ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۲۹٬۱۴۵ مورد.
۲۸۱.

ارزیابی ساختار معنایی موجود در بُعد کالبدی مکان و معماری در بناهای میان افزا و بافت تاریخی لاله زار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری میان افزا ساختار معنایی افت لاله زار هویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۴۱
این مطالعه به بررسی تعامل پیچیده بین معماری و معناشناسی در ساختمان های میانی لاله زار می پردازد و نشان می دهد که چگونه فرم های فیزیکی روایت های فرهنگی و تاریخی را تجسم می دهند. بر نقش معماری به عنوان وسیله ای برای بیان فرهنگی و مخزن ارزش ها و خاطرات اجتماعی تأکید می کند. هدف این تحقیق تحلیل عمیق ساختارهای معنایی در ابعاد فیزیکی معماری لاله زار است. به دنبال درک چگونگی ارتباط این سازه ها با زمینه های فرهنگی و تاریخی است و از این طریق به حوزه وسیع تر مطالعات معماری و شهری کمک می کند. این مطالعه از یک رویکرد ترکیبی جامع استفاده می کند، که هر دو روش تحقیق کیفی و کمی را ادغام می کند. جمع آوری داده ها شامل بررسی، مصاحبه و مشاهدات است که با اسناد تاریخی و نظرات کارشناسان تکمیل می شود. این تحقیق به صورت روش شناختی ارزش های معنایی تعبیه شده در معماری را با تمرکز بر عناصری مانند تعادل، تناسب و تداوم بررسی می کند. یافته ها ادغام هماهنگ طرح های مدرن و سنتی در معماری لاله زار را در تعادل، تناسب و تداوم نشان می دهند. این مطالعه همچنین عناصر معنایی کلیدی مانند خط افق و ورودی ها را شناسایی می کند که به طور منحصربه فردی به هویت معماری خیابان لاله زار کمک می کنند. به طور خلاصه، این تحقیق درک دقیقی از معماری معنایی لاله زار ارائه می دهد و تابلوی غنی از معانی را که بناهای تاریخی منتقل می کنند، روشن می کند. این درک برای حفظ میراث فرهنگی و هدایت مداخلات معماری آینده در زمینه های تاریخی مشابه بسیار مهم است.اهداف پژوهش:تحلیل و بررسی عمیق ساختارهای معنایی در ابعاد فیزیکی معماری لاله زار.بررسی و شناخت ارتباط معماری لاله زار با زمینه های فرهنگی و تاریخی.سؤالات پژوهش:ساختارهای معنایی در ابعاد فیزیکی معماری لاله زار به چه صورت است؟آیا بین معماری لاله زار و زمینه های فرهنگی و تاریخی ارتباطی وجود دارد؟
۲۸۲.

بررسی ظرفیت های مصورسازی غرایب الاسرار خواندمیر با تکیه بر ویژگی های نگاره های عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتباس عجایب المخلوقات غرایب الاسرار بینامتنیت قابلیت های تصویری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۴۲
در این پژوهش براساس ویژگی های نگاره های عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات بررسی می شود که چه امکاناتی برای ظرفیت مصورسازی مؤلفه های فانتزی و تخیلی عجایب نامه خواندمیر وجود دارد. این گفت وگوی بینامتنی میان طراحی فضاها، مکان ها، موجودات و انسان های عجیب و دیگر عناصر دراماتیک و تصویری این دو اثر است. در بررسی ظرفیت های نمایشی و تصویری متون گذشته فارسی اغلب از نظریه اقتباس بهره گرفته می شود و در این راه متنی که روایتی منسجم دارد و با آغاز و میانه و پایان همراه است با تغییراتی جزئی یا گسترده و یا با وفاداری به متن اصلی در رسانه دیگری بازآفرینی می شود. اما با گسترش ایده متن به انواع متون ادبی و تصویری، تأثیرپذیری متون مختلف از یکدیگر نیز تنوع و گسترش بیشتری می یابد و متون در یک تعامل بینامتنی قرار می گیرند. عجایب نامه ها ازجمله متون کهن فارسی به شمار می روند که در آن ها نویسنده بر طبق شنیده ها، خوانده ها، نقل قول های جهانگردان و دیگر روایت های شفاهی و کتبی به بیان شگفتی اقلیم های مختلف جهان می پردازد و در این کتاب ها مرزهای میان تخیل و واقعیت همواره جابه جا می شود.   اهداف پژوهش: بررسی ظرفیت های تصویری نگاره های عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات برای تصویرسازی غرایب الاسرارگفت وگوی بینامتنی میان موجودات و فضاهای عجیب و غریب دو اثر و اقتباس مصور.سؤالات پژوهش:چه ظرفیت های تصویری در نگاره های عجایب المخلوقات برای مصورسازی غرایب الاسرار می توان سراغ گرفت؟چگونه می توان اقتباسی از تصویرسازی های نگاره های عجایب المخلوقات برای تصویری برای کتاب غرایب الاسرار انجام داد؟
۲۸۳.

گونه شناسی و تحلیل بصری شکسته نویسی های سید علی اکبر گلستانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شکسته نویسی شکسته نستعلیق سید علی اکبر گلستانه حسن وضع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۸۲
مقدمه: سید علی اکبر گلستانه از شکسته نویسان صاحب سبک و برجسته در خط شکسته است که آثار و جایگاه وی در تاریخ خوشنویسی بیش وکم مورد توجه هنرمندان و پژوهشگران خوشنویسی بوده است. نظر به اهمیت جایگاه این خوشنویس شکسته نستعلیق، شناسایی ویژگی های هنری و سبک آثار وی همچنان ضروری به نظر می رسد. با این ملاحظه، پژوهش حاضر به گونه شناختی و تحلیل بصری آثار شکسته نویسی سید علی اکبر گلستانه از نظر حسن وضع و ترکیب می پردازد. شناسایی ویژگی های گونه شناختی و سبک شناسانه ی آثار شکسته نویسی سید علی اکبر گلستانه با تأکید بر حُسن وضع و ترکیب، هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: داده های پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و با اتکا به تصویر اصل آثار در مرقعات و قطعات خطی و چاپی گرد آمده است. نوع تحلیل در این پژوهش، کیفی و به شیوه تحلیل بصری است که براساس مؤلفه های تحلیل بصری آثار تجسمی و مفاهیم تخصصی مربوط به آداب و قواعد خوشنویسی (ناظر بر خط شکسته نستعلیق) صورت گرفته است.یافته ها: آثار شکسته نویسی گلستانه دو گونه متون منثور و منظوم را در بر می گیرد. کرسی چندگانه و سوارنویسی حروف و کلمات از ویژگی های سطرنویسی های وی است که با طول سطر نسبت مستقیم دارد. نمونه هایی از شکسته نویسی های گلستانه، که تعداد کمتری از آثار وی را دربر می گیرد، شامل قطعاتی در دانگ خفی است که به صورت چلیپایی و چندسویه اجرا شده اند. از نظر حسن وضع، گرایش به کادر و کرسی افقی، در عین حال کرسی های چندگانه فرعی در اغلب آثار و نیز چندسویه نویسی در برخی از آثار از ویژگی های شکسته نویسی گلستانه است.نتیجه گیری: وجه غالب آثار گلستانه در گونه سطرنویسی و تمایل به جلی نویسی است. گرایش به کادر و کرسی افقی و در عین حال کرسی های چندگانه فرعی، خصوصیات غالب آثار وی است. همچنین دودانگ نویسی (خفی و جلی) در شماری از آثار گلستانه دیده می شود. در مبحث ترکیب مفردات نیز ویژگی های پیچیده نویسی، نظام ترکیب و توزیع مدّات، گرایش به همنشینی دوایر به دو صورت افقی و پلکانی و ترکیب خرداندام ها (شامل تکرار حرکات مشابه و هم راستا، تماس، تداخل و ادغام حروف با همدیگر) در آثار گلستانه، قابل بیان است.
۲۸۴.

«روستا» به مثابه «مکان توسعه»، تطبیق «منظر زیسته» و «منظر ساخته شده» در منطقه کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه مکان محور روستا فضا کوهدشت منظر تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۸۳
انسان به عنوان محصول روستا، خود نهاده اصلی شکل گیری مکان و مسیر آتی توسعه است. در این میان یکی از دغدغه های مهم حول روستاهای شهرستان کوهدشت، مهاجرت گسترده بومیان است. از این رو در راستای پاسخ به کلان موضوع«نقش مکان در فرایند توسعه روستا» مسئله این پژوهش «مکان توسعه در زندگی روزمره روستاهای منطقه کوهدشت چگونه است؟» قرار گرفت. در واقع با این فرض که «مکان، انسان و روستا را از مسیر مراقبت های دو سویه به هم پیوند می زند»؛ «روستا» به مثابه «مکان توسعه» مجالی به روزمره انسان-روستا معرفی شد، برای تحقق «دستاورد های» حاصل از مواجهه با سختی های منحصربه فرد و پیوسته پیچیده تر، در قالب فضا. هدف پژوهش، «تبیین مدل یکپارچه مکان توسعه زندگی روزمره روستا» با پاسخ به دو سؤال «منظر ساخته شده روستا در منطقه کوهدشت چگونه است؟» و « منظر زیسته روستا در منطقه کوهدشت چگونه است؟» مطرح شده است. برای رسیدن به سازگاری در «واقعیت مشترک دریافت شده» از دو سؤال پژوهش، نیاز به تطبیق دو حوزه معنایی موازی وجود دارد. به این معنا که «توصیفاتی از منطقه که حاصل مشاهده (حاضر) است» با راهبرد تحلیل مضمون؛ و «توصیفاتی از منطقه که حاصل زیست شدن (غیرحاضر) است» با راهبرد پدیدارشناسی هرمنوتیک، احصا شده؛ و دست آوردهای این دو گام با وزنی برابر، با هم جمع بندی می شوند. یافته های پژوهش برای سؤال اول، سه بُعد «عملکرد»، «ایدئولوژی» و «دارایی» را ظاهر کرد. و در سؤال دوم نیز، سه تجربه «زادگاه مشترک»، «عملکرد مشترک» و «دارایی مشترک»، از مصاحبه های پدیدارشناسانه حاصل شد. در نهایت با تطبیق نتایج این دو مرحله، مدلی متشکل از چهار بُعد «مکان»، «دارایی»، «فضای اجتماعی» و «عملکرد» جمع بندی شد.
۲۸۵.

واکاوی تأثیرات تکنولوژی بر کیفیت بخشی فضاهای عمومی شهری در چارچوب شهرهای هوشمند، مورد مطالعاتی: ایران مال، تهران

کلیدواژه‌ها: تکنولوژی شهر هوشمند فضای عمومی شهری ایران مال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۳۷
پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات و دیجیتالی شدن، منجر به تحولات عمده ای در شهرها و زندگی شهری در تمامی ابعاد شده است. تکنولوژی به عنوان عامل تسهیل گر امور و افزایش کیفیت های زندگی شهری به ویژه در فضاهای عمومی شناخته می شود. مطرح شدن مفهوم شهر هوشمند به عنوان یک سیاست شهری و پارادایم غالب، نمایانگر تأثیرات این تحولات است. در این مقاله، با هدف کشف اثرپذیری تکنولوژی در دو حوزه تئوری و عملی شهرها و با استفاده از رویکرد کیفی و رهیافت مرور نظری ادبیات موضوع، به تحلیل تاثیرات تکنولوژی در سطوح کلان و خرد شهری با تاکید بر کیفیت بخشی فضاهای عمومی شهری در چارچوب شهر هوشمند پرداخته شده است. ایران مال به عنوان نمونه موردی این تحقیق در نظر گرفته شده است تا تأثیرات کلان و خرد تکنولوژی در فضاهای عمومی آن از منظر تئوری و عمل بررسی شود.نتایج تحقیق نشان می دهد که در حوزه تئوری، تکنولوژی باعث شکل گیری نظریه های جدیدی چون شهرهای دیجیتال، سایبری، خلاق، مبتنی بر دانش و یادگیری و به ویژه مفهوم شهر هوشمند به عنوان گفتمان غالب شده است. در حوزه عملی نیز، استفاده از تکنولوژی می تواند به حل چالش های شهری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، حمل ونقل، محیطی، حکمرانی و... کمک کند. در مقیاس خرد، با تأکید بر فضاهای شهری هوشمند، تکنولوژی به ایجاد ارتباط میان انسان، فضا و تکنولوژی منجر شده که نتیجه آن بهبود کیفیت زندگی شهری در فضاهای عمومی است. نمونه موردی ایران مال نشان دهنده تحقق این مفاهیم در مقیاس کلان و خرد است، جایی که فناوری های نوین در ساختارهای فیزیکی و عملکردهای شهری ادغام شده اند و باعث بهبود تجربه شهری برای بازدیدکنندگان شده اند. در انتها پیشنهادات کاربردی برای بهبود عملکرد ایران مال و بهره برداری بیشتر از تکنولوژی های موجود با توجه به یافته های پژوهش مطرح شده است.
۲۸۶.

شناخت بناهای مهم دوره پهلوی در شهر زاهدان بر اساس ویژگی های معماری در راستای هماهنگی کالبدی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری بناهای پهلوی شهر زاهدان هماهنگی کالبدی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۲۱
بررسی معماری بناها در شهرها از جنبه‌های شکلی، اقلیمی و تاریخی-تکاملی در راستای هماهنگی کالبدی شهری، حائز اهمیت ویژه‌ای است. شهر زاهدان با توجه به موقعیت جغرافیایی و اقلیمی، از بناهای خاصی در دوره پهلوی برخوردار است که سردر این بناها از شاخص ترین بخش های آنها محسوب می‌شود. در این پژوهش هدف بررسی معماری بناهای مهم دوره پهلوی در شهر زاهدان در راستای هماهنگی کالبدی شهری با تمرکز بر تزئینات است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و از نوع کمی-کیفی است. اطلاعات از طریق مصاحبه با 10 کارشناس درباره 13 اثر مهم این دوره در شهر زاهدان گردآوری شده است. از طریق ابزار پرسش نامه و با استفاده از روش AHP، ویژگی‌های بناها و همچنین 13 بنای مهم این دوره تاریخی اولویت‌بندی شدند. بررسی نتایج کمی و مقایسه این بناها بر اساس تزیینات نما نشان می دهد که ساختمان دادگستری با وزن نهایی 247/0 نسبت به 12 بنای دیگر به عنوان مهمترین بنای دوره پهلوی با توجه به ویژگی های مختلف معماری شناخته شده است که در رتبه اول این اولویت بندی قرار گرفته است. رتبه دوم این اولویت بندی اهمیت بناها، مربوط به موزه پست زاهدان با وزن 2020/0 می باشد. همچنین خانه ابویی با وزن 113/0 و خانه شمس به وزن نهایی 092/0 در رتبه های سوم و چهارم قرار دارند. بر اساس نتایج، مجموع کوی کارگران با وزن 014/0 و همچنین مجموعه کوی قدس با وزن 017/0 در رتبه های 13 و 12 این اولویت بندی قرار گرفته اند. بنابراین بر اساس نتایج بناهای دادگستری و موزه پست مهمترین بناهای دوره پهلوی در شهر زاهدان شناخته شده اند که به نسبت دیگر بناها از ارزش و معماری قابل توجه ای برخوردار هستند و می توانند به عنوان الگویی جهت طراحی بدنه معابر شهری مورد استفاده قرار بگیرند.
۲۸۷.

تحلیل فرایند ساخت مناره های آجری ایرانی بر پایه مطالعات تاریخ شفاهی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت مناره تکنولوژی سازه مناره نحوه ساخت هندسه عملی مناره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۱۳
مناره ها به عنوان بلندمرتبه ترین عنصر معماری ایرانی سنتی در برگیرنده جنبه های گوناگون هندسه نظری و عملی هستند. مطالعات تاریخ شفاهی معماری بازگوکننده این جنبه هاست. این پژوهش جنبه های فراموش شده ساخت منارهای آجری ایرانی را آشکار می سازد. امروزه تکنولوژی ساخت مناره ها به دست فراموشی سپرده شده است. آخرین نسل معماران سنتی هنوز در برگیرنده بخشی از رموز مرتبط با فرایند ساخت این گونه بناهاست. عمده مطالعات جنبه تاریخی دارد و در زمینه هندسه عملی (نحوه ساخت و شیوه طراحی) آن ها مطالعات بسیار اندکی انجام شده است. پژوهشگران با استفاده از روش های مقایسه ای تنها در زمینه های مورفولوژی، تزیینات، نحوه ساختمان و ... به تحقیق و بررسی مناره ها پرداخته اند. لیکن این پژوهش، برای نخستین بار هندسه عملی را بررسی و تحلیل می کند. این پژوهش برای نخستین بار بر آن است تا تحلیل فرایند ساخت مناره ها را از دیدگاه استادکاران سنتی مورد تحلیل قرار دهد. اصلی ترین مرجع در شناخت فناوری ساخت مناره پس از مطالعات کتابخانه ای، گفتگو با استادکاران است. در این پژوهش مناره های شهر اصفهان در دوره های گوناگون تاریخی بررسی شده است. این بررسی ها شیوه ساخت و گونه های مختلف ساخت مناره های اصفهان را آشکار می سازد.
۲۸۸.

آینده پژوهی پیشرانهای خلاقانه مدیریت محلی ژئوسایت و ژئوتوریسم در استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم ژئوسایت مدیریت ژئوتوریسم منابع محلی آینده پژوهی استان لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۱
واکاوی روند توسعه و شناسایی پیشران های خلاقانه برای توانمندسازی جامعه و منابع محلی برای مدیریت ژئوتوریسم لازم و ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر آینده پژوهی پیشران های خلاقانه مدیریت محلی ژئوتوریسم و ژئوسایت ها در استان لرستان به عنوان پایتخت ژئوتوریسم کشور است. پژوهش حاضر از نظر هدف، جزئی از تحقیقات کاربردی و از نظر روش انجام به صورت آمیخته (کمی و کیفی) است. جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان شامل مدیران کمپ های بومی گردی، مدیران دولتی، اساتید دانشگاههای استان و محققان و پژوهشگران گردشگری و ژئوتوریسم در استان لرستان بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و به صوت هدفمند 30 کارشناس انتخاب شد. برای گردآوری داده ها و اطلاعات از پرسش نامه تاثیرات متقابل آینده پژوهی استفاده شد. جهت تحلیل اطلاعات از مدل ساختاری و نرم افزار Micmac استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن بود که مدیریت دهکده های توریستی و ژئوتوریسمی (36+)، شخصیت سازی نیروی انسانی مطابق با خواسته های فرهنگ گردشگران (36+)، آموزش روش های نوآورانه برای هدایت ژئوپارک ها (30+)، معرفی مزیت های رقابتی و ارزش اقتصادی ژئوتوریسم (19+)، مدیریت مشارکتی در جهت افزایش نقش فعال محلی در ژئوتوریسم (18+)، شناخت و تفسیر نیازها، علایق علمی، آموزشی و توریستی گردشگران (14+)، تبلیغات و بازاریابی تولیدات و محصولات نوآورانه محلی (13+)، مشارکت ذینفعان دولتی، صاحبان کسب و کارها و سازمان های غیردولتی (12+)، مدیریت مالی، دارایی های منطقه ای و پتانسیل های ژئوتوریسم (11+) و مدیریت مشاغل گردشگری برای رشد و توسعه ژئوپارک ها (11+) مهم ترین پیشران های کلیدی و نهایی خلاقانه مدیریت محلی ژئوتوریسم در استان لرستان می باشند. در راستای پژوهش پیشنهادتی برای پژوهش حاضر و تحقیقات آتی داده شد. نورآوری این پژوهش بر خلاف مطالعات گذشته، شناسایی پیشران های مدیریت ژئوتوریسم و ژئوسایت ها از منظر پیشران های خلاقانه محلی بوده است. ۰
۲۸۹.

