فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : نگاه مدرنیستی به سکونت و فروکاستن آن به نیازهای فیزیکی منجر به تنزل فضاهای شهری به کالبدهایی تک بعدی، غیر انسانی، بی روح، تهی از زندگی و تقلیل مجتمع های مسکونی تا حد سرپناه شد. رشد روزافزون جمعیت در جوامع شهری، به ساخت مجتمع های مسکونی، به خصوص در کلان شهرها، با رویکردهای مدرنیستی و کمینه گرا، صرفاً در جهت تأمین سریع و ارزان سرپناه برای اقشار کم بضاعت جامعه، دامن زد. تقریباً یک دهه است که ساخت این مجموعه های مسکونی در ایران تحت عنوان مسکن مهر انجام می شود. از جمله موانع اصلی در این مجموعه ها که دامن گیر مسئولین امر نیز شده است، مسئله تأمین مالی و محدودیت بودجه است.
هدف پژوهش: پژوهش در صدد است تا در ابتدا سرزندگی و مؤلفه های آن را شناسایی کند و سپس به تحلیل و بررسی نقاط قوت و ضعف سه مجتمع مسکن مهر شهر پردیس (هساء، پارسه و ثامن) در دستیابی به سرزندگی، با مشاهده دقیق، ثبت رفتارها و مصاحبه عمیق بپردازد و در ادامه راهبردهایی جهت ارتقاء سرزندگی این مجموعه ها در شرایط موجود و با کمترین هزینه ارائه دهد.
روش پژوهش : روش این پژوهش کیفی و پیمایشی با ابزار مصاحبه باز است و در این راستا، در گام اول پس از مطالعات اسنادی و بهره گیری از منابع معتبر نوشتاری (کتب و مقالات) و مرور تجارب مرتبط صورت گرفته، مفاهیم مربوطه در قالب ابعاد و متغیرهای سرزندگی استخراج شده اند و در گام دوم، در مرحله مطالعات پیمایشی در کنار مشاهده دقیق و ثبت رفتارها، با شهروندان سه مجتمع مسکونی هساء، پارسه و ثامن به عنوان نمونه موردی، مصاحبه عمیق به عمل آمده و اطلاعات به دست آمده از این طریق دسته بندی شدند و در ادامه با استفاده از روش تحلیل محتوا یافته های تحقیق مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته اند .
نتیجه گیری : راه حل منطقی در شرایط کنونی و مضیقه مالی پروژه های مسکن مهر، توجه و پرداختن به مؤلفه های ذهنی، غیرمادی و غیر سرمایه بر سرزندگی است که از این میان نیز مطابق با آراء صاحب نظران و تحلیل مصاحبه های انجام شده با ساکنان، مهم ترین مؤلفه غیرمادی، حس تعلق به مکان است. بخشی از مسئله عدم تعلق ساکنان به محل زندگی شان طبیعی است چرا که ساکنان این مجتمع ها اغلب دارای سابقه سکونت پایین هستند، هیچ آشنایی با هم ندارند و خود را در مکانی جدید و ناآشنا می یابند. اما می توان با استفاده از تدابیری سرعت ایجاد حس تعلق به مکان در ساکنان این مجتمع ها را افزایش داد که سیاست پیشنهادی این پژوهش، جهت تسریع در فرایند ایجاد حس تعلق به مکان، تقویت همبستگی اجتماعی و آشناساختن آنها با هم از طریق فعالیت های مشارکتی و تعاملی با حضور خود ساکنان است.
بررسی عملکرد اقلیمی دودکش های خورشیدی برای خانه های اهواز در اتاق های آفتابگیر جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
245 - 257
حوزههای تخصصی:
باوجود بحران های زیست محیطی و کاهش ذخایر سوخت های فسیلی نیاز به راهکارهای توسعه پایدار و معماری پایدار به منظور مدیریت مصرف انرژی و کاهش زیان های خطرناک انسانی بیش ازپیش احساس می شود. در این راستا به منظور افزایش آگاهی دانشجویان و طراحان بایستی آموزش های تخصصی معماری پایدار در حوزه دروس دانشگاهی قرار گیرد. ازآنجایی که ساختمان های مسکونی بخش مهمی از مصرف انرژی را در کشور شامل می شوند، بایستی میزان اثربخشی این راهکار بر نحوه طراحی ساختمان های مسکونی در شهر تهران موردبررسی قرار گیرد. این پژوهش از منظر روش شناسی پیمایشی است و دارای دو بخش کیفی و کمی است که در بخش کیفی به بررسی مبانی نظری مربوطه و در بخش دوم پرسشنامه هایی در اختیار 20 نفر از اساتید و دانشجویان معماری به منظور بررسی میزان اثربخشی آموزش های معماری پایدار بر نحوه طراحی خانه های مسکونی شهر تهران گذاشته شده است و برای تعیین اعتباریابی پرسشنامه از نرم افزار Smart PLS2 استفاده شده و به جهت اولویت بندی داده ها از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شده است و درنهایت نتایج حاصله بیانگر آن است آموزش های معماری پایدار در سطح اجتماعی (دانشجویان، بالا بردن آگاهی مردم و درنهایت کارفرمایان) بیشترین تأثیر را داشته و در بالا بردن کیفیت محیط داخلی ساختمان به نسبت اثربخشی کمتری داشته است.
بازشناسی و بازخوانی ملاحظات نجومی در طرح اندازی میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات ناشی از توسعه های معاصر، نه تنها موجب دگرگونی بسیاری از شهرهای تاریخی شده است، بلکه باعث از دست رفتن بسیاری از تجربیات علمی و شبه علمی دوره های مختلف تاریخی نیز گردیده است. این تجربیات، امروزه در میراث جهانی به عنوان بخشی از ثروت های فرهنگی و میراث ناملموس، قابل ارزیابی هستند. یکی از وجوه بنیادیِ شکل گیری محصولات معماریِ گذشته در برخی از شهرهای قدیمی، وجه نجومی آن هاست که در کنار علوم دیگر به کار می رفت. این وجه نجومی در فراورده های معماری، از نگاهی فراسازه ای و فرامکانی ست و بخشی از دانش ها و عادات زمانه خویش به شمار می آید که با خود شأن و مرتبه ای را نیز برای بناها و شهرهای با اهمیت فراهم آورده است. بر این اساس بازیابی و بازشناسی ابعاد نجومی مکان ها و محوطه های تاریخی موجب ارتقای آگاهی از لایه های پنهانِ موجود در آن ها خواهد شد و می تواند بازدیدکنندگان را به ابعاد گسترده تری از شناخت رهنمون شود. محوطه میراث جهانیِ میدان نقش جهان، یکی از مهم ترین آثار معماریِ شهری ایران و نماد پایتخت حکومت صفوی در اصفهان است. تا کنون پژوهشگران بسیاری این میدان را از دیدگاه های گوناگون مورد بررسی قرار داده اند. تحقیقِ پیشِ رو کوشیده است برای نخستین بار هم ترازیِ میدان نقش جهان را با اوضاع فلکیِ آسمانه اش مورد بررسی قرار داده و به بازشناسی و بازخوانی ملاحظات نجومیِ اختیار شده در هنگام بنا کردنِ آن بپردازد. نگارندگان با روش تفسیری تاریخی، دو بازه زمانیِ محتمل را برای آغاز به ساختِ میدان نقش جهان و بازار قیصریه از روی وقایع نگاری های عهد صفوی استخراج نموده و سپس بر مبنای احکام نجومی و با استفاده از نرم افزارهای شبیه سازِ آسمان، به بررسی نسبتِ باورهای تنجیمی با معماریِ این فضای شهری پرداخته اند. یافته های این تحقیق، استنتاجی نو از زمان دقیق طرح اندازی میدان و تأثیرپذیری محورِ آن از منظر و چشم انداز آسمانی اش به دست می دهد.
بررسی شواهد تکتونیک فعال و ویژگی های حریم گسل کوشک و آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی، استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۴۴-۲۹
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی فعالیت گسل کوشک از طریق مشاهدات صحرایی زمین لغزش های مرتبط با فعالیت گسل کوشک و سایر شواهد فعالیت آن و تحلیل موقعیت مکانی سکونتگاه های روستایی محدوده ی مطالعاتی گسل کوشک پرداخته شده است. منطقه ی موردبررسی در محدوده ی استان قزوین و در زون ساختاری البرز و در امتداد گسل کوشک بین مختصات طول جغرافیایی 25/50 تا 50/50 واقع شده است. در مقاطع انتخاب شده برای بررسی فعالیت گسل شواهدی از خردشدگی سنگ ها، چشمه های متعدد و زمین لغزش های قدیمی و جدید فراوانی مشاهده گردید که مشخص کننده ی فعالیت گسل است. با توجه به بررسی ها و مشاهدات صحرایی پهنه گسلی گسل کوشک در مقاطع بررسی شده، به میزان 260 متر در طرفین گسل اندازه گیری شد. ازآنجایی که در محدوده ی گسل کوشک تعدادی روستا وجود دارد که از بین آن ها کل بافت کالبدی روستای علی آباد بر روی پهنه گسل و بخشی از روستاهای کوشک، زرآباد، گرمارود بالا، سیمیاردشت و حسن آباد بر روی پهنه گسیختگی گسل واقع شده اند. برای روستای علی آباد که کل بافت کالبدی آن واقع بر روی گسل کوشک است و همچنین برای روستاهای کوشک، زرآباد، گرمارود بالا، سیمیاردشت و حسن آباد که بخشی از بافت کالبدی آن ها بر روی پهنه ی گسل کوشک واقع شده است، برای جلوگیری از مرگ ومیر ناشی از گسیختگی سطحی حین زلزله و یا رخداد زمین لغزش ناشی از فعالیت گسل به منظور حفظ جان انسان ها، جابه جایی روستا به نقطه ی دیگر و یا اصلاح سمت توسعه ی آتی روستا به خارج از حریم گسیختگی گسل کوشک ضروری است. بدین منظور می توان در تهیه و یا بازنگری طرح هادی این روستاها، زون برشی تعیین شده برای گسل کوشک را ملاک توسعه ی آتی روستاها قرار داده و در تعیین سمت توسعه آتی این روستاها ساخت وساز جدید بر روی پهنه ی زون برشی گسل کوشک را ممنوع اعلام کرد و در نقشه ی طرح هادی روستا گنجانده شود.
بررسی رویکرد روانشناختی در اشعار دعبل خزاعی در تطبیق با عنصر عاطفه در نگارگری دوره عباسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
354 - 375
حوزههای تخصصی:
نقد روان شناختی در پی کشف عقده های روان شناختی است که توسط شاعر یا نویسنده بر روی کاغذ جاری شده، و میزان تأثیرگذاری این عقده ها را در برخورد با متون ادیب بررسی می کند. همچنین نقد روان شناختی می کوشد تا از میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ادبیات و نحوه نگارش متون رونمایی کند. دعبل خزاعی یکی از مهم ترین شاعران شیعی عصر عباسی است که از عقده های روانی فراوانی رنج می برد. بنا بر اهمیت موضوع نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین الگوی روان شناختی موجود در زندگی و اشعار این شاعر هستند. علاوه بر آن، در این پژوهش والایش یا متعالی ساختن، سرکوب، حقارت، شیوایی بلاغی آرایه تکرار و تأثیر روانی آن و خشم و تهدیدی که خزاعی بر آن چیره شده است، شرح می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که، چون خزاعی می دید که حاکمان ستمگر به ناحق حکومت می کنند و اهلیت و شایستگی خلافت را ندارند و ثروت مردم را چپاول می کنند و هر جا که می خواهند با دین بازی می کنند، به همین دلیل خشم او شدید و کینه تمام وجودش را فرا گرفت و چون سکوت در برابر اعمال حاکمان را جنایتی بس بزرگ می دانست، لذا با حمل سلاح خود که همان هجا بود به دفاع از حقانیت پرداخت و بدین وسیله با آن ها به مقابله برخاست. به همین دلیل حاکمان سعی در صدمه زدن به او داشتند، به گونه ای که دعبل نیز گوشه گیر شد، اما هنگامی که نظاره گر اموری بود که حاکمان به نام دین انجام می دادند، دست از هجا برنمی داشت.اهداف پژوهش:شناخت آن انگیزه های روانیِ اصلی که دعبل خزاعی را به آغوش تنهایی، بیگانگی و شکایت از همه چیز سوق داد.آشنایی خواننده با تعریف تفاخر و سپس مکانیسم دفاعی، بدبینی، بیگانگی، شکایت و دلتنگی و شواهد آن ها.سوالات پژوهش:نتیجه بدبینی و سرکوب جامعه استبدادی و سلطنتی دوره عباسی چیست؟سازوکار روانی دعبل خزاعی برای دفاع از خود، مذهب و اعتقاداتش چیست؟
معناپردازی در «یادمان»
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
47 - 68
حوزههای تخصصی:
یادمان در تعریف، احجام و پیکره هایی با ابعاد گوناگون در عرصه هنر و معماری، نامیده می شود که با حضور انسان تعین می یابد و خاطره ایجاد می کند. یادمان به مثابه یک پدیده در جهان ادراک، اثری واجد معناست. چرا که با توجه به بنیان شکل گیری اش، معنا در ذات آن نهفته است و می تواند با دلایل و از منشأهای گوناگونی پدیدآید. تولید معنا و میزان نقش بستن یادمان در ذهن، به ادراک حسی هر فرد و درهم تنیدن او با اثر بستگی دارد اما با توجه به تعابیر معاصر از خوانش، این امر در همه افراد لزوماً نمی تواند یکسان درنظرگرفته شود. موارد گوناگونی مانند موضوع، فرم، بستر و چگونگی حضور انسان در یادمان، در ضمیر هر فرد می تواند نقش بسزایی در فهم و ابعاد معناپردازی ایفا نماید. بنابراین با توجه به کران ادراک در اذهان، پرسشی پیش رو قرارمی گیرد: مواجهه با یادمان از نظر معنایی چه ابعادی می تواند داشته باشد؟ ورود به این بحث به کاویدن فرآیند تولید معنا و بررسی جایگاه یادمان در عرصه هنر و معماری بازمی گردد. از اینرو ابتدا به خصوصیت یادمان در وادی هنر به مثابه اثر هنری و در نسبت با کارکرد در حوزه معماری پرداخته شده است تا مقدمات فهم دوگانه آن، در بررسی معناپردازی فراهم آید. سپس اهمیت ادراک حسی در ایجاد معنا از منظر نشانه شناسی و دلالت صریح و ضمنی، با بررسی نمونه های گوناگون یادمان، شرح داده شده تا سازوکار معناپردازی مشخص شود. درپی آن، تنوع موضوعی یادمان مجال دسته بندی آن را در چهار گونه، شامل مقبره، رویداد، مفهوم، و گرامیداشت میسر نمود. در مرحله نهایی نسبت برون و درون، با توجه به تفاوت های بارز در نمونه ها، سه ویژگی بسته، تهی و فعال را در ساختار پیکره یادمان آشکار کرد. سرانجام امکان درک ابعاد معناپردازی در مراتب مواجهه، حضور، و اُنس نظاره گر با یادمان از منظر موضوع، ادراک حسی، و کران تداعی، بدست آمد.
بازشناسی مضامین برجسته در مطالعات غرب درباره هنرهای تجسمی پساانقلاب ایران
منبع:
مطالعات هنر سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 60
حوزههای تخصصی:
هنر ایران همواره مورد توجه محققان غربی بوده و انقلاب اسلامی به واسطه رویکردهای خاص فرهنگی، این اقبال را شدت بخشیده است. مقاله حاضر به شناسایی مضامین شاخص در پژوهش هایی از کشورهای امریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان می پردازد که هنرهای تجسمی پساانقلاب را مورد مطالعه قرار داده اند. تاکنون تحقیق جامعی در این باره صورت نپذیرفته و آثار موجود بیشتر بر سیر تحول مطالعات هنر معاصر از دیدگاه تاریخی تمرکز داشته اند. تحقیق حاضر از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است و با واکاوی 50 متن به شیوه فراترکیب، درصدد پاسخ به این پرسش است که مضامین فراگیر در این متون کدامند؟ اگرچه تحقیق استقرایی بر پیش فرضی استوار نیست، اما از آنجاکه مطالعات هنر معاصر عموماً متأثر از چالش های انسان در جهان جدید است، انتظار می رود مضامین اصلی این متون نیز با چالش های تجربه هنری در جهان معاصر پیوندی وثیق داشته باشند. یافته های پژوهش تا حد زیادی این انتظار را برآورده ساخته و مطالعات انجام گرفته بر چهار مضمون هویت (هویت بازنمودشده در آثار هنری و هویت هنرمند)، معاصریت (تعلق و خاص بودگی فرهنگی)، ایدئولوژی (آرمان خواهی و مشروعیت بخشی به قدرت) و جنسیت (بدن به عنوان خاستگاه منش فردی و پوشش به عنوان بستری برای بروز این منش) تمرکز دارند. نظر به نقش محوری تبادل بینافرهنگی در ترسیم راهبردهای کارکردی هنر و ضرورت شناخت رویکرد مطالعاتی غرب برای ترسیم خطوط کلی این تبادلات، نتایج این تحقیق برای جامعه هنری، مدیران و سیاست گذاران هنری شایان توجه است.
اثربخشی موسیقی درمانی گروهی بر کاهش استرس ادراک شده در دوران قرنطینه ی کووید-19
منبع:
فردوس هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸
106 - 117
حوزههای تخصصی:
بیماری همه گیر جهانی کووید-19 و قرنطینه خانگی متعاقب آن، باعث افزایش استرس در بسیاری از افراد شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی موسیقی درمانی گروهی بر کاهش استرس در دوران قرنطینه ی کووید-19 بود. روش پژوهش این مطالعه، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کل مراجعین مرکز خدمات مشاوره و روانشناختی آرتیمان مشهد در سال 1399 بود که از بین مراجعینی که در 6 ماه اول سال با مشکل استرس به مرکز مراجعه نموده بودند با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قبل از مداخله، پیش آزمونی با استفاده از پرسش نامه مقیاس استرس ادراک شده (کوهن، 1988)، برای هر دو گروه اجرا شد. گروه آزمایش طی 8 هفته و در هر هفته 3 جلسه و در هر جلسه به مدت 5/1 ساعت با روش موسیقی درمانی پذیرا، به صورت گروهی، تحت مداخله قرار گرفتند. در این مدت گروه کنترل، هیچ گونه اقدام درمانی دریافت نکرد. سپس برای هر دو گروه به صورت یکسان، پس آزمون اجرا گردید و تفاوت بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون هر گروه از نظر معناداری آماری با نرم افزار SPSS-23 بررسی شد. نتایج نشان داد، تفاوت معناداری بین نمرات استرس در دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشت (103/31=F و 01/0>P-value ). بنابراین فرض پژوهش مبنی بر این که موسیقی درمانی گروهی بر کاهش استرس اثر دارد، تایید شد و میزان این تاثیر برابر با 535/0 بود. با توجه به هزینه های کم، کمبود عوارض جانبی و اثرات آرامش بخش و تعدیل گر مداخلات موسیقی، استفاده از آن برای پیش گیری و درمان مشکلات مربوط به استرس، بسیار قابل توجه است.
بازخوانی سیر تحولات ابنیه اصفهان بر اساس نقاشیهای سفرنامه نویسان اروپایی
حوزههای تخصصی:
گاهی با دیدن یک تصویر تاریخی از معماری شهر و اطلاعات مرتبط با آن در متون تاریخی و ... و قیاس با وضعیت کالبدی کنونی، می توان مواردی را دریافت که علاوه بر شناخت بهتر ابنیه، کمک شایانی در اقدامات آینده مربوط به چهره کالبدی شهر نیز خواهد کرد. شهر اصفهان از جمله شهرهای پررونق گذشته و حال است که همواره مورد توجه همگان به ویژه سفرنامه نویسان اروپایی بوده است. این موضوع که چگونه و چرا در دوره ای خاص ابنیه ای در شهر اصفهان پدید آمده و در دوره دیگر به کلی ازمیان رفته یا تغییراتی برآن وارد شده است جای تأمل و پژوهش بسیار دارد. پژوهش حاضر با هدف بازخوانی تحولات ابنیه اصفهان با توجه به گراورهای اروپاییان به ویژه سفرنامه نویسان پدید آمده است. این مقاله با بکارگیری روش های توصیفی تحلیلی و پژوهش در متن و با تکیه به منابع کتابخانه ای پس از شرح مختصری از سفرنامه نویسان اروپایی و گراورها و عکسهای تاریخی آنان به بیان اطلاعات متون مختلف و وضع حال حاضر پرداخته است. بر اساس تصاویر سفرنامه ها می توان به تغییرات برخی از ابنیه مهم اصفهان از گذشته تا به حال و بعضی دیگر از ابنیه که به کلی از بین رفته یا بخشهایی از آن باقی است دست یافت. قیاس میان وضع کنونی و گذشته ابنیه اصفهان با توجه به مجموعه تصاویر و گراورهای سفرنامه نویسان اروپایی سیر تحولات و جزئیات ابنیه موجود و ازمیان رفته شهر اصفهان را بهتر از صدها متن و نوشته روایت می کند. این مجموعه تصاویر یافته های ارزشمندی در دسترس محققان، برنامه ریزان، مرمتگران و... قرار می دهد تا بتوانند با آگاهی و ظرافت بیشتر در مسیر تصمیم گیری راجع به وضعیت کالبدی شهر اصفهان قدم بردارند.
موانع و راهکارهای هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری با رویکرد مدیریت بحران (نمونه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
16 - 34
حوزههای تخصصی:
رهبری تکنولوژی با امور مناسب، انجام مناسب و با افراد مناسب ، نمود می یابد. نقش تصمیم سازی و تصمیم گیری بر فرآیند تکنولوژی ها، سبد ایده ها، سبد پروژه ها، تأمین و استفاده از منابع مالی و نیروی انسانی ، روند عملیاتی و تاکتیکی، طبیعتاً بستر ارتقا جایگاه رهبری تکنولوژی را مهیا می نماید. حرکت، عامل اصلی پویایی زندگی شهری و تداوم بخش کلیه فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در سطح شهرها است . همچنین، حمل و نقل و زیرساخت های مرتبط با آن هم به صورت مستقیم و هم با واسطه بر توسعه کالبدی شهرها اثرگذار هستند . "حمل و نقل به راستی سازنده و شکننده شهرها می باشد" همچنان که گسترش شهرها نیز در روندی متقابل بر شبکه ها و سامانه های ترابری تاثیر میگذارد. حمل و نقل شهری یکی از اصلی ترین زیر بخش های توسعه و برنامه ریزی شهری می باشد. شهروندان همه روزه با شبکه های پیاده و سواره و انواع مختلف حمل ونقل تماس داشته و برای پاسخگویی به طیفی از نیازهای شغلی، تحصیلی، خرید، تفریح و غیره از حمل ونقل شهری استفاده می کنند؛ بنابراین حمل ونقل به یکی از مهمترین بخش های کیفیت زندگی شهروندان تبدیل شده است. اما متأسفانه طی سال های اخیر بر اثر توسعه مبتنی برحرکت اتومبیل، مسائل و مشکلات حمل و نقلی متعددی بروز کرده است و تا زمانی که برنامه های توسعه شهری بر مبنای حرکت اتومبیل تهیه و اجرا گردند دستیابی به حمل ونقل پایدار امکان پذیر نخواهد بود. برای غلبه بر چنین مشکلاتی نیاز است که در گام اول حمل و نقل شهری از بعد پایداری ارزیابی شده و سپس راه حل هایی برای بهبود شرایط موجود پیشنهاد گردد. هدف از ارائه ی تحقیق حاضر بررسی و اولویت گذاری عوامل موثر بر کیفیت سیستم حمل و نقل با ارزیابی وضعیت حمل و نقل هوشمند درون شهری در شهر ارومیه می باشد.
ارزیابی و تحلیل میزان تاب آوری شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۹
49 - 65
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی از خصوصیات بارز جهان امروز است و اکثر جمعیت دنیا در شهرها ساکن هستند. بیشتر شهرها و مراکز سکونتگاهی در مکان هایی بنا شده اند که در معرض انواع مخاطرات طبیعی و یا مخاطرات انسانی بر اثر دخالت ها و پیشرفت های تکنولوژی بشری قرار دارند که این چالشی اساسی در دست یابی جوامع شهری به توسعه پایدار می باشد. نگرشی که تا به امروزه در برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران در برخورد با سوانح وجود داشته نگرش مقابله ای و کاهش آسیب پذری بوده است، در حال حاضر رویکرد تا ب آوری دیدگاه جدیدی است که به جای تمرکز بر کاهش آسیب پذیری و نگاه مقابله ای به افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری شهرها در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی تأکید می-کند. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. برای انجام تحقیق از تحلیل پرسشنامه ای که توسط 40 نفر از خبرگان و متخصصان شهری تکمیل شده استفاده شد.نتایج نشان می دهد که شهر ارومیه به لحاظ تاب آوری اجتماعی و زیرساختی در حد نسبتاً مطلوب قرار دارد اما از نظر تاب آوری نهادی- مدیریتی، اقتصادی و کالبدی- محیطی دارای وضعیت مطلوبی نیست. در مجموع تاب آوری کلی شهر ارومیه از نظر متخصصان پایین تر از حد مطلوب می باشد، به طوری که مقدار محاسبه شده تاب آوری کلی شهر ارومیه 94/2 کمتر از حد مبنا (3) است. و بر اساس آزمون رگرسیون گام به گام از میان مؤلفه های تاب آوری شهر ارومیه شاخص اجتماعی بیشترین تأثیر را در تاب آوری شهر ارومیه داشته و شاخص زیرساختی کمترین تأثیر را داشته است.
مقامات سلوک در عرفان اسلامی و تجلّی آن در دو نگاره سماع صوفیان و مستی لاهوتی و ناسوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
19 - 37
حوزههای تخصصی:
از مضامین مهم و عام عرفانی مقام ها و منازل سلوک است. مقام های سلوک حاصل تأملات عرفا و کشف و شهود حقایق قرآنی و لطایف حکمی بر اثر مجاهدات سالک است. این مضامین عرفانی در دوران نگارگری ایرانی- اسلامی و به خصوص در اندیشه و عقاید حکام و وزرای اسلامی در دوره تیموری و صفوی بازتاب بسیاری داشته که به موجب آن کتبی با مضمون و روایات عرفانی کتاب آرایی و تزیین شده است. از میان کتب موجود، دیوان حافظ نیز، نگارگری و تنظیم شده که در این پژوهش دو نگاره مورد نظر آن، سماع صوفیان اثرکمال الدین بهزاد و نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی اثر سلطان محمد از نظر تجلی مقامات سلوک مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله پیش رو با هدف بررسی تجلی مقامات سلوک در عرفان اسلامی و بازیابی و تأثیر آن در تصویرگری دو نگاره مورد نظر صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال است: دو نگاره مورد نظر که با مضمون عرفانی مصور شده اند، چگونه در بطن و حالات پیکره ها مقامات سلوک عرفانی را متجلی ساخته اند؟ روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است و شیوه جمع آوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای و منابع الکترونیکی صورت گرفته است. روش تجزیه و تحلیل به صورت کیفی است. یافته های موجود در این پژوهش حاکی از آن است که دو نگاره مورد نظر از جهت تجلی مقامات سلوک عرفانی که تجلیات افعالی و صفاتی و ذاتی خداوند است، به طور منظم و با تجسم این تجلیات در عرفان اسلامی و ظهور آن در روند حالات پیکره ها از نازل ترین مقام تا علوّ درجات مصور شده است، و پیامی چون رسیدن از فرش به عرش الهی را در خود نهفته دارد و در انتها مقام فناء فی الله را ظاهر نموده است.
تحلیل نقش چشم انداز بر ساختار فضایی و نظام استقرار معماری عمارت اصلی باغ عباس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
6 - 17
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که در مطالعه باغ ایرانی با آن مواجه هستیم، تنوعی است که بنا بر شرایط مختلف بستر طبیعی، در الگوهای شکلی و ساختار کالبدی تعدادی از باغ های شمال ایران دیده می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط تغییرات کالبدی در باغ عباس آباد، با چشم انداز بستر طبیعی آن، جهت شناخت عمیق تر این باغ و باغ ایرانی است. این پژوهش با روش مطالعه موردی و با طراحی چارچوب مشخص «تحلیل چندگانه»، نمونه منتخب مورد کنکاش قرار گرفت. ابتدا با جستجو در اسناد تاریخی، باغ عباس آباد توصیف گردید و طرح مرجع آن در دوره صفوی، در یک مدل سه بعدی بازیابی شد. سپس ساختار کالبدی و فضایی آن تحلیل گشت و چگونگی تأثیر چشم انداز بستر طبیعی، بر تغییرات کالبدی باغ عباس آباد مورد بحث قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که جهت گیری باغ براساس ویژگی های بستر طبیعی آن، جهتی منظرین را برگزیده است. محور قدرتمند میانی، به عنوان شاخصه هندسی مشترک باغ ایرانی، در این باغ تا عمارت اصلی امتداد می یابد، از آن عبور می کند و تا چارتاقی میان دریاچه قابل ردیابی است. استقرار عمارت اصلی در باغ عباس آباد، براساس الزامات دید و منظر تغییر نموده و از میانه مرتفع ترین صفه به منتهی الیه شمالی آن، جهت تسلط بصری بر دریاچه و چارتاقی میان آن، منتقل شده است. ساختار فضایی عمارت اصلی این باغ را فضای نیمه باز نظرگاهی تشکیل می دهد و عناصر اقامتگاهی به پیرامون باغ منتقل گشته اند تا تداوم دید به طبیعت حفظ گردد. این پژوهش نشان داد که در طرح باغ عباس آباد، چشم انداز، عاملی سازمان دهنده در مکان یابی، ساختار هندسی و انتظام عناصر معماری باغ، بوده است و در بسترهای مستعد، چشم انداز بستر طبیعی و قابل درک از نظرگاه اصلی، راستای نظرگاه، ساختار فضایی عمارت اصلی، نظام استقرار عناصر معماری و ساختار کلی باغ را تعیین می نماید.
مطالعه در معماری ایران، برای فهم رابطه ریاضی و هندسه در شکل گیری آن
حوزههای تخصصی:
معماری، هنر و دانش سامان دهی و نظم دادن به فضا است؛ با نگاهی گذرا به بناها و آثار دوره های مختلف معماری، شاهد آن هستیم که معماران و هنرمندان دوره های مختلف، برای رسیدن به این هدف، از علوم و ابزارهای مختلفی استفاده می کردند که یکی از مهم ترین آن ها، بهره گیری از دانش ریاضیات و هندسه می باشد که تأثیر بسزایی در مراحل مختلف خلق یک اثر معماری دارد. بررسی دلایل اهمیت هندسه در هنر و معماری و شکل های انعکاس آن در کل ساختار و اجزای بنا، با توجه به فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه، مهم است. در دوره های اخیر، با بررسی بناهای موجود، شاهد کمرنگ شدن و تغییر نحوه استفاده از هندسه در رابطه با معماری و شهرسازی هستیم که اکثراً باعث ایجاد آشفتگی و ناهماهنگی در معماری و شهرسازی ایران شده است. در این پژوهش با پاسخ به این سال که ریاضیات و هندسه چه نقش و تأثیری بر شکل گیری معماری داشته و معماران در چه زمینه هایی از آن بهره می بردند، سعی می گردد تا با دسته بندی کاربردهای هندسه در معماری بتوان گامی در جهت حفظ یکپارچگی و شکوه معماری ایران برداریم. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و هدف از آن شناخت رابطه میان هندسه و ریاضیات با معماری است. یافته ها نشان دهنده این است که انسان همواره با هندسه آشنا بوده و در هر دوره متناسب با نیازهای خود و امکاناتی که در اختیار داشته در زمینه های مختلف از دانش هندسه و ریاضیات بهره گرفته است؛ که می توان آن ها را در سه مقیاس کلان (طراحی شهری)، میانه (معماری) و خرد (تزئینات و هنرهای وابسته به معماری) دسته بندی نمود که ارتباط میان این سه مقیاس نیز همواره توسط هندسه تأمین می شود.
برندسازی شخصی هنرمندان و طراحان هنری؛ضرورت یا گرایش؟
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی، امروزه به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شده است. شناخته شدن به کسب موفقیت در محیط کسب و کار شبکه ای کمک میکند. روابط شخصی و اعتبار بالا در اقتصاد شبکه ای حقیقی به هنرمندان جوان و طراحان هنری کمک میکند پله های ترقی را طی کنند. معمولا مردم برندسازی را با بازاریابی مرتبط میدانند، همچنین در ذهن ما معمولا برابر با شیوه های فروش "تحمیل کننده" و تهاجمی است. آنها بازاریابی را گیج کننده میدانند. این مقاله مشکل هنرمندانی را که اغلب تعریف هویت هنری و فردی برایشان دشوار است مورد بحث قرار میدهد. مخصوصا برای این افراد، مفاهیم برند شخصی و برندسازی کاملا غیرضروری به نظر میرسد. روش تحقیق این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین با رویکرد تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است. هدف این مقاله برجسته سازی این موضوع است که بر اساس تئوری های موجود، ایجاد هویت هنری مرتبط با مهارت برندسازی شخصی، برای موفقیت فردی در حرفه هنرمندان و طراحان هنری جوان امروز بسیار مهم است.در پایان به این اشاره می شود که چگونه برندسازی شخصی، می تواند به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شود و باعث ایجاد انگیزه برای رقابت با سایر برندها و نیز ایجاد تمایز با سایرین کمک کند بنابراین مهارت برندسازی شخصی مبتنی بر کشف خود و خودشناسی، برای هنرمندان جوان و طراحان هنری امروزی درجهت موفقیت فردی آینده آنها بسیار مهم است و برای همه هنرمندان به عنوان شبکهای از متخصصان که دارای مهارت و دانش خاص و منحصر به فرد هستند ضروری است.
روند توسعه فضایی کالبدی حاشیهنشینی و شکلگیری کشمکش های ارضی (اتنوگرافی نهادی حاشیه نشینی در ناحیه منفصل نایسر شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
121 - 159
حوزههای تخصصی:
ناحیه منفصل شهری نایسر بزرگ ترین ناحیه ای است که بیشترین میزان جمعیت را در شهر سنندج دارا بوده و به موازات آن بیشترین چالش ها و مسائل را به خود اختصاص داده است. ازجمله این چالش ها و مسائل، مسئله مالکیت و مسکن است که علاوه بر برنامه ریزان و مسئولان، ساکنان و مالکان اراضی این منطقه را هم درگیر خود کرده است. پژوهش حاضر، با در نظر داشتن نظریه بازآفرینی شهری و روند کنونی درپی تحلیل چگونگی توسعه فضایی_ کالبدی این ناحیه و کشمکش های ارضی شکل گرفته آن و ارائه حق مالکیت و مسکن به ساکنان این ناحیه است. روش مورداستفاده، روش مردم نگاری نهادی بوده که با استفاده از داده های مصاحبه ی نیمه ساخت یافته با ۲۵ نفر از مدیران و برنامه ریزان شهری و همچنین معتمدین محلی و گردآوری آمار و اطلاعات نهادی مربوط به اقدامات انجام شده به وضعیت موجود پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که به سبب قدرت مالکان و بنگاه داران و همچنین نهادهایی همچون شهرداری، حاشیه نشینان در این کشمکش ها طردشده و مجبور به پذیرش وضع موجود شده اند. مقولات روستایی بودن زیرساخت های شهری، ساخت وساز بی رویه و قاچاق خدمات شهری، نبود برنامه ریزی راهبردی شهری، نبود اعتبارات کافی و عدم تعامل سازمان های ذی دخل شرایط ناپایداری اجتماعی_ اقتصادی این ناحیه را سبب شده است.
نمودهای بصری سیمای پیامبر اسلام (ص) در نسخه خطی جامع التواریخ رشیدی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
180 - 194
حوزههای تخصصی:
شاخص ترین اثر دستنویس و مصور دوره ایلخانی کتاب جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله همدانی وزیر غازان خان در رشیدیه تبریز است، که در عصر اولجایتو به اتمام رسید. این نسخه به زبان فارسی بوده و دربردارنده متونی درباره تاریخ، اساطیر، باورها و فرهنگ ترکی و مغولی، هندی و بودایی است. همچنین این کتاب موضوعاتی از تاریخ پیامبران از حضرت آدم تا پیامبر اسلام (ص)، تاریخ ایران تا پایان ساسانیان و سایر اقوام را شامل می شود. هدف از این پژوهش شناسایی نمودهای بصری از سیمای پیامبر اسلام (ص) در نسخه جامع التواریخ رشیدی است. سیمای پیامبر اسلام (ص) در نسخه جامع التواریخ رشیدی برپایه چه اصولی نقاشی شده است؟ سوالی است که در خلال پژوهش به آن پاسخ داده می شود. بر این اساس نگارندگان در و با روش توصیفی تحلیلی حاصل از مطالعات اسنادی 9 نمونه از نقاشی های دستنوس جامع التواریخ مصور محفوظ در کتابخانه ادینبورو و خلیلی را با موضوع زندگی پیامبر اکرم(ص) از نوزادی تا میان سالی را بررسی می نماید. یافته ها گویای این مهم است که هر چند سیمای پیامبر اکرم (ص) بر خلاف سایر شمایل مقدس مصور شده در ادوار بعدی هاله نور گرداگرد سر ندارند و قصد هنرمند نشان دادن دوره تاریخی این اشخاص بوده است؛ اما نقاشان توانسته اند؛ از نظر ترکیب بندی و سایر عناصر بصری به ویژه در چهره و پیکره؛ پیامبر را در مقامی والاتر از سایرین قرار دهند. در برخی موارد به خصوص در نوع پوشاک نگارگر برای مصورسازی به متون تاریخی توجه داشته است.
دوستی از دیدگاه فلسفه اخلاق ارسطویی در فیلم سینمایی همه می دانند اثر اصغر فرهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
71 - 80
حوزههای تخصصی:
مسأله ی این مقاله، ابتدا بررسی جایگاه دوستی و انواع آن درون نظام فلسفه ی اخلاق ارسطویی در بخش مبانی نظری و سپس، مطالعه ی فلسفه ی دوستی ارسطویی در فیلم همه می دانند ساخته ی اصغر فرهادی بر اساس مبانی نظری مذکور است. هدف این پژوهش آن است که بتواند فهم بهتری از یکی از مهم ترین بحث های ارسطو در فلسفه ی اخلاقش، یعنی دوستی به دست آورد و این فهم بهترِ فلسفی را با تکیه بر بررسی فیلم مهمی انجام دهد که یکی از موضوعات اصلی اش، دوستی است. بدین ترتیب از طریق یک خوانش فلسفی معتبر، فهم بهتری از فیلم نیز حاصل می شود. پرسش های این پژوهش بدین قرارند که اولاً در فیلم همه می دانند، انواع دوستی از منظر ارسطو چگونه ترسیم شده-اند؟ ثانیاً در فیلم همه می دانند چه نسبتی میان انواع دوستی و مفهوم سعادت از نظر ارسطو برقرار شده است؟ و ثالثاً در فیلم همه می دانند چه نسبتی میان انواع دوستی و مفهوم خیر خارجی از نظر ارسطو برقرار شده است؟ این پژوهش، پژوهشی کیفی است و با روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه ی منابع کتابخانه ای به دست آمده است. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که هرچند فیلم همه می دانند با دیدگاه ارسطو درباره ی دوستی در فلسفه ی اخلاقش قابل مطالعه است، در عین حال، کاملاً قابل انطباق با دیدگاه ارسطویی نیست و حتی نظر مستقل خود را درباره ی دوستی از منظر فلسفه ی اخلاقی دارد.
تأثیر الگوهای بازشناسی اشیاء در فرآیند ادراک بصری بر روی طراحی انسان محور (از منظر روان شناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که حقایق و روابط الگوهای بازشناسی اشیاء را که در فرایند بنیادین برای درک بصری نقش ایفا می کنند جست وجو نماید و این الگوها را در منابع متفاوت علوم شناختی، به صورت خاص روان شناسی شناختی، بررسی کند. از همین رو مقاله حاضر سعی دارد تا بفهمد آیا این روابط تأثیری در طراحی انسان محور دارد؟ و اگر تأثیری دارد چه دستاوردی می تواند در این حوزه برای طراحان داشته باشد؟ این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است و از نظر روش، کیفی است. پژوهش، با استناد به نظریات مطرح شده در حوزه روان شانسی شناخت تلاش می کند تأثیر شناخت ادراک بصری بر طراحی انسان محور را جستجو نماید. این پژوهش بر اساس مطالعات ضمنی و بر پایه مستندات و نظریات متفاوت در حوزه روان شناسی شناخت، ده پیشنهاد نهایی را برای طراحان ارائه می دهد تا طراحان بتوانند بیش ازپیش طراحی خود را متناسب با توانایی های شناختی انسان انجام دهند. این ده پیشنهاد اثبات کننده ی دو مطلب اساسی است. اول آنکه نشان می دهد، دانش علوم شناختی می تواند به طراحان کمک کند تا طراحی خود را متناسب با محدودیت های ذهنی انسان انجام دهند. دوم، می توان از این نظریات دستاوردهایی استخراج کرد که با توجه به این دستاوردها به قوانینی کلی برای طراحی رسید. در نهایت این پژوهش به این می پردازد که شناخت الگوهای بازشناسی و در نظر گرفتن آن در طراحی، باعث ایجاد یکپارچگی بیشتر در ادراک طرح، درک سریع تر کاربر از روابط بصری و در نظرگرفتن ساختار کلی برای ایجاد تمایز بین شکل ها می شود.
مُهرهای متبرک علی بن موسی الرضا (ع) در آستان قدس رضوی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
111 - 119
حوزههای تخصصی:
آستان علی بن موسی الرضا(ع) در میان اماکن مذهبی ایران گسترده ترین شبکه دیوانی را داشته است. در این مجموعه از مهرهایی متنوع برای اعتباربخشی اسناد و مکاتبات استفاده شده است. یشتر این مهرها، مهر اسم متولیان امور جاری در آستان مقدس رضوی بوده است. در عین حال، چندین مهر به نام علی بن موسی الرضا(ع) نیز در دسترس است که می تواند به عنوان مهر متبرک مجموعه به حساب آید. در مقاله پیشِ رو ویژگی های ظاهری و شیوه ترکیب سه نمونه از این مهرها بررسی شده است. این مهرها در دوره قاجار و در فاصله نزدیک به چهل سال (1272-1311 ه.ق) ساخته شده است. این پژوهش به شیوه تاریخی تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای نوشته شده است. بررسی و مقایسه مهرهای مذکور نشان می دهد که سجع یا عبارت روی آن ها از لحاظ محتوایی و ساختاری نسبتاً مشابه یکدیگر انتخاب شده است. ابعاد نسبتاً بزرگ و شکل محرابی یا تا جدار مهرها نیز بر اهمیت آنها صحه می گذارد، و شأن معنوی آستان مقدس رضوی را نشان می دهد. همچنین در ترکیب این مهرها از خط نستعلیق و ثلث استفاده شده و خوشنویسی قاب اصلی آنها مبتنی بر قواعد پایه ترکیب در مهرهای متأخر اسلامی بوده است. مُهرهای متبرک علی بن موسی الرضا(ع) در خط و ترکیب و ویژگی های ظاهری با مهرهای حکومتی سلاطین قاجار قابل تطبیق و مقایسه است.