فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
59 - 72
حوزههای تخصصی:
Providing the conditions of residential neighborhoods to enhance residents' quality of life has always been an issue of great for urban experts and policymakers of various fields. According to the extensive research in this field, addressing quality of life indicates its importance in residential neighborhoods. The present manuscript evaluates and prioritizes the indicators that improve the quality of life based on the review and analysis of experts (in architecture, landscape architecture, urban design, and planning). The s trategy of this s tudy is the correlation with a descriptive-analytical approach to evaluate and prioritize the indicators of quality of life, four of which have been identified for review by experts, namely Ins titutional; Economic; Social and Environmental satisfaction. A total of 22 experts answered the ques tions, and the findings were analyzed using the DANP technique. The findings indicate that the components of "ins titutional satisfaction" and "social satisfaction" have the mos t significant impact on enhancing residents' quality of life, respectively, from the perspective of experts. In addition, based on the weight of the obtained components, "policy-making and decision-making of organizations and ins titutions" in the neighborhood and "access to health facilities and services" were ranked as the firs t and las t practical components, respectively. Therefore, s trategies can be developed based on the prioritization of experts, such as s trengthening social and infras tructural services and facilities (ins titutional); Residents' decision-making and participation in neighborhood management (social); provision of participatory housing (economic), and development of open and green space (environmental).
The Effect of Vitality Aspect on the Intimacy Feeling of Shiraz Urban Neighborhoods Inhabitants(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
73 - 82
حوزههای تخصصی:
The present s tudy aimed to discover the memorabilia aspects and evaluate the effectiveness level on promoting the feeling of intimacy of inhabitants in localities to their biological scopes. The feeling of intimacy is a multidimensional issue for which various aspects are compelling. Based on the recent s tudies, memory as one of the criteria examines the feeling of intimacy toward their habitats. To assess the theoretical patterns, three locations were chosen as a case s tudy among old localities, including Ishaq Beyg, Blacks tone, and chicken market and three areas of irrigation, Havabord, and Eslahnezhad among new localities of Shiraz. A consis tent ques tionnaire was dis tributed among them. This s tudy includes a practical method is and developed based on correlation and descriptive-analytical technique. The ques tionnaires data were assessed by SPSS software and Spearman Correlation Coefficient tes ts, ANOVA, Tukey, Samples, and Paired Tes t Samples T and Pearson Correlation Coefficient. Our results indicated the homogeneity of particular localities in old and new contexture based on the individual feature's similarities and importance of memory aspect on the promotion of intimacy in all localities. Thus, social memories are more effective than skeletal ones in promoting the inhabitant's intimacy in localities.
آموزش معماری مبتنی بر زندگی: رویکرد روایت محور در طراحی با روش سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
187 - 204
حوزههای تخصصی:
توجه به زندگی انسان و نحوه ی حضور و رفتار او، از دغدغه های اصلی در طراحی معماری است. از رویکردهای مطرح در این خصوص، تفکر روایت محور و سناریومحور در معماری و آموزش آن است. هدف پژوهش بررسی نقش سناریونویسی و فرصت های آن در کارگاه آموزش طراحی است. پژوهش حاضر که به روش نیمه تجربی انجام شده، حاصل تأمل در گزارش ثبت فرآیند تدریس در کارگاه طراحی معماری با موضوع پیشنهادی «طراحی ویلای من» است. در این پژوهش 52 دانشجوی معماری دانشگاه تهران شرکت نمودند و آموزش طراحی «ویلای من» با روش سناریونویسی در طی شش گام مشخص انجام گرفت که هر یک از این گام ها در یک جلسه آموزش داده شد. در هر جلسه یک آزمون طراحی از شرکت کنندگان گرفته شد تا تغییرات حاصل از نمرات هر مرحله نسبت به مرحله قبل مشخص شود. در دو بخش کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک آزمون تی همبسته و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 صورت گرفت. یافته ها بین میانگین نمرات آزمون طراحی در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (P<0.05). نوع سناریو (فضاها، فعالیت، تجسم زمینه و...) بر مراحل بعد تأثیرگذار است و درصد گرایش افراد پس از آموزش سناریونویسی به سمت رویکردهای کاربرمحور (55.77 درصد) و رویدادمحور (28.85 درصد) بیشتر از قبل شده است. در نتیجه آموزش سناریونویسی و تمرین های مرتبط، بازخورد مثبتی در پیش برد و تسهیل فرآیند طراحی دارد. رویکرد روایت محور با روش سناریونویسی در معماری روند طراحی کاربرمحور را توصیف می کند و چارچوب های نظری و فنی مرتبط را معرفی می کند. اهداف پژوهش: بررسی نقش رویکرد روایت محور در طراحی با روش سناریونویسی. بررسی تفکر روایت محور در معماری مبتنی بر زندگی. سؤالات پژوهش: رویکرد روایت محور با روش سناریونویسی چه تأثیری بر طراحی معماری دارد؟ روش سناریونویسی چه تأثیری بر فرایند خلق ایده در طراحی دانشجویان معماری دارد؟
نشانه شناسی عروسک باربی با اسطوره شناسی های رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
53 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: صنعت اسباب بازی در عصر حاضر با پیشرفت تکنولوژی در طراحی و ساخت، وارد فاز جدیدی از تولید انبوه شده و همواره سود قابل توجهی برای صاحبان این صنعت داشته است. در این میان، برندسازی و تبلیغات عروسک باربی در میان اسباب بازی ها، کماکان آن را در صدر بازار عرضه و تقاضا در جهان نگه داشته و تکرار شخصیت باربی در چند نسل، آن را به خاطره ای جمعی برای کاربران مخصوصا دختران تبدیل کرده است؛ به گونه ای که اغلب کودکان و بزرگسالان این شخصیت را می شناسند و در بازه ای از دوران بازی و رشد خود با آن در ارتباط بوده اند.
هدف پژوهش: آنچه در پژوهش پیش رو مورد واکاوی و تحلیل قرار می گیرد، تأثیر عملکرد این اسباب بازی پرفروش در شکل گیری اسطوره های مدرن و تقویت بورژوازی در جهان است. در این زمینه، با تأکید بر نظریه اسطوره رولان بارت، رابطه انسان- اشیاء در عروسک باربی به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. شناسایی نشانه های معطوف به اسطوره عروسک باربی برمبنای نظریه رولان بارت و چگونگی شکل گیری اسطوره عروسک باربی، از اهداف این پژوهش محسوب می شود.
روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و در نمونه پژوهش از داده های کتابخانه ای و پایگاه های اینترنتی استفاده شده است. در بخش نخستِ تحقیق، دلالت های ضمنی باربی اسطوره نگاری و تشریح شده است تا زبان اسطوره ای عروسک به صورت فرازبان بازشناسی شود. در مرحله بعد، با توجه به نقد اسطوره ای بارت، لایه های فرا-فرا-زبان شناسایی و معرفی شده اند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در طراحی، تولید و فروش عروسک باربی، اسطوره سازی صورت گرفته است و پیام های ضمنی مشترک درتبلیغات و برندسازی، لایه های پنهانی است که در ناخودآگاه مصرف کننده اثر گذاشته و به صورت فریبی زمانی، او را به سمت مصرف فرا-باربی پیش می برد. همچنین در فرایند اسطوره زدایی مشخص شد که سلطه باربی، موجی از خدمات سیاسی، تجاری، صنعت سینما و مولتی مدیا را دربرداشته است.
بازشناسی پیکر بندی فضایی و چیدمان اجتماعی در معماری شهر سوخته برپایه رویکرد چیدمان فضا (نمونه های موردی: ساختمان 1 از دوره II, III و ساختمان 20 از دوره IV)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چیدمان فضا، یک رویکرد پژوهشی ساختارگرایی در معماری است که با مطالعه ی فنوتایپ(ساختار) و درک ژنوتایپ(کارکرد)، امکان تفسیر پیکربندی فضایی و سازمان اجتماعی را در محیط های ساخته شده فراهم می کند. بقایای معماری به جای مانده از گذشته، شاخصه ای مهم در جایگاه های باستان شناختی محسوب شده و مهم ترین یافته در به کارگیری رویکرد چیدمان فضا هستند. این که بناهای پیش از تاریخی تا چه میزان از قابلیت ارائه پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی برخوردارند یا رویکرد چیدمان فضا تا چه حد قادر به شناسایی، ادراک و تفسیر آن ها در ساختارها و استقرارگاه های پیش از تاریخی و آغاز تاریخی است؛ اطلاعات بسیار کمی وجود دارد. مطالعات پیشین- جز موارد اندک- استفاده از رویکرد چیدمان فضا را نه در خانه ها یا مناطق جمعیتی پیش از تاریخی و آغاز تاریخی بلکه در دوران متأخر و معاصر لحاظ کرده اند. مقاله پیش رو با به کارگیری روش چیدمان فضا و استفاده از ابزارهای مشاهده، برداشت های میدانی، اسنادی، نرم افزارهای ای گراف و دپس مپ، به قیاس تحلیلی پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی ساختمان های شماره ی 1(دوره های II و III ) و 20 (دوره ی IV ) شهرسوخته پرداخته و شاخص های عمق، مرتبه نسبی، هم پیوندی، کنترل و نوع فضا را از منظر ارتباط و نحوه ی دسترسی، خصوصی و عمومی بودن بررسی کرده تا به دو پرسش: الگوی پیکربندی فضایی در ساختمان های شماره 1 و 20 شهر سوخته چه تفاوت هایی با یک دیگر دارند؟ و چه ارتباطی بین پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی آن ها وجود دارد؟ پاسخ دهد. مطالعه ی تحلیلی-تطبیقی ساختمان های 1 و 20 شهرسوخته آشکارا نشان گر آن است که ساختمان شماره ی 1 از عمق بیشتر و متعاقباً از درجه خصوصی بودن بالاتری برخوردار است که می تواند به طبقه ی اشراف یا فردی با موقعیت اجتماعی بالا تعلق داشته باشد؛ اما ساختمان شماره ی 20 دارای حرکت، هم پیوندی و اتصال بیشتری است بنابراین نمی توان آن را فقط به مثابه بنای کاملاً خصوصی لحاظ کرد احتمالاً این بنا، ساختمانی با درجه ی عمومی تر بوده است.
ارزیابی نقش تحولات عملکردی و کالبدی بر کیفیت روابط فضایی در خانههای دوره قاجار (نمونه پژوهشی: تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق الگوی سنت گرایی معماری با زبان الگوی کریستوفر الکساندر (رهیافتی بر تدوین فرآیند محور، نظام الگوی سنتی معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم قرن بیستم میلادی، از جمله جریان های مهمی که نقدی ماهوی را نسبت به بنیادهای نظری مدرن وارد نمود، مکتب سنت گرایان معنوی بود. نوشته های ایشان در حوزه هنر، علی رغم اینکه در تبیین جایگاه هنرمند و ریشه های باطنی و مبانی حاکم بر آثار معماری سنتی، از نخستین و پراهمّیّت ترین گام های محقّقان غیرغربی تا به امروز محسوب می شد؛ امّا به سبب فیلسوف بودن و جامعیّت رویکرد غالب این متفکّران، شاهد نگاه کلّی به ماهیت الگوهای هنر و معماری سنتی بودیم که کم تر در حوزه روش شناسی، به چگونگی تحقّق مبادی سنت در چهارچوب یک اثر در زمینه خاص زمانی و مکانی خود پرداخته است. وجود این ابهام؛ بیش ازپیش، به فضای آشفته حاکم بر مطالعات نظری معاصر تاریخ معماری از منظر سنتی و چهارچوب انتظام بخش حاکم بر آن دامن زدن است. از دیگر سو و در همین زمان، شاهد ظهور محقّقانی متخصّص چون کریستوفرالکساندر بوده که در نقد رویکرد مدرن، به تبیین روشمندتر، عینی تر و فرایند نگرتر از الگوها در زمینه طرّاحی معماری دارای کیفیت همّت گماردند. پژوهش پیشِ رو در تلاش است با بهره گیری از روش تحقیق مطالعات تطبیقی و شیوه الگوی جرج بِرِدی، به مقایسه دو نظام الگویی مذکور و بیان نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه در سه محور کلی ماهیت، ساختار و سازوکار بپردازد. سپس با در نظر گرفتن ویژگی های ممتاز و مرتبط هرکدام با مسئله تحقیق و تنظیم چهارچوب سه گانه تحلیلی (سلسله افعال ساختارمندی، اعمال و ترجمان)، در تلاش است تا تطبیق بیان خوانا و فرآیندگونه الکساندر با ساختار معنایی حاکم بر الگوی معماری سنتی، امکان توانمندسازی و وضوح بیش تر نظام الگویی سنت گرایان معنوی در قالب شبکه نظام الگوهای سه گانه انسانی (فضایل ذاتی معمار)، فعلی (کیفیات فعلی) و کالبدی (خصلت های روحانی، رمزگرایانه و زیباشناسانه) میسر سازد.
طراحی سایبان هوشمند برای ساختمان اداری جهت کنترل ورود نور مستقیم خورشید مبتنی بر کاهش بار سرمایشی با الگوبردای از گره های ایرانی اسلامی
حوزههای تخصصی:
بهره برداری از ساختمان ها تقریباً به یک سوم مصرف جهانی انرژی و سهم مشابهی در انتشار گازهای گلخانه ای کمک می کند. در ایران انرژی مصرفی ساختمان ها بیش از 40% کل انرژی مصرفی کشور می باشد. امروزه محیط زیست، صرفه جویی در مصرف سوخت های فسیلی و توسعه پایدار به مباحث بسیار مهم و رایج در سطح بین المللی تبدیل شده اند و پوسته ساختمان به عنوان بیرونی ترین لایه ساختمان که بیشتر با عوامل محیطی در ارتباط است، نقش مهمی را ایفا می کند. این مقاله به طراحی و بررسی کارایی سایبان های هوشمندی می پردازد که از نفوذ ناخواسته تابش خورشید در ماه های گرم سال جلوگیری کرده و در ماه های سرد سال اجازه ورود نور را به داخل فضا می دهد و از طرفی هم زمان نگاه زیباشناسانه به این سایبان ها دارد که از هندسه ایرانی برای رسیدن به این زیبایی استفاده کرده است. شبیه سازی کامپیوتری و آنالیز توسط نرم افزار و استفاده از منابع کتابخانه ای روش استفاده شده می باشد که در این راستا یک نمونه آنالیز به ابعاد 4 متر عرض، 6 متر طول و ارتفاع 2/3 متر به عنوان یک بخش از فضای اداری برای سایبان ها طراحی شده میزان تأثیر آن در روشنایی فضای داخلی در فصل گرم سال، مورد آنالیز در نرم افزار VELUX Daylight Visualizer قرار گرفت. این سایبان ها با توجه به چرخش خورشید حرکت کرده و تغییر جهت می دهند. آنالیز نشان می دهد که در مواقع گرم سال این سایبان ها می توانند میزان روشنایی فضای داخلی را به میزان یک سوم کاهش دهند و باعث کاهش بارسرمایشی گردند و میزان شدت روشنایی (لوکس) را نزدیک به استاندارد فضای اداری (300 لوکس) نگه دارند و از طرفی در فصل سرد سال با باز شدن این سایبان ها اجازه ورود نور را به داخل می دهند.
معناداری مؤلفه های شباهت و تفاوت در بیان هویت و تأثیرگزاری آن در گرافیک شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب هویت و رهایی از بحران آن، همواره از مباحث مهم جوامع انسانی بوده است. انسان به آن دلیل انسان است که موجودی است هویت ساز، بنابراین، هویت اجتماعی یکی از اصلی ترین دغدغه های نوین انسان شهرنشین است. از آن جایی که «هویت» مجموعه ای از صفاتی است که باعث تشخص یک فرد یا اجتماع از افراد و جوامع دیگر می شود؛ گرافیک شهری نیز به تبعیت از این معیارها، شخصیت یافته و مستقل می گردد. در این میان، شباهت افراد با یکدیگر برای اکتساب هویت جمعی و تفاوت فرد با دیگران به جهت تمایز او برای کسب هویت شخصی، تناقضی است که همواره طراحان گرافیک شهری را به چالش می کشاند. لذا هدف از این پژوهش، بررسی دو مؤلفه شباهت و تفاوت و کارکرد آن ها در طراحی گرافیک شهری و یافتن شیوه هایی نوین برای هویت بخشیدن به مکان های شهری است. نتایج حاصله از تحقیق نشان می دهد که مؤلفه های شباهت و تفاوت در گرافیک شهری، قادر است مدل دیالکتیکی هویت را به امری فراتر از جامعه پذیری صرف بسط دهد. در این راستا، تعیین هویت در گرافیک شهری، در تفاوتی نهفته است که افراد در زندگی های فردی دارند و تا حدی از شباهت در هویت های جمعی آن ها ساخته می شوند. بنابراین گرافیک شهری یکی از ابزارهای مهمی است که منجر به شناخت خصوصیت های مشابه و منحصربه فرد شهروندان با حفظ تفاوت های شان می شود. پژوهش حاضر با روشی کیفی و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و پس از به دست آوردن داده های اولیه، نسبت به تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون اقدام شده است.
گونه شناسی و طبقه بندی فرش های تصویرشده در نگاره های نسخه شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
95 - 111
حوزههای تخصصی:
شاهنامه شاه طهماسب یک اثر هنریِ بی بدیل اوایل مکتب نگارگری صفوی (تبریز دو) است؛ که مشتمل بر 258 نگاره بوده و نگاره های این شاهنامه حاصل درهم آمیختگی دو مکتب مهم نگارگری پیش از خود یعنی مکاتب هرات و ترکمانان می باشد. عناصر موجود در طراحی هر یک از نگاره های منعکس شده در شاهنامه شاه طهماسب شامل مناظر طبیعی، صحنه های بزم و رزم، داستان های اسطوره ای، بناهای معماری ایرانی و فرش به عنوان جزء شاخص در نقش پردازی این شاهکار هنری محسوب می شود. مسأله اصلی در این پژوهش مطالعه طرح کلی و طبقه بندی فرش های تصویرگری شده در نگاره های نسخه شاهنامه شاه طهماسب و نیز بررسی نقوش و اجزای به کار رفته در آن ها است که با هدف دست یابی به مجموعه ای از اطلاعات طبقه بندی شده از این فرش ها در حوزه ساختارشناسی طرح و نقش فرش ایرانی اجرا شده که در نهایت زمینه ای برای مقایسه دست آوردهای این پژوهش با فرش های بازمانده از دوره صفوی را فراهم آورد. بنابراین سوالات اصلی این پژوهش عبارتند از: 1- ویژگی های نقوش و اجزای فرش های بازتاب یافته در نگاره های نسخه شاهنامه شاه طهماسب چگونه است؟ 2- تنوع و طبقه بندی طرح ها در فرش های بازتاب یافته در نگاره های نسخه شاهنامه شاه طهماسب چگونه است؟ روش تحقیق ، توصیفی تحلیلی با رویکرد ساختارشناسی طرح و نقش بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه کیفی انجام گرفته است. جمع آوری اطلاعات به منظور دست یابی به پیشینه و سوابق تاریخی و شناسایی نگاره های شاهنامه، کتابخانه ای است. جامعه آماری مربوط به نگاره های نسخه شاهنامه شاه طهماسب که دارای طرح فرش می باشند، 80 نمونه را شامل می شود که از این میان تعداد 5 گروه از طبقه بندی طرح و نقش قالی که شامل 3 نمونه از گروه فرش های افشان، 2 نمونه طرح لچک ترنج، 3 نمونه طرح ترنج دار، 3 نمونه طرح قابی، 3 نمونه فاقد طرح و نقش متن به صورت هدفمند و بر اساس تنوع و کامل بودن طرح، برای تحلیل اطلاعات، به عنوان جامعه نمونه انتخاب و بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ظهور طرح های افشان و گردان، حاصل میل و شور هیجان نگارگران مکتب ترکمانان و اجرای طرح های قابی و واگیره ای دقیق محصول فعالیت نگارگران مکتب هرات (دو مکتب تاثیرگذار و پایه اصلی مکتب نگارگری تبریز دوره صفوی) می باشد و با توجه به نحوه اجرا، دقت و پردازش طرح و نقش قالی های نقاشی شده در نگارگره ها، به نظر می رسد فرش های موجود در این نگاره ها بیشتر جنبه تزئینی داشته و در ترکیب بندی و فضاسازی کلی موضوع بکارگرفته شده اند.
واکاوی میزان اثرگذاری عناصر عینی و ذهنی بر حس «حریم» در فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
17 - 28
حوزههای تخصصی:
عوامل فرهنگی، هویتی و شخصیتی، عناصر متفاوتی هستند که می توانند در درجه اهمیت وزنی متفاوتی، حریم را تشکیل دهند. بررسی عناصر اثرگذار بر ایجاد یا مخدوش شدن حریم، هنگامی موضوعیت پیدا می کند که در یک بستر مکان مند و زمان مند، منطبق بر شرایط فرهنگی و هویتی معین، مورد تحلیل و نقد قرار بگیرند و در آن تحلیل عناصر و اجزای اثرگذار، آزموده شوند و درصد وزنی و اثرگذاری هریک مشخص شود. هدف پژوهش پیش رو، بررسی تحلیلی عوامل مختلف اثرگذار بر ایجاد حریم است. در راستای رسیدن به این هدف، در بخش تحلیلی تلاش شده با طراحی پرسشنامه، مؤلفه های تأمین کننده حریم افراد، شناسایی و اولویت بندی شود. متن پیش رو یک پژوهش توصیفی-تحلیلی است که در ابتدا حریم را به عنوان یک مفهوم معنایی از جنبه نظری در منابع کتابخانه ای مورد مطالعه قرار داده و سپس از طریق پیمایش میدانی (مصاحبه آزاد و پرسشنامه) سعی در ارائه یک تجزیه و تحلیل کیفی-کمی داشته است. براساس مورد پژوهشی صورت گرفته، نتایج به روشنی بیانگر این است که ادراک حس حریم تابع المان های عینی و ذهنی است و این مؤلفه ها به صورت توأمان در ادراک حریم نقش دارند. عناصر عینی در هنگام ارتباط با «دیگران» واجد اثرگذاری بیشتری می شوند. در بخش سنجش ذهنی حریم، تفاوت ادراکی از نظر جنسیتی ناچیز است. جامعه آماری زنان بر خلاف مردان صیانت از بدن و پوشش را محرکه مؤثرتری در تأمین حریم می پندارند؛ لیکن «امنیت» و منشأ آن «سوءاستفاده دیگران»، توافقاً اصلی ترین دغدغه جامعه آماری از هر دو جنس است.
خوانش پیکربندی مجموعۀ تاریخی سعدالسلطنه قزوین با تأکید بر شکل و موقعیت عناصر کالبدی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
6 - 17
حوزههای تخصصی:
اماکن تاریخی به مثابه اجزای مهم و پر جاذبه شهر همواره به عنوان مقاصد بازدید گردشگران حائز اهمیت، هویت و شخصیت اند. از نتایج سازمان دهی مطلوب این گونه فضاها ماندگاری ذهنی تجربه فضایی، شکل دهی به قرارگاه تعاملات اجتماعی و تکرار بازدید مخاطبان است. هدف تحقیق حاضر تحلیل مؤلفه های اثرگذار کالبدی فضایی مجموعه های گردشگری شهری بر ارتقای خوانش پذیری و درنتیجه افزایش میزان بازدید و استفاده از آن هاست. این تحقیق با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی، استدلال منطقی و موردپژوهی انجام شده و ابزار گردآوری داده ها مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای است. اهتمام بازسازی مجموعه تاریخی سعدالسلطنه در بافت قدیم شهر قزوین در سالیان اخیر، جستجوی مفاهیم ساختار فضایی آن را به عنوان فضایی پویا در قالبی بدیع به واسطه استمرار حضور شهروندان، به موضوعی درخور تأمل تبدیل کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مؤلفه های اثرگذار کالبدی فضایی بر ارتقای خوانش پذیری و در نتیجه افزایش بازدید از اماکن تاریخی شامل گزینش پذیری فضا، رؤیت پذیری و نفوذپذیری بصری و حرکتی است. این عوامل در نمونه مطالعه از طریق ایجاد میدان های دید گسترده و چند سویه در بخش های کانونی، ایجاد کوتاه ترین مسیرهای ارتباط دهنده میان مقاصد مهم درونی و توجه به سامان دهی مطلوب ورودی های بافت تاریخی، بر افزایش میزان بازدید مؤثر بوده است.
واکاوی یک فانتزی تاریخی: انگاره ی یوسف و زلیخا"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
51 - 65
حوزههای تخصصی:
خوانش روان کاوانه ی آثار نقاشی ایران، به ویژه در بستر تاریخی-اجتماعی، امری است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است؛ بنابراین اهمیت و ضرورت چنین پژوهش هایی ایجاب می شود. نقاشی یوسف و زلیخا، اثر بهزاد، یکی از نقاط عطف تاریخ نقاشی ایران محسوب می شود و بدین سبب، بسیار به آن پرداخته شده است. بررسی های انجام شده، بیشتر به خوانشی مذهبی و عرفانی در خودآگاهی راه می برند؛ ولی فارغ از این نگاه متافیزیکی، اگر این صحنه را به مثابه ی یک فانتزی در پیش آگاه یا ناخودآگاهی در نظر بگیریم؛ چه نتایجی حاصل خواهد شد؟ بدین جهت، نیاز به یک دستگاه مفهومیِ متفاوت داریم. رویکرد روان کاوانه ی لکان، با یک روش توصیفی و تحلیلِ ترکیبی که به نحوی انتقادی شکل یافته است؛ چارچوبی برای واکاوی و فهم دیگرگون اثر فراهم می آورد. نتایج حاکی از آن بود که این نقاشی، با توجه به عناصر تصویری و ویژگی های خاص تاریخِ فرهنگ دیداری، نوعی فانتزی برای دیالکتیک میل و اضطراب سوژه-مخاطب فراهم آورده که به لحاظ فرآیندهای روانی در ساحات خیالی و نمادین ریشه دارند. این صحنه، با توجه به تبعات تصویری اش در سیر تاریخ ، می تواند آغازی برای شکل گیری یک دیدمان جنسیتی در تاریخ نقاشی ایران باشد که در اداور بعدی (از میانه ی دوره ی صفوی) حاکم شده است.
بررسی متالپسیس در نگاره های مکتب اصفهان با تکیه بر الگوی کارین کوکونن (مورد پژوهی آثار منتخب رضا عباسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
67 - 74
حوزههای تخصصی:
مکتب اصفهان از مکاتب سرآمد نگارگری در دوره ی صفویه است. این نگاره ها نقشبند روایت های فراوانی اعم از ادبی، عرفانی، تاریخی و غیره هستند. متالپسیس یا تداخل روایی به عنوان نوع خاصی از روایت، موجب تخطی میان سطوح روایی می شود. این وِیژگی در بسیاری از آثار هنری از جمله نگاره ها قابل بررسی است. برخی از نگاره های مکتب اصفهان با ترسیم سطوح روایی، تخطی های آشکاری را از مرزهای ایجادشده به نمایش می گذارند. در این نگاره ها سطوح روایی مرزبندی می شوند و جهان های داستانی در عین جدایی از طریق قاب ها، در هم تنیده می شوند. این مقاله با هدفی بنیادین انجام شده و مسئله آن مکاشفه ویژگیهای متالپسیس در نگاره های دوره صفوی است. روش پژوهش کیفی با رویکردی تحلیلی و براساس جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای دیداری است. از این روی سه نگاره از رضا عباسی با نام های «کشتن رستم پیل سفیر را»، «جنگ تهمورث و دیوان» و «گلگشت» بر مبنای انتخاب هدفمند از موارد مطلوب گزینش و برپایه چارچوب نظری ارائه شده مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. نتیجه حاصله نشان از آن دارد که نگاره های انتخابی از مکتب اصفهان با بهره گیری از فن میزان آبیم سه سطح روایی ایجاد می کنند و دارای متالپسیس های بلاغی و هستی شناسانه در جهات مختلف می باشند.
نقش ذهنیت طراح در بازنمود لایه های آثار معماری معاصر ایران با نگاهی به اندیشه فرم نشانه دار دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با به کارگیری نشانه شناسی به عنوان پارادایم نظری پسامدرنیسم در فرایند خلق اثر، معنا اهمیت یافت، موردی که در تحقیقات پیشین در نظر گرفته نشده بود. از نکات قابل بررسی در معماری معاصر ایران کم توجهی به وجوه معناشناختی در فرایند طراحی است که نادیده گرفتن این مهم موجب تضعیف ابعاد هویتی می شود. «ژیل دلوز» با استمداد از نشانه شناسی پیرس به بیان روند شکل گیری محیط واقعی در سینما پرداخته است. وی قبل از تحقق محیط واقعی، جهان اولیه ای (پس زمینه) را ترسیم و برای آن دو مؤلفه قدرت و کیفیت را تبیین می کند. وی شکل گیری محیط واقعی را نوعی فعلیت می پندارد که حاصل کنش یک چیز با چیز دیگر است. این مفاهیم در معماری به معنای الهام گرفتن طراح در ایده یابی از مؤلفه های پس زمینه مفاهیم و ویژگی های معماری سنتی و سپس انتخاب از میان لایه های آن و در نهایت خلق اثر است. در پژوهش با توجه به اندیشه های دلوز و مراجعه به نظرات پنج نفر از طراحان حرفه ای معاصر ایران، به ارزیابی فرایند شکل گیری آثارشان و نحوه انتخاب از میان لایه های متن معماری و در نهایت تعیین نوع فرم دلوزی پرداخته شده است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی شیوه های طراحی معماران حرفه ای ایران، شناسایی مؤلفه های پس زمینه تأثیرگذار بر آن و شناخت نحوه بهره گیری از لایه های متن معماری در خلق اثر است. روش پژوهش: در این پژوهش کیفی، گردآوری اطلاعات از طریق توصیفی-تحلیلی و مطالعه مدارک مربوط به فرایند طراحی معماران، تجزیه و تحلیل داده ها از روش «تحلیل محتوا» با رویکرد «نشانه شناسی لایه ای» صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که معماران حرفه ای ایران در ایده پردازی از مفاهیم و ویژگی های معماری گذشته، الهام و سپس با بیانی نو از لایه های مختلف معماری به ویژه لایه تأویلی و زیباشناختی، درک عمیق تر و متکثری از معنا را بیان و مفاهیم گذشته را در معماری امروز بازتاب می کند.
گونه شناسی ارزش های میراث مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مبحث ارزش های منابع میراثی همواره مهم ترین موضوع نحوه ی ارزیابی این ارزش ها بوده است. با این حال به دلیل پراکندگی مولفه های ارزیابی ارزش، طیف وسیع انواع میراث و همچنین ذهنی بودن مبحث ارزش ها، رسیدن به یک روش جامع به منظور این ارزیابی امری چالش برانگیز می باشد. توجه ها به بحث حفاظت از میراث مدرن خصوصا در مبحث ارزش ها به عنوان یکی از ظرفیت های میراثی جدید در سطح بین المللی پیشینه زیادی ندارد، به همین جهت پرداختن به ارزش های خاص این میراث می تواند بینش متخصصان را نسبت به ظرفیت های میراث مدرن ارتقاء دهد. این پژوهش که ماهیتی کیفی دارد، به منظور ورود به مبحث ارزیابی ارزش ها با استفاده از تکنیک استدلال منطقی، نخست چهارچوبی را پیشنهاد می دهد. چهارچوبی مفهومی برای ارزیابی ارزش های میراث که شامل 4 مولفه اصلی (خصیصه ها، مراجع ارزیابی، گونه شناسی و کیفیات ارزش) و زیرمولفه های آن ها می باشد. این پژوهش سپس با ابزار مطالعات کتابخانه ای، اسناد و کنوانسیون ها و نظریه های حفاظت میراث مدرن، ارزش های این گونه ی میراثی را واکاوی کرده و با مبنا قرار دادن یک گونه شناسی جهانی، دسته بندی ارزش های میراث مدرن را تبیین می کند. در نهایت ارزش تازگی، ارزش انعطاف و ارزش جهانی بودن را به عنوان سه وجه تمایز ارزش در میراث مدرن شناسایی و معرفی می نماید.
گفتمان زن باوری در کهن الگوی سفر قهرمان: بررسی موردی انیمیشن سینمایی زوتوپیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر انیمیشن های مطرح جهان قهرمانان نقشی اساسی و محوری دارند. زوتوپیا، برنده ی اسکار بهترین انیمیشن 2016 نیز فیلمی با درون مایه ی قهرمانی است. این اثر که در قالب داستان حیوانات یا تمثیل حیوانی پرداخته شده، داستان دختر بچه ی خرگوشی به نام جودی هاپز را روایت می کند. جودی برخلاف بسیاری از کلیشه های دیزنی، شاهزاده نیست. او متعلق به طبقه ی متوسط و از خانواده ای کشاورز پیشه است. داستان زوتوپیا در دنیای مدرن رخ می دهد. داستان ها و اساطیر، ساختارهای کهن الگویی و اسطوره ای مشترک دارند؛ الگوهایی که با تنوعی نامحدود در آثار ادبی و هنری تکرار می شوند. سفر قهرمان یکی از نظریه هایی است که به وسیله ی آن می توان به ساختارهای تکرارشونده در داستان های مختلف پی برده، به تحلیل آن ها پرداخت. هدف این مقاله، دستیابی به کاربرد کهن الگوی سفرقهرمان و بازیابی مصداق های زن باوری در روایت انیمیشن زوتوپیا است. چهارچوب نظری تحلیل این انیمیشن مبتنی بر رویکرد ساختارگرایانه ی سفرقهرمانِ ژوزف کمپبل و روش پژوهش، توصیف و تحلیل روایت بصری این انیمیشن است. نتایج حکایت از وجود هماهنگی های زیادی میان داستان زوتوپیا با کهن الگوی سفر قهرمان دارد که در راستای مباحث جهانیِ روز، ازاین الگو برای طرح گفتمان های مربوط به زن باوری در رسانه ی انیمیشن بهره برداری می شود، چنان که براساس همین گفتمان، بسیاری از شخصیت های قهرمانی انیمیشن در دهه ی اخیر، بازتولید شده اند.
بررسی نقش قوانین و مقررات معماری و شهرسازی در فرایند طراحی نقشه های «مصوب و اجرایی» با تأکید بر دیدگاه طراحان معمار؛ مطالعه موردی: طراحان معمار شاغل در سازمان نظام مهندسی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۷۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
مقررات ملی ساختمان در اغلب کشورها به عنوان جزئی از قوانین و یک موضوع مهم حرفه ای فراروی بسیاری از گروه های دست اندرکار ساخت وساز ازجمله مهندسین و معماران است. علاوه بر شکل گیری نقشه های ساختمانی با عنوان هایی مانند نقشه های مصوب که با مهر و امضای طراح موجود است و به تأیید شهرداری و سازمان نظام مهندسی رسیده، نقشه های دیگری هم تهیه می شود که در اجرا از آن ها استفاده می شود و موسوم به نقشه های اجرایی هستند. ازآنجاکه در تمامی قوانین مشخص شده و حتی در کمیسیون ماده ی 100 شهرداری ها، نقشه های مصوب ملاک بررسی و ارزیابی میزان مطابقت نقشه های ساختمانی با قوانین و مقررات قرار می گیرند؛ مغایرت به وجود آمده بین نقشه های مصوب و اجرایی باعث شکل گیری تخلف و عدم رعایت ضوابط و قوانین معماری و شهرسازی شده است. برای جلوگیری از تخلفات ساختمانی لازم است ماهیت این مسئله و علل وقوع تخلفات از هر جهت موردبررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی، علّی، همبستگی و پیمایشی بوده و داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی از طریق توزیع پرسش نامه جمع آوری شده است. بر اساس یافته های پژوهش دو نوع نگرش وجود دارد: اول «نگرش درآمدزایی شهرداری ها به پدیده ی تخلف ساختمانی، تلقی کردن جریمه به عنوان منبع درآمد، ناکارآمدی سیستم نظارت بر ساخت وسازها» و دوم «نگرش طراحان معمار در بررسی چهار عامل اصلی طراحی (فرم، عملکرد، اقتصاد و زمان)، انگیزه ی کسب سود بیشتر مالکان با افزایش سطح اشغال، آزادی عمل طراحان در نقشه های اجرایی به واسطه ی عدم قبول مسئولیت، کنترل کمتر مراجع صدور پروانه روی نقشه های اجرایی و ...» که از مهم ترین عوامل شکل گیری نقشه های اجرایی است. بر همین اساس مشخص شد که بین افزایش تعداد نقشه های اجرایی با افزایش تخلفات ساختمانی رابطه و همبستگی وجود دارد. بنابراین تأمین منابع درآمدی پایدار، بهبود سیستم نظارت بر ساخت وساز شهرداری ها ونیز بهبود وضعیت بوروکراسی اداری صدور پروانه در شهرداری ها و قانونمند کردن نقشه های ساختمانی می تواند به کاهش تخلفات ساختمانی کمک کند.
معماری گلین، گزینه صنعت ساختمان برای مدیریت بحران کم آبی مقایسه تحلیلی مصرف آب در یک بنای نمونه با سه سازه فولادی، بتنی و گلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
آمار و ارقام دقیقی از میزان مصرف آب در صنعت ساختمان کشور (چه آبی که مستقیماً در این فرایند مصرف می شود و چه آب پنهان) وجود ندارد. اساساً بین سیستم های معمول ساخت وساز با سیستم های جایگزینی که می توانند مطرح باشند اولویت سنجی از حیث آب خواهی صورت نگرفته است. نظر به اینکه بحران کم آبی در ایران بسیار جدی است و صنعت ساختمان به عنوان یکی از آب خوارترین صنایع مطرح است، این مقاله با چشم انداز کاهش مصرف آب ازطریق انتخاب بهینه سیستم سازه ای ساختمان های عرفی که در کشور ساخته می شوند این هدف را دنبال می کند که میزان آب مصرفی سیستم های فولادی و بتنی مرسوم در نظام ساخت وساز کشور را با سیستم سازه های گلین، که در دنیا مجدداً مطرح شده است و البته شیوه های سنتی آن سابقه ای طولانی دارد، مقایسه نماید. لذا دو سؤال مطرح است؛ نخست آنکه میزان مصرف آب در مرحله سفت کاری ساختمان های عرفی در کشور چگونه است؟ پس ازاین سؤال و با هدف رسیدن به شیوه ای مناسب (با نیاز آبی کمتر)، سؤال اصلی مقاله مطرح شده است که نسبت مصرف آب برای اجرای سفت کاری سازه های معمول (بتنی و فلزی) در مقایسه با سازه های گلین (خاکی) چگونه است؟ روش کار در قالب مطالعات کتابخانه ای برای استخراج میزان آب مصرفی در مواردی که آمارهای معتبر وجود دارد و در موارد نبود اطلاعات معتبر به شیوه آزمایشگاهی و کارگاهی برای رسیدن به داده های قابل اطمینان بوده و در همه این موارد حذف انحراف معیارها و اصل سه سویه سازی لحاظ شده است. نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که ساختمان هایی با سازه گلین بین 7 تا 15 درصد نمونه های مشابهشان با سازه های فولادی و بتنی آب مصرف می کنند؛ به تعبیری دیگر در احداث هر مترمربع از ساختمان حداقل 2500 لیتر آب صرف جویی می شود.
سنجش میزان تأثیرگذاری الگوی پلان معماری و دریافت نور طبیعی بر ارتقای حس آرامش ساکنین؛ مطالعه موردی: محله شاهکلا، شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۳۰-۱۷
حوزههای تخصصی:
مجموعه تأثیرات نور طبیعی بر انسان را می توان در قالب دو فرایند روان شناسی و زیست شناسی موردبررسی قرار داد. امروزه، مردم بخش عمده ای از ساعات عمر خود را در طول روز در فضاهای سرپوشیده سپری می کنند. بنابراین فراهم سازی امکان ورود نور مناسب روز به این فضاهای بسته، برای ارتقای کیفیت زیستی و ﻧﯿﺰ اﻓﺰایﺶ ﺳﻄﺢ ﺳﻼﻣﺘﯽ، آﺳﺎیﺶ و کارایی آن ها کاملاً مطلوب به شمار می آید. هدف اصلی این پژوهش ارائه راهکارهای طراحی و نحوه درست چیدمان فضایی و مبلمان به منظور بهره مندی از نور طبیعی در فضای داخلی خانه های مسکونی جهت ارتقای کیفی زندگی ساکنین و بهبود شرایط روحی آن ها است. روش به کارگرفته در مقاله روش توصیفی - تحلیلی در بستر مطالعات پیمایشی است و از روش اسنادی و روش گردآوری داده ها به شیوه میدانی (مصاحبه و مشاهده) و همچنین از ابزار سنجش نور لایت متر بهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل ساکنین شش خانه مسکونی کوتاه مرتبه در محله شاهکلا بابل است که با یکدیگر رابطه همسایگی دارند. طبق بررسی به عمل آمده از وضعیت نورگیری خانه های موردمطالعه، مشخص شد در فصول بهار و تابستان بیشترین حجم نور طبیعی وارد فضاهای داخلی خانه ها می شود. همچنین پس از مصاحبه مشخص شد که افراد در فضاهای دارای نور طبیعی کافی که اکثر این فضاها از نور جنوب برخوردارند، آرامش بیشتری را حس کرده و در فضاهای با نور طبیعی نامطلوب احساس بی انگیزگی می کنند. درنتیجه با لحاظ کردن تمهیداتی نظیر به کارگیری بازشوهای کف تا سقف در جبهه جنوب و بازشوهای عریض تر در جبهه های شرقی و غربی می توان تا حد ممکن نور طبیعی بیشتری را در فضاهای داخلی دریافت کرد. در چیدمان فضاهایی نظیر نشیمن و یا پذیرایی بهتر است از نظام U شکل استفاده کرد، چراکه اگر دهانه باز به سوی بازشوها قرار گیرد، نور طبیعی برای همگی افرادی که از این فضا استفاده می کنند یکسان خواهد بود.