ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
۱۴۴۱.

The effect of caffeine consumption on the time to reach fatigue and oxygen consumption index in active men

کلیدواژه‌ها: caffeine Fatigue active men oxygen consumption index

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۱
Background and purpose: Caffeine is a widely used and available physiological stimulant that is effective in sports performance. The purpose of this study was to investigate the effect of caffeine consumption and exercise on fatigue and cardiovascular responses in active men.Materials and methods: The statistical population of this research was made up of all male students of physical education in the age range of 19 to 27 years with at least three activity sessions per week. 15 of them were selected as subjects and they performed the exercise protocol in two stages (the first stage by eating placebo and the second stage by eating coffee). Subjects consumed 5 mg/kg of coffee in the first session under placebo conditions, and in the second session, subjects consumed 5 mg/kg of coffee one hour before the test. Blood samples were collected before taking placebo or caffeine and after the test. Findings: The results of the correlated t-test showed that the consumption of caffeine supplements significantly increased the time to reach fatigue and the index of oxygen consumption after exercise. In general, it can be said that active men can use 6 mg/kg of caffeine supplement one hour before sports activity to improve the time to reach fatigue.
۱۴۴۲.

اثر 16 هفته تمرینات پیلاتس بر تراکم توده استخوانی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیلاتس پوکی استخوان یائسگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۶۱
مقدمه و هدف: زنان یائسه با مشکلات بسیاری از جمله پوکی استخوان روبرو هستند. یکی از راهکارهای پیشگیری از پوکی استخوان و عوارض ناشی از آن، شرکت منظم در فعالیت های ورزشی است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 16 هفته تمرینات پیلاتس بر تراکم توده استخوانی زنان یائسه بود. روش شناسی: بنابراین 30 نفر از زنان یائسه به عنوان آزمودنی انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 16 هفته تمرینات پیلاتس را انجام دادند. از هر دو گروه قبل از تمرین، پس از 8 هفته و پس از 16 هفته تمرین، میزانT- score ، نواحی L1-L4  کمری و گردن استخوان ران توسط دستگاه دانسیومتری (DEXA) Stenosis اندازه گیری شد. برای بررسی داده ها از آزمون مقایسه ای اندازه گیری های مکرر با عامل بین گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج  نشان داد تعامل بین گروه و زمان معنادار می باشد (0.05p<). تراکم استخوانی مهره های کمری بعد از 8 هفته تمرینات پیلاتس نسبت به قبل از تمرین کاهش یافته، ولی معنادار نبود اما 16 هفته بعد از تمرین، نسبت به 8 هفته بعد از تمرین افزایش معناداری داشت (0.05p<). همچنین این تراکم پس از 16 هفته تمرین نسبت به قبل از تمرین افزایش معناداری را در تعامل با گروه کنترل نشان داد (0.05p<). در تراکم گردن استخوان ران نیز نتایج مشابهی با مهره های کمری دیده شد. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای تمرینات پیلاتس توسط زنان یائسه، در طولانی مدت تاثیر قابل ملاحظه ای در تراکم توده استخوانی دارد. بنابراین می توان شیوه تمرینی پیلاتس را روش تمرینی مناسبی برای زنان یائسه توصیه کرد.
۱۴۴۳.

تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف چای سبز بر سطوح سرمی تیوردوکسین رودوکتاز-1، پاراکسوناز-1، اینترلوکین یک بتا، اینترلوکین شش و گالانین در مردان چاق سالمند تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنتی اکسیدان نشان گرهای التهابی گالانین تمرین تناوبی شدید چای سبز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۳۳
اهداف:امروزه الگوی تمرینی مناسب همراه با مصرف گیاهان دارویی نقش مهمی در تنظیم تعادل انرژی، کاهش شاخص های التهابی و افزایش دفاع ضداکسایشی در افراد سالمند چاق دارد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف چای سبز بر سطوح سرمی تیوردوکسین رودوکتاز-1،پاراکسوناز-1، اینترلوکین یک بتا،اینترلوکین شش و گالانین در مردان چاق سالمند تمرین نکرده، بود. مواد و روش ها:در این مطالعه ۴۸ مرد سالمند چاق تمرین نکرده به طور تصادفی در چهار گروه شامل تمرین تناوبی شدید، تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف چای سبز، مصرف چای سبز و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرین به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه و با شدت 90% ضربان قلب ذخیره اجرا شد.چای سبز روزانه به مقدار۴۵۰ میلی گرم(شش کپسول در روز)دریافت شد. نمونه های خونی قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک و تحلیل کوواریانس دوراهه از طریق نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها:نتایج نشان داد که اثر ترکیبی تمرین همراه با مصرف چای سبز و همچنین اثر تمرین به تنهایی باعث افزایش معنی دار سطوح تیوردوکسین رودوکتاز-1،پاراکسوناز-1 و کاهش معنی دار سطوح اینترلوکین یک بتا،اینترلوکین شش و گالانین شدند(P<0.05)؛ولی مصرف چای سبز به تنهایی تغییرات معنی دار را نشان نداد(P>0.05).بیشترین درصد تغییرات (افزایش و کاهش) ایجاد شده در متغیرهای بیوشیمیایی به گروه تمرین همراه با مصرف چای سبز اختصاص داشت. نتیجه گیری: انجام تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف چای سبز، بیشترین تأثیر را بر افزایش سطوح آنزیم های آنتی اکسیدانی، کاهش نشان گرهای التهابی و تعادل انرژی در مردان سالمند چاق تمرین نکرده داشت.
۱۴۴۴.

The Impact of Gut Microbiome Modulation on Athletic Performance and Post-Exercise Recovery in Endurance Runners

کلیدواژه‌ها: Gut microbiome probiotics endurance performance exercise recovery sports nutrition

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۶
Purpose: This study aimed to investigate the relationship between gut microbiome composition, athletic performance, and post-exercise recovery in endurance athletes following probiotic supplementation.  Method: In this randomized, double-blind, placebo-controlled study, 40 male endurance runners (age: 28.3 ± 5.2 years) were randomly assigned to either a probiotic (n=20) or placebo (n=20) group for 8 weeks. The probiotic group received a daily supplement containing a blend of Lactobacillus acidophilus, Bifidobacterium lactis, and Lactobacillus plantarum (20 billion CFU total). Fecal samples were collected before and after the intervention and analyzed using 16S rRNA gene sequencing. Athletic performance was assessed through VO2max testing and time to exhaustion. Recovery was evaluated by measuring delayed onset muscle soreness (DOMS) and creatine kinase (CK) levels. Results: The probiotic group showed a significant increase in gut microbial diversity (Shannon index: p<0.01) and relative abundance of beneficial bacteria such as Bifidobacterium and Lactobacillus (p<0.001). Significant improvements were observed in VO2max (4.7%, p<0.05) and time to exhaustion (7.2%, p<0.01) in the probiotic group compared to placebo. The probiotic group also demonstrated reduced DOMS (23%, p<0.05) and lower peak CK levels (18%, p<0.01) relative to the placebo group. Multiple regression analysis revealed that changes in Akkermansia muciniphila and Bifidobacterium abundances were significant predictors of performance improvement (R² = 0.68, p<0.001). Conclusion: This study provides evidence that gut microbiome modulation through probiotic supplementation can enhance athletic performance and accelerate post-exercise recovery in endurance runners. These findings suggest that targeted manipulation of the gut microbiome may be a novel strategy for improving sports performance and recovery.
۱۴۴۵.

بررسی اثر 12 هفته تمرین شنای زیر بیشینه بر نشانگرهای زیستی MAPK و MDA در موش های صحرایی در معرض نیتروز آمین کتون مشتق از تنباکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین شنا ریه NNK MAPK MDA

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۲۳۳
هدف و زمینه:هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته تمرین شنای زیر بیشینه بر نشانگرهای زیستی MAPK و MDA در موش های صحرایی در معرض نیتروزآمین کتون مشتق از تنباکو بود. روش پژوهش: 48 سر موش صحرایی نژاد ویستار 8-6 هفته ای با محدوده وزنی 26 ± 105 گرم خریداری و به طور تصادفی به 5 گروه کنترل (8 سر)،تزریق آب مقطر (10 سر)،تزریقNNK (10سر)،تمرین شنا (10 سر)،تمرین شنا + تزریق NNK (10سر)، تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 12 هفته تمرین شنا با شدت زیر بیشینه (پنج روز در هفته) بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین نمونه گیری از بافت ریه انجام شد و سطوح نشانگرهای MAPK و MDA بافت ریه با تکنیک الایزا، اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز واریانس یک طرفه و توکی استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد میزان MAPK (001/0P= ) وMDA(000/0P= )در بین گروه ها معنی دار بود.نتایج آزمون توکی نشان داد که کاهش MAPK در گروه های شنا و شنا + مداخله NNK نسبت به گروه مداخله NNK معنی دار بود(001/0=P)(001/0=P) و همچنین، میزان کاهش MDA در گروه-های شنا و شنا + مداخله NNK نسبت به گروه مداخله NNK معنی دار بود (001/0=P)(001/0=P). نتیجه گیری:نتایج مطالعات نشان دادند،تمرین شنا می تواند تا حدودی آثار منفی NNK بر سطوح MAPK و MDA را کاهش دهد و این احتمال وجود دارد که با توجه به نقش ضدالتهابی فعالیت ورزشی شنا بتواند اثر کارسینوژنیک NNK را کنترل و در محافظت از سیستم تنفسی در برابر ماده سرطان زای NNK تاثیر گذار باشد.
۱۴۴۶.

بررسی تاثیر عصاره گیاهان زنجبیل، خارخاسک، جنکوبیلوبا، جین سینگ و سویا در توان هوازی ورزشکاران استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جین سینگ خارخاسگ جینکوبیلوبا زنجبیل سویا مکمل های غذایی زمان استقامت توان هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵
مقدمه و هدف: گیاهان دارویی دارای تاریخچه طولانی به خصوص در مشرق زمین هستند امروزه به شکل ویژه ای مورد توجه قرار گرفته اند و مطالعات زیادی بر روی آنها به منظور تولید داروهای مختلف و جدیداً مکمل های غذایی صورت گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر عصاره گیاهان زنجبیل، خارخاسک، جنکوبیلوبا، جین سینگ و سویا بر توان هوازی ورزشکاران استقامتی می باشد. روش بررسی: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی یک سوکور بر روی 70 نفر در طول 4 هفته انجام شد. افراد دارای سابقه طولانی مدت در ورزش بوده و به صورت تصادفی به 7 گروه 10 نفره تقسیم شدند. برای تهیه مخلوط گیاهی ابتدا 10 گرم از پودر هر گیاه در 100 میلی لیتر متانول خالص حل شده و سپس محلول به مدت 24 ساعت بر روی دستگاه هم زن قرار گرفت. پس از آن به وسیله پمپ خلاء و صافی محلول صاف شد و در فشار پایین و در دمای 45 تا 55 درجه سانتی گراد تغلیظ و عصاره خشک بدست آمده از گیاهان همراه با نشاسته به شکل قرص250 گرمی تهیه شد. عصاره گیاهان بدون اسم و با کد در بسته بندی های مشابه تهیه و در اختیار افراد در گروه ها قرار داده شد. زمان استقامت و توان هوازی (میلی لیتر بر کیلو گرم در دقیقه) در گروه ها و هر فرد قبل و پس از تمرینات ورزشی ثبت شد. آنالیز آماری داده ها از طریق11 SPSS ver, انجام شد و سطح معنی داری در این تحقیق با (05/0 p < ) تعیین شد. یافته ها: این پژوهش نشان داد که مکمل های سویا و خارخاسک بر زمان استقامت (s) (05/0 p < ) در مقایسه با پلاسبو تفاوت آماری معناداری نداشته است اما مکمل های جینکوبیلویا و جین سینگ بر VO2max (ml.kg-1.min-1) اختلاف معناداری در مقایسه با پلاسبو (05/0 p < ) نشان دادند. نتیجه گیری: این نتایج تاثیر نیروزایی مکمل غذایی تهیه شده از مخلوط این گیاهان و زنجبیل را که دارای بیشترین خاصیت ارگوژنیکی بوده است پس ازتمرینات ورزشی نشان داد.
۱۴۴۷.

The effects of resistance training types on clinical and functional indices in older individuals with Osteosarcopenia: A Systematic Review

کلیدواژه‌ها: aging Exercise Training Osteosarcopenia resistance training

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
Purpose: In this study, we investigated the effects of resistance training types on clinical and functional indices in older individuals with Osteosarcopenia. Method: In this Systematic Review study, a systematic searching strategy was used in information databases such as Pub Med, Web of Science, Scopus, Google Scholar, Cochrane, and Ambace, all of the studies were extracted by using specific keywords such as Strength exercise, Exercise training, Resistance exercise, Resistance training, Strength training, Physical activity, Osteosarcopenia, Aging, Older adult, Elderly which were published on 7th August 2023. After all preliminary screening, surveying of complete text, and assessment of critical studies, scrutinized articles were related to inclusion criteria. Finally, 17 papers were selected for this study. Results: According to the present study, Resistance training for Osteosarcopenia older individuals has an effective result to improve Osteosarcopenia risk factors, and older patients’ performance and clinical status. However, it has to be mentioned that it needs further study in the contexts of Resistance training and Osteosarcopenia syndrome in elderly adults. Conclusion: Resistance exercise training has markedly beneficial effects on elderly patients with Osteosarcopenia which improves Sarcopenia risk factors, and older patients’ performance, clinical status and function of elderly patients.
۱۴۴۸.

Relationship between indicators affecting osteoporosis and femoral bone mineral density in active and inactive elderly men

کلیدواژه‌ها: bone mineral density elderly men blood and anthropometric indices

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۸
Background: Osteoporosis is a decrease in bone density among older adults that can lead to painful fractures and disability. People in developing countries are not interested in examining bone mineral density until fractures occur. Therefore, the aim of this study was to investigate the relationship between the indicators affecting osteoporosis with femoral mineral density in active and inactive elderly men.Methods: A total of 45 active and 45 inactive men with an age range of 70 to 85 years with medical records and clinical trials were selected. Anthropometric characteristics and serum indices of the subjects were used as effective indicators of osteoporosis. Pearson correlation coefficient was used to find the relationship between the indicators and the mineral density of the femur. SPSS software version 26 was used for data analysis.Results: The results of the present study showed that in both groups of active and inactive elderly men, a significant relationship was observed between anthropometric characteristics and serum indices with bone mineral density (P≤0.05). No significant relationship was found between other indicators.Conclusion: In general, the results show that there is a significant relationship between bone density and weight, body mass index, age, calcium, phosphorus and serum alkaline phosphatase of all subjects. Therefore, in adulthood and old age, these blood and anthropometric variables can be used to identify people at risk for osteoporosis.
۱۴۴۹.

تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی- هوازی، هوازی- مقاومتی و ترکیبی چرخشی بر برخی از شاخص های ترکیب بدنی، اینترلوکین 6 و مقاومت انسولینی در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترتیب تمرین ترکیبی IL-6 سالمندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۵۳
هدف : سالمندی اغلب با سطوح بالایی از عوامل پیش التهابی مانند اینترلوکین6 (IL-6) در ارتباط است و منجر به عملکرد ضعیف و مرگ و میر می شود، اما ممکن است راهکارهای کاهش التهاب وابسته به سن، طول عمر را در افراد مسن بهبود بخشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی- هوازی، هوازی- مقاومتی و ترکیبی چرخشی بر برخی از شاخص های ترکیب بدنی، اینترلوکین 6 و مقاومت انسولینی در زنان سالمند است.مواد و روش ها : 40 نفر از زنان سالمند (میانگین سنی:0/82±60/34سال، قد: 0/01±155سانتی متر، وزن: 1/89±71/72کیلوگرم  وBMI : 29.45±0.63کیلوگرم بر متر مربع) به طور هدفمند انتخاب و بطور تصادفی ساده در یکی از چهار گروه: تمرین هوازی+مقاومتی  (A+R)(n=9)، مقاومتی+هوازی (R+A) (n=10)، ترکیبی چرخشی  (CI)(n=12) وکنترل (n=9) قرار گرفتند. برنامه های تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. از آزمون تی وابسته جهت تغییرات درون گروهی و از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه جهت بررسی اختلاف بین گروه ها استفاده شد.یافته ها : هشت هفته تمرین ترکیبی، کاهش معنی داری در وزن وBMI  ایجاد کرد (0.05> p). در تغییرات درون گروهی در سطوح سرمی IL-6، کاهش معنی داری در گروه R+A (p=0.04) در مقایسه با گروه A+R  (p=0.75 ) و چرخشی ترکیبی (0.09= p) مشاهده شد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که سازگاری به تمرینات ترکیبی مستقل از ترتیب تمرین ترکیبی است و به نظر می رسد شیوه تمرینی که در ابتدا با تمرین مقاومتی شروع شود و به دنبال آن تمرین هوازی انجام شود می تواند تاثیر بیشتری در بهبود عوامل التهابی در مقایسه با توالی های دیگر داشته باشد.
۱۴۵۰.

The Effect of Eight Weeks of Resistance Training and a Period of Detraining on Muscle Fiber Shortening (FS%) and Relative Wall Thickness (RWT) of the Left Ventricle in Low-Mobility Women

کلیدواژه‌ها: resistance training detraining structural and functional heart indicators low-mobility women

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۴
Purpose: The purpose of the present research was to investigate the effect of eight weeks of progressive resistance exercise and a subsequent detraining period on the indicators of muscle fiber shortening (FS%) and the relative wall thickness (RWT) of the left ventricle in low-mobility women. Method: This semi-experimental study was conducted in a field-laboratory setting. A total of 32 sedentary women, who met the criteria for participation and were able to engage in the exercise protocol, were randomly assigned to two groups: 1) Resistance training group (16 participants), and 2) Control group (16 participants). Anthropometric characteristics, body composition, and structural indices such as left ventricular muscle fiber shortening percentage (FS%) and relative wall thickness (RWT) were measured using an echocardiography device at three intervals: before the start of training, at the end of 8 weeks of training, and after a 4-week detraining period. The training protocol was implemented over 12 weeks, consisting of 8 weeks of training with three sessions per week, followed by 4 weeks of detraining. Data were analyzed using independent t-tests and repeated measures analysis of variance (ANOVA) at a significance level of p < 0.05, using SPSS version 21. Results: The results showed a significant difference in FS% between pre-test and post-test measurements for both the experimental and control groups (p < 0.05). Additionally, a significant decrease in FS% was observed in the training group during the detraining period (p < 0.05). Similarly, a significant change in RWT was found between pre-test and post-test measurements in both groups (p < 0.05), and significant changes in RWT were also observed during the detraining period in the training group (p < 0.05). Conclusion: Based on these findings, it can be concluded that 8 weeks of resistance training led to beneficial changes in the structure and function of the heart in sedentary women. However, the 4-week detraining period resulted in negative effects on these adaptations. Therefore, it is recommended that individuals engage in regular and structured resistance training to maintain these positive adaptations.
۱۴۵۱.

بررسی روایی آزمون میدانی جدید (بتل روپ) ویژه ارزیابی توان بی هوازی اندام فوقانی کشتی گیران نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشتی ظرفیت بی هوازی آزمون وینگیت بی هوازی آزمون طراحی شده اختصاصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
مقدمه و هدف: از آنجایی که اندازه گیری توان بی هوازی نیازمند ابزار آزمایشگاهی دقیق بوده و امکان استفاده از این ابزار برای تمامی ورزشکاران وجود ندارد، آزمون های میدانی می تواند برای سنجش این قابلیت مورد کاربرد قرار گیرند؛ لذا هدف از این پژوهش بررسی روایی آزمون میدانی جدید ارزیابی توان بی هوازی (بتل روپ) کشتی گیران نخبه بود.مواد و روش ها: 42 کشتی گیر نخبه خراسان رضوی به صورت داوطلبان در این مطالعه شرکت کردند. در دو مرحله بافاصله استراحتی یک هفته ای، آزمون وینگیت بی هوازی اندام فوقانی و آزمون بتل روپ اندازه گیری شد. قبل، بلافاصله، 5 دقیقه و 10 دقیقه پس از پایان آزمون تغییرات ضربان قلب و لاکتات خون اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون ،ضریب همبستگی درون کلاسی، توافق بلاندآلتمن و رگرسیون خطی استفاده شد. سطح معنی داری 0.05>P < span lang="FA"> در نظر گرفته شده است.یافته ها: بین ظرفیت بی هوازی آزمون وینگیت 30 ثانیه ای اندام فوقانی و آزمون بتل روپ رابطه مثبت معنی داری وجود داشت (0.66=r؛ 0.001=P < span lang="FA">). بین توان اوج مطلق (0.97=r؛ 0.001=P < span lang="FA">) و نسبی (0.52=r؛ 0.007=P < span lang="FA">)، توان میانگین مطلق (0.44=r؛ 0.02=P < span lang="FA">) و توان حداقل مطلق (0.41=r؛ 0.03=P < span lang="FA">) توان بی هوازی در دو روش رابطه مثبت معنی داری مشاهده شد. تغییرات ضربان قلب و لاکتات خون در دقیقه 5 (0.52=r؛ 0.007=P < span lang="FA">). و 10 (0.65=r؛ 0.001=P < span lang="FA">). رابطه مثبت و معنی دار را نشان داد. ضریب توافق بین کلاسی پایایی برابر با 463/0=P بود که همبستگی متوسط را نشان داد، اما نمودار بلاندآلتمن نشان داد بین میانگین و اختلاف ظرفیت بی هوازی در هر دو روش توافق قابل قبولی وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد آزمون میدانی جدیدارزیابی توان بی هوازی (بتل روپ) از اعتبار لازم برای تعیین توان بی هوازی اندام فوقانی در کشتی گیران برخوردار است؛ لذا به مربیان توصیه می گردد برای تعیین توان بی هوازی کشتی گیران می توانند به جای آزمون وینگیت از این آزمون استفاده نمایند.
۱۴۵۲.

اثرات خستگی بدنی بر تعادل در نوجوان دارای والگوس داینامیک زانو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خستگی بدنی فوتبال تعادل ایستا تعادل پویا والگوس پویای زانو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر خستگی بدنی بر تعادل، حس عمقی و عملکرد پرش - فرود در فوتبالیست های نوجوان با نقص والگوس داینامیک زانو انجام شد. جهت انجام این مطالعه ۳۰ نوجوان فوتبالیست پسر انتخاب و در دو گروه کنترل (سن: ۵۱/۰ ± ۴۶/۱۵ سال، قد: ۰۵/۰ ± ۷۰/۱ متر، وزن: ۸۴/۴ ± ۲۰/۶۳ کیلوگرم، شاخص توده بدنی: ۹۱/۰ ± ۷۹/۲۱ کیلوگرم بر متر مربع، سابقه ورزشی: ۴۱/۱ ± ۰۰/۶ سال) و تجربی (سن: ۴۵/۰ ± ۲۶/۱۵ سال، قد: ۰۴/۰ ± ۷۱/۱ متر، وزن: ۷۱/۴ ± ۳۳/۶۵ کیلوگرم، شاخص توده بدنی: ۶۳/۱ ± ۲۲/۲۲ کیلوگرم بر متر مربع، سابقه ورزشی: ۵۲/۲ ± ۶۶/۶ سال) قرار گرفتند. پس از انتخاب آزمودنی های مبتلا به نقص والگوس داینامیک زانو با آزمون تاک جامپ ارزیابی شد. سپس از آزمون های لک لک و Y به ترتیب برای ارزیابی تعادل ایستا و تعادل پویا استفاده شد. پس از ارزیابی متغیرها، آزمودنی ها در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند و پروتکل خستگی ویژه فوتبال (SOFT90) روی گروه تجربی اعمال شد. پس از اعمال خستگی، مجددا ارزیابی ها روی گروه ها انجام شد. نتایج نشان داد که خستگی، اثر معنی داری در کاهش تعادل ایستا (۰۰۱/۰=P)، جهت های مختلف تعادل پویا و نمره کل آن (۰۱/۰≥P) دارد. همچنین نتایج مربوط به مقایسه بین گروهی نشان داد که خستگی منجر به ایجاد تفاوت در متغیر مورد بررسی بین دو گروه شد (۰۱/۰≥P). به صورت کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که خستگی عامل مهمی در کاهش تعادل است. بر این اساس به نظر می رسد کاهش نقص والگوس داینامیک زانو، بهبود الگوی عملکرد حرکتی و بهبود تناسب در قدرت و تعادل عضلانی بتواند منجر به کاهش ریسک آسیب در شرایط خستگی شود.
۱۴۵۳.

فرصت طلایی دوران بلوغ برای کاهش درصد چربی بدن پسران چاق در اثر تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی محدودیت کالریک کاهش وزن هورمون رشد تستوسترون بلوغ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۲۰۶
اهداف: هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری بر سطوح هورمون های رشد، تستوسترون و ترکیب بدن پسران چاق در دوران بلوغ بود. مواد و روش ها: در این تحقیق نیمه تجربی 53 آزمودنی(17-12سال) براساس بلوغ در دو گروه TS2,3 (kg/m27/4+61/29=,BMI28=n) و TS4,5 (kg/m27/3+54/30=,BMI25=n) قرارگرفتند. سپس هرگروه به طور تصادفی به سه زیرگروه تمرین هوازی، رژیم غذایی و شاهد تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی به مدت 3 ماه، 3 جلسه در هفته برای 40-20 دقیقه با شدت 85-60 درصد حداکثر ضربان قلب دویدند. برای گروه رژیم غذایی، برنامه غذایی کم کالری (500 تا 1000 کیلوکالری کمتر از نیاز روزانه) توسط متخصص تغذیه تجویز شد. بلوغ توسط مقیاس تانر، ترکیب بدن با دستگاه Inbody3.0 و هورمون های رشد و تستوسترون به روش ELISA اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمونهای شاپیرو-ویلک، tوابسته، tمستقل، تحلیل واریانس دوطرفه و یا معادل ناپارامتریک آنها در نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد تغییرات هورمون رشد معنی دار نبود. اثر تعاملی گروه و بلوغ در افزایش تستوسترون فقط در گروه تمرین هوازی دیده شد(01/0=p)؛ کاهش درصد چربی بدن در دو گروه مداخله دیده شد؛ اما در گروه رژیم غذایی بیشتر بود(001/0=p). همچنین کاهش شاخص توده بدن هر دو گروه تمرین هوازی و رژیم غذایی در گروه TS4,5 بیشتر بود(04/0=p). نتیجه گیری: پیامد مثبت مداخله تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری، کاهش درصد چربی بدن بود که دلالت بر پویایی دوران بلوغ با تغییرات سریع آن دارد. بنابراین بهتر است پسران چاق فرصت طلایی بلوغ، خصوصاً انتهای آن را برای دستیابی به وزن مطلوب غنیمت شمارند.
۱۴۵۴.

اثر هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف مکمل سیر بر توان هوازی و اسید لاکتیک در زنان دو و میدانی کار میانسال غیرحرفه ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دویدن مصرف بیشینه اکسیژن اسید لاکتیک مکمل سیر عملکرد ورزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۲۱۸
تمرین استقامتی طولانی مدت، شاخص های توان هوازی و اسید لاکتیک را هنگام استراحت و فعالیت ورزشی بهبود می بخشد. افزایش توان هوازی و کاهش اسید لاکتیک با مصرف سیر می تواند این آثار مفید را تقویت کند؛ بنابراین می تواند عملکرد استقامتی را افزایش دهد. لذا این مطالعه با هدف مقایه اثرات هشت هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف مکمل سیر بر توان هوازی و اسید لاکتیک در زنان دوومیدانی کار میانسال غیرحرفه ای شهر زنجان انجام شد. زنان دونده سالم، به طور تصادفی، به چهار گروه مکمل سیر (با میانگین سنی 33/52) گروه تمرین (60/53)، گروه مکمل سیر و تمرین (93/53) و گروه کنترل (با میانگین سنی 63/53) تقسیم شدند. پس از اجرای آزمون بروس (پیش آزمون) به یک گروه مکمل سیر، گروه تمرین (فقط تمرین) و گروه مصرف مکمل سیر و تمرین (سیر به همراه تمرین) داده شد و گروه کنترل فعالیت خاصی انجام ندادند. در پایان هفته هشتم، آزمودنی ها مجدداً آزمون بروس را اجرا کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تحلیل کواریانس استفاده شد. سطح معنی داری در تمامی آزمون ها 05/0 بود. نتایج نشان داد که بین میزان مصرف مکمل سیر، اجرای تمرین و سیر با تمرین در افزایش توان هوازی و کاهش اسید لاکتیک تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بعد از هشت هفته، مصرف مکمل سیر، باعث تفاوت معنی دار در حداکثر اکسیژن مصرفی نسبت به گروه کنترل گردید. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مصرف سیر به همراه تمرین استقامتی تأثیر معنی داری بر افزایش توان هوازی و کاهش اسید لاکتیک زنان دونده دارد.
۱۴۵۵.

اثر تمرین هوازی همراه با مصرف ژل رویال بر شاخص های آنتی اکسیدانی در بافت سرخرگ آئورت موش های صحرایی اورکتومی شده مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ژل رویال استرس اکسیداتیو آنتی اکسیدان یائسگی دیابت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۲۲۷
هدف: بیماری های قلبی-عروقی یکی از علل اصلی مرگ زنان یائسه دیابتی است اما باوجود اثرات مفید تمرین ورزشی تاثیر همزمان ژل رویال و تمرین ورزشی به خوبی شناخته نشده است. این مطالعه اثرات آنتی اکسیدانی تمرین هوازی و مصرف ژل رویال در آئورت موش های دیابتی شده با STZ را بررسی می نماید. مواد و روش ها: 30 سر موش صحرایی اورکتومی (وزن 220-250 گرم) دیابتی شده باSTZ با محدوده سنی 22-26 هفته، به پنج گروه، کنترل دیابتی اورکتومی (OVXD)، شم یا دریافت کننده حلال ژل رویال (Sh)، مصرف ژل رویال (RJ)، تمرین هوازی (AT) و تمرین هوازی+ژل رویال (AT+RJ) تقسیم شدند. برای بررسی اثر برداشتن تخمدان و القای دیابت، 6 موش صحرایی سالم در گروه کنترل سالم (HC) قرار گرفتند. گروه های 4 و 5 به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته (55 تا 75 درصد حداکثر سرعت دویدن) تمرین کردند، در حالی که گروه های 3 و 5 mg/kg/day100 ژل رویال را با تزریق صفاقی دریافت کردند. از ANOVA یک راهه برای آنالیز سطوح سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و مالون دی آلدئید (MDA) بافت آئورت استفاده شد. یافته ها: سطوح SOD و GPx در گروه های RJ،AT و AT+RJ به طور معنی داری بیشتر از گروه OVXD بود. همچنین سطح MDA در گروه AT+RJ (001/0=P) و RJ (019/0=P) به طور معنی داری کمتر از گروه OVXD بود . نتیجه گیری: به نظر میرسد تمرین هوازی و مصرف ژل رویال هم به تنهایی و هم به طور تعاملی موجب افزایش فعالیت آنتیاکسیدانی سرخرگ آئورت در شرایط یائسگی و اختلالات متابولیک می شود.
۱۴۵۶.

اثر 4 هفته تمرین هوازی شنا و عصاره آبی گزنه بر بیان ژنهای PGC1α و UCP1 و غلظت های سرمی آیریزین و FGF21 در رت های دیابتی چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیریزین دیابت تمرین هوازی عصاره گزنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۲۰۷
هدف:فعالیت ورزشی و عصاره گیاه گزنه باعث افزایش بیان ژن های درگیر در تبدیل بافت چربی سفید به بافت چربی قهوه ای می-شود اما اثر ترکیبی آنها در این مورد مشخص نیست. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر عصاره گیاه گزنه و تمرین هوازی بر غلظت سرمی آیریزین،FGF21 و بیان ژن PGC1α ،UCP1, در رت های دیابتی بود. روش شناسی:دریک کارآزمایی تجربی 70 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزن؛ 52/18±35/227 گرم) به صورت تصادفی درهفت گروه شامل کنترل سالم، کنترل دیابتی، عصاره گزنه، مِتفورمین، تمرین، گزنه+تمرین و مِتفورمین+تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت چهارهفته، هرهفته 5 روز، هرروز از ۱۵ دقیقه (در هفته اول) تا۵۰ دقیقه (در هفته چهارم) شنا کردند. گروه-های گزنه و متفورمین به ترتیب روزانهmg/kg1/25 و mg/kg100از این دوماده را به صورت گاواژ دریافت کردند. پس از پایان مداخله نمونه خون، بافت های عضله پشت ران، پانکراس و چربی(احشایی) رت ها برای بررسی متغیرهای پژوهش گرفته شد. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی با سطح معناداری 05/0، جهت بررسی تغییرات داده ها استفاده شد. یافته ها:غلظت آیریزین گروه مِتفورمین+تمرین در مقایسه با گروه کنترل دیابتی بطور معناداری بیشتر بود(001/0=P). تفاوت معناداری نیز در میزان غلظت FGF21سرم گروه ها مشاهده نشد. افزایش معنادار بیان ژنهای PGC1α و UCP1 در همه گروه های درمان نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل دیابتی مشاهده گردید(05/0>P). نتیجه گیری:مصرف همزمان عصاره گزنه و تمرین شنا باعث کاهش گلوکز خون و همچنین فعال شدن بیان ژنهای PGC-1α و UCP1 می شود که در روند قهوه ای شدن بافت چربی نقش دارند.
۱۴۵۷.

بررسی اثرهم افزایی عصاره بولاغ اوتی و تمرینات تناوبی شدید بر سطح سرمی پروتئین اتصال دهنده اسیدهای چرب 4 (FABP4) و پروتئین واکنش گرC با حساسیت بالا (hs-CRP) در بیماران مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن: یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کم کاری تیروئید خفیف بولاغ اوتی تمرینات تناوبی شدید پروتئین اتصال دهنده اسیدهای چرب پروتئین واکنش گرC با حساسیت بالا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۲۷۳
اهداف: کم کاری تیروئید یکی از اختلالات تیروئیدی است که در اندوتلیوم عروق باعث افزایش سطوح پروتئین اتصال دهنده اسیدهای چرب 4 (FABP4) و پروتئین واکنش گرC با حساسیت بالا (hs-CRP) می گردد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات تناوبی شدید و مصرف بولاغ اوتی بر سطح سرمی hs-CRP وFABP4 در بیماران مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن اجرا شد. مواد و روش ها: در این کار آزمایی بالینی تصادفی شده تک سو کور، 40 بیمار مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن با میانگین سنی (41/6±50/30 سال) و وزنی (48/20±6/73 کیلوگرم) به طور تصادفی به چهار گروه تمرین + مکمل، تمرین، مکمل و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرین + مکمل و تمرین برنامه سه جلسه در هفته تمرینات تناوبی شدید و گروه های مکمل و تمرین + مکمل، مصرف روزانه 500 میلی گرم عصاره بولاغ اوتی را به مدت 8 هفته دنبال کردند. متغیرهای تحقیق در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی زوجی، کوواریانس و تعقیبی توکی و نرم افزار SPSS نسخه 20 در سطح معنی داری (05/0>P) تحلیل شدند. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین و بولاغ اوتی سطح سرمی hs_CRP در سه گروه تمرین، مکمل و تمرین+مکمل کاهش یافت (05/0>P). در حالی که سطح FABP4تنها در گروه های تمرینی کاهش معنادار یافت (05/0>P). نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات تناوبی شدید و عصاره بولاغ اوتی باعث تنظیم متابولیسم انرژی و بهبود التهاب در افراد مبتلا به کم کاری خفیف تیروئید دارای اضافه وزن می گردد.
۱۴۵۸.

بررسی سطح سرمی آیریزین و بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت قلب موش های نژاد NMRI به دنبال تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی آیریزین قلب آنژیوژنزیز فاکتور رشد اندوتلیال عروقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۲۲
اهداف: آنژیوژنزیز در عملکرد قلب نقش حیاتی ایفا می کند. آیریزین یک میانجی احتمالی برای اثرات ورزش می باشد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی سطح سرمی آیریزین و بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت قلب موش های نژاد NMRI به دنبال تمرین مقاومتی و تزریق آیریزین بود.مواد و روش ها: 21 عدد موش (NMRI، پنج هفته ای با وزن حدود 2±18 گرم) به صورت تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین (مقاومتی) و آیریزین تقسیم شدند. پروتکل تمرین به مدت هشت هفته اجرا شد. وزنه ای معادل 30 درصد وزن موش ها به دم آن ها متصل و روی یک نردبان با ارتفاع یک متر بالا رفتند. وزنه به تدریج به دو برابر وزن موش می رسید. گروه آیریزین به مدت هشت هفته آیریزین با دوز 100 میکروگرم/کیلوگرم/هفته به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. بیان ژن VEGFدر قلب با روش real-time PCR، پروتئین VEGF با ایمونوهیستوشیمی و وسترن بلات و غلظت سرمی آیریزین با استفاده از الایزا بررسی شد. یافته ها: در مقایسه با گروه کنترل، سایر گروه های مورد مطالعه افزایش بیان ژن و پروتئین VEGF و همچنین افزایش سطوح سرمی آیریزین را نشان دادند .(P < 0.05) ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین پارامترهای مورد نظر در هر گروه رابطه ی معنی دار مثبتی وجود دارد(P < 0.05 , r > 0 ) .نتیجه گیری: احتمالا آیریزین واسطه ی برقراری ارتباط بین تمرین مقاومتی و آنژیوژنزیز در بافت قلب می باشد.
۱۴۵۹.

مقایسه ژنوتیپ I/D ژن ACE وR577X ژن ACTN3 در مردان کشتی گیر نخبه و غیر نخبۀ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژنوتیپ آنزیم مبدل آنژیوتانسیون آلفا آکتینین- 3 کشتی گیران نخبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۷۵
اهداف: متغیر های ژنتیکی به عنوان پارامتر های فردی درنظر گرفته می شوند که می توانند فنوتیپ های زیربنایی عملکرد ورزشی را متأثر کنند. از این رو، هدف پژوهش حاضر مقایسه ژنوتیپ I/D ژن ACE وR577X ژن ACTN-3 در مردان کشتی گیر نخبه و غیرنخبه ایرانی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کشتی گیران مرد نخبه و غیرنخبه ایرانی بود که از بین آن ها 22 کشتی گیر نخبه و 36 کشتی گیر غیرنخبه به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از استخراج DNA شرکت کنندگان، با استفاده از تکنیک PCR-RLFP و الکتروفورز ژنوتیپ های ژن ACE و ACTN-3 آنان تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون کای مربع انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کشتی گیران نخبه در مقایسه با کشتی گیران غیرنخبه، به طور معناداری توزیع فراوانی بیشتری از ژنوتیپ DD ژن ACE و ژنوتیپ RR و RX، از ژن ACTN-3 را دارا بودند. این درحالی بود که کشتی گیران غیرنخبه در مقایسه با کشتی گیران نخبه، به طور معناداری توزیع فراوانی بیشتری از ژنوتیپ های II و ID ژن ACE و ژنوتیپ XX ژن ACTN-3 را دارا بودند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که ارتباط مثبتی بین رسیدن به سطوح نخبگی در رشته ورزشی کشتی و برخورداری از ژنوتیپ DD ژن ACE و ژنوتیپ RR ژن ACTN-3 وجود دارد که احتمالاً این دو ژن را به عنوان عوامل ژنتیکی مؤثر در ایجاد فنوتیپ های زیربنایی رشته ورزشی کشتی از قبیل قدرت و متعاقباً به وجود آمدن تفاوت های فردی در ورزشکاران معرفی می نماید.
۱۴۶۰.

تأثیر ترکیب تمرین تناوبی با شدت بالا و روزه داری متناوب بر مقادیر پروتئینی PGC-1α و UCP-1 بافت چربی احشایی رت های تحت تغذیه با رژیم غذایی پرچرب و پرکربوهیدرات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی رژیم غذایی تمرین اینتروال پرشدت روزه داری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱
اهداف: مداخلات تغذیه ای و فعالیت ورزشی از راهبردهای اصلی مقابله ای و درمان چاقی است. پژوهش حاضر با هدف یافتن جنبه جدیدی از تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و روزه داری متناوب (ADF) بر مقادیر پروتئین های مرتبط با قهوه ای شدن بافت چربی احشایی رت های تحت تغذیه با رژیم غذایی پرچرب و پرکربوهیدرات (HFD+HC) انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر از نوع تجربی، با طرح پس آزمون با کنترل بود. بدین منظور 40 سر رت نر اسپراگ داولی به طور تصادفی به پنج گروه هشت تایی تقسیم شدند: 1) رژیم غذایی استاندارد (ND)، 2) HFD+HC، 3) HFD+HC+HIIT، 4) HFD+HC+ADF و 5) HFD+HC+HIIT+ADF. رت های HIIT پنج روز در هفته و در هفت تناوب چهار دقیقه ای با90 85 درصد حداکثر سرعت (Smax) و تناوب های استراحتی دو دقیقه ای با 50 درصد Smax دویدند. ADF به صورت یک روز در میان انجام می شد. مقادیر پروتئین PGC-1α و UCP-1 بافت چربی با تکنیک وسترن بلات ارزیابی شد. از t مستقل، ANOVA و آزمون توکی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: HFD+HC منجر به افزایش معنی دار وزن شد. مقادیر پروتئین های PGC-1α و UCP-1 در گروه HFD+HC کاهش معنی داری یافت (05/0p<). در گروه های HIIT، ADF و HIIT+ADF وزن کاهش معنی داری یافت. در گروه-های HIIT و HIIT+ADF مقادیر پروتئینی PGC-1α افزایش معنی داری یافت (05/0p<). با این حال، مقادیر پروتئینی UCP-1 تفاوت معنی داری بین گروه های مداخله نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: HFD+HC منجر به افزایش وزن می شود. در مقابل، HIIT، ADF و به ویژه HIIT+ADF علاوه بر کاهش وزن منجر به افزایش مقادیر پروتئین PGC-1α می شود که احتمالاً با بیوژنز میتوکندریایی و افزایش لیپولیز همراه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان