فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۵۲ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
53 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش های معطوف به بررسی نسبت علم و معماری در دوران اسلامی طی یک دهه اخیر، در پژوهش های داخلی، پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. با این وصف پیشرفتِ پژوهش ها در این حوزه، هم زمان پرسش های تازه ای نیز به دنبال داشته است؛ از جمله پرسش درباره نحوه انتقال علم به حوزه معماری که خود محتاج پرسش در باب ماهیت آموزش معماری در گذشته است؛ موضوعی که کمتر به آن توجه شده و این کم توجهی خود معلول دو پیش فرض است: پیش فرض اول مبتنی بر بی سوادی معماران گذشته و پیش فرض دوم ناشی از صرفاً شفاهی بودن شیوه آموزش معماری در گذشته است. نتیجه این پیش فرض ها که عمدتاً برآمده از مقایسه معماری ایران دوران اسلامی با معماری اروپای قرون وسطاست، آن بوده که آموزش معماری در ایران دوران اسلامی آموزشی شفاهی بوده که به روش سینه به سینه در کارگاه های ساختمانی انجام می یافته و از آموزش مکتوب یا مدرسه ای در آن خبری نبوده است. در مقاله حاضر با نگاهی مجدد بر دو پیش فرض مذکور، فرضیه ای جدید در خصوص آموزش معماری در این دوران مطرح می شود. برای این منظور طی دو مقدمه، ابتدا به مقوله آموزش مکتب خانه ای، به عنوان نوعی آموزش پیش از حرفه، در جهان اسلام پرداخته و سعی خواهد شد تصویری روشن تر از میزان سواد یا بی سوادی محترفان دوران اسلامی ارائه شود. سپس با استفاده از نظریه ای در حوزه آموزش دوران اسلامی به دو عامل «شفاهی و مکتوب» در الگوی آموزش دوران اسلامی پرداخته و سعی می شود جایگاه هریک از این دو عامل در این الگوی آموزش، از جمله در آموزش صناعات تبیین گردد. در نهایت با استفاده از این دو مقدمه و برخی شواهد تاریخی، فرضیه ای تازه در باب چگونگی انتقال علم در حوزه معماری عرضه می شود. بر اساس این فرضیه می توان الگویی در آموزش معماری عرضه کرد که برخلاف الگوی موجود، جایگاهی برای آموزش مدرسه ای و انتقال علوم عملی در آن لحاظ شده است. مطابق این الگو بنّایان دوره اسلامی، به واسطه آموزش مکتب خانه ای، عموماً از سواد حداقلی برخوردار بودند که ایشان را در خواندن و نوشتن و فهم اصول اولیه تعلیمات هندسی و ریاضی توانا می ساخت. لذا آموزش ایشان دارای دو رکن اصلی و مکمل یکدیگر بود. یک رکن همان آموزه های فنی و مهارتی است که قاعدتاً در محیط های کارگاهی و در حین عمل آموخته می شد و عمدتاً شفاهی بود؛ رکن دیگر، آموزه های نظری و مواد علمی است که ناگزیر بایست در محیطی مدرسه ای و به شیوه های مرسوم سایر آموزه های مدرسه ای، یعنی سماع و قرائت و املا آموخته می شد و آمیزه ای از «شفاهی و مکتوب» بود.
نقش شاخص های فضای زیستی در بهزیستی و ارتقا کیفیت زندگی شهروندان منطقه 12 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
303 - 314
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی یکی از بنیادی ترین و مهم ترین موضوعات در حیطه تمام پژوهش های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی است. به طوری که بی توجهی و شناخت ناکافی نسبت به مسئله کیفیت زندگی و ابعاد و جنبه های گوناگون آن اثرات و تبعات آسیب زا بر تمام ابعاد و زوایای یک جامعه خواهند داشت. در این پژوهش، هدف شناسایی و سنجش میزان تأثیرگذاری مهم ترین مؤلفه مؤثر بر کیفیت زندگی در بافت ناکارآمد منطقه 12 شهر تهران در راستای تقویت سطح کیفیت محیط زندگی در این بافت است. با بررسی های انجام شده مسکن به عنوان مهم ترین اولویت در کیفیت زندگی ساکنان محسوب می شود که این امر می تواند علاوه بر تأمین مسکن شهروندان که اغلب گروه های کم درآمد جامعه، به امر بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری و استفاده از ذخایر و پتانسیل های موجود و درنهایت موجب ارتقای سطح کیفیت زندگی در این بافت ها شود. تجزیه و تحلیل داده ها از روش هایی مانند توصیفی، به کار بردن مدل های شامل آزمون تک نمونه ای کولموگروف، رگرسیون چند متغیره، پیرسون بهره گیری شده است. نتایج نهایی مقاله حاضر بیانگر این است که الگوی مناسب برای افزایش کیفیت زندگی در بافت فرسوده منطقه 12 تهران بر مبنای کاهش دخالت دولت و استفاده بیشتر از بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد است.اهداف پژوهش:شناسایی و سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های مؤثر بر کیفیت زندگی در منطقه 12 شهر تهران.استفاده از توانایی ها و پتانسیل های موجودر در بافت های ناکارآمد شهر در راستای افزایش کیفیت زندگی.سؤالات پژوهش:خصوصیات کالبدی و کارکردی بافت منطقه 12 و وضعیت اقتصادی- اجتماعی چه نقشی در فرایند افزایش کیفیت زندگی مردم این منطقه دارد؟مؤلفه ها و شاخص های کیفیت زندگی اقشار کم درآمد (از نظرکمیت و کیفیت) در شهر تهران در چه وضعیتی قرار دارد؟
بازشناسی الگوها و نقوش گره چینی و قواره بری در پنجره های ثابت و بازشوهای اسدمحله ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
58 - 73
حوزههای تخصصی:
هنر گره چینی مجموعه ای از اشکال هندسی است که بانظم و ترتیب هماهنگ در کنار یکدیگر قرارگرفته اند. شهر تاریخی ماسوله ازجمله بافت های تاریخی در استان گیلان است که در ساخت بازشوهای آن از آرایه های تزئینی متعددی استفاده شده است. هدف از پژوهش؛ شناخت گونه های تزئینی بکار رفته در بازشوهای اسدمحله ماسوله است. روش تحقیق؛ به صورت های توصیفی- تحلیلی و برای شناسایی انواع گونه های تزئینی بکار رفته در بازشوها از روش کتابخانه ای استفاده شده است. سؤالات پژوهش شرح ذیل است؛ بازشوهای ابنیه اسدمحله در چندین سطح دسته بندی می گردند؟ چه الگوهای گره چینی و قواره بری در بازشوهای ابنیه اسد محله ماسوله استفاده شده اند؟ نتایج تحقیق نشان دهنده آن است؛ آرایه های تزئینی بازشوهای ابنیه اسدمحله در سه سطح: پنجره های تلفیقی، بازشو سربریه های کتیبه ای و بازشوهای سربریه فاقد طرح حاشیه (تکی) دسته بندی می گردند. آرایه های تزئینی بازشوهای اسدمحله متشکل از پانزده الگوی گره چینی و قواره بری است. الگوهای گره چینی شمسه هشت مربع و قواره بری با طرح بته جقه دارای بیشترین تکرار در آرایه های بازشوهای اسدمحله را به خویش اختصاص داده اند. همچنین نتایج نشان دهنده آن است؛ سربریه های کتیبه ای و پنجره های تلفیقی دارای بیشترین الگوی گره چینی و قواره بری هستند و سربریه های فاقد طرح حاشیه (تکی) دارای کمترین الگوی گره چینی و قواره بری در بازشوهای ابنیه مسکونی اسدمحله ماسوله را به خویش اختصاص داده اند.
تحلیل و مقایسه عملکرد حرارتی نمونه شبیه سازی شده نرم افزاری و نمونه ,واقعی ساخته شده گلخانه خورشیدی در اقلیم سرد و کوهستانی کشور (نمونه موردی: ایران، گلخانه خورشیدی در شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلخانه های خورشیدی در زمره راه کارهای غیرفعال نگهداشت انرژی در ساختمان محسوب می گردند. در این پژوهش تعیین مدل بهینه گلخانه خورشیدی در شهر کرمانشاه به عنوان یکی از شهرهای ناحیه اقلیمی سرد و کوهستانی کشور که استفاده از گلخانه خورشیدی در آن توجیه پذیر می نماید مدنظر قرار گرفته است بر این اساس و با استفاده از نرم افزار انرژی پلاس با چند متغییر اساسی در عملکرد حرارتی گلخانه همچون جهت گیری، ابعاد و زاویه شیب سقف، جداره نورگذر و عایق بندی حرارتی، شرایط بهینه به صورت قیاسی تحلیل شده است. در این تحقیق، از بارگذاری داده های آب و هوایی ایستگاه هواشناسی فرودگاه کرمانشاه در نرم افزار استفاده گردیده است. به منظور اعتبارسنجی، نسبت به ساخت نمونه واقعی اقدام و عملکرد حرارتی این دو طی یک آزمایش میدانی 72 ساعته با هم مقایسه شد. نتایج بیانگر آن است که علی الرغم وجود اختلاف در دماهای ثبت شده خصوصا طی 24 ساعت سوم اما روند تغییرات دمایی آنها همگام است و تحلیل آمار توصیفی و نمودار پراکنش خطی داده های حاصل از آنها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس بیانگر پراکنش و رابطه خطی نسبتا قوی پیرامون خط رگرسیونی می باشد. در این تحقیق از روش های توصیفی، تحلیلی تجربی و قیاسی استفاده گردیده است.
تراژدی و امر شر در دو نمایشنامه ادیپ شهریار و مکبث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند میان تراژدی و امر شر به گونه ای است که می توان پیدایش تراژدی را منوط به وقوع امر شر دانست. بر همین بنیاد، امر شر در مقاله حاضر یکی از سازه های اصلی شکل گیری تراژدی فرض شده است، به این معنا که بین امر شر، بویژه شرور اخلاقی و تراژدی نوعی پیوند و رابطه دوسویه، انداموار و دیالکتیکی برقرار است و بدون وجود نیروی شر، اساساً تراژدی پدید نمی آید. در پژوهش حاضر، دو نمایشنامه ادیپوس شهریار و مکبث از دو دوره متفاوتِ تاریخ ادبیات نمایشی یعنی قرن پنجم پیش از میلاد در یونان باستان و عصر رنسانس یا الیزابتن در انگلستان انتخاب شده اند تا نسبت امر شر را با این تراژدی ها بررسی نماییم. پرسش اصلی این مقاله ماهیت و چگونگی سازوکار امر شر در هر یک از آثار فوق و نحوه سامان گرفتن تراژدی از نیروی شر است. روش پژوهش تحلیلی و توصیفی است و با بررسی نوع شر در هر تراژدی و تحلیل آن در برساختن درام این نتیجه حاصل گشت که در یونان باستان امر شر، مفهومی متکی به جهان اساطیری، خدایان و مرتبط با مفهوم تقدیر و سرنوشت بوده است. حال آن که در عصر الیزابتن، انگاره های دینی مسیحیت، شر را متوجه انسان و ماهیت ذاتی او کرده است.
مقایسه ی نقش گرز گاوسر در نگاره ی صحنه ی به دار آویختن ضحاک در شاهنامه ی طهماسبی و نمونه ی فلزی موزه ی متروپولیتن (به شماره 36.25.1882)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئلهگرز گاوسر یکی از ابزارهای جنگی نمادین در داستان های اساطیری و وسیلهٔ دستگیری ضحاک در شاهنامهٔ فردوسی است. تصویر این اثر در نگاره های شاهنامهٔ طهماسبی ترسیم شده است و صحنه ای به دار آویختن ضحاک توسط فریدون یکی از نگاره هایی است که نقش گرز گاوسر در آن دیده می شود. همچنین گرز گاوسری با مشخصاتی مشابه در موزهٔ متروپولیتن نیویورک وجود دارد که نمونه ای عینی از این ابزار جنگی است. وجود شباهت فرم و ظاهری نمونهٔ گرز گاوسر فلزی و تصویر نقش شده در نگارهٔ به دار آویختن ضحاک در شاهنامهٔ طهماسبی ضرورت انجام پژوهش حاضر را ایجاب کرده است.
هدف پژوهشهدف پژوهش حاضر شناسایی وجوه اشتراک و افتراق گرز گاوسر در نگارهٔ شاهنامهٔ طهماسبی و نمونهٔ موجود در موزهٔ متروپولیتن است.
سؤال پژوهشپرسش مطرح شده در پژوهش حاضر این است: نقش گرز گاوسر فریدون در نگارهٔ به دار آویختن ضحاک (شاهنامهٔ طهماسبی) و نمونهٔ شماره 1882.25.36 موجود در موزهٔ متروپولیتن نیویورک چه وجوه اشتراک و افتراقی دارند؟
روش پژوهشپژوهش پیشرو با تجزیه و تحلیل اطلاعات کتابخانه ای و داده های اسنادی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی و تطبیقی انجام شده است. نمونه های مورد بررسی نیز شامل نقش گرز گاوسر در نگارهٔ به دار آویختن ضحاک از شاهنامهٔ طهماسبی و گرز فلزی موجود در موزهٔ متروپولیتن است.
نتیجه گیرینتایج نشان می دهد نمونهٔ گرز گاوسر موزهٔ متروپولیتن دارای فرمی مشابه با نقش گرز فریدون در نگارهٔ موردنظر است و دارای رنگ و جنس آهنی است و تزئینات طلایی و زراندود دارد، در حالی که گرز ترسیم شده در نگاره به رنگ طلایی است.
مطالعه تأثیرات ایدئولوژی سرمایه داری در برساختن جایگاه سوژگی شخصیت ها در نمایشنامه همه پسران من
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
59 - 70
حوزههای تخصصی:
همه پسران من نمایشنامه ای است منتقدانه که شیوه زیست در جامعه سرمایه داری و عواقب هولناک ناشی از آن را بازتاب می دهد. در این نمایشنامه آرتور میلر به تناقض های موجود در نظام مبتنی بر اقتصاد لیبرالیستی در آمریکا می پردازد که از یک سو مدعی آزادی فردی و بهره-مندی از فرصت ها است و از سوی دیگر به پرداخت بهایی سنگین در اقشاری گسترده از جامعه منجر می شود. این تناقض از نگاه ایدئولوژیکی سرچشمه می گیرد که جامعه سرمایه داری، به زعم میلر، در بطن خود حامل آن است. پژوهش حاضر افزون بر نگاه انتقادی آرتور میلر در مقام نمایشنامه نویس، بر آراء و اندیشه های لوئی آلتوسر متکی شده است. در خوانش آلتوسر، افراد جامعه در برابر سیطره ایدئولوژی لیبرالیستی تبدیل به سوژه هایی مطیع و فرمانبر می شوند. در مقاله حاضر قصد آن است که با تحلیل نمایشنامه همه پسران من از منظر آلتوسر به این پرسش اساسی پرداخته شود که چگونه برساخت ایدئولوژیک می تواند با فراخوانی شخصیت های نمایشنامه، مخاطب ساختن آنان و تعریف آن ها در مقام "سوژه" بر روابط و مناسبات افراد تأثیر بگذارد و سمت و سوی کنش اجتماعی و کردار فردی آنان را تعیین کند. به این ترتیب هدف مقاله حاضر تحلیل کاراکترهای اصلی نمایشنامه همه پسران من در ساز و کار ایدئولوژیک جامعه سرمایه داری است. در این پژوهش از روش تحلیلی و توصیفی برای بررسی شخصیت ها یا سوژه های نمایشنامه بهره جسته ایم و تلاش کرده ایم کنش های آنان را بر مبنای برساخت های ایدئولوژیک جامعه سرمایه داری آمریکا تفسیر کنیم. نمایان شدن شکاف و تضاد بین "وعده های ایدئولوژیک" و "جایگاه سوژه" نتیجه حاصل از این واکاوی بوده است.
کاربست بازی وارسازی د ر فضاهای شهری جهت ارتقاء حضورپذیری کود کان اوتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸
52 - 65
حوزههای تخصصی:
شهر های امروز، د ر عین پیشرفت ها و توسعه ها د ر ابعاد مختلف خود ، از تأمین نیاز های قشر های خاصی عاجز ماند ه اند . یکی از این قشر ها کود کان، و به خصوص کود کانی است که از اختلال طیف اوتیسم رنج می برند . د ر واقع شهر ها بایستی به گونه ای برنامه ریزی و طراحی شوند که امکان حضور این قشر از افراد را فراهم سازند . این پژوهش با بررسی نمونه موارد ی از کشور های مختلف جهان، د ر زمینه بازی وارسازی فضاهای شهری خود و نیز با بررسی چند نمونه بازی وارسازی اوتیسم، جمع بند ی ای د ر زمینه برقراری ارتباط بین اوتیسم، بازی وارسازی و فضاهای شهری، بیان و پیشنهاد هایی را برای بازی گونه کرد ن فضاهای شهری برای کود کان اوتیستیک ارائه کرد ه است. این تحقیق، با رویکرد ی کیفی، از روش توصیفی-تحلیلی استفاد ه کرد ه و با گرد آوری نمونه موارد کاربرد ی و اجراشد ه د ر این زمینه، سعی د ر سنجش میزان مطلوبیت این موارد ، جهت استفاد ه از رویکرد بازی وار سازی شهری برای آسایش و آرامش بخشی به کود کان اوتیستیک د ر شهر های کشورمان د اشته است. نتایج حاصله، د ر قالب پیشنهاد هایی برای بازی وارسازی فضاهای شهری مناسب برای کود کان اوتیستیک ارائه شد ه تا فرایند بازی کرد ن د ر شهر، برای کود کان اوتیستیک با رعایت موارد روان شناختی، ذهنی و جسمی عملی شود .
تحلیل و مقایسه دیدگاه «پارسونز» و «لدوکس» در کاربرد عصب شناختیِ طراحی معماری با تاکید بر «روان شناسی تکاملی اولریخ»
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
49-63
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه اولریخ مبانی درک محیط مبانی عصب شناختی دارد که ناشی از تکامل ساختار فیزیولوژیک روانی انسان در مواجهه با محیط مصنوعی است که معماران و طراحان شهر در ارائه آن نقش داشته اند. سوال اصلی این پزوهش بنیادین این است که جایگاه عصب شناسی مبتنی بر نظریه تکاملی اولریخ در حوزه شناخت معماری چیست؟ در این مقاله این موضوع تشریح می شود که از روش توصیفی- تحلیلی و آزمون پارسونز که شرح آن در بیان یافته ها داده شده به موضوع پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که معماران بایستی توجه انسان کاربر فضا مانند نظریه تکمل تدریجی داروین در حوزه روانی نیز مصداق داشته و درواقع معماری و فضاهای شهری می توانند سطوح تکامی پیشرانی یا پسآمدی را ایجاد کنند لذا معماران باید هرجا که امکان دارد از سطوحی با بافت طبیعی و دارای سطحی منقوش استفاده کنند که به راحتی با روح و روان آدمی قابلیت سازگاری و درک داشته باشد.
بازبینی بازسازی مسکن بم پس از زلزله ی سال 1382 با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بازتوانی روانی بازماندگان، بر مبنای روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخرب ترین زلزله های ایران در دهه های اخیر، با دامنه ی وسیع آسیب، تخریب و پیامدهای طولانی مدت، زلزله ی سال 1382 بم است. در طول رخداد زلزله و پس ازآن، جوامع واکنش های عاطفی و سوگیری های شناختی را تجربه می کنند که برخاسته از «تروما»، «تجارب تروماتیک» و «از دست دادن های تروماتیک» هستند. در مرحله ی بازتوانی، با هدف بازگشت جوامع به زندگی عادی در درازمدت، بازسازی مسکن دارای پتانسیل های قدرتمندی در التیام پیامدهای تروماتیک است. اما به دلیل فقدان دانش و شناخت پیرامون تروما درزمینه ی ایران، دیالکتیک بازسازی مسکن و بازتوانی طولانی مدت جوامع و التیام با ابعاد ناشناخته ی زیادی روبه رو می شوند. تحقیق حاضر با استفاده از روش Q و تکنیک دلفی، تلاش دارد در بازبینی بازسازی مسکن بم، عوامل مؤثر بر بازتوانی روانی و التیام پیامدهای تروماتیک زلزله را استخراج کند. طرح تحقیق در 5 مرحله تعریف شد. در تعریف و ساخت اجماع نظر، آیتم های مجموعه ی Q، با بررسی ادبیات و تحلیل محتوای 10 مصاحبه ی عمیق با صاحب نظران برجسته در این زمینه، ایجاد شد. در راندهای دلفی، مجموعه ی مشارکت کنندگان تحقیق را 23 نفر از مسئولان و محققان درزمینه ی بازسازی مسکن بم و بازتوانی اجتماعی- روانی جامعه ی آن، با روش نمونه گیری نظری و سپس گلوله برفی تشکیل دادند. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل عامل q، 6 عامل اطمینان مجدد به مصونیت در مسکن، سازگاری/ انعطاف پذیری، رنگ تعلق، باور بر خود کارآمدی، سولاستالژیا و سیاست ها و برنامه های بازسازی توانمندسازنده و شاخص های مرتبط با آن ها، در فرایند بازسازی و محصول مسکن بازسازی شده ی بم دارای 62.6% پتانسیل تأثیرات مثبت یا تشدیدکننده ی پیامدهای تروماتیک زلزله و بازتوانی بازماندگان هستند.
خوانش شمایل شناسانه قالی تصویری کلیمی موزه «beth tzedek»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
85 - 97
حوزههای تخصصی:
قالی های کلیمی گروهی از قالی های تصویری قاجاری هستند که محصول تلفیق نقوش مذهبی آیینِ یهود با طرح های قالی بافی دوران خویش اند. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل و تفسیر شمایل شناسانه یک نمونه قالیچه کلیمی را از نظر ساختاری و مضمونی، بررسی و عوامل اثرگذار بر انتخاب موضوع و جهان بینی خلق آن را تحلیل کرده است. در این مقاله پس از بیان پیشینه تاریخی موضوع و گذر از دو مرحله توصیف و تحلیل، در مرحله سوم به تفسیر همه جانبه تصاویر توجه شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که هنرمندان یا حامیان یهودی تبار تا کجا و چه اندازه از باورهای دینی و قومی و سرگذشت تاریخی خود در آفرینش آثار هنری بهره برده اند و کدام انگیزه و دغدغه ایشان را به خلق آثاری این چنین با مضامین دینی و قومیتی یهود واداشته و آثاری از این دست در تاریخ هنر به چه منظور خلق شده اند. نتایج پژوهش، حاکی از این است که شکل ظاهری نقوش قالی بر اساس متون و باور آیین یهود ترسیم و رمزگذاری و متناسب با موازین تصویرگری قاجار تطبیق یا تغییر داده شده اند. با توجه به منع صریح شمایل نگاری در آیین یهود در ورای فرم ظاهری، معانی نمادینی نهفته است که تحولات تاریخی و باورهای فرهنگی و ساختاری و بازتاب آنها بر خلق اثر مؤثر بوده است. شمایل ها همچون یک متن دینی، مفاهیم والای دینی را به پیروان خود منتقل می کند، از این منظر قالی مذکور، نمونه ای از شمایل دینی به شمار می آید که بر اساس روایت های منقوش و نشانه های دینی موجود به احتمال زیاد به نیت پرده طاق مقدس، در جهت اهداف یادمانی و تعلیمی تولید شده است.
مروری روایی بر نظریه های مرتبط با مفهوم فضای عمومی در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
85 - 102
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسئله فضا د ر حوزه عمومی شهر فراتر از تعریف ساد ه انگارانه «نقطه مقابل فضای خصوصی» بود ه و معطوف به ساختار اجتماعی-مکانی زند گی شهری و د ارای ابعاد ی چند گانه است که متأثر از نیروهای مختلف اجتماعی، اقتصاد ی و سیاسی شکل گرفته و تحت عاملیت مد یران شهری، طراحان و شهروند ان موجود یت می یابد . علی رغم د غد غه های روزافزون د رباره عملکرد فضاهای عمومی د ر د هه های اخیر، د رباره ابعاد مختلف مفهوم «فضای عمومی» میان پژوهشگران اتفاق نظر وجود ند ارد ؛ این مسئله توسعه د ید گاه های نظری و راهکارهای عملی د رباره این مفهوم میان رشته ای را د شوار ساخته است. هد ف پژوهش: هد ف از نگارش پژوهش حاضر، ارائه تصویری کلی از ابعاد مختلف مفهوم «فضای عمومی» و نمایش تناقضات و خلأ نظری موجود د ر اد بیات نظری پیشین است؛ به گونه ای که با ترکیب و نقد د ید گاه ها، مد ل مفهومی جد ید ی برای مشارکت د ر توسعه تئوری و مفهوم سازی مجد د ایجاد شود . روش پژوهش: با توجه به هد ف پژوهش برای بسط مبانی نظری د ر زمینه فضای عمومی از روش تحقیق مرور یکپارچه بهره گرفته شد ه است. اطلاعات گرد آوری شد ه به روش مطالعه کتابخانه ای، از طریق تحلیل محتوا و به شیوه فراتحلیل بررسی شد ه اند . نتیجه گیری: تعاریف متعارض فضای عمومی، ریشه د ر وجود ذی نفعان متعد د و عاملیت های انسانی، زمینه ای و نهاد ی د خیل د ر شکل گیری کنش انسانی د ارد . عمومیت یک کیفیت نسبی، انتزاعی و پویا بود ه و میزان آن مخرج مشترک ویژگی های اختصاصی هر فضا و پاسخ معاد له ای چند متغیره از نقش انسان، فضا، شهر و زمان است. فضای عمومی سامانه ای چند د یالکتیکی و موجود یتی مورد مناقشه و برخورد ار از طیف معنایی و عملکرد ی وسیع و گریزند ه از تعریفی واحد است و بر مبنای روابط میان عاملیت ها، د ر طول زمان و مکان، نمود ها و امکانات متفاوتی را د ر اختیار ذی نفعان مختلف اعم از شهروند ان، طراحان، متخصصان، مد یران شهری و نهاد های قد رت قرار می د هد . ابعاد ماهوی و عملکرد ی فضای عمومی تحت تأثیر سلسله ای از روابط به مثابه واکنش زنجیره ای و اثر پروانه ای تغییر می یابد . تغییری کوچک د ر فرایند های کلان شهری، زمینه فضای عمومی، اقد امات انسانی و حتی تحول یک فضای عمومی د ر نقطه د یگری از شهر، ممکن است به نتایج وسیع و پیش بینی نشد ه ای د ر عمومیت فضا منجر شود. عمومیت فضا باید به عنوان یک ارزش کل نگر از طریق الگویی تطبیق پذیر با د ر نظرگیری مجموعه عوامل د خیل د ر هر نمونه خاص تبیین شد ه و با راهبرد های بزرگتر و فرایند های بلند مد ت تحقق یابد .
تبیین نقش عناصر بیوفیلیک بر میزان بهره وری و بهبود عملکرد کارکنان در محیط های اداری از منظر کارکنان
حوزههای تخصصی:
از بین بردن گسست انسان و طبیعت و حضور مطلوب آن در زندگی وی از نیازهای انسان معاصر است؛معماری بیوفیلیک روشی موثر جهت حضور طبیعت در کاربریهای متفاوت است. محیطهای کاری از جمله کاربریهایی است که در زندگی انسان شهرنشین رو به افزایش است ودانشگاهها نمونه ای از این مصداق می باشند؛توجه به عناصربیوفیلیک در دانشگاه ها می تواند موجب سلامت روحی و جسمی کاربران آن به خصوص کارکنان (کارمندان واساتید) گردد،که خود عاملی بسیار موثر در بهبود عملکرد و افزایش بهره وری کارکنان می باشد. بنابراین پژوهش، میزان حضور عناصر طراحی بیوفیلیک و ارجحیت عناصر در محیط های دانشگاهی در بهبود عملکرد و افزایش بهره وری از منظر کارکنان را مورد ارزیابی قرار داد.تحقیق از نوع کمی و به روش توصیفی-کاربردی انجام گرفت. روش گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی انجام گرفته است.عناصر بیوفیلیک و نقش آن بر بهره وری کارکنان از منظر کارکنان دانشکده فنی و حرفه ای شهید رجایی توسط پرسشنامه محقق ساز با جامعه آماری 50نفر و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج تحقیق حاکی از آن است که از منظر کارکنان ارتباط بسیار نزدیکی میان حضور عناصر بیوفیلیک و افزایش بهره وری کارکنان وجود دارد و در این میان حضور گیاه و پوشش گیاهی دارای ارجحیت بیشتر ،رنگ و مصالح از ارجحیت کمتری برخوردار است.
بازآفرینی فرهنگ مبنای مراکز شهری با تاکید بر احیای عناصر تاریخی و ایجاد فضاهای هویتمند؛ مطالعه موردی: مرکز شهر تکاب
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان راهکاری نوین توانسته با بهبود توسعه ویژگی های منحصربه فرد مکان، پاسخگوی از دست رفتن معانی مکان ها و تفاوت ها و تمایزات، به شکل گیری تصویری دوباره و قوی تر از قبل و تا حد ممکن منحصربه فرد، برای برون رفت از مشکلات موجود در مراکز شهری و بافت های با ارزش تاریخی کمک نماید. در این پژوهش نیز سعی شده است تا جایگاه بازآفرینی فرهنگ مبنا در امر کیفیت بخشی به محدوده تاریخی و فرهنگی شهر تکاب شناسایی گردد و متناسب با آن به ارائه راهکارهای طراحی در این مکان اقدام شود. روش تحقیق این مطالعه، بصورت توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری داده ها بر اساس شیوه های میدانی و کتابخانه ای بوده و ابزارهای لازم برای این امر شامل: مطالعه کتب، مقالات، اسناد و طرح های توسعه شهری، مصاحبه ژرف کاوانه با اهالی، پرسشنامه و مشاهده بوده و برای نظرخواهی از کارشناسان و بومی سازی معیارهای مربوطه، تکنیک دلفی به کار برده شده است. در ادامه به منظور تدقیق معیارها و انتخاب سیاست های مناسب از تکنیک سوات نیز بهره گرفته شده است. در پایان اطلاعات به دست آمده دسته بندی و توسط نرم افزارهای آماری همچون SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده به ارائه چارچوب طراحی شهری و راهنمای طراحی شهری مبتنی بر بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده مورد نظر اقدام گردیده است.
ارزیابی کاربرد تلفیق مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به منظور توسعه شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
73-46
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش بررسی به کارگیری قابلیت های تلفیق بیم و جی.آی. اِس. برای پیاده سازی اصول شهر هوشمند است که مزیت های بالقوه استفاده از آن ها را بیان می کند و با طبقه بندی آن ها بهره گیری از بیم و جی.آی.اس برای ارتقای شهر هوشمند را تشریح می نماید. روش ها: روش تحقیق فراترکیب (و فراتحلیل) با استفاده از پایگاه داده های فارسی و لاتین، مفاهیم بیم و جی.آی.اِس. مورد جست وجو قرارگرفته و شکاف دانشی آن و ادغام دو مقوله اصلی مورد پژوهش، در راستای اهداف پژوهش مورد بررسی قرارگرفته است. یافته ها: برای هوشمندسازی شهرها، با توجه به ویژگی هایی که بیم و جی.آی.اِس. به طور مجزا دارند، ضرورت ادغام آن ها در یک محیط سه بعدی روشن است. برای درک موارد استفاده بر اساس بیم و جی.آی.اِس.، قابلیت همکاری مؤثر بین آن ها باید توسط یک پلتفرم مناسب پشتیبانی شود. پذیرش مفاهیم CIM توسط مدیران شهری در بخش ساختمان، گام مهمی در توسعه شهرهای هوشمند است. برای بهبود بهره وری و دست یابی به مدیریت پایدار، باید داده های بیم و جی.آی.اِس. در سطوح مختلف استفاده شود. نتیجه گیری: مشکلات مدیریت مربوط به ساخت عمودی را نمی توان با استفاده از داده های دوبعدی موجود در نقشه ها حل کرد. ترکیب بیم و جی.آی.اِس. می تواند مشکلات مدیریتی انواع زیرساخت های افقی و عمودی را برطرف کند. ادغام این دو، قابلیت های آن ها در یکپارچه سازی داده ها، تجزیه و تحلیل کمی، کاربرد فناوری های مدیریت شهری، پشتیبانی قوی از شهر پایدار هوشمند را افزایش می دهد.
رویکرد جغرافیایی بر آرمان و واقعیت فضاهای عمومی شهرها با تأکید بر نقش ایدئولوژی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
5 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسئله ایدئولوژی در طول دروان مدرنیته ذهن اکثر شهرشناسان را از گذشته تا اکنون به خود مشغول کرده است. پژوهش حاضر درآمدی جغرافیایی فلسفی بر نقش این مفهوم در فضاهای عمومی شهرهاست. بحث ایدئولوژی از جمله مواردی است که در تبیین امور فیزیکی، اجتماعی و روانی فضاهای عمومی به طور وسیعی در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است، از این زاویه دید تدقیق در این باب در تحلیل های شهرشناسانه از ضروریات است. بر این مبنا این پژوهش به دنبال پاسخگویی به پرسش های ذیل است: چه اقدامی می توان انجام داد تا شهرهای موفق در قرن بیست ویکم ایجاد کرد؟، نقش حضور چهره به چهره در ایجاد فضاهای عمومی شهرها را چگونه می توان از منظر فلسفی و علمی به صورت سنجیده تبیین کرد؟ ایدئولوژی چیست و چه تأثیراتی بر فضای فیزیکی، اجتماعی و روانی شهرها می گذارد؟ نسبت میان ایدئولوژی سوسیالیستی و نئولیبرالیستی با فضاهای عمومی شهر چگونه فضایی را پیش رو می گذارد؟ هدف پژوهش: هدف مقاله حاضر پیگیری مفهوم ایدئولوژی و نسبت آن با فضاهای عمومی شهری از منظر جغرافیایی به منظور نیل به فضاهای شهری با مقیاس انسانی است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش تجزیه و تحلیل متون استفاده شده است. برای یافتن پاسخ تلاش شده است ویژگی های شهر خوب، نقش حضور چهره به چهره در تعاملات انسانی، شکل گیری امر اجتماعی و توجه به مفهوم حقوق عمومی و منافع جمعی تبیین و استفاده ایدئولوژی های مختلف سوسیالیستی و نئولیبرالیستی به عنوان نمونه مطالعه ای مورد کندوکاو قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که قبض و بسط مفهوم فضای عمومی شهرها منطبق با ایدئولوژی های گوناگون، شکل فضایی، اجتماعی و روانی آن را دچار تغییرات فراوان می کند و برای ایجاد جامعه مدنی فعال، سرزنده و دموکراتیک که در آن مفهوم شهر شکل راستین خود را پیدا کند، ایجاد امکان و فرصتی برای تعامل و تبادل اجتماعی به شکل هدفمند، از الزامات آفرینش این امر و نیز عامل موفقیت شهرها در گذشته تا اکنون بوده و در آینده نیز خواهد بود.
نقوش گیاهان اساطیری و مقدس در هنر اشکانی با تأکید بر نقوش مسکوکات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
179 - 195
حوزههای تخصصی:
مسکوکات از جمله مدارک ارزشمند جهت مطالعه ساختار فرهنگی و باورهای مذهبی دوره های تاریخی و یکی از دانش های مکمل مطالعات تاریخ و تاریخ هنر است که کاربرد آن مورد تأیید پژوهشگران باستان شناس و تاریخ هنر قرار گرفته است. نمادهای مندرج بر سکه ها مهم ترین راهنمای پژوهشگران در بازشناسی باورهای دینی و آشنایی با آراء و عقاید مذهبی در دوره های مختلف تاریخی به شمار می آید. اساطیر از دیرباز در فرهنگ و هنر هر قوم و ملت نقش محوری داشته و در بطن آیین ها، باورها و هنر آن ها به صورت داستان های روایی یا نمادهای تصویری نمود یافته اند. هدف این تحقیق شناسایی نمادهای گیاهی بر روی مسکوکات اشکانی است. سؤالات پژوهش عبارت است از مهم ترین نگاره های گیاهی بکار رفته در مسکوکات اشکانی کدام اند؟ آیا می توان از نمادهای گیاهی بکار رفته به باورها و اندیشه های مذهبی این دوره پی برد؟ این تحقیق به روش میدانی، توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است که به شناسایی، بازخوانی و تفسیر نگاره های گیاهی به منظور شناسایی جایگاه آن ها در باورهای مذهبی و اساطیری دوره اشکانیان پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نقوش گیاهی مورد استفاده در مسکوکات این دوره شامل" نخل، زیتون، رزت، انگور، گندم، انار، زنبق و بلوط" است. تصویر "نخل، زیتون، رزت و زنبق" در مسکوکات چهاردرهمی، یک درهمی و سکه های برنزی شاهان اشکانی و نقوش"انگور، گندم، انار و بلوط" در مسکوکات برنزی مشاهده می شوند که با توجه به نماد شناسی می توان بیان کرد که این آرایه ها مرتبط با ادیان زرتشتی، مهرپرستی و آناهیتا است. بنا بر منابع مکتوب آیین زرتشتی در این دوره آمیخته با عقاید دیگر است و بیشتر به صورت تثلیث ایزدان (مهر- آناهیتا- اورمزد) مشاهده می شود و با بررسی مسکوکات آن ها این موضوع تأیید می گردد.
ارزیابی اثر شاخص هندسی خیابان(جهت و H/W) بر جذب تابش خورشیدی مسکن شهری اقلیم سرد همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
77 - 96
حوزههای تخصصی:
در اقلیم سرد، دسترسی ساختمان ها به نور خورشید بر اثر شاخص هندسه خیابان، برای کاهش بار گرمایشی، ضروری بوده و بر عملکرد حرارتی ساختمان ها موثر است. لذا هدف این مطالعه؛ ارائه نتایجی است که می تواند در طراحی بافت جدید شهرهای در حال توسعه، مورد استفاده قرار گیرد. روش تحقیق؛ کمی و در تحلیل یافته ها از روش های آماری استفاده شده است. این مطالعه در سه مرحله ی؛ (جهت، نسبت H/W و الگوی پیشنهادی) انجام شده است. استقرار شرقی–غربی 9/17 درصد جذب تابش بیشتر نسبت به جهات دیگر را دارد. میانگین جذب تابش در قطعات شمالی، بیشتر از جنوبی است و در خیابان ها با نسبت H/W پایین، میزان جذب تابش افزایش و یک همبستگی معکوس برقرار است. در الگوی پیشنهادی با افزایش عمق حیاط و ایجاد سایه بان افقی پنجره ها، برای قطعات شمالی و جنوبی افزایش 7/2 و 8/25 درصدی جذب تابش در زمستان و کاهش7/11 و 94/4 درصدی جذب تابش در تابستان رخ می دهد.
تحلیل حضور کیفی نور در مساجد تاریخی اسلامی، نمونه موردی: مسجد شیخ لطف الله، مسجد سلیمیه و مسجد جامع قرطبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
140 - 158
حوزههای تخصصی:
باتوجه به جایگاه ارزشمند نور در هنر اسلامی و رابطه مستقیم آن با مفاهیم حکمی، کامل ترین بازخوانی تجلیات نور می تواند بر روی فضاهای نیایشی صورت پذیرد. نور یکی از عناصر مورد توجه در معماری اسلامی است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد تطبیقی براساس اطلاعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده است. برای انجام این تحقیق، سه نمونه از شاخص ترین مساجد اسلامی، مسجد شیخ لطف الله اصفهان، مسجد سلیمیه استانبول و مسجد جامع قرطبه در کوردوا انتخاب شد. میزان دریافت تابش نور طبیعی روز از نورگیرها در گرم ترین و سردترین روز سال در ساعت ۱۲ ظهر با استفاده از سنجش روشنایی نور توسط نرم افزار تردی مکس دیزاین در سطح پلان و دید ناظر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش و نتایج آنالیزها نشان می دهد؛ گزینش مکان، تعداد و فرم نورگیرها، فضای مساجد را به واسطه حضور متوازن و متعادل نور و یا حضور تأکیدی در جهت و با هدفی خاص مورد تأثیر قرار داده است. صورت شکلی این گزینش به سبب شرایط پیرامونی حاکم بر مکان و امکانات رایج در فن برپاسازی معماری متفاوت و در نتیجه میزان نور دریافتی در هر سه مسجد متفاوت بوده است. هدف غایی در هر سه مسجد ایجاد فضای معنوی و متحد کردن نمازگزاران در زیر نور الهی است که به صورت یکسان در فضای مسجد سلیمیه تقسیم می شود و در فضای تاریک مسجد شیخ لطف الله و مسجد جامع قرطبه به صورت اثرهای نوری، شاخص تر از حضور مستقیم نور تجلی می یابد.اهداف پژوهش:کشف اصول و قوانین نورپردازی و نقش نورگیرها در توزیع نور طبیعی در مساجد تاریخی اسلامی.تحلیل حضور کمی و کیفی نور در نمونه های مورد مطالعه.سؤالات پژوهش: چه رابطه ای میان معماری فضا و فرم نورگیرها در معنویت بخشی به فضا در مساجد اسلامی (مسجد شیخ لطف الله، مسجد سلیمیه و مسجد قرطبه) وجود دارد؟چه عواملی در مساجد تاریخی در کیفیت و کمیت به حضوررسانی نور نقش دارند؟
نگاهی انتقادی به پندار پس دانشی اهریمن در تسلط براخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی (با تاکید بر نسخه محفوظ در موزه بریتانیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
159 - 178
حوزههای تخصصی:
براساس باورهای زروانی، اهریمن و اهورمزدا، دو بن ناهمساز و دوقلو، برای کسب جایگاه زروان خدا ناچار به ارائه مجموعه ای از فعالیت ها، قدرت و دانش برتر خود در تمشیت امور جهانی شدند. تقریباً هیچ متن اساطیری ایرانی نیست که به نقش گسترده چهار عنصر در شکل گیری گیتی اشاره نکرده باشد. مصالح ساختمانی کائنات تنها از همین آخشیج ها ساخته و پرداخته شده است. جوهره وجود افلاک نیز گویا از همین عناصر است. اهریمن نه تنها پس دانش و بی دانش به نظر نمی نماید که حتی به عکس آن در جاهایی نشان از برتری آشکار اهریمن در عرصه رقابت با هرمزد و هم در آفرینندگی و در زدارکامگی دست یافت. این جستار براساس روش شناسی تحلیلی و توصیفی و مبتنی بر شیوه کتابخانه ای به شکل فیش برداری انجام شده است. براساس مطالعات و پژوهش های منتج به این مقاله این نتیجه کسب شد که اهریمن در بسیاری از موارد، از دانش و قدرت و جرئت بیشتری نسبت به اهورمزدا برخوردار است و در شاهنامه فردوسی نیز شواهد و قوانین ادعا از خلال ابیات استخراج شد. قدرت و دانش برتر اهریمن، در متون کهن اسکاندیناوی نزد مردمان کافرکیش شمال (نورسی) نیز جلوه یافته است و آنان نیز شواهدی از کنترل و تسلط اهریمنان و غولان بر عناصر چهارگانه آب و باد و خاک و آتش در کهن باورهای خود دارند. اهریمن از آغاز آفرینش جهان به خوبی توانسته بود بر چهار عنصر یا آخشیجان (آب، باد، خاک، آتش) مسلط شود و کنترل این عناصر را در دست گیرد و بر اهورا مزدا برتری یابد.اهداف پژوهش:بررسی پندار پس دانشی اهریمن در تسلط بر اخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی.تطبیق و قیاس، تشابهات و افتراق پندار پس دانشی اهریمن در تسلط بر اخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی.سؤالات پژوهش: کنترل پس دانشی اهریمن کنترل بر اخشیجان در شاهنامه و اساطیر نورسی چگونه بوده است؟برای کنترل اهریمن بر چهار عنصر در اسطوره های نوردیک و شاهنامه چه شواهدی وجود دارد؟