فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۸۱ تا ۶٬۶۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ژان بودریار فرهنگ پسامدرن را چیزی نمی داند جز سیطره وانموده ها و آفرینش فضای فراواقعی. به تعبیر بودریار تصاویر دیگر واقعیت را نمایندگی نمی کنند، بلکه خود تبدیل به واقعیت می شوند و واقعیت وانموده پدید می آورند؛ امروزه تصاویر واقعی تر از واقعی جلوه می کنند. وی یکی از متفکرانی است که در اندیشه های خود به خوبی این وضعیت دوگانه میان واقعیت و وانموده را مورد پرسش قرار می دهد و سعی در تبیین وضعیت تازه ای دارد؛ وضعیتی که در آن دو مولفه ایماژ (تصویر) و بازی نشانه ها حیات اجتماعی بشر را تحت کنترل دارند. به موازات اندیشه های بودریار، عکاسان پسامدرن سعی دارند وضعیت مذکور را به واسطه آثار خود نمایش دهند. از جمله این هنرمندان شری لواین است که بر سرشت بازتولید پذیری رسانه عکاسی تاکید می کند و بر آن است که همه چیز قبلا دیده شده است. از آنجایی که مفاهیم وانمایی و فراواقعیت به شالوده بیشتر پژوهش ها درخصوص بودریار و امر بصری تبدیل شده است، پژوهش حاضر تلاش دارد که ضمن بررسی چرایی نظر بودریار در مورد بی اعتباری هنر معاصر، آن را با شاخه عکاسی پسامدرن تطبیق دهد و به روش توصیفی و تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که این هنرمندان چگونه از هویت تصویر به مثابه وانموده بهره گرفته اند. دستاوردهای حاصل از تطبیق نمونه حاضر و اندیشه های بودریار نشان داد که لواین با ارائه تصاویر فراواقعی، در پی بازتولید کنایه آمیز وانموده ها برآمده است.
جایگاه هنر در الگوی پایۀ اسلامی ایرانی پیشرفت
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
29 - 56
حوزههای تخصصی:
هنر، زبان گویای تمدن ها و ظرف عینیت بخشیدن به فرهنگ و اعتقادات آن هاست. در تمدن های آیندۀ بشر نیز هنر در تمام مراحل شکل گیری، تثبیت و گسترش، نقش به سزایی دارد و اگر قرار باشد نقشۀ راه و الگویی برای دست یابی به تمدن نوین اسلامی مدنظر قرار گیرد، لازم است ارتباط تنگاتنگ پدیده های هنری با این تمدن، به عنوان مؤلفه ای تأثیرگذار و جهت دهنده مورد توجه باشد. الگوی پایه، تعیین کنندۀ چارچوب های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است که مسیر حرکت مطلوب کشور به سمت تمدن نوین اسلامی را در نیم قرن آینده مشخص می نماید که به همراه فراخوان تکمیل و ارتقای آن، توسط رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله خامنه ای، به صورت عمومی منتشر گردید. مقالۀ حاضر، در پاسخ به این فراخوان و در راستای بررسی عمیق و تخصصی این سند، در حوزۀ هنر به رشتۀ تحریر درآمده تا بسنجد که هنر به چه میزان در الگوی پایه، مورد توجه قرار گرفته است؟ همچنین این مقاله در پی یافتن پیشنهادها و راهکارهایی برای بهبود سند الگوی پایه، در مباحث مربوط به هنر است. این پژوهش از لحاظ هدف، یک تحقیق توسعه ای محسوب می شود و روش آن، پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی - توصیفی است و بر اساس برخی منابع کتابخانه ای به همراه تحلیل ها و نقطه نظرات محقق و دستاوردهای علمی پژوهش گران، ارایه شده است. ضمن این پژوهش، مشخص شد که در کل سند پایه، تنها پنج بار، به صورت پراکنده و غیرسازمان یافته به مقولات مرتبط با هنر پرداخته شده و غفلت چشم گیر نسبت به حوزۀ هنر در سند به چشم می خورد. از این رو یازده پیشنهاد مشخص جهت تکمیل و ارتقای سند الگوی پایه در این حوزه، ارایه گردید.
بررسی تاثیر فاکتورهای موثر طراحی سبز در شکل گیری بیمارستان های سبز
حوزههای تخصصی:
با گسترش روزافزون جمعیت و تسلط انسان بر طبیعت، اخلالگری در نظم طبیعت به عنوان یک پدیده نو بروز کرد. در بحبوحه تخریب محیط زیست بوده است که مبحث معماری سبز، با هدف صرفهجویی در مصرف انرژی و استفاده بهینه از طبیعت مطرح گردید؛ و در جهت دستیابی به توسعهای پایدار که مستلزم بهرهوری معقول از منابع طبیعی بوده، شکل گرفت. در این میان، پیوند میان طبیعت و ساختمان نیز به عنوان اصل اساسی معماری سبز مطرح شد؛ که این موضوع توجه بیشتر معماران به طراحی بناها را به دنبال داشت. در این بین، بیمارستانها نیز که به عنوان یکی از منابع آلودهکننده محیطزیست مطرح میشدند، مورد توجه ویژه طراحان قرار گرفتند تا با توجه به فاکتورهای موثر طراحی سبز، بیمارستانهایی در جهت کاهش آلایندههای زیست محیطی با بهرهگیری از متدولوژی بهرهوری سبز، طراحی و ساخته شوند. از اینرو، در پژوهش حاضر، با بهرهمندی از روش کیفی، به تحقیق و بررسی موضوع پرداخته و فاکتورهای موثر طراحی سبز در شکلگیری بیمارستانهای سبز را مورد بررسی قرار دادهایم.
تأثیر گردشگری شهری بر اقتصاد شهری با تأکید بر سیستم حمل ونقل عمومی
حوزههای تخصصی:
مهم ترین فضاهایی که مورد بازدید و اقامت گردشگران قرارمی گیرند فضاهای شهری هستند که از دیرباز جذاب ترین فضاها را تشکیل می داده اند، زیرا پیشرفته ترین و کامل ترین قرارگاه های انسانی را تشکیل می دهند. یکی از بزرگ ترین منافع حاصل از صنعت گردشگری تأثیر اقتصادی گردشگری و افزایش درآمد برای ساکنان آن مناطق گردشگری است که می تواند به صورت فردی یا عمومی برای این مناطق به وجود آید. تأثیر مثبت دیگر گردشگری می تواند ایجاد فرصت های شغلی جدید و نیز افزایش اشتغال در فعالیت های مرتبط با این صنعت باشد. در اغلب مناطق توسعه یافته گردشگری، شبکه حمل ونقل وسیع و مناسب وجود دارد. ساختار حمل ونقل و دسترسی راحت و با کیفیت بالا برای گردشگران یکی از مهم ترین ملزومات ایجاد در هر منطقه گردشگری است. حمل ونقل دارای یک سری متغیرهای مکانی است که بر روی هزینه ها و تولید در سایر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار است. از این منظر حمل ونقل به عنوان عامل تسهیل کننده جابه جایی است که دارای هزینه های اقتصادی و بودجه ای می باشد. در تحقیق حاضر به تبیین و بررسی نقش مقوله گردشگری در اقتصاد شهر و تعاریف مرتبط با آن ها پرداخته شده و تأثیری که حمل ونقل و امکانات ترابری و جابجایی می تواند بر رونق و رشد صنعت گردشگری شهری و به تبع آن اقتصاد شهر داشته باشد مورد تحقیق قرار گرفته است.
تحلیل و ارزیابی کیفیت خدمات شهری در مناطق شهری کلان شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش هدف تحلیل و ارزیابی کیفیت خدمات شهری در مناطق شهری کلان شهر اهواز می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ازنظر روش، ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی است و در گردآوری داده ها از شیوه ی کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای سنجش کیفیت خدمات شهری از ابزار پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. تعیین حجم نمونه آماری آن با استفاده از روش کوکران 350 نفر و روش نمونه گیری با استفاده از روش تصادفی ساده بدون جایگزینی انجام شد. سپس برای تجزیه وتحلیل داده ها از ابزار آماری SPSS و ترسیم نمودار از نرم افزار EXCEL استفاده گردیده است. نتایج نشان داده که در منطقه 1، شاخص های فرهنگی-ورزشی و تأسیسات و تجهیزات در اولویت بیشتری برای بسترسازی قرار دارند. در منطقه 2، خدمات بهداشتی-درمانی، آموزشی و حمل ونقل در وضعیت مناسبی قرار دارند و شاخص هایی چون پارک و فضای سبز و تأسیسات و تجهیزات در این منطقه از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند. در منطقه 3، شاخص مسکونی و آموزشی وضعیت مناسب تری نسبت به شاخص های دارند. در منطقه 4، مؤلفه های تجاری و مسکونی نسبت به دیگر مؤلفه های خدمات شهری وضعیت بهتری دارند. در منطقه 6، وضعیت حمل ونقل و تا حدودی فرهنگی-ورزشی در سطح مناسبی قرار دارند. در منطقه 7، وضعیت شاخص های خدمات شهری نامناسب می باشد و در بررسی شاخص ها در منطقه 8، نشان می دهد که شاخص مسکونی و حمل ونقل وضعیت مناسب تری نسبت به دیگر شاخص ها دارند.
مفهوم نیستی در حکمت دائو و تجلی آن در نقاشی منظره چینی با رویکرد آثار مایوآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
68 - 91
حوزههای تخصصی:
اگر واژه ی اندیشیدن را در معنای کامل آن، یعنی فکرکردنی همراه با پروا و بیم در پیش چشم آوریم، آنگاه می توانیم بگوییم هیچ ایده ای چون نیستی و عدم، جانِ آدمی را اندیشناک نکرده است. کمتر نظام فرهنگی و معرفتی است که در بنیاد ساختار معنابخشی خود، در جست وجوی پاسخی برای پرسمانِ (Problem) نیستی نباشد. در آیین دائوئیسم، نیستی به مفهومی بنیادین بدل گشته است. آیین دائو، تأمل در مَغاکِ نیستی را، راهی برای درک هستی می داند. متفکران دائوئیست همواره در تلاش هستند تا زندگی و هستی را در ارتباط با تهی بودن و نیستی به فهم در آورند؛ در حقیقت در این آیین، نیستی محملی است برای درنگ هستندگان در مفهوم هستی. اندیشه های دائوئیسم و نیستی اندیشی این اندیشه ها در طول تاریخ چین توانسته اند در صورت های فرهنگی گوناگونی نفوذ کنند. به طور مشخص ردپای این اندیشه در مکتب هایی از نگارگری چینی وجود دارد و می توان طنین تأملات دائوئیستی این نقاشان را در آثارشان پیدا کرد. هدف ما در این پژوهش پی گیری نشانه های نیستی اندیشی دائویی در آثار یکی از بزرگترین نقاشان عصر حکومت دودمان سونگِ جنوبی (1279-1127 میلادی )، یعنی مایوآن ( 1225-1160 میلادی) است. در این پژوهش 10 اثر از مایوآن به صورت انتخابی برگزیده شده و با استفاده از روشی توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر این نکته است که آموزه های دائویی درباره ی نیستی در نقاشی دوره ی سونگ جنوبی عمیقا نفوذ کرده است و در قالب یک سنت هنری شاخص به دوره های بعدی منتقل شده است. اهداف پژوهش: بررسی مفهوم نیستی و تهیگی در آیین دائو و تأثیر آن بر نقاشی چینی. بررسی مفهوم نیستی یا تهیگی در خلال آثار مایوآن. سؤالات پژوهش: مفهوم نیستی دائوئیستی، چه تأثیری بر هنر نقاشی چینی نهاده است؟ مفهوم نیستی چگونه در آثار مایوآن تجلی پیدا کرده است؟
رویکرد ساختاری در تحلیل شاخص های بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد میانی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
111 - 127
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بافت های ناکارآمد میانی شهرها که به عنوان بافت های فرسوده هم شناخته می شوند، یکی از معضلات و موانع اصلی توسعه پایدار بزرگ شهرها و کلان شهرهای کشورمان به حساب می آیند. شهر رشت نیز از این قاعده مستثنا نیست و با وجود به کارگیری رویکرد بازآفرینی شهری در چند سال اخیر که هنوز فرایندی ناقص و در نطفه است، نیازمند تکامل آن با نگاه علمی تر و کاراتر و در نظر داشتن چارچوب های شناختی و کاربردی است. هدف: پژوهش حاضر اهداف تبیین شاخص های بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد میانی شهری، و رتبه بندی و تحلیل ساختاری شاخص های مربوط به شهر رشت را دنبال می نماید. روش:بدین منظور ابتدا پرسشنامه دلفی برآمده از مطالعات اسنادی و نظری، با شاخص های پیشنهادی بازآفرینی پایدار بافت های ناکارامد میانی جهت طوفان ذهنی، به 8 تن از کارشناسان و نخبگان حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری برای شناسایی اولیه شاخص ها ارائه گردید و در فاز دوم دلفی، اجماع نظر توسط کارشناسان صورت گرفت. سپس بر اساس روش تحلیل ساختاری و با معیار قرار دادن شهر رشت به عنوان بستر شکل گیری این شاخص ها، تحلیل ها بر اساس موقعیت شاخص ها در نمودار تأثیرپذیری- تأثیرگذاری از طریق نرم افزار توصیفی – تحلیلی میک مک، انجام گرفت. یافته ها: 68 شاخص برگزیده در 6 زمینه: 1.کالبدی – فضایی؛ 2.خدماتی – کارکردی؛ 3.توسعه اقتصادی؛ 4.توسعه اجتماعی؛ 5.توسعه فرهنگی؛ 6.حفاظت از محیط زیست؛ می باشند. پس از آن 63 شاخص از طریق تجزیه و تحلیل نرم افزار میک مک مورد رتبه بندی و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه گیری: بر اساس ماتریس تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، برترین شاخص های زمینه های شش گانه از متغیرهای تأثیرگذار شامل دو شاخص، «میزان اختلاط کاربری» در زمینه کارکردی–خدماتی و «میزان رشد تولید انرژی های تجدیدپذیر» در زمینه زیست محیطی بوده و از متغیرهای ریسک، شاخص های «میزان رشد کیفی خدمات ایمنی» در زمینه کالبدی – فضایی، «وضعیت بازآفرینی مراکز محله» در زمینه اقتصادی، «میزان توسعه فعالیت مراکز فرهنگی» در زمینه فرهنگی، و «میزان مشارکت های مردمی در فرایند بازآفرینی» در زمینه اجتماعی، رتبه نخست را به دست آورده اند.
بررسی ترفندهای طراحی سکونتگاه های مسکونی جهت ارتقا امنیت محیطی
حوزههای تخصصی:
تا پیش از سال 1980 اکثر اطلاعات ما درباره ی جرم وجنایت از آمارهای رسمی جرم می آمد، که تنها شامل جرم های گزارش شده و ثبت شده توسط پلیس می شد. با این حال، در سال های اخیر بررسی های محلی و ملی جرم و جنایت به خوبی میزان اطلاعات موجود را افزایش داده اند. همراه با یکدیگر، این بررسی ها نشان داده اند که جرم و جنایت بسیار گسترده تر از آن که پیش از این ثبت شده است، بیش از دو برابر حد سرقت؛ پنج برابر اکثر جراحت ها و ده برابر بیش تر از خراب کاری. روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی و اسنادی است که با بهره گرفتن از منابع و دست آوردهای صاحب نظران بروز فعال در طراحی محیطی شهر منجر به کاهش جرائم شهری بر آن بوده که در پی تبیین موضوع روش ها و راه کارهایی را در راستای امر فوق، پیش رو گذارد. بر این اساس، رویکردهای جلوگیری از جرائم از طراحی محیطی درحوزه های منظر، شهر و مسکن مورد توجه برنامه ریزان و صاحبان اندیشه حوزه معماری و شهرسازی قرار دارد. مقاله حاضر نیز به امید بهره از تحقیقات و تجارب موجود در سال های پایانی سده بیستم به عنوان پایلوت های تجربی به رشته تحریر درآمده است.
تبیین ارتباط فرم شهری با تاب آوری در برابر سوانح در سطح محلات کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۲۸-۱۵
حوزههای تخصصی:
درک فرم شهری تاب آور بسیار مهم و ضروری است زیرا در فرایند برنامه ریزی شهری، مصرف منابع، پویایی و حتی حیات شهر پس از مواجهه با سانحه تحت تأثیر تصمیمات پیشین در زمینه ساختار کالبدی شهرها است. فرم شهری به عنوان ساختار شهر بر فروپاشی و یا پایایی سیستم شهری در برابر سوانح می تواند تأثیر بگذارد. ازسوی دیگر، فرم شهری به مثابه نمود فضایی و کالبدی فعالیت های انسانی، بستر و زمینه ای برای ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی تاب آوری است. با وجود تأثیر فرم شهری بر تاب آوری، فرم شهری تاب آور همچنان به عنوان یک موضوع اکتشاف نشده تاب آوری شهری است. در این پژوهش با تکیه بر ویژگی های شهر تاب آور، ویژگی های فرم تاب آور همچون استحکام، تنوع، ارتباطی، کارآمدی، افزونگی و مدولاریتی معرفی شده است. سپس با هدف شناسایی مؤلفه های فرم شهری که ویژگی تاب آوری را دارند، ارتباط معنی دار شاخص ها و مؤلفه های فرم شهری با تاب آوری و ابعاد آن تبیین شده است. برای این کار، در این پژوهش با انتخاب محلات کلان شهر تهران به عنوان محدوده موردمطالعه (۳۶۸ محله)، پس از تعیین و سنجش ابعاد تاب آوری و مؤلفه های فرم شهری با استفاده از تحلیل عاملی، از تحلیل رگراسیونی جهت تبیین ارتباط میان مؤلفه های فرم شهری و تاب آوری و ابعاد آن استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های مختلف فرم شهری بر عوامل مختلف تاب آوری تأثیر متفاوت گذاشته و در برخی موارد، رفتار متضادی بر مؤلفه های تاب آوری داشته اند. در میان ابعاد تاب آوری، تاب آوری جامعه ای هیچ تأثیری از مؤلفه های فرم شهری نمی گیرد. بیشترین ارتباط میان مؤلفه متراکم بودن با تاب آوری زیرساختی مشاهده شده است. بعد اجتماعی و تاب آوری کل بیشترین ارتباط را با مؤلفه دسترسی به قطعات داشته اند. درمجموع ارتباط مستقیم مؤلفه های دسترسی به حمل ونقل عمومی و دسترسی به قطعات و ارتباط معکوس مؤلفه های دسترسی به مراکز تجاری و میزان فضای باز و سبز با تاب آوری و ابعاد آن، نشان از تأثیر مؤلفه های فرم شهری بر افزایش یا کاهش تاب آوری در برابر سوانح دارد.
آشنایی کلی با مبانی رنگ سازی در هنرهای سنتی ایران (با تأکید بر نسخه های قرون 4 تا 6 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
91 - 106
حوزههای تخصصی:
رنگ ها دارای ویژگی های بصری، معنایی و عرفانی خاصی هستند که این ویژگی های منحصربه فرد، آن ها را در زمره ی مهمترین ابزارهای خلق آثار هنری قرار داده است .معانی پنهان و درونی رنگ ها در رنگ سازی سنتی تاکنون مغلق و سربسته باقی مانده است. در شیوه های ساخت رنگ سازی سنتی ایران، عناصر کاربردی، جایگاه و هویت ویژه ای دارند. این پژوهش پلی برای شناخت صحیح رنگ سازی سنتی و اشاره به ارتباط علوم در سنت اسلامی دارد. بازشناسی چگونگی کاربست رنگ در هنر و ماهیت آن مسئله ای قابل تأمل است. آشنایی با مبانی کلی رنگ سازی سنتی ایران اسلامی در جهت ساخت، پیش برد و احیاء مجدد رنگ سازی پیچیده ی در هنر سنتی ایران حائز اهمیت است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شیوه ی ساخت صحیح رنگ در هنر سنتی ایران بر اساس دستورات پیشین و ارتباط آن با علوم دیگر بوده است. دستیابی به چگونگی ارتباط شیوه های ساخت عناصر چهارگانه، طبایع چهارگانه و کیفیات مزاج هر عنصر در ترکیب با عنصر دیگر، نتیجه مهم حاصل از این پژوهش در رنگ سازی سنتی ایران اسلامی است. امتزاج و ساخت همه رنگ ها در گذشته بر مبنای شیوه های ساخت چهارگانه عناصر (حرارتی، خیساندنی، فشردنی، پودرشدنی)، طبایع چهارگانه عناصر (آتش، هوا،آب، خاک) و مزاج عناصر(گرمی،سردی، تری، خشکی ) بوده است. کیفیت کاربست این رنگ ها و ماهیت آن را می توان در نسخ مصور در قرون 4 تا 6 هجری مشاهده کرد. اهداف پژوهش: 1.آشنایی با مبانی کلی رنگ سازی سنتی ایران. 2.شناخت رنگ های اصلی در چرخه رنگ سازی در هنر سنتی ایران. سؤالات پژوهش: 1. مبانی کلی رنگ سازی سنتی در هنر ایران چیست؟ 2.رنگ های اصلی در چرخه رنگ سازی ایران کدامند و اساس ترکیب این رنگ ها چگونه است؟
خوانش و سنجش بافت شهر/ محله به مثابه متن. مطالعه موردی: محله تاریخی سرتپوله سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
۶۲-۴۵
حوزههای تخصصی:
از منظر زبان شناسی، شهر را می توان در حکم یک متن، شامل مجموعه ای از اجزا و ساختارهای گوناگون که فراتر از حد یک جمله، نسبت به یکدیگر در رابطه هم نشینی قرار می گیرند، نگریست. در این نوع نگاه به شهر، آنچه بسان یک زبان مشترک، رابطه نحوی و انسجام و پیوستگی اجزای شهر را برقرار می سازد، دستور زبان شهر نامیده می شود. بررسی زبان شناختی متن شهر نیازمند رجوع به شاخه ای از زبان شناسی به نام زبان شناسی متن است که قواعد زبانی مترتب بر عناصر زبانی فراتر از مرز جمله را در بر می گیرد. هر متن ادبی، از به هم پیوستن مجموعه ای از جملات به وجود می آید؛ رابطه این جملات، درست همانند اجزای متن شهر تصادفی نیست، بلکه مجموعه همه عناصر و اجزا در ارتباطی قاعده مند، کلیتی ساختمند و منسجم را به وجود آورده و پیوستاری هماهنگ مبتنی بر اصول و قواعد معین را به دست می دهد. ترکیب این جملات در شهر، هم از قواعد دستوری پیروی می کند و هم معنایی. مقاله حاضر با استفاده از اصول و قواعد زبان شناسی، به معرفی نوعی روش شناسی برای تحلیل کالبدی و محتوایی شهرپرداخته و با کاربست این روش در مطالعه محله سرتپوله شهر سنندج که یکی از مهم ترین محلات مرکز تاریخی شهر و جزو نخستین هسته های پیدایش شهر بوده، معیارهای متن بودگی آن را با استفاده از تکنیک ها و ابزارهای طراحی شهری مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. هدف این پژوهش، آسیب شناسی بافت این محله و دستیابی به نقاط قوت و ضعف محله سرتپوله بر اساس معیارهای متن بودگی بافت است. از این رو، آزمون متن بودگی در این محله، بر مبنای هفت معیار متن بودگی (پیوستگی، انسجام، بینامتنیت، پیام رسانی، پذیرفتگی، هدفمندی، موقعیت مداری) و با استفاده از تکنیک ها و ابزارهای طراحی شهری انجام گرفته است و در مجموع، میزان متن بودگی محله سرتپوله را به عنوان بخشی از شهر سنندج و درنسبت با کل شهر به دست می دهد. بر اساس یافته های تحقیق، محله سرتپوله به لحاظ معیارهای متن بودگی ضعیف ارزیابی می شود و این ضعف، ناشی از فرسودگی بافت و عدم توجه به ساختار محله و معیارهای متن بودگی در نوسازی های انجام شده مربوط به آن است
چالش شیوه متداول شهرسازی ایران در مواجهه با بافت های دچار فرسودگی و کاربست رویکرد نهادگرایی در حل معضل بررسی موردی: «طرح پیشگام مسکن» در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
79 - 97
حوزههای تخصصی:
به رغم اقدامات وسیع نوسازی تهران از ابتدای دهه 80 کمبود خدمات عمومی (از اهداف اصلی مداخله شهرسازی) همچنان مشهود است. چالش های حرفه شهرسازی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بیانگر این است که درشیوه متداول مداخله در شهرسازی ایران، نظام مدیریت شهری برای تأمین خدمات عمومی «امکان مداخله» ندارد. هدف این پژوهش ارائه الگوی نهادگرایی شهرسازی ذیل دو رویکرد رویه ای و محتوایی و بیان شقوق آن است به گونه ای که براساس شیوه متداول شهرسازی و حاکمیت نظام بازار، بخش عمده ای از چالش ها مرتفع شود. یافته پژوهش این است که با به رسمیت شناختن نظام بازار (محوریت نهاد توسعه گر) و به قاعده در آوردن آن (کاربست اخلاق توسعه) می توان امکان مداخله برای مدیریت شهری و فرصتی جهت حل عمده چالش های شیوه متداول شهرسازی ایران را فراهم نمود. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی، چالش های موجود شناسایی و یافته ها تدوین گردیده اند. نمونه مطالعاتی، طرح پیشگام مسکن است که توسط بخش خصوصی با داعیه رویکرد نهادی و نقش آفرینی توسعه گر به دولت معرفی شد و در اینجا پس از تشریح، نقد گردید. درنهایت دو پیشنهاد جهت تطبیق آن با رویکرد نهادگرایی ارائه شد. پیشنهاد نخست به رسمیت شناختن ظرفیت و امکان مداخله بخش خصوصی و نظارت دولت و پیشنهاد دوم تعریف شئون رویه ای و محتوایی فعالیت توسعه گر است.
پویاشناسی شدت تغییرات کالبدی با تأکید بر روایت ساکنان؛ راهنمای عمل طراحان در محله های مسکونی بررسی موردی: محله نیاوران، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
29 - 49
حوزههای تخصصی:
شکل گیری نظریه های اثباتی برای تدارک مطلوب دگردیسی کالبدی، حاکی از لزوم توجه توأمان به فرایندهای عینی و تجربه ساکنان است. در شرایط فعلی سیاست گذاری کالبدی و ضوابط ملاک عمل در محلات مسکونی بر اساس نیازهای کمّی و زیرساختی تعیین می شود. هدف این مطالعه فهم عوامل مؤثر بر ارزیابی ساکنان از روند تغییرات کالبدی در محلات مسکونی است. در این پژوهش به کارگیری روش ترکیبی، امکان بررسی انطباقی یافته های کمّی (عینی) و کیفی (ذهنی) را فراهم نمود. داده های کمّی با بررسی های ریخت شناختی در دوره 20 ساله و داده های کیفی از طریق مصاحبه عمیق با 14 نفر از ساکنان اصیل نیاوران و در 4 کوچه و با بهره گیری از سنت پژوهشی پدیدارنگاری استخراج شد. موضوعات مستخرج از مصاحبه با ساکنان به منظور پاسخ دادن به پرسش های پژوهش، غربالگری و مفاهیم اصلی کدگذاری شد. بر اساس نتایج پژوهش در سرعت متوسط تغییرات کالبدی، ساکنان به موضوعات وابسته به زمین و دارای کارکرد معنایی مانند حیاط و اندازه خانه توجه دارند. اما در در شرایط سرعت بالای تغییرات کالبدی که منجر به دگرگونی می شود، واحد مسکونی اهمیت بیشتری می یابد. از این رو رهیافت هایی مانند آماده سازی ذهنی ساکنان در موضوعاتی مانند کوتاه تر شده چرخه های زمانی ساخت و پرهیز از ایجاد حالت تعلیق در کلیت کالبدی به عنوان راهنمای عمل طراحان استخراج شد.
مستندنگاری ﺧﺎنه قاجاری «قدیمی» ﺩﺭ شهرستان ﮔﺰ و ﺑﺮﺧﻮاﺭ و مطالعه تطبیقی تزئینات بنا با خانه های شاکری و همایی در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۸۸)
91-66
حوزههای تخصصی:
معماری و بافت تاریخی شهرستان گز و برخوار، باوجود ارزش های نهفته در آن، همچنان ناشناخته باقیمانده است؛ یکی از خانه های تاریخی این منطقه، خانه منسوب به خانواده «قدیمی» است. به دلیل توجه ناکافی سازمان میراث فرهنگی، ناتوانی صاحبان خانه در مرمت و نگهداری آن و هم چنین واقع شدن خانه در محدوده خیابان در طرح تفصیلی، همچون بسیاری از خانه های تاریخی شهرستان گز و برخوار، در آینده ای نزدیک تخریب خواهد شد. از این رو معرفی بنا و مطالعه تزئینات آن ضروری به نظر می رسد؛ بنابراین هدف مقاله حاضر به مستندنگاری خانه قدیمی و مقایسه تزیینات این خانه روستایی با نمونه های شهری مشابه -خانه همایی و خانه شاکری- در راستای شناخت دوره تاریخی آن اختصاص دارد. در این پژوهش از روش توصیفی- تاریخی استفاده شده است و رویکردی تطبیقی دارد. در این راستا از مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته در سطح بنا و هم چنین تکیه بر تاریخ شفاهی-خاطرات وراث- استفاده شده است. در ادامه با نگاهی دقیق تر دو فضای اصلی این بنا که به دلیل غنای تزئینات معماری، شاخصه این بنا هستند، به تفصیل تشریح شده و تزئینات آن ها معرفی می گردد. مهم ترین تزیینات این بنا شامل انواع گچ بری با نقوش گیاهی، آینه کاری، کاربرد شیشه رنگی در گچ و نقاشی می شود. با تطبیق تصاویری مشابه از تزئینات و پلان این خانه ها به نظر می رسد بخشی از خانه قدیمی که دارای تزئینات معماری غنی است و قدیمی ترین بخش خانه محسوب می شود، در دوره زمانی مشابه با خانه همایی و شاکری، یعنی دوره قاجار ساخته شده است و بخش های دیگر خانه الحاقاتی است که در دوره های بعدی اضافه شده اند.
مطالعه بازنمایی شیطان در نگاره های داستان آدم (ع) و حوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
75 - 84
حوزههای تخصصی:
از میان قصص قرآن قصه حضرت آدم ازجمله داستان هایی است که در دوره های مختلف نگارگری به آن پرداخته شده است. در بازنمایی این قصه توسط نگارگران شخصیت ها و عناصری چون حضرت آدم و حوا، فرشتگان، شیطان، مار، طاووس و باغ تصویر شده است. در این میان شیطان به عنوان یکی از شخصیت های مهم این داستان با صورت های متفاوتی چون: پیرمرد، فرشته ای با صورتی تیره، دیو و مار به تصویر درآمده است. بر همین اساس هدف تحقیق پیش رو تبیین بازنمایی های گوناگون از شیطان و یافتن ریشه های آن در متون است و در پی پاسخ به این پرسش است که چرا شیطان با صورت های متفاوت در نگاره ها ترسیم شده و ریشه ی این تفاوت ها به چه متون و یا تصاویری بازمی گردد. بر همین اساس با روش تاریخی- توصیفی و رویکرد تطبیقی به بررسی رابطه متون مختلف دینی و ادبی در رابطه با شیطان و ارتباط آن با بازنمایی های متفاوت این شخصیت پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که صورت های متفاوت از شیطان ریشه در متون کهن و ادیان قبل از اسلام دارد و برخی از آن ها بر اساس تفاسیر قرآن و متون عرفانی و یا دیدگاه برخی از عرفا نسبت به شیطان تصویر شده است.
بررسی نقش مؤلفه های بصری فرم بر ادراک و تاثیر آن بر ایجاد انگیزش در افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 108
حوزههای تخصصی:
ادراک متفاوت از محرک های مشابه می توان نتیجه ی در آمیختن عوامل متعددی باشد.در ادراک یک بنای معماری عناصر تشکیل دهنده ی فرم بنا در زمره ی عوامل محیطی تاثیرگذار است به گونه ای که میتوان تاثیر این عناصر بر کاربران را پیش بینی و سبب افزایش ویا کاهش کاربران یک بنا شد.در این پژوهش عوامل موثر بر ادراک بصری افراد نسبت به کاربرد فرم در طراحی معماری امروز با تکیه بر نظرات آرنهایم، اداندیس و گروتر دسته بندی شده و محرک های بصری فرمی با توجه به نظرات دونیس اداندیس در چهار جدول باعناوین تنش،ویژگی های کالبدی،وزن و پویایی آورده که زیرمجموعه ی هر یک از عوامل شناسایی و به روش ahp توسط بیست خبره در زمینه ی طراحی معماری مقایسه گردید که ویژگی های کالبدی نسبت به دیگر عوامل مهم تر تشخیص داده شد و عواملی چون پویایی تنش و وزن در جایگاه بعدی اهمیت قرار گرفتند.
Investigating the Relationship between Gender and Perception of Environment and Its Effect on Design from Gestalt Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۱ - Serial Number ۳۵, Winter ۲۰۲۰
27 - 36
حوزههای تخصصی:
Human communication and interaction with architectural spaces need unders tanding and information from their surroundings. Since there is a difference between males' and females' attitudes towards the universe, their priorities lie in unders tanding the environment as well as the process of perceiving and recognizing them. This s tudy aims to inves tigate the relationship between space perception based on gender and its effect on architecture design, which could be identified by recognizing gender's components and unders tanding the perceptions of peripheral people, which decline the difference between perceptions of both genders. Accordingly, this articles tudies the factors affecting the formation of the relationship between gender and perception and the components of perception based on Ges talt's theory and its impact on design quality. The research method used in this paper is a descriptive-analytical method with a visual image ques tionnaire and data collection was conducted through librarydocumentarys tudies of literature review and field s tudies. The population under s tudy in this research is Samarkand Commercial Complex located in Dis trict 5 of Tehran, among which 217 people were examined using Morgan table. Finally, the obtained data were analyzed using SPSS software and considered by inferential and comparative analysis method and the ques tions’ results are identified in the tables. The results show that gender-based perception is that both men and women are in one's perceived desirability, experience, symbiosis and aggregation , however in the perception of other elements of Ges talt, which are known as role and background, common area, common result, similarity, and the proximity is different.
پهنه بندی خطر وقوع سیل در شهرستان سبزوار با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین راه های جهت مقابله با مخاطره سیل پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی می باشد. پژوهش حاضر باهدف پهنه بندی خطر وقوع سیل در شهرستان سبزوار با تأکید بر نقاط شهری و روستایی در سال 1399 انجام پذیرفته؛ این پژوهش از نوع کاربردی و در آن از منطق فازی، تحلیل سلسله مراتبی و سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. در این پژوهش هشت معیار شیب، فاصله از رودخانه، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارش، تراکم زهکشی و پوشش موردبررسی قرار گرفته اند. جهت پهنه بندی خطر وقوع سیل در شهرستان سبزوار بر اساس معیارهای فوق ابتدا فرآیند رَسترسازی لایه ها انجام و سپس با استفاده از توابع عضویت فازی، فازی و در نهایت نقشه های فازی شده لایه ها به دست آمده است. در ادامه نیز با کمک نرم افزار اکسل فرآیند مقایسه زوجی معیارها نسبت به یکدیگر انجام و سپس وزن نهایی معیارها با لایه های فازی شده ترکیب و در نهایت نقشه های به دست آمده با عملگرهای فازی منطبق و نقشه پهنه بندی استخراج گردیده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد متغیرهای مؤثر در ایجاد سیل در منطقه شامل شیب با ضریب وزنی 340/0 و بارش با ضریب 184/0 می باشد. البته متغیر پوشش گیاهی با ضریب 020/0 از کمترین تأثیر در منطقه برخوردار می باشد. با توجه به نقشه کلاسه بندی خطر سیل خیزی شهر سبزوار به عنوان مهم ترین کانون جمعیتی شهرستان در محدوده خطر کم قرار دارد به لحاظ سکونتگاه های روستایی نیز اکثر آبادی های این شهرستان در پهنه با خطر خیلی کم، کم و متوسط قرار دارند.
بازشناسی زیرساخت های گردشگری فرهنگی در محوطه های میراث با تأکید بر خصیصه های طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۷
53 - 66
حوزههای تخصصی:
گردشگری فرهنگی به دنبال فراهم کردن امکان بازدید همگان و بالابردن آگاهی عمومی از محوطه های میراث و جلب رضایت گردشگران با رعایت اصالت و یکپارچگی آثار است. یکی از زمینه های مهم تأثیرگذار بر محیط، منظر و فضای محوطه های میراث، زیرساخت های گردشگری است که در مراجع جهانی، با اصولی در جهت توسعه پایدار گردشگری تبیین می شود. اما گسترش زیرساخت های وابسته به محیط مصنوع نیازمند دستیابی به اصول و راهکارهای مختلفی جهت توسعه عناصر مرتبط با طراحی معماری است. هدف: این پژوهش قصد دارد به بررسی زیرساخت های گردشگری فرهنگی و واکاوی معیارهای مرتبط با محیط مصنوع و عناصر معمارانه بپردازد به ترتیبی که خصیصه های وابسته به طراحی معماری را شناسایی کند. روش: این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی ابتدا پس از مرور منابع کتابخانه ای و مراجع جهانی، در منشور گردشگری فرهنگی ایکوموس معیارهای مرتبط با محیط مصنوع را شناسایی می کند. سپس برای تفسیر معیارها و تحلیل خصیصه های وابسته به تجارب اجرایی در ایران و مدیریت درازمدت، آنها را در 30 محوطه مهم میراث ملی و جهانی در ایران برداشت و ارزیابی می کند. یافته ها: واکاوی خصیصه های برداشت شده از بندهای دو، سه و شش منشور گردشگری فرهنگی ایکوموس، بر شیوه ارایه خدمات به گردشگر و ایجاد الحاقات و عناصر ساختاری جدید همانند ساختمان های خدماتی و اطلاع رسانی، عناصر معمارانه، پوسته ها و تأسیسات، و مبلمان و تجهیزات تأکید دارند. یافته های حاصل از برداشت های میدانی نشان می دهد که وجه عملکردی و خدماتی زیرساخت ها ضروری بوده و در اولویت اول قرار دارد. اما وجه بصری الحاقات و تأثیر آن بر یکپارچگی منظر و به طور ویژه تأسیسات و تجهیزات نیازمند حضور طراح، مجری دقیق و مدیریت حساس به نظارت درازمدت بوده که در برخی نمونه های برداشت شده نیازمند بازنگری است. نتیجه گیری: توسعه زیرساخت های گردشگری نیازمند رعایت اصولی همانند برگشت پذیری، تمایز با بستر، دوام و سازگاری برای حفاظت دراز مدت از محوطه های با ارزش میراث فرهنگی است.
پیوند زیبایی و سه گانه شکل، عملکرد و معنا؛ تفسیری پدیدارشناسانه از تجربه زیبایی شناسی حضور در پل خواجوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
29 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: حکمت زیبایی معماری کهن این سرزمین، هنوز یکی از پرسش های اساسی است که پژوهش های زیادی را به خود اختصاص داده است. این مسئله با وجود بحران زیبایی شناسی معماری معاصر و خلأ نظریه پردازی در این زمینه و به ویژه در دورانی که معماری معاصر ما نسبتی با مقوله زیبایی از دریچه تفکر و معماری ایرانی ندارد، تأمل برانگیزتر شده است. اگرچه بسیاری از مطالعات در متون مکتوب به جای مانده از متفکران اسلامی و ادبیات دینی به طرح و تفسیر این مقوله پرداخته اند، ولی بدون شک تنها منبع موثق باقی مانده از آن دوران که بتوان مفاهیم و لایه های پنهان زیبایی را از دل آنها آشکار ساخت، آثار هنری به جای مانده است. هدف: بر این اساس این پژوهش سعی دارد با رجوع به یکی از آثار زیبای به جای مانده از عصر صفوی (پل خواجو)، بنیان های هستی شناسانه زیبایی را در این اثر بیرون بکشد و نشان دهد زیبایی در این بنا چگونه در تناسب با معماری شکل گرفته است. روش تحقیق: برای آشکارگی سرشت زیبایی، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است و متأثر از الگوی ماکس وان مانن، تجربه های زیسته چهار گروه از افراد در حین حضور و بودن در بنا مورد تفسیر قرارگرفته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان از آن دارد که جهت گیری معماری معاصر به سمت یکی از مقولات فرم، عملکرد و معنا، منجر به آن شده که دیگر معماری نتواند واجد آن فضاهای زیبا و سرورانگیز گذشته باشد. در حقیقت، معماری زمانی زیباست که بتواند به هر سه مقوله فرم، عملکرد و معنا به خوبی پاسخ دهد. همچنین هفت مؤلفه زندگی، بیخودی، اصالت، غنای متن، منطق، شاعرانگی و تفکر- حیرت به عنوان ساخت های هستی شناسانه زیبایی در پل خواجو به دست آمد. ساخت هایی که بتوانند با تبدیل شدن به ساختارهای متفاوت در معماری، در خلق فضایی زیبا مورد استفاده قرارگیرند.