مطالب مرتبط با کلیدواژه

معناپردازی


۱.

تاملی بر فرآیند معناپردازی مجموعه تاریخی سعدالسلطنه قزوین و خوانش هویت کنونی آن از منظر پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی معناپردازی هویتمندی تجربه و ادراک حسی از مکان مجموعه سعدالسلطنه قزوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۵۳۵
نگرش معناگرایانه به فضای معماری و واکاوی لایه های مختلف ذهنی و عینی آن از موضوعات حایز اهمیت در حوزه مطالعات معماری است. از میان روش های فکری و فلسفی موجود با قابلیت بررسی عمیق معنامندی فضای معماری، رویکرد پدیدارشناسانه به مکان با گستره ای وسیع در شناخت پدیده ها است که با در نظر داشتن مفهوم مکان و محوریت نقش انسان و تجارب او در درک فضای معماری، تأثیر بسزایی در خوانش صحیح مکان دارد. بدین ترتیب در پژوهش حاضر با به کار بردن روش پدیدارشناسی در یافتن ارتباط میان بازتاب معانی محیط تاریخی و هویت آن خوانشی از مجموعه تاریخی سعدالسلطنه صورت گرفته است. این مجموعه تاریخی با عنوان کاروانسرا در عصر صفوی کاربرد داشته و در چند سال اخیر به دنبال بازسازی های صورت گرفته در قالبی بدیع و به عنوان فضای معماری پویا مطرح شده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به میزان اثرگذاری جنبه های مختلف معنایی مجموعه سعدالسلطنه در اهمیت کنونی و هویت خاص نمونه مورد بررسی در مقایسه با سایر فضاهای تاریخی در فضای شهری است. در این راستا فرض بر آن است که در بازخوانی هویت این مجموعه تاریخی از منظر پدیدارشناسی، علاوه بر کالبد ارزشمند بنا به جهت خلق تجربه حسی غنی، آنچه پویایی و حیات هویت کنونی آن را رقم می زند، هماهنگی و قرابت با زمینه های اجتماعی مکان و به تبع آن دلالت های فرهنگی، برداشت های ذهنی و ادراکی مخاطبان از فضا است که جنبه های خاص هویت مجموعه را در دلالت های ذهنی و مفهومی جستجو می کند. با نظر به فرضیه مطرح شده هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش زمینه های مفهومی، ذهنی، اجتماعی، فرهنگی- تاریخی مکان در رابطه با تجارب شخصی و ادراکی از کالبد ارزشمند مجموعه تاریخی سعدالسلطنه از منظر پدیدارشناسی، در مسیر بررسی علت پایداری هویت آن در عصر حاضر است. بدین ترتیب لزوم تفسیر معنا و تحلیل های کالبدی و اجتماعی به عنوان شالوده اصلی پژوهش ایفای نقش کرده و با تکیه بر این موارد روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع کیفی، با رویکرد پدیدارشناسانه اول شخص و اگزیستانسیال به مبانی مرتبط با مکان و به روش توصیفی تحلیلی، با کاربست روش کدگذاری آزاد، محوری و گزینشی انتخاب شده است. نتیجه پژوهش در خوانش پدیدارشناسانه هویت خاص مجموعه سعدالسلطنه نشان از اهمیت ارتباط تعاملی بنا و آمیختگی آن با دلالت های ذهنی- رفتاری، فرهنگی و اجتماعی شهروندان دارد که صرف ویژگی های عمومی فضاهای تاریخی چون جذابیت های بصری و ارزش های معماری، در پیوند با خصوصیات معنادار نمونه مورد بررسی و تعامل با تجارب و ادراک مخاطبان فضا، بر هویت خاص مجموعه و ماندگاری آن در خاطره جمعی مردم تأکید داشته است.
۲.

شیوه های معناپردازی در تصویر و کلام بیلبوردهای تبلیغاتی با رویکردی نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناپردازی فرانقش های تجربی و متنی و بینافردی استعاره پیوند بینامتنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۴۴۶
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی برخی از بیلبوردهای تهران از منظر نقش گرایی با توجه به ویژگی های نشانه شناسی اجتماعی و نشانه معناشناسی است. نقش ارتباطی و کاربردشناختی اصلی ترین نقش زبان در رویکردهای نقش گراست. بیلبوردهای تبلیغاتی ابزارهایی هستند که سعی در برقراری ارتباط و انتقال پیام به مخاطب دارند. در این پژوهش، بیلبوردها که حاوی متون دیداری و کلامی اند، مطابق سازوکارهای نظری دستور نظام مند از نظر فرانقش های تجربی، بینافردی و متنی و نشانه معناشناسی برای نیل به شیوه های معناپردازی تحلیل شده است. یافته ها بر کارایی مطلوب این نظریه نقش گرا در حوزه بیلبوردهای تبلیغاتی صحه گذاشت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رویکرد نقش گرای هلیدی با ویژگی های نشانه شناختی اجتماعی، انگاره ای مناسب برای نیل و حصول شیوه های بیان معناست و به خوبی می تواند اساس طبقه بندی و تحلیل و تبیین کلام و نیز تصویر باشد. در این بیلبوردها بخش کلامی کارکرد اطلاعاتی و بخش تصاویر کارکرد عاطفی دارند. این مقاله نشان می دهد که خوانش معنا در متون چندلایه بیلبوردها به طرق متفاوت انجام می شود و تبلور و تجلی فرانقش های یاد شده مبین این واقعیت است که هر بیلبورد در حقیقت، متنی واحد و یکپارچه است و انسجامی که از تجمیع لایه های کلامی و تصویری در آن برقرار می شود، بستری مناسب را برای معناپردازی مفاهیم مختلف و انتقال آن به مخاطبان فراهم می آورد . واژه های کلیدی : معناپردازی، فرانقش های تجربی و متنی و بینافردی، استعاره، پیوند بینامتنی هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی برخی از بیلبوردهای تهران از منظر نقش گرایی با توجه به ویژگی های نشانه شناسی اجتماعی و نشانه معناشناسی است. نقش ارتباطی و کاربردشناختی اصلی ترین نقش زبان در رویکردهای نقش گراست. بیلبوردهای تبلیغاتی ابزارهایی هستند که سعی در برقراری ارتباط و انتقال پیام به مخاطب دارند. در این پژوهش، بیلبوردها که حاوی متون دیداری و کلامی اند، مطابق سازوکارهای نظری دستور نظام مند از نظر فرانقش های تجربی، بینافردی و متنی و نشانه معناشناسی برای نیل به شیوه های معناپردازی تحلیل شده است. یافته ها بر کارایی مطلوب این نظریه نقش گرا در حوزه بیلبوردهای تبلیغاتی صحه گذاشت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رویکرد نقش گرای هلیدی با ویژگی های نشانه شناختی اجتماعی، انگاره ای مناسب برای نیل و حصول شیوه های بیان معناست و به خوبی می تواند اساس طبقه بندی و تحلیل و تبیین کلام و نیز تصویر باشد. در این بیلبوردها بخش کلامی کارکرد اطلاعاتی و بخش تصاویر کارکرد عاطفی دارند. این مقاله نشان می دهد که خوانش معنا در متون چندلایه بیلبوردها به طرق متفاوت انجام می شود و تبلور و تجلی فرانقش های یاد شده مبین این واقعیت است که هر بیلبورد در حقیقت، متنی واحد و یکپارچه است و انسجامی که از تجمیع لایه های کلامی و تصویری در آن برقرار می شود، بستری مناسب را برای معناپردازی مفاهیم مختلف و انتقال آن به مخاطبان فراهم می آورد .
۳.

تحلیل "تصریف معنا" در قرآن کریم؛ مطالعه موردی تصریف کلمات

کلیدواژه‌ها: معناپردازی قرآن کریم تصریف کلمات مترادفات اشتقاق صرفی اسماء الحسنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۰
قرآن کریم با روش های گوناگونی به بیان معنا پرداخته است و از اسلوب و تاکتیک های گوناگونی در ارائه معنا استفاده کرده که یکی از اسلوب هایش برای ارائه معنا، تصریف است. تصریف، عبارت از بیان یک معنا با روش های مختلف و اسلوب های گوناگون است. قرآن کریم با بیان های گوناگون، آدمی را به یک معنا راهنمایی می کند. شناخت انواع این بیان ها در فهم بهتر و روشن تر قرآن کریم تأثیر فراوانی دارد. نگرش ناظر به مطالعه معنا در قرآن کریم و بررسی لایه های گوناگون عینی آن از موضوعات دارای اهمیت در قرآن شناسی است. پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی معناپردازی در قرآن کریم با اسلوب تصریف و با محوریت کلمات می پردازد. یافته های پژوهش حاضر شامل سه نوع تصریف کلمات می شود: نوع اول، تصریف معنا بر پایه مترادفات یک واژه؛ نوع دوم، تصریف یک معنا بر پایه اشتقاق صرفی واژه ها؛ نوع سوم، تصریف کلمات بر پایه اوزان و اسلوب های معناساز (مطالعه موردی: اسماء الحسنی) که هفت الگو برای آن انتخاب شده است؛ 1. افعل تفضیل + اسم فاعل؛ 2. خیر + اسم فاعل جمع (جمع مذکر سالم)؛ 3. احسن + اسم فاعل؛ 4. من+ افعل التفضل + من الله+ مصدر ثلاثی؛ 5. نعم + مصدر؛ 6. خیر به تنهایی؛ 7. افعل التفضیل به تنهایی. نتیجه آنکه قرآن کریم با اسلوب تصریف به الگوهای گوناگون بر پایه کلمات معناپردازی کرده است که این نوع معناپردازی در فهم بهتر، روشن تر و آشکارتر مخاطبان قرآن کریم تأثیر شایان و به سزایی دارد که با دقت در هر مرتبه بیانی و زبانی، به طور یقین حقیقتی از حقایق الهی بهتر فهمیده می شود.
۴.

معناپردازی در «یادمان»

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: یادمان معناپردازی معماری هنر حضور ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۷
یادمان در تعریف، احجام و پیکره هایی با ابعاد گوناگون در عرصه هنر و معماری، نامیده می شود که با حضور انسان تعین می یابد و خاطره ایجاد می کند. یادمان به مثابه یک پدیده در جهان ادراک، اثری واجد معناست. چرا که با توجه به بنیان شکل گیری اش، معنا در ذات آن نهفته است و می تواند  با دلایل و از منشأهای گوناگونی پدیدآید. تولید معنا و میزان نقش بستن یادمان در ذهن، به ادراک حسی هر فرد و درهم تنیدن او با اثر بستگی دارد اما با توجه به تعابیر معاصر از خوانش، این امر در همه افراد لزوماً نمی تواند یکسان درنظرگرفته شود. موارد گوناگونی مانند موضوع، فرم، بستر و چگونگی حضور انسان در یادمان، در ضمیر هر فرد می تواند نقش بسزایی در فهم و ابعاد معناپردازی ایفا نماید. بنابراین با توجه به کران ادراک در اذهان، پرسشی پیش رو قرارمی گیرد: مواجهه با یادمان از نظر معنایی چه ابعادی می تواند داشته باشد؟ ورود به این بحث به کاویدن فرآیند تولید معنا و بررسی جایگاه یادمان در عرصه هنر و معماری بازمی گردد. از اینرو ابتدا به خصوصیت یادمان در وادی هنر به مثابه اثر هنری و در نسبت با کارکرد در حوزه معماری پرداخته شده است تا مقدمات فهم دوگانه آن، در بررسی معناپردازی فراهم آید. سپس اهمیت ادراک حسی در ایجاد معنا از منظر نشانه شناسی و دلالت صریح و ضمنی، با بررسی نمونه های گوناگون یادمان، شرح داده شده تا سازوکار معناپردازی مشخص شود. درپی آن، تنوع موضوعی یادمان مجال دسته بندی آن را در چهار گونه، شامل مقبره، رویداد، مفهوم، و گرامیداشت میسر نمود. در مرحله نهایی نسبت برون و درون، با توجه به تفاوت های بارز در نمونه ها، سه ویژگی بسته، تهی و فعال را در ساختار پیکره یادمان آشکار کرد. سرانجام امکان درک ابعاد معناپردازی در مراتب مواجهه، حضور، و اُنس نظاره گر با یادمان از منظر موضوع، ادراک حسی، و کران تداعی، بدست آمد.
۵.

ارائه الگوی توانمندسازی رهبری از طریق معنا پردازی با بهره گیری از اسکریپت های رفتاری و شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسکریپت های شناختی اسکریپت های رفتاری توانمندسازی رهبری معناپردازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۱
هدف: رهبری همواره به عنوان رکن اساسی در گروهی از انسان ها، خواه در تعریف نقش آن ها در اجتماع و خواه در سازمان ها مطرح بوده است. حرکت به سوی هدف و در مسیر ارزش های تعریف شده سازمان، بسیار از رهبری حاکم بر آن سازمان تأثیر می پذیرد. آن گونه که در تعاریف رهبری آمده، رهبری توانایی تغییر در ارزش ها، باورها و نگرش افراد و اغلب از طریق نفوذ بر افراد تحت هدایت است. نکته حائز اهمیت، شکل دهی مدل ذهنی افراد در مسیر حرکت به سوی اهداف و ارزش های پیش روی سازمان است. در عصر کنونی، با افزایش سرعت انتقال اطلاعات، تفکیک سره از ناسره در روند اتخاذ تصمیم صحیح و متناسب دشوار است؛ به ویژه در مواجهه با بحران های متوالی و تغییرات محیطی که به دنبال آن پیچیدگی معناپردازی روی می دهد. غوطه وری در حجم عظیمی از اطلاعات وعدم تناسب آن با زمان در دسترس برای تصمیم گیری، قدرت تجزیه وتحلیل را به شدت کاهش می دهد و به طور مستقیم بر نتیجه مؤثر است. چگونگی شکل دهی مدل ذهنی افراد، تعیین کننده واکنش آن ها به کنش های محیطی، تصمیم و نیز باور آن ها به صحت انتخاب های خود، طی فرایند تصمیم گیری و واکنش است. به عبارتی دیگر، درک افراد از واقعیت، گاه از خود آن واقعیت بااهمیت تر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد فرایند معناپردازی در توانمندسازی رهبران، از طریق دو ابزار اسکریپت های رفتاری و اسکریپت های شناختی اجرا شده است. روش: با توجه به محدودیت منابع در حوزه پژوهش، از نظریه داده بنیاد استفاده شد. این پژوهش از حیث رویکرد، مبتنی بر پارادایم تفسیری و از حیث روش، در زمره تحقیقات کیفی است. در این روش استقرایی، از یک حرکت رو به عقب نیز بهره گرفته شده است. در پژوهش حاضر، در مجموع به بررسی ۱۱۱گروه تصادفی شاغل در شرکت های فعال در صنعت داروسازی و در رده های مختلف سازمانی پرداخته شده است.   یافته ها: از آنجاکه راه ارزیابی رهبر از پیروان او می گذرد، مصاحبه در گروه هایی در رده های مختلف سازمان، با حضور رهبر گروه و حداقل دونفر از پیروان او صورت پذیرفت. نتایج پس از کدگذاری تحلیل و پیاده سازی شد. ۸ مؤلفه از اسکریپت های شناختی، ۴ مؤلفه از اسکریپت های رفتاری در فرایند معناپردازی منجر به توانمندسازی رهبری شناسایی شد. نتیجه گیری: بررسی های حاصل از مصاحبه ها و کدگذاری ها نشان داد که معناپردازی با کمک دو ابزار اسکریپت های رفتاری و اسکریپت های شناختی، به عنوان دو بازو در فرایند معناپردازی برای بهبود مدل ذهنی، به توانمندسازی رهبر منجر می شود. توانمندسازی رهبری، رهبر را به سویی می برد که پیرو و رهبر، هر یک در جایگاه خود، بهترین واکنش را در مواجهه با بحران، تغییر و انتخاب های پیش رو و در راستای کسب اهداف سازمان از خود نشان دهند و این بهبود مدل ذهنی، از طریق معناپردازی در راستای ارزش های سازمان صورت می گیرد.