مطالعه و تحلیل آثار آلبرتو پازینی نقاش ایتالیایی در عصر ناصرالدین شاه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اورینتالیسم شرقی گرایی باربیزون آلبرتو پازینی ناصرالدین شاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۸
  با روی کار آمدن ناصرالدین شاه نقاشان بسیاری در اثر مراوده با دولت های اروپایی به ایران آمدند. آن ها که اغلب در محافل آکادمی غرب پرورش یافته بودند و تکنیک های نقاشی آن خطه را به خوبی می دانستند با به تصویر کشیدن مناظر سرزمین های شرقی به ویژه خاورمیانه به شیوه ی خاصی رسیدند که به اورینتالیسم یا شرقی گرایی معروف شد. آلبرتو پازینی از آخرین و شناخته شده ترین نقاشانی است که در اواسط قرن نوزده به ایران می آید و پس از آن به چند کشور آسیایی، آفریقایی دیگر می رود. این تجربه ای است که تمام مسیر زندگی هنری او را تغییر می دهد. پازینی با گذر از جنبش باربیزون ها به شیوه ی اورینتالیسم می پیوندد. این پژوهش با مدارک مستند که برخی از آن ها به تازگی کشف شده اند و با هدف مطالعه و بررسی موردی آثار پازینی (نقاش ایتالیایی دوره ناصری)، سعی در پاسخ گویی به این پرسش ها دارد که: پازینی با کدام رویکرد از نقاشی زمانه ی خود به ایران می آید؟ پازینی کدام شیوه و رویکرد را برگزیده است؟ عینی گرایی او که ریشه در الگوها و چهارچوب های هنر غرب داشت، چگونه تأثیری بر آثار دیگر هنرمندان این دوره در ایران داشته است؟ دستاورد این تحقیق نشان می دهد پازینی که از جنبش باربیزون ها تأثیر گرفته بود، پس از بازگشت از ایران به شیوه ی اورینتالیسم می پیوندد. درحالی که ملاقات پازینی با نقاشان این دوره به جز ناصرالدین شاه به چشم نمی خورد، ولی با شواهدی که در دست است از راه های جنبی دیگری، چون کارت پستال های گراوور، آثار بزرگان هنر اروپا بر نقاشان سنتی ای مانند میرزا امامی ها و نجفعلی ها تا هنرمندان تعلیم دیده غربی مانند کمال الملک، تأثیر گذاشته است. در این بررسی به آثاری که آلبرتو پازینی از ایران تهیه کرده، شامل نُه اثر رنگ روغن و دو طراحی، به اضافه تابلوی ناشناخته او در کاخ گلستان تهران، پرداخته می شود و در کنار آن سه اثر از سه هنرمند شاخص متکی به سنت بررسی می شود: حسینی امامی، احمد نجفعلی و حسین مصورالملکی که از پرده مشهوری از انگر، یکی از پیشگامان اوریانتالیسم که از راه کارت پستال به دست آن ها رسیده الهام گرفته اند. 
۲۹۰.

هنر و هوش مصنوعی از منظر رفتارگرایی و آزمون تورینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمون تورینگ اثر هنری نقاشی هوش ماشینی رفتارگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۵۳
 در سال های اخیر هوش مصنوعی با ارائه امکانات، ابزارها و تکنیک های نوآورانه، تحولات چشمگیری را در حوزه هنر پدید آورده است. از اینرو، مانند هر فناوری دگرگون کننده دیگری، ادغام هوش مصنوعی در دنیای هنر و نقش غیر قابل انکار آن در خلق آثار هنری، سؤالات و ملاحظات متعددی را مطرح می کند که ممکن است تاکنون با دقت لازم مورد بررسی و ارزیابی قرار نگرفته باشند. از جمله مهمترین این پرسش ها به عملکرد هوش مصنوعی در خلق اثر هنری اصیل باز می گردد. به طور مشخص، این پرسش که آیا هوش مصنوعی می تواند آثاری همتراز آثار هنری انسان به وجود آورد؟ هوش مصنوعی با رفتارگرایی، به عنوان یکی از مهم ترین نظریه های فلسفه و روانشناسی، پیوند نزدیکی دارد. تاکید این نظریه بر عملکرد یا «رفتار قابل مشاهده» به عنوان کانون اصلی درک و تحلیل می باشد. از اینرو عملکرد هوش مصنوعی بر اساس این رویکرد در سطح رفتار مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. به این منظور در ابتدا به طور مختصر به رویکرد رفتارگرایی و ارتباط آن با هوش مصنوعی پرداخته خواهد شد. سپس آزمون تورینگ به عنوان یک آزمون محوری در زمینه هوش مصنوعی شرح داده خواهد شد. این آزمون معیاری رفتارگرایانه در جهت سنجش هوش و خلاقیت ماشین به دست می دهد. در بخش بعدی با نظر به معیار رفتارگرایانه آزمون تورینگ و ملاحظه عناصر اصلی آثار هنری اصیل، دو دسته از آثار هنری مورد سنجش قرار خواهند گرفت. این دو دسته شامل آثار تولید شده توسط هوش مصنوعی و آثار خلق شده توسط انسان می باشد. این بررسی زمینه مناسبی را برای ارزیابی عملکرد ماشین در مقایسه با انسان به دست خواهد داد. بنابر این روش پژوهش حاضر به این صورت است که با استفاده از منابع مختلف، داده هایی در ارتباط با آثار هنری حاصل از هوش مصنوعی جمع آوری و به شیوه ای کیفی توصیف می گردند. سپس این داده ها با عناصر موجود در آثار هنری انسان مقایسه می شوند و بر اساس معیار اصلی آزمون تورینگ مورد تحلیل قرار می گیرند. در نهایت این نتیجه حاصل می گردد که عملکرد هوش مصنوعی دست کم بر اساس معیارهای رفتارگرایانه یعنی از لحاظ رفتار مشاهده پذیر، می تواند منجر به پدید آمدن آثاری همتراز آثار هنری خلق شده توسط انسان شود.     
۲۹۱.

عوامل مؤثر بر شکل گیری ذائقه جامعه برای انتخاب نمای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذائقه جامعه سرمایه فرهنگی مصرف نمای معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۴
محیط انسان ساز با شکل دادن به رفتار باشندگان فضا، می تواند به ساختار ذهنی افراد شکل دهد و بر نوع انتخاب آن ها اثر گذارد. در میان عناصر معماری، نمای ساختمان به صورت یک صفحه نمایش ظاهر شده که شناخت اولیه هر فرد نسبت به بنا را شکل می دهد. این عنصر می تواند بر شکل گیری سلیقه فرد مؤثر باشد و به واسطه انتخاب های فرد در جامعه، نقش کلیدی در ترجیحات کالایی یا به بیان ساده تر «مد» را ایفا کند. اهمیت موضوع نما از یک سو و تأثیر آن بر شکل گیری سلیقه های مشابه در یک جامعه که در علوم جامعه شناسی از آن باعنوان «ذائقه جمعی» یاد شده است از سوی دیگر، موجب گردید این پژوهش عوامل مؤثر بر شکل گیری «ذائقه»، در انتخاب نمای ساختمان را بررسی کند. این عوامل در سه شاخه عوامل فردی، بیرونی و محرک بازار مصرف، تبیین شده اند. ساختار پژوهش، ترکیبی از پژوهش بنیادی و کاربردی است که به واسطه پژوهش کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی، با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای صورت گرفته است. طبق نتایج به دست آمده، براساس نظریه بوردیو، شاخص های منش، میدان، طبقه اجتماعی و سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فرد می توانند در شاخه عوامل درونی، بر ذائقه فرد اثرگذار باشند. عامل فرهنگی- هنری نما نیز در شش شاخصه معنایی (نماد و نشانه بودن، اصالت تاریخی، عملکردی و زیبایی، برانگیزندگی، بداعت و جلوه گری نما به مثابه رسانه) می تواند به عنوان عامل بیرونی بر شکل گیری ذائقه انتخابگر نمای معمارانه مؤثر باشد. سومین عامل مؤثر، شامل اقداماتی است که گردانندگان بازار مصرف برای هدایت سلیقه هر طبقه انجام داده و ذائقه خاصی را طراحی و محصولات خود را براساس آن تولید کرده و به فروش می رسانند.
۲۹۲.

عوامل اثرگذار بر معماری، شکل گیری و توزیع فضایی قلعه های سده های میانی دوران اسلامی بیجار گروس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری اسلامی قرون میانی قلاع بیجار گروس اسماعیلیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۵۹
یکی از چشم اندازهای مهم فرهنگ در محیط، معماری است. ویژگی های طبیعی و موقعیت جغرافیایی بیجار گروس در استان کردستان موجب آن شده است که در قرون میانی دوران اسلامی، پیروان فرقه اسماعیلی با توجه به شرایط محیطی و تلاش برای گسترش مذهب خود، دست به ساخت استحکامات دفاعی در این منطقه بزنند. در همین راستا تعداد پنج قلعه شناسایی شده است که پژوهش حاضر سعی در تبیین ویژگی های معماری، کارکرد آن ها و پی بردن به موقعیت معابر و پهنه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک منطقه در دوران اسلامی (قرون 5 تا 9 ﻫ.ق) دارد. دژهای ازلحاظ معماری دارای قسمت های مختلف ازجمله برج، بارو، ارگ، مکتب خانه، دیوار دفاعی دوم، حوض انبار و... هستند و از مصالح بوم آورد مانند لاشه سنگ (قلوه سنگ و سنگ تراشیده) و ملاط گچ و در جاهای خاص آجر، خشت و ساروج در ساخت آن ها استفاده شده است. پلان قلعه ها از الگوی خاصی پیروی نمی کند. این دژها برای مقابله با تهاجمات انسانی، تأمین امنیت و تعیین مرزها شکل گرفته اند که شرایط محیطی همچون دسترسی آسان به آب، غلات و دورافتادگی از مراکز جمعیتی در انتخاب محل آن ها تأثیر داشته است. قلعه ها به آسانی با یکدیگر در ارتباط بوده اند. نتیجه پژوهش نشان می دهد یک الگوی خطی در توزیع فضایی قلاع منطقه دیده می شود که از شمال منطقه بیجار به جنوب شرقی کشیده شده و به عبارتی، یک مسیر از تخت سلیمان آذربایجان) به سمت دشت همدان را ترسیم می کند. دژهای شناسایی شده قابل مقایسه با قلاع برجای مانده از اسماعیلیان در مناطق قومس، قهستان و ارجان است.
۲۹۳.

بررسی نقش کالبدی محیط در امنیت اجتماعی زنان در فضاهای عمومی شهری، مورد مطالعه: پارک های شهر ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس امنیت زنان فضای عمومی عوامل کالبدی پارک ورامین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۰
فضای شهری باید امنیت گروه های مختلف کاربری را تامین کند. ترس از جرم رفتار و حوادث در محیط شهری تأثیراتی بر زنان و گروه های آسیب پذیر اجتماعی و اقتصادی دارد. ناامنی زنان در فضاهای شهری مشارکت کامل آنان را در جامعه محدود و علاوه بر آسیب روانی فرد، خانواده ها و در نهایت کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد با نظر به نقش فعال پارک ها در توسعه حیات مدنی و همچنین ارتقاء کیفیت فراغت و تاثیر آن در ارتقاء کیفیت سکونت، این پژوهش به بررسی احساس امنیت زنان در سه بوستان شقایق، 15 خرداد و خانواده شهر ورامین می پردازد. کاهش حضور فعال زنان در پارک های شهر ورامین، علیرغم تلاش مدیریت شهری ورامین در تامین امکانات و تسهیلات و خدمات، مساله پژوهش حاضر است. نخست، مدل نظری پژوهش، با استفاده از مولفه های کالبدی و روانشناسی موثر براحساس امنیت زنان در فضاهای عمومی منتج از نظریات مرتبط با امنیت اجتماعی و فضای شهری تدوین و مولفه های به دست آمده به دو بخش عوامل کالبدی و عوامل غیرکالبدی تقسیم شدند. در گام بعدی، به روش پیمایشی، پرسشنامه ها توسط 400 نفر از زنان ساکن شهر ورامین پاسخ داده شدند و با تحلیل رگرسیون سهم هر یک از متغیرهای ویژگی های کالبدی محیط در پیش بینی میزان احساس امنیت اجتماعی زنان مشخص شد. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین فضای شهری و احساس امنیت زنان است. در مقام مقایسه، ویژگی های کالبدی فضای عمومی شهری در احساس امنیت زنان بسیار تاثیرگذارند و این نقش بیش از ویژگی های غیرکالبدی آن است.
۲۹۴.

نمادهای بصری با مفاهیم جامعه شناختی در داستان های بیژن نجدی و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بیژن نجدی مجموعه داستانی یوزپلنگانی که با من دویده اند جامعه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۱
جامعه شناسی علم بررسی نظام های اجتماعی است که مبتنی بر کنش های متقابل، رفتارها و نقش های اجتماعی است. ادبیات هر دوره، نماینده روحیات و فرازونشیب های اجتماعی آن دوره بوده و همراه با تحولات اجتماعی در زمان های مختلف تغییر می یابد و در هر عصر معنی و مفهوم خاص خود را پیدا می کند؛ به طوری که اوضاع اجتماعی هر دوره را می توان از ادبیّات آن دوره شناخت و انعکاس آن را دریافت. بیژن نجدی ازجمله شاعران و نویسندگانی است که رویدادها و واقعیات اجتماعی عصر خود را در مجموعه داستانی خود منعکس نموده و به آن رنگ و بوی جامعه عصر خویش را داده است. باتوجه به اهمیت سیاسی و فرهنگی کشور و ضرورت روشن شدن اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه بررسی جامعه شناختی مجموعه داستانی «یوزپلنگانی که با من دویده اند» می تواند روشنگر وقایع و رویدادهای مهم آن دوره باشد. در مقاله حاضر که به شیوه توصیفی و تحلیلی نگاشته شده؛ پس از طرح مباحثی در مورد جامعه شناسی و ادبیات به بررسی مضامین جامعه شناسی در پنج حوزه خانواده، فرهنگ، مذهب، سیاست و اقتصاد پرداخته شده است. مسائل اجتماعی تا حد زیادی در این مجموعه داستانی بازتاب داشته است. هرکدام از این نهادهای مطرح شده به گونه ای هنری بیان کننده واقعیات و رویدادهای جامعه عصر نویسنده می باشد. بیژن نجدی یکی از نویسندگان بزرگ معاصر است که به خوبی توانسته مجموعه داستانی خود را در یک ژانر اجتماعی بگنجاند و جامعه داستانی خود را به جامعه واقعی نزدیک کند. اهداف پژوهش:بررسی واقعیات و مسائل اجتماعی در آثار داستانی بیژن نجدی.بررسی نمادهای بصری و واقعیات اجتماعی در شاهنامه فردوسی.سؤالات پژوهش:بازتاب عناصر جامعه شناختی در مجموعه داستانی «یوزپلنگانی که با من دویده اند» تا چه حدی است؟نمادهای بصری و واقعیات اجتماعی چه جایگاهی در شاهنامه فردوسی چه جایگاهی دارند؟
۲۹۵.

واکاوی ارتباط مؤلفه های تأثیرگذار بر ایجاد حس دل بستگی به محیط در مدارس متوسطه دخترانه ارومیه بر اساس نظریه سیمون؛ نمونه موردی: پایه هفتم مدارس دخترانه ناحیه 2 ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای آموزشی دانش آموزان دوره متوسطه اول دل بستگی به مکان نظریه سیمون عوامل کالبدی عوامل انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۸
امروزه طراحی محیط های آموزشی به عنوان عرصه رشد و تکامل نوجوانان به عنوان نسل آینده، فراتر از ساحت کالبدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که نوجوانان در طول دوران تحصیل خود به آن معنا بخشیده و به آن دلبسته می شوند. مکان از جنبه های مادی و غیر مادی، نوعی احساس را در کاربران خود القا می کند که می تواند نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد نماید و این دلبستگی منجر به ایجاد روابط اجتماعی بین افراد و محافظت از مکان می شود. برای افزایش حس دلبستگی به مکان نظریه های متعددی از جمله نظریه سیمون مطرح شده است. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های تاثیرگذار نظریه سیمون (Being of place - Becoming of place) و ارتباط آن ها با حس دل بستگی به مکان در مدارس می باشد. در جهت تحقق اهداف، ابتدا با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری پیمایشی و بامطالعه منابع کتابخانه ای نظریه سیمون بررسی و مؤلفه های موثّر به صورت چارچوب نظری تدوین گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی به اولویت بندی و ارتباط مؤلفه ها پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش شامل 7404 نفر از دانش آموزان دختر پایه هفتم متوسطه اول مدارس دولتی ناحیه 2 شهر ارومیه که تعداد نمونه 365 نفر از فرمول کوکران بدست آمد. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه مؤلف ساخت انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد در این پژوهش از میان متغیرهای درون زای مدل نظریه سیمون شامل تقویت مکانی، مکان آفرینی، تحقق مکانی، رهایی مکانی، هویت مکانی و تعامل مکانی، مولفه های تاثیرگذار بر حس دلبستگی در مدارس دخترانه عبارتند از تقویت مکانی، مکان آفرینی و تحقق مکانی. همچنین نتایج نشان داد که تحقق مکانی نقش واسطه ای در ارتباط با  تقویت مکانی و مکان آفرینی دارد لذا می توان با ارتقای متغیر تقویت مکانی، تحقق مکانی را افزایش داد و از این طریق به ارتقای حس دلبستگی به مکان به کمک متغیر مکان آفرینی رسید.
۲۹۶.

تحلیل تطبیقی در سنجش کیفیت فضایی بازار تبریز مبتنی بر نحو فضایی و ماتریس PPS (نمونه مورد مطالعه: بازار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماتریس pps کیفیت فضایی چیدمان فضایی بازار تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۹۳
مسئله یافتن شیوه مناسب تحلیل یک فضا همواره ذهن پژوهشگران را معطوف به خودساخته است. اغلب تحقیقات فضایی تنها با استفاده از یکی از روش ها و تکنیک های تحقیق کمی و یا کیفی انجام می گردد و نتایج آن ها تنها قسمتی از ویژگی های فضایی را روشن می نماید. هدف از این پژوهش، تحلیل تطبیقی دو روش چیدمان فضایی که بر ساختار فضایی تمرکز دارد و رویکرد «پروژه برای فضاهای عمومی» (PPS[1]) که بر کیفیت محیط از طریق شاخص های تعریف شده مانند جامعه پذیری، دسترسی، کاربری ها و فعالیت ها، راحتی و تصویر تمرکز دارد و نیز امکان کاربرد هم زمان آن ها می باشد که درک کیفیت مکان موردمطالعه را ممکن می سازد. از دلایل انتخاب این شیوه ها می توان به کارایی، گستردگی استفاده و رویکرد کمی و کیفی آن ها اشاره نمود. این پژوهش از این دو روش به منظور سنجش کیفیت فضایی بازار تاریخی شهر تبریز به عنوان یک اثر شاخص معماری و شهرسازی استفاده می کند. مقادیر کمی شیوه چیدمان فضایی شامل همپیوندی، اتصال و قابل فهم بودن می باشد. در یافته های این مطالعه، تفاوت هایی بین نتایج این دو روش مشخص گردید. PPS با بازخورد کاربران بازار در مورد اثرات اجتماعی- فرهنگی، عوامل محیطی موجود در بازار را ارزیابی کرده است و تحلیل چیدمان فضا به طور کامل با مفروضاتی در مورد رفتار فردی ازنظر ساختار کالبدی بازار منطبق است. در مقایسه با چیدمان فضا که تحرک و نحوه حرکت کاربران در بازار تبریز را با شاخص های موفولوژیک تعیین می کند، PPS  با در نظر گرفتن عوامل انسانی، وضعیت زندگی در فضاهای بازار را بهتر آشکار می کند. در انتهای این مطالعه نتیجه گیری می گردد که ترکیب این دو روش می تواند رویکرد جایگزین جدیدی برای نتایج جامع و قابل اعتماد در سنجش کیفیت فضاها ارائه دهد. [1] Project for public spaces
۲۹۷.

الگوی کالبدی مدارس براساس سند تحول بنیادین (سازگارسازی الگوهای کالبدی نایر با سند تحول بنیادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط نوآور مدارس آینده انعطاف پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۲
بیان مسئله: اکثر کشورها از جمله ایران، سند تحول بنیادین آموزشی دارند که مهارت های جدید زندگی را ترویج می دهد. اما تغییر در ارزش های آموزشی، نیازمند تغییر محیط های آموزشی است که در ایران، تغییری در محیط ها ایجاد نشده است.هدف پژوهش: این پژوهش در پی رسیدن به اقتضائات فضایی در قالب الگوی کالبدی برای تحقق سند تحول است تا روشن شود محیط آموزشی چطور می تواند به تحقق سند کمک کند. این الگو از بعد طراحی و تعامل با فضا راهگشا است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، تحلیلی-استدلالی است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شد. ابتدا الگوهای محتوایی از اسناد ملی استخراج شد. سپس الگوهای کالبدی مطرح از پراکاش نایر مبنا قرار گرفت که با الگوهای محتوایی اسناد ملی بررسی و نتایج با پرسش نامه نخبگانی مقایسه شد تا انحراف آن از معیار نخبگانی سنجیده و اصلاح شود. در نهایت الگوهای منتخب، سازگارسازی و متناسب با دوره تحصیلی، اولویت بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش را می توان در دو بعد تعیین و سازگارسازی الگوی کالبدی و دسته بندی الگوها براساس دوره تحصیلی تنظیم کرد. الگوی بدون دیوار می تواند از الگوهای محتوایی سند تحول حمایت کند. اما باید با دیوار متحرک همراه باشد تا انعطاف پذیری آن به انطباق پذیری ارتقا یابد. الگوی مشاوره ای و خیابان یادگیری، الگوهای سازگار بعدی هستند. به طور کلی تمامی آتلیه ها امکان یکپارچه سازی دارند. تحقق الگوهای محتوایی سند تحول، به خصوص معلم محوری و روش های یادگیری فعال و جنبه های تربیتی اجتماعی نیازمند محیط های منعطف و چندگانه، به خصوص محیط های یکپارچه و تنوع در امکانات و محیط است. در دسته بندی براساس دوره تحصیلی، برای دوره اول و دوم ابتدایی به ترتیب، مشاوره ای و مشاوره ای بدون دیوار و دوره اول و دوم دبیرستان و دوره دوم هنرستان به ترتیب بدون دیوار و خیابان یادگیری و بدون دیوار مناسب تر است.
۲۹۸.

مطالعه باستان گرایی در نگاره های نسخه چاپ سنگی شاهنامه امیر بهادری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باستان گرایی چاپ سنگی شاهنامه امیربهادری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۱۵
باستان گرایی از جریانات فکری بود که در اواخر دوره قاجار توسط برخی متفکرین آزادی خواه، نویسندگان، ادبا و رجال درباری مطرح گردید. این پدیده به ستایش و احیای جهان بینی دوران پیش از اسلام و تکریم قدرت سلسله های پادشاهی ایرانی پرداخت و عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی، ادبی و هنری جامعه را تحت تاثیر خود قرار داد. شاهنامه چاپ سنگی امیر بهادری یکی از صدها آثاری بود که سعی در تجلی این اندیشه از طریق هنر داشت، این اثر مهم در دوره مظفرالدین شاه قاجار به دستور امیر بهادر، وزیر و رییس گارد سلطنتی، تهیه و در دوره محمدعلی شاه به چاپ رسید. هدف از این پژوهش تحلیل بصری باستان گرایی در نگاره های نسخه مذکور است. سوالات پژوهش نیز عبارتند از؛ 1- باستان گرایی در نگاره های شاهنامه امیر بهادری با چه نشانه ها و علایمی متجلی شده است؟ و 2- منابع الهام بخش نگارگران این شاهنامه چه بوده است؟ به منظور یافتن پاسخ، به روشی توصیفی- تحلیلی به تفسیر و تطبیق داده ها که حاصل واکاوی 50 نگاره از شاهنامه امیر بهادری بود، پرداخته شد. جمع آوری اطلاعات نیز به صورت فیش برداری از منابع کتابخانه ای، مشاهده و گزینش تصاویر بوده است. نتایج حاکی از آن بود که؛ باستان گرایی در نگاره های شاهنامه مذکور که حاصل میل امیربهادر به خشنود نمودن شاهِ ناامید از بقای سلطنت بود؛ هم به صورت روح حاکم بر فضاسازی نگاره ها و هم به صورت بازآفرینی مؤلفه ها و عناصر هنرهای ایران باستان تجلی یافته است. برخی از این مؤلفه ها عبارتند از؛ نقشمایه های ملی و میهنی، آرایش صحنه و حالات پیکره ها بر اساس نقش برجسته های هخامنشی و ساسانی، تاکید بر تاج های پادشاهان هخامنشی و ... منابع الهام بخش و یا به عبارتی الگوی نگارگران این نسخه نیز آثار معماری و اشیاء برجای مانده از ادوار تاریخی ایران باستان و برخی کتب مصور تهیه شده در دوران قاجار از جمله آثار العجم و نامه خسروان بوده است.
۲۹۹.

تحلیل نقش و جایگاه زنان در قالی های قوم بلوچ بر اساس نظریه بازتاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالی بلوچ زن در فرش بلوچ اسامی زنانه رویکرد بازتاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۶۷
بلوچ ها یکی از اقوام اصیل و شناخته شده ایرانی هستند که دارای بافت اجتماعی طایفه ای و قبیله ای بوده و در نواحی شرقی و جنوب شرقی ایران زندگی می کنند. قالی بافی به عنوان یکی از مهم ترین تولیدات سنتی در میان برخی طوایف بلوچ، رایج بوده و توسط زنان صورت می گیرد. زنان قالیباف با الهام از محیط پیرامون و متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم برجامعه ردپای حضور خود را در قالی ها برجای می گذارند. پژوهشگران اجتماعی عقیده دارند که هنرها همواره نشانه هایی از فرهنگ و سنت های تولیدکنندگان را به نمایش می گذارند که با مطالعه و تحلیل این نشانه ها می توان به اطلاعات زیادی در مورد جامعه دست یافت. مسئله اصلی پژوهش حاضر، ناشناخته بودن چگونگی حضور زنان در ساختار محتوایی و بصری قالی های تصویری بلوچی است. از این رو سوال اصلی پژوهش عبارت است از: بازتاب نقش زنان در ساختار بصری و محتوایی قالی های تصویری بلوچی چگونه است؟ هدف از پژوهش نیز شناسایی نقش زنان به عنوان پدیدآورندگان اصلی قالی های بلوچ در شکل گیری عناصر فنی، بصری و مضامین شکل گرفته در پیرامون قالی ها هست. بدین منظور، پژوهش با استفاده از داده های حاصل از منابع کتابخانه ای و مصاحبه های میدانی با 3 نفر از کارشناسان و خبرگان قالی بلوچ به شیوه توصیفی-تحلیلی به انجام رسید. به لحاظ نوع مواجهه با داده ها، پژوهش از نوع کیفی است و با تحلیل 22 نمونه از قالی های بلوچی که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند به انجام رسید. نتایج نشان دادند، حضور زنان در ساختار محتوایی و بصری قالی های بلوچی، در سه حوزه مشخص قابل مطالعه و دسته بندی است. این سه حوزه عبارت هستند از، الف: نام گذاری قالی ها با اسامی زنانه ب: نام گذاری نقوش با اسامی زنانه ج: بازنمایی زنان در قالب نقوش تصویری زنانه در قالی ها.
۳۰۰.

تعامل توسعه و حفاظت، راهبرد حفاظت پایدار در محوطه های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حفاظت توسعه پایدار محوطه تاریخی سایت های باستان شناسی گردشگری خلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۶
محوطه های تاریخی و سایت های باستان شناسی از طرفی متاثر از تغییرات و مداخلات ناشی از توسعه های بی ضابطه و از طرفی با حفاظت صرف، بدون ارائه راهکارهای عملیِ تدوام حیات، در معرض پدیده های مخرب هستند. ایجاد تعامل سازنده ما بین توسعه و حفاظت در محوطه های تاریخی، بخصوص محوطه هایی که در مجاورت و یا در فاصله نزدیکی از جوامع محلی واقع شده اند، شرایط را برای حفاظت دائم این میراث و ارتقا کیفیت زندگی جوامع محلی پیرامون فراهم خواهد کرد. این پژوهش تلاش برای تبیین جایگاه حفاظت و توسعه در محوطه های تاریخی و چگونگی رابطه آن ها دارد که درصورت پاسخگویی به پرسش های زیر حاصل خواهد شد. چگونه می توان رابطه ای مکمل میان حفاظت و توسعه در محوطه های تاریخی برقرار کرد؟ چگونه توسعه پایدار می تواند به عنوان ابزاری موثر در حفاظت از محوطه های تاریخی عمل کند؟ این تحقیق با رویکرد کیفی و راهبرد تفسیری-تاریخی، بر اساس مطالعات و تحقیق پیرامون نظریات، منشورها و کنوانسیون ها در زمینه حفاظت، توسعه و محوطه های تاریخی انجام شده است؛ و با مد نظر قراردادن رابطه حفاظت و توسعه در محوطه های تاریخی، سعی بر اثباتِ امکانِ سوق دادنِ رویکرد حفاظت صرف یا توسعه یک جانبه، به حفاظت و توسعه پایدار به صورت توامان دارد، که با ارتباط مناسب و پیشبرد همزمان آن ها در یک راستا با هدفی مشترک، و با مدیریت دقیق تغییرات، محقق خواهد شد؛ که با پررنگ شدنِ نقش جوامع محلی در حفاظت از محوطه های تاریخی، توسعه پایدار محوطه و جامعه محلی از طریق مدیریت دقیق و یکپارچه و توسعه گردشگری خلاق، رقم خواهد خورد، و بدین صورت حفاظت از محوطه تاریخی به امری تداومی تبدیل خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان