مطالب مرتبط با کلیدواژه

استرس اکسایشی


۱.

تاثیر یک دوره فعالیت های هوازی متوسط همراه با مصرف ویتامین E بر فعالیت آنزیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت هوازی متوسط مکمل سازی گلوتاتیون پراکسیداز استرس اکسایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۴ تعداد دانلود : ۲۳۱۳
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر یک دوره فعالیت هوازی متوسط همراه با مصرف ویتامین E بر فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و شاخص های استرس اکسایشی و آسیب عضلانی دانشجویان پسر فعال بود. به این منظور 45 دانشجوی پسر سالم فعال به صورت هدفمند انتخاب شدند و به شکل تصادفی در سه گروه قرار گرفتند؛ گروه تمرین – دارونما (15= n ، وزن 31/5 ?45/69 کیلوگرم، سن 6/1 ?8/23 سال)، گروه تمرین – مکمل (15= n، وزن 56/4 ?21/72 کیلوگرم، سن 3/2 ?4/22 سال) و گروه کنترل – دارونما (15= n ، وزن 86/6 ?74/68 کیلوگرم، سن 8/1 ?9/22 سال). آزمودنی ها به مدت 8 هفته تحت یک برنامه تمرین هوازی با شدت 65-60 درصد حداکثر ضربان قلب همراه با مصرف ویتامین E قرار گرفتند. برای اندازه گیری متغیرهای وابسته، نمونه خونی آزمودنی ها 24 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در وضعیت استراحتی جمع آوری شد. نتایج آزمون آنالیز واریانس نشان داد که مقادیر GPX، MAD، CP و VO2max پس آزمون گروه تمرین – مکمل در مقایسه با پیش آزمون تفاوت معنی داری داشته است.
۲.

اثر 8 هفته تمرین هوازی و مکمل ضد اکسایشی بر تغییرات سلولاریتی مغز استخوان ران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اکسایشی سلولاریتی مغز استخوان کورکومین استات سرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۲ تعداد دانلود : ۸۹۶
مغز استخوان منبع اصلی انواع مختلف سلول های خونی است، ازاین رو، اغلب برای ارزیابی عوامل درمانی مورد استفاده قرار می گیرد. در پژوهش حاضر، تاثیر تمرین منظم بدنی و مکمل کورکومین بر سلولاریتی مغز استخوان موش های در معرض استات سرب بررسی شد. به این منظور، 48 موش ویستار به طور تصادفی به شش گروه شامل گروه های 1) پایه، 2) شم، 3) سرب، تمرین هوازی + سرب ، 5) کورکومین + سرب و 6) تمرین هوازی + کورکومین + سرب دسته بندی شدند. گروه های 3 تا 6 فقط 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن استات سرب را به مدت 8 هفته (سه روز در هفته) به صورت زیر صفاقی دریافت کردند، درحالی که گروه های 5 و 6 در همین مدت علاوه بر سرب، مقدار 30 میلی گرم محلول کورکومین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن را نیز دریافت کردند. به علاوه، گروه های 4و 6 تمرین دویدن فزاینده را 5 جلسه در هفته با سرعت 15 تا 22 متر در دقیقه و به مدت 25 تا 64 دقیقه اجرا کردند. سلولاریتی، مغز استخوان ران با دستگاه آنالیزکننده تصویر بررسی و بر حسب درصد مغز سلولی بیان شد. سطوح مالوندی آلدهید، ظرفیت ضداکسایشی تام و مقادیر سرب خون به ترتیب با روش های اسید تیوباربیوتوریک، الایزا و اسپکتوفتومتری تعیین شد. داده ها با روش تحلیل واریانس یکطرفه و توکی در سطح 05/0 P? تحلیل شد. سلولاریتی مغز استخوان در گروه سرب به طور چشمگیری کمتر از دیگر گروه ها بود. از سوی دیگر، سطوح مالوندی آلدهید و سرب در گروه های تمرین هوازی و کورکومین به طور معنی داری کمتر از گروه های سرب بود. این نتایج نشان می دهد قرارگیری در معرض سرب ممکن است یک عامل خطر برای بیماری های هماتولوژیکی و ایمونولوژیکی باشد. همچنین اجرای تمرین هوازی و مصرف مکمل ضداکسایشی کورکومین ممکن است تاثیرات سودمندی در پیشگری از کاهش سلولاریتی مغز استخوان در اثر القای سرب داشته باشد. با توجه به تغییر شاخص های اکسایشی/ ضداکسایشی در پژوهش حاضر، سلولاریتی اندک در مغز استخوان گروه استات سرب را تا حدی می توان به افزایش فشار اکسایشی نسبت داد.
۳.

تاثیر یک جلسه ورزش هوازی وامانده ساز با دو شدت متفاوت بر مقدار MDA سرمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ورزش هوازی مالون دی آلدهید استرس اکسایشی مردان سیگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۲ تعداد دانلود : ۷۹۴
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر یک جلسه ورزش هوازی وامانده ساز با دو شدت متفاوت بر مقدار مالون دی آلدهید سرمی در مردان سیگاری بود. به همین منظور 12 مرد سیگاری (با میانگین های سن 31/1± 08/22 سال، درصد چربی 92/4±26/17 درصد و شاخص توده بدن 96/2±21/23 کیلوگرم برمترمربع) به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک طرح متقاطع در سه حالت کنترل، ورزش هوازی وامانده ساز با شدت 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب و ورزش هوازی وامانده ساز با شدت 95-90 درصد حداکثر ضربان قلب، قرار گرفتند. نمونه های خونی، قبل و بلافاصله پس از اجرای آزمون جمع آوری شد. سطح مالون دی آلدهید با روش الایزا تعیین شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و t همبسته تحلیل شدند. پس از اصلاح نتایج نسبت به تغییرات حجم پلاسما، مشخص شد که مقدار MDA در دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بیشتر بود. همچنین در مقایسه بین دو گروه تجربی مشاهده شد که ورزش هوازی با شدت 95-90 درصد حداکثر ضربان قلب نسبت به ورزش هوازی با شدت 75-70 درصد حداکثر ضربان قلب موجب افزایش بیشتری در MDA سرمی می شود. می توان گفت افراد سیگاری برای انجام فعالیت های بدنی، بهتر است از فعالیت هایی با شدت متوسط(75-70 درصد حداکثر ضربان قلب) استفاده کنند، زیرا تولید استرس اکسایشی در این فعالیت ها نسبت به فعالیت های با شدت بیشتر، کمتر است
۴.

تأثیر 4 هفته تمرینات هوازی بر وضعیت اکسایشی تحریک شده با هموسیستئین در هیپوکمپ پشتی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمانس تمرین هوازی استرس اکسایشی مواد ضد اکسایشی هیپوکمپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۱ تعداد دانلود : ۱۰۷۰
هرچند که تمرین منظم بدنی برای بدن مفید است، اما اطلاعات اندک و سردرگم کننده ای در خصوص این موضوع که آیا ورزش منظم می تواند باعث ایجاد استرس اکسایشی در مغز، به وی ژه در هیپوکمپ پشتی شود یا خیر وجود دارد. هدف این مطالعه، تعیین اثر 4 هفته تمرین هوازی بر سوپراکسید دیسموتاز و مالوندی آلدهید در هیپوکمپ پشتی موش های نر بود. در این خصوص تعداد 82 سر موش 3 ماهه با وزن 40 ±300 گرم به طور تصادفی به دو گروه شامل طرح مطالعه مقدماتی (برای تعیین دوز مؤثر هموسستئین یعنی 1/0، 2/0، 3/0 و 6/0 مولار بر تغییرات فرسایشی مغز واختلالات حافظه) و طرح مطالعه اصلی و زیر گروه های مربوطه دسته بندی شدند. موش های گروه تمرین هوازی به مدت 4 هفته، هفته ای 5 جلسه با سرعت 12 تا 14متر در دقیقه و به مدت 10 تا30 دقیقه روی نوارگردان دویدند. در پایان هفته چهارم، سوپر اکسیددیسموتاز و مالوندی آلدهید هیپوکمپ پشتی به ترتیب با روش های الایزا واسپکتروفتومتری اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده ازمون های t مستقل و وابسته در سطح 05/0 p ≤ تحلیل شدند. نتایج نشان داد که القای هموسیستئین ( با دوز 6/0 مولار) به درون هیپوکمپ پشتی، باعث افزایش معنی دار مالوندی آلدهید در این ناحیه و اختلال حافظه در موش های صحرایی گردید. به علاوه، انجام 4 هفته تمرین هوازی باعث افزایش قابل توجه مقدار سوپر اکسید دیسموتاز وکاهش غیر معنی دار مقادیر مالوندی آلدهید در مقایسه با گروه کنترل با سن مشابه شد. این نتایج نقش انجام تمرین منظم بدنی در حفظ و بهبود عملکرد مغز را نشان می دهد و به نظر می رسد افزایش عوامل ضد اکسایشی و احتمالاً نوروژنز، به عنوان یک سازوکار فیزیولوژیک در بهبود حافظه ناشی از ورزش نقش دارند.
۵.

تأثیر برهمکنش تمرینات استقامتی تداومی و تزریق هموسیستئین بر پراکسیداسیون لیپیدی و دستگاه ضداکسایشی مغز موش های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیپوکامپ پشتی استرس اکسایشی هموسیستئین تمرین استقامتی تداومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۵ تعداد دانلود : ۷۱۹
هدف این پژوهش، بررسی اثر تعاملی هشت هفته تمرین استقامتی تداومی با شدت متوسط و تزریق هموسیستئین بر پراکسیداسیون لیپید و دستگاه ضداکسایشی هیپوکامپ پشتی موش های نر بود. بدین منظور 42 سر موش ویستار به وزن 40 ±200 گرم، به طور تصادفی در چهار گروه شم (حلال هموسیستئین)، پایه (هموسیستئین)، کنترل (هشت هفته) و تمرین استقامتی تداومی تقسیم شدند. بعد از تعیین دوز مؤثر هموسیستئین، 86/0 میکروگرم از آن توسط سرنگ هامیلتون از طریق کانول تعبیه شده در هیپوکامپ پشتی مغز به صورت دوطرفه به موش های گروه های پایه، کنترل و تمرینی تزریق شد. پروتکل مورد استفاده، دویدن روی نوارگردان ویژه جوندگان به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته، با سرعت 18 متر بر دقیقه و مدت 60 دقیقه بود. شاخص های مورد نظر شامل مالون دی آلدئید (MDA) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD) در ناحیة هیپوکامپ بودند. تزریق هموسیستئین در ابتدای پژوهش، فعالیت سوپراکسیددیسموتاز (001/0P= ) و میزان مالون دی آلدئید هیپوکامپ را به طور معنی داری افزایش داد (000/0P=). یافته ها نشان دهندة تغییرات معنی دار هر دو شاخص در گروه تمرین استقامتی بود؛ به عبارت دیگر، ورزش فعالیت سوپراکسید دیسموتاز را افزایش و سطوح مالون دی آلدئید هیپوکامپ را کاهش داد (MDA 000/0 P= ; SOD ,020/0 P=). نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد به دنبال اجرای هشت هفته تمرینات تداومی آثار تخریبی القائی توسط هموسیستئین در هیپوکامپ موش ها کاهش یافته است که به وسیلة کاهش سطوح MDA و افزایش سطوح SOD مشخص شد؛ از این رو می توان این برنامه را شیوة درمانی مؤثر غیرداروئی ای برای افرادی مطرح کرد که دارای سطوح بالای هموسیستئین می باشند.
۶.

اثر تمرینات اینتروال هوازی بر سطوح خونی مالون دی آلدئید، ظرفیت ضداکسایشی تام و پروفایل لیپیدی در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراکسیداسیون لیپیدی استرس اکسایشی تمرینات اینتروال هوازی نیمرخ لیپیدهای خون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۵۵۱ تعداد دانلود : ۵۶۴
افزایش رادیکال های آزاد در بافت های مختلف، آثار تخریبی بر سلول ها و ساختارهای بدن دارد که می توان با ویژگی آنتی اکسیداتیو فعالیت های بدنی منظم، این آثار منفی را کاهش داد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی آثار تمرینات اینتروال هوازی بر سطوح خونی مالون دی آلدئید و ظرفیت ضداکسایشی تام در زنان فعال بود. تعداد 30 نفر زن غیرورزشکار، سالم و غیر سیگاری (سن: 5/5±6/27 سال، وزن: 4/3±2/64 کیلوگرم) به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت و به طور تصادفی به دو گروه تمرین اینتروال هوازی و کنترل تقسیم شدند. تمرین اینتروال در ابتدا به مدت 30 دقیقه با تناسب 1 به 1 شامل دویدن با شدت 60 درصد حداکثر ضربان قلب و پیاده روی سریع انجام شد. از هفته چهارم به 45 دقیقه و به تناسب 2 به 1 (دویدن - پیاده روی) و از هفته یازدهم تا چهاردهم به 60 دقیقه به نسبت 3 به 1 افزایش یافت. شدت توالی های تمرینی در جلسات پایانی به 85 درصد ضربان قلب بیشینه می رسید. قبل و بعد از دوره تمرینی، متغیرهای مورد مطالعه با استفاده از آزمون t مستقل و همبسته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد چهارده هفته تمرین اینتروال هوازی، باعث کاهش در مقادیر MDA (48/1±5/5 به 77/0±6/3 میلی مول) و افزایش در TAC (49/0±98/1 به 32/0±99/2 میلی مول) شده بود (05/0>p). حداکثر اکسیژن مصرفی نیز در گروه تمرین افزایش معنی-داری یافته بود (05/0>p). همچنین، مقادیر MDA (77/0±6/3 در برابر 37/0±9/4 میلی مول) و TAC (52/0±21/2 در برابر 32/0±99/2 میلی مول) در گروه تمرین اینتروال نسبت به گروه کنترل پس از 14 هفته به طور معنی داری کمتر بود (05/0>p). سطوح خونی LDL، TChol، TG نیز به طور معنی داری در گروه تمرین هوازی نسبت به کنترل کمتر و HDL بیشتر بود (05/0>p). به طور کلی، یافته ها نشان داد تمرینات هوازی منظم به صورت اینتروال با افزایش در مدت و شدت سبب کاهش شاخص های استرس اکسایشی و پراکسیداسیون لیپیدی شده و همزمان با آن پروفایل لیپیدی خون نیز بهبود می-یابد.
۷.

تأثیر مکمل یاری امگا-3 بر سطوح سرمی عامل نروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و استرس اکسایشی مردان فعال به دنبال یک دوره تمرین پلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اکسایشی پلیومتریک فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز امگا-3

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۵۳۹
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مکمل یاری امگا-3 همراه با چهار هفته تمرین پلیومتریک بر تغییرات سرمی BDNF و استرس اکسایشی مردان فعال و ارتباط بین آنها بود. 28 دانشجوی پسر رشته تربیت بدنی (سن 98/1±21/23 سال، قد 34/5±25/174 سانتی متر، وزن 49/7±83/66 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 25/2±03/20 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به چهار گروه (مکمل+تمرین، مکمل، تمرین و کنترل)، تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های ترکیبی و تمرین به مدت چهار هفته برنامه تمرینات منتخب پلیومتریک را در دو یا سه دوره و با شش تا دوازده تکرار اجرا کردند. همچنین روزانه دو گرم مکمل امگا-3 و یک گرم نشاسته به صورت کپسول سه بار در روز پس از هر وعده غذا توسط آزمودنی های گروه های ترکیبی و مکمل طی دوره تحقیق مصرف شد. کپسول های دارونما با همان مقدار حاوی نشاسته همراه زعفران به مقدار ناچیز جهت رنگ دهی با هدف یکسان سازی ظاهر و مزه با کپسول امگا-3 به گروه تمرین داده شد. از آزمون ANOVA برای بررسی تفاوت بین گروه ها و آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی وجود ارتباط بین متغیرها استفاده شد. افزایش معناداری در سطوح سرمی BDNF گروه های مکمل و ترکیب در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (به ترتیب 001/0 P= و 004/0 P=). سطوح سرمی MDAگروه مصرف کننده مکمل در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معناداری یافت (002/0= P). همچنین سطوح سرمی SOD گروه تمرین به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت (042/0 P=). به علاوه در بررسی ارتباط بین متغیرها، تنها بین مقادیر MDA و SOD گروه مکمل رابطه همبستگی مشاهده شد (759/0 r= ، 048/0P=). مصرف منظم مکمل امگا-3 و ترکیب آن با تمرینات پلیومتریک موجب افزایش BDNF و کاهش MDA می شود. در نتیجه می توان از آن برای افزایش سلامت دستگاه عصبی و مقابله با استرس اکسایشی ناشی از تمرینات ورزشی استفاده کرد.
۸.

تأثیر ده هفته تمرین تناوبی هوازی بر وضعیت آنتی اکسیدانی و اکسیدانی در بیماران دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی استرس اکسایشی دیابت نوع دو عملکرد اندوتلیال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۱۰۴ تعداد دانلود : ۸۲۷
پژوهش حاضر با هدف تأثیرپذیری وضعیت استرس اکسایشی ناشی از تمرینات تناوبی هوازی در بیماران دیابتی نوع دو طراحی و اجرا شد. 24 بیمار دیابتی نوع دو که تحت درمان دارویی بودند، با میانگین سنی 50/6 ± 29/50 سال و شاخص توده بدنی 67/0 ± 21/27 کیلوگرم بر متر مربع در دو گروه تمرینی و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت ده هفته، سه جلسه در هفته و به مدت 40 دقیقه با شدت 80 درصد حداکثر تواتر قلبی (HR max) اجرا شد. شاخص های آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX)، شاخص اکسیدانی مالون دی آلدئید و نیتریت/نیترات (NOx) اندازه گیری شد. داده ها با روش آماری آنوای دوطرفه بررسی شد. نتایج نشان داد تمرین تناوبی هوازی موجب افزایش معنادار نیتریت/ نیترات (004/0P=)، GPX (001/0P=) و کاهش معنادار MDA (029/0P=) شد. درحالی که تأثیر معناداری بر SOD (063/0P=) نداشت. علاوه بر این، به بهبود ظرفیت آمادگی هوازی (005/0P=) منجر شد، اما شاخص های متابولیکی تأثیر معناداری ناشی از تمرین تناوبی هوازی نشان ندادند. ازاین رو می توان نتیجه گرفت تمرینات تناوبی هوازی از راه کاهش اکسیدان ها و افزایش آنتی اکسیدان ها موجب افزایش فعالیت زیستی NO شده است. همچنین تناوب های تمرین ورزشی با افزایش آنتی اکسیدان ها و تنش برشی موجب بهبود وضعیت اکسایشی و عملکرد اندوتلیال می شود.
۹.

تأثیر بارگیری کوتاه مدت نانو ذره سلنیوم و تمرین وامانده ساز بر شاخص های اکسایشی در بافت قلبی رت های نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نانو ذره سلنیوم تمرینات وامانده ساز استرس اکسایشی بافت قلب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۹۸۶ تعداد دانلود : ۶۳۳
جهت انجام پژوهش، 36 رت نر ویستار دو ماهه ( 200±8 گرم ) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل ( 12 رت )، نانو سلنیوم ( 12 رت )، تمرین ( شش رت) و نانو سلنیوم تمرین ( شش رت) تقسیم شدند. بارگیری نانو ذره سلنیوم (mg/kg/day 1/0 ) طی 14 روز به روش تزریق زیر صفاقی در گروه های دو و چهار صورت گرفت. سپس از گروه های یک و دو، شش رت انتخاب شد و نمونه برداری قلبی ( در حالت استراحت ) انجام پذیرفت. علاوه براین، برنامه تمرینی وامانده ساز برای گروه های سه و چهار به مدت دو ماه اجرا گردید. پس از دو ماه، از تمام گروه ها ( گروه های سه و چهار بلافاصله پس از آخرین جلسه تمرین؛ گروه یک و دو در حالت استراحت ) نمونه برداری دوم بافتی به عمل آمد. از آزمون تی مستقل با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس 21 و سطح آلفای پنج درصد (P<0.05) جهت بررسی تغییرات مالون دی آلدئید، گلوتاتیون پراکسیداز ، سوپر اکسید دیسموتاز و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل استفاده گشت. آزمون اول از نمونه های مرحله اول، نشان دهنده افزایش معناداری در گروه دو نسبت به گروه یک در ظرفیت آنتی اکسیدانی کل و گلوتاتیون پراکسیداز می باشد؛ اما در مالون دی آلدئید و سوپر اکسید دیسموتاز تفاوت معناداری مشاهده نمی شود. آزمون دوم از نمونه های مرحله دوم نیز بیانگر افزایش معنادار در ظرفیت آنتی اکسیدانی کل در گروه دو نسبت به گروه یک می باشد؛ اما تفاوت معناداری در دیگر شاخص های پژوهش مشاهده نمی شود. علاوه براین، در آزمون سوم از نمونه های مرحله دوم، کاهش معناداری در مالون دی آلدئید و افزایش معناداری در ظرفیت آنتی اکسیدانی کل و گلوتاتیون پراکسیداز در گروه چهارم نسبت به گروه سوم مشاهده می گردد؛ اما تفاوت معناداری در سوپر اکسید دیسموتاز به چشم نمی خورد؛ بنابراین، بارگیری کوتاه مدت نانو ذره سلنیوم از میزان استرس اکسایشی ناشی از فعالیت وامانده ساز، کاسته و سیستم آنتی اکسیدانتی بدن را تقویت نموده است.
۱۰.

تأثیر مکمل کراتین منوهیدرات به همراه ریکاوری های داخل و خارج آب طی تمرینات HIIT بر پروتئین واکنشی C، پراکسیداسیون لیپیدی و عملکرد زنان شناگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اکسایشی شنا ریکاوری مکمل کراتین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۳۷۰
هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین تأثیر مکمل کراتین به همراه دو نوع ریکاوری داخل و خارج آب بر پروتئین واکنشی c (CRP) و مالوندی آلدئید (MDA) به ترتیب به عنوان شاخص های التهاب سیستمیک و پراکسیداسیون لیپیدی و همچنین رکورد شنا در زنان شناگر تمرین کرده بود. در این مطالعه نیمه تجربی، 16 زن شناگر تمرین کرده به طور تصادفی به دو گروه ریکاوری فعال داخل و خارج آب تقسیم شدند و شش وهله شنای سرعتی 50 متر با فاصله استراحتی 120 ثانیه ای را به صورت فعال در داخل و خارج آب در قبل و پس از 6 روز مکمل گیری کراتین اجرا کردند. آنالیز واریانس سه طرفه نشان داد اجرای 6 وهله شنای سرعتی موجب افزایش معنادار MDAو CRP شد (001/0=P). اگرچه نوع ریکاوری (داخل یا خارج آب) تأثیر معناداری بر MDA و CRP و همین طور عملکرد شنای سرعتی نداشت، مصرف مکمل کراتین موجب کاهش معنادار MDA (018/0=P) و بهبود عملکرد شنا (006/0=P) در هر دو گروه ریکاوری شد. به نظر می رسد که استراتژی ریکاوری تخصصی و غیرتخصصی تأثیری بر مهار التهاب و استرس ناشی از تمرینات HIIT ندارد، اما کاربرد مکمل کراتین می تواند استرس سیستمیک ناشی از تمرینات HIIT را کاهش دهد و عملکرد شنای سرعتی راحفظ کند.
۱۱.

اثر تمرین تناوبی شدید و کورکومین بر پراکسیداسیون لیپیدی، هموسیستئین و فعال سازی کاسپازی در مغز موش های صحرائی در معرض آرسنیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
زمینه و هدف : در مورد تاثیر توام تمرین و کورکومین بر آثار سمی آرسنیک در مغز، اطلاعات اندکی موجوداست. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف کورکومین بر مالون دی آلدهید (MDA)، نیتریت، هموسیستئین و بیان کاسپازهای 3، 8 و 9 مغز موش های صحرائی تحت مواجهه با آرسنیک به اجرا درآمد. روش تحقیق : در این مطالعه تجربی، تعداد 48 سر موش صحرائی نر به شش گروه شامل آرسنیک+تمرین، آرسنیک+کورکومین، توام (آرسنیک+تمرین+ کورکومین)، آرسنیک، کنترل اتانول و کنترل آب مقطر تقسیم شدند. آرسنیک به مدت 6 هفته روزانه از طریق آب آشامیدنی با دوز پنج میلی گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن و کورکومین روزانه با دوز 15 میلی گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ خورانده شد. تمرین HIIT به مدت شش هفته با تکرار پنج روز در هفته، مشتمل بر 60 دقیقه تمرین تناوبی در هر جلسه (هر تناوب شامل چهار دقیقه دویدن با شدت 90-85 درصد vVO2max و دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 60–50 درصد vVO2max) به اجرا درآمد. از روش های الایزا، وسترن بلات و واکنش های اسید تیوباربیتوریک و گریس به ترتیب برای اندازه گیری هموسیستئین، بیان کاسپازها، غلظت MDA و نیتریت مغزی استفاده شد. داده ها با روش  تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>p تحلیل شدند. یافته ها : مواجهه با آرسنیک، سبب افزایش بیان کاسپازهای 3، 8 و 9 و مقدار MDA و هموسیستئین مغز شد (05/0>p). هر سه مداخله شامل تمرین، کورکومین و یا اثر توام آن ها در مقایسه با گروه کنترل معمولی، افزایش MDA مغزی ناشی از آرسنیک را برطرف کرد (05/0> p)، ولی موجب اصلاح کامل افزایش هموسیستئین نشد (05/0<p). از طرف دیگر، بیان کاسپازهای 8 و 9 مغز، تنها در گروه توام به سطوح مشابه با گروه کنترل معمولی رسید (05/0>p). نتیجه گیری : مواجهه با آرسنیک می تواند به افزایش هموسیستئین، پراکسیداسیون لیپیدی و فعال شدن مسیرهای درونی و بیرونی آپوپتوزیس در مغز موش ها منجر شود. با این که انجام تمرین، مصرف کورکومین و اثر توام آن ها، از پراکسیداسیون لیپیدی مغزی ناشی از آرسنیک جلوگیری کرد، ولی در مورد سایر متغیرها، فقط در گروه های مصرف کورکومین اثرات مفید قابل ملاحظه ای مشاهده شد. همچنین اثر آرسنیک بر افزایش فعالیت مسیرهای داخلی و خارجی آپوپتوزیس مغز، فقط در گروه توام به طور کامل مهار گردید. با این حال، به دلیل پاره ای محدودیت ها و کمبود تحقیقات انسانی، به بررسی های بیشتر نیاز است. 
۱۲.

اثر دماهای محیطی مختلف بر سطوح سایتوکین های پیش التهابی و شاخص استرس اکسایشی در کشتی گیران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
زمینه و هدف: علاوه بر عوامل جسمانی، فیزیولوژیکی، روان شناختی و تکنیکی، عوامل محیطی از قبیل دما نیز بر اجرای ورزشکاران و به ویژه سلامت آن ها اثر گذارند. از این رو، در مطالعه حاضر سعی شد که تأثیر شرایط دمایی مختلف بر سطح شاخص های التهابی و استرس اکسایشی کشتی گیران نوجوان بررسی گردد. روش تحقیق: تعداد 21 نفر از کشتی گیران نوجوان باشگاه های استان کردستان (سن: 0/8±15/04 سال، وزن: 12/67±59/20 کیلوگرم، قد: 7/39±163/47 سانتی متر، چربی بدن: 3/39±10/03 درصد) در مطالعه حاضر شرکت کردند. بر اساس ویژگی های ترکیب بدن و آنتروپومتریکی آزمودنی ها به سه گروه تقسیم شدند. پس از ایجاد شرایط دمایی مورد نظر (دماهای 10، 18 و 30 درجه سانتی گراد) از آزمودنی ها خواسته شد که پروتکل تمرینی مبتنی بر فنون کشتی را انجام دهند. نمونه های خونی در زمان های قبل از فعالیت، بلافاصله و 30 دقیقه بعد از فعالیت جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0/05>p استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که سطح اینترلوکین -6 (0/01=p) و عامل نکروز دهنده توموری آلفا (0/01=p) در گروه دمای بالا پس از فعالیت افزایش معنی داری دارد و تغییر معنی داری در سایر گروه ها مشاهده نشد. همچنین، میزان افزایش اینترلوکین -6 در گروه دمای بالا بیشتر بود و بین گروه دمای طبیعی و دمای بالا (0/001=p) و گروه دمای پایین و دمای بالا (0/001=p) تفاوت معنی داری مشاهده شد. علاوه بر این، تغییرات درون گروهی مالون دی آلدئید در هر سه گروه از نظر آماری معنی دار نبود (0/56=p). همچنین، بین تغییرات گروه ها اختلاف معنی داری مشاهده نشد (0/25=p). نتیجه گیری : نتایج نشان داد فشار گرمایی می تواند سبب تشدید التهاب و استرس اکسایشی در کشتی گیران نوجوان شود. از این رو، با توجه به حساس بودن دوره نوجوانی توصیه می شود که به دمای سالن های تمرینی و مسابقات این رده سنی توجه ویژه ای صورت گیرد.
۱۳.

تأثیرات تمرین هوازی بر شاخص های استرس اکسایشی کلیه و مقدار NOX4 گردش خون موش های صحرایی مدل سکته قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اکسایشی تمرین هوازی سندرم قلبی-کلیوی کلیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۳
هدف: به دنبال سکته قلبی(MI) آسیب های کلیوی ناشی از استرس اکسایشی شدت می گیرند که با آفزایش بیان NOX4 همراه است. اما با وجود اثرات مسلم تمرین بدنی بر ساختار و عملکرد کلیه، تاکنون تاثیر تمرین بر مقدار NOX4 خون و شاخص های آسیب اکسایشی کلیه متعاقب MI بررسی نشده است که هدف تحقیق بود. مواد و روش ها: 24 موش صحرایی نر به طور تصادفی به سه گروه(8=n) شامل سالم کنترل، سکته کنترل و سکته تمرین تقسیم شدند. پس از القاء سکته فلبی توسط تزریق ایزوپروترنول(100 mg/kg.day) در دو روز متوالی، هشت هفته تمرین دویدن با شدت متوسط روی نوارگردان انجام شد. مقدار NOX4 خون به روش فلوسیتومتری، مقدار MDA، پروتئین کربونیله(CP) و 8OHdG کلیه به روش طیف سنجی و رنگ سنجی انجام شد و داده ها با تحلیل واریانس تک راهه تحلیل شدند. یافته ها: در حالی که در گروه سکته کنترل، مقدار NOX4 خون و همچنین MDA، CP و 8OHdG کلیه بیشتر از گروه سالم کنترل بود، مقدار این شاخص ها (به جز CP) در گروه سکته تمرین کمتر از گروه سکته کنترل بود(p=0.001 در همه موارد). بااین حال، مقدار هر چهار شاخص شامل NOX4 خون(p=0.029) و همچنین MDA(p=0.001)، CP (p=0.001) و 8OHdG (p=0.019) کلیه در گروه سکته تمرین، هنوز هم بیشتر از گروه سالم کنترل بود. نتیجه گیری: MI می تواند سبب افزایش NOX4 خون و بروز استرس اکسایشی در کلیه شود. بااینحال، تمرین هوازی با وجود معکوس کردن این روند، قادر به رفع کامل این اثرات MI نبود. به نظر می رسد که در تحقیقات آینده علاوه بر رفع محدودیتهای تحقیق حاضر، نیاز به شناسایی بهترین پروتکل های تمرینی موثر در این زمینه باقی است.
۱۴.

تأثیر تمرین هوازی موزون و مکمل سازی کورکومین بر شاخص های نیمرخ لیپیدی و استرس اکسایشی زنان غیرفعال دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اکسایشی زنان دارای اضافه وزن مکمل سازی کورکومین نیمرخ لیپیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۸۷
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تمرین هوازی موزون با و بدون مکمل سازی کورکومین بر برخی شاخص های نیمرخ لیپیدی و استرس اکسایشی زنان غیرفعال دارای اضافه وزن و چاق است. روش پژوهش: آزمودنی های تحقیق، 30 نفر زن غیرفعال دارای اضافه وزن و چاق (میانگین سنی 65/5± 9/28 سال؛ وزن 99/8± 3/79 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 01/3±6/32 کیلوگرم بر متر مربع) بودند. آزمودنی ها پس از همگن سازی بر اساس درصد چربی به صورت تصادفی به دو گروه همگن 15 نفره (گروه تمرین بدون مکمل و گروه تمرین با مکمل) تقسیم شدند. هر دو گروه پروتکل تمرین هوازی موزون را به مدت چهار هفته، چهار جلسه در هفته و هر جلسه 62- 106دقیقه و با شدت 50-80 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا کردند. گروه تمرین با مکمل، قرص کورکومین را به مقدار 1000 میلی گرم (دو نوبت در روز و هر نوبت 500 میلی گرم) به مدت چهار هفته مصرف کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که افزایش HDL در گروه تمرین با مکمل به طور معنا داری بیشتر از گروه تمرین بدون مکمل بود، اما کلسترول در گروه تمرین با مکمل به طور معنا داری کمتر از گروه تمرین بود (05/0>P). در متغیر مالون دی آلدئید (MDA) بین گروه های مطالعاتی تفاوتی مشاهده نشد. ظرفیت آنتی اکسیدانی کل (TAC) در هر دو گروه تمرین با و بدون مکمل افزایش معنا داری داشت. نتیجه گیری: اجرای چهار هفته تمرین هوازی موزون همراه با مکمل سازی کورکومین موجب کاهش کلسترول خون و افزایشHDL  و TAC زنان دارای اضافه وزن و چاق می شود.
۱۵.

تاثیر تمرین تناوبی خیلی شدید بر مسیر SIRT3/FOXO3a و کاهش استرس اکسایشی قلب موش های صحرایی نر مبتلا به نارسایی قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارسایی قلبی استرس اکسایشی تمرین ورزشی ایزوپروترنول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۷۳
اهداف: نارسایی قلبی سندرم بالینی پیچیده ای است که آن را مرحله نهایی بیماری های قلبی عروقی می شناسند. استرس اکسایشی یکی از مهم ترین عوامل پاتولوژیکی موثر در توسعه نارسایی قلبی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین تناوبی خیلی شدید بر بیان پروتئین SIRT3, FOXO3a, SOD2 و عملکرد قلبی بود.مواد و روش ها: ۲۴ سر موش صحرایی نژاد ویستار تصادفی به سه گروه کنترل سالم، نارسایی قلبی- کنترل و نارسایی قلبی- تمرین تناوبی خیلی شدید تقسیم شدند. القای نارسایی قلبی با تزریق ۱۳۰ میل گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ایزوپروترنول به مدت چهار روز انجام شد. برنامه تمرینی شامل هشت هفته، سه جلسه در هفته و ۵ تناوب ۴ دقیقه ای با شدت ۸۵ تا ۹۰ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی با ۲ دقیقه بازیابی با شدت ۵۰ تا ۶۰ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بود. ۴۸ ساعت پس از اخرین جلسه تمرینی بافت برداری انجام شد و بیان پروتئین ها به روش وسترن بلات انجام شد. .یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، بیان پروتئین SIRT3 (P<0.001)، FOXO3a (P< 0.05) و SOD2 (P< 0.01) پس از مداخله تمرینی کاهش بارزی به همراه داشت. به علاوه، نشان داده شد فیبروز بینابینی پس از هشت هفته تمرین تناوبی خیلی شدید کاهش یافت که با افزایش کسر تزریقی، کسر کوتاه شدگی و کاهش قطر داخلی بطن چپ در سیستول همراه بود (P<0.001).نتیجه گیری: تمرین تناوبی خیلی شدید از راه مسیر سیگنالینگ SIRT3/FOXO3a/SOD2 به کاهش استرس اکسایشی و بهتر شدن عملکرد قلبی موش های صحرایی نر مبتلا به نارسایی قلبی منجر شد.
۱۶.

تأثیر دو شیوه تمرین هوازی (تداومی و تناوبی) و مکمل یاری با کمپلکس وانادیم- روی بر بیان ژن های آنتی اکسیدانی در بافت بیضه رت های تغذیه شده با محلول فروکتوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اکسایشی تمرین هوازی روی مقاومت به انسولین وانادیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۲
مقدمه: مصرف زیاد فروکتوز به ایجاد مقاومت به انسولین و افزایش استرس اکسایشی در بافت های مختلف بدن از جمله بافت بیضه منجر می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرینات هوازی (تداومی و تناوبی) و مکمل یاری با وانادیم-روی بر بیان ژن های آنتی اکسیدانی بافت بیضه در رت های تغذیه شده با شربت فروکتوز بود.روش پژوهش: 56 سر رت نر در هفت گروه شامل کنترل نرمال (NC)، کنترل فروکتوز (FC)، تمرین تداومی با شدت متوسط (FCT)، تمرین تناوبی با شدت بالا (FIT)، مکمل وانادیم-روی (FS)، تمرین تداومی با شدت متوسط + مکمل وانادیم-روی (FSCT) و تمرین تناوبی با شدت بالا + مکمل وانادیم-روی (FSIT) قرار گرفتند. بیان ژن های GPX، SOD و CAT در بافت بیضه و سطوح سرمی TAC، TOC، گلوکز، انسولین و HOMA-IR ارزیابی شد. تحلیل آماری توسط آزمون های آنووای یکسویه و تعقیبی بنفرونی در سطح معناداری ( P≤0.05) تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: مصرف 16 هفته شربت فروکتوز به افزایش معنادار سطوح سرمی گلوکز، HOMA-IR و TOC و کاهش معنادار TAC سرم و بیان ژن های GPX، SOD و CAT در بافت بیضه گروه FC در مقایسه با گروه NC منجر شد (P<0.05). هشت هفته مصرف مکمل وانادیم-روی و تمرینات هوازی (تداومی و تناوبی) موجب کاهش سطوح سرمی گلوکز، HOMA-IR و TOC و افزایش TAC سرم و بیان ژن های GPX، SOD و CAT در مقایسه با گروه FC شد (P<0.05).نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد تمرینات هوازی (تداومی و تناوبی) و مصرف مکمل وانادیم-روی موجب بهبود وضعیت متابولیکی و متعاقب آن بهبود وضعیت اکسایشی در آزمودنی های مبتلا به مقاومت انسولینی می شود.
۱۷.

تاثیر هشت هفته تمرین HIIT همراه با مکمل یاری چای سبز بر سطوح سرمی استیل کولین استراز، آمیلوئید بتا-42 و مالون دی آلدئید در مردان سالمند چاق تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی مکمل یاری چای سبز التهاب استرس اکسایشی سالمند ی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۹
زمین ه و ه د ف: استفاد ه از گیاهان د ارویی همراه با تمرین ورزشی، به د لیل تعد یل پاسخ های التهابی و اکسایشی، به ویژه د ر افراد چاق بسیار مورد توجه قرار گرفته است. لذا هد ف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر توام هشت هفته تمرین تناوبی شد ید (HIIT) و مکمل یاری چای سبز، بر سطوح سرمی استیل کولین استراز (AChE)، آمیلوئید بتا-42 (Aβ42) و مالون د ی آلد ئید (MDA) د ر مرد ان سالمند چاق تمرین نکرد ه بود . روش تحقی ق: بد ین منظور، 48 مرد سالمند چاق (میانگین سنی 16/3±42/65 سال و شاخص تود ه بد نی 15/1±93/30 کیلوگرم/متر مربع) به طور تصاد فی به چهار گروه 12 نفری شامل HIIT، مکمل چای سبز، HIIT +مکمل چای سبز و کنترل - د ارونما تقسیم شد ند . مد اخله HIIT به صورت هشت هفته و سه جلسه د ر هفته انجام شد . مکمل چای سبز د ر قالب 6 کپسول د ر روز به میزان 450 میلی گرم توسط گروه های هد ف د ریافت شد . نمونه گیری 48 ساعت قبل و بعد از آخرین جلسه تمرین صورت گرفت و شاخص های AChE و Aβ42 به روش الایزا و میزان MDA به روش TBARS سنجش شد . نتایج با استفاد ه از روش تحلیل واریانس با اند ازه گیری مکرر، تحلیل واریانس د و راهه و آزمون تعقیبی توکی د ر سطح معنی د اری 0/05>p استخراج گرد ید . یافته ه ا: بیشترین تغییرات (کاهش) معنی د ار د ر شاخص تود ه بد ن (01/0=p، 50/3 د رصد ) و د رصد چربی بد ن (0/0001=p، 11/07 د رصد )؛ و بیشترین افزایش معنی د ار د ر حد اکثر اکسیژن مصرفی (0/02=p، 9/22 د رصد ) بعد از هشت هفته تمرین +HIIT مکمل چای سبز مشاهد ه شد . اثر توام HIIT و مکمل چای سبز سبب کاهش معنی د ار AChE (0001/0=p، 91/19 د رصد )، Aβ42 (0001/0=p، 99/27 د رصد ) و MDA (0/01=p، 26/09 د رصد ) شد . به علاوه، HIIT به طور معنی د اری AChE (0/02=p، 15/67 د رصد )، Aβ42 (0/01=p، 16/22 ) و MDA (0/01=p، 14/14 د رصد ) را کاهش د اد و مکمل چای سبز فقط موجب کاهش معنی د ار Aβ42 (0/02=p، 6/19 د رصد ) گرد ید . نتیجه گی ری: مد اخله توام HIIT با مکمل چای سبز، نسبت به اثر هر کد ام به تنهایی، باعث بهبود بیشتر شاخص های التهابی و اکسایشی د ر مرد ان سالمند چاق می شود .