فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۷۲۸ مورد.
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
17 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مرور نظام مند و فراتحلیل پژوهش های انجام شده در زمینه شیوع مصرف مواد نیروزا در ورزشکاران ایرانی بود. در این مطالعه مروری و فراتحلیل تعداد 15 تحقیق واجد شرایط برای ورود به این مطالعه انتخاب شدند و تعداد 8078 ورزشکار در بیش از 20 رشته ورزشی در دوره های سنی نوجوانی و جوانی در این 15 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری و کد گذاری اطلاعات