فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۹ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۸
48 - 59
حوزههای تخصصی:
منظر و سرزمین مفاهیمی اند که به ارتباط جوامع انسانی با محیط اشاره دارند. علی رغم کاربرد گسترده در پژوهش های مختلف، در برخی از موارد این مفاهیم به شکلی غیر واضح به جای یکدیگر استفاده شده اند که همین امر سبب ایجاد ابهام در نسبت مفهومی و همچنین کاربرد صحیح آن ها در پژوهش های علمی شده است. با درنظرگرفتن این مسئله، این پژوهش درنظر دارد با مطالعه مفاهیم منظر و سرزمین به تبیین نسبت این دو مفهوم به منظور استفاده صحیح از آن ها در پژوهش های آتی بپردازد. برهمین مبنا، این پژوهش به این سؤال ها پاسخ می دهد که چه تفاسیری از مفاهیم منظر و سرزمین در میان پژوهش ها مختلف وجود دارد؟ و براساس این تفاسیر چه ارتباط مفهومی بین مفاهیم منظر و سرزمین قابل تصور است؟ این پژوهش از نوع کیفی است و روش جمع آوری داده در آن مبتنی بر روش کتابخانه ای و جست و جو در پایگاه های داده داخلی و خارجی است که براساس بهره گیری از روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد، سرزمین ذاتاً یک منظر است و می توان آن را گونه ای از منظر دانست و تحت عنوان «منظر سرزمینی» مفهوم پردازی کرد؛ با این حال، این گونه منظر بزرگ مقیاس خود برآمده از مجموعه ای از واحدهای منظرین (منظرهای خرد) است که ادراک آن ها در کنار هم کلیت سرزمین و هویت آن را تشخص می بخشد. علاوه بر این، «منظر سرزمینی» به مفهومی متفاوت از «سیمای سرزمین» یا «آمایش سرزمین» اشاره دارد و بر خلاف آن ها با رویکردی کل نگر، ابعاد عینی-ذهنی سرزمین را مدنظر قرار می دهد و بر این موضوع تأکید دارد که سرزمین یک واحد تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، قومی و فرهنگی، اکولوژیک و ... است که مجموعه ای از صفات اساسی هویت دهنده وحدت بخش را در یک پهنه جغرافیایی سبب می شود.
ارائه الگوی روش شناسانه مطالعات علوم رفتاری در شهر؛ فرا روش مطالعات داخلی 1390 تا 1402(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه علوم رفتاری، فقدان الگوی روش شناسی، شامل شیوه گردآوری و تحلیل، روش، رویکرد، راهبرد، هدف و پارادایم پژوهش، منجر به تعدد رهیافت های پژوهش شده است و همین امر سبب بروز ناهماهنگی میان اجزای مختلف پژوهش و عدم تحقق اهداف بوده است. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به چارچوب روشی مناسبی جهت افزایش کارایی پژوهش ها در این حوزه است. این مطالعه به صورت نظام مند با رویکرد فرا روش در دوره سال های (1402-1390)، به بررسی ملاحظات روش شناسی در حوزه علوم رفتاری پرداخته است. در این بررسی70 مقاله مرتبط از پایگاه های علمی داخلی استخراج و پس از حذف مقالات نامرتبط، 30 مقاله تحلیل شد. بررسی ها نشان داد، مطالعات فوق غالباً از نظر ساختاری تناسبی نداشته و از نظر محتوایی تنها به بررسی یک یا دو مورد از رفتارها پرداخته است. مطالعات اغلب از نوع کاربردی بوده و به پژوهش های توسعه ای و بنیادی کمتر توجه شده است. در این پژوهش، الگویی مبتنی بر چارچوب و نوع سوال پژوهش معرفی شده است. این الگو با توجه به هدف و نوع سوال تحقیق، مسیر پژوهش را از نظر روش انجام آن، روشن می کند.
جایگاه مگامال ها ی تهران در نظامِ مصرف، بازکاوی در مفهوم وانموده و وانمودِ بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
35 - 48
حوزههای تخصصی:
نظام مصرف از طریق ایجاد و به کار گرفتن نظمی از وانموده ها، ابرواقعیت مصرف را در جامعه مصرفی شکل می دهد. مگامال ها از مهمترین ابزارهای تحقق این هدف در نظام مصرف هستند. مسئله پژوهش حاضر، تحلیل جایگاه مگامال های تهران، بر اساس مفهوم وانموده و وانمود در اندیشه های بودریار و بررسی کارکرد آن ها در رابطه با مصرف کنندگان تهرانی است. هدف از این پژوهش، یافتن سازوکار تأثیر مگامال ها، بر افزایش میل مصرف، نزد شهروندان تهرانی است. این پژوهش از نوع تحلیل کمی- کیفی است. داده ها با ارائه پرسشنامه به جامعه آماری این پژوهش که به صورت نمونه گیری تصادفی از بین مردم تهران انتخاب شده اند، جمع آوری و تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که مگامال ها در قالب دو حوزه فضایی و کارکردی، با به کار گرفتن ویژگی های گوناگون متناظر با مفاهیم وانموده بودریار، واقعیت نیاز انسان را دگرگون کرده و با تغییر نگرش مخاطبین و تحریک میل مصرف، آنان را در راستای اهداف نظام مصرف هدایت می کنند.
نقش رون اصفهانی در روشنایی طبیعی فضاهای مجاور حیاط مرکزی: خانه های تاریخی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در طراحی بناها، جهت گیری مناسب آن ها نسبت به جهت قرارگیری خورشید و استفاده مطلوب از نور طبیعی است. در تحقیقات انجام شده دررابطه با بناهای ساخته شده در ایران به سه رون (جهت) اشاره شده که جهت گیری بناهای شهر، نسبت به نور خورشید، جهت باد و به طورکلی استفاده مناسب از شرایط بهینه از ویژگی های اقلیمی را مدنظر قرار داده است. سؤال اصلی تحقیق آن است که جهت قرارگیری خانه ها چه برمبنای رون و چه برمبنای زاویه قرارگیری آن ها در روشنایی نماها و به تبع آن فضاها چه نقشی داشته است؟ هدف از این تحقیق است که نقش جهت قرار گیری خانه ها در روشنایی فضاها را موردمطالعه قرار دهد. روش به کاربرده شده در این پژوهش روش تحقیق به صورت کیفی و برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی بهره برده شده و تحلیل داده ها بر اساس روش توصیفی و تفسیری انجام شده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که کشیدگی خانه در محور شمالی- جنوبی در زمستان به صورت محدود برمبنای رون اصفهان بهتر از بقیه زاویه های قرارگیری دیگر برای روشنایی تهرانی (زمستان نشین) عمل می کند. اما درمجموع و در هیچ کدام از جهت ها تأثیر چشمگیری در روشنایی نماها نداشته اند. اما زاویه های قرارگیری متنوع در خانه های تاریخی که بر اساس رون اصفهان ساخته نشده اند، وابسته به شرایط اقلیمی نبوده و بیشتر بر اساس شکل زمین و کشیدگی محوری آن ایجادشده است.
طراحی و ترسیم خودکار پلان های معماری با ترکیب الگوریتم های تکاملی، یادگیری ماشین و مبتنی بر نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکنون ایجاد ادراک در نرم افزارهای رایانه ای از مهم ترین چالش های معماری دیجیتال است. چرا که نرم افزارهای رایانه ای از مهم ترین ادوات معماران و یا طراحان به شمار رفته و به صورت گسترده در زمینه طراحی پروژه ها، به کار گرفته می شوند. در طراحی به کمک نرم افزارهای دیجیتالی، رسیدن به طرح و چیدمان بهینه یکی از مراحل مهم و تأثیرگذار به شمار می رود. اما نرم افزارهای رایانه ای هیچ شهود ذاتی در مورد فرایند طراحی ندارند و این علت اصلی عدم واگذاری فرایندهای طراحی به رایانه ها است. ازاین رو هدف این پژوهش تبیین روشی محاسباتی مبتنی بر نمونه داده های کمی و کیفی برای ایجاد شهود نسبی در ماشین ها از طریق ترکیب الگوریتم های تکاملی و یادگیری ماشین است. روش پژوهش کمی و کیفی در بستر الگوریتم های ژنتیک (Genetics)، یادگیری ماشین (k-means clustering) و همچنین یادگیری مبتنی بر نمونه (instance based) است. نتایج این پژوهش نشان می دهد برخلاف روش های مبتنی بر ترکیب الگوریتم های ژنتیک و برنامه نویسی ژنتیک می توان با ترکیب سه الگوریتم ژنتیک، یادگیری ماشین و مبتنی علاوه بر ایجاد شهود نسبی در ماشین ها، دقت و سرعت تولید نقشه ها را افزایش داد. همچنین ویژگی دیگر روش پیشنهادی، نرخ یادگیری نزدیک به نود درصد در شناسایی و ارائه طرح ها است. البته تولید پلان توسط رایانه ها در گام های اولیه خود است و هنوز فرایند طولانی لازم دارد تا این گام توسط رایانه ها به طور کامل برداشته شود.
مطالعه فنّی آرایه های گچی محوطه تاریخی شادیاخ نیشابور (ساختارشناسی سه قطعه آرایه گچی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۴)
143 - 161
حوزههای تخصصی:
در میان آرایه های معماری خراسان، آنچه کمتر شناخته شده، آرایه های گچی یافت شده از شهر قدیم نیشابور است. این آرایه ها متعلق به سده های اولیه اسلام هستند و در ظرافت و تنوع نقش با آرایه های گچی ساسانیان و عباسیان در سامرا برابری می کنند. شادیاخ یکی از محوطه های شهر قدیم نیشابور است که آرایه های گچی بی نظیری از دوران سلجوقی را در خود جای داده است. مطالعات اندکی در رابطه با این محوطه و آرایه های گچی آن انجام شده است. هدف این پژوهش، شناخت فنّی و ساختاری ملاط سه قطعه از آرایه های گچی محوطه شادیاخ است که می تواند گام مهمی در راستای شناخت، معرفی و حفظ این آثار ارزشمند بوده و همچنین در بخش آرایه های معماری اطلس میراث فرهنگی ایران تأثیرگذار باشد. در این راستا از روش تصویربرداری با استفاده از میکروسکوپ پورتابل Dinolite، آنالیز XRD و همچنین SEM-EDS جهت انجام مطالعات فنّی استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که فاز های اصلی نمونه ملاط های مورد مطالعه مربوط به ژیپس، کلسیت و کوارتز است. البته در یکی از نمونه ها، انیدریت هم به عنوان فاز اصلی شناخته شده است که این تبدیل فاز در شرایط آب وهوایی نیشابور دور از ذهن نیست. همچنین برای برش راحت تر نقوش آرایه گچی برجسته، هنرمند گچبر برای ساخت ملاط، ملاط کم مایه را انتخاب کرده و کمی بیشتر از حالت معمول، آن را ورز داده است (ملاط گچ نیم کشته). برای ماندگاری بیشتر آن، در زمان اجرای لایه بستر گچی، عملیات ماله کشی از حالت عادی بیشتر بوده و همچنین فشار ماله بر سطح بستر از حالت معمول بیشتر بوده است. درخصوص تغییرات و فرسایش ملاط، برخی از بلور های ژیپس به مرور زمان به انیدریت تبدیل شده و در برخی نمونه ها، ریزبلور ژیپس بر روی بلور های اصلی تشکیل شده است.
شکل گیری مدارس نوین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۶)
89 - 126
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی همواره تحت تأثیر تحولات فرهنگی، اجتماعی و تکنولوژیکی دستخوش تغییرات شده اند. این تغییرات، به ویژه در معماری مدارس، متناسب با شرایط فرهنگی، نیازهای آموزشی و تأثیرات خارجی شکل گرفته است. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی- تاریخی است که ترکیبی از تحلیل اسناد و مدارک تاریخی به بررسی سیر تحول معماری مدارس نوین در ایران طی دوره های قاجار و پهلوی اول و دوم (۱۲۵۰ تا ۱۳۲۰ شمسی) می پردازد. روش پژوهش بر پایه مطالعات اسنادی - کتابخانه ای، بررسی تطبیقی و بازدیدهای میدانی استوار بوده و تحلیل داده ها به صورت کیفی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که معماری مدارس از اواخر قاجار، تحت تأثیر ورود نهادهای خارجی، میسیونرها و اندیشه های مدرن غربی دگرگون شده است. این تأثیرات در سازمان دهی فضاها، نحوه طراحی ساختمان ها، تغییر در شیوه استقرار کلاس ها و استفاده از مصالح مدرن مشهود است. مدارس از ساختار سنتی درون گرا فاصله گرفته و به سمت برون گرایی و الگوهای فضایی اروپایی سوق یافته اند. از مهم ترین تغییرات کالبدی می توان به تحولات در دستگاه ورودی، حیاط مدارس، افزایش تعداد کلاس ها، تغییر در ابعاد و تناسبات فضاهای آموزشی و ارتقای کیفیت نورگیری اشاره کرد همچنین، تلفیق سبک های معماری سنتی و اروپایی منجر به شکل گیری بناهایی با سبک التقاطی شد که در آن ها، علاوه بر حفظ برخی عناصر بومی، از شیوه های مدرن ساخت، فناوری های جدید و روش های بهینه سازی فضا بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که معماری مدارس نوین در ایران بازتابی از تغییرات آموزشی، فرهنگی و اجتماعی بوده و تحت تأثیر سیاست های کلان کشور در دوران قاجار و پهلوی بوده است. این پژوهش می تواند زمینه ای برای مطالعات تکمیلی در حوزه معماری فضاهای آموزشی نوین، بررسی تأثیرات سبک های وارداتی و تطبیق آن با نیازهای آموزشی معاصر فراهم نماید
تحلیل گرافیک رابط کاربری در اپلیکیشن فرهنگ و هنر گوگل بر اساس مؤلفه های خلاقیت گیلفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت تکنولوژی و فناوری در صنعت ارتباطات، برقراری ارتباط بین افراد با ابزارهای الکترونیکی به خصوص در رایانه ها و تلفن های همراه افزایش یافته است. ازاین رو برای سهولت و مؤثر بودن این تعامل بسیاری از متخصصینِ رابط کاربری و تجربه کاربری در این زمینه به طراحی سیستم عامل ها یا اپلیکیشن ها می پردازند که هدف آن ها فراهم کردن محیطی مناسب برای کاربران است. مناسب بودن یک اپلیکیشن به میزان کاربردی بودن و قابل فهم بودن آن برمی گردد که در این زمینه فاکتورهای بسیاری از جمله گرافیک رابط کاربری حائز اهمیت هستند. گرافیک رابط کاربری با هدف بهبود و دل چسب کردن فضای اپلیکیشن با استفاده از عناصر بصری همچون رنگ، نوع چیدمان، آیکون، دکمه و دیگر عناصر در برقراری این تعامل نقش دارند. اما نکته مهمی که باعث تمایز بین اپلیکیشن ها و محبوب بودن آن ها بین کاربران می شود، رویکردهای خلاقانه در آن هاست. این مقاله به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که اپلیکشین فرهنگ و هنر در طراحی گرافیک رابط کاربری خود از کدام مؤلفه های خلاقیت استفاده کرده است؟ لذا با استفاده از نظریه خلاقیت پال گیلفورد که شامل هشت مؤلفه و ویژگی از جمله: سیالی، انعطاف پذیری، تازگی، گسترش، ترکیب، تحلیل، سازمان دهی و پیچیدگی است به رویکردهای خلاقانه در بخش های مختلف گرافیک رابط کاربری این اپلیکیشن پرداخته است. این تحقیق که از نوع تحقیقات کیفی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته، از شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده کرده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که در طراحی گرافیک رابط کاربری اپلیکیشن فرهنگ و هنر گوگل استفاده صحیح و توجه خاص به مؤلفه های تازگی، سیالی، گسترش موجب ایجاد جذابیت، پرکاربرد بودن و استقبال مخاطبان شده است.
رویکرد حق به سلامت شهر؛ انگاره ای در تحلیل سطح نابرابری فضایی و تحقق پذیری عدالت شهری مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
58 - 77
حوزههای تخصصی:
مسئله: عدالت در سلامت شهری به معنای نبود تفاوت های سیستماتیک در یک یا چند جنبه از وضعیت سلامت شهروندان یا گروه های جمعیتی از نظر اجتماعی، اقتصادی و محیط فیزیکی است. توزیع عادلانه امکانات و تسهیلات بهداشتی درمانی یکی از اصلی ترین پیش نیازهای افزایش سطح بهره مندی جامعه از شاخص سلامت عمومی می باشد که بایستی در سکونتگاه های شهری مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد. در مطالعه حاضر نیز شهر ارومیه به عنوان محور مطالعاتی در باب سطح تحقق رویکرد حق به سلامت شهر و نحوه توزیع خدمات و عملکردهای بهداشتی- درمانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
اهداف: پژوهش حاضر از نظر هدف، در دسته پژوهش های نیمه بنیادی، نیمه کاربردی قرار گرفته که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
روش ها: شیوه های گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش های آماری (آزمون های سوارا، کولموگروف،اسمیرنوف، ضریب همبستگی و کوکوسو)؛ اسنادی، کتابخانه ای، مشاهده و وارسی میدانی می باشد.
یافته ها: براساس نتایج، شهر ارومیه از منظر نوع توزیع عملکردها و خدمات بهداشتی- درمانی متناسب با رویکرد حق به شهر، در برنامه ریزی و تخصیص فضایی به صورت عادلانه عمل نکرده است.
نتیجه گیری: مناطق 4 در بافت مرکزی و قطب تجاری شهر و 2 در بخش کمربندی شهر ارومیه، به ترتیب مطلوب ترین و نامطلوب ترین شرایط و وضعیت محیطی را در امر برخورداری از سیاست های حق به سلامت شهر به خود اختصاص داده است. در پایان بر اساس یافته های حاصل و شناسایی نقاط قوت و ضعف محدوده مطالعاتی در حیطه توسعه شهری به ارائه برخی از پیشنهادات و اقدامات هدفمند و پایدار حول بهبود شرایط محیطی اقدام گردیده است.
وجوه تاثیرگذار فناوری نوین در شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
65-48
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری در تمامی مراحل فرآیند معماری، به صور مختلف حضور دارد. آنچه یک اثر معمارانه را شاخص می نماید، وجود خصیصه ها و مفاهیم متعالی تر در ساختار آن است. فناوری در آفرینش این نوع معماری حضوری متفاوت داشته و در این حالت، جنبه نمادین یافته است. در این روند بروز اثر، نمای ساختمان به عنوان بیرونی ترین عنصر قابل درک که عموما وظیفه انتقال مفاهیم نمادین اثر را دارند، نقش پررنگی در تاثیرپذیری فناوری های نوین دوره خود دارند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی وجوه اثرگذار فناوری بر شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر می باشد. ابزار و روش ها: پژوهش انجام شده به صورت ترکیبی است. از طریق روش های توصیفی-تحلیلی و تاریخی، همزمان نقش نشانه و اثرگذاری آن بر معماری آیکونیک و همچنین، وجوه تاثیرات فناوری نوین بر معماری با مبنا قرار دادن اصول ویتروویوسی بررسی گردیده و در ادامه، عوامل اثر گذار بر استفاده فناوری نوین در شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر، تحلیل و در انتها، داده های به دست آمده با روش کمی مورد سنجش واقع شده است. یافته ها: مطابق آزمون انجام شده بر فرضیه، متغیر فناوری تاثیر معناداری بر شکل گیری نمای شاخص ساختمان های آیکونیک داشته و این بدین معناست که با افزایش میزان حضور فناوری روز، بر میزان تحقق شکل گیری نمای شاخص، افزوده خواهد شد. نتیجه گیری: فناوری فرآیندی رو به رشد بوده که امروزه با تمامی ساختارهای زندگی بشر تعامل پیوسته دارد. آن چه که در دوران معاصر به فراموشی سپرده شده، لزوم تطابق روند طراحی و ساخت محیط مصنوع با موضوع پویایی موجود در ذات فناوری است.
تعریف هنر بر اساس سوره مبارکه حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴)
141 - 148
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو در تلاش برای درک مفهوم هنر اسلامی به سراغ مهم ترین مرجع اسلامی یعنی قرآن خواهد رفت. برای رجوع به قرآن نیاز است که مفهوم مورد نظر به دقت شناخته شود به همین جهت در این مقاله مفهوم عرفی هنر به وسیله گزاره ها و تعاریف علمی موجود که در زمینه هنر و مفهوم آن مطرح می شود، استخراج شده و مؤلفه های اصلی مفهوم هنر از منظر عرف متخصصان و جامعه هنری شناخته می شود. این مؤلفه ها عبارت اند از زیبایی، القاکنندگی، هشیارسازی، حرکت و تحول، موضوعات اصلی هنر و...؛ سپس با کمک کتب لغت معادل قرآنی مؤلفه های پیداشده استخراج شدند. برای زیبایی واژه حمد و حسن، القا همان واژه، هشیارسازی معادل ذکر، حرکت معادل تفکر و موضوعات معادل مثل ها، قصص، آیات و ... انتخاب شد. برای درک و تعریف مؤلفه اصلی یعنی حمد به سوره مبارکه حمد مراجعه کرده و بر اساس این سوره هنر و مؤلفه های آن را معنی می کند. بر این اساس هنر عبارت است از بروز حسن و کمالی که موجب جلب توجه و نظر مخاطب شده، در او ایجاد ذوق تحسین می نماید و در اثر آن وی را به کمالی رهنمون ساخته، او را به غایتی از جنس عبودیت و هدایت و دریافت نعمت سوق می دهد. این تعریف برگرفته از مفهوم حمد است زیرا ستایش زیبایی تنها در صورت ارتباط با حمد مورد قبول خداوند است. با توجه به این تعریف اگر هنر خلق کمال باشد این وصف تنها متعلق به خداوند است و تنها او شایسته چنین وصفی است و دیگران در این زمینه واسطه نمایان کردن کمال خلق شده توسط خداوند هستند. لذا از این منظر هنرمند در نقش حامد است یعنی کسی است که بروز حسن را درک کرده و خود و دیگران را در معرض تحسین آن قرار می دهد.
برنامه ریزی سناریوی شکوفایی شهری (مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
145 - 183
حوزههای تخصصی:
کلانشهر اصفهان طی چند دهه اخیر با توسعه ی بی رویه فیزیکی، توسعه صنایع، هزینه های خدمات، آلودگی هوا، حاشیه نشینی و... باعث تسریع در روند شکل گیری توسعه ناپایدار شده است که لزوم توجه به شاخص ها و روندهای توسعه محور در حوزه پایداری را می طلبد. شکوفایی دارای شاخص هایی است که بر پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار تأثیرگذار است. این پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و همچنین نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد، مؤلفه های شکوفایی شهری در کلانشهر اصفهان را مورد تحلیل قرار داده است. نتایج میک مک نشان می دهد که کلانشهر اصفهان دارای سیستمی ناپایدار می باشد. درنهایت 14 عامل کلیدی انتخاب شدند و تعداد 42 وضعیت احتمالی مختلف بر عوامل کلیدی در نرم افزار سناریو ویزارد در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد 3 سناریو احتمال وقوع بیشتری در توسعه ی شکوفایی آیندۀ اصفهان دارند. از بین این 3 سناریو، سناریوی اول شرایط ایده آل، سناریو شماره 2، سناریو نسبتاً مطلوب و سناریوی شماره 3، وضعیت بحرانی و نامطلوب را دربر دارد. از این میان، نرخ فقر بیشترین اثرگذاری را داشته که بیانگر اهمیت این عامل در شکوفایی شهر اصفهان می باشد.
رابطه عکس و واقعیت در نظریه شفافیت کندال والتون (مطالعه موردی واقعیت در عکس های مسجد نصیرالملک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
394 - 408
حوزههای تخصصی:
در عکاسی، رابطه بیننده با واقعیت پیچیده است. درک مخاطب، نوع ارتباط و دریافت حسی او از واقعیت بستگی به عوامل مختلفی دارد. عکس به مثابه یک دریچه به دنیای واقعی عمل کرده و از ورای آن، ارتباطی نزدیک با واقعیت برقرار می شود. کندال والتون، نظریه ای از عکاسی به مثابه «امر شفاف» ارائه می دهد و نتیجه می گیرد که عکس ها به چشم های مصنوعی شبیه هستند و می توان از دریچه آن ها دید، زیرا آنچه را از این طریق می بینیم به جهان واقعی وابستگی دارد. والتون ارتباط میان عکس و صحنه به تصویر کشیده را وابستگی طبیعی توصیف می کند و رابطه علّی میان عکس و سوژه را دال بر نظریه شفافیت می داند. در عکس های مسجد نصیرالملک بحث شفافیت و واقعیت مطرح است. عکس ها در نور طبیعی محیط گرفته شده اند و از واقعیت، وضوح و شفافیت برخوردارند. برای کسانی که این عکس ها را مشاهده می کنند، احساس واقعی از حضور در این محل تداعی می شود و واقعیت معماری مسجد را شفاف می بینند. منظور از شفافیت در عکاسی، که به متمایزترین وجهی عکاسانه بوده و مهم ترین توجیه را برای سخن گفتن از واقع گرایی ارائه می کند، همین است. در این پژوهش، تلاش شده مفهوم واقعیت در عکس ها باتوجه به نظرات والتون و نمود آن در مسجد نصیرالملک بررسی شود. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. سرانجام درمی یابیم که تصور ما از واقعیت، وابسته جهانی است که ما آن را به میانجی سنجه های تاریخی-فرهنگی برساخته ایم.اهداف پژوهش:بررسی چگونگی ایجاد واقع گرایی در عکاسی براساس آراء والتون.بررسی نظریه شفافیت و واقعیت والتون در عکس های مسجد نصیرالملک.سؤالات پژوهش:واقع نمایی در عکاسی از منظر کندال والتون را چگونه می توان تفسیر کرد؟شفافیت و واقعیت در عکس های مسجد نصیرالملک چگونه ادراک می شود؟
میراث کشاورزی روستای تاریخی وانشان با نگاهی ویژه به معماری بناهای وابسته به امور کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
231 - 246
حوزههای تخصصی:
میراث کشاورزی در فرم کالبدی به صورت باغ ها و کشتزارها و بناهای وابسته و در فرم فراکالبدی به شکل فنون کشاورزی، سامانه ای از ارزش های کالبدی و فراکالبدی را شکل داده است. گوناگونی اقلیمی، پیشینه و شیوه ساماندهی امور کشاورزی برای حصول معیشت، سبب شکل گیری نظامی متنوع از میراث کشاورزی در گستره ی جهانی شده است. امروزه شناخت و احیای این میراث نه تنها از جهت ارزش معیشتی، بلکه حفظ جوامع روستایی و دانش آن ها مورد توجه است. احیای این ارزش ها شاید با اهداف گردشگری، منظر، محیط زیستی و میراثی همراه گردد؛ اما در گام نخست باید به شناخت و مطالعه ی هردو جنبه ملموس و ناملموس به سبب آنکه لازمه ی درک یکدیگر هستند، پرداخته شود. هدف این پژوهش کیفی، مطالعه ی میراث کشاورزی یک روستا و بناهای مرتبط با امور کِشت به شیوه ای روش مند و با نگاهی وحدت بخش میان دو جنبه ی کالبدی و فراکالبدی است. در این راستا طی مطالعات کتابخانه ای پیرامون مفاهیم میراث کشاورزی، روستای وانشان به عنوان موضوع پژوهش انتخاب و طی سه سال مطالعات میدانی روی معماری بومی روستا و جنبه های گوناگون میراث کشاورزی آن انجام پذیرفت. سپس داده هایی که از طریق مشاهدات و برداشت های میدانی و مصاحبه به دست آمد، به کمک تحلیل منطقی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد میراث کشاورزی در این روستا متاثر از دو سامانه ی اقلیمی اصلی؛ کهن رود و کوه دیگاه است و دو بنای کبوترخانه و کِچِه از عناصر ارزشمند وابسته به شمار می روند. کبوترخانه کارکردی دوجانبه به عنوان برج دیده بانی نیز دارد که سبب تفاوت ویژگی های کالبدی آن با نمونه های منطقه شده است. کچه الگویی از اقامتگاه موقت در زمین های کشاورزی وانشان است که صفات خانه های تاریخی روستا را در سه خصلت سادگی، کمینگی و به اندازگی در خود حفظ نموده است. حدود هر یک از این صفات جهت درک مرز میان خانه و کچه در ادامه تفسیر شده است.
خطاهای شناختی در دیوان خاقانی براساس نظریه آرون تی بک و تطبیق آن با تخیل در نگارگری دوره مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
65 - 89
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین خطاهای شناختی براساس نظریه آرون تی بک در دیوان خاقانی و تشخیص پربسامد ترین خطاها و تحریفات شناختی در دیوان این شاعر است. تطبیق این ویژگی با عنصر تخیل در نگاره های دوره مغول نیز از دیگر مسائل این پژوهش است. براساس این پژوهش، جامعه آماری و قلمرو تحقیق دیوان شعر شاعر مذکور بوده و روش کار تحلیلی- توصیفی از نوع تحلیل محتوا و به صورت اسنادی- کتابخانه ای انجام گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات منابع و مأخذ کتابخانه ای و فیش برداری بوده و تجزیه وتحلیل مطالب به صورت تحلیل کیفی صورت گرفته است. یافته ها و نتایج پژوهش نشان داد که انواع خطاهای شناختی در دیوان شاعر دیده شده، البته خطای شناختی فاجعه سازی در آن بیشتر بوده است. خطای تعمیم افراطی، فیلتر منفی و برچسب زدن نسبتاً زیاد مشاهده شده البته خطاهای پیشگویی، شخصی سازی، سرزنش گری و تفکر دوقطبی هم در اشعار شاعر قابل ملاحظه دیده شده است. خطای ذهن خوانی و قضاوت گرایی بسیار کم و خطای باید اندیشی تقریباً وجود نداشته و این مسئله شاید به تفکر احساسی شاعر ارتباط داشته باشد و اینکه احساس می کند مسائل را باید آن گونه که هست پذیرفت. در نگاره های دوره مغول نیز عنصر خیال به نوعی خروج از مسیر واقع گرایی است و ارتباط مستقیمی با احساسات نگارگر دارد.اهداف پژوهش:تعیین خطاهای شناختی براساس نظریه آرون تی بک در دیوان خاقانی.بررسی انواع خطاهای شناختی در دیوان خاقانی و تطبیق آن با تخیل در نگارگری مغول.سؤالات پژوهش:تعیین خطاهای شناختی براساس نظریه آرون تی بک در دیوان خاقانی چگونه می باشد؟خطاهای شناختی در دیوان خاقانی و عنصر تخیل در نگارگری دوره مغول چگونه می باشد؟
سهم معماری مدرن از الگوهای اصیل معماری برونگرای ایرانی-اسلامی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
628 - 652
حوزههای تخصصی:
گیلان در شمال ایران با آب وهوایی معتدل و بارندگی زیاد، دارای گونه معماری ایرانی-اسلامی برونگراست؛ که الگوی ارزشمندی برای جهانیان است. به اقتضای تنوع جغرافیایی یگانه، معماری گوناگونی در ایران رایج است که به کارگیری جنبه های ارزشمند آن می تواند در جهان معماری مؤثر واقع شود. در مقایسه با گونه های معماری درونگرا و حاشیه خلیج فارس، پژوهش کم تری درمورد معماری برونگرا و تداوم مؤثر الگوهای برگرفته از ارزش های گیلان در معماری مدرن ایران انجام شده است. روش گردآوری و تبیین یافته ها در این نوشتار بر پایه روش دلفی است که از نظرات بیست نفر از نظریه پردازان برجسته معماری، شهرسازی، مرمت و پژوهش هنر استفاده شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که معماری بومی گیلان حاوی الگوهای عینی و ذهنی ارزشمندی جهت آفرینش فضای معماری در دوران جدید است که با استفاده از «روش قیاس» توسط معماران مدرن قابل به کارگیریست. اجماع خبرگان در این پژوهش بیانگر سهم کم تر به کارگیری معماری مدرن ایران از گونه های برونگرا نسبت به درونگرا و سهم بیشتر آن نسبت به گونه حاشیه خلیج فارس در ایران است. هرچند که برونگرایی مورد تأکید طراحان در دو دسته اخیر نیز بیشتر مرجع اروپایی داشته است. برونگرایی گیلان دارای ارزش هایی منحصربه فرد در جنبه هایی چون نما، آرایه ها، مصالح، شیوه استقرار بنا، سازمان و تنوع فضایی، عملکرد، تفکیک و مرزبندی های فضا و ارتباط با طبیعت بوده و شایسته است تا سرمنشأ روش قیاس در طراحی قرارگیرد.اهداف پژوهش:گسترش مفاهیم و عناصر کاربردی در معماری برونگرای ایرانی- اسلامی گیلان.آموزش و تداوم عرضه ارزش های کهن، بومی و هنر اسلامی به نسل های نو در ایران و جهان.سؤالات پژوهش:الگوهای معماری برونگرای ایرانی- اسلامی گیلان چگونه الگویی است و چه تأثیری بر معماری مدرن داشته است؟میزان به کارگیری الگوهای معماری برونگرای ایرانی- اسلامی گیلان در مقایسه با دگر الگوهای بومی این سرزمین (درونگرا و حاشیه خلیج فارس) چگونه است؟
بررسی نا بهنگامی در نقاشی نوگرای ایران؛ مطالعه موردی احمد اسفندیاری
حوزههای تخصصی:
هنر معاصر پس از گذار از اوج فرمالیسم، همواره به دنبال بیان موضوعی جدید و اندیشه پردازی بوده است. هنرمند به شناسایی و نمایشی از حقیقت در صوری متفاوت روی می آورد و در پی تلاش برای معاصر بودن است؛ اما معاصریت او، در نابهنگامی ابداع هنری نهفته است. او با مشاهده و پذیرش تاریکی های زمانه خود، آنها را می شکافد و حل آن را با نوعی دگرگونی شکلی و ارتباط با دیگر زمان ها، بر پایه نوعی اضطرار پاسخ می دهد. این نابهنگامی، کمک به بازشناسی راه حل هایی که از دل تاریکی ها درآمده اند و هیچ وقت نمی توانند به ما برسند، اما پیوسته به سوی مان می آیند را می دهد. با ورود مدرنیته به ایران، دگرگونی و تحول رویدادهای هنری و اندیشه ای مختلف پدیدار شد. تضاد بین هنر سنتی و مدرنیته، باعث کشاکش بین آنها شد و هنر نوگرا چنین شکل گرفت و به طنین روزگار خود پرداخت. اما این طنین، به تجلی نابهنگامی در آثار هنر نوگرا ختم شد. پژوهش حاضر به بررسی مفهوم نابهنگامی در نقاشی نوگرای ایران، با تمرکز بر آثار احمد اسفندیاری، می پردازد. هدف اصلی تحقیق آن است که چگونگی تلاقی عناصر سنتی و مدرنیستی در نقاشی های نوگرای ایرانی و تاثیر آن بر هویت معاصر هنری ایران را واکاوی کند. سؤالات تحقیق عبارت اند از: چگونه مفهوم نابهنگامی در آثار احمد اسفندیاری و دیگر هنرمندان نوگرای ایرانی به کار رفته است؟ تا چه میزان این آثار توانسته اند هم زمان بیانگر مضامین بومی و حامل ویژگی های مدرنیستی باشند؟ و چه ارتباطی میان نابهنگامی هنری و بحران هویت فرهنگی در ایران معاصر وجود دارد؟ این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و آرشیوی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که با ورود مدرنیته به ایران، هنرمندان نوگرا ضمن استفاده از سبک ها و تکنیک های مدرن، کوشیده اند تا به بازنمایی عناصر بومی بپردازند. این تلاش برای همزیستی بین گذشته و حال به نوعی نابهنگامی هنری انجامیده که بازتاب دهنده دوگانگی های فرهنگی و هویتی جامعه ایرانی است. آثار احمد اسفندیاری به عنوان نمونه ای از این روند، تلفیقی از سبک های مدرن و مضامین سنتی را نشان می دهند که در عین حال نوآوری و وفاداری به فرهنگ بومی را منعکس می کنند.
جایگاه معنوی رنگ آبی در کتیبه های معماری اسلامی ایران از قرن دوم تا هشتم ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
199 - 215
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالعه ای است پیرامون تزیینات وابسته به معماری که در آن رنگ مهم ترین عامل بررسی است. مسئله اصلی آن است که جز استفاده فراوان از رنگ آبی چه شواهد دیگری برای نشان دادن اهمیت آن وجود دارد. هدف از این پژوهش مشخص کردن رنگ ارجح در کتیبه نویسی و دلایل استفاده از آن با کمک تعداد بناهای باقی مانده به سبک نقاشی دیواری در ایران است. سؤال های پژوهش عبارت اند از: 1. آیا ارتباطی معنادار بین مضمون و رنگ در کتیبه های منقوش بر دیوار وجود دارد؟ 2. در صورت ارجح بودن یک رنگ دلایل احتمالی آن چه می تواند باشد؟ روش تحقیق پژوهش حاضر به صورت همبستگی و شیوه جمع آوری اطلاعات به طریق اسنادی و میدانی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد هنرمند در تمامی مواقع جز مواردی محدود که دلایلی قابل قبول داشته است برای بیان ارزش های معنوی و الهی کتیبه های مذهبی، در نگارش و یا پس زمینه از رنگ آبی استفاده کرده که یکی از دلایل آن گران بها و ارزشمند بودن لاجورد بوده است. نکته برجسته در انتخاب رنگ کتیبه ها توجه به مسئله نوع زبان بود. شاهد این رخداد به طور یکجا در کتیبه های فارسی و عربی قلعه افراسیاب قابل مشاهده است که هنرمند برای کتیبه با زبان فارسی و مضمون شعر از رنگ غیرآبی و برای کتیبه با مضمون مذهبی و زبان عربی از رنگ آبی که نشانگر کلام الهی و زبان قرآن می باشد، استفاده کرده است. به احتمال فراوان نزدیک ترین فرهنگ تأثیرگذار بر این روش تزیینات مانویان هستند. همچنین برای مشخص کردن سهم عرفان و عقاید اسلامی نیاز به تحقیقات بیشتر وجود دارد.
خوانش هرمنوتیکی نقش و متن در دو کاشی ایلخانی با تکیه بر آرای اریک هرش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک مدرن که اریک هرش یکی از پایه گذاران آن است، در واقع پلی میان هرمنوتیک سنتی و هرمونتیک فلسفی است. هرمنوتیک سنتی قائل به اصالت نیت مؤلف در تفسیر آثار بود و در مقابل هرمنوتیک فلسفی مخاطب را در تفسیر اثر هنری شریک دانسته و به تعداد مخاطبان آگاه، تفسیر اثر هنری را قابل قبول دانستند. اریک هرش معتقد است با استفاده از مراحل سه گانه ی معنای ظاهری، حدس اولیه و تفسیر اثر، مخاطب می تواند به نیت مؤلف نزدیک شود؛ به عبارت دیگر مقصد همان نیت مؤلف (هرمنوتیک سنتی) است؛ اما می توان از مسیرهای مختلف (هرمنوتیک فلسفی) به آن نزدیک شد. بسط این دیدگاه موضوع پژوهش حاضر است که با هدف شناسایی بیشتر کاشی های ایلخانی دو نمونه از کاشی های مکشوفه از امامزاده جعفر (ع) دامغان را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای آرای هرمنوتیکی اریک هرش صورت گرفته است. بر این مبنا مراحل تفسیر آثار را با استفاده از ارتباط متن و تصویر پیموده تا به معنای اثر و نیت مؤلف نزدیک شود. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها است که چه ارتباطی بین متن و نقوش کاشی های ایلخانی وجود دارد؟ و چگونه می توان با استفاده از روش هرمنوتیک مدرن به این ارتباط پی برد؟ از نتایج این پژوهش می توان به ارتباط بین علوم رایج در این دوره از جمله ستاره شناسی و نقوش کاشی ها، اشاره کرد و این که در این کاشی ها نقوشی مطابق با نجوم و صورت-های فلکی استفاده شده است.
ردپای سیا در هدایت نقاشی ایران در دهۀ چهل شمسی و مدیریت فرهنگی فرح پهلوی
منبع:
مطالعات نظری هنر دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶
247 - 285
حوزههای تخصصی:
در تمامی اعصار گذشته غرب، هنر به دلیل فاصله ای که با زندگی روزمره مردم داشت برای بقای خود نیاز به حمایت حاکمان و اشراف داشت و طبیعتا جریان هنری با امیال و رویکرد این طبقه حرکت می کرد. در عرصه هنر، خلاقیت آزاد و رها تبدیل به مولفه ای اصلی و غیر قابل جایگزینی گردید. این دیدگاه، هدایت هنر را برای صاحبان قدرت و سرمایه که از اثرگذاری اجتماعی هنر آگاه بودند؛ سخت می کرد. از همین رو در قرن بیستم هدایت هنری از حالت آشکار به حالت مخفی تبدیل شد. پس از جنگ جهانی دوم و تغییر مختصات سیاسی دنیا و روی کار آمدن دو ابرقدرت شوروی و آمریکا، منازعه ای سخت میان آن ها شکل گرفت.سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در همین زمان و برای مقابله با نفوذ کمونیسم تاسیس شد و جهت دهی به فعالیت های هنری را در ادامه مسیر سازمان های پیش از خود، ادامه داد. در عرصه نقاشی با حمایت و برگزاری از نمایشگاه های هنرمندان گروه اکسپرسیونیسم انتزاعی توانست رقیبی جدی در مقابل هنر رئالیستی شوروی ایجاد کند. جنگ سرد فرهنگی نه تنها در داخل مرزهای دو ابرقدرت که در کشورهای اقماری آنان در بلوک غرب و شرق شکل گرفته بود.ایران به دلیل اهمیت زیاد برای هر دو کشور، در معرض انواع تهاجمات فرهنگی قرار گرفته بود و فرح پهلوی ذیل سیاست های کلان دو ابرقدرت، حمایت از جریان هنر مدرن از طریق حمایت از هنرمندان، برگزاری گالری ها و بی ینال ها و دعوت از هنرمندان آمریکایی هنر مدرن، توانست عرصه هنر نقاشی در ایران را به صورت جزئی از جریان آمریکایی هنر مدرن دربیاورد. هر چند به دلیل ریشه نداشتن در فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی خود هیچ گاه نتوانست پایگاه اجتماعی درستی پیدا کند.