ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
۱۱۰۱.

نگرش پایدار از نتیجه بر رویه؛ تجربه طراحی فضاهای شهری بر اساس مشارکت اجتماعی در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی فضاهای شهری مشارکت اجتماعی پایداری اجتماعی تعامل اجتماعی فرایند کارگاه طراحی شارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۳
بیان مسئله: به دنبال افزایش سریع جمعیت شهرها، مسائل اجتماعی بسیاری در شهرهای بزرگ پدید آمده که منجر به توجه به مفاهیم توسعه پایدار شده است. کلید موفقیت در احیای پایداری اجتماعی فضاهای شهری، حمایت از طرح هایی است که به لحاظ شرایط محلی، بسیج کننده مهارت و دانش محلی است. به علاوه فراوانی و تراکم نامتجانس شهرها، همبستگی، تعامل و توجه افراد نسبت به یکدیگر را کاهش داده است. امروزه تغییر نگاه از تجویزی به مشارکتی و از توجه به راه حل های معمارمحور (متمرکز) به شیوه های حل مسئله با تأکید بر ابتکارات جامعه است. لذا بایستی از نقش تجویزی معمار به معنای سازنده و هدایت کننده کل امور اجتماع به سوی نقشی به عنوان یکی از شرکای مهم اجتماعی گام برداشت.هدف پژوهش: این پژوهش بر آن است تا با استفاده از روش طراحی مشارکتی (شارت) به خلق فضایی شهری بپردازد و از این طریق امکان برقراری تعاملات اجتماعی را تسهیل کند و در راستای پایداری اجتماعی حرکت کند. روش پژوهش: این پژوهش دارای ماهیتی کاربردی است که به منظور آشنایی با ادبیات ناظر بر پژوهش از یک روش ترکیبی مبتنی بر راهبرد کیفی با تکیه بر تحقیقات میدانی براساس مدل «کارگاه طراحی یا شارت» شکل گرفته است.نتیجه گیری: این پژوهش با ارائه مدل فرایند «کارگاه طراحی شارت» از طریق طراحی یک فضای شهری واقع در محدوده خیابان مطهری شمالی شیراز پرداخته است. این فرایند طی یک پیش کارگاه، چهار کارگاه اصلی و یک جلسه میانی و غیررسمی انجام شده و به طراحی فضای مذکور منتهی شده است. نتایج پژوهش، ضرورت وجود پیش کارگاه برای نظم کارگاه های اصلی و ایجاد دستور کار لازم جهت جلوگیری از انحراف جلسه و دور شدن از اهداف اصلی کار را توصیه می کند. حضور طراحان حرفه ای در نقش رهبر در کارگاه با توانایی طراحی و ترسیم به عنوان مهم ترین ارکان اصلی تشکیل جلسات کارگاه، از دیگر دستاوردهای این پژوهش است. ارائه راه حل های تکمیلی جهت اصلاح و بهبود فرایندهای طراحی مشارکتی از نتایج نهایی این پژوهش است.
۱۱۰۲.

واکاوی تأثیر دلبستگی محیطی بر سازگاری اجتماعی در فضاهای آموزشی بر اساس اصل تقویت مکان نظریه سیمون (نمونه موردی: مدارس دخترانه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به مکان سازگاری اجتماعی فضای آموزشی مدرسه متوسطه دخترانه نظریه سیمون تقویت مکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
بیان مسئله: نگرش اجتماعی فرد، نگرش او نسبت به افراد یا محیط در جامعه است. به فردی که خود را با تغییرات محیط فیزیکی، شغلی و اجتماعی تطبیق می دهد، سازگار با محیط می گویند. در فرایند سازگاری، فرد بین فعالیت های اجتماعی به توازن دست می یابد. مدرسه به عنوان محیط اجتماعی، از طریق افزایش حس دلبستگی به مکان باعث افزایش سازگاری اجتماعی می شود. سؤالات اصلی این پژوهش عبارتند از ؛ مؤلفه های تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان طبق نظریه سیمون کدام مؤلفه ها هستند و تأثیر مؤلفه تقویت مکان بر سازگاری اجتماعی چگونه است؟ هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی میدانی فاکتورهای تأثیرگذار نظریه سیمون و تقویت مکان بر دلبستگی به محیط و سازگاری اجتماعی است. این پژوهش به محققین امکان می دهد، تا نقش عوامل مؤثر بر سازگاری اجتماعی را به طور گسترده تر بررسی کنند. روش پژوهش: در جهت تحقق اهداف، ابتدا از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به استخراج مؤلفه های نظریه سیمون پرداخته می شود؛ سپس طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری برای دو گروه 45 نفره مشاهده و کنترل اجرا می شود. پس از پایان جلسات، پیگیری به کمک پرسشنامه مؤلف ساخت سازگاری اجتماعی انجام می شود. نتیجه گیری: یافته های نظری تحقیق شامل شش مؤلفه نظریه سیمون اعم از تقویت مکان، کالبد مکان، تسلط مکان، وابستگی عاطفی، هویت مکان و تعامل با مکان است که تقویت مکان به عنوان متغیر پژوهش بررسی می شود. یافته ها حاکی از آن است که آموزش های گروهی جهت تقویت مکان، اعم از تشکیل گروه های سرود و نمایش، گروه تئاتر و ورزش ، اردوهای گروهی، تزئین کلاس ها و پانل با دست سازه و تمیزکردن کلاس درس و حیاط با مشارکت دانش آموزان، رنگ آمیزی نیمکت ها تأثیر به سزایی در سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارد که به مرور این تمرین در شخصیت دانش آموزان تأثیر می گذارد و آنها را سازگارتر می کند، لذا در مدارس فعالیت هایی جهت تقویت مکان برای افزایش تعامل و حس دلبستگی بیشتر موردتوجه قرار گیرد تا به تبع آن سازگاری اجتماعی افزایش یابد. به عبارت دیگر با افزایش سطح توجه به کالبد محیط و دلبستگی به مکان در مدارس، سازگاری اجتماعی در دانش آموزان نیز افزایش می یابد.
۱۱۰۳.

ارزیابی توسعه پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی بر اساس شاخص های توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی (TOD)؛ مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) روش SAW روش TOPSIS پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۲
همگام با ظهور انقلاب صنعتی در قرن هجدهم و رشد سریع شهرنشینی، چالش های بسیاری برای سیاستگذاران و برنامه ریزان در تدوین استراتژی های ﺣوزه مدیریت شهری مطرح گشت. از جمله این چالش ها، برنامه ریزی یکپارچه و ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ توسعه ﺷﻬﺮی همراه ﺑﺎ توسعه ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻫﻤﮕﺎﻧی در شهرها می باشد. در این زمینه آنچه که برای پاسخگویی به مشکل به وجود آمده بر آن تأکید می شود، توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) است. پژوهش پیش رو درصدد است تا با کاربست روش SAW و TOPSIS به بررسی میزان انطباق توسعه های پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز با اصول TOD بپردازد و راهکارهایی مؤثر برای ارتقاء و بهبود وضعیت محدوده های پیرامونی پایانه های اتوبوسرانی منتخب شهر شیراز بیان دارد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد محدوده پایانه های شهید دستغیب، ولی عصر و نمازی به ترتیب دارای بیشترین میزان انطباق با اصول توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی (TOD) هستند. با این وجود نیاز به تقویت هر چه بیشتر آن ها و از بین بردن نقاط ضعف موجود احساس می شود. همچنین از میان شاخص های مختلف؛ سه شاخص اختلاط کاربری، تراکم ایستگاه های مترو و اتوبوس موجود در محدوده و متوسط قیمت اراضی و ساختمان ها، به ترتیب بیشترین اهمیت را در میان عوامل تاثیرگذار بر پیاده سازی رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی به خود اختصاص داده اند. از میان ابعاد مختلف توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی نیز دو بعد تنوع و طراحی به ترتیب دارای بیشترین میزان اهمیت هستند. در نهایت نتایج این پژوهش حاکی از این موضوع است که به علت مورد توجه قرار دادن اکثر مطالعات انجام شده در زمینه TOD بر ایستگاه های مترو و مغفول ماندن پایانه های اتوبوسرانی علی رغم جایگاه مهم آن ها در سیستم حمل و نقل شهری، نقاط ضعف زیادی در رابطه با این موضوع یافت شد که نیازمند توجه و پژوهش های بیشتری است.
۱۱۰۴.

دلالت های معنایی بازنمایی اندام جدا از بدن در نقاشی پست مدرن ایران (پایان قرن چهاردهم خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی بدن بدن بدون اندام بدن قطعه قطعه اندام جدا از بدن نقاشی پست مدرن ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۵۷
مقدمه: در هنر پست مدرن، بدن به عنوان موضوع، رسانه و ابزار آفرینش هنری و هم به عنوان مکان تجربه و ادراک اثر هنری، مورد توجه قرار گرفت. متفکران علوم انسانی تعاریف رایج از بدن را به چالش کشیدند و هنرمندان معادل بصری آن را به تصویر درآوردند. یکی از گونه های پست مدرنیستی بازنمایی بدن در نقاشی، تصویرگری بدن های تکه تکه شده و اندام های جدا از بدن است. هدف پژوهش حاضر تبیین خاستگاه نظری ظهور اندام های جدا از بدن در نقاشی های دهه پایانی قرن چهاردم خورشیدی ایران و دلالت های معنایی این گسست تصویری است. در این پژوهش سعی می شود به این پرسش پاسخ داده شود که مرجع تصویرگری اندام های بدون بدن در نقاشی های دهه نود ایران چیست و بازنمایی تصویری قطعه/ اندام در این آثار بر چه مضامینی دلالت دارد؟روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است که به روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به داده های اسنادی انجام پذیرفته است. به این ترتیب از میان جامعه آماری- شامل نقاشی های هنرمندان ایرانی با موضوع بدن قطع شده یا اندام های جدا از بدن در دهه نود خورشیدی- نمونه هایی که مشخصه اصلی آن ها بازنمایی اندام های بدون بدن است، گزینش شده و براساس مبانی نظری پژوهش تحلیل شدند.یافته ها: مرکزیت زدایی از تمامیت بدن، در نمونه های پژوهش، ارجاعی به معلولیت، رنج و مرگ فیزیکی ندارد، بلکه نشانه ایست دال بر مفاهیم انتزاعی مانند تغییر و دگردیسی، به چالش کشیدن تعاریف کلاسیک درباره بدن، نقد اجتماعی، بیان حالات ذهنی و متافیزیکی انسان و یادآوری گذشته از دست رفته ای که تنها در حافظه حاضر است.نتیجه گیری: ظهور اندام های جدا از بدن در نقاشی دهه نود ایران متأثر از عقلانیت پست مدرنیستی و تغییر در نگرش انسان نسبت به جهان بیرون و درون است. نقاشان با آشنایی زدایی از شیوه های متعارف نمایش بدن فضایی برای نقد و به چالش کشیدن قالب های فکری از پیش تعیین شده و خلق مفاهیم جدید ایجاد می کنند که بازتابی از وضعیت انسان در عصر حاضر است.
۱۱۰۵.

الگوهای هندسی انتشار نور روز و ادراکات حسی ساکنان در ساختمان های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نور روز ادراکات حسی واکنش های احساسی محیط شبیه سازی شده شاخص های پردازش تصویر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۰
بیان مسئله: نور روز ماهیتی پویا و متغیر دارد که می تواند با توجه به مشخصه های معمارانه طراحی جداره های نور گذر، به خصوص هندسه آن، لکه های تیره و روشن متفاوتی در فضای داخلی خلق کند و با تأثیر بر حواس و ادراکات حسی ساکنان که از طریق واکنش های احساسی آن ها بروز می یابد، تجربه فضایی متمایز و معناداری برای آن ها فرآهم کند. بااین حال، به نظر می رسد ساختمان های مسکونی امروزی، حد مطلوبی از تأثیرات ادراکی نور روز در فضاهای داخلی را برای ساکنان خود فراهم نمی آورند که این امر می تواند ریشه در عدم آگاهی قاعده مند، شفاف و دقیق معماران از اثرات ادراکی نور روز داشته باشد. هدف پژوهش: این پژوهش با هدف تبیین رابطه الگوهای هندسی انتشار نور روز، ادراکات حسی ساکنان و شناسایی قابل اتکاترین شاخص های عددی پردازش تصویر به منظور پیش بینی رابطه بین این دو در بستر ساختمان های مسکونی انجام شده است.روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و روش پردازش تصویر در محیط شبیه سازی شده انجام شده است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش پیمایشی نشان می دهد با تغییر الگوهای هندسی انتشار نور روز، میانگین شاخص های ارزیابی ادراکات حسی به شکل معناداری تغییر می کند که این امر به اهمیت توجه معماران بر هندسه جداره های نورگذر و دستکاری آن برای خلق حس یا مجموعه حس های مطلوب محیطی تأکید دارد. همچنین یافته های ارتباط بین پژوهش پیمایشی با شاخص های پردازش تصویر مطالعه شده حاکی از آن است که شاخص های Michelson, mean-RMS, Fractal D، حجم فایل در قالب GIF و RAW-PRIM8، به ترتیب قابل اتکا ترین شاخص ها در پیش بینی حس خوشایندی، شاخص های TIFF-SOBEL, JPEG -PERIM, Michelson، حجم فایل در قالب JPEG و حجم فایل در قالب PNG به ترتیب قابل اتکا ترین شاخص ها در پیش بینی حس جذابیت، شاخص های TIFF-SOBEL, Mean mSC, JPEG-PERIM8، حجم فایل در قالب JPEG و JPEG-PERIM 4 به ترتیب قابل اتکاترین شاخص ها در پیش بینی حس هیجان و شاخص هایRAW-PRIM 4 ،RAW-PRIM 8 ، Michelson، Fractal D و CANNY 2014-RAW  به ترتیب قابل اتکاترین شاخص ها در پیش بینی حس آرامش فضا هستند. 
۱۱۰۶.

شاخص های بهبود ارتباط انسان و اشیاء از منظر هستی شناسی اشیاء هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه تکنولوژی ارتباط انسان و اشیاء هستی شناسی اشیاء هایدگر تفاوت چیز و شیء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
بیان مسئله: گسترش پرشتاب تکنولوژی های جدید، تأثیر انکارناپذیر بر زندگی بشر دارد. به گونه ای که ارتباط بین انسان و دنیای پیرامونش را تحت تأثیر قرار می دهد. از جمله شواهد این ادعا می توان به انتقادهایی که از فلاسفه مختلف به نحوه گسترش تکنولوژی جدید و تأثیر آن بر زندگی بشر ایراد شده است، اشاره کرد. یکی از منتقدان پیش رو در این زمینه مارتین هایدگر، فیلسوف مشهور آلمانی در قرن بیستم است. هایدگر در نقد خود به تکنولوژی توضیح می دهد که چگونه ماهیت تکنولوژی، نسبت انسان امروز با جهان پیرامونش را تغییر داده و تفکر محاسبه گر، به جای تفکر تأملی بر جهان امروز سایه افکنده است. با این وجود راهکار واضحی برای برون رفت از این وضعیت عنوان نمی کند. اما فیلسوفان بسیاری با تأثیرپذیری از وی، هر یک بنابر حوزه مطالعاتی خود راه حلی در این زمینه ارائه داده اند.هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی شاخص های بهبود نسبت انسان و اشیاء از دید متفکران متأثر از هایدگر است. در راستای رسیدن به این هدف، این پژوهش از طریق ترکیب نتایج آثار 10 فیلسوف و پژوهشگر معتبر در این زمینه، مضامین اصلی هستی شناسی اشیاء هایدگر را شناسایی و تفسیر می کند.  روش پژوهش: روش پژوهش کیفی فراترکیب است که در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به سنتز نتایج پژوهش های پیشین در راستای رسیدن به تفسیری جدید در زمینه مورد نظر پژوهش می پردازد. نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش نشان می دهد به کارگیری شش شاخص شامل طرح ریزی چیزها بر پایه کنش، پایداری چیزها، درک واقعیت وجودی چیزها، یادگیری متقابل میان انسان و چیزها، تأمل هنرمندانه نسبت به چیزها و تمرکز بر شبکه های ارتباطی می تواند در بهبود ارتباط انسان و اشیاء و تعدیل تفکر محاسبه گر در طراحی مؤثر باشد.
۱۱۰۷.

Evaluation of the Spatial Structure Transformation in Traditional Iranian Houses, in Combination with Urban Space of Tehran's First Modern Streets(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Traditional and Modern Residential Patterns Space Syntax First Modern Streets of Tehran Values of Traditional Architecture

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
Iranian traditional architecture has been changed by modernity during the era of Naser al-Din Shah Qajar. This led to a combination of residential context and the first modern streets of the capital. In addition, this development creates new residential spaces above commercial functions, challenges traditional values, and responds to residents' activities and interactions. The main goals of the research are, firstly, achieving residential patterns in combination with urban space and, secondly, changing the concept of traditional values in Iran in this era. Residential spaces in the streets of Lalezar, Ala-al-Dawa, and Sani-al-Dowleh and the passageways between them are studied. Four mansions with traditional residential patterns and six modern-style apartments were selected as deliberate case studies. The residential plans are based on field surveys and reports from the cultural heritage ministry. The connectivity, integration, and depth measurement components were conducted using quantitative analysis tools such as E-Graph and DepthMap software, which are space syntax analysis instruments. The comparative assessment led to some changes, such as omitting traditional elements like the courtyard and entrances and altering the nature of some spaces like the living room. The result of research via deductive reasoning explains changes in the qualities of some values in Iranian traditional architecture. These qualities are privacy and hierarchy. The main reasons for these changes are having the balconies in the first floor like the older model but facing the street and locating most spaces in similar depths.
۱۱۰۸.

تحلیل رابطه ی بین مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن حداقل رابطه کمیت با کیفیت بهینه سازی کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۶۹
 ازآنجاکه مسکن حداقل باهدف استطاعت پذیری طراحی می شود، عموماً مؤلفه های کمی و کیفی در آن توأمان لحاظ نمی شود. لذا هدف از این پژوهش، تحلیل رابطه ی بین کمیت و کیفیت در مسکن حداقل است. ابتدا مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل و فراوانی و وزن آن ها با روش توصیفی و آنتروپی شانون استخراج شد. سپس از طریق روش پیمایشی (مصاحبه ساختاریافته) راهبرد های طراحی ذیل هر مؤلفه مشخص شد که بر اساس آن، مجموعه ی ضوابط نمره دهی در تحلیل پلان تنظیم گردید. در گام بعد، 9 تیپ پلان برگزیده در شهر جدید پرند طبق ضوابط توسط متخصصین نمره داده شدند. درنهایت، رابطه ی بین مساحت و کیفیت در پلان های برگزیده کیفی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد در واحد های یک و سه خوابه برگزیده، فضای عمومی و در واحد های دو خوابه فضای خدماتی از اهمیت بیشتری نسبت به سایر فضاها برخوردارند. نتایج نشان می دهد که برخلاف تصور عموم، الزاماً با افزایش مساحت، کیفیت واحد مسکونی افزایش نمی یابد.
۱۱۰۹.

ارزیابی جهت گیری حیاط های مرکزی در ساختمان های مسکونی اقلیم گرم و مرطوب ایران از منظر مصرف انرژی و آسایش حرارتی ساکنین (شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم گرم و مرطوب حیاط های مرکزی جهت گیری مصرف انرژی نرم افزار دیزاین بیلدر آسایش حرارتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۵
در معماری عصر حاضر سعی بر این است که ساختمان بتواند با توجه به الگوهای طراحی خویش، نیازهای حرارتی ساکنین را با استفاده از حداقل مصرف انرژی تأمین نماید. در این میان ساختمان های سنتی و بومی در اقلیم های مختلف ایران نمونه های بسیار مناسبی برای بررسی الگوهای طراحی بکارگرفته شده در آن ها می باشند. در این جهت، مقاله حاضر، باهدف بررسی نقش جهت گیری حیاط های مرکزی خانه های سنتی در اقلیم گرم و مرطوب ایران، از دیدگاه بهینه سازی مصرف انرژی ساختمان و همچنین ایجاد آسایش حرارتی ساکنین انجام شده است. در این راستا از مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات آب و هواشناسی و شبیه سازی رایانه ای به کمک نرم افزار دیزاین بیلدر استفاده شده است. در نهایت نتایج تحقیق نشان داده است؛ استفاده از الگوی حیاط های مرکزی به شکل مستطیلی با هندسه نسبت عرض به طول یک دوم با جهت گیری شرقی غربی توانسته است تا حدود 12 درصد در کاهش مصرف انرژی در ساختمان نقش داشته باشد. همچنین عوامل موثر در آسایش حرارتی همچون؛ دمای و سرعت هوا، دمای تشعشعی را نیز به طور قایل قبولی در آستانه آسایش کاربران قرار دهد و به نوعی هم شرایط ایجاد آسایش حرارتی کاربران در فضا فراهم آید و هم میزان مصرف انرژی ساختمان کاهش یابد.
۱۱۱۰.

بررسی دیدگاه طراحان فرش ایران در ارتباط با آینده شغلی خود در مواجهه با نرم افزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی قالی طراحی فرش آینده شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۴
مقدمه: هوش مصنوعی امروزه ضمن نقش آفرینی در تمامی ابعاد زندگی اجتماعی، اقتصادی و تولیدی جوامع بشری از شاخص ترین جلوه های رشد فناوری و آینده نگری جهان هستی معرفی می گردد. به نظر می رسد طراحی فرش ایرانی نیز در برابر این قدرت نوظهور، دچار تغییراتی عمیق خواهد شد. هرچند همواره مباحث شاخص هنری خلاقیت هنرمندان در تقابل با فناوری دیده می شود، اما مسأله اصلی این پژوهش چگونگی مواجهه طراحان فرش با نرم افزارهای مختلف حوزه هوش مصنوعی با قابلیت اصلاح و طراحی نقشه است. هدف اصلی این پژوهش بررسی دیدگاه طراحان فرش ایران پیرامون آینده شغلی خود در مواجهه با نرم افزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی است. اینکه آینده شغلی شاغلین این عرصه با وجود نرم افزارهای حوزه طراحی مبتنی بر هوش مصنوعی چگونه خواهد بود؟ سوالی است که در این پژوهش به آن پاسخ داده می شود.روش پژوهش: مقاله پیش رو مقاله ای کمی- کیفی است و به صورت توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی پایه ریزی شده است. با بهره گیری از ابزار رفتارنگاری، مشاهده، پرسش و پاسخ به تحلیل امکانات ۴ پلتفرم هوش مصنوعی موجود و در دسترس با قابلیت طراحی فرش پرداخته شده است سپس پرسش نامه ای برای ۱۳۲ نفر از نخبگان طراحی فرش ایرانی فعال در این عرصه به صورت الکترونیک ارسال گردیده که تنها ۵۰ نفر حاضر به مشارکت در پژوهش شده اند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد در زمان انجام این پژوهش، تنها یک نرم افزار هوش مصنوعی از قابلیت اصلاح نقشه فرش برخوردار است که به عنوان یک دستیار هوش مصنوعی خلاق مطرح نیست. باقی نرم افزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در دسترس به عنوان یک دستیار خلاق و نوآور، هنوز یادگیری ماشینی برروی آن ها صورت نگرفته و اکنون نمی توانند در زمینه طراحی فرش، به شیوه صحیح، مؤثر واقع شوند. همچنین بررسی نخبگان این حوزه نیز نشان دهنده آن است که یا تاکنون از نرم افزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده نکرده اند یا اگر استفاده کرده باشند، تنها برای تغییر ابعاد و اصلاح نقشه های فرش بوده است و با نرم افزاری که خود بتواند طراحی نقشه فرش را از صفر تا صد انجام دهد مواجهه نشده اند. ۵۷% از طراحان نیز به هوش مصنوعی تنها به عنوان یک ابزار در دسترس می نگرند و نه جایگزینی برای شغل خود.نتیجه گیری: نرم افزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در طراحی فرش را در حال حاضر، می توان به عنوان ابزاری برای سهولت کار دانست؛ در نتیجه چه در آینده نزدیک هوش مصنوعی بتواند جای طراحان را در این حوزه بگیرد یا نه، در حال حاضر می توان با طراحی پلتفرم هایی مبتنی بر هوش مصنوعی به عنوان یک دستیار برای طراحی فرش، شاهد سرعت در انجام طراحی، رنگ، نقطه و در نهایت تغییر ابعاد نقشه فرش، که بسیار زمان بر و پیچیده از نظر کاربران است، بهره برد.
۱۱۱۱.

تحلیل کتاب سنجی و مرور ادبیات شهر اسفنجی به عنوان مفهومی نوظهور در مدیریت پایدار آب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر اسفنجی مرور نظام مند نقشه علمی WEB OF SCIENCE نرم افزار VOSviewer

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۶
بیان مسئله: شهر اسفنجی رویکردی جامع از مدیریت پایدار آب شهری است که در چند سال اخیر به منزله راهبردی اساسی در راستای حل چالش های آبی و زیست محیطی مورد توجه پژوهشگران سراسر جهان قرار گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روند پیشرفت تحقیقات مرتبط با شهر اسفنجی به روش کتاب سنجی انجام شد. روش: جامعه آماری کلیه اسناد مرتبط با شهر اسفنجی است که در پایگاه استنادی WOS نمایه شده اند. در این راستا به منظور دستیابی به تعداد پژوهش های انجام شده، جستجوی اصطلاح "Sponge City" بدون محدودیت زمانی و یا نوع سند صورت گرفت و در نهایت اسناد گردآوری شده با استفاده از نرم افزار Vosviewer تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، 614 سند در سال های 2005 تا 2023 در حوزه شهر اسفنجی منتشر شده که پژوهش ها به طور مستمر افزایش داشته است. 8/99 درصد اسناد به زبان انگلیسی است. از طرفی با افزایش تعداد اسناد، تعداد استنادهایی هم که توسط مقالات کسب شده، افزایش یافته که پراستنادترین مقاله با 260 استناد در سال 2018 منتشر شده است. همچنین مجله Water با انتشار 88 سند، پژوهشگری با نام Jia, H. F. با انتشار 17 سند و کشور چین با انتشار 388 سند بیش ترین تولیدات علمی مرتبط با شهر اسفنجی را داشته اند. بر اساس نقشه هم رخدادی کلمات کلیدی؛ شهر اسفنجی، مدیریت، توسعه کم اثر، کارایی و عملکرد و مدیریت رواناب رگبارها، پرتکرارترین کلمات کلیدی شدند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر توانسته است با شناسایی روندهای نوظهور و در حال رشد حوزه شهر اسفنجی راه گشای سایر پژوهشگران برای انجام پژوهش های کاربردی بیش تر و موفقیت مدیران و متخصصین شهری در به کارگیری مفهوم شهر اسفنجی به عنوان زیربنای اندیشه فراگیر مدیریت پایدار آب شهری باشد.
۱۱۱۲.

تحلیل سبک شناختی مجلسِ نقاشی شیخ صنعان و دختر ترسا در تالار مسقف تکیه هفت تنان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره زندیه تکیه هفت تنان آقا صادق دوم شیخ صنعان دختر ترسا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۱
داستان شیخ صنعان و دختر ترسا از موضوعاتی است که بارها دستمایه ی خلق آثار تصویری قرارگرفته و هنرمندان متعددی بدان پرداخته اند. از میان این آثار، مجلس شیخ صنعان و دختر ترسا در تالار مسقف تکیه هفت تنان شیراز، اهمیت خاصی دارد. این اثر به دستور کریم خان زند، با تکنیک نقاشی رنگ و روغن روی گچ اجراشده است. شخصیت های متعددی در این اثر حضور دارند؛ ازجمله دختر ترسا، شیخ صنعان، مریدان وی و سه شخصیت که در داستان حاضر نبوده و هویت مجهول دارند. با توجه به تأثیرگذاری نقاشی غربی بر نقاشی ایران از اواخر دوره صفوی، می توان نقاشی های این بنا را نیز متأثر از آثار غربی دانست که این اثرپذیری مشخصاً در نوع پوشش بعضی افراد دیده می شود. ضروری بود با توجه به مبهم بودن هویت برخی اشخاص در تصویر، در خصوص شناسایی آن ها بررسی صورت گیرد. از پرسش های اساسی مربوط به نقاشی مذکور، می توان اشاره کرد که نحوه برقراری ارتباط میان فرم و محتوا در این نگاره چگونه است؟ تصویر حاضر به کدام بخش از داستانِ منظوم مربوط می شود؟ پژوهش حاضر از حیث هدف، بنیادی بوده و از منظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. جامعه آماری تحقیق متشکل از مجلس نقاشی «شیخ صنعان و دختر ترسا»، واقع در تکیه هفت تنان شیراز است که به صورت انتخابی بوده و حجم نمونه مساوی با کل جامعه آماری است. نتیجه کاوش ها نشان داد ارتباط میان فرم و محتوا، بیشتر از طریق به کارگیری خصوصیات نقاشی ایرانی، همچنین کاربرد هندسه در تصویر ایجادشده است؛ به علاوه، نقاشی حاضر، مربوط به ابیات چهل وهشت تا صدوشانزده از شعر شیخ صنعان در کتاب منطق الطیر، اثر عطار نیشابوری است که به نخستین لحظات عاشقی شیخ صنعان می پردازد. مشخص شد شخصیت کتاب به دست در نقاشی شخصیتی که کتاب در دست دارد، مرید صادق شیخ نیست و البته جنسیت شخصی که سمت چپ و بالای نگاره در کنار دختر ترسا ایستاده، مذکر است.
۱۱۱۳.

کاربرد هنر نقاشی در تربیت زیباشناختی و پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی فلسفه برای کودکان متیو لیپمن تفکر خلاق گفت وگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۸۵
فلسفه برای کودکان (p4c) به همت لیپمن بنیان نهاده شد. وی تلاش نمود با طرح فرایندی از فعالیت ها به کمک داستان، تفکر را توسعه دهد. داستان، پایه اصلی تفکر و ارتباط و یکی از ابزارهای پرورش تفکر در فبک هست؛ اما آیا فبک در مورد سایر هنرها ازجمله نقاشی به عنوان ابزار و واسطه ای در فلسفه برای کودکان کارا هست؟ هدف این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی است، بهره گیری از ظرفیت های نهفته در نقاشی از منظر لیپمن به عنوان واسطه ای در تقویت و رشد تفکر کودکان در برنامه فلسفه برای کودکان  هست. این ویژگی های نهفته در هنر، لیپمن را بر آن داشت تا در کتاب «رویداد هنری»  به ویژگی های هنرها ازجمله نقاشی بپردازد. در این مقاله تلاش شده با استناد به نظرات لیپمن این سوال پاسخ داده شود که نقش نقاشی در پرورش مشرب های فکری با همه اهداف فبک چیست؟ لیپمن، هنر را نوعی رویداد می داند که ماهیت آن معمای ثابت و چالش برانگیزی است. او هنر را یک فرایند هوشمندانه خرد با زندگی می داند و هنر را یک دستگاه واحد می داند که تجزیه وتحلیل آن مفید است. همچنین نقاشی را سبب بروز خلاقیت های فردی و وضوح بخشی به موضوع و چندجانبه گری و پرورش فکر می داند. نتایج تحقیق حاکی است: کودکان از طریق نقاشی کردن، به کار عملی و هنری می پردازند و با گفت وگو حول نقاشی ها و آثار هنرمندان تفکرات و ذهنیات شان بهبود می یابد. نقاشی به عنوان روشی کارآمد می تواند این مسئولیت را به درستی انجام دهد. لذا نقاشی بر بهبود تفکر فلسفی کودکان از نظر لیپمن مؤثر است.اهداف پژوهش:بررسی نقش هنر نقاشی در تربیت زیباشناختی در کودکان از منظر فبک.بررسی نقش هنر نقاشی در پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک.سؤالات پژوهش:هنر نقاشی چه نقشی در تربیت زیباشناختی در کودکان از منظر فبک دارد؟هنر نقاشی چه نقشی در پرورش تفکر خلاق در کودکان از منظر فبک دارد؟ **این نوشتار برگرفته از رساله دکتری حلیمه احمدیوسفی با عنوان «جایگاه هنر نقاشی در آموزش تفکر فلسفی به کودکان بر اساس آرای لیپمن» است که به راهنمایی آقای دکتر سعید ناجی و مشاوره خانم دکتر شهلا اسلامی در گروه گروه فلسفه واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی در حال انجام است.
۱۱۱۴.

معرفت شناسی دیجیتال به مثابه شیوه نگرش، براساس آرای مک لوهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی دیجیتال باستان شناسی رسانه گنجه کنجکاوی نشان مارشال مک لوهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۰
بیان مسئله: در دنیای جدید، «دیجیتال» به چیزی فراتر از ابزارهایی بی طرف تبدیل شده است. عصر دیجیتال، مفهوم «معرفت شناسی دیجیتال» را وارد زندگی انسان ها کرده است. این معرفت شناسی آن گونه که مک لوهان «منطق موزاییکی» و کارکرد رسانه به مثابه یک «رابط» در تقابل بین کهکشان های فرهنگی را شرح می دهد، رویکردی از جنس «عدسی» دارد. انسان معاصر، به کلیتِ هستی از طریق این عدسی می نگرد و آن را درک می کند. سؤالات اساسی که مطرح می شود بدین شرح است:آیا دیجیتال صرفاً شامل ابزارها و مفاهیم خنثی است یا نگاه انسان و درک انسان از زندگی را نیز تحت تأثیر قرار داده است؟ آیا تأثیرات «معرفت شناسی دیجیتال»، بر زمان حال و آینده اعمال می شود یا گذشته و تاریخ را نیز تحت تأثیر قرار می دهد؟ و «نشان»ها در عصر دیجیتال، چگونه زیست انسان ها را متأثر ساخته اند؟هدف پژوهش: این پژوهش در پی آن است با دیجیتال به عنوان «چیزی برای اندیشیدن» مواجه شود و به توصیف معرفت شناسی دیجیتال بپردازد. روش پژوهش: روش این پژوهش بر مبنای تبارشناسی است. موضوع بررسی شده در تبارشناسی، سیر تاریخ نیست و مطالعه منفرد سوژه های تاریخی را مدنظر ندارد. تبارشناسی رخدادها و پراکندگی را بررسی می کند که حاصل منازعات و تعامل نیروها است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد در عصر حاضر، دیجیتال چیزی خنثی نیست، بلکه فراتر از ابزارهای بی طرف رفتار کرده و معرفت شناسی دیجیتال را وارد زندگی انسان ها کرده است؛ این معرفت شناسی، نگاه انسان به مفاهیم گذشته و حال را تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین زندگی انسان در عصر دیجیتال، چنان تحت تأثیر نشان ها قرار گرفته است که این نشان ها کارکردی از جنس معرفت شناسی یافته اند.
۱۱۱۵.

تحلیل عکسیت در عکاسی هنری دهه1390 ایران بر پایه دیدگاه فرانسوا سولاژ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی هنری ایران دهه 1390 عکسیت فرانسوا سولاژ امر بازگشت ناپذیر امر پایان ناپذیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۵۸
  عکسیت در تعریف فرانسوا سولاژ به معنای تأکیدِ همزمان بر بازگشت ناپذیر بودنِ لحظه عکاسی شده (امر بازگشت ناپذیر) و امکان تولید تصاویر متفاوت از فایل دیجیتال یا نگاتیوِ آن لحظه است (امر پایان ناپذیر). این امکاناتِ بی پایان، بر تواناییِ ذاتی عکاسی برای ادغام با سایر رسانه ها صحه می گذارند بنابراین با محو شدن مرزهای میانِ رسانه ها، عکاسانه بودن معنای متفاوتی از دوران مدرنیستی اش یافته و به «عکسیت» نزدیک تر است. در این پژوهش به منظور بررسیِ جایگاهِ «عکس بودن» در آثاری که در دهه نود خورشیدی در نمایشگاه های عکاسیِ تهران به نمایش درآمده اند، از این شاخصه استفاده شده است. ابتدا اهمیت امر بازگشت ناپذیر در عکاسی این دهه تحلیل شده که اغلب به شکل ثبت اموری در حال زوال ظاهر شده و گاه از طریق دستکاری در ثبت و چاپ عکس یا نمایش عکس های زوال یافته ، برجسته شده است. سپس استفاده عکاسانِ این دهه از امر پایان ناپذیر در عکاسی مطرح شده که به صورت ِ فتومونتاژ، دستکاری نگاتیو و عکس، چاپ آلترناتیو و استفاده فیزیکی از عکس های از پیش موجود نمایان شده است. در نهایت، تحلیلِ آثار عکاسانی که این دو ویژگی را پیوند داده اند و عکسیت در آثارشان برجسته است، نشان داده که آن ها در مواردی معدود از طریق چینش متفاوت عکس های از پیش موجود خوانش ارجح را به چالش کشیده و در مواردی از طریق چاپ آلترناتیو یا دستکاری اثر به نقاشی نزدیک شده اند، و در بیشتر موارد، از تلفیق گذشته و امروز بهره گرفته اند. چنین تلفیقی اغلب در مسیر سوگواری برای گذشته ای فراموش شده بوده اما در موارد اندکی نیز تداومِ اندوهناک گذشته ای ناخوشایند را در وضعیت امروز به نمایش گذاشته است. 
۱۱۱۶.

ارتقای کیفیت فضای شهری پیرامون مساجد از طریق طراحی معماری؛ نمونه ی موردی: مسجد حکیم اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای شهری کیفیت فضایی زمینه گرایی مسجد حکیم اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۴
فضای شهری عرصه ای برای نمایش زندگی جمعی است؛ صحنه ای که شهروندان را فارغ از نژاد، سن و صنف دور هم جمع کرده و با شکستن مرزهای اجتماعی، نمایشی از زندگی اجتماعی مردم شهر عرضه می کند. با توجه به این که کیفیت فضاهای شهری بر میزان حضورپذیری مردم در آن موثر است، تلاش در مسیر ایجاد فضاهای با کیفیت شهری به عنوان یکی از مسئولیت های معماران و شهرسازان شناخته می شود. در واقع توجه فعالان صنعت ساختمان به ویژه معماران و شهرسازان به تاثیر مستقیم هر بنا بر کیفیت فضای شهری پیرامون آن یکی از لازمه های رسیدن به شهری با فضاهای عمومی باکیفیت است. این پژوهش با هدف شناسایی نقش بنای مسجد حکیم اصفهان در ارتقای کیفیت فضای شهری پیرامون آن انجام شده است تا نتیجه ی آن علاوه بر یادآوری نقش ساختمان به عنوان ریز دانه های شهری در کیفیت بخشی به فضاهای عمومی شهر، به عنوان نمونه ای از تدقیق در یک ساختمان خاص جهت مطالعات بعدی در اختیار معماران و شهرسازان قرار گیرد. بر این اساس، ورودی های غربی، شمالی و شرقی مسجد حکیم اصفهان که فضای معماری را به فضای شهری متصل نموده برای مطالعه دقیق تر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه ی نیمه ساختار یافته بود و داده های حاصل از مصاحبه با 160 نفر از شهروندان حاضر در فضای شهری پیرامون مسجد حکیم، با استفاده از نرم افزار Maxqda جمع بندی و در سه مرحله (باز، محوری و گزینشی) کدگذاری شد. داده ها در قالب 24 مفهوم منسجم به عنوان کدهای باز و 12 مقوله به عنوان کدهای محوری تدوین و معرفی گردیده است. با هدف تسهیل مطالعه ی نتایج، کدهای محوری نیز در قالب چهار دسته ی کلی(کدگذاری گزینشی) ادراکی، فضایی، کالبدی و عملکردی مرتب شده اند. در آرای مصاحبه شوندگان، نقش معماری در تقویت اجتماع پذیری فضای شهری، نقش معماری در خوانایی فضای شهری، نقش معماری در القای حس مکان در فضای شهری و نقش معماری در ارتقا امنیت در فضای شهری، پرتکرارترین مصادیق از نقش معماری مسجد حکیم اصفهان در کیفیت بخشی به فضای شهری پیرامون آن بوده است.
۱۱۱۷.

تحلیل داستان رستم و اسفندیار بر اساس روش نقد اسطوره ای با توجه به نظریه نورتروپ فرای با تأکید بر شاهنامه مکتب تبریز صفوی موزه هنرهای معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه نقد اسطوره ای داستان رستم و اسفندیار نظریه نورتروپ فرای ادبیات حماسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۶۲
داستان های شاهنامه همواره بستر مناسبی برای پژوهش در حوزه ادبیات حماسی بوده اند؛ در این پژوهش که با هدف تحلیل داستان رستم و اسفندیار براساس روش نقد اسطوره ای باتوجه به نظریه نورتروپ فرای انجام شده، اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای گردآوری شده و به روش توصیفی-تحلیلی موردبحث و بررسی قرارگرفته اند. نتایج به دست آمده، حاکی از این بود که باتوجه به الگوی فرای، داستان رستم و اسفندیار جزء دسته تراژدی است و سه بخش نظم، احساس و انزوا در آن حاکم بوده است و مراحل شش گانه تراژدی نیز در آن مصداق دارند. درواقع، معنای نهایی این تراژدی، انزوای کامل رستم و غرق شدن او در دریای تجربه فردی است که در این داستان به دست آورده است؛ بنابراین با تکمیل این مراحل شش گانه، داستان رستم و اسفندیار نیز پایان یافته و تصویر ناخوشایندی برای مخاطب ایجاد نموده که متوجه عنصر تقدیرگرایی و تحکم واقع گرایانه در پایان تراژدی است. در نگاره های شاهنامه مکتب تبریز صفوی موزه هنرهای معاصر تهران نیز نمودهای این تقدیرگرایی به وضوح قابل مشاهده است.اهداف پژوهش:بررسی داستان رستم و اسفندیار با توجه به الگوی فرای.بررسی معنای تراژدی رستم و اسفندیار با تأکید بر شاهنامه مکتب تبریز صفوی موزه هنرهای معاصر تهران.سؤالات پژوهش:داستان رستم و اسفندیار با توجه به الگوی فرای چگونه است؟در تراژدی رستم و اسفندیار با تأکید بر شاهنامه مکتب تبریز صفوی موزه هنرهای معاصر تهران چه معنایی نهفته است؟ 
۱۱۱۸.

مردم نگاری زیورآلات یکصد سال اخیر شوشتر با رویکرد چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیورآلات شوشتر مردم نگاری چندفرهنگی خوزستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۵۶
 زیورآلات مجموعهٔ عظیمی از اشیاء فرهنگی هستند که کاربرد تزئینی، تجملی و بعضاً کارکرد بلاگردان دارند. فارغ از وجه مادی و سرمایه ای، برخی از انواع آن ها کارکردی روزمره و آیینی داشته و بازنمای هویت فرهنگی، اندیشه ها و باورهای جوامع بوده و مهارت و ادراک زیباشناسانهٔ زیورسازان هر دوره را نشان می دهند. در این میان شهر شوشتر که روزگاری مرکز استان خوزستان بوده است، یکی از مراکز ساخت زیورآلات بوده که با توجه به تنوع فرهنگی مردم این منطقه، رویکرد چندفرهنگی در زیورآلات آنان دیده می شود. بر این اساس مسئله پژوهش حاضر، چگونگی شکل گیری رویکرد چندفرهنگی در صنایع دستی این شهر و چیستی زیورآلات ساخته شده در این بستر است. شناخت تزئینات و معناهای مشترک فرهنگیِ جامعهٔ ایرانیِ نهفته در زیورآلات به ویژه آثار منطقهٔ خوزستان و شهر شوشتر و اطراف آن در محدودهٔ یک صد سال گذشته هدف این پژوهش است. رویکرد این پژوهش کیفی، مردم نگارانه است که در آن به طور عمده با بهره گرفتن از منابع میدانی و سپس کتابخانه ای و شیوهٔ تحلیل نشانه شناسانه به بررسی موضوع پرداخته شده است. منابع میدانی پژوهش حاضر، افراد آگاه به موضوع و هم چنین مردم محلی و مجموعه داران شخصی بوده اند. بر اساس یافته های پژوهش، بافت چندفرهنگی شوشتر و وجود تقاضاهای مختلف، سبب شده تا زیورسازان این شهر اقلام مختلف تزئینی، ملزومات زندگی و نیز اشیاء دوگانهٔ تزئینی و بلاگردان یا دفع شر را بر اساس سلیقه های مختلف ساکنانی که جمعیت بیش تری در این شهر دارند، به تولید برسانند. وجود تزئین یا نقش اندازی بر اشیاء و ارزش آفرینی اشیائی نه چندان پراهمیت (به زعم افکار امروزی) چون سنگ پا و قطعه فلز پایین و بالای بادبزن، نشان از تداوم سنت تزئین گرایی در هنر ایرانی است که در بطن شهری با ویژگی هم گرایی فرهنگی، همواره برای آن تقاضا وجود داشته است.
۱۱۱۹.

کاوشی در قالی طرح مستوفی اراک (سلطان آباد) و فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اراک فراهان قالی فرش طرح مستوفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۳
طرح مستوفی، نقشه ای غالباً سرتاسری دارد و دارای بُن مایه ای گیاهی، با ساختار اسلیمی های جفتی و اسپیرال گون است که به احتمال قوی از اواخر قرن نوزدهم وارد مکتب قالی بافی اراک و فراهان شده و رواج یافته است. پژوهش حاضر تلاش دارد برای نخستین بار به مطالعه، تحلیل و معرفی خاستگاه و ابعاد فرمی و فنی قالی طرح مستوفی اراک و فراهان بپردازد. فقدان منابع مرتبط با این طرح و نیاز به شناخت و آشنایی با ریشه و خاستگاه آن، ضرورت انجام این پژوهش را دو چندان نموده است. پژوهش حاضر از نوع توسعه ای و دارای ماهیت میدانی بوده و از جنبه نظری کم تری برخوردار است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته و شیوهٔ گردآوری داده های آن میدانی و کتابخانه ای است. پرسش اصلی پژوهش این است که ویژگی های فنی و زیباشناختی قالی طرح مستوفی کدام است؟ بر این مبنا، با کنار گذاشتن نمونه های مشابه، تعداد 18 طرح متفاوت و قابل مطالعه انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد قالی طرح مستوفی در اراک و فراهان از جمله طرح های اصیلی است که نسبت به طرح مستوفی در تبریز و بیجار، ساختار فرمی و محتوایی متنوع و شاخصی را داراست. این ساختار شاخص در نمونه های بازمانده نیز دیده می شود، از آن جمله رنگ سرمه ای زمینهٔ قالی، رنگ قرمز و نیز ساختار نقش پردازی یکسان در حاشیه می باشد. بر مبنای روایت های شفاهی و بازاری در اراک، طرح مستوفی به احتمال زیاد از بیجار وارد نظام قالی بافی اراک و فراهان شده و احتمالاً پیش از آن هم از حوزهٔ قفقاز به تبریز وارد شده و پس از آن به بیجار راه یافته است.
۱۱۲۰.

خاستگاه ارسطویی نظریه تمایز بوردیو (تأملی در جامعه شناسی فلسفی هنر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی هنر بوردیو ارسطو نظریه تمایز فلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۴
پی یر بوردیو فرانسوی (1930-2002) یکی از برجسته ترین جامعه شناسان معاصر در کتاب مهم خود با عنوان تمایز، نقد اجتماعی و قضاوت های ذوقی، معتقد است همچنان که گروه های اجتماعی از نظر سرمایه اقتصادی با هم متفاوتند از نظر سرمایه فرهنگی نیز با هم تفاوت دارند وی این سرمایه فرهنگی را دانش درباره هنر، فرهنگ متعالی، فرهیختگی، دانش های فراوان و سخن های عالمانه می داند. سرمایه داران فرهنگی با برجسته کردن این تمایز تلاش می کنند مرزی نامرئی میان خود و طبقات پایین تر ترسیم نموده و بدین صورت تمایزهای طبقاتی را به صورت میان نسلی تداوم می بخشند. بوردیو با تأکید بر وجود میدان های فرهنگی متفاوت در جامعه، ذوق و سلیقه هنری صاحبان این میدان ها را متفاوت می داند. از دیدگاه او طبقه کارگر در انتخاب تابلوهای نقاشی، انتخاب موضوعاتی معمولی مانند منظره غروب و مواردی از این قبیل را مورد توجه قرار می دهد اما طبقات فرهنگی بالا از احساسات گرایی در باب موضوع های قراردادی پرهیز کرده و موضوعات چالش برانگیزی مانند تصادف اتومبیل را انتخاب می کنند. به عبارتی از دیدگاه این جامعه شناس برجسته فرانسوی دانش مردم در مورد هنر نسبت مستقیمی با سلیقه و طبقه اجتماعی آنها دارد و این دقیقاً همان چیزی است که از 2300 سال پیش ارسطو بدان اشاره کرده است. در متن مقاله نظرگاه ارسطو را دقیقاً بیان خواهیم کرد تا مشخص شود بنیاد فلسفی نظریه بوردیو چیست و چگونه در آرای ارسطو خانه دارد. این مقاله با بهره گرفتن از روش تحلیلی تفسیری به تبیین ریشه های فلسفی نظریه تمایز بوردیو می پردازد تا نشان دهد چگونه تأملات فلسفی می تواند در ایده پردازی های جامعه شناختی نقش بازی کند و چگونه جامعه شناسی فلسفی با فاصله گرفتن از جامعه شناسی صرف، تحلیل جامع تر و کامل تری از مفاهیم اجتماعی ارائه می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان