فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۰۱ تا ۴٬۳۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
59 - 65
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مراحل فرآیند سوبژکتیویته از دیدگاه ژولیا کریستوا، فیلسوف فرانسوی، مرحله ی آلوده انگاری است. کریستوا اولین بار نظریه ی آلوده انگاری را در سال1980 در مقاله ی «قدرت های وحشت» مطرح کرده است. آن طور که او در این مقاله نوشته است، آلوده انگاری مرحله ای در آغاز فرآیند سوبژکتیویته است که در آن شخص، هر آنچه برای خود، دیگری محسوب می شود را طرد می کند. این دیگری «امر آلوده» نامیده می شود. امر آلوده هرگز به طور کامل رفع نمی شود و همواره تهدیدی برای مرز های سوبژه باقی می ماند. به دلیل ماهیت هنجارشکنانه اش امر آلوده بار ها توسط هنرمندان برای رساندن پیام های اعتراضی و چالش برانگیز مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره ی معاصر نیز که جامعه ی جهانی با مشکلات گوناگونی درگیر است، این روند ادامه یافته است. بسیاری از عکاسان، امر آلوده را به خودنگاره هایشان وارد کرده اند. هدف پژوهش پیش رو بررسی چگونگی بازنمایی مفهوم امر آلوده در خودنگاره های عکاسان معاصر است . این پژوهش در انتها به این نتیجه ی کلی می رسد که این هنرمندان، خودنگاره هایشان را به عنوان عرصه ای برای آلوده انگاری انتخاب کرده اند تا علاوه بر بیان دغدغه های شخصی از این راه، هنجار های حاکم بر جامعه را نیز به چالش بکشند. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است و از روش کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است.
سیاست های فرهنگی و حکومتی در تبیین ارزش های زیبایی شناختی هنر و ادبیات ایران پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
288 - 310
حوزههای تخصصی:
ساختارهای سیاسی و رویکردهایی که اتخاذ می کنند نقش مهمی در کیفیت ساحت هنر و ادبیات دارند. دوران پهلوی اول را باید یک گذر بزرگ و دوران ساز در تاریخ معاصر ایران دانست. چراکه در این دوران، ظهور جریان عظیمِ فکری و سیاسی موسوم به نوسازی، از آغاز ساختِ ایرانی مدرن سخن می گفت. بدین جهت شاه و دولتمردانش، به عنوان رهبران سیاسی و فرهنگی این جریان، متعهد شده بودند تا خط مشی نویسندگان، شاعران و هنرمندان را ترسیم کنند. مفصل بندی این اندیشه که در قالب یک هژمونی ریخته شده بود، دو ایده ایرانی گری و تجدد خواهی را هم زمانِ باهم و در یک مسیر دیکته می کرد. این دو ایده، اگرچه از تبار مشروطه و قاجار و بعضاً قبل تر از آن آمده بود، اما در عصر پهلویِ اول به سبب دگرگونی ها و رخدادهای بزرگ منطقه ای و جهانی، در چرخشی گفتمانی ایده ای کاملاً نوظهور محسوب می شد. تغییر شیوه بیانی هنرمندان نشان از این دگرگونی می داد. درنتیجه، جوّ فرهنگِ سیاسیِ اقتدارگرا، فضای مطلوبی را برای هنرمندان و خصوصاً نویسندگان و شاعران ایجاد نمی کرد. ایجاد آزادی های نسبی در فرهنگ و تولید هنر، ایجاد اصالتِ سلیقه و ارتقاء ذوق در هنر و معماری بر مبنای ارزش های زیباشناختی هنر باستان و مدرنیسم و تولّد و تحقّق آثاری باارزشِ فرا تاریخی و هنری را می توان از آن جمله دانست. یافته های این پژوهش که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تاریخی-تحلیلی نگارش یافته است، نشان می دهدکه ایرانی گری در رویکرد باستان گرایی اش و دولت نیرومند مرکزی با رویکرد تجدد محوری اش، دو عاملِ وثیق در ساخت آمرانه هنر و ادبیات پهلوی اول بوده است. اهداف پژوهش: 1.بررسی سیاست گذاری های فرهنگی در هنر و ادبیات پهلوی اول. 2.نقش سیاست های فرهنگی در تبیین ارزش های زیبایی شناختی هنر و ادبیات پهلوی اول. سؤالات پژوهش: 1.خط مشی عاملان سیاست گذاری فرهنگ برای ایجاد ارزش های زیبایی شناختی هنر و ادبیات پهلوی اول چه بود؟ 2.ایدئولوژی «ایرانیگری و تجدد خواهی» نزد عاملان قدرت، چگونه و تا چه اندازه موفق شد در ساخت آمرانه هنر و ادبیات پهلوی اول تأثیر بگذارد؟
مطالعه ای بر گفتمان چندوجهی نوشتار/تصویر در هنر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
141 - 155
حوزههای تخصصی:
امروزه آثار هنری بسیاری با تلفیق وجوه زبانی و تصویری شکل گرفته اند و این شکل از خلق، ارائه آثار و دریافت آن ها را نیز تحت تأثیر قرار داده است. با درنظر گرفتن ارتباط دیرینه زبان و تصویر در هنر و همینطور نظریه های چرخش زبانی و تصویری، هیچ یک به تنهایی قادر نیستند ویژگی های این قسم از آثار و نمایشگاه های هنر معاصر را دربرگیرد. گفتمان چند وجهی نوشتاری و تصویری با مؤلفه های این بخش از هنر معاصر مطابق است. به این ترتیب این مقاله با هدف تبیین تعامل میان وجوه زبانی و تصویری در هنر معاصر از جمله هنر معاصر ایران قصد دارد به این دو پرسش پاسخ گوید که: 1- گفتمان چندوجهی در هنر معاصر به چه معناست؟ و 2- ویژگی های گفتمان چندوجهی در این بافت چگونه است؟ مقاله پیش رو از لحاظ روش، توصیفی و تحلیلی است و ابزارهای پژوهش شامل فیش برداری، مشاهده و مراجعه به اسناد و آرشیو نمایشگاهی می باشد. پاسخ این پرسش ها در قالب نتایج پژوهش به این ترتیب است که گفتمان چندوجهی به معنی مطالعه منابع نشانه شناختی متفاوت از جمله زبان و تصویر در نسبت با یکدیگر است. اگر گفتمان را بر اساس تعریف ون دایک، کاربرد زبان در بافتی خاص در نظر بگیریم، می توان گفت در بخشی از هنر معاصر، با گونه ای از گفتمان چندوجهی زبانی و تصویری روبه روییم. چراکه این بخش از هنر بر خلاف سنت مدرن، نماینده رابطه ناگسستنی زبان و تصویر است. استفاده از تکنولوژی های متنی و بصری این رابطه را به نمایش می گذارد و شبکه ای به هم پیوسته از وجوه و معناها به وجود می آورد. مخاطب نیز در مواجه با این گفتمان از بیننده صرف به بیننده/خواننده بدل می شود. در هنر معاصر ایران نیز شاهد نمونه های بسیاری از همکاری دو وجه زبان و تصویر در قالب یک فرم بیانی تازه و نمایش آثار در بافت نمایشگاهی به مثابه گفتمانی چندوجهی هستیم.
نظام دفع آب دشت فیروزآباد در دوران ساسانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
137-118
حوزههای تخصصی:
فناوری انتقال آب نقش مهمی در شکل گیری و تداوم حیات مراکز شهرنشینی در دوره های مختلف داشته است. یکی از ویژگی های این فناوری، نظام دفع آب است که تاکنون چنان که باید و شاید بدان پرداخته نشده است. به نظر می رسد ساسانیان در این زمینه، بسیار تلاش کرده و نشان داده اند که این شیوه به عنوان یک زیرساخت، به چه میزان، تعیین کننده، مؤثر و حائز اهمیت برای دیگر شیوه های انتقال آب بوده است. بر همین اساس نگارندگان با توجه به بررسی های میدانی و پژوهش روی شیوه های انتقال آب در دشت فیروزآباد، با پرسش هایی روبه رو شدند. اینکه با توجه به ویژگی های جغرافیایی و زیست محیطی دشت فیروزآباد، چه تدابیری برای دفع آب های سطحی و زیرزمینی در دوران ساسانی و اسلامی در نظر گرفته شده بود؟ اجرای این نظام منسجم، چه تأثیری در شکل گیری و استمرار سکونت گاه ها و اقتصاد دشت فیروزآباد داشته است؟ رویکرد پژوهش تاریخی- توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. مطالعه میدانی، گستره دشت فیروزآباد به مساحت ۲۷۶ کیلومترمربع را شامل می شود. در این گستره، تاسیسات آبی شامل رودخانه، چشمه، آبراه، قنات، پل بند، سیل بند، مسیل و بارش های سالانه بررسی و مطالعه شده است. این مطالعات روشن می کند که در دوره ساسانی نظام دفع آب یکی از عوامل بسیار مهم و تعیین کننده در شکل گیری زیرساخت و توسعه شهرنشینی و دیگر نظام ها و فناوری های انتقال آب در دشت فیروزآباد بوده است. سیاست های دقیق اتخاذ شده توسط ساکنان دشت تا قرن حاضر نگهداری و بهره برداری شده است. علاوه بر این نام های بومی که در این راستا به کار برده شده، بسیار مهم و قابل توجه است. مهم تر آنکه به دلایل شکل گیری شهر اردشیرخوره در بخش شرقی رودخانه پرداخته شده است. پژوهش حاضر به مدد یافته های باستان شناختی و مردم شناسی، شیوه های دفع آب این دشت را شناسایی و مزایای به کارگیری آن ها را معرفی کرده است.
تلمیح در غزلیات شمس تبریزی در تطبیق با تشبیه در شمایل نگاری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
477 - 496
حوزههای تخصصی:
کاربرد آرایه ها یکی از عناصر زیبایی بخش در شعر و هنر فارسی است. مبادی و سرچشمه های فرهنگ ایران زمین از دیرباز آکنده از اعتقادات، باورها، عقاید عامه، علوم قدیم، فرهنگ های قومی، جهانی، فرا جهانی و مشترک بوده است که عصاره آن ها در لابه لای دواوین شاعران و آثار هنرمندان با عنصر تلمیح و تشبیه متبلور شده است. کلیات شمس نیز به دلیل آشنایی مولانا با قرآن مجید و آیات و شخصیت های قرآنی و داستانی و فرهنگ ها سرشار از تلمیحات نوع به نوع اعم از داستان ها، افسانه ها و تلمیحات ایرانی و مشترک و آیات و احادیث و.... است. شمایل نگاری نیز از هنرهایی است که در آن میتوان آثار تشبیه و مضامین مذهبی را مشاهده کرد و دوره قاجار یکی از ادوار رونق شمایل نگاری مذهبی است. یافته های این پژوهش، که به شیوه کتابخانه ای و به روش تحقیق توصیفی و تحلیلی انجام یافته است نشان می دهد مولانا تلمیحات متنوعی در اثر خود به کار برده است که در این تلمیحات طبقه بندی شده به صورت تلمیحات ششگانه آیات و احادیث و ارسال و المثل تلمیحات اسلامی و عربی، تلمیحات ایرانی و مشترک، تلمیحات اعتقادی، تلمیحات عامه، نادر و مسامحه گرانه موجود است. اهداف پژوهش: تبیین و استخراج انواع تلمیحات غزلیات شمس تبریزی. بررسی عنصر تشبیه در شمایل نگاری مذهبی قاجار و تطبیق آن با تلمیح در غزلیات شمس تبریزی. سؤالات پژوهش: انواع تلمیح در غزلیات شمس چگونه انعکاس یافته است؟ در شمایل نگاری مذهبی دوره قاجار از چه تشبیهاتی استفاده شده است؟
رویکرد منظر در تحقق گردشگری فرهنگ با عاملیت پدیده فرهنگی راه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
21 - 28
حوزههای تخصصی:
گردشگری نتیجه تمایل به شناخت فرهنگ های متفاوت از فرهنگ گردشگر است. فرهنگ یک عکس العمل عمومی به زندگی و گردشگری در ارتباط مستقیم با مسائل انسانی است. در این بین، راه نیز در برداشتی سطحی تر تنها نقش ارتباطی میان مبدأ و مقصد سفر گردشگر را ایفا می کند. اگرچه راه ها زمانی پیوند عمیقی با زندگی انسان برقرار می نمایند؛ خود می توانند به عنوان مقصد مسافران انتخاب شوند. راه ها مساحت قابل توجهی از سطح کشورها را به خود اختصاص می دهند؛ بدین ترتیب ضروریست تا در جهت فهم و ارتقاء کیفیت آن ها گام های مؤثرتری برداشت. هرچند مطالعات انجام شده در دوران مدرن، حاکی از آن است که با سرعت گرفتن جریان زندگی، سرعت حرکت و به تبع آن ایمنی مسیر در اولویت اول برنامه ریزان، طراحان و مهندسان راه قرار گرفته است. این نوع نگاه کالبدی به مقوله راه از مشخصه های اصلی علوم مهندسی است. گذشته از اقدامات انجام گرفته توسط علوم مهندسی در جهت تسهیل و تسریع هرچه بیشتر، هدف از مطالعه راه می تواند فراتر رود. دانش منظر به کمک فنون مهندسی آمده و با نگاهی کل نگر به مفهوم پدیده راه و توجه هم زمان به تمام ابعاد ملموس و ناملموس راه، گام های مؤثری در جهت ارتقاء کیفیت آن با هدف تحقق گردشگری فرهنگی برداشته است. این پژوهش از نوع کیفی و بر پایه تحلیل محتوای کیفی بوده و سعی دارد تا با بررسی اسناد کتابخانه ای، مرور نظریات پیشینِ اهل فن، همچنین مشاهده و تحلیل شرایط، ضمن تأکید بر ضرورت کیفیت راه ها، به بررسی تأثیر و نقش بسزای رویکرد منظر در سطوح مختلف مطالعاتی پدیده راه بپردازد.
بررسی تحلیلی نظریه اسکریپت در فرایند القای هنجارها و ارزش ها از طریق طراحی مصنوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
38 - 48
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه نظریه کنشگر-شبکه، جهان یک نظام از کنشگران است که در آن مصنوعات نیز چون انسان ها در ارتباط با سایر کنشگرها درجه ای از عاملیت را دارند؛ ازاین رو مصنوعات ضمن وساطت کنش های مختلف، باعث تغییر و تحول آنها نیز می شود. عاملیت مصنوعات حاصل نیات سازندگان یا طراحان آنها است. این نیات و مقاصد، توسط برنامه های کنشی که اسکریپت نام دارند، در مصنوعات نگاشته می شوند. برنامه های کنش می توانند حامل ارزش ها و هنجارهای اجتماعی نیز باشند که در این صورت می توانند رفتارها یا کنش های خاصی را به کاربران القا کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی توصیفی تحلیلی نقش اسکریپت ها در رابطه طراح-محصول-کاربر به منظور درک چگونگی القای هنجارهای اجتماعی به وسیله مصنوعات است. این پژوهش به لحاظ هدف یک مطالعه بنیادی-نظری است که در آن، اطلاعات لازم به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده و سپس به شیوه توصیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. فرایند پژوهش از استخراج مفاهیم و ارائه تعاریف از ادبیات پژوهشی آغاز شده و پس از تحلیل آنها نمونه هایی از مصنوعات سنتی ایرانی که مشخصاً هنجار یا ارزش خاصی را القا می کنند معرفی شدند. اسکریپت ها و نحوه القای هنجار یا ارزش در هر یک از این مصنوعات نیز بر اساس مبانی نظری تحلیل شد. نتایج این مطالعه وجود اسکریپت ها با هدف القای هنجارها و ارزش های اجتماعی در مصنوعات بررسی شده را تأیید می کنند.
بررسی تاثیر فرم بر القا حس معنویت در مساجد دوره قاجار و دوره معاصر (نمونه مطالعاتی: مسجد سپهسالار و مسجد امام رضا علیه السلام تهران)
حوزههای تخصصی:
از زمان ساخت اولین مسجد بدست پیامبرخدا تا امروز، معماری مساجد دستخوش تغییراتی شده اما پایه اصول مسجد، بنا به هویت عبادی که دارد ثابت بوده است. انتظاری که انسان از دیدن مسجد و حضور در آن توقع دارد، در طی قرن های متمادی، به دلیل مفاهیم اولیه ای که در ساخت اولین مسجد بکارگرفته شد و بعد ها بست و گسترش یافت، همواره القای حس معنویت، آرامش و توجه به معبود می باشد. فرم فضای معماری مساجد با چینش خاص عناصر آن، این مهم را برآورده می سازد. از آنجا که مسجد خانه خداست، جایگاه قدسی است که می باید محل ظهور و تجلی صفات الهی باشد تا بدینوسیله بر جان و قلب انسان اثر گذاشته و ارتباط او را با نیرویی ماورایی استحکام ببخشد. معماری مسجد به عنوان یکی از شاخص ترین بناهای اسلامی در شکل نهایی خود مناسبترین فضا برای خودسازی و سیرانسانها از زندگی مادی و طبیعی به زندگی ملکوتی می باشد. اما در عصر حاضر با توجه به نگاه مدرن به معماری، گاها نظریات و طراحی های متفاوتی ارایه می گردد که به لحاظ ماهیت دچار خلا بوده و نمی تواند آنگونه که باید پاسخگوی نیاز جامعه باشد. معماری مساجد نیز از این قاعده مستثنی نیست. با توجه به جایگاه والای مسجد در جامعه اسلامی، این نوشتار ضمن بست و توضیح مفاهیم کاربردی بویژه فرم، مقایسه ای بین دومسجد دوره قاجار (مسجد سپهسالار) و معاصر (مسجد امام رضا علیه السلام)در یک اقلیم مشترک انجام داده و تاثیر فرم مسجد را بر القای حس معنویت در آن مورد سنجش قرار می دهد که نتیجه حاصل به روشنی تاثیر بهره مندی از تمام عناصر کالبدی مسجد را در نمونه اول نشان می دهد برخلاف نمونه دوم که با وجود ساختاری نو بدلیل استفاده نکردن از عناصری که موید روح معماری مسجد هستند، دارای کمترین حس معنوی تشخیص داده شده است. روش تحقیق برای پژوهش پیش رو توصیفی-تحلیلی بوده که با بهره گیری از روش کتابخانه ای به گردآوری و جمع بندی مطالب پرداخته شده تا پاسخگوی این سوال باشد که: چگونه فرم در معماری مسجد می تواند بر افزایش حس معنویت در انسان، موثر باشد؟
تحلیل دگردیسی فضاهای شهری بافت تاریخی - فرهنگی کلان شهر تبریز با رویکرد معاصرسازی با تأکید بر حفظ هویت تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
261 - 279
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: آنچه معاصرسازی بافت های تاریخی شهرها را در فرایند دگردیسی شهری ضروری می کند، دگرگونی های شهری هستند که معمولاً اثرات ناگواری بر بافت تاریخی شهرها در طی زمان وارد می کنند و قاعدتاً دلیل مجاب کننده به کارگیری رهیافت معاصر سازی عکس العمل در قِبل دگرگونی ها شهری می باشد، بافت تاریخی شهر تبریز که نماد هویت چند هزارساله آن است، در دوران معاصر از یک سو با پیدایش نیازها و عملکردهای جدید و از سوی دیگر با پیدایش تمنایی برای دگرگونی ها، هویت و کارکرد فضاهای تاریخی آن دچار دگرگونی اساسی شده است. هدف: این پژوهش، نقش مؤلفه های معاصرسازی را در جریان دگردیسی شهری در عرصه بافت تاریخی- فرهنگی شهر، با تأکید بر حفظ هویت مورد تحلیل قرار می دهد. روش: روش تحقیق پژوهش حاضر، تحلیلی- توصیفی است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های گالموگراف اسمیرونف و دوربین- واتسون انجام گرفت. جهت رتبه بندی مؤلفه ها از تحلیل رنکینگ و الماس بر اساس روش پرامتی بهره گرفته شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشانگر آن است که تمام مؤلفه های در نظر گرفته شده، در ارتباط تنگاتنگ باهم، اما با ضریب تأثیر متفاوت از هم در معاصرسازی بافت تاریخی کلان شهر تبریز دخالت دارند و مؤلفه کالبدی و اقتصادی در اولویت بالایی نسبت به بقیه مؤلفه ها قرارگرفته است. با توجه به تجارب برگرفته از انجام این پژوهش، بررسی موانع معاصرسازی بافت های تاریخی، ایجاد عملکردهای نسبتاً فعال در بافت ازجمله راهکارهای پیشنهادی می باشد. کلید واژه ها: دگردیسی، معاصرسازی، بافت تاریخی- فرهنگی، هویت، کلان شهر تبریز نکات برجسته: با توجه به خلاء های مطالعاتی خصوصاً در زمینه دگردیسی فضاهای شهری بافت های تاریخی با رویکرد معاصرسازی، ضرورت چنین مطالعاتی جهت راهبردهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در فضاهای شهری معاصر اهمیت می یابد. دگردیسی شهری باعث ایجاد تفاوت های ماهوی در شکل و ماهیت فضاهای شهری می شود. عدم درک این مفهوم، سبب می شود که برنامه ریزی انسجام فکری مطلوب نداشته باشد.
آرایه های نوشتاریِ نمادینِ شیعی در بقعه اما م زاده سلطان سید جلال الدین اشرف(ع) آستانه اشرفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیلان از کهن ترین سرزمین هایی است که فرازگاه تاریخ تشیع ایران و مأمنی برای گریزندگان از ستم خلفا بوده است. در گیلان امام زادگان زیادی وجود دارد؛ از مشهورترین این امام زادگان، حضرت سلطان سید جلال الدین اشرف(ع) می باشد. شهر آستانه اشرفیه به دلیل وجود این بقعه، پنجمین شهر مذهبی در سراسر کشور محسوب می شود. هدف این پژوهش معرفی بنای بقعه، توصیف و مطالعه ی کتیبه های نوشتاری امام زاده حضرت سلطان سید جلال الدین اشرف(ع) به منظور شناسایی تفکرات مذهب شیعه است. در راستای دستیابی به این هدف، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از: ویژگی هی مضمونی، اجرایی و کاربردی کتیبه های بقعه امام زاده حضرت سلطان سید جلال الدین اشرف(ع) کدام است؟ کتیبه های نوشتاری منتسب به مذهب شیعه در بقعه امام زاده حضرت سلطان سید جلال الدین اشرف(ع) کدام اند؟ روش تحقیق بر مبنای توصیفی- تحلیلی، گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی (ترکیبی) بوده است. جامعه آماری پژوهش آرایه های نوشتاری نمادین شیعی بقعه آقا سیدجلال الدین اشرف(ع)، روش نمونه گیری به شکل انتخابی و تعداد نمونه کلیه آرایه های نوشتاری این امام زاده و روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی می باشد. از نتایج حاصل از پژوهش حاضر می توان دریافت که بعد از خط ثلث، خط نستعلیق بیشترین کاربرد را در بین کتیبه های شیعی داشته اند و اما مضامین شیعی که از کتیبه های مذکور القا می شود، در رابطه با ولایت، شهدای کربلا، واقعه کربلا، اسامی الهی و ائمه و غیره می باشند که آن چه حائز اهمیت است روایات و احادیث کثیری است که در رابطه با ولایت امام علی(ع) مطرح و نگاشته شده اند. کتیبه های بنای مذکور با مفهوم دعا، احادیث و غیره مضمونی عرفانی دارند. در این بین فراوانی کتیبه هایی با مدح امیرالمونین و هم چنین واقعه ی کربلا نشان می دهد به مضامین شیعی در تزیینات آرایه های این بقعه توجه ویژه ای شده است. از این رو بقعه امام زاده حضرت سلطان سید جلال الدین اشرف(ع) به واسطه ی آرایه های نوشتاری شیعی کاملاً جلوه ای از یک بنای اسلامی با مذهب شیعه است.
تحلیل محتوای متن شهر مبتنی بر کاربست اصطلاحات عامیانه زبان در ارزش گذاری محله و مسکن: مورد پژوهی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان و اصطلاحات عامیانه از قدیمی ترین عناصر متن شهر هستند. هدف از این پژوهش، استفاده از مفاهیم زبانشناسی و اصطلاحات عامیانه زبان در تحلیل محتوای متن شهر می باشد. روش مورداستفاده در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی است. به منظور جمع آوری اطلاعات، 37 مشاور املاک از مناطق 22 گانه تهران به روش نمونه گیری در دسترس برای مصاحبه انتخاب شدند. از آنان خواسته شد تا اصطلاحات عامیانه زبان که در مقوله معاملات مسکن و معرفی محلات کاربرد فراوان دارند را بیان کنند. همچنین با مراجعه به آگهی های مسکن در سایت های اینترنتی دیوار و شیپور و نیز صفحات مشاوران املاک در اپلیکیشن اینستاگرام، اصطلاحات مشابه، استخراج شدند. در ادامه، فرآیند کدگذاری و مقوله بندی این اصطلاحات انجام شد، به این صورت که همه اصطلاحاتی که دارای درون مایه معنایی مشترک بودند در یک مقوله قرار گرفتند. بر این اساس، 8 مقوله تأثیرگذار بر ارزش گذاری مسکن و محله مبتنی بر اصطلاحات عامیانه زبان به دست آمد که به ترتیب درصد تکرار عبارت اند از: 1- ویژگی های جغرافیایی زمین ساختمان در محله و شهر؛ 2- ویژگی های حقوقی؛ 3- امکانات رفاهی ساختمان؛ 4- ویژگی های طبیعی، اقلیمی و شرایط محیطی ساختمان؛ 5- ویژگی های مصالح و عمر بنا؛ 6- ویژگی های عامیانه؛ 7- امکانات خدماتی ساختمان؛ و 8- ویژگی های مهندسی ساختمان. ازنظر ارزش گذاری مسکن و محله در متن شهر، 5 مقوله تحریف شده، نادرست یا بیش از ارزش ذاتی هستند و فقط 3 مقوله دارای ارزش گذاری هم تراز ارزش ذاتی می باشند.
معنای حسی نوشتار در فضای شهری (نمونه موردی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23 - 45
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه نوشتار بخشی جدایی ناپذیر از فضای شهریست که از آن به عنوان یک ضرورت و واقعیت اجتماعی می توان یاد کرد و نقش آن در ایجاد تجربه دیداری بر ناظران آشکار است. نوشتار در فضای شهری دارای دو وجه اصلی است، یکی وجه زبانی و دیگری وجه بصری. وجه زبانی مرتبط با ادراک زبانی مخاطب است، وجه بصری نوشتار به تمهیدهای بصری و شیوه های طراحی وابسته است. بنابراین، وجه دوم با هنرهای تصویری ارتباط دارد. بر این اساس، می توان دو نوع معنا را برای نوشتار فرض کرد، معنای صریح که از طریق مناسبات زبانی در ذهن مخاطب شکل می گیرد و معنای ضمنی و حسی که از طریق عناصر بصری و تصویری اثر بر مخاطب تاثیرگذار است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که معنای حسی نوشتار در فضای شهری چگونه ظهور می یابد و در ایجاد حس هماهنگی و تضاد در فضای شهری چه نقشی دارد.هدف: تحلیل معنای حسی نوشتار در فضای شهر رشت به عنوان بخشی از گرافیک شهری و عناصر هویت بخش شهر، هدف اصلی این تحقیق است. نقش نوشتار در ایجاد هماهنگی و تضاد و نیز کارکردهای بیانگر و تاثیرگذار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، در نمونه های موردی، معنای حسی نوشتار به شکل فردی برای هر برند و نیز در قاب شهر تحلیل گردید و عدم سازماندهی نوشتار در فضای شهر بیان شد است.روش:روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری مطالب ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، نوشتار در فضای شهری انتقال معنای حسی را به همراه دارد. ظهور معنای حسی مطلوب، نیاز به بستر دارد، بستری که زمینه را برای ایجاد ارتباط مطلوب با مخاطب فراهم کند و آسیبی به زیبایی شهر نزند.نتیجه گیری: در شهر رشت، نوشتار با معانی منحصر به فرد همراه با تمایز بصری شدید، موجب ایجاد تضاد بصری نامطلوب گردیده است. نوشتار در فضای شهری نیازمند صفحه آرایی است که زمینه ایجاد هماهنگی بصری را در فضای شهری ایجاد کند. در شهر رشت به دلیل عدم وجود صفحه آرایی، هماهنگی نوشتار دیده نمی شود.
شاخص های شهر اسلامی از منظر آرمان های نظام جمهوری اسلامی ایران براساس مبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع شهر اسلامی و نظریات پیرامون آن همواره در حوزه های گوناگون و از چارچوب های نگرشی مختلف مطالعه شده است. اما توجه به آرمان های موجود در هر بستر جغرافیایی حلقه مفقوده این پژوهش ها و مطالعات است. ازاین روی در پژوهش حاضر، با هدف استنتاج شاخص های شهر اسلامی از منظر آرمان های نظام جمهوری اسلامی ایران، در راستای اتصال مفاهیم این حوزه گام برداشته شده است. با توجه به مطالعات صورت گرفته آرمان های نظام جمهوری اسلامی در سه محور نمود پیدا می کند: منابع دینی و اعتقادی، اسناد فرادست و شخصیت های مهم و کلیدی. در این راستا آرمان های نمود یافته در سه حوزه از منظر ارتباط با شهر اسلامی مطالعه و بررسی شد. ازنظر هدف، پژوهش از نوع مطالعات کاربردی-توسعه ای و کیفی است. روش پژوهش، تحلیل محتوا و توصیفی-تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است و در تبیین پایایی پژوهش از روش پایایی باز آزمون استفاده شد. شاخص های شهر اسلامی در قالب سه بُعد تحت عنوان: اهداف کلان و عملیاتی، اصول شهر اسلامی و رهنمودهای اخلاقی و سبک زندگی تبیین می شوند و در ادامه، با توجه به ابعاد گفته شده بیست (20) شاخص شهر اسلامی شناسایی شد. توجه به آرمان های نمود یافته در شاخص های شهر اسلامی می تواند نگرشی نو در میان نظریه پردازان، مدیران، برنامه ریزان شهری و نظریه پردازان این حوزه فراهم کند تا با توجه عمیق بر بستر و تأثیرات آرمان ها بر شهر، به مداخله در شهر و ارائه تصمیمات صحیح و قابل اجرا بپردازند.
مطالعه روابط میان متنی در ساختار فیلمنامه «چریکه تارا»
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با تکیه بر نظریه ترامتنیت ژرار ژنت، به برّرسیِ روابطِ میان متنی در الگویِ روایت فیلم نامه چریکه تارا بپردازد. سؤال اصلی این است که اسطوره، تاریخ و واقعیّت به مثابه نظام های زبانی، چگونه به آگاهی ما شکل می دهند. به بیانی، تجربه انسان از واقعیّت های زندگی روزمره، به چه شکلی در رابطه با سایر نظام های زبانیِ غیرکلامی و صوری قرار می گیرد. همچنین فهم ما با چه الگویی درگیر این نظام ها است. به نظر می رسد نوعی ارتباط مفهومی مبنای فهم عمیق انسان از وقایع روزمره است که نگارش تخیّلی و صوری دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که الگوهای فهم انسان از امور و پدیده ها، غالباً در فضایی انتزاعی، هندسی و نامتقارن رخ می دهند. این فضایِ هندسی نتیجه روابط غیر هم عرض میان واقعیّت و تصویر واقعیّت است و بنابراین از تصادم سه محورِ اصلی، شامل واقعیّت (تجربه حال)، تاریخ (تجربه گذشته) و اسطوره (حافظه) است که تجربه هایِ فردی و جمعی انسان ها را به یکدیگر پیوند می زند. روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است و اطلاعات به شکل کتابخانه ای جمع آوری و نمونه کاوی شده اند
نگاهی به کتاب «تحلیل زیبایی شناسی موسیقی دستگاهی ایران»
حوزههای تخصصی:
کتاب تحلیل زیبایی شناسیِ موسیقیِ دستگاهیِ ایران، کتابی است به تألیف آقای محمّدرضا عزیزی؛ نوازنده تار و آهنگساز جوان موسیقی ایرانی که دانشجوی مقطع دکتری تخصّصیِ پژوهشِ هنر در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی نیز هستند، و نیز با نظارت و همکاری اینجانب که به همّت انتشارات نسل روشن در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده و از منظر فلسفه و زیب اشناسیِ اسلامی به تبیین چارچوب زیبایی در موسیقیِ دستگاهیِ ایران می پردازد. هدف اصلی این اثر پژوهشی پاسخ به موضوعاتی قبیل چیستیِ اساسِ موسیقی ایرانی، تفکیک چهارچوب زیبایی شناختی ردیف دستگاهی ایران و چگونگی نگاه تحلیلی بر آثار موسیقایی در جهت شناخت هرچه بیشتر این هنر اصیل آن هم بر اساس مفاهیم مهم و کاربردی در فلسفه و حکمت ایرانی اسلامی بوده است.
مطالعه نقش و جایگاه عالم خیال در جمال شناسی شیخ شهاب الدّین سهروردی
حوزههای تخصصی:
در اندیشه سهروردی، واژه زیبایی به حُسن تعبیر می شود که به جمال و کمال اشاره دارد، پس هر چه در نهایت کمال قرار دارد، زیباست. الگوهای زیبا شناختی که سهروردی در ساختار حُسن و عشق معرفی می کند، به مفهوم خیال باز می گردند. با در نظر گرفتن عالم خیال به عنوان یکی از عوالم چندگانه هستی و قوای انسانی و مظهر دانستن قوه متخیله برای صور خیالی در عالم خیال و وجود رابطه قهر و محبت میان مراتب مختلف هستی، بازتاب صور معلقه آن عالم در روح هنرمند را می تواند معیاری برای کشف ریشه های متعالی هنر اسلامی معرفی کند. اگر عالم خیال نبود و یا اگر بود و صرفاً به مثابه حافظه و نیروی بایگانی، نقش ایفا می کرد، هیچ یک از انحاء هنر صورت نمی بست، هیچ اثر هنری ای شکل نمی گرفت و دیگر زبان دارای رمز و استعاره نبود و ادبیات شعری نیز پدید نمی آمد. با این تفاسیر، هنرمند در این معنا به سانِ یک سالک اشراقی با اشراق در قوه خیال متّصل خود به سوی قوه منفصل حرکت کرده و با راه یافتن به به عالم مثال نغمات و تصاویر مثالی را در جهت خلق اثر هنری به کار می بندد. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش بود که عالم خیال چه نقش و جایگاهی در جمال شناسیِ شیخ اشراق دارد؟ روش انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای به دست آمد.
ارزیابی تاثیرپذیری بازارهای هفتگی شهر شیراز از شیوع ویروس کرونا به منظور سیاست گذاری در دوران پسا کرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا در اواخر سال 2019 در شهر ووهان چین گزارش شد و با نرخ شیوع بالا، تمامی کشورهای جهان را درگیر ساخت و زندگی میلیون ها نفر را از ابعاد مختلف تحت تاثیر قرار داده است. هدف از این تحقیق نیز ارزیابی تأثیرات ویروس کرونا بر مشاغل بازارهای هفتگی شیراز می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه صاحبان مشاغل در بازارهای هفتگی شیراز می باشند. برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده گردید و تعداد 180 نفر نمونه انتخاب شد. قلمرو مکانی پژوهش، شهر شیراز می باشد و قلمرو زمانی آن نیز، شهریور سال 1400 می باشد. روش گردآوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. پرسشنامه در دو بخش عمومی و اختصاصی طراحی شد. پایایی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ، با کسب نتیجه 887/0 در رده خوب قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری پرسشنامه شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد که ویروس کرونا از ابعاد مختلف بر زندگی شاغلین در بازارهای هفتگی شیراز تاثیر داشته است. نتایج یافته های تحقیق بر اساس آزمون t شان می دهد که سطح معناداری همه مولفه های مورد بررسی کمتر از 5/0 است یعنی کرونا بر تمامی مولفه های مورد بررسی (اشتغال، اجتماعی-فرهنگی، مالی، خانواده، گردشگری، آموزش، سیاسی و روانی) تاثیر معناداری داشته است (P<0.05) به طوری که بیشترین تاثیر بر مولفه های اشتغال، مالی و روانی بوده و کمترین تاثیر بر مولفه های اجتماعی-فرهنگی و سیاسی بوده است، این امر نشان می دهد که در دوران پسا کرونا نیازمند سیاست گذاری جامع برای رفع مشکلات اقتصادی این قشر و جلوگیری از آسیب پذیری اجتماعی می باشیم.
بررسی تزیینات آجرکاری در نمای بیرونی بناهای قاجار و پهلوی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
94 - 108
حوزههای تخصصی:
آجر از مصالح مهم در زمود و آمود ایرانی بوده که در ادواری از تاریخ دوره اسلامی نمود قابل توجهی دارد. بعد از سلجوقی می توان ادوار قاجار و پهلوی را در زمینه آجرکاری برجسته دانست. هدف، مطالعه تزیینات آجرکاری در نمای بیرونی بناهای قاجار و پهلوی بیرجند و عوامل تاثیرگذار اجتماعی و فرهنگی بر آنست. از این رو تزئینات آجرکاری بناهای قاجار و پهلوی در بیرجند چیست و عوامل اجتماعی و فرهنگی تاثیرگذار بر آن کدام است؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و بویژه میدانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد فرم های آجری بناهای بیرجند شامل ستون نماها، قوس های در،پنجره و جداره و سنتوری هاست. همچنین نقوش آجرکاری زینت بخش حاشیه، متن جداره، عناصر منفرد و مشبک ابنیه هستند. نقوش با ترکیب های متنوع آجری مانند، چلیپا، خفته و رفته، جناغی،گلچین و انتزاعی در کنار یکدیگر نمایان شده اند. نیز تاثیر موقعیت سوق الجیشی بیرجند و همچنین نقش تجاری و محوری در دفاع از قلمرو سیستان و پاسداری از مرزهای شرقی در دوره قاجار، نیز حضور سیاحان و ماموران به دلیل دست اندازی انگلیسی ها بر هند و همجواری با ایران، تاسیس مدارس نوین و افتتاح سرکنسولگری انگلیس در بیرجند بر تزیینات آجری بارز است. فروش فرش منطقه در بازار های جهانی رونق اقتصادی، تولید سرمایه و آمد و شد تجار را در پی داشته که باعث ورود تزئینات اروپایی به معماری بیرجند شد اگرچه سویه تامل و نگاه بومی منطقه و سیاست های حاکم در بهره گیری از عناصر باستانی و هنر اسلامی در آجرکاری نیز قابل تامل است.
احیای خط کوفی در عصر قاجار: بررسی رساله و کتاب های کوفی زین العابدین شریف صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خط کوفی از نخستین خطوط دوران اسلامی به شمار می رود که در سده های نخستین پرکاربردترین خط در کتابت متون دینی، مسکوکات، ظروف سفالی و سنگ نوشته ها و تزیینات بنا بوده است. این خط در نیمه قرن دوم هجری به تکامل رسید و سبک های منشعب از آن از سده چهارم تا اوایل سده هفتم در برخی کاربردها همچون کتیبه نگاری و برخی قرآن ها تداوم یافت. پس از آن با رونق بیشتر خطوط ششگانه کاربردش بسیار محدود شد و جز از سر تفنن کتابت نمی شد. دوره قاجار دوران رواج گسترده خطوط نستعلیق، نسخ، و شکسته نستعلیق در نُسخ ایرانی است. با این حال نسخه های خطی و کتاب های چاپ سنگی معدودی در دست است که به دست شخصی به نام زین العابدین شریف صفوی (1282-1333؟ ه.ق)، کاتب، مصحح و نویسنده ایرانی، به خط کوفی کتابت شده است. زین العابدین علاوه بر کتابت این آثار در رساله ای با عنوان رساله احیاءالخط به تعلیم خط کوفی پرداخته و در آن شیوه کار خود را توضیح داده است. گرایش به احیای خط کوفی را شاید بتوان در جهت باستان گرایی و بازگشت به گذشته در این دوره ارزیابی کرد. این پژوهش که از منظر هدف کاربردی و از منظر تحلیل داده ها کیفی است، در پی یافتن پاسخ به این سوال است که زین العابدین صفوی چگونه خط کوفی را در کتابت سه اثر چاپی خود، یعنی دعای صباح 1317 ه.ق، قرآن 1312-1322 ه.ق و نسخه دیگری از دعای صباح 1322 ه.ق، به کار برده و به منظور فائق آمدن بر محدویت های این خط به چه ابداعاتی روی آورده است؟ یافته های این پژوهش در بخش مفردات خط دال بر بهره گیری کاتب از شیوه کتابت کوفی اولیه (در هر سه کتاب) و کوفی شرقی، در صفحاتی از قرآن 1312-1322 ه.ق است. او در ترکیب سطور در دعای صباح 1317 ه.ق مقید به قواعد کوفی اولیه بوده اما در ترکیبِ خطِ دو نسخه دیگر به منظور غلبه بر محدودیت های خط کوفی، از شیوه های ابداعی، چون مورب نویسی، عمود نویسی و روی هم نویسی در پایان سطور استفاده کرده که اگرچه در دیگر خطوط رایج بوده در کتابت خط کوفی بی سابقه است. او همچنین به منظور هنرنمایی گاه ترکیباتی بدیع از طریق رویِ هم نویسی کلمات در میانه متن قرآن به کار برده که شایان توجه است.
نقش مصالح نوین ساختمانی بر پویایی نما در چهار دهه اخیر معماری ایران 1399-1359(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
49-66
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری های نوین، همواره یک چالش در معماری معاصر بوده اند. از اصلی ترین چالش های معماری ایران در چهار دهه اخیر، آشفتگی بصری و خلا پویایی در نماهای ساختمان ها می باشد. هدف اصلی پژوهش پیش رو تبیین جایگاه مصالح نوین در نماهای شهری معماری ایران و اولویت بندی راهکارهایی به جهت به کارگیری مصالح نوین به منظور ارتقا پویایی در نما در ساختمان های معاصر می باشد. روش ها: پژوهش پیش رو از نوع تحقیقات ترکیبی و از منظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. بدین منظور در این پژوهش سیر روند بکارگیری مصالح در معماری و تحولات فرمی در معماری معاصر ایران مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با استفاده از آنالیز "سوات" عوامل داخلی و خارجی تاثیر گذار بر به کارگیری مصالح نوین تحلیل گردیده اند و در نهایت داده های حاصل در غالب سوالات پرسشنامه در اختیار جامعه آماری مورد نظر قرار گرفته است. یافته ها: به کارگیری مصالح نوین در کنار بهره گیری از ارزش های فرهنگی و هویت غنی معماری ایران می تواند در پویایی نماهای شهری تاثیر بسزایی بگذارد یافته ها حاکی از آن است که توجه اکثریت متخصصین به جنبه های زیبایی شناختی و ایستایی مصالح در پویایی نماها می باشد و به مؤلفه کارایی کمتر توجه شده است. نتیجه گیری: این مهم بیانگر آن است که می توان با بهره گیری از شاخصه های موجود در مؤلفه کارایی و همچنین ارتقا کیفی جنبه های زیبایی شناختی و ایستایی مصالح به عنوان یک فرصت، باعث ارتقا پویایی نماهای ساختمان ها گردید که در بخش نتیجه گیری به تفصیل بیان شده است.