ناهید بیژه

ناهید بیژه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

تاثیر هشت هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید بر بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome رت های نرویستارچاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استقامتی مقاومتی HIIT 12.13.diHome SREBP-1 چاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
مقدمه: چاقی و اضافه وزن یک اختلال متابولیکی است که سطوح بافت چربی در این اختلال تاثیرگذار است. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید بر بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome رت های نرویستارچاق بود. روش شناسی ؛ پژوهش حاضر، 36 موش صحرایی نژاد ویستارنر چاق با سن هشت هفته و وزن 40±325 گرم، به صورت تصادفی به چهار گروه؛ استقامتی (10سر)، مقاومتی (8سر)، تناوبی شدید (10سر) و کنترل (8سر) تقسیم شدند. موش-های گروه های تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای پنج جلسه تمرینات استقامتی با شدت70 تا80درصد سرعت بیشینه، مقاومتی با شدت 50 تا 120 درصدوزن بدن و تناوبی شدید با شدت85 تا 90 درصد حداکثر سرعت را انجام دادندو برای اندازه گیری بیان ژن SREBP-1 و 12.13.diHome ازروش Real Time-PCR استفاده شد. از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت تعیین اختلاف بین گروها در سطح معنی داری05/0≤P استفاده شد. یافته ها؛ نتایج پژوهش حاضرنشان داد هر سه مدل تمرینی استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید سبب افزایش معنادار بیان ژن 12.13.diHome و کاهش معنادار SREBP-1 نسبت به گروه کنترل شد اما تفاوتی بین گروه های تجربی مشاهده نشد بنابرنتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود از تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید با کاهش بیان ژن SREBP-1 و افزایش 12.13.diHome که فاکتورهای تاثیرگذار بر لیپولیز می باشند و در افزایش لیپولیز تاثیردارند، در جهت کاهش وزن استفاده شود.
۲.

اثر نوروپروتکتیو ترکیب تمرین هوازی و آدنوزین بر بیان ژن گیرنده A2a و عوارض ناشی از سکته مغزی در هیپوکامپ موش صحرایی نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروپروتکتیو آدنوزین گیرنده A2a سکته مغزی تمرین هوازی هیپوکامپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۹
هدف: سکته مغزی نوعی اختلال نورولوژیک و دومین عامل مرگ و میر در جهان است. اخیرا مطالعه درباره درمان نوروپروتکتیو سکته به یک بحث داغ در جهان تبدیل شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر نوروپروتکتیو ترکیب تمرین هوازی و آدنوزین بر بیان ژن گیرنده A2a و عوارض ناشی از سکته مغزی در هیپوکامپ موش نر صحرایی انجام شد. مواد و روش ها: 50 سر موش نر بالغ نژاد ویستار (سن 10-8 هفته، وزن270-240 گرم) به صورت تصادفی در ۵ گروه (شم، کنترل+ایسکمی، ایسکمی+تمرین، ایسکمی+آدنوزین و ایسکمی+آدنوزین+تمرین) تقسیم شدند. پس از القای ایسکمی، موش های گروه های تمرین، 5 روز در هفته و بمدت 8 هفته روی تردمیل دویدند. آدنوزین بصورت همزمان روزانه به گروه های تحت درمان آدنوزین تزریق شد. 48 ساعت پس از اتمام پروتکل تمرینی، موش ها کشته و بافت هیپوکامپ جهت بررسی مرگ سلولی و بیان ژن A2a به روش RT_PCR برداشته شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: تعداد سلول های مرده در گروه ایسکمی نسبت به شم افزایش و در گروه ایسکمی+تمرین+آدنوزین و ایسکمی+تمرین نسبت به ایسکمی کاهش یافته بود. بیان ژن A2a در گروه های ایسکمی+آدنوزین+تمرین، ایسکمی+تمرین و ایسکمی+آدنوزین به ترتیب بیشترین افزایش را داشت به گونه ای که در مقایسه با گروه شم (P<0/001) و کنترل+ایسکمی(P<0/001) معنادار بود. نتیجه گیری: تمرین هوازی و آدنوزین بصورت مستقل و تعاملی به صورت یک ترکیب نوروپروتکتیو می تواند با افزایش بیان ژن گیرنده A2a و تحریک سیگنالینگ و مکانیسم های مرتبط با کاهش مرگ سلولی، اثر درمانی و محافظتی را بر عوارض ناشی از سکته داشته باشد.
۳.

تأثیر تمرینات هوازی همراه با مصرف مکمل زردچوبه بر شاخص التهابی قلبی- عروقی و ترکیب بدن در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: CRP تمرین هوازی بیماری های قلبی-عرقی پودر زردچوبه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۸۲۴ تعداد دانلود : ۵۵۶
هدف پژوهش حاضر بررسی شش هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل پودر زردچوبه بر میزان CRP پلاسما و ترکیب بدن در زنان غیرفعال بود. بدین منظور 32 زن غیرفعال 25-23 ساله داوطلب شرکت در پژوهش شدند و و به طور تصادفی در چهار گروه 8 نفری تمرین هوازی، تمرین هوازی –مکمل، مکمل و گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت شش هفته و هر جلسه به مدت 40 دقیقه با HR max 55% شروع و به صورت فزاینده اجرا شد.گروه مکمل روزانه یک گرم پودر زردچوبه مصرف کردند. از همه گروه ها قبل و بعد از اتمام برنامه تمرینی در شرایط ناشتا خون گیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS19، آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی Benferoniدر سطح معناداری 05/0 P< تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد در همه گروه ها مقدار ) CRP000/0 (P=نسبت به گروه کنترل و مقادیر) BMI 35 5 /0P=) نسبت به قبل از مداخله کاهش معناداری یافت، این در حالی است که بین گروه های تمرین، مکمل و تمرین، مکمل و کنترل تفاوت معنا داری مشاهده نشد (355/0 P=). مقادیر WHR نسبت به قبل از مداخله کاهش معناداری یافت، ولی از نظر آماری معنادار نبود (458/0 (P= . به طورکلی یافته ها نشان داد که شش هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زردچوبه، اثر مثبتی بر کاهش مقادیر CRPدارد و به نظر می رسد ترکیب فعالیت و مکمل گیری زردچوبه در درازمدت بر ترکیب بدنی افراد تأثیرات سودمندی دارد.
۴.

تأثیر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره زرشک بر شاخص های گلایسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع2 متعاقب یک جلسه ورزش هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت ورزش هوازی زرشک انسولین هموگلوبین گلیکولیزه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۰۷۰ تعداد دانلود : ۴۸۴
با توجه به اثبات آثار مستقل عصاره زرشک و تمرین هوازی بر سازه های دیابت، هدف این مطالعه، بررسی تأثیر مکمل یاری کوتاه مدت عصاره زرشک بر شاخص های گلایسمیک بیماران مبتلا به دیابت نوع2 متعاقب یک جلسه ورزش هوازی بود. به این منظور، 32 مرد مبتلا به دیابت نوع2 به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی: عصاره زرشک (گروه اول)، تمرین ورزشی (گروه دوم)، تمرین ورزشی + عصاره زرشک (گروه سوم) و گروه کنترل (گروه چهارم)، تقسیم شدند. شاخص های گلایسمیک در ابتدا و بلافاصله پس از پایان پروتکل اندازه گیری شد. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون تی زوجی، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی بود. نتایج نشان داد که مقادیر گلوکز سرم (گروه های اول، دوم و سوم)، هموگلوبین گلیکولیزه (گروه سوم)، انسولین (گروه های دوم و سوم) و مقاومت به انسولین (گروه های اول، دوم و سوم)، در مرحله پایانی پروتکل نسبت به مقادیر پایه کاهش معناداری داشت (05/0P<). همچنین مقادیر گلوکز سرم (گروه های دوم و سوم)، هموگلوبین گلیکولیزه (گروه سوم)، انسولین (گروه های دوم و سوم) و مقاومت به انسولین (گروه سوم) به طور معناداری از گروه کنترل پایین تر بود (05/0P<). نتایج نشان داد مصرف عصاره زرشک به همراه تمرین هوازی تأثیرات بیشتری بر بهبود شاخص های گلایسمیک بیماران دیابت نوع2 دارد.
۵.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی آپولیپوپروتئین A-1، B و نیمرخ لیپیدی زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضافه وزن تمرین هوازی نیمرخ لیپیدی آپولیپوپروتئین A-1 و B

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۱۷۹ تعداد دانلود : ۵۸۴
هدف از این پژوهش تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی آپولیپوپروتئین A-1، B و نیمرخ لیپیدی زنان دارای اضافه وزن بود. جامعه آماری این پژوهش نیمه تجربی را زنان غیرفعال 30-20 ساله با شاخص توده بدنی بیشتر از kg/m2 25، تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری قابل دسترس و هدفدار انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (10 نفر) و تجربی (11 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی سه جلسه در هر هفته برنامه تمرین هوازی دویدن با شدت %75-55 حداکثر ضربان قلب را به مدت 8 هفته تجربه نمودند. کلیه اندازه گیری ها در هر دو گروه در پیش و پس آزمون انجام و از طریق آزمون تی مستقل تحلیل شدند. نتایج این تحقیق نشان داد درصدچربی بدن، شاخص توده بدن، کلسترول، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین پرچگال و کم چگال در نتیجه هشت هفته تمرین هوازی تغییر معنی داری نداشتند (P>0.05)، در حالی که کاهش معنی داری در آپولیپوپروتئین B(0.008= P) و افزایش معنی دار در آپولیپوپروتئین A-1 (0.042= P) مشاهده شد. یافته های این مطالعه نشان داد که تمرین هوازی علی رغم عدم کاهش معنی دار وزن، درصد چربی بدن و بسیاری از عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی ، سبب بهبود معنی دار در مراحل کلیدی روند انتقال معکوس کلسترول می شود و این تغییرات اثر مثبتی در پیشگیری از تصلب شرایین و بروز بیماری های قلبی عروقی دارند. این یافته نشان داد که متغیرهای apoB و apoA-1 در نتیجه تمرین ورزشی نسبت به LDLو HDL بیشتر دستخوش تغییر قرار گرفته و تأثیرات تمرین را به نحو شایسته تری نشان دادند.
۶.

بررسی میزان آگاهی، شیوع و عوارض مصرف استروئیدهای آنابولیک در ورزشکاران مرد رشته پرورش اندام شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۷۸
زمینه و هدف: امروزه علی رغم تدابیر مختلف جهانی جهت پیشگیری از مصرف داروهای استروئیدی،شاهد افزایش مصرف این مواد از سوی ورزشکاران می باشیم. لذا هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان آگاهی، شیوع و عوارض مصرف استروئیدهای آنابولیک در بین ورزشکاران مرد رشته پرورش اندام در شهر مشهد می باشد. روش تحقیق: تحقیق حاضر از نوع مطالعات توصیفی، مقطعی بوده و دربرگیرنده کلیه ورزشکاران رشته پرورش اندام شهر مشهد می باشد. ابزار اندازه گیری آن پرسشنامه 19 سوالی بود که روایی آن به تایید 13 نفر از صاحب نظران حوزه دوپینگ رسید و پایایی آن با تکمیل پرسشنامه توسط 30 شرکت کننده و محاسبه آلفای کرونباخ، حدود 80/ 0 به دست آمد. پرسشنامه ها در یازده باشگاه ورزشی بین 300 ورزشکار مرد و به صورت خوشه ای- تصادفی توزیع گردید و تعداد 282 پرسشنامه برگشت داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی ( فراوانی،میانگین، درصد) وآزمون t مستقل استفاده گردید. یافته ها: یافته های این تحقیق مبین این است که 64 درصد ورزشکاران این رشته در مشهد از داروهای استروئیدی استفاده می کنند . همچنین تحلیل داده ها وجود رابطه معنی دار بین سابقه قهرمانی با شیوع استفاده از داروها( 001/ pتیجه گیری: عدم دانش کافی از سوی مربیان و ورزشکاران در خصوص عوارض و پیامدهای ناشی از مصرف استروئیدها، بستر مصرف این مواد را به طور خیره کننده ای مساعد نموده است، از این رو تدوین برنامه های آموزشی جامع جهت ارتقاء سطح آگاهی ورزشکاران و مربیان ضروری به نظر می رسد.
۷.

نقش بارداری در مهارت کنترل پوسچر و تغییر وضعیت قامت ایستاده: مقایسه قبل و بعد از زایمان با افراد غیرباردار

کلیدواژه‌ها: بارداری پس از زایمان راستای قامت عملکرد تعادلی کنترل پوسچر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۹ تعداد دانلود : ۸۸۹
سقوط در زنان باردار شایع است. کنترل پوسچر و جهت یابی مطلوب در جلوگیری از سقوط اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش، تحلیل عملکرد کنترل و جهت یابی پوسچر در دوران مختلف بارداری و پس از زایمان بود. آزمودنی ها شامل سه گروه 13 نفره زن با دامنه سنی 20 تا 28 سال به ترتیب زنان غیرباردار (I)، زنان در سه ماهه اول (II) و در ماه نهم بارداری (III) بودند. کنترل و تغییر وضعیت پوسچر آزمودنی ها با استفاده از دستگاه تعادل سنج BIODEX اندازه گیری شد. در گروه III پس از زایمان نیز اندازه گیری ها تکرار شد. تحلیل آماری با استفاده از روش MANOVA و Repeated Measure ANOVA 05/0 = α انجام گرفت. افراد غیرباردار (I) با کسب (17/8 ± 07/53 امتیاز بیشترین قابلیت جهت یابی پوسچر و زنان باردار 9 ماهه (III) با کسب 7/14 ± 8/31 امتیاز به طور معنی داری از کمترین قابلیت برخوردار بودند. در ماه نهم بارداری جهت یابی در سمت عقب، راست و چپ تفاوت معنی داری با بعد از زایمان نداشت. اما در دیگر جهت ها افت معنی داری دیده شد. بعد از زایمان امتیاز جهت یابی با 25 درصد افزایش همراه بود (001/0 = P). باتوجه به نتایج می توان گفت که تغییرات فیزیکی ناشی از بارداری با کاهش توانایی در تغییر سریع موقعیت پوسچر همراه است، اما مشخص نیست که این افت عملکرد به دلیل ضعف نیروی عضلانی است یا ناشی از اختلال عملکردی در گیرنده های حسی – عمقی. اگرچه پس از زایمان در مقایسه با قبل از زایمان، عملکرد جهت یابی بهتر بود، اما هنوز نسبت به افراد غیرباردار ضعیف تر بود. وجود برنامه توانبخشی در دوران بارداری و پس از زایمان برای بهبود عملکرد تعادلی، کنترل پوسچر توصیه می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان