مطالب مرتبط با کلیدواژه

تئاتر مشروطه


۱.

خوانشِ جامعه شناختیِ نمایشنامه «حکام جدید»، نوشته «مؤیدالممالکِ فکری ارشاد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئاتر مشروطه نقد جامعه شناختی نقدِ نمایش نقد هنری حکام جدید مؤیدالممالک فکری ارشاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۱۷۳
بیانِ مسئله: ارزیابی جامعه شناختی آثارِ ادبی و هنری، از طریق نیل به بیشینه آگاهیِ ممکن و جهان نگری گروهی، ساختارهای فکریِ طبقات اجتماعیِ جامعه ای را که هنرمند عضو آن است روشن می سازد. «حکام جدید» از آثاری است که در محیط پرتب وتابِ دوره مشروطه نگاشته شده و این متن نه تنها دربرگیرنده نوشته ها و اندیشه های نویسنده آن، بلکه بازتاب دهنده جهان نگریِ طبقه اجتماعیِ خاصی است. هدف پژوهش: این پژوهش بنا دارد با بررسی نمایشنامه «حکام جدید» به نوع جهان نگری در دوران مشروطه و در پیِ آن به نظام فکری و اجتماعی غالب در آن زمان راه ببرد، و از این طریق خودِ انقلاب را نیز ژرف تر از هرگونه بررسیِ صرفاً تاریخی بنگرد؛ این گونه می توان اندیشه های فراگیری را که در آن روزگار، دوره های پس از آن، و تا امروز سبب سازِ دگرگونی های تاریخ ساز و آفرینشِ آثار هنری برجسته شده اند، دریافت.روش پژوهش: این پژوهش در نگاه جامعه شناختی خود از روش کتابخانه ای بهره گرفته و متنِ نمایشنامه را در چارچوب نظریه های اساسیِ نقد جامعه شناختی، با نگاه به نوشته های «لوسین گلدمن» و در نظر گرفتنِ نظام های طبقاتی و اقتصادیِ دوره مشروطه، بازخوانی کرده است.نتیجه گیری: جهان نگری و شیوه معنادهی در دیدگاه طبقه روشنفکر ایرانْ دیدنِ نقایص و بیماری های بسیارِ ایران، و راه نجات، از نظر ایشان، اتحاد و آگاهیِ همگان است. با توصیف و دریافتِ ساختار نمایشنامه فوق، به ازای هر یک از طبقه ها نماینده ای یافته شد؛ در مبارزه این نماینده ها در بطن داستانی برساخته، هریک از گروه های رودررو کنش و واکنش های خود را انجام می دهند، اما سرانجام کفه ترازو به سود پشتیبانانِ قانون سنگین نمی شود و از این رو خطرِ پایان مشروطه و پایان طبقه روشن فکر هشدار داده می شود. در این اثر، مفاهیم، واژگان و سازه های معناییِ نوآیین مانند آزادی یا تئاتر از اندیشه ها و نوشته های روشنفکران قبلی وام گرفته شده، ولی هنوز در تاریخ اجتماعیِ ایران نهادینه نشده اند و در نمایی شکننده، همچون خودِ طبقه روشنفکر که رو به انزوا رفته، به زودی در آستانه نابودی قرار می گیرند. در پایان این پژوهش، دیگر پژوهشگرانِ ارزیابی آثار ادبی و هنری را به بازاندیشی در بنیان های فرهنگی و تاریخی ایرانِ معاصر فراخوانده ایم تا، در بررسی آثار هنری مختلف، ساختارهای اندیشه اجتماعیِ دوره های بعدی تا امروز آشکار شوند.
۲.

تحلیل جامعه شناختی نمایشنامه «داستانِ بیچاره زاده» از منظر نابودی طبقه متوسط نوین و انقلاب مشروطه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقد جامعه شناسانه میرزاده عشقی داستان بیچاره زاده تئاتر مشروطه لوسین گلدمن انقلاب مشروطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
براساس نظریه ساختگرایی تکوینی گلدمن آثار هنری پاسخ های معنادار به روزگار و زمانه خود هستند و حاصل برآمدن یک طبقه و رسیدن اعضای آن به کلیت یکپارچه و بیشینه آگاهی ممکن. نمایشنامه «داستان بیچاره زاده» در اواخر زمانه مشروطه نوشته شده و در آن ساختارهایی که طبقه روشنفکر به دنبال پدیدآوردن آنها بوده اند رو به ویرانی است. مشروطه از معنای خود تهی شده و مبارزان واقعیِ راهِ خود را طرد کرده است و دیگرانی با سابقه استبداد رنگ عوض کرده و خود را مشروطه خواه می خوانند. از این رو این نمایشنامه، متفاوت با نمایشنامه های اولیه روزگار مشروطه اندیشه، ساختار و لحن تازه ای از روزگار خود ارائه می دهد که با توصیف و تشریح جامعه شناسانه قابل بررسی است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و با استفاده از منابع کتابخانه ای کوشیده است تا خوانشی جامعه شناختی از نمایشنامه با نگاه به ساختارهای اجتماعی روزگار خودش ارائه دهد. با بررسی نمایشنامه در دولایه توصیف و تشریح مشخص می شود که این نمایشنامه یک ساختار رو به زوال را روایت می کند از این رو در پرده آغازین همانند نمایشنامه های پیشین شیوه کمدی و نقد اجتماعی دارد اما هرچه پیش می رود لحنی تلخ و اندوه بار می یابد و در پایان با سقوط دل گداز قهرمان به تراژدی می رسد. در ساختار تازه ای که این نوشته ارائه می دهد خود طبقه روشنفکر و ایده روشنفکری به طور جدی نقد می شود. زیرا مشروطه خواهان واقعی از میان رفته یا تغییر رویه داده اند و تمام ساختارهای عادلانه و نهادهای مردمی در ایران شکست خورده است. از این رو با پایان این نمایش هم مشروطه و هم طبقه روشنفکر ویران می شوند.
۳.

تحلیل جامعه شناختی نمایشنامه «سرگذشت یک روزنامه نگار» در پیوند با انقلاب مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقد جامعه شناسانه نمایشنامه تئاتر مشروطه لوسین گلدمن انقلاب مشروطه سرگذشت یک روزنامه نگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
نقد جامعه شناختیِ آثار ادبی و هنری آنها را نه حاصل دریافت های یک شخص بلکه فراورده رسیدن یک گروه یا طبقه بزرگ اجتماعی به بیشینه آگاهی ممکن و کلیت یکپارچه می داند. نمایشنامه «سرگذشت یک روزنامه نگار» در روزگار انقلاب مشروطه نوشته و اجرا شده و از تئاترهای موفق آن زمان بوده است. از این رو می توان پی برد که این نمایشنامه در نسبت با اجتماع و زمانه خود پدید آمده و به دنبال دادن یک پاسخ معنادار به وضعیت روزگار خود است. مسئله این پژوهش آن است که این اثر پرمخاطب چگونه به شرایط اجتماعی روزگار خود پاسخ داده و جهان بینی مخصوص خود را در واکنش به نظام طبقاتی دوران خود مطرح می سازد. این پژوهش به دنبال خوانش جامعه شناختی این نمایشنامه و تحلیل پاسخ های معنادار آن به زمان خود، یعنی انقلاب مشروطه بر پایه نظریات لوسین گلدمن است. برای رسیدن به این پاسخ ها از روش تحلیلی-توصیفی استفاده و کوشش شده است که با منابع کتابخانه ای و بهره گیری از نظریات ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن جنبه های مختلف این نمایشنامه پژوهش شود. با بررسی اجزای مختلف نمایشنامه در دو لایه توصیف و تشریح روشن شد که این نمایشنامه کلیت یکپارچه ای را که افراد طبقه روشنفکر یا طبقه متوسط جدید به آن دست یافته اند روایت می کند. شخصیت های نمایش خود نمایندگان طبقه مذکورند و در ساختارهای آگاهی خود به روزنامه می رسند و در این متن ساختار روزنامه کاویده می شود. در این بررسی روزنامه در کنار برخی از مفاهیم اصلی انقلاب مشروطه مانند آزادی قلم، مدافعه ظلم یا نهی از منکر قرار می گیرد. سپس کاستی های روزنامه و نقدهای آن هم به میان می آید اما سرانجام شخصیت های نمایشنامه در جهان نگری خود به رغم کاستی های روزنامه، به ویژه در جامعه ایران، نیکی های آن را بیشتر دانسته و روزنامه راه اندازی کرده و آن را توصیه می کنند.