فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
63 - 80
حوزههای تخصصی:
راه آهن به عنوان دروازه ای برای ورود به شهر و دستاوردی از تکنولوژی، نشان دهنده ویژگی های فرهنگی هر جامعه بوده که در معماری ایستگاه-های آن نیز نمایان گشته، بااین وجود گونه شناسی فضای معماری ایستگاه های قدیمی راه آهن در ایران کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی با جمع آوری اطلاعات از اسناد و مشاهده میدانی از شاخص های فضای معماری 116 ایستگاه راه آهن شمال غرب ایران در چهار دوره (قاجار تا جمهوری اسلامی) شاخص های کالبدی هر دوره تحلیل شده است. نتایج حاکی از کاهش تنوع شاخص های به کار رفته در گذشت زمان می باشد، به گونه ای که به غیراز تعداد طبقات، نوع مصالح، سقف، تیپ، تناسبات پلان و میزان تزئینات تنوع خود را در دوره ی جمهوری اسلامی از دست داده و ساختار ایستگاه های راه آهن در این دوره به سمت سقف های تخت، یک تیپ پلانی و عموماً بدون تزئینات گسترش یافته است.
بازآفرینی نقشمایه های هندسی معماری ایرانی-اسلامی در طراحی الگوریتمیک مبتنی بر آراء سنتگرایان
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
35 - 50
حوزههای تخصصی:
معماری، به مثابه فضایی گفتمانی، میراث دارِ دانش، فرهنگ، هنر و زبان گویایی برای بیان گفتمان های مسلط تاریخی است. ابنیه شاخص تاریخی، تجلی گاه فرهنگ و سنت های جاری، و معرف بستر خلق خویش اند. یکی از مهم ترین بن مایه های پُر سخن در معماری ایرانی، هندسه مکنون و جلی در آثار شاخص تاریخی است. هندسه به عنوان صورتی از ماهیت قدسی، هم در آفرینش ساختار ابنیه و هم در صورت بندی تزئینات معماری ایرانی اسلامی، نقشی اساسی ایفا می کند. نظر به تحولات و رشد فناوری در ابزار طراحی و دگرگونی شیوه اندیشیدن در فرایندهای طراحی دیجیتال، بررسی شیوه های بازنمایی سنت ها به طور عام و بازآفرینی هندسه به طور خاص، از منظر ساختار و صورت، ضرورت دارد. در این پژوهش در جست وجوی پاسخ این پرسش هستیم که چگونه می توان با تکیه بر آراء سنت گرایان، در طراحی معماری بناهایِ امروزین، با به کارگیری روش های طراحی رایانشی و الگوریتمیک به بازنمایی تاریخ و تعامل با سنت پرداخت؟ و آیا می توان با رویکرد بازآفرینی نقش مایه های هندسی معماری ایرانی اسلامی، بر بستر روش های طراحی رایانشی، به بناهای امروزی، هویت بخشید؟ در این راستا با بهره گیری از روش کتابخانه ای و تحلیل نمونه های قابل توجه معماری با رویکرد بازآفرینی نقش مایه های هندسی الگوی هنر سنتی، تلاش می شود از بستر هندسه جاری معماری ایرانی اسلامی، از آرای سنت گرایان، بهره جست. بنا بر پژوهش صورت گرفته، ساختار هندسی نقش مایه های هندسی هنر و معماری ایرانی اسلامی، با تکیه هنرمند ریاضیدانِ مسلمان، بر هندسه اقلیدسی و فیثاغوری و بنیان های حکمی و علمی، نمود تام و تمامی از هماهنگی معنا و صورت است. از طرفی طراحی پارامتریک و الگوریتمیک که مفاهیم هماهنگی جزء و کل، تکثیر، پیچیدگی، ریتم و فرم های توسعه و تکامل یافته، از ویژگی های زیباشناختی آن است، تناسب بسیاری با زیبایی شناسی نقشمایه های هندسی ایرانی اسلامی دارد که مبنای آن، تأکید بر مفاهیم کثرت در وحدت، پیچیدگی، تکرار و فرم های هندسیِ استحاله یافته نظام مند است. ماهیت انتزاعی و ویژگی های صوری و زیبایی شاختی نقش مایه های هندسی هنر و معماری ایرانی اسلامی، بنیان و ساختاری غنی و قابل توسعه است و شناخت، تحلیل، توسعه و بازآفرینی آن که در گذشته کاری دشوار و پیچیده بود، امروزه به واسطه ابزار نوین طراحی برای تولید فرم هایی با تفکر الگوریتمی و طراحی رایانشی تسهیل شده است.
بررسی تاثیر مولفه های ادراکات محیطی فضاهای آموزشی بر ارتقای یادگیری دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هر کودک در مدرسه بخش مهمی از عمر خود را می گذراند که هدف از این حضور در مدارس آموختن و پرورش توانایی و مهارت کودک و رفتارهای فردی و اجتماعی است. طراحی نامناسب محیط مدرسه سبب نارضایتی ، خستگی و کاهش یادگیری آن ها می شود. اهمیت به ویژگی های روحی دانش آموزان و الگوهای رفتاری آن ها در طراحی محیط های آموزشی و مدارس ، می تواند به یادگیری آنان و شکوفایی استعدادهای آن ها کمک کند. درنتیجه، طراحی مدرسه و فضای آموزشی با توجه به نیازهای ویژه کودکان، از اهمیتی ویژه برخوردار است. آنچه که این مقاله به آن پرداخته جنبه های متفاوت تاثیر فضای آموزشی و مولفه های ادراکات محیطی این فضاها بر یادگیری کودکان با رویکرد ارتقای یادگیری دانش آموزان می باشد. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش انجام تحقیق، تحقیق پیمایشی- تحلیلی می باشد. پژوهشگر به منظور سنجش دیدگاه دانش آموزان ، با مطالعه و دسته بندی پژوهش های پیشین به تدوین جدول هدف- محتوا پرداخته است و با توجه به این جدول پرسشنامه ای طراحی کرده است، و همچنین از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است.برای بررسی روایی سازه 40 پرسشنامه بین متخصصان توزیع گردید و از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار SPSS به منظور بررسی روایی سازه استفاده شده است. نتیجه حاصل از این پژوهش بیان می کند که مولفه هایی برگرفته از ادراک محیطی، نظیر: تنوع چیدمان مبلمان و مبلمان انعطاف پذیر و متحرک، فضاهایی با امکان تعاملات مشارکتی، ترکیب متناسب رنگ در فضا، ورودی و مسیرهای خوانا و دعوت کننده، زمین شن بازی، حضور آب، تراس هایی در امتداد کلاس ها در طبقات، پارک مشارکتی، گودال باغچه، پنجره های قدی و نورگیر و... در ارتقای یادگیری دانش آموزان موثر عمل می نمایند.
نقد شمایل شناسانه پیکره نگاره های «فتحعلی شاه» با تکیه بر نظریات سه گانه «ژاک لکان »
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
37 - 50
حوزههای تخصصی:
هنر دوره قاجار در مواجهه با جریان های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی تأثیرات عمیقی را پذیرا بوده است. با شروع سلطنت فتحعلی شاه، سبکی نوین با نام«پیکره نگاری درباری» وارد عرصه نقاشی ایرانی شد، در این شیوه بدون آنکه شباهتی در کار باشد اشخاص به طور قراردادی وارد تصویر می شوند. پیکره نگاری اگرچه از عناصر طبیعت گرایانه ی اروپایی وام گرفته شده، ولی شیوه سنتی آرمانی نمودن واقعیت را حفظ کرده است. این سبک در نگاه اول تنها یک سفارش درباری به نظر می آید، اما مسئله مهم در این میان، تبعیت بی چون وچرای هنرمند از شرایط و امیال حامیان خود است. این شرایط رابطه ای مستقیم با شرایط و وقایع اجتماعی داشته است. ازآنجاکه فتحعلی شاه بیش از سایر شاهان قاجار به نقاشی نمادین و فراواقع پیکره خود علاقه نشان می داد، لذا بررسی دلایل این علاقه مندی و تأثیرات روانی و اجتماعی که در پی داشته است، موجب گشته تا علاوه بر تحلیل صوری نگاره ها، مضمون و معانی نهفته در آن ها نیز مورد خوانش و بررسی قرار گیرد. لذا برای نیل به این هدف، نقد شمایل شناسانه پیکره نگاره ها با استناد بر نظریات «ژاک لکان» (امر تخیلی، نمادین، امر واقع و امر سیاسی) صورت گرفته است تا تحلیل تازه ای از این تصاویر ارائه گردد. جامعه آماری این پژوهش شامل پنج نگاره منتخب از فتحعلی شاه است. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بررسی کتب و آثار موجود در موزه ها و کتابخانه ها صورت گرفته است. نتایج یافته ها نشان می دهد که عدم واقع گرایی و آرمان گرایانه بودن پیکره نگاره ها با توجه به تعاریف امر خیالی، نمادین و واقعی لکان برای برآورده شدن نیازهای روانی شاه قابل توجیه و تحلیل است.
بررسی اثربخشی قصه های قرآنی بر سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان 3 تا 6 سال (نمونه موردی منطقه 4 تهران)
حوزههای تخصصی:
قصه گویی درطول تاریخ همواره موردعلاقه وتوجه بشربوده وبرای اوجذابیت خاصی داشته ویکی ازابزارهای مهم اصلاح رفتارمحسوب شده است.قرآن کریم نیزبه نیازبشروگرایش اوبه قصه توجه نشان داده و باتأکیدبرعلائق طبیعی انسان،بسیاری ازمباحث ظریف اعتقادی،اجتماعی واخلاقی رادرقالب زیباترین داستانها طرح وارائه نموده است. قصه گویی در مورد کودکان یک شیوه تربیتی محسوب می شود. به همین دلیل، یکی از ابزارهای مهم اصلاح رفتار کودکان محسوب می شود. ازجمله مسایل و مشکلات کودکان در بدو ورود به مدرسه، مهارت های اجتماعی ضعیف می باشد که در گفتوگوی اثربخش با مردم، تأیید و ابراز احساساتشان، ناتوان هستند و از عزت نفس پایینی برخوردارند. از جمله درمان های غیردارویی، آموزش مهارتهای اجتماعی و آموزش مهارت های رفتاری است. یکی از روشهای رفتار درمانی ، قصه گویی است که میتواند در کاهش مشکلات رفتاری کودکان موثرباشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان تاثیر قصه گویی از کتاب آسمانی و انسان ساز قرآن بر سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کلیه کودکان پیش دبستانی در نظر گرفته شد تا تاثیرات داستان سرایی و قصه گویی را بر سه متغیر سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان پیش از ورود به مدرسه و دوران ابتدایی مورد بررسی قرار دهیم.میزان سازش یافتگی کودکان در سه فاکتورهای اساسی که شامل سازش یافتگی عاطفی: یرای سازش احساسات کودک با اطرافیان و خویش، سازش یافتگی اجتماعی: برای برقراری ارتباط اجتماعی و سازش یافتگی آموزشی: در فراگیری آموزش ها ، در تربیت و رشد کودکان به خصوص پیش از مراحل ورود به دبستان ، هدف اصلی و مورد تحقیق این پژوهش است . پژوهش پیش رو از نظر روش پژوهش در دسته ی پژوهش های توصیفی– تحلیلی و از نظر هدف پژوهشی در ردیف پژوهش های کاربردی قرار دارد. با توجه به موضوع پژوهش، بررسی و ارزیابی اثربخشی قصه های قرآنی بر سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان 3 تا 6 سال (نمونه موردی منطقه 4 تهران ) مورد نظر می باشد. طی پرسشنامه استاندارد، داده های پژوهش تهیه و جهت تحلیل مورد استفاده قرار می گیرد. پرسشنامه ی استاندارد سازگاری سینها و سینگ به منظور سنجش میزان سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان 3 تا 6 سال طراحی و تدوین شده است. این پرسشنامه دارای 62 سوال می باشد و بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت به سنجش کودکان می پردازد و نهایتاً توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 مورد تحلیل و سپس نتیجه پژوهش اعلام می شود. هدف کاربردی و بهره وران این پژوهش، مهد کودک های استان تهران ،پیش دبستانی های استان تهران ومدارس ابتدایی دخترانه استان تهران هستند. پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که آیا قصه گویی از کتاب آسمانی قرآن می-تواند بر مؤلفه های سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی ، موثر باشد؟ و نتایج پژوهش نشان میدهد که سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان 3-6 سالی که در جلسات قصه گویی قرآنی شرکت کرده اند به طور معنی داری بالاتر از دیگر دانش آموزانی که در جلسه شرکت نداشته
معیارهای حفاظت و مرمت دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
۵۶-۴۵
حوزههای تخصصی:
تمامی مراحل حفاظت از آثار تاریخی باید طبق معیارهایی انجام پذیرد که این معیارها در واقع جداکننده صحیح از ناصحیح هستند. برخی از معیارها صورت کلی دارند و برای همه گونه های آثار تاریخی لحاظ می شوند و برخی از آن ها اینطور نیستند و گاهی لازم است این معیارها متناسب با ویژگی ها و شرایط اثر تعبیر و تفسیر شوند. در این راستا، پرسش پژوهش به این صورت مطرح می شود: جهت حفاظت از دیوارنگاره های بوم پارچه در ایران چه معیارهای بنیادین(با چه تعبیر و تفسیری) می توان مطرح نمود؟ لذا در این پژوهش سعی شده است با مرور منشورها، دستورالعمل ها و نظریّه های بین المللی و همچنین بررسی تجربه های حفاظت و مرمّت دیوارنگاره های بوم پارچه در خارج از ایران، معیارهای بنیادین حفاظت از دیوارنگاره های بوم پارچه تبیین گردد تا بتوان با تکیه بر آن، مداخله های صحیحی بر روی دیوارنگاره های بوم پارچه انجام داد. همچنین با توجه به معیارهای پیشنهاد شده با تفسیری متناسب با ویژگی های دیوارنگاره های بوم پارچه، می توان تحلیل صحیحی بر اقدامات حفاظتی و مرمتی سال ها و دوره های گذشته بر روی این گونه آثار داشت. هدف از پژوهش پیش رو، تبیین معیارهای بنیادین حفاظتی دیوارنگاره های بوم پارچه است. در این راستا، تحقیقی کاربردی-توسعه ای با روش یافته اندوزی: الف: مطالعه متون تخصصی. ب: انجام مطالعات و بررسی های میدانی. ج: بررسی و تحلیل نتایج حاصل از مطالعه متون تخصصی و مطالعات میدانی؛ انجام پذیرفته است. با تکیه بر مطالعات انجام شده و همچنین تحلیل آن ها، معیارهای حفاظتی دیوارنگاره های بوم پارچه(شناخت اثر قبل از هرگونه مداخله، حفظ اصالت اثر، حفظ یکپارچگی اثر، توجه به ویژگی دوگانه دیوارنگاره های بوم پارچه، نمایش صحیح اثر) ارائه شده است که برای هر کدام از آن ها، مثال هایی از آثار ایران و پیشنهادهای مرتبط جهت مداخله های مرمتی و نمایش صحیح آثار نیز ارائه شده است. آثار تاریخی در دنیا هم از نظر ماده و فن ساخت و هم از نظر ارزش های مختلف در بستر فرهنگی خلق اثر، تنوع زیادی دارد. به این دلیل در مجامع بین المللی در خصوص معیارهای حفاظتی فقط به کلیات پرداخته می شود. بنابراین در خصوص دیوارنگاره های بوم پارچه به صورت مشخص به ارائه و تفسیر معیارهای بنیادین پرداخته شد.
بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با استفاده از رویکرد پروژه های محرک توسعه (مطالعه موردی محله زرگنده تهران)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
138 - 152
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد شهری در مقایسه با سایر پهنه ها از جریان توسعه عقب افتاده و نیازمند دستیابی به عدالت فضایی، برابری اجتماعی، سرزندگی اقتصادی و سلامت اکولوژیکی می باشند. همچنین بینشی جامع و عملیاتی است که به حل مشکل های درون بافتی می پردازد. استراتژی های جدید توسعه اغلب شامل ساختمان ها یا مناظر گوناگون که هدایت گر توسعه شهر هستند، می باشند. پروژه های محرک، ابزاری هستند که در درون استراتژی های تغییر شکل شهری همچون بازآفرینی و توسعه مجدد بافت های ناکارآمد، می توانند با استراتژی های قبلی ترکیب و زمینه بسترسازی را آماده نمایند. این پژوهش در قالب رهیافت نوینی از مداخله مکان مبنا در بافت های ناکارآمد شهری توسط پروژه محرک توسعه زرگنده شهر تهران است. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی است و با بهره گیری از منبع های کتابخانه ای و برداشت میدانی و تکنیک AHP-SWOT از طریق Expert Choice برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتیجه ها نشان می دهد بافت فرسوده و ناکارآمد محله زرگنده در حوزه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و گردشگری به لحاظ محیط درونی با ضعف های زیاد و به لحاظ محیط بیرونی با فرصت های قابل توجهی روبه رو است. در نهایت برای انتخاب مناسب ترین سایت جهت پیاده سازی می توان با توجه به بستر کنونی زرگنده، کاربری هایی با درون مایه تجاری، اقتصادی، فرهنگی و گردشگری جهت الگو سازی در بافت تعریف کرد. با اتخاذ راهبردهای انطباقی و کاستن از ضعف های موجود، می توان از فرصت های موجود در محدوده موردمطالعه حداکثر استفاده را داشت.
بررسی تحولات طراحی معماری غرفه های کشور ژاپن در نمایشگاه جهانی
حوزههای تخصصی:
نمایشگاه جهانی در زمان های مختلف، همواره اهداف، برنامه ها و رویکردهای ملت ها را در قالب معماری و کالبد غرفه ها محقق ساخته است. این رویداد در تحولات خود، فضایی را برای کشورها فراهم نموده تا انتخاب کنند که چه تصویری از معماری خود را در جهت تعاملات و گفت وگوهای جهانی می خواهند ارائه دهند. در این راستا، پژوهش حاضر سعی دارد تا مشخص کند که کشور ژاپن در طول برگزاری نمایشگاه های جهانی، از طریق معماری، به چه صورت خود را بیان کرده و چه رویکردهایی را دنبال نموده است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-تبیینی و با رویکرد کیفی، به منظور دستیابی به راهبردها و رویکردهای اساسی معماری در نحوه حضور غرفه های ژاپن، از مطالعات کتابخانه ای بهره گیری نموده است. معماری غرفه های کشور ژاپن، باتوجه به ویژگی های مشابه، دوره های تاریخی ویژه ای را روشن ساخته اند که متناسب با محتوای خود؛ در پژوهش حاضر، تحلیل، بررسی و سازماندهی شده اند. نتایج نشان می دهد که چهار دوره تاریخی بر رویکردها و راهبردهای طراحی معماری غرفه های کشور ژاپن حاکم بوده است که شامل: 1. استفاده از الگوها و سبک های سنتی (1933-1873)، 2. تلفیق سبک مدرن با الگوهای ژاپنی (1939- 1937)، 3. به کارگیری فناوری های نوین در ترکیب با الگوها و رویکردهای جدید ژاپنی (1992-1958) و 4. توجه به بحران های زیست-محیطی و توسعه معماری پایدار (2015-2000) می باشند.
ضرورتِ عبور از نظریه گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۷
61 - 64
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که فهم انسان ها باعث تفسیر معنی پدیده ها می شود، بنابراین دستگاه فکری که فهم را ممکن می سازد بسیار اهمیت دارد و بدین ترتیب می توان گفت عینیتی خارج از فهم ما، دسترس پذیر به نظر نمی رسد و ما همیشه دارای موقیعتی (زمان مند-مکان مند یا بدن مند) برای تفسیر هستیم که بی طرف بودن را غیر ممکن یا به تعبیری طرفداری را اجتناب ناپذیر می کند. آگاه شدن به این مقدمه، نشان می دهد آن مفاهیم و اصولی که بنیان های دستگاه فکری را می سازند و فهم را ممکن می کنند، بسیار حیاتی هستند و در صورتی که دارای اِشکال باشند، هر نوع اقدام دیگری را نیز دارای اشکال می کنند؛ اگرچه در ابتدا بسیار مستحکم و صحیح به نظر برسند. هر کو نَکُنَد فهمی زین کِلکِ خیال انگیز، نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد. یکی از این بنیان های فکری که نیازمند نقد است، اصول حاصل از نگاه شرق شناسانِ غربی یا بومی شده تحت تأثیر آن هاست. طی روندی پیچیده، پیش فرض های شرق شناسانه منجر به بدیهی پنداشتن «نظریه گذار» شده است. پیش فرض نظریه گذار این است که مسیر پیشرفت همانی است که در غرب طی شده و باید گام به گام آن رفت تا در مسیر توسعه و زندگی باسعادت قرار گرفت. از این رو هر نوع مطلبی که از دریچه نظریه گذار فهم شده باشد نیازمند نقد است تا بتوان از آن عبور کرد و در سطح بومی سازی باقی نماند.
نگاهی بر مفهوم عشق در جمالشناسی سهروردی
حوزههای تخصصی:
حکمت اشراق سهروردی با دربرداشتن مفاهیم ایرانی-اسالمی، میتواند مبنایی برای بررسی مباحث حکمی در هنرهای سنتی باشد. از آنجا
که حکمای اسالمی بحثی اخص درباب زیبایی نداشته اند، ولی شأن وجودشناختی و حیث معرفتی زیبایی به مثابه یک مفهوم و امر زیبا به
عنوان وجه تحققی آن، زمینههای تأمالت زیباشناختی در این باب را براساس مفاهیم حکمت اشراق فراهم آورده است. بهرغم گسستهای
تاریخی و نفوذ فرهنگهای بیگانه، تحوالت موسیقی سنتی ایران از پیوستگی و تداوم نسبی برخوردار بوده است و وجوه اشتراکات صوری و
مضمونی فراوانی در آثار دورههای مختلف، خصوصاً سالهای بعد از انقالب اسالمی مشاهده میشود. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این
پرسش بود که مؤلفههای زیباییشناسی حکمت اشراق چیستند و چگونه در تحلیل آثار موسیقی ایرانی مورد استفاده قرار میگیرند؟ روش
انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی-نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی بود و اطالعات نیز به شیوه کتابخانهای به دست
آمد. نتایج نشان میدهند آهنگسازی در موسیقی ایرانی با فرض وجود عشق، حسن و حزن در روح این موسیقی همواره نیاز به نوعی سلوک
عرفانی داشته و مفاهیمی چون کثرت در وحدت، سلسلهمراتب، غایتگرایی، نمادپردازی و ... میتوانند مبنایی برای تحلیل آثار موسیقی
سنتی ایران باشند.
تأثیر تحولات میدان های پیرامون ارگ بر یکدیگر در پایتخت قاجاری (میدان های مشق، ارگ، توپخانه، سبزه میدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
173-148
حوزههای تخصصی:
روزگار قاجاریان، دوره تغییرات بنیادین و ورود مفاهیم نوین شهری بوده و میدان ها، گونه ای از فضاهای شهری بستر برخی از این تغییرات بودند. هدف این مقاله که بر چهار میدان اصلی پایتخت قاجاری (مشق، ارگ، توپخانه، سبزه میدان) متمرکز است، درک تحولات کالبدی و مکانی آنها در کنار یکدیگر و مرتبط با ارگ به عنوان بستر شهری مشترکشان است. سؤالات پژوهش عبارت اند از: ۱.کدام تحولات این چهار میدان بر محوطه ارگ تأثیرگذار بوده است؟ ۲.تغییرات هر میدان چه تأثیری بر تحولات میدان های دیگر داشتند؟ با استفاده از روش تفسیری- تاریخی در منابع مکتوب دست اول و دوم و استاد تصویری جمع آوری شده و استدلال منطقی یافته ها، ترسیم دیاگرام ها و باز تولید برخی نقشه ها مشخص کرد که اولا تحولات میدان های ارگ، مشق و سبزه میدان در دوره ناصری (پیش از گسترش شهر) و بهبود وضعیت کالبدی و عملکردی آنها سبب تولد میدان هایی با طرح و کارکرد معین در شمال و جنوب ارگ شد که تا پیش از این فضاهای بی نظم و ترتیب با عملکردهای چندگانه بودند. همچنین تغییرات میدان ارگ و تبدیل آن به باغ گلشن، سبب تولد میدان توپخانه در شمال ارگ و چهارمین میدان پیرامون این بستر شهری مشترک شد. شکل گیری این میدان جنبه ارتباطی جدیدی را به سمت شمال و محله تازه تاسیس دولت برای ارگ به همراه داشت. دوم اینکه میدان ها پیش زمینه پیدایش دیگری بوده اند: ابتدا سبزه میدان، سپس میدان ارگ و بعد از آن میدان مشق و در نهایت میدان توپخانه شکل می گیرد و از طرفی عملکرد و مکان یابی میدان ها در هماهنگی با یکدیگر بوده است.
شناسایی پیشران های استراتژیک مؤثر بر فقر جهت توانمندسازی بافت های ناکارآمد نفت شهر آبادان با رویکرد آینده نگاری در افق 1420(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
175 - 211
حوزههای تخصصی:
کاهش فقرشهری در شهر آبادان بدون رویکرد توانمندسازی و شناخت فرصت ها و تهدیدها این مسیر در آینده محقق نخواهد شد. لذا شناسایی پیشران های استراتژیک جهت برنامه ریزی های اصولی برای توانمندسازی ساکنین فقیر بافت های ناکارآمد نفت شهرآبادان در افق 1420 هدف این پژوهش می باشد. روش پژوهش از نوع آینده نگاری استراتژیک می باشد. تکنیک ها و نرم افزارهای مورداستفاده عبارت اند از: پویش محیطی، تحلیل اثرات متقاطع، نظرات خبرگان، نرم افزار Micmac. متغیرهای بخش های عوامل اقتصادی و اجتماعی بیشترین تأثیرگذاری را بر سیستم شکل گیری توانمندسازی فقر بافت های ناکارآمد شهر آبادان داشته اند و ابعاد کالبدی و مدیریتی کمترین درجه تأثیرگذاری را دارا بوده اند. پیشران های استراتژیک شامل ارتقای سرمایه انسانی فقرا، تدوین راهبردهای ملی کاهش فقرشهری، نهادینه سازی مشارکت اجتماعی، کاهش تورم، کاهش فساد، سرمایه گذاری دولت در کاهش فقر و سرمایه گذاری در حوزه مسکن می باشد.
قهوه خانه، جاذبه تاریخی د ر منظر گر دشگری شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸
20 - 29
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری، گونه ای از صنعت گردشگری است که با اقبال زیادی روبرو شده است. این گردشگری نه تنها از لحاظ اقتصادی بلکه به دلیل معرفی و شناساندن تاریخ و فرهنگ شهرهای مختلف، مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد منظرین به عناصر شهری و توجه به ابعاد مختلف، زمانی-مکانی، تمدنی-تاریخی و عینی-ذهنی به صورت همزمان در شهر، می تواند جاذبه های بسیاری را در گردشگری شهری بازتعریف کند. با وجود نوین بودن دانش منظر، رویکرد منظرین از جمله راهبردهایی است که امروزه در بسیاری از مسائل مربوط به شهر مورد استفاده قرار می گیرد، زیرا از یک سو این رویکرد با توجه به ماهیت منظر دارای ویژگی های خاص و منحصر به فرد است و از سوی دیگر، نگاهی متفاوتی به شهر و عناصر موجود در آن ایجاد می کند. فضاهای عمومی بخشی از فضاهای شهری هستند که در شهرهای ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. فضاهایی مانند حمام، بازار، مسجد، زورخانه، قهوه خانه و ... از جمله این فضاها محسوب می شوند. قهوه خانه نهادی اجتماعی بوده که از زمان صفویان در ایران پا گرفته و به مرور زمان نقش هایی را در اجتماع ایفا کرده و به یکی از عناصر متمایز در شهر ایرانی در چندصد سال اخیر تبدیل شده است. قهوه خانه براساس نیاز مردم به وجود آمده است و علاوه بر محلی برای صرف غذا و نوشیدنی و مکانی برای گذراندن وقت، به محلی تبدیل شده که در حوزه های دیگر مانند فرهنگ و ادب و هنر نیز در شهر ایرانی کارکردهای مؤثری داشت. در این تحقیق که به روش تحلیلی توصیفی و با بررسی و مطالعات اسنادی انجام شده، کارکردهای مختلف قهوه خانه با رویکردی منظرین دسته بندی شده است. با توجه به معنا و هویت بازتعریف شده برای قهوه خانه به نظر می رسد می توان این مکان را به مثابه منظر گردشگری در نظر گرفت که می تواند به جاذبه ای بی بدیل در گردشگری شهری ایرانی مبدل شود.
مطالعه الگوی سفر قهرمان در سینمای احمدرضا معتمدی بر اساس آرای جوزف کمپل (مطالعه موردی فیلم زشت و زیبا)
حوزههای تخصصی:
اسطوره قهرمان ریشه ای کهن در آیین ها، متون مذهبی و سنت های برآمده از نهاد های جامعه بشری دارد، الگوی سفر از
جمله مفاهیمی است که در مباحث اسطوره شناسی و ریخت شناسی داستان مورد توجه قرار می گیرد. الگوی دوازده مرحله ای
جوزف کمپل نمونه ای برجسته در ریخت شناسی داستان با رویکرد اسطوره ای به شمار می آید. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ
به این پرسش است که الگوی سفر قهرمان در سینمای احمد رضا معتمدی چگونه جلوه و بروز کرده است. روش انجام این
تحقیق از منظر هدف، کاربردی-نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی بود. اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای به دست
آمد. نتایج نشان می دهد که فیلم زشت و زیبا اثر احمد رضا معتمدی به رغم برخی تفاوت ها و فقدان برخی مراحل با
کهن الگوی سفر قهرمان مطابقت دارد، این فیلم با روایت داستان یک مرد در سرزمین آفت زده و گذر او از رخداد هایی نظیر
آیین های تشرف، شکم نهنگ و مواجهه با خدا بانو به چگونگی تبدیل کاراکتر فیلم به یک قهرمان می پردازد، قهرمانی که در
مبادی ها از نقاب ها و عرض ها ر ها می گردد و به جوهر زندگی دست می یابد.
واژگان کلیدی: الگوی سفر قهرمان، استحاله، نجات از سرزمین آفت زده، قهرمان.
عوامل فضایی احساس معنوی در محیط معماری حرم مطهر رضوی با بهره گیری از رویکرد روان شناسی رفتارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
۷۲-۵۵
حوزههای تخصصی:
«احساس معنوی محیط» تجربه ای ویژه حاصل از حضور در فضاهای قدسی است. درزمینه ی ارتباط بین معماری و مفاهیم معنوی، تحقیق های بسیاری صورت گرفته است اما کمتر به بررسی تجربیات معنوی در مواجهه با آثار معماری پرداخته اند. روانشناسی رفتارگرا به واسطه تمرکز بر روی عکس العمل مخاطبان، به عنوان پاسخ و فضاهای معماری به عنوان محرک، بستر مناسبی برای بررسی احساس معنوی محیط است. در این مقاله از طریق مرور ادبیات، ویژگی های این احساس شناسایی و سپس از طریق تحلیل عاملی، عوامل فضایی مؤثر، دسته بندی می شوند. پس از تهیه پرسشنامه و سنجش روایی از «نسبت روایی لاوشه» و «شاخص روایی محتوایی» برای تعیین پایایی از روش آلفای کرومباخ استفاده شد. برای تعین حجم نمونه، از طریق روش آسان یا در دسترس تعداد 320 نفر از زائران حرم مطهر امام رضا (ع) در سال 1397 انتخاب شده اند. یافته ها و نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل مؤثر بر احساس معنوی محیط، در پنج دسته به شرح عوامل عملکردی «مقیاس و تناسب ابعادی، رعایت شأن و عملکرد، فضای سکون، فضای مکث، حیاط های وسیع، امکانات رفاهی جانبی و هم جواری فضاهای فرهنگی» و عوامل کالبدی «عظمت مقبره، شکوه داخلی مقبره، تدریج افقی اهمیت، سیر از ساده به پیچیده در محور عمودی و افقی، شاخص بودن المان مقبره» و عوامل ایده ای «ساماندهی ورودی، انتظام سلسله مراتبی فضا، منع شمایل نگاری، انطباق محور حرکتی بر محور معنایی، ابهام در تسلسل فضا، شاخص بودن نورپردازی و موقعیت عناصر نورانی» و عوامل یکپارچگی شامل «تشابه نسبی فضاهای پشت سرهم، کل گرایی، همگرایی فرم و تزئینات» و عوامل فناوری، «مسقف بودن موقت حیاط، سامانه های نورپردازی شگفت انگیز و شرایط زیست محیطی» شناسایی و دسته بندی شده اند.
نمادشناسی و گونه شناسی شیرسنگی های ایران با تأکید بر نقوش و خطوط پیرامونی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
103 - 113
حوزههای تخصصی:
شیرسنگی تندیسی است نمادین، تاریخی و بیشتر انتزاعی، بر مزار سلحشوران و بزرگان که ریشه در باورهای آیینی، شیعی و قومی دارد. اغلب این تندیس در مناطق بختیاری نشین مشاهده می شود. هدف بازشناسی و تحلیل فرمی و نمادین پیکره هاست. پرسش این است که آیا این پیکره در مناطق مختلف ایران و در دوره های تاریخی، از منظر زیبایی شناختی و مفاهیم شاهد تفاوت هایی بوده است یا خیر؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطّلاعات، کتابخانه ای و میدانی است. دامنه پراکندگی این تندیس در 10 استان و 40 شهرستان است و حجم نمونه های مورد مطالعه در این مناطق 550 مورد است. در خوزستان و چهارمحال و بختیاری، پیکره ها از فرمی مکعب گونه برخورداند، دارای شیبند و نماد شجاعت محسوب می شوند. در شهر اصفهان، پیکره ها حالتی آرام و بدنی منحنی دارند که بیشتر نماد نگهبان هستند. در لرستان و برخی شهرهای استان اصفهان پیکره ها چهره ای انسان نما دارند، از شیب کمتری برخوردارند و نماد شجاعتند. در یاسوج و استان فارس، پیکره ها کمی انحنا دارند، حرکت را تداعی می کنند و نماد شجاعتند. در شمال غرب کشور خیز و جهش نمونه بختیاری مشاهده نمی شود و نمادی از شجاعت محسوب می شوند.
«پارودیِ مرگ» نقدی بر عکس «شش فوت زیر زمین» اثر دیوید استوارت
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
133 - 141
حوزههای تخصصی:
واکاوی ردپای معماری بومی و سنتی در معماری مسکونی معاصر ژاپن
حوزههای تخصصی:
در اندیشه های بنیادین معماری ژاپن، از مهم ترین رویکردها، جایگاه معماری بومی و سنتی در ساختمان سازی معاصر و نحوه ارتباط دهی آن ها می باشد. از اواسط قرن نوزدهم، معماران معاصر ژاپنی و غربی صاحب نامی نظیر: فرانک لوید رایت، لوکوربوزیه، کنزو تانگه، هیکو ماکی، تادائو آندو، با رویک ردی محتواگرا و مفهوم گرا نسبت به گذشته، توانستند، با استعانت از فناوری های نوین، انواعی از معماری التقاط گرا خلق نمایند که از مبانی سنتی و آئینی شرقی و به ویژه ژاپنی پیروی و به نوعی می ان مفاهیم و مضامین س نت و مدرنیته تعامل ایجاد نمایند. امروزه، معماری مسکونی در ژاپن را می توان پیرو یک سنت فرهنگی بدون انقطاع دانست که طی سالیان متمادی با نیازها و امکانات نوین وف ق پیدا کرده است. با وجود اینکه وجوه اشتراک در ادوار گوناگون به طور مشخص نیست، اما وقتی مفاهیم اساسی معماری خانه های ژاپنی در نظر گرفته می شود، می توان دریافت که این پیوستگی فرهنگی چگونه با گذر زمان حفظ گردیده است. در این نوشتار سعی شده، ضمن بررسی سیر تحول معماری معاصر ژاپن با تأکید بر سبک های شواین و سوکیا به تحلیل جایگاه معماری بومی و سنتی در تکوین و هویت بخشی معماری مسکن معاصر ژاپن، پرداخته شود. از نتایج مهم این پژوهش اینست که معماری معاصر ژاپن به موازات پذیرش امکانات و فناوری های نوین، به منظور ارتباط و حفظ ریشه ها، در ساختاری منسجم، هویت بومی، سنتی و ملی خود را تداوم بخشیده است.
بررسی نشانه معناشناختی نمادهای دالّ بر آداب و رسوم خانقاهی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
433 - 448
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی مطالعه نظام مند نشانه ها برای دریافت پس زمینه های گوناگون فکری شاعر یا نویسنده است. نماد و نشانه بیان کننده تجربه ای غیرمحسوس با قابلیت چندمعنایی و عدم قطعیت مدلول ها است؛ از این رو نماد، مصادیق متعددی پیدا می کند و یگانه راه درک معنی آن، تاویل و تفسیر است. بر این اساس برای رسیدن به معنای نماد، باید از روساخت به ژرف ساخت، با در نظر گرفتن ساختار و بافت متن گذر کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است مولانا شاعری عارف و معناگراست که از نماد برای پرداخت الگوهای فکری خود بهره گرفته است. او به طبیعت و نمادهای طبیعی توجه بسیاری کرده است و با توجه به اینکه در میان مردم و با آن ها مانوس بوده سعی کرده است محیط اطراف و زندگی افراد آن زمان را به درستی به تصویر بکشد. نویسندگان با کشف نشانه های موجود در متن غزلیات شمس، کوشیده اند به لایه های متنوع و متضاد فکری مولانا دست یابند و از طریق توانسته اند به شخصیت و عرفان مولانا نزدیک شوند و منظور ایشان از هر مطلب را برای عموم مردم روشن سازند.اهداف پژوهش:بیان آداب و رسوم خانقاهی از دید نمادین است (به عنوان نمادهای عرفانی در غزلیات شمس).۲ .بررسی بازتاب آداب و رسوم صوفیه و نمادهای آن در شعر مولوی.سوالات پژوهش:۱. کدام یک از آداب و رسوم خانقاهی بیشترین کاربرد را در غزلیات شمس دارد؟۲. مولانا به آداب خانقاه به عنوان آداب و رسوم طبیعی و رایج نگاه کرده یا از دید نمادین آن را بررسی کرده است؟
تبیین مدل مفهومی مؤلفه های مؤثر در شکل گیری تجربه زیبایی شناسی معماری از منظر علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
41 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پذیرش زیبایی شناسی معماری، به خصوص به صورت تجرییات عمیق افراد از بناها، زمینه ای است که اهمیت بسزایی دارد و معمولاً توجه چندانی برای شناخت آن به لحاظ محتوای علمی نمی شود و همواره این سردرگمی وجود دارد که کدام الگوی نظری زیبایی شناسی برای معماری از این منظر همه جانبه و کامل تر است، زیرا این مفهوم کیفیتی مبهم به نظر می رسد و نیازمند داده های منسجمی برای انجام پژوهش هایی دقیق تر است. تجربه زیبایی شناسی معماری، همواره مقوله ای پیچیده و تحت تأثیر عوامل متفاوت است، لذا شناخت چیستی و چگونگی این تجربه به عنوان یک ضرورت کیفی می تواند بر فرایند طراحی و اصول معماری تأثیرگذار باشد. لذا این پرسش مطرح می شود که تجربه زیبایی شناسی معماری چگونه کیفیتی است و به چه مؤلفه هایی وابسته است؟ هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر خلق یک توصیف جامع و چارچوب منسجم ا پدیده تجربه زیبایی شناسی معماری برای دستیابی به درک ساختار ذاتی آن تجربه از طریق ارائه یک مدل مفهومی است. روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی و روشی توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و با دیدگاهی تفسیری از طریق تشریح ادبیات نظری از منظر یافته های علوم شناختی، یافته های بحث را در چارچوب مدلی مفهومی معرفی کرده است. نتیجه گیری: تجربه زیبایی شناسی معماری عبارت است از ارزیابی عاطفی تجربه ادراک فضا براساس رهیافتی مستقیم از طریق مؤلفه های ادراکی، انگیزشی، حسی-حرکتی، شناختی و رفتاری که به صورت ترکیبی از تصورات احساسی مختلف (نظیر لذت، خوشایندی و غیره) بروز می یابد. لذا با استناد بر نظریه های علوم شناختی می توان گفت دخالت واکنش های بدنی غیر آشکار در تجربه معماری عنوان می کند مؤلفه های ادراکی و انگیزشی منجر به واکنش های رفتاری می شوند که این خود بیانگر رابطه بین ابعاد هیجانی و همچنین درگیری مؤلفه های حسی-حرکتی از طریق بدن با فضاست. در حقیقت تعامل با فضای معماری از طریق قابلیت های ایجادشده آن می تواند مؤلفه های انگیزشی را درگیر کند. بنابراین مبنی بر آنکه ادراک زیبایی معماری بستگی به فعالیت های درونی تحریک شده دارد که شامل پردازش عاطفی و نیز عوامل شناختی مرتبط با زمینه های فردی می شود، در نتیجه مؤلفه های رفتاری هم می توانند مسبب فعال سازی توجه و انگیزش جهت امکان دادن به فرد برای تجربه آگاهانه خود به عنوان نهاد تجربه کننده و همچنین تجربه زیبایی به واسطه پدیده اثر معماری باشد.