فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
حس مکان، حس تعلق مکانی و هویت مکان از مهم ترین بحران های معماری معاصر است. مسجد به مثابه کانونی عبادی-اجتماعی برای ادامه حیات پویا نیازمند ارتباطی قوی با حوزه کارکردی خود است. این ارتباط با زمینه از طریق پیوندی انسانی، کالبدی و طبیعی با محیط بیرونی محقق می شود. مسجد در فرهنگ اسلامی جایگاه ارزشمند و نقش مهمی در نظام های اجتماعی دارد. مساجد در معماری اسلامی از جایگاه بسیار رفیعی برخوردار هستند تا حدی که در انگاره های عمومی، معماری اسلامی با معماری مساجد شناخته می شوند و گویی اگر مسجد را از معماری اسلامی بگیریم چیزی از آن باقی نمی ماند. بنای جامعه اسلامی بر محوریت مسجد گذاشته شده است. مسجد با کارکردهای متعدد خود در ابعاد مختلف اجتماعی و با تأکید بر جنبه معنوی، نقشی هدایت کننده برای انسان ها به سوی خداوند متعال دارد. مسجد به عنوان نماد اسلام و شکوه و عظمت معماری اسلامی باید خود به تنهایی تبیین کننده ی شاخصه های دین اسلام مانند توحید، نبوت، مبدأ و معاد، آرامش یاد خدا، ذکر، عدم دلبستگی به زرق وبرق مادی و... باشد. مجموعه ی این موارد یاد شده، حس معنویت را در مسجد ارتقا می بخشد که نیاز به تحلیل فنی، کار علمی و ارائه ی راهکارهای خردمندانه دارد. در تحقیق حاضر 10 مسجد جدیدالاحداث در شهر دیواندره(استان کردستان) مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بازدید میدانی و استخراج شاخصه های معماری اسامی که در ساخت مساجد مذکور به کار رفته، تحلیل و بررسی نقاط ضعف و قوت هر مسجد با روش SWOT انجام گرفته است. شاخص های ارزیابی حس معنویت مشخص گردیده و طی پرسشنامه ای بین کاربران مساجد توزیع گردیده است در نهایت نمره ی حاصله از نظرات پاسخ دهندگان مشخص شده و 10 مسجد باهم مقایسه گروهی شده اند تا مشخص گردد که مساجدی که دارای نمره ی بالایی بوده اند، چه اصولی در آن ها رعایت شده است و آیا می شود نقاط ضعف طراحی و اجرای معماری مساجد را به قوت و تهدید را به فرصت تبدیل کرد؟ نتایج تحقیق می تواند معماران را نسبت به حساسیت موضوع آگاه نماید تا با راهکارهایی کوتاه مدت بتوانند حس معنویت مساجد فعلی را ارتقا بدهند و همچنین در طراحی مساجد آتی اصول حس معنویت مساجد را رعایت نمایند.
نمودهای بصری سیمای پیامبر اسلام (ص) در نسخه خطی جامع التواریخ رشیدی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
180 - 194
حوزههای تخصصی:
شاخص ترین اثر دستنویس و مصور دوره ایلخانی کتاب جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله همدانی وزیر غازان خان در رشیدیه تبریز است، که در عصر اولجایتو به اتمام رسید. این نسخه به زبان فارسی بوده و دربردارنده متونی درباره تاریخ، اساطیر، باورها و فرهنگ ترکی و مغولی، هندی و بودایی است. همچنین این کتاب موضوعاتی از تاریخ پیامبران از حضرت آدم تا پیامبر اسلام (ص)، تاریخ ایران تا پایان ساسانیان و سایر اقوام را شامل می شود. هدف از این پژوهش شناسایی نمودهای بصری از سیمای پیامبر اسلام (ص) در نسخه جامع التواریخ رشیدی است. سیمای پیامبر اسلام (ص) در نسخه جامع التواریخ رشیدی برپایه چه اصولی نقاشی شده است؟ سوالی است که در خلال پژوهش به آن پاسخ داده می شود. بر این اساس نگارندگان در و با روش توصیفی تحلیلی حاصل از مطالعات اسنادی 9 نمونه از نقاشی های دستنوس جامع التواریخ مصور محفوظ در کتابخانه ادینبورو و خلیلی را با موضوع زندگی پیامبر اکرم(ص) از نوزادی تا میان سالی را بررسی می نماید. یافته ها گویای این مهم است که هر چند سیمای پیامبر اکرم (ص) بر خلاف سایر شمایل مقدس مصور شده در ادوار بعدی هاله نور گرداگرد سر ندارند و قصد هنرمند نشان دادن دوره تاریخی این اشخاص بوده است؛ اما نقاشان توانسته اند؛ از نظر ترکیب بندی و سایر عناصر بصری به ویژه در چهره و پیکره؛ پیامبر را در مقامی والاتر از سایرین قرار دهند. در برخی موارد به خصوص در نوع پوشاک نگارگر برای مصورسازی به متون تاریخی توجه داشته است.
شناسایی و اولویتبندی شهرهای مناسب برای ساخت خانههای انرژی صفر با استفاده از روشهای تصمیمگیری چندشاخصه (موردمطالعه: ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و تقاضای بیشتر در زمینه انرژی، گرم شدن کره زمین و معضلات زیست محیطی، جنگل زدایی، تخریب لایه ازون و بروز مشکلاتی همچون خشک سالی توجه محققان را به روش هایی جدید برای استفاده از انرژی های تجدید پذیر جلب کرده است. احداث ساختمان های انرژی صفر در شهرهای ایران می تواند گام بزرگی در پیشروی اقتصادی و کاهش مشکلات آلودگی کلان شهرها باشد. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی شهرهای مناسب ایران برای ساخت خانه های انرژی صفر است. بدین منظور از روش دلفی فازی و روش های تصمیم گیری چندشاخصه استفاده شده است. با مصاحبه با متخصصین در زمینه معماری، شهرسازی، مدیریت انرژی و آشنا به احداث ساختمان های انرژی صفر و با در نظرگرفتن نتایج حاصل از تحقیقات پیشین و همچنین مشخصات شهرهای مختلف، شهرهایی که برای احداث خانه های انرژی صفر مناسب هستند انتخاب شدند. سپس با استفاده از روش دلفی فازی، شاخص های لازم برای اولویت بندی شهرهای منتخب مشخص شده و وزن آن ها تعیین گردید. پس ازآن با استفاده از روش های مختلف تصمیم گیری چندشاخصه، شهرها اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد شهرهای یاسوج، شیراز و تبریز و اراک شهرهای مناسبی برای ساخت خانه های انرژی صفر در ایران هستند.
تحلیلی در مورد گرافیک محیطی و لزوم پیاده سازی صحیح آن منطبق با فرهنگ ملی و تاثیرات مثبت آن در رابطه با جامعه ای شاداب و امیدوار
منبع:
جستارنامه فرهنگ و هنر اسلامی دوره اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
86 - 104
حوزههای تخصصی:
این گفتار پژوهشی است در باب گرافیک محیطی و مبلمان شهری و در آن سعی شده با توجه به مطالعات و تجربیات پیشینیان در چند حوزه خاص از گرافیک محیطی تحلیل صورت گیرد. نویسنده در ابتدا به تعریف و پیدایش گرافیک محیطی پرداخته و همراه با آن خواننده را متوجه اهمیت و کاربرد آن در دنیای امروز می کند. در ادامه با بررسی ریشه های تاریخی و شکل گرفتنِ تمدن ها و فرهنگ های مختلف به پیدایش جایگاه گرافیک محیطی در سطح جامعه می پردازد. با روشن شدن این موضوع جهت واکاویِ روشن تر به سلسله مراتب نیازهای انسانی پرداخته شده تا ارتباط محیط با انسان بیش ازپیش آشکار گردد. همچنین رابطه فرهنگ بومی با آیین هر مرز و بوم به بحث گذاشته شده و چگونه شکل گیری بافت فرهنگی- آیینی را ترسیم می کند. در انتها و بر اساس داده های استخراج شده، نویسنده پیرو دو هدف اصلی این تحلیل (ارتباط گرافیک محیطی با فرهنگ ملی- آیینی و پیوستگی آن با جامعه ای شاداب و امیدوار) بر لزوم پیاده سازی گرافیک محیطی منطبق با فرهنگ و آیین تاکید می کند. وی با مطرح نمودن چند نمونه که تا حدی در این حوزه مورد قبول محسوب می شوند به سوی تاثیراتِ فرهنگی و فرهنگ سازی رفته و به اثرگذاریِ مثبت آن عوامل بر جامعه ای شاداب و امیدوار می پردازد.
تاریخ های موازی مطالعه تطبیقی تجربه هنر مدرن در آثار کوبیستی جلیل ضیاءپور (ایران)، شاکر علی (پاکستان)، جواد سلیم (عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، مطالعه تطبیقی هنر مدرن در کشورهای پیرامونی، همچون ایران، عراق و پاکستان است تا ابعاد تجربه مدرنیته در هنر مدرن روشن تر شود. لذا پرسش های محوری مقاله این است که هنرمندان پیشرو در این کشورها در جست وجوی فهم مدرنیته در هنر، چه راهی برای انطباق تجربه های هنر مدرن با هنر سرزمین خود در پیش گرفتند؟ مدرنیته بومی در هنر کشورهای پیرامونی چگونه تجربه شد؟ روش این پژوهش، جامعه شناسی تاریخی- تطبیقی است که بر مبنای آن، به مطالعه تجربه هنر مدرن در آثار جلیل ضیاءپور در ایران، شاکر علی در پاکستان و جواد سلیم در عراق پرداخته شد. نتایج نشان دادند که مطالعه شباهت های ساختاری تجربه این هنرمندان در سه سطح قابل انطباق است؛ 1. بستر و زمینه اجتماعی دوران؛ به ویژه در میانه قرن بیستم که گفتمان ملی گرایی بر شکل گیری فرهنگ ملی مؤثر بود و دولت ها به دنبال ساخت جریانی از هنر ملی و تاریخ گرا، اما پیشرو و مدرن بودند، 2. الگوهای هنری دوران؛ به طور مشخص آکادمی های هنری پاریس و لندن که شیوه های آموزش و مکاتب هنری را به هنرجویان بین المللی انتقال دادند، 3. ویژگی سبک کوبیسم که امکان پیوند میان هنر مدرن و هنر بومی و ملی را در آثار این هنرمندان پیشرو فراهم کرد. هنرمندان کشورهای پیرامونی در جست وجوی شیوه هنری بودند که هم معرف زبان جهانی هنر باشد و هم قابلیت ساخت یک مکتب ملی را داشته باشد. کوبیسم، پاسخی به این مسئله بود و به مثابه سبکی پیشرو در شکل دادن مکتب ملی هنر کشورهای پیرامونی، نقش مهمی داشت. هر سه هنرمند در تلاش بودند با در پیش گرفتن سبک کوبیسم، هنری ملی و سرزمینی خلق کنند؛ هر سه تلاش کردند به میراث تاریخی بازگردند و آن را با ترکیب بندی های هنر مدرن همسو کنند. تلاش آنها آغاز راهی بود که در نسل های بعد ادامه یافت. تجربه های هنری مشابه در این کشورها را می توان تاریخ موازی هنر نامید.
مطالعۀ تحلیلی نقوش تزیینی منبر مسجد مجموعۀ «سلطان محمود شاه بُندرآباد» یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۹
30 - 45
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مجموعه «سلطان محمودشاه بُندرآباد» یزد بنایی تاریخی است که در قرن هفتم ه.ق، توسط عارف دینی آن، شیخ تقی الدین دادا محمّد، در روستای بُندرآباد، پایه گذاری شده است. این مجموعه شامل مسجد، خانقاه، بقعه، آب انبار، برج های حفاظتی و بناهای جانبی دیگر است که درطی چندین سال شکل گرفته و بخش های مختلف آن دارای تزیینات متنوعی هستند. برای مثال، می توان به منبر مسجد جامع این بنا اشاره کرد که دارای نقوش تزیینی بسیار است. بنابراین، اهمیت این بنا به لحاظ تاریخی و نیز نقوش تزیینی به کار رفته در منبر مسجد جامع آن، ضرورت انجام پژوهش حاضر را ایجاب کرده است و درطی آن به پرسش های زیر پاسخ داده می شود: که منبر مسجد جامع مجموعه سلطان محمودشاه بُندرآباد یزد دارای چه نوع نقوش تزیینی است؟ و این نقوش دارای چه معانی و مفاهیمی هستند؟ هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی نقوش تزیینی منبر مسجد جامع مجموعه سلطان محمودشاه بُندرآباد یزد و نیز شناخت معانی و مفاهیم پنهان آن هاست. روش پژوهش: پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی، منبر مسجد جامع سلطان محمودشاه بُندرآباد یزد را مورد مطالعه قرار داده و اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی را به صورت کیفی تجزیه و تحلیل کرده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که منبر مسجد جامع این بنای تاریخی با نقوش تزیینی گیاهی، هندسی، خطی و کتیبه ها تزیین شده است. نقوش گیاهی آن شامل ختایی و اسلیمی و نقوش خطی آن شامل خطوط ثلث و کوفی بنایی است و متون کتیبه ها نیز بیان کننده اصل توحید و نبوت، جاری شدن کلام خدا از جایگاه پیامبر اسلام (ص) و اعتقاد شیعیان دوازده امامی است. همچنین نقوش هندسی آن شامل ستارگان پنج پر و شمسه ده پر است که گره هشتِ دوازدهِ پیلی را تشکیل می دهد.
بررسی مقام عشق و هنر از منظر عرفانی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
598 - 610
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد شخصیتی مهم امام خمینی (ره) اندیشه عرفانی او است که یقیناً در رهبری آن حضرت تأثیر شایانی داشته است. ایشان عشق و محبت الهی را مثل سایر حکما و فلاسفه کاملاً شرعی و مبنای آن را قرآن و حدیث و ائمه می داند. به همین علت هم در آثار منثور و هم در آثار منظوم و عرفانی خود از اصطلاحات مجازی عرفا بهره بسیار برده است. هنر نیز از مضامینی از که در اندیشه امام خمینی(ره) به آن اشاره شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری به صورت کتابخانه ای بوده است. یافته های پژوهش حاکی از این است امام خمینی (ره) علاوه بر اینکه در آثار خود از محبت و عشق الهی سخن گفته است اهل علم را از قضاوت ناصحیح درباره ی عشق و محبت الهی نهی می نماید و در نهایت امام مسئله عشق را نه تنها مشروع بلکه فطری دانسته است، می فرماید: فطرت اصلی انسان عبارت است از عشق به کمال مطلق. از سوی دیگر، هنر در منظر امام، وجهه ای اخلاقی و متعالی دارد. این حالت در هنر کشور ما پررنگ تر به نظر می رسد. امام خمینی هنر را ابزاری برای رسیدن به هدف والا و بالا که همان کمال انسانیت است، عنوان می کنند. از نگاه ایشان، هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است. هنر در عرفان اسلامى ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است. در گفتمان امام خمینی (ره)، عرفان و هنر از یکدیگر جدا نیست و با هدفی مشترک در عرصه جامعه معنا پیدا می کند.اهداف پژوهش:بررسی مقام عشق از منظر عرفانی امام خمینی (ره).بررسی جایگاه هنر در اندیشه امام خمینی(ره).سؤالات پژوهش:مقام عشق از منظر عرفانی امام خمینی (ره) چگونه است؟دیدگاه امام خمینی(ره) درباره هنر چگونه است؟
نقش نماهای دوپوسته در ارتقاء حریم دیداری در مجتمع های مسکونی تهران (با تحلیلی بر عناصر مشربیه در معماری گذشته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : یکی از مهم ترین مسائل مورد توجه د ر طراحی مسکن، ایجاد حریم و محرمیت است. نما د ر معماری به عنوان پوسته بیرونی و مؤلفه اصلی پوشش بنا، نقش مؤثری د ر ایجاد محرمیت، حریم د ید اری و جلوگیری از اشراف و د ید به د اخل خانه د اشته است. مهم ترین مسئله د ر نماهای مجتمع های مسکونی معاصر، طراحی نامناسب جد اره های نورگیری با امکان حفظ حریم د ید اری اهل خانه بود ه است.
هد ف پژوهش : این پژوهش با بررسی مشربیه به عنوان یک راهکار بومی د ر حوزه کشورهای خاورمیانه، به معرفی پیشینه تاریخی این عنصر کالبد ی- فضایی و بررسی نقش آن د ر ایجاد حریم د ید اری د ر خانه های این منطقه می پرد ازد و با استخراج شاخصه های طراحی مشربیه به عنوان یک جد اره د وپوسته و راهکارهای آن د ر ایجاد حریم د ید اری، این شاخصه ها را د ر مجتمع های مسکونی معاصر تهران بررسی و نحوه بهره برد اری و معاصرسازی این تکنولوژی بومی د ر نماهای این بناها را مورد تحلیل قرار می د هد .
روش پژوهش : این تحقیق از نوع کیفی و روش آن، توصیفی-تحلیلی است. روش گرد آوری اطلاعات این جستار به صورت مید انی و اسناد ی (کتابخانه ای) است. د ر این پژوهش با تمرکز بر مجتمع های مسکونی تهران به عنوان نمونه های مورد مطالعه، 15 نمونه از خانه ها با جد اره های د وپوسته د ر نمای اصلی انتخاب شد ه است. د ر اد امه تلاش شد مؤلفه های تأثیر گذار د ر طراحی جد اره های د وپوسته که نقش مؤثری د ر ایجاد حریم د ید اری د اشته است د ر این مصاد یق مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد .
نتیجه گیری : نماهای د وپوسته عموماً با هد ف ایجاد آسایش حرارتی استفاد ه می شود . مجتمع های مسکونی معاصر از این قابلیت نماهای د و پوسته، به علاوه امکان های زیبایی شناسی، کارکرد ی و همچنین محرمیت و ایجاد حریم د ید اری برای ساکنین بهره برد ه اند . شکل و فرم، مکان استقرار، نوع بازشد گی، مصالح و فناوری اجرای نماهای د وپوسته نقش مؤثری د ر عملکرد و رفتار آن ها د اشته است. بررسی ها نشان می د هد استفاد ه از مصالح بومی مانند چوب و آجر با قابلیت انعطاف پذیری و امکان کنترل بازشد گی توسط استفاد ه کنند گان می تواند نقش مؤثری د ر پاسخ های عملکرد ی متفاوت و ارتقاء حریم د ید اری نماهای د وپوسته د ر این خانه ها ایفا کند .
نقش برنامه ها و اقدامات عمرانی حاجی عبدالغفار نجم الملک در نوسازی راه خرم آباد-دزفول در دهه 1260 شمسی (مسیر کیالان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود تبیین شخصیت علمی و تجربیات نجم الملک در علوم مختلف، اقدامات عملی او در حیطه راه و ساختمان چندان مورد توجه نبوده است؛ حال آن که یکی از مهمترین اقدامات عمرانی او در خلال دو سفر به خوزستان و نوسازی راه خرم آباد-دزفول شکل گرفت که بخش مهمی از اسناد آن در دسترس است. همچنین ناشناخته بودن این مسیر مهم تاریخی در پژوهش های انجام شده، مغفول ماندن نقش او در این راستا را مضاعف نموده و موجب شده است برخی از پژوهشگران بسیاری از آثار مهم این سفرها را به دیگر دوره های تاریخی منسوب کنند. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چه اقداماتی در راستای افزایش کیفیت راه خرم آباد-دزفول، اعم از بهبود سطح راه و ایجاد ابنیه و استحکامات لازم، توسط نجم الملک به عمل آمد و مجموع این اقدامات چه تأثیری در کیفیت و تردد در این مسیر برجای نهاد؟هدف پژوهش: این پژوهش تلاش کرده برنامه ها و اقدامات عمرانی نجم الملک در راستای نوسازی راه خرم آباد-دزفول را بررسی و پیامدهای آن را تشریح نماید.روش پژوهش: این پژوهش در دسته روش های مبتنی بر سامانه جستجوی کیفی و با راهبرد تفسیری-تاریخی انجام شده است. ابزار پژوهش استفاده از اسناد و نقشه های تاریخی موجود در سفرنامه ها، کتب، مقالات، گزارش ها و بایگانی هایی است که بعضاً در این پژوهش برای اولین بار منتشر خواهند شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد برنامه های نجم الملک و اجرای آن ها باعث بهبود چشمگیر کیفیت بستر راه به ویژه در نقاط بحرانی آن گشت و از سوی دیگر او با طراحی کاروانسراهای جدید مبتنی بر نیازهای فضایی نوین، نقش برجسته ای در تغییر گونه این ساختمان ها در منطقه ایفا کرد که از آنچه تا پیش از آن به ویژه در دوره صفویه وجود داشت، کاملاً متمایز است. این اقدامات شرایط عبور مناسب و امن از این مسیر را فراهم آورد که در اثر اغتشاشات سال های پایانی دوره قاجار از دست رفت.
تعیین مشخصات مکانیکی بناهای تاریخی با استفاده از انجام آزمایش های نمیه مخرب( مطالعه موردی خانه های تاریخی نفیسی، سرخه ای و کلانتر شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالانه تعداد زیادی از آثار تاریخی در اثر رخداد های لرزه ای تخریب می شوند، به منظور حفاظت از این آثار، ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای آنها امری ضروری بنظر میرسد . شناخت مشخصات مکانیکی مصالح بکار رفته در بنا یکی از مهمترین مراحل ارزیابی لرزه ای است، که از طریق آزمایش های مخرب و نیمه مخرب تعیین می شود. با توجه به اینکه انجام تست های مخرب بر روی بناهای تاریخی نوعی آسیب تلقی می شود بر این اساس پژوهشگران ایتالیایی یک روش کیفی با عنوان شاخص کیفیت بنایی( MQI ) جهت تخمین مشخصات مکانیکی مصالح بنایی پیشنهاد داده اند. در این مقاله پژوهشی کاربرد روش مذکور جهت تخمین مقاومت فشاری و مدول الاستیسیته مصالح بنایی در خانه تاریخی نفیسی شهر تبریز مورد استفاده قرار گرفته و اعتبار سنجی نتایج حاصل از آن با نتایج تست دابل جک مسطح مقایسه شده است. بر اساس مقایسه نتایج بدست آمده، حداقل و حداکثر مقاومت فشاری حاصل از روش MQI بین بازه 89/3 و 29/2 مگاپاسگال بوده در حالیکه مقاومت فشاری حاصل از جک مسطح بین بازه 13/1 – 81/0 مگاپاسگال بدست آمده است،که اختلاف زیادی را نشان میدهد. همچنین حداقل و حداکثر مقادیر مدول الاستیسیته محاسبه شده از روش شاخص کیفیت بنایی( MQI ) در بازه بین 5/1628 – 26/1137 مگاپاسگال قرار دارد که در مقایسه با نتایج تست دابل جک مسطح که بین بازه 27/1382 – 06/1182 مگاپاسگال بوده است، همخوانی نزدیکی را نشان میدهد. با توجه به مغایرت نتایج حاصل از مقاومت فشاری لازم است، مطالعات بیشتری در خصوص استفاده از روش شاخص کیفیت بنایی بر روی بناهای بومی صورت گیرد. بنظر میرسد در صورت انجام مطالعات بیشتر بتوان روش شاخص کیفیت بنایی را مناسب با بناهای تاریخی بومی تنظیم کرد و به عنوان روشی سریع و ایمن جهت تخمیین مشخصات مکانیکی مصالح بنایی بکار برد.
بررسی تطبیقی هنر مدرن و اصیل ایرانی از نظرگاه الگ گرابر و جلیل ضیاءپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از پژوهش ها درباره هنر معاصر ایران، از اساس، هنرمندان نوگرای ایرانی را فاقد درک درست از هنر مدرن و برخی دیگر آن ها را مقلّد معرفی کرده اند. بعضی دیگر نیز هنر مدرن ایران را وارداتی، سطحی، ظاهری و عده ای دیگر نیز ورود آن را یک ضرورت به شمار آورده و برخی دیگر هم تلفیق اسلوب های مدرن و سنتی را غیرممکن دانسته اند. در این میان، پژوهش الگ گرابر نشان می دهد که هنر اواخر دوران قاجار، هنری مدرن و دارای اصالت است. ازطرف دیگر، جلیل ضیاءپور، نیز، ساز و کار نقاشی اصیل و مدرن در ایران را در بیانیه مکتب کامل تعریف نموده است. هدف پژوهش حاضر، حصول رهیافت های نظری نوین از طریق مقایسه این دو تفکر در زمینه هنر مدرن ایران است. پرسش این است که ضیاءپور و گرابر، چه چیزی را در جهت نوشدن هنر ایرانی، اصیل و مهم تلقّی می کنند؟ و این دو نظریه چه شباهت ها و تفاوت هایی دارند؟ این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی، با تکیه بر آرای الگ گرابر چهار مؤلفه را استخراج نموده و با آرای ضیاءپور مورد مقایسه قرار داده است. نتایج حاصله نشان داد که نفی مِدیوم ها در مِدیوم اصلی و همچنین نفی بازنمایی برخلاف نظر گرابر، در نظر ضیاءپور شروط مهمی برای اصیل و مدرن بودن نقاشی محسوب می شوند. ضیاءپور به تأملات دقیق در کارکرد عوامل ترکیب بندی با تکیه بر زبان اختصاصی هنر معتقد است، اما گرابر شیوه انتزاع در هنر اصیل و مدرن را غریزی و فقدان این تأملات می داند. تنها مورد مشترک در این دو منظر، گسست از سنت، پذیرش مدرنیته و گشودن راه های جدید است.
بررسی نقش ها و بن مایه های ایرانی شکار بر روی مقابر چینی و سغدی در عصر باستان و ارتباط آن با مفهوم «بهشت شی وانگ مو»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
49 - 57
حوزههای تخصصی:
از جمله پرکاربردترین بنمایه های هنری ایرانیان باستان در چین، نقوش شکار بر روی دیواره ها یا ظروف مقابر سلطنتی چینی و سغدی است. در مقابر چینی همچنین دیوارنگاره هایی حاوی نمادهای الهۀ شی وانگ مو یا بهشت جاودان قرار دارند که بین آنها و نقوش شکار بر روی دیواره ها در همان مقابر ارتباط مستقیمی وجود دارد. اگرچه به آثار ایرانیان در چین پرداخته شده اما پاسخی به دلیل استفاده از بنمایه های شکار به سبک پارتی یا ساسانی در کنار الهۀ شی وانگ مو در مقابر چینی داده نشده است. ازاین رو، مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا چرایی حضور پررنگ مفاهیم شکار به سبک ایرانیان باستان در مقابر چینی را توضیح دهد و سپس به دلیل استفاده از همان بنمایه ها در مقابر سغدیان در چین بپردازد. بر طبق نظریۀ جادوی شکار، به نظر می رسد کاربرد نقش های شی وانگ مو و شکار در مقبره ها، شیوه ای جادویی برای رسیدن متوفی به بهشت بوده باشد. تصاویر پیروزی متوفی بر حیوانات شیطانی در واقع جادویی بوده که غلبه بر موجودات شرور و رسیدن به بهشت را تضمین می کرد. این سنت ابتدا در مقابر چینی دیده شد و سپس به تدریج، سغدیان نیز از آنها الگو گرفتند و از نقوش شکار و بنمایه های ایرانی برای ترسیم زندگی پس از مرگ متوفی بهره بردند.
آگاهی تاریخی از هنر در مکتوبات اعتمادالسلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
39 - 46
حوزههای تخصصی:
دوران قاجار بالاخص عصر ناصری، سرآغاز شکل گیری تاریخ نگاری نوین ایران و مقارن با پیدایش مفهوم هنرهای زیبا در غرب است. محمدحسن اعتمادالسلطنه از مورخان برجسته ی این ایام بوده که به واسطه ی برخورداری از رویکردی نوین در تاریخ نگاری و علاقمندی به تحقیق و تفحص در آثار تاریخی و ابنیه، تالیفاتش در زمینه ی تاریخ هنرهای ایران حائز اهمیت هستند. در پژوهش حاضر، با راهبردی کیفی در چهارچوب مطالعات تاریخی و به شیوه ی تفسیری-تاریخی به بررسی مکتوبات او شامل تاریخ منتظم ناصری ، المآثر و الآثار ، مرآه البلدان و روزنامه ی خاطرات اعتمادالسلطنه پرداخته ایم. سوال اصلی پژوهش این است که آگاهی تاریخی از هنر در مکتوبات اعتمادالسلطنه چگونه است؟ و مصادیق این آگاهی کدامند؟ مرور آثار مذکور حاکی از وجود اطلاعاتی قابل تامل در رابطه با تاریخ هنر ایران اعم از بناها، آثار باستانی و هنری است که می تواند نویدبخش پیدایش روندی تازه در تاریخ نگاری هنر ایران در امتداد تحولات تاریخ هنر غرب و خصوصا فرانسه ی آن دوران باشد. آگاهی تاریخی اعتمادالسلطنه در مقام خاستگاه ظهور این اطلاعات، ذیل عناوین آشنایی با مطالعات غربی در باب تاریخ هنر، و شیوه های تاریخ نگاری هنر نزد او دسته بندی شده است. شیوه های تاریخ نگاری اعتمادالسلطنه نیز در توجه به هنرمندان، سکه شناسی و باستان شناسی، و اشاره به متون مرتبط با هنرها تجلی یافته اند.
تحلیل دیوارنگاره های مذهبی دوره قاجار با رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر (با تأکید بر بقاع متبرکه گیلان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
113 - 123
حوزههای تخصصی:
هنر دیوارنگاری مذهبی با موضوعات مربوط به وقایع عاشورا و روایات زندگی پیامبران و امامان شیعه، بخشی از آثار هنرهای تجسمی دوره قاجار را شامل شده که فضای اماکن متبرکه همچون بقاع، تکایا و حسینیه ها را به خود مزیّن کرده است. این هنر، نمایانگر ویژگی های فرهنگ عامّه مانند اعتقادات دینی، ارزش ها، علایق و جنبه های اجتماعی در دوره قاجار است. با توجه به تحولات فرهنگی ایران در دوره مذکور و پیدایش بسترهای جدید برای ارائه آثار نقاشی، ضروروت دارد تأثیر این تحولات بر نقاشان قاجار مورد بررسی قرار بگیرد. هدف تحقیق، ارزیابی تأثیر افق معنایی و امتزاج افق ها برآثار هنرمندان قاجار با تأکید بر دو منطقه گیلان و شهر اصفهان است. سؤال های مورد بررسی عبارتند از: ۱- امتزاج افق ها در آثار هنرمندان گیلان و اصفهان چه تأثیراتی گذاشته است؟ ۲- وجوه اشتراک و افتراق آثار آنان چیست؟ روش تحقیق ، توصیفی-تحلیلی با رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر و داده های مورد نظر، به شیوه کتابخانه ای و میدانی تهیه شده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که هنرمند بقاع، با پیش داوری هایی که متعلق به افق معنایی روزگار اوست به مکالمه با سنّت گذشته پرداخته و تعاملی سازنده میان زمان حال و گذشته برقرار کرده است؛ به این مفهوم که تحت تأثیر افق معنایی گذشته، بافت، زمینه اجتماعی – فرهنگی خود، دست به خلق آثاری زده که نوعی تفسیر جدید از سنت است؛ در عین حال امتزاج افق ها در هنرمندان دو منطقه منتخب، تأثیر متفاوتی داشته و هنرمند لاهیجانی به دلیل بافت و زمینه محل سکونت خود، کمتر از هنرمند اصفهانی از جریان های روز نقاشی تأثیر پذیرفته و بیشتر به سنت ایرانی وفادار مانده است.
هنجارگریزی معنایی اصل بنیادین ارتباطات زیبایی شناسی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا با هنر معاصر بر اساس نظریه لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
616 - 635
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی یکی از روش های کاربردی در آشنایی زدایی شعر است. شاعران زیادی از این روش، برای انتقال معانی استفاده کرده اند. شاعر هنجارگریز با هدف رستاخیز ادبی در شعر، موجب ایجاد لذت هنری می شود. بررسی میزان هنجارگریزی در شعر شاعران معاصر، میزان توانمندی آن ها در برجسته سازی کلمات را به خوبی نشان می دهد. از آنجایی که یکی از مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ، زبان است. نوع به کارگیری زبان از مهم ترین ویژگی های شاعران محسوب می شود. در این پژوهش با مرور مفاهیم مربوط به اهمیت فرمالیست های روسی و تقسیم بندی لیچ به بررسی جلوه های مختلف هنجارگریزی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا و هنر معاصر پرداخته شده است. رسالت این پژوهش در به کارگیری یافته های علم زبان شناسی و معرفی دلایل علمی برای جذّابیّت و ماندگاری آثار مورد بررسی و شناخت بیشتر شاعران معاصر و التذاذ بهتر از شعر آنها و ایجاد زمینه لازم برای تحقیقات و پژوهش های بیش تر در این حوزه، برای محقّقین و دانشجویان علاقه مند، اهمیّت پژوهش حاضر را دو چندان کرده است. این پژوهش ، بر آن است که به سوال های مطرح شده پاسخ دهد. با ژرف نگری در مبانی نظری، ویژگی های هنجارگریزی معنایی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا بررسی شده است و پس از مطالعه مبانی نظری و منطبق کردن آن ها با شعرهای معیری و اوستا، نتیجه ی مطرح شده به روش کتابخانه ای به شیوه ی تحلیلی- توصیفی بیان شده است. اهداف پژوهش: بررسی هنجارگریزی معنایی براساس نظریه لیچ در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا. بررسی هنجارگریزی در هنر معاصرِ ایران. سؤالات پژوهش: آیا رهی معیری و مهرداد اوستا از هنجارگریزی معنایی، بهره برده اند؟ کدام یک از مفاهیم هنجارگریزی معنایی (جسم پنداری، سیال پنداری، جانورپنداری، گیاه پنداری و انسان پنداری) در اشعار رهی معیری و اوستا بسامد بیشترین و کمترین بسامد را دارد؟
تحلیل جامعه شناختی نمایشنامه «سرگذشت یک روزنامه نگار» در پیوند با انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۷
43 - 50
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختیِ آثار ادبی و هنری آنها را نه حاصل دریافت های یک شخص بلکه فراورده رسیدن یک گروه یا طبقه بزرگ اجتماعی به بیشینه آگاهی ممکن و کلیت یکپارچه می داند. نمایشنامه «سرگذشت یک روزنامه نگار» در روزگار انقلاب مشروطه نوشته و اجرا شده و از تئاترهای موفق آن زمان بوده است. از این رو می توان پی برد که این نمایشنامه در نسبت با اجتماع و زمانه خود پدید آمده و به دنبال دادن یک پاسخ معنادار به وضعیت روزگار خود است. مسئله این پژوهش آن است که این اثر پرمخاطب چگونه به شرایط اجتماعی روزگار خود پاسخ داده و جهان بینی مخصوص خود را در واکنش به نظام طبقاتی دوران خود مطرح می سازد. این پژوهش به دنبال خوانش جامعه شناختی این نمایشنامه و تحلیل پاسخ های معنادار آن به زمان خود، یعنی انقلاب مشروطه بر پایه نظریات لوسین گلدمن است. برای رسیدن به این پاسخ ها از روش تحلیلی-توصیفی استفاده و کوشش شده است که با منابع کتابخانه ای و بهره گیری از نظریات ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن جنبه های مختلف این نمایشنامه پژوهش شود. با بررسی اجزای مختلف نمایشنامه در دو لایه توصیف و تشریح روشن شد که این نمایشنامه کلیت یکپارچه ای را که افراد طبقه روشنفکر یا طبقه متوسط جدید به آن دست یافته اند روایت می کند. شخصیت های نمایش خود نمایندگان طبقه مذکورند و در ساختارهای آگاهی خود به روزنامه می رسند و در این متن ساختار روزنامه کاویده می شود. در این بررسی روزنامه در کنار برخی از مفاهیم اصلی انقلاب مشروطه مانند آزادی قلم، مدافعه ظلم یا نهی از منکر قرار می گیرد. سپس کاستی های روزنامه و نقدهای آن هم به میان می آید اما سرانجام شخصیت های نمایشنامه در جهان نگری خود به رغم کاستی های روزنامه، به ویژه در جامعه ایران، نیکی های آن را بیشتر دانسته و روزنامه راه اندازی کرده و آن را توصیه می کنند.
تحلیل شخصیت در افسانه های من منداس و بوسلامه با رویکرد استفاده در انیمیشن بر اساس آرای لاکان
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
37 - 48
حوزههای تخصصی:
افسانه ها نمونه های مناسبی برای شناخت فرهنگ و ارزش های فرهنگی هر جامعه هستند. این مطالعه بنا دارد براساس داده هایی که ازطریق تحقیق میدانی گردآوری شده، دو نمونه از افسانه های روستاهای هرمزگان را با نگاهی به قابلیت های ساخت انیمیشنیِ این افسانه ها بررسی کند. این دو افسانه «من منداس» و«بوسلامه» هستند. ویژگی غالب این دو مورد، یکی خیال پردازانه بودن آن ها و دیگری مونث بودن شخصیت اصلی هر دو افسانه است. روابط روانکاوی با فرهنگ عامه از یک سو و دیدگاه لاکان در خصوص گفتمان ها و سوژه ی زن از دیگر سو، میدان مشترک مناسبی برای تحلیل شخصیت زن در این دو افسانه فراهم کرده است. پژوهشگر در بخش داده های پژوهش، به تحقیق میدانی خود و برخی منابع موجود اتکا کرده و برای بخش نظری به اسناد کتابخانه ای استناد و مراجعه می کند. براین اساس تلاش می شود ضمن اشاره به ویژگی های مشترک افسانه و انیمیشن، چگونگی حضور گفتمان های چهارگانه ی لاکان یعنی ارباب، علم، هیستری و روانکاو را برای شناسایی نسبت های بیرونی و درون جهانی و روابط بین تیپ-شخصیت افسانه های من منداس و بوسلامه بررسی شود. پژوهش نشان داد از میان گفتمان های لاکان، گفتمان خاصی بر فضای کلی هر افسانه غالب است و شناخت هرچه بیشتر شخصیت های افسانه ها، کمک بسیاری برای اقتباس بهتر و تولید اثر انیمیشنی غنی تر می کند و این تحلیل ها می تواند دستمایه ای برای نویسندگان خلاق در حوزه ی انیمیشن کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان باشد. همچنین هنر انیمیشن به واسطه ی امکان هایش می تواند شکل بیانی و رسانه ی هنری مناسبی برای افسانه های مورد مطالعه باشد.
دوستی از دیدگاه فلسفه اخلاق ارسطویی در فیلم سینمایی همه می دانند اثر اصغر فرهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
71 - 80
حوزههای تخصصی:
مسأله ی این مقاله، ابتدا بررسی جایگاه دوستی و انواع آن درون نظام فلسفه ی اخلاق ارسطویی در بخش مبانی نظری و سپس، مطالعه ی فلسفه ی دوستی ارسطویی در فیلم همه می دانند ساخته ی اصغر فرهادی بر اساس مبانی نظری مذکور است. هدف این پژوهش آن است که بتواند فهم بهتری از یکی از مهم ترین بحث های ارسطو در فلسفه ی اخلاقش، یعنی دوستی به دست آورد و این فهم بهترِ فلسفی را با تکیه بر بررسی فیلم مهمی انجام دهد که یکی از موضوعات اصلی اش، دوستی است. بدین ترتیب از طریق یک خوانش فلسفی معتبر، فهم بهتری از فیلم نیز حاصل می شود. پرسش های این پژوهش بدین قرارند که اولاً در فیلم همه می دانند، انواع دوستی از منظر ارسطو چگونه ترسیم شده-اند؟ ثانیاً در فیلم همه می دانند چه نسبتی میان انواع دوستی و مفهوم سعادت از نظر ارسطو برقرار شده است؟ و ثالثاً در فیلم همه می دانند چه نسبتی میان انواع دوستی و مفهوم خیر خارجی از نظر ارسطو برقرار شده است؟ این پژوهش، پژوهشی کیفی است و با روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه ی منابع کتابخانه ای به دست آمده است. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که هرچند فیلم همه می دانند با دیدگاه ارسطو درباره ی دوستی در فلسفه ی اخلاقش قابل مطالعه است، در عین حال، کاملاً قابل انطباق با دیدگاه ارسطویی نیست و حتی نظر مستقل خود را درباره ی دوستی از منظر فلسفه ی اخلاقی دارد.
تبیین مدل نظری عملکرد هوش طراحی خودکار در فرآیند چیدمان فضاها با رویکرد سلسله مراتبی و تقسیمات منطقهای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۱
51-66
حوزههای تخصصی:
مسیریابی بهینه تخلیه اضطراری در بافت های مرکزی شهری (نمونه مورد مطالعه: منطقه 1 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
79 - 94
حوزههای تخصصی:
تخلیه اضطراری و شناسایی مسیرهای بهینه تخلیه یکی از ابعاد اساسی مدیریت بحران به شمار می آید که کشورهای مختلف بنا بر سطح توسعه و میزان آینده نگری خود به آن توجه می نمایند. با توجه به خلأ مطالعاتی و عدم توجه کافی سیستم مدیریت شهری کشور و ضعف مطالعاتی و پژوهشی در این زمینه، این مطالعه شناسایی مسیرهای بهینه تخلیه اضطراری در منطقه 1 شهرداری اصفهان به عنوان یکی از هسته های هویتی- تاریخی و مرکزیت تجاری - گردشگری شهر اصفهان را وجه همت خود قرار داده است (در قالب ایجاد شبکه پویا و قابل استفاده جهت انواع مختلف بحران های انسانی - طبیعی). در این راستا شش شاخص اصلی کیفیت بنا، تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، قدمت بنا، عرض مسیر و شیب مسیر بر اساس پیشینه علمی و در دسترس بودن داده های مورد نیاز احصا گردیدند. بعد از آن 32 خیابان بر مبنای عرض حداکثری و پوشش حداکثری منطقه انتخاب شد و وضعیت شاخص های مذکور برای این خیابان ها و محدوده واقع در شعاع 100 متری آنها مورد بررسی قرار گرفت. سپس شاخص های مورد اشاره در سیستم تحلیل شبکه ای و نرم افزار SuperDecision مورد وزن دهی قرار گرفتند و پس از ایجاد شبکه، شناسایی مسیر بهینه بر مبنای هرکدام از شاخص ها مورد آزمون قرار گرفت و شش مسیر منحصربه فرد بر اساس هرکدام از شاخص های پژوهش مورد شناسایی قرار گرفتند. در نهایت با روی هم اندازی لایه ها، مسیر تخلیه اضطراری نهایی به سمت منطقه امن ترسیم گردید.