایرانی از جهان ایجاب می کند که عناصر و المان های فرهنگی آن ها و تأثیر و تأثراتشان نسبت به یکدیگر موردبررسی قرار گیرد. سؤال این است که کارکردها و دلالت های معنایی رنگ ها در قرآن کریم و ادبیات کنایی فارسی، چه تفاوت ها و شباهت هایی باهم دارند؟ همچنین آیا قرآن کریم تأثیراتی در گسترش معنای کنایی رنگ در ادبیات فارسی برجا نهاده است؟ در پاسخ به این سؤالات، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، که از طریق جمع آوری کنایات موجود در سه دائره المعارف «دهخدا»، «عمید» و «فرهنگ کنایات فارسی» همچنین جمع آوری تمامی آیاتی که در آن ها، رنگ ها به کاررفته اند و نیز منابع کتابخانه ای و اینترنتی، به نتایجی دست یافت. قرآن کریم و کنایات فارسی، در توصیف وضعیت معنوی و جسمانی انسان، پدیده های طبیعی، توصیف رنگ پدیده های ایده آل بهشتی و رنگ مربوط به معجزه خاص، در کارکرد و دلالت های معنایی رنگ، اشتراکاتی دارند. تفاوت این است که رنگ ها در قرآن، برای توصیف فراواقعگرایانه پدیده های طبیعی در قیامت نیز به کاررفته و کنایات نیز علاوه بر کارکردهای مشترک، از رنگ ها، برای بیان آشکارگی و ظاهر بودن و همچنین برای توصیف یک مکان و یا شیء نیز بهره گرفته اند. نیز می توان تأثیرات قرآن کریم بر ادبیات کنایی فارسی را در دلالت های معنایی رنگ ها، در رنگ سفید (معجزه موسی) و رنگ سبز (لباس بهشتیان) و رنگ کبود برای چشم (سیه روزی و اندوه) مشاهده نمود. همچنین منظر معنایی رنگ ها در قرآن بیش از دلالت های کنایی و اکسپرسیو، بر واقع گرایی استوار است.
مطالعات فنی و خوردگی تعدادی از آثار برنزی مکشوفه در محوطه میراث جهانی بم
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲)
22 - 35
حوزههای تخصصی:
مطالعه آثار فلزی محوطه ارگ بم همسو با طرح بیماری شناسی آثار فلزی در ایران انجام گرفته که هدف آن بررسی، مطالعه و آسیب شناسی آثار فلزی در ایران است. از محوطه ارگ بم آثار فلزی مختلفی ازجمله آهن، نقره و آلیاژهای مس به دست آمده است. در پژوهش حاضر بر تعدادی از آثار برنزی تمرکز شده است. مطالعات انجام شده از روش های میکروسکوپی و ماکروسکوپی شامل متالوگرافی، شیمی تر، تفرق اشعه ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDX) استفاده کرده است. نتایج حاکی از آن است که با توجه به ساختار دندریتی، اغلب این آثار به روش ریخته گری ساخته شده اند. طبق نتایج پراش سنج پرتو ایکس (XRD)، محصولات خوردگی شامل کوپریت (اکسید مس)، آزوریت (کربنات مس)، بروکانتیت (سولفات مس)، کاسیتریت (اکسید قلع) و ترکیبات کلریدی آتاکامیت، پاراتاکامیت، نانتوکیت و ملانوتالیت (Cu2OCl2) هستند. نکته قابل توجه آن است که وجود فاز حاوی آهن و گوگرد در تمام نمونه ها نشان دهنده استفاده از سنگ معدن های سولفیدی در استخراج مس است.
ارزیابی شاخصهای تاثیر گذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات -کردستان
حوزههای تخصصی:
مکان در بر گیرنده لایه های اجتماعی و فیزیکی محیط است ، اما حس تعلق، لایه های ادراک، مفاهیم و تجربیات مکان را شرح می دهد. فعالیتها و شکل کالبدی موجود در مکان بر حس وابستگی افراد تاثیر می گذارد، از سوی دیگر ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، خاطرات و مفاهیم شخصی نیز بر وابستگی و احساس تعلق به مکان موثر است. تعلق مکانی رابطه هم پیوندی بین انسان و محیط است. امروزه مفاهیمی چون حس مکان، احساس تعلق خاطر و دلبستگی به مکان در حوزه های معماری و شهرسازی مخصوصاً در مطالعات محیطی بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این در حالی است که به ساز و کار ارتباط میان این دو مفهوم چندان پرداخته نشده است. دراین پژوهش بعد از تبیین مفاهیمی همچون حس مکان، حس تعلق خاطر و عوامل موثر بر آنها، چارچوب نظری پژوهش بر اساس ادبیات تحقیق استخراج می شود. نمونه مورد مطالعه منطقه اورمانات در غرب کشور می باشد. هدف این پژوهش شناسایی، سنجش و ارزیابی موله های تاثیرگذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات کردستان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جهت گرداوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و میدانی، طرح مصاحبه عمیق و تهیه پرسشنامه بسته جهت نگارش مبانی نظری و گردآوری اطلاعات ساکنین منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. در اینجا با استفاده از جدول مورگان و کرجسی حدود 350 پرسشنامه تدوین شد که بر اساس آن مشارکت کنندگان نظرات و فهم خود را در باره مکان سکونتشان بیان کردند. با توجه به مصاحبه ها و برداشت میدانی که صورت گرفت پارامترهایی همچون فرهنگ، جامعه، طبیعت و فعالیت که از تاثیرگذارترین جنبه ها بر احساس تعلق خاطر ساکنین به شمار می آمدند از بین خیل زیادی از پارامترهای موثر انتخاب شدند و بر اساس آن فرضیه هایی تدوین شد. در ادامه این فرضیه ها، مورد آزمون قرار گرفتند و از طریق آزمون مقایسه میانگینها و کاربرد ضریب همبستگی پیرسون و سطح معناداری، میزان تاثیر این پارامترها بر حس تعلق خاطر ساکنین مشخص شد.
قابوس نامه معماری ایران؛ بازخوانی مفاهیم و کارکردهای گنبد قابوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تحقیق درباره خاستگاه، مفاهیم و کارکردهای صوری و نمادین گنبد (برج) قابوس بر پایه تفسیر و تأویل کتیبه ده بخشی آن ا ست. این تفسیر تاریخی ادبی تازه به بررسی فضای تاریخی شکل گیری بنا، بازخوانی برخی مفاهیم کتیبه بنا با روش لغت شناسی و مقایسه آن با کتیبه برخی برج مقابر ایران می پردازد. یافته های این مطالعه نشان می دهند که قابوس بن وشمگیر برای تثبیت حکمرانی خود، درست پس از زوال سامانیان و اعلان قدرت در برابر حکمرانان قدرتمندی چون آل بویه و دیگر معارضان، نماد اقتدار یا منشور حکمرانی خود را در مسیر گرگان [قدیم] به خراسان برافراشت. قصد اصلی قابوس از ساخت این بنا، فراتر از کارکرد تدفینی، پایه گذاری یادبودی جاودانه از فضایل، شکوه و در واقع جاه طلبی خود بوده است. به تعبیری، گنبد قابوس نمادی از تحکیم قدرت و اقتدار قابوس در عرصه سیاسی، و کمال و برتری او در ادب و هنر بوده است.
رهیافتی از منظر نو بر بندر خشک در نظام برنامه ریزی فضایی و منطقه ای
حوزههای تخصصی:
امروزه همچنان اکثر میزان تردد کالا به وسیله حمل ونقل دریایی در دنیا انجام می گیرد. از سویی دیگر استفاده از کانتینر نیز افزایش قابل توجهی یافته است. همچنین با توسعه بنادر و قابلیت پهلوگیری کشتی های بزرگ حامل کانتینر حجم قابل توجهی از کالا به بنادر سرازیر می شود. این دیدگاه کلی نگر بوده و توسعه راهبردی پایانه های ترکیبی دلالت بر مفهوم جدیدی با عنوان "بندر خشک" دارد که نمونه ای از تعریف آن به شرح زیر است: بندرخشک پایانه ای ترکیبی در پس کرانه است که به بندری ساحلی متصل است. تجهیزات لازم و ک اف ی ب رای مواجهه با تردد ناشی از چندین شیوه حمل ونقل اعم از جاده ای، ریلی و هوایی در آن در نظر گرفته شده اند و مشتریان می توانند کالاهای شان را با استفاده از این شیوه های مختلف به آن ارسال کنندو یا از آن تحویل گیرند. یکی از جایگاههای قابل توجه اقتصادی در جنوب کشور، توجه به انبار کالا و مبادلات کالایی و صادرات و واردات کالا می باشد. ورود به این مقوله و توجه متولیان این امر، وجود جایگاهی در نزدیکی راههای موصلاتی و ریلی و خارج از شلوغی و ترافیک شهر را می طلبد. لذا در این مقاله تاثیر ایجاد یک سایت انبارداری و مبادلات کالایی که مسیرهای ورودی و خروجی ترکیبی شامل جاده و ریل و راه آهن را داشته باشد و کلیه ی خدمات انبارداری و نگهداری کالا و صادرات و حتی خدمات گمرکی را در زیر یک سقف انجام دهد، بررسی شده است.
بهسازی آثار تاریخی شهر گرگان با رویکرد جذب توریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
318 - 337
حوزههای تخصصی:
چالش های موجود در زمینه بهس ازی آثار تاریخی، از موضوع های بحث بر انگیز معماری اس ت. امروزه به دلیل هزینه های گزاف ساخت و ساز و عدم توان اقتصادی مالکین بافت های فرسوده یکی از روش های بهسازی و بازسازی این بافت، شراکت بخش های عمومی و خصوصی می باشد. در این پژوهش سعی شده است که تاثیر این نوع شراکت را در نوسازی بافت فرسوده مرکزی شهر گرگان بررسی گردد. جامعه آماری پژوهش 1040 پلاک، معادل 280 خانوار هستند که در بازسازی و بهسازی بافت های فرسوده بصورت مشارکت با بخش خصوصی و یا دولتی قرار است وارد عمل شوند. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 280 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. روش تحقیق دراین پژوهش بصورت توصیفی – تحلیلی و نوع آن کاربردی و توسعه ای می باشد. نحوه جمع آوری اطلاعات بصورت اسنادی و پیمایش میدانی است . ابزار مورد استفاده جهت تحلیل، GIS و SPSS ، نرم افزار Excel و تحلیل سلسله مراتبی AHP می باشد. نتایج نشان می دهند در صورت وجود زیرساخت های قانونی برای مشارکت عمومی و خصوصی، انطباق ضوابط شهرسازی مطابق با اهداف کلان بهسازی و باز زنده سازی بافت های شهری، کافی بودن تسهیلات و بسته های تشویقی، همکاری و مشارکت مالکین، افزایش نظارت نهادهای مربوطه بر مشارکت و همچینین استفاده از سرمایه گذاران متخصص، متمول و بومی منطقه، می توان به موفقیت این شراکت و باز زنده سازی و بهسازی بصورت پایدار امیدوار بود.
The Psychological Impacts of Interacting with Nature-Based Design(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Our modern society is filled with stressful stimuli that impact our daily lives, and lead to problems that eventually threaten our mental and psychological wellbeing. Expanding urban life and urbanizing people's interactions have drastically increased and resulted in more stressful circumstances. Unfortunately, the role of nature and nature-based design in our urban societies as an alternative in reducing the impact of unhealthy and stressful situations produced by our modern and urbanized life style has been neglected. Considering the fact that human beings are social creatures and their surroundings affect them both mentally and psychologically; hence, the study of psychological impacts of nature and nature-based design is both essential and necessary in our fast evolving urban societies. This research investigates nature-based design and the short-term observational impacts and benefits of urban societies' interaction with nature on different aspects of human psychology including perceived restoratives’, mental health and vitality and creativity. The participants in the two sample groups observed two different urban areas. One was a building complex in Isfahan city center and the other was an urban park in Isfahan. In the end, the participants filled out a comprehensive psychological questionnaire assessing the effects environment on different dimensions of human psyche. Our results demonstrate that even short-term interaction with nature and nature-based designs had positive effects one's psychological wellbeing, and therefore, our finding show that urban designs and architecture intertwined with nature were crucial in protecting and improving human mental health and wellbeing.
بررسی تأثیر متقابل مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی در محله های شهری با استفاده از روش معادلات ساختاری (مورد مطالعه: محله های سلطان میراحمد و فین کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
217-240
حوزههای تخصصی:
محله های شهری بستر ی مناسب برای شکل گیری ارتباطات پایدار اجتماعی و افزایش اعتماد و مشارکت اجتماعی است. با توسعه شهرها و تغییرات اساسی در الگوی زندگی ساکنان، با تغییرات گسترده در روابط نزدیک و گسست ارتباطات پیونددهنده روبه رو هستیم؛ به طوری که امروزه رویکرد های مبتنی بر افزایش سرمایه اجتماعی در جوامع محلی به عنوان راهکاری مؤثر در جهت توسعه پایدار اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی شناخته می شود . هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در سطح تحلیل محله های شهری و سنجش میزان تأثیرگذاری متقابل متغیر سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی ، به خصوص در گونه های متفاوت، نظیر دو محله سلطان میر احمد و فین کاشان است که بعد از نتیجه گیری بتوان به عنوان چارچوب سیاست گذاری برای توسعه شهری مورد استفاده قلمداد کرد. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و برحسب گردآوری داده ها ترکیبی (تحلیل متون کیفی و روابط کمی سازی) است . روش نمونه گیری در پژوهش حاضر چندمرحله ای و ابزار گردآوری اطلاعات، به صورت پرسشنامه بوده که اعتبار آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت. فرضیات به روش آزمون تفاوت میانگین دو نمونه مستقل (آزمون t ) و آزمون همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر بیانگر وجود ارتباط معنی دار میان ابعاد متغیر سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی است. بیشترین تأثیرگذاری متغیر سرمایه اجتماعی بر متغیر کیفیت زندگی را شاخص اعتماد (۸۵/۰) و بیشترین تأثیر گذاری متغیر کیفیت زندگی بر سرمایه اجتماعی را شاخص سلامت محیط (۸۸/۰) داراست. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که از طریق افزایش اعتماد به عنوان تأثیرگذا رترین شاخص سرمایه اجتماعی می توان به ارتقای کیفیت زندگی محله های شهری دست یافت و همچنین با ارتقای شاخص های سلامت محیط به ارتقای کیفیت زندگی محله های شهری و در نتیجه سرمایه اجتماعی مطلوب تر دسترسی پیدا کرد. از تأثیر متقابل مؤلفه های سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی می توان در راستای بازتولید سرمایه غنی تر و کیفیت زندگی مطلوب تر در محله های شهری استفاده کرد.
بررسی هندسه پنهان در مکتب نگارگری هرات؛ با تأکید بر نگاره «به لشکر نمودن اسکندر، سخن گوشه نشینان را»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
5 - 23
حوزههای تخصصی:
تحلیلگران معتقدند که نگارگران و بویژه نگارگران مکتب هرات از دانش هندسه بصورت رمزگونه و پنهانی در کار خود استفاده کرده اند و این نحوه کاربرد را «هندسه پنهان» نامیده اند. «هندسه پنهان» در واقع بکارگیری ساختار هندسی معین و مستتر در اثر به منظور ایجاد یک کل منسجم است، به نحوی که بواسطه آن، بیان هنری اثر چند لایه میشود و مخاطب تا میزانی که به عمق تصویر راه یابد از معانی آن بهره می برد. اندک تحقیقات انجام شده در این باره بیشتر به مکتب هرات مربوط است. در این پژوهش تبیین مبانی نظری و یافته های عینی و نیز بررسی زمینه های تاریخی کاربرد هندسه در هنر نگارگری ایران و بررسی آنها در نگاره «به لشکر نمودن اسکندر سخن گوشه نشینان را» انجام می شود. لذا هدف این پژوهش ضمن بررسی هندسه پنهان، چگونگی استفاده از ساختار هندسی حساب شده و هدفمند و هماهنگ با مضمون روایت در نگاره مذکور می باشد. بدین منظور سوالهای اصلی پژوهش عبارتند از: هندسه پنهان در نگاره مورد نظر کدام است؟ آیا نگارگر نگاره مذکور از هندسه پنهان به صورت هدفمند و در جهت مضمون نگاره استفاده نموده است؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که نگارگران هرات بویژه نگارگر نگاره مذکور از هندسه پنهان بطور آگاهانه و هدفمند، به منظور جانمایی عناصر مختلف تصویر و ایجاد ارتباط بصری و مفهومی میان آنها و کاربست نمادین ساختار هندسی مورد استفاده، بهره برده اند.
ساختار معماری خانه های تاریخی ایران؛ دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
بررسی و هدف از مطالعه این پژوهش سیر تحول و ویژگی های اعم از فرهنگی–اجتماعی، اقتصادی–گردشگری، ادیان دینی–مذهبی، هنری–معماری، زیبایی شناسی–زیبایی شناختی و اقلیمی می توان بهره مند گردید. ساختار معماری خانه های تاریخی در دوره قاجار یک عملکرد باارزش با الگوی معماری ژرفمندانه ایرانی بهره می جوید، دوره قاجار را می توان با خانه های تاریخی در بازه زمانی دودمان قاجاریه توصیف کرد از آن جایی که خانه برای آرامش روح انسان در فضا می باشد باید روح مکان در اولویت و اختیار انسان قرار گیرد. خانه های تاریخی قاجار این آرامش را با راهکارهای گوناگون در گستره وسیع در معماری ایرانی تحت تأثیر چشمگیری قرار داده اند و تأثیر زیادی در تاریخ خانه سازی ایران تا زمان امروزی با کیفیت فیزیکی عالی و بدون هیچ واسطه صورت انجامیده اند. خانه مکانی، فضایی و زمانی برای تشکیل اعضای خانواده (انسان)، که همه و همه بدون هیچ نگرشی برای رسیدن به هویت بوده تا ارزش های انسانی شکوفا گردد. خانه یک علت طبقه بندی شده برای نیازهای انسانی در راستای حفظ ذاتی محقق می شود. اهمیت این پژوهش توجه به الگوها و فضاها در معماری خانه های تاریخی ایران در ساختار پیوند کالبدی و شیوه زندگی و تأثیرپذیری آن در جامعه در نمونه های بررسی شده هم سو با اندیشه ها در سیمای جامعه با تکنیک های استفاده شده یک منطق و استدلال محتوایی در سهولت دسترسی به این ابنیه های ارزشمند و قابل ستایش در نوع معماری و احیای دوباره آن ها در جهت غنی ساختن فرهنگ از گذشته نه چندان دور و رعایت اصول اخلاق حرفه ای در انطباق کاربری تا رسیدن به یک ایدئولوژی در سرزمین مادری که مختص سبک زمان قاجار و حفظ خانه ها در خودنمایی منظر طراحی با ارزش های خارق العاده در خاطره ها پدید آید. هم چنین در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی–تحلیلی، واکاوی کالبد فضایی خانه های قاجار و تأثیرگذاری آن در معماری ایران در جامعه مورد بحث و با مطالعه کتابخانه ای و اسنادی استخراج شده است. بنابراین علاوه بر نقش خانه های قاجاریه در زندگی انسان در معماری ابنیه های ایران در جایگاه ممتاز و به ویژه مؤلفه های متأثر در مقایسه سایر دوره ها از چشم نوازی بالاتر از تصورات انسان در تاریخ بشیرت سیطره یافته اند.
عوامل موثر فضاهای شهری در راستای اجتماع پذیری با رویکرد ارتقاءتعاملات اجتماعی زنان
حوزههای تخصصی:
فضای شهری اجتماع پذیر و سرزنده عبارت است از یک فضای شهری که در آن حضور تعداد قابل توجهی از افراد و تنوع آن ها به لحاظ سن و جنس در گستره زمانی وسیعی از روز که فعالیتهایشان عمدتا به شکل انتخابی یا اجتماعی بروز می یابد به چشم می خورد. وجود فضاهای اجتماع پذیری که به ایجاد آرامش، سرگرمی، فراهم آوردن ارتباط، زمینه معاشرت و امکان تردد در شکل گیری آن ها توجه شود، از ویژگی های مطلوبیت شهر به حساب می آید. به هر میزان که شهرها بتوانند محیط های عمومی مطلوب تری برای ساکنان شهرها ایجاد کنند تا تعامل های اجتماعی بهتری در آن صورت بگیرد، به همان میزان شهر از کیفیت بالاتری در شهرنشینی و سلامت روان ساکنین آن برخوردار خواهد شد. در حقیقت برای دستیابی به الگویی به منظور تثبیت تداوم حضور اقشار گوناگون مردم در فضاهای شهری می بایست مخاطبان و نیازهایشان را شناخت. در این بین به نظر می رسد زنان، از جمله گروه هایی باشند که نیازشان به حضور در عرصه های عمومی شهری و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گروه ها نادیده گرفته شده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای، با بررسی مبانی نظری مرتبط با نیازها و انتظارات زنان از یک فضای شهری مطلوب در جهت بررسی عوامل موثر فضاهای شهری در راستای اجتماع پذیری و ارتقاء تعاملات اجتماعی زنان به مطالعه نیازها و میزان استفاده زنان از فضای شهری می پردازد. در نهایت نتایج تحقیق گویای آن است که با توجه به دید جزنگر زنان نسبت به محیط، حضور پررنگ و مداوم آنان در یک فضای شهری، گویای کیفیت آن فضا است و پنج عامل مهم امنیت، دسترسی، نظم فضایی و کالبدی، اختلاط کاربری و در نهایت سرزندگی اجتماعی، نقش مهمی در انتخاب فضای عمومی شهری توسط زنان، حضور و استفاده آنان از فضای عمومی ایفا می کند.