فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
106 - 125
حوزههای تخصصی:
تذهیب به عنوان یکی از آرایه های تزیینی در سنت کتاب آرایی، هنری با قدمت بسیار در تمدن اسلامی است و در اغلب نسخه های نفیس و هنری بخش مهمی از تذهیب ها به سرلوح ها اختصاص داده شده اند. روند سرلوح سازی علاوه بر نسخ خطی، پس از ورود صنعت چاپ سنگی به ایران، در کتب چاپی هم ادامه یافت. هرچند که سرلوح ها در کتب چاپ سنگی در سبک ها و شیوه های مختلفی اجرا شده اند ولیکن مطالعه ای تخصصی در این زمینه تا کنون انجام نشده است. لذا هدف مطالعه پیش رو، شناسایی و معرفی سبک های مختلف سرلوح های کتب چاپ سنگی و ارائه آنها در قالب گروه هایی مستقل است. سوالات پاسخ داده شده در این مقاله عبات اند از: انواع سبک های بکار رفته در سرلوح های کتب چاپ سنگی کدامند؟ و کدام سبک ها سنتی و کدام یک جدید و نو ظهور هستند؟ مقاله پیش رو از نوع توسعه ای بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و اطلاعات لازم برگرفته از منابع کتابخانه ای است و بر این اساس ابتدا سرلوح ها شناسایی شده بر اساس اینکه دارای ساختاری سنتی هستند و یا جدید، به دو گروه تقسیم شدند و سپس برای هریک از گروه ها زیر مجموعه هایی شناسایی شد: سرلوح های سنتی: کتیبه ای، تاجی، مستطیل- مربعی و نقش و نیم نقش. سرلوح های جدید: 1- خط محور (خوشنویسی گونه) 2- نقش محور (تصویرسازی شده و نمادین). همچنین با توجه به اینکه تعداد قابل توجهی از نمونه های شناسایی شده در کشور هند به چاپ رسیده اند لذا می توان گفت که سبک هایی همچون، کتیبه ای، تاجی، مستطیل- مربعی و تصویرسازی هم در کتب چاپ ایران و هم هند همزمان بکار رفته اند و این درحالی است که سبک خوشنویسی گونه و سبک نمادین را می توان مختص کتب ایران و سبکِ نقش و نیم نقش را مختص کتب هند دانست.
بازنمایی مفاهیم عرفانی فرم معماری عصر صفوی
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
113 - 134
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود هنر به مثابه جلوه گاه تمدن بشری و نیز بازتاب روح زمانه خویش مورد تأمل قرار گیرد و در این میانه معماری و شهرسازی به عنوان هنری که در طول تاریخ هم نخبه گرا بوده و هم به دلیل ماهیت کارکردی اش عمیقاً مردمی است محل تأکید واقع شده است. از آنجا که در هنر ایران زمین، به ویژه دوران پس از اسلام، به کمال رسیده ترین دوره را می توان عصر صفوی دانست که در آن گویی همه هنرها به اوج خود نسبت به دوره های پیشین و پسین رسیده اند و به سیاق تفکر هگل می شود آن را با هنر یونان باستان قیاس نمود که پیام خود را چنان کامل بیان کرده و با عالم احساس چنان منطبق شده که دیگر نمی توان امروز به آن کمال دست یافت، از این روی معماری و شهرسازی دوره صفویه در مقام تجسم روح زمانه و آینه فرهنگ ایرانی اسلامی که جان مایه آن عرفان است به طور خاص مسأله اصلی و مورد کنکاش این مقاله است و تلاش می گردد با شناسایی و رمزگشایی عناصر هنری این عرصه در چارچوب یک نظام سلسله مراتبی، معناهای حاضر اما مستور در آن را کشف حجاب نموده و به حقیقت غایی آن ها یعنی نمایش حرکت توحیدی به جانب حق تعالی در سیر عرفان اسلامی دست یافت. حقیقتی که به مدد نور و نقوش و رنگ در قالب سردر و ایوان و محراب و گنبد و بهشت کوچک و زمینی چهارباغ تجلی یافته و اسم دوران انسان عصر صفوی را «الله» می گرداند.
بررسی تطبیقی مفهوم تجرید در نقاشی ایرانی و مفهوم انتزاع در نقاشی غربی
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
100-106
حوزههای تخصصی:
تجرید در عرفان اسلامی فرایندی است که در طی آن جزئی به کل تبدیل می شود. منظور از تجرید حذف شدن خصوصیات فردی از چیزی است که قرار است کل شود یا ارتقاء یابد. به نظر می رسد چکیده نگاری و یا عدم پرداخت به جزئیات ملموس اشیا در نقاشی ایرانی، حاصل این نگاه معنوی هنرمندان و باور به نظریه تجرید در عرفان اسلامی باشد. در مقابل، بحث انتزاع در هنر غرب از اواخر قرن نوزدهم و پس از توفیق جنبش های نوگرایی، از قبیل امپرسیونیست، در نقاشی اروپا مطرح و پیگیری می شود. انتزاع در لغت به معنای در آوردن جزئی از کل است؛ در حقیقت هنرمند تمایل خود را به بازنمایی دقیق و مشابه شئ از دست داده و مایل است فرمی خاص که لزوماً شباهتی به فرم حقیقی در جهان ملموس را ندارد خلق کرده و مورد تأکید قرار دهد. تجرید در نقاشی ایرانی با توجه به قدمت و استمرار طی قرن ها چه تشابهات و چه تفاوت هایی با انتزاع در هنر مدرن غرب دارد؟ به نظر می رسد هنرمندان ایرانی در بازنمایی تصاویر خود قائل به اصولی بودند که ریشه در باورهای مذهبی و اعتقادی آن ها داشته است. تجرید در نقاشی ایرانی را می توان با انتزاع در هنر غرب همراه و از یک جنس دانست. هدف پژوهش حاضر بازخوانی بحث تجرید در هنر اسلامی و در امتداد آن نقاشی ایرانی و تحلیل تمایل به انتزاع در هنر غرب است. این پژوهش به روش مطالعات تطبیقی، ضمن شرح و بسط این دو مفهوم به مقایسه و شرح نتایج پرداخته است، داده های مورد نظر نگارندگان به روش کتابخانه ای گردآوری شده است.
پست مدرن و هنرمند (هنرمند رابرت مادرول)
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
174-184
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پست مدرنیسم، با داشتن دو ابزار شالوده شکنی و نظریه پردازی خود انعکاسی و بنابراین با به چالش کشاندن چگونگی هنر مدرنیسم، بر تنوع هنر، توجه به برابری و تفاوت ها، بازتولید قدرت مسلط بر جامعه و تأثیر فناوری های نوین در برنامه هنر تأکید می کند؛ که پاسخگوی نیازهای فراگیران در عصر کنونی (پست مدرنیسم) به شمار می آیند. هدف پژوهش: این مقاله، ضمن نقد و بررسی اصطلاحات هنر رابرت مادول در عصر پست مدرنیسم، با طرح دیدگاه های فلسفی پست مدرن و ارائه رویکردهای اصلاح هنر، ویژگی های هنر منتج از این دیدگاه را مورد امعان نظر قرار داده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش فیش برداری از منابع کتابخانه های و اسنادی به بررسی موضوع مورد پژوهش می پردازد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هر گونه تغییر در هنر، از قبیلِ اصلاح مدیریت اجرای تغییر هنر، کنترل آن، اجرای هنر محور و یا مشارکتی، با در نظر داشتن تفکر مدرنیستی نمی تواند به تغییرات اساسی و تأثیرگذار منتج گردد. عمده این اصلاحات، پروژه هایی هستند که با گذر از فضای مدرنیستی به دنیای پست مدرنیسم، پاسخگوی نیازهای واقعی فراگیران نیستند. مادی نگری و تک ساحتی بودن آن باعث بی توجهی به نیازهای عاطفی، روحی و معنوی انسان شد. مدرنیسم نتوانست دنیای آرزوهایی که برای انسان مدرن ترسیم کرده بود به واقعیت تبدیل و با انسان و شهر و تاریخ ارتباط برقرار کند و اعتبار خود را از دست داد. پست مدرنیسم در تقابل با این بحران و با اندیشه پایان دادن به فراروایت ها و ایدئولوژی های مدرنیسم روی کار آمد و با بهره گرفتن از هنر متعارف و کلاسیک و دستاورد قدما و ارتباط آن با عرصه مدرن و به نوعی بازخوانی و دوباره خوانی آن ها، به تفکر جدید برای حل این بحران پرداخت.
Application of Planning Standards in Regulating Road Reserves (Case Study: Kisii Town in Kenya)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
An efficient road network remains among the topical issues in the international urban development forum. This is because roads link interrelated land uses in addition to connecting them with the contiguous metropolitan areas, thus a key contributing factor for an accelerated socio-economic uplift. To sus tain this, planning s tandards that delimit urban road reserves are usually prepared and enforced through development control to ensure that roads are exclusively maintained for their intended purpose. This s tudy, therefore, through a case s tudy was undertaken in Kisii Town, Kenya inves tigates the extent to which the unauthorized developments on urban road reserves are regulated. It was s teered by the public interes t theory of regulation by targeting residential developments which were proportionately and randomly drawn from the seven residential neighbourhoods. Data were collected using a high-resolution satellite image and a ques tionnaire. Data analysis relied on GIS, t-tes t, logis tic regression, and linear regression. Research findings demons trated a s tatis tically significant difference between the approved physical planning s tandards that are used in regulating road reserves and the extent of compliance by developers. Compliance generally declined by a mean of four metres, signifying that the County Government of Kisii did not undertake adequate development control. Non-compliance was mos tly heightened by the developers’ unawareness of the building plan approval process and that the buildings needed to be inspected during cons truction. This s tudy deepens the international debate on development control by spatially and s tatis tically illuminating how the extent of compliance with the planning s tandards that regulate road reserves may be empirically analyzed.
مطالعه بصری جایگاه حضرت علی(ع) در نگاره های فتح خیبر (نسخ مجمع التواریخ تیموری،خاوران نامه ترکمان، فالنامه،آثارالمظفر،روضه الصفا،حبیب السیر و قصص الانبیا دوره صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتح خیبر، روایتی دینی-تاریخی، اسباب استمرار و حیات ارزش های ایدئولوژیک، باورها و احساسات دیرینه قومی- مذهبی یک ملت را فراهم آورده است. هدف، تحلیل و خوانش ترکیب بصری جایگاه علی (ع) در هفت نگاره فتح خیبر در نسخ مجمع التواریخ، خاوران نامه، آثارالمظفر، روضه الصفا، حبیب السیر و قصص الانبیا از دوره تیموری تا صفوی است. ازاین رو جایگاه بصری حضرت علی(ع) در نگاره های فتح خیبر در نسخ مجمع التواریخ، خاوران نامه، آثارالمظفر، روضه الصفا، حبیب السیر و قصص الانبیا چیست؟ رویکرد پژوهش، کیفی بوده و روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات با مطالعات کتابخانه ای بوده و جامعه آماری به صورت هدفمند، هفت نگاره با موضوع فتح خیبر، از میان نسخ مصور سه دوره تیموری، ترکمان و صفوی انتخاب شده است. نتایج و یافته ها نشان می دهد تمهیدات عینی و مستتر در نگاره ها و عناصر بصری مطرح، تاثیرات روایی و اسطوره ای، در بازنمایی تصویری روایت خیبر به کار گرفته شده است که علت اصلی آن را می توان، نفوذ درجات گوناگون علایق و تفکرات شیعی پنداشت. هر کدام به نحوی در ارتباطی ناگسستنی با زمانه خویش، بیانی ارادتمندانه توأم با نمایشی از تقابل پیروزمندانه جبهه حق علیه باطل در حالتی اعجازگونه از نصرت الهی را به تصویر کشیده و در تمام موارد مرکزیت حضرت علی (ع)، قهرمان یکتای صحنه نبرد، حفظ شده است.
بازشناسی پیکر بندی فضایی و چیدمان اجتماعی در معماری شهر سوخته برپایه رویکرد چیدمان فضا (نمونه های موردی: ساختمان 1 از دوره II, III و ساختمان 20 از دوره IV)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چیدمان فضا، یک رویکرد پژوهشی ساختارگرایی در معماری است که با مطالعه ی فنوتایپ(ساختار) و درک ژنوتایپ(کارکرد)، امکان تفسیر پیکربندی فضایی و سازمان اجتماعی را در محیط های ساخته شده فراهم می کند. بقایای معماری به جای مانده از گذشته، شاخصه ای مهم در جایگاه های باستان شناختی محسوب شده و مهم ترین یافته در به کارگیری رویکرد چیدمان فضا هستند. این که بناهای پیش از تاریخی تا چه میزان از قابلیت ارائه پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی برخوردارند یا رویکرد چیدمان فضا تا چه حد قادر به شناسایی، ادراک و تفسیر آن ها در ساختارها و استقرارگاه های پیش از تاریخی و آغاز تاریخی است؛ اطلاعات بسیار کمی وجود دارد. مطالعات پیشین- جز موارد اندک- استفاده از رویکرد چیدمان فضا را نه در خانه ها یا مناطق جمعیتی پیش از تاریخی و آغاز تاریخی بلکه در دوران متأخر و معاصر لحاظ کرده اند. مقاله پیش رو با به کارگیری روش چیدمان فضا و استفاده از ابزارهای مشاهده، برداشت های میدانی، اسنادی، نرم افزارهای ای گراف و دپس مپ، به قیاس تحلیلی پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی ساختمان های شماره ی 1(دوره های II و III ) و 20 (دوره ی IV ) شهرسوخته پرداخته و شاخص های عمق، مرتبه نسبی، هم پیوندی، کنترل و نوع فضا را از منظر ارتباط و نحوه ی دسترسی، خصوصی و عمومی بودن بررسی کرده تا به دو پرسش: الگوی پیکربندی فضایی در ساختمان های شماره 1 و 20 شهر سوخته چه تفاوت هایی با یک دیگر دارند؟ و چه ارتباطی بین پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی آن ها وجود دارد؟ پاسخ دهد. مطالعه ی تحلیلی-تطبیقی ساختمان های 1 و 20 شهرسوخته آشکارا نشان گر آن است که ساختمان شماره ی 1 از عمق بیشتر و متعاقباً از درجه خصوصی بودن بالاتری برخوردار است که می تواند به طبقه ی اشراف یا فردی با موقعیت اجتماعی بالا تعلق داشته باشد؛ اما ساختمان شماره ی 20 دارای حرکت، هم پیوندی و اتصال بیشتری است بنابراین نمی توان آن را فقط به مثابه بنای کاملاً خصوصی لحاظ کرد احتمالاً این بنا، ساختمانی با درجه ی عمومی تر بوده است.
واکاوی اثربخشی قوانین سامان دهی سیما و منظر شهری بر انسجام نماهای شهری (از سال 1347 تا سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انسجام نماهای شهری نقشی بی بدیل در سامان سیما و منظر شهری دارد. نماها خود ابعاد و اجزای متشکله متفاوتی دارند. کیفیت ساختاری و نحوه چینش این ابعاد و اجزا، چه در یک نمای واحد، چه در نحوه استقرار نماهای مجاور و چه در زمینه گسترده تری چون نماهای یک شهر نیاز به انسجام دارد. لازمه ایجاد این انسجام، وجود اصول و قوانینی است؛ اثربخشی مقررات در این زمینه مسئله تحقیق می باشد. اهداف: سنجش کارایی ضوابط و مقررات نماسازی مدون توسط شهرداری ها و دیگر دستگاه های ذی ربط در بازه زمانی سال های 1347 تا 1400 در ایجاد و حفظ انسجام در نماهای شهری و اجزای آن است. روش ها: نوع تحقیق کیفی و روش آن اکتشافی-تبیینی با نگرشی انتقادی است. ابتدا کاراترین «عوامل انسجام بخش نماهای شهری» تعیین گردید. تحلیل «قوانین نماسازی» در بازه زمانی ذکرشده، صورت پذیرفت. سپس هر یک از «مفاد مصوبات» با تک تک «مؤلفه های انسجام» با روش فوق تحلیل گردید. یافته ها: اثربخش ترین و جامع ترین قانون، مصوبه بهار 1393 طراحی نما در تهران می باشد. در زیر معیارهای انسجام بخش، جذابیت بصری و سپس ارتباطات محتوایی، ویژگی مصالح و معنا بیشتر متأثر از قوانین بودند. کمترین توجه نیز در مورد تناسب نما با زمینه، خوانائی، خطوط پیکره و تناسب عرض قطعات بود. نتیجه گیری: نتیجه بیانگر روند رو به رشد و در راستای حرکت به شمولیت هر چه فراتر و صراحت و شفافیت بیشتر قوانین نماسازی در انسجام بخشی نماهای شهری است؛ هرچند هنوز جای کار دارد.
گونه شناسی انواع سرامیک بر اساس ساختار بدنه، دما و روش ساخت
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
47 - 62
حوزههای تخصصی:
سرامیک و صنعت سرامیک سازی از ابتدای حضور انسان ابزارساز بر روی زمین تا به امروز دستخوش تغییرات متعددی شده است. این تغییرات سبب پیدایش گونه های مختلفی از سرامیک ها متفاوت در شکل، طرح، نام گذاری، اندازه، روش های تهیه و تولید، گردیده که عمدتا در حفاری های باستان شناسی به دست می آیند و حفاظت و مرمت آن ها با درک و شناسایی انواع و گونه های آن بسیار می تواند دقیقتر انجام پذیرد. سرامیک ها بسته به فن ساخت، دمای پخت، خاک مورد استفاده و افزودنی های مورد استفاده در خمیره به انواع مختلفی دسته بندی می شوند. این دسته بندی ها در برخی مواقع بسیار پراکنده هستند، به طوری که بر اساس دمای پخت به چهار دسته استون ور و ارتن ور، چینی و پورسلان و بر اساس روش ساخت به انواع دستی، ورقه ای، چرخی، قالبی و فشاری تقسیم می شوند. هدف از انجام این پژوهش معرفی مهم ترین گونه های سرامیک و ویژگی های آن ها از جمله دمایی پخت، فن ساخت و سایر ویژگی های ساختاری و مواد مورد استفاده در بدنه است. در این راستا و برای رسیدن به این هدف، به تشریح برخی از اصطلاحات سرامیک سازی، و دسته بندی سرامیک ها بر مبنای دمای پخت، روش ساخت و نوع خاک، تشکیل دهنده خمیره آن ها می پردازیم.
تاثیر هندسه شکلی و ساختاری مساجد بر کیفیت آکوستیک معماری، بررسی موردی: مساجد تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
95 - 110
حوزههای تخصصی:
شنیدار مطلوب در مساجد از ضروریات طراحی این فضا بوده و مستلزم مجانست صحیح مولفه های معماری است. شکل پلان و ساختار فرمی از مهمترین آن ها و مورد مطالعه پژوهشگران است، لیکن در مطالعات میدانی، امکان وجود هندسه ساختاری با مصالح ثابت فراهم نیست و این مساله، چالش اصلی این مطالعه است. هندسه شکلی پلان یکی از عوامل تعیین کننده نحوه پخشایی صدا در فضای معماری است و این در حالیست که هندسه ساختاری نیز در این میان تاثیرگذار است. هدف این پژوهش، تحلیل تاثیر هندسه شکلی بر کیفیت آکوستیکی در ساختار فرمی ستوندار مساجد است که در رده بندی های متنوع حجمی قابل ارزیابی است. پژوهش حاضر 12 نمونه مختلف از مساجد تاریخی شهر تبریز با هندسه ساختاری ثابت را در چهار رده حجمی و در سه دسته بندی شکلی مستطیلی طولی، مستطیلی عرضی و مربعی مورد تحلیل قرار داده است. مطالعه حاضر با سنجش میدانی پیش رفته و استناد سنجش ISO3382 است. نویز زمینه، زمان واخنش و تراز فشار صدا متغیرهای آکوستیکی مورد مطالعه است. نتایج پژوهش نشان می دهد علی رغم اینکه هندسه طولی، عملکرد متفاوت تری نسبت به دیگر نمونه های سنجش ارائه می دهد، اما در حالت کلی هندسه ساختاری ارجح تر از هندسه شکلی است و با استناد به برداشت های دوربین صوتی، ثبوت آن منجر به همسانی رفتار آکوستیکی در نمونه ها می شود.
مطالعه نقوش دست بافته ها و دستمال های ترکمن از گذار مردم شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
75 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دست بافته و دست مال های ترکمن، ساحتی از هنرهای بومی هستند که ضمن مرتفع ساختن نیازهای زندگی و برجسته سازی هویت هنری، محملی برای آشکارسازی باورها از طریق بازنمایی نقوش انتزاعی و تجریدی بوده است. نکته حائز اهمیت در این آثار، اهمیت و اهتمام ویژه به جنبه معناشناختی و باورمحوری نقوش، در کنار بعد زیباشناختی است. این مسئله در سایر جوامع عشایری، به نسبت کم تر است. برجسته ترین بخش زندگی در جامعه ترکمن، حضور باورها، آیین ها و آموزه های باستانی(شمنی) و دینی است که از طریق آثار هنری و به سبک تجریدی به مخاطب عرضه می شود. ازاین رو، مطالعه جهان بینی بافنده ترکمن که در قالب انواع نگاره ها در دست بافته ها و دست مال ها نقش پردازی شده، با رویکرد مردم شناسی هنر میسر است. رسالت این رویکرد، مطالعه، فهم و درک محتوای آثار هنری، در بستر فرهنگی جامعه آفرینندگان آن است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از دیدگاه مردم شناسی هنر، دارای چه ویژگی هایی هستند و چگونه می توان از این دیدگاه و با لحاظ زمینه های فرهنگی ترکمن به فهم معنایی و زیبایی آن ها، پی برد؟
هدف پژوهش: مطالعه و فهم نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از منظر فرهنگ جامعه بافنده ترکمن است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
نتیجه گیری: سبک غالب نقش پردازی نقوش تجریدی(عدم شباهت به مصداق بیرونی) است تا انتزاعی. همچنین نقوش بیش از آنکه جنبه زیباشناختی(تزیین و آراستن)، داشته باشند، با تکیه بر عقاید و باورها، آفریده می شوند و وجه نمادین و معناشناختی دارند. عمده نقوش شامل دسته نقوش محافظ (دعا، تعویذ، طلسم، خمتاز، بازوبند)، قوچک، پرندگان محلی و گل (گول، ترنج) هستند که در هر ایل و قبیله دارای نشان و فرمی خاص است. همچنین دست بافته ها دارای کارکردهای ویژه ای هستند.
پویاسازی فضا های بی دفاع شهری (مورد پژوهی: منطقه یک شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
87 - 110
حوزههای تخصصی:
فضا های بی دفاع از مهمترین عوامل القای احساس عدم امنیت در فضا های شهری است که منجر به کاهش آرامش روانی شهروندان و افزایش فرصت های بزهکاری در این فضا ها می شود. با ﻛﻨﺘﺮل و به کارگیری ﻣﻨﺎﺳﺐ عوامل ﻓیﺰیﻜی و اﺟﺘﻤﺎﻋی، این ﻓﻀﺎﻫﺎ بهبود کالبدی و ارتقای معنایی یافته و از آﺛﺎر ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺑی که منجر به وقوع اﻧﻮاع ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻫﺎ ﻣیشود، جلوگیری می کند. این پژوهش با بررسی فضا های بی دفاع شهری منطقه یک شهر تبریز، سعی دارد تا بر اساس دیدگاه پویایی فضا های شهری، الگویی برای بهسازی و ارتقای امنیت این فضا ها ارائه دهد. نوع پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است که بر مبنای داده های اسنادی و می دانی انجام شده است. جامعه آماری، محلات منطقه یک شهر تبریز انتخاب و در تحلیل داده ها از تکنیک VIKOR و تحلیل اهمیت-عملکرد IPA استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد محلات شرقی، کمترین و محلات غربی، بیشترین فضا های بی دفاع ترین محدوده مورد مطالعه را دارند. همچنین نتایج ماتریس ربعی اهمیت-عملکرد حاکی از آن است که نفوذپذیری و آسایش بصری و عملکردی؛ ارتقای امنیت اجتماعی و قابلیت های گردشگری؛ بکارگیری فناوری های نوین و پاسخگویی فضا به گروه های مختلف اجتماعی، مؤلفه هایی هستند که بالاترین اولویت در پویاسازی فضا های بی دفاع شهری را دارند.
بررسی تطبیقی نغمه های رباب از دیدگاه فارابی با گام زارلَن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش شامل بررسی تطبیقی نغمه های رایج ساز رباب در رساله موسیقی کبیر فارابی با گام زارلن است که در پاسخ به سوال اصلی تحقیق با عنوان: چگونگی ارتباط گام زارلن با نغمات رباب شکل گرفته است. بدین منظور، نخست نغمات موجود در ساز مذکور را آنالیز نموده، سپس آنها را ضمن شرح و تفسیر مختصر گام زارلن با استفاده ازضرب و تقسیم نسبت های ریاضی موجود، با گام مطرح شده انطباق داده ایم که در نتیجه این مقایسه مشخص شد، نغمات مذکور در شرایطی با گام دیاتونیک زارلن مطابق است اما در گام کروماتیک ساختاری متفاوت دارند. در بررسی مجدد گام زارلن متوجه شدیم علاوه بر ایرادهای رایج که شامل وجود چهارم درست بزرگ تر از 4:3 و پنجم درست کوچک تر از 3:2 است، ایرادی دیگر به ساختار گام زارلن وارد است. در حالی که محققان تاکنون بر این باورند که این گام دارای دونوع نیم پرده کروماتیک و یک نوع نیم پرده دیاتونیک است نتایج این مقاله مشخص می کند که گام مذکور دارای دونوع نیم پرده دیاتونیک و یک نوع نیم پرده کروماتیک است. با توجه به رویکرد توصیفی-تحلیلی این پژوهش برای برطرف ساختن آن ایراد نظریه اصلاحی مطرح می شود که پس از اعمال آن نغمات ساز رباب و گام زارلن انطباق کامل خواهند داشت.
واکاوی ارتباط زبان طراحی و کارکرد رابط کاربری هوشمند مبتنی بر فناوری واقعیت ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121 - 129
حوزههای تخصصی:
جوامع مدرن بواسطه پیشرفت فناوری حسگر و پردازشگرهای رایانه ای؛ تجربه واقعیت ترکیبی را در سبک زندگی کاربران ایجاد نموده اند. ویژگی منحصربفرد این فناوری هوشمند در جهت برقراری ارتباط تعاملی سودمند سبب بهبود کارکرد های انسانی و اجتماعی شده است. هدف اصلی در طراحی تعاملی این فناوری؛ بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفاه کاربران می باشد. مبرهن است که نقش طراحی رابط کاربری در این میان حائز اهمیت است و این امر را توسط طراحی تعاملی فرم های دوبعدی یا سه بعدی به نام هولوگرام انجام می دهد. این پژوهش به مفاهیمی نظیر زبان فرمی، طراحی تعاملی، طراحی رابط کاربری مبتنی بر واقعیت ترکیبی، کاربردپذیری و هولوگرام می پردازد. شایان ذکر است نمونه های موردی بصورت انتخابی هدفمند بر اساس منابع معتبر بین المللی که توسط شرکت های پیشرو درحوزه فناوری واقعیت ترکیبی تولید شده اند توصیف و تحلیل می شوند. پرسش اصلی این است که زبان طراحی رابط کاربری هوشمند چه ارتباطی برروی کارکرد فناوری واقعیت ترکیبی دارد؟ جهت بررسی، سیطره نظری پژوهش بر روی ارتباط مولفه های زیبایی شناختی، زبان فرمی و کاربردپذیری پروژه های موفق رابط کاربری واقعیت ترکیبی متمرکز می باشد که توسط مایکروسافت هولولنز صورت پذیرفته است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی می باشد و نتایج کلی نشان می دهد طراحی درست رابط کاربری هوشمند به روش احساس گرا یا مدرن موجب ارتقای کارکرد واقعیت ترکیبی شده است و کاربران در تعامل با آن احساس خوشایندی دارند.
بررسی الگوها و گونه شناسی کالبدی ایوان در خانه های تاریخی؛ مطالعه موردی: خانه های قاجار و پهلوی اول شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۶۰-۴۵
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی فضاهای معماری ایران و خانه های تاریخی نشان دهنده ی ترکیب و ارتباط سه فضای باز، بسته و نیمه باز است. ارتباط بین این سه فضا و به طورکلی ارتباط درون و بیرون، یکی از اصول معماری ایرانی است. ایوان به عنوان یک فضای نیمه باز، علاوه بر ارتباط و فصل مشترک فضاهای باز و بسته، کارکردهای مختلف عملکردی، اقلیمی، فرهنگی و کالبدی دارد. همچنین غالباً معیاری برای تشخیص ارزش و هویت معماری و اجتماعی صاحبان خانه های تاریخی محسوب می شود. در این پژوهش برای نیل به هدف اول که شناخت و گونه شناسی ایوان ها در دوره ی قاجار و پهلوی اول است از طریق روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه ی تطبیقی با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی گونه شناسی و مفهوم ایوان پرداخته شده و در ادامه مبتنی بر مشاهدات میدانی و برداشت های صورت گرفته از ایوان خانه ها، تلاش می شود تا ویژگی های کالبدی ایوان در دوره های قاجار و پهلوی اول بر پایه ی دو نظام دقیق «کالبدی و فضایی» و «کارکرد و عملکردی»، تحلیل شود. بعد از ارائه ی الگوها و مقایسه ی نظام های کالبدی در چهار دوره ی (اوایل، اواسط و اواخر قاجار و پهلوی اول) یافته های زیر به دست می آید. با بررسی ایوان ها ازنظر الگویی، می توان آن ها را بر اساس ویژگی های نظامی کالبدی خانه ها در سه گونه ی «ایوان درکل»، «ایوان درمیان» و «ایوان بیرون زده» بررسی و دسته بندی کرد. درباره ی هدف نهایی پژوهش که چگونگی و چرایی تغییرات در ایوان ها است این نکته قابل بیان است که ایوان، مانند دیگر اجزا و عناصر خانه های تاریخی انعطاف پذیر بوده و براثر تغییرات ایجادشده در سطح جامعه و معماری، پیکره بندی و سازمان فضایی و مخصوصاً کالبد ایوان ها تغییر یافتند. در پی تحولاتی که بعد از جنگ ایران و روسیه در ایران پدید آمد، زنجیره ای از حوادث به وجود آمد که در دوره ی پهلوی اول به اوج خود رسید. مجموعه ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شهری که بر الگوی معماری خانه ها و ایوان ها اثر گذاشته اند. از مهم ترین این عوامل که بر تغییرات ایوان ها تأثیر زیادی داشتند می توان به ارتباط با کشورهای غربی، تضعیف باورها و ارزش ها، افزایش جمعیت، تمکن مالی صاحب خانه و تحولات نوسازی و شهری اشاره کرد.
شناسایی مؤلفههای آموزشی اثربخش تدریس تاریخ معماری اسلامی بر مبنای تجربه حرفهای استادان این حوزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۱
35-50
حوزههای تخصصی:
چهار بعد معماری داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
71 - 79
حوزههای تخصصی:
تعریف کردن معماری داخلی دشوار است. زیرا مرتبط با بسیاری از رشته های دیگر و دربرگیرنده تعداد زیادی از آنهاست. این مقاله تلاش می کند با نگاه کردن به این اصطلاح تعریف ناپذیر از چهار زاویه مختلف تصویر واضح تری از آن به عنوان رشته ای مستقل بدست دهد.
نماد شناسی عرفانی گل و مرغ از منظر عزالدین مقدسی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
21 - 35
حوزههای تخصصی:
کشف دنیای اسرارآمیز هنر نمادین گل ومرغ به سادگی میسر نیست مگر با رجوع به متون عرفانی عارفان بزرگ و تأثیرگذار. این تعبیرات توسط هنرمند به مرتبه صور معلقه تجسم می شود و در قالب نقش و نگار نمود می یابد. در این متون واژگان فراوانی مشاهده می شود که دور از معنی ظاهری خود مفهومی رمزی دارند که از این جمله می توان به آثار عزالدین مقدسی عارف قرن هفتم هجری اشاره نمود. رساله کشف الاسرار فی حکم الطیور و الأزهار که از مهم ترین آثار وی است در سه بخش گفت وگو میان گل ها، پرندگان و حیوانات نوشته شده است، با سپاس و ستایش خداوند متعال شروع می شود و سپس از مردم می خواهد که با بصیرت به تمامی موجودات هستی توجه کنند زیرا هرکدام از آنها رازها و اسرار خود را بیان می کنند. سؤال اصلی پژوهش آن است که تا چه اندازه این رساله در بعد نمادپردازی عرفانی و گل ها و بلبل در ادبیات فارسی تأثیرگذار بوده است ؟و تا چه اندازه بر به کارگیری این نمادها در هنر گل ومرغ تأثیر گذاشته است؟ این پژوهش بر آن است تا با روش تجزیه وتحلیل متن رساله مذکور به میزان انطباق معنایی این متن با ادبیات فارسی و تأثیر و نفوذ این نگاه در هنر گل ومرغ ایرانی بپردازد؛ بنابراین رویکرد اصلی این پژوهش تطبیقی است. با توجه به نتایج به دست آمده آشکار شد که مابین دیدگاه مقدسی در مورد گل سرخ، یاسمن، شقایق، بلبل و دیدگاه ادبیات عرفانی ایرانی به این سوی، انطباق بالایی وجود دارد. شکی نیست که ادبیات تغزلی عرفانی نیز به نوبه خود الهام بخش نگارگران برای شکل گیری هنر گل ومرغ از دوره صفوی به این سوی بوده است. اما در مورد سایر گل های بررسی شده نمادپردازی عزالدین با دیدگاه نمادین شعرا و عرفای ایرانی انطباق نماد شناختی ندارد. از یازده مورد بررسی شده فقط در دو مورد البته این دو مورد اصلی ترین عناصر هنر گل ومرغ ایرانی یعنی گل سرخ و بلبل اند انطباق کامل مشاهده شد.
تبیین جایگاه مخاطب در آثار هنرمندان زن دوره مدرنیسم (مطالعه موردی نمونه هایی از آثار هریت بِکر و لورا نایت)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
3 - 13
حوزههای تخصصی:
مخاطـب همچـون اثـر هنـری و هنرمنـد، یکی از حوزههـای مهم در شـناخت هنر هـر دوره به حسـاب میآید که در طـول تاریـخ هنـر، کمتر به آن پرداخته شـده اسـت. همچنین دوره مدرنیسـم بـه دلیل تحـولات بنیادینش، از هرآنچـه در گذشـته خـود داشـت، گسسـت و از یکسـو پارادایم نوینـی به نام «هنر مدرنیسـم» را بـه وجود آورد و از دیگرسـو، همزمـان بـا تغییـر در نقـش اجتماعـی زنان، «هنرمند» زن را به رسـمیت شـناخت. هـدف پژوهش حاضـر ایـن اسـت کـه در راسـتای پرداختـن به نقـش مخاطب، در شـناخت هنـر دوره مدرنیسـم، پاسـخگوی این پرسـش باشـد کـه بـا ظهـور هنرمنـدان زن، مخاطبـان آثارشـان، چـه تأثیـری در تغییر عمـل آنها در طـول این دوره داشـتهاند؟ ایـن پژوهـش، بـه روش توصیفـی- تحلیلـی، پارادایم مدرنیسـم را در محدوده سـالهای 1870 تا 1945 میلادی در قالـب دو دوره مجـزا، قبـل و بعـد از جنـگ جهانـی اول، مـورد مطالعه تطبیقی قـرار میدهد و آثـار دو هنرمنـد زن نقـاش، هریـت بِکر و لـورا نایـت، از دو دوره مذکور را بهعنوان شـاهدی بر یافتههـای تاریخی، مـورد تطبیـق و تحلیـل قـرار میدهـد. طبـق یافتههـای پژوهـش میتـوان گفـت کـه در دوره نخسـت (1870 تا 1914)، هنرمنـد زن و مخاطـب آثـارش هـر دو نقشـی منفعلانـه در برابـر یکدیگر دارنـد امـا در دوره دوم (1914 تا 1945) بـه واسـطه رویدادهـای اجتماعـی در تغییر جایـگاه زن در جامعه، هنرمنـد زن، نقشـی فعالانه به خود میگیـرد و مخاطـب آثـارش نیـز از جایـگاه اُبژگـی به سـوبژه تبدیل میشـود، تا جایی کـه عمل آنها بـر یکدیگر تأثیـر میگذارد.
ابن طفیل: الگوی هنر فاضله فارابی
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
29 - 46
حوزههای تخصصی:
ابن طفیل دیدگاه های فلسفی خویش را به شیوه هنری در قالب یک رمان ارایه داده است. اینکه چرا یک فیلسوف، آن هم فیلسوفی که آثار اندکی نوشته زبان هنر را برای بیان آرای حکمی و فلسفی برمیگزیند نیاز به تبیین دارد. چنین تبیینی در رهیافت هنر فاضله فارابی امکان پذیر است. بخش اول این مقاله به تحلیل رهیافت هنر فاضله و بخش دوم به گزارش تحلیلی رساله ابن طفیل در پرتو رهیافت هنر فاضله اختصاص دارد. فارابی برآن است هنر فاضله باید معقولات را در لباس خیال تعلیم و ترویج کند. زیرا مردم بدینوسیله معارف عقلی را بهتر ادراک و در مقام پیروی نیز سعادت عقلی را بیشتر دنبال میکنند. نمونه تمام عیار هنر فاضله فارابی، شاهکار ابن طفیل است. ابن طفیل در رساله حی بن یقظان کودکی را تصویر میکند که در جزیره ای خالی از انسان در میان حیوانات وحشی به رشد جسمی، فکری و عرفانی میرسد.