مطالب مرتبط با کلیدواژه

شهرسوخته


۱.

بازتاب عناصر اقلیمی و جغرافیایی در سفال های منقوش شهرسوخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرسوخته سفال چشم اندازجغرافیائی عناصر اقلیمی عناصر جغرافیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۹۸
مطالعه سکونت گاه های انسانی و میزان بهره وری از منابع طبیعی، بخشی از پژوهش های انجام شده در عرصه چشم انداز جغرافیایی است کهدر حیطه جغرافیای تاریخی می باشد . اما در این بررسی ها نوع نگاه انسان به چشم انداز و چگونگی بازتاب آن در آثار انسان ساخت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سفال ها از قدیمی ترین آثار باقی مانده از تمدن های باستانی می باشند که با نقوش متنوعی تزیین شده اند. عناصر محیطی و جغرافیایی از رایج ترین نقوش موجود بر روی این آثار می باشند. شهرسوخته یکی از قدیمی ترین سکونت گاه های انسانی موجود در فلات ایران می-باشد که ظروف سفالی متعددی از آن به دست آمده است. آنچه در این گفتار مورد بحث است، نشان دادن چگونگی بازتاب چشم انداز و عناصر اقلیمی و جغرافیایی بر روی ظروف سفالین شهرسوخته می باشد. لذا در این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، تلاش گردیده تا بدین پرسش پاسخ داده شود که: عمده ترین تصاویر جغرافیایی و اقلیمی رایج بر روی سفال های شهرسوخته شامل چه مواردی بوده، روی چه پدیده هایی تأکید بیش تری انجام گردیده است؟ جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، با استفاده از منابع میدانی و کتابخانه ای انجام گردیده، نمونه های مورد بررسی به شیوه انتخابی از مجموعه آثار موجود در موزه جنوب شرق ایران و آثار مکتوب منتشر شده در این خصوص برگزیده شده اند. نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که: اگرچه در برخی از این آثار هنرمندان ادراک خود از محیط جغرافیایی را به صورت نقشه ای مسطح با شاخصه های برجسته محیطی ترسیم کرده اند، اما در بیش تر موارد، به نمادپردازی از چشم اندازهای محیطی پرداخته اند. به طوری که می-توان گفت: ترسیم چشم انداز در اینگونه آثار را بر اساس اهمیت نمادین آن ها انجام گرفته است.همچنین بررسی کمّی نقوش روی سفالینه های شهرسوخته نشان می دهد که تصویرگری از آب و عناصر مرتبط با آن بیش ترین و آثار انسان ساخت کمترین تعداد را به خود اختصاص داده اند.
۲.

بازشناسی پیکر بندی فضایی و چیدمان اجتماعی در معماری شهر سوخته برپایه رویکرد چیدمان فضا (نمونه های موردی: ساختمان 1 از دوره II, III و ساختمان 20 از دوره IV)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری پیش از تاریخی شهرسوخته رویکرد چیدمان فضا پیکربندی فضایی چیدمان اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۵
چیدمان فضا، یک رویکرد پژوهشی ساختارگرایی در معماری است که با مطالعه ی فنوتایپ(ساختار) و درک ژنوتایپ(کارکرد)، امکان تفسیر پیکربندی فضایی و سازمان اجتماعی را در محیط های ساخته شده فراهم می کند. بقایای معماری به جای مانده از گذشته، شاخصه ای مهم در جایگاه های باستان شناختی محسوب شده و مهم ترین یافته در به کارگیری رویکرد چیدمان فضا هستند. این که بناهای پیش از تاریخی تا چه میزان از قابلیت ارائه پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی برخوردارند یا رویکرد چیدمان فضا تا چه حد قادر به شناسایی، ادراک و تفسیر آن ها در ساختارها و استقرارگاه های پیش از تاریخی و آغاز تاریخی است؛ اطلاعات بسیار کمی وجود دارد. مطالعات پیشین- جز موارد اندک- استفاده از رویکرد چیدمان فضا را نه در خانه ها یا مناطق جمعیتی پیش از تاریخی و آغاز تاریخی بلکه در دوران متأخر و معاصر لحاظ کرده اند. مقاله پیش رو با به کارگیری روش چیدمان فضا و استفاده از ابزارهای مشاهده، برداشت های میدانی، اسنادی، نرم افزارهای ای گراف و دپس مپ، به قیاس تحلیلی پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی ساختمان های شماره ی 1(دوره های II و III ) و 20 (دوره ی IV ) شهرسوخته پرداخته و شاخص های عمق، مرتبه نسبی، هم پیوندی، کنترل و نوع فضا را از منظر ارتباط و نحوه ی دسترسی، خصوصی و عمومی بودن بررسی کرده تا به دو پرسش: الگوی پیکربندی فضایی در ساختمان های شماره 1 و 20 شهر سوخته چه تفاوت هایی با یک دیگر دارند؟ و چه ارتباطی بین پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی آن ها وجود دارد؟ پاسخ دهد. مطالعه ی تحلیلی-تطبیقی ساختمان های 1 و 20 شهرسوخته آشکارا نشان گر آن است که ساختمان شماره ی 1 از عمق بیشتر و متعاقباً از درجه خصوصی بودن بالاتری برخوردار است که می تواند به طبقه ی اشراف یا فردی با موقعیت اجتماعی بالا تعلق داشته باشد؛ اما ساختمان شماره ی 20 دارای حرکت، هم پیوندی و اتصال بیشتری است بنابراین نمی توان آن را فقط به مثابه بنای کاملاً خصوصی لحاظ کرد احتمالاً این بنا، ساختمانی با درجه ی عمومی تر بوده است.
۳.

برآورد جمعیت دشت سیستان و شهرسوخته در عصر مفرغ بر پایه مطالعات جوامع روستایی امروزین بخش شیب آب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستان شهرسوخته ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ تخمین جمعیت رهیافت قوم - باستان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۳۳
دشت سیستان در عصر مفرغ کانون شکل گیری اجتماعات و محوطه های باستانی بوده و شهرسوخته استقرار مرکزی آن است. نظر به اینکه تخمین جمعیت جوامع باستانی یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین موضوعات در پژوهش های باستان شناسی می باشد، در این مقاله سعی شده تا با انجام مطالعات میدانی با رهیافت قوم باستان شناسی و روش توصیفی- تحلیلی، ارتباطی بین مدل های جمعیت پذیری استقرارهای امروزی منطقه سیستان در حوزه شیب آب در شهرسوخته ایجاد شود و مدلی نوین برای برآورد تراکم جمعیت در هکتار برای این منطقه در دوران باستان ارائه گردد. از این رو اندازه و مقدار جمعیت 41 روستا از 154روستای حوزه جنوبی دشت سیستان مورد مطالعه قرارگرفتند. نتایج مطالعات نشان داد که تراکم جمعیتی در هر هکتار از مناطق مسکونی این منطقه در حدود20 نفر می باشد. براین اساس، احتمالا شهرسوخته در دوره I (دوره شکل گیری) دارای وسعت 30 هکتار با جمعیتی در حدود600 نفر بوده است. در دوره II و III (سال های 2800 تا 2200 پیش از میلاد: دوره شکوفایی و شهرنشینی)، وسعت محوطه به حدود 100 هکتار رسیده و جمعیتی در حدود 2000 نفر را در خود جای می داده است. در نهایت در دوره IV (دوره افول) با وسعت20 هکتار، جمعیتی در حدود400 نفر را دارا بوده است.
۴.

توالی گاهنگاری دشت سیستان بر مبنای تاریخگذاری مطلق تپه یل (یلدا)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حوزه فرهنگی تمدن هیرمند ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ گاهنگاری مطلق شهرسوخته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۸
در نیمه دوم هزاره چهارم پیش از میلاد همگونی فرهنگی در مناطق وسیعی از فلات ایران شکل می گیرد که از آن به عنوان دوره یا افق آغاز ایلامی نام برده می شود. هم زمان با این افق، استقرار در شهرسوخته شکل می گیرد که در هزاره سوم پیش از میلاد وسعت شهر گسترش یافته و محوطه های اقماری متعددی در دشت جنوبی سیستان به وجود می آید. یکی از تپه های شاخص اقماری شهرسوخته، تپه یل یا طالب خان 2 بوده که در فاصله 11 کیلومتری جنوب این شهر قرار دارد. جهت شناخت کامل تر تحولات فرهنگی و الگوهای زیستی هزاره سوم پیش از میلاد در حوزه فرهنگی جنوب شرق ایران، نیاز است تا برخی از محوطه-های شاخص اقماری شهر سوخته مورد کاوش قرار گیرند تا به تحلیلی جامع تر دست پیدا کنیم. با توجه به برخی مشکلات و سؤالات موجود و همچنین آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی دانشگاه زابل، تپه یل به مدت شش فصل کاوش شد. در هر کاوش باستان شناسی اولین سؤال مربوط به شناخت توالی فرهنگی هر تپه است؛ بنابراین طی کاوش فصل اول و دوم در تپه یل یکی از اصلی ترین اهداف، شناخت توالی فرهنگی محوطه و ارائه تاریخ گذاری نسبی و مطلق آن بود؛ که طی کاوش صورت گرفته چهار فاز استقراری شناسایی شد. در این مقاله سعی بر آن است تا با تحلیل مواد فرهنگی به دست آمده از کاوش های صورت گرفته و استفاده از نتایج آزمایش کربن 14 به گاهنگاری نسبی و مطلق این محوطه پرداخته شود. مهم ترین سؤالات عبارت اند از: توالی استقراری تپه یل هم زمان با کدام دوره های شهرسوخته بوده است؟ و با توجه به نتایج آزمایش کربن 14 تاریخ دقیق استقرار در این تپه مربوط به چه برهه زمانی است؟ جهت تاریخ گذاری مطلق نهشته های فرهنگی تپه یل، 5 نمونه زغال به آزمایشگاه مرکز باستان سنجی کورت انگلهورن ارسال شد که نتایج نشان می دهد این محوطه از حدود 2600 پیش از میلاد تا حدود 2300 پیش از میلاد یعنی هم زمان با شهرسوخته III و شهرسوخته IV مورد سکونت قرار داشته است. از آنجایی که یافته های سفالی فاز های جدید محوطه، قابل مقایسه با لایه های 1 و 0 شهرسوخته و تپه طالب خان 1 است، می بایست تاریخی قدیمی تر را برای دوره های III و IV شهر سوخته در نظر گرفت.