مطالب مرتبط با کلیدواژه

برداشت از پیشینه


۱.

برداشت صحیح از پیشینه های معماری منظر برای تولید دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری منظر برداشت از پیشینه مطالعه موردی طراحی پژوهی کل گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۵ تعداد دانلود : ۵۱۳
برداشت از پیشینه طرح ها در حوزه معماری به عنوان امری رایج، از یک سو دچار تابوی «تقلیدی بودن»، و از سوی دیگر دچار اتهام «بدعت گذاری» است. در این زمینه تاکنون به سه مسئله «استخراج دانش کاربردی از پیشینه ها»، «تعریف برداشت صحیح از پیشینه ها» و «ابهام زدایی از تفاوت آموزشی و تحقیقی بودن مطالعه موردی» پرداخته شده است. آنچه همچنان معنای «برداشت صحیح از پیشینه های معماری منظر» را نیازمند تحقیق بیشتر می کند، اجتناب ناپذیری تفسیر به واسطه نقش فاعل شناسا در معماری منظر است. پرسش تحقیق حاضر این است که اجتناب ناپذیری تفسیر چه تأثیری بر معنا و روش برداشت صحیح از پیشینه های معماری منظر دارد؟ هدف این تحقیق، کاهش موانع نظری است که می تواند توان تولید دانش این دیسیپلین را دچار اختلال کند. برای این کار، ابتدا مفهوم «تولید دانش» تدقیق می شود. سپس «شرایط پیشینه ها به عنوان منبعی از دانش» از یک سو و «شرایط محقق به عنوان فاعل شناسای مداخله گر» از سوی دیگر به عنوان مؤلفه های تشکیل دهنده «برداشت» در قالب چارچوبی نظری تدوین می شوند. در نهایت موضع معماری منظر در مقایسه با این چارچوب تبیین می شود. نتایج نشان می دهد برای تولید دانش در دیسیپلین معماری منظر می توان -علاوه بر چهار شکل برداشت «بی قاعده»، «سطحی»، «عمیق» و «ساختاری» که در تحقیقات گذشته برای معماری تبیین شده است- به سطحِ دیگری از برداشت به شکل «پیوستاری» نیز توجه داشت. سطحی که به کمک دو فنِ «سه سویه سازی» و «تبلور»، می تواند افق های تازه ای در معماری منظر برای مواجهه با مسائل دارای تعدد تفسیرِ فاعل شناسا، و تأمین اعتبار یافته ها باز کند.
۲.

ضرورتِ عبور از نظریه گذار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه گذار شرق شناسی برداشت از پیشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۹۶
از آنجایی که فهم انسان ها باعث تفسیر معنی پدیده ها می شود، بنابراین دستگاه فکری که فهم را ممکن می سازد بسیار اهمیت دارد و بدین ترتیب می توان گفت عینیتی خارج از فهم ما، دسترس پذیر به نظر نمی رسد و ما همیشه دارای موقیعتی (زمان مند-مکان مند یا بدن مند) برای تفسیر هستیم که بی طرف بودن را غیر ممکن یا به تعبیری طرفداری را اجتناب ناپذیر می کند. آگاه شدن به این مقدمه، نشان می دهد آن مفاهیم و اصولی که بنیان های دستگاه فکری را می سازند و فهم را ممکن می کنند، بسیار حیاتی هستند و در صورتی که دارای اِشکال باشند، هر نوع اقدام دیگری را نیز دارای اشکال می کنند؛ اگرچه در ابتدا بسیار مستحکم و صحیح به نظر برسند. هر کو نَکُنَد فهمی زین کِلکِ خیال انگیز، نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد. یکی از این بنیان های فکری که نیازمند نقد است، اصول حاصل از نگاه شرق شناسانِ غربی یا بومی شده تحت تأثیر آن هاست. طی روندی پیچیده، پیش فرض های شرق شناسانه منجر به بدیهی پنداشتن «نظریه گذار» شده است. پیش فرض نظریه گذار این است که مسیر پیشرفت همانی است که در غرب طی شده و باید گام به گام آن رفت تا در مسیر توسعه و زندگی باسعادت قرار گرفت. از این رو هر نوع مطلبی که از دریچه نظریه گذار فهم شده باشد نیازمند نقد است تا بتوان از آن عبور کرد و در سطح بومی سازی باقی نماند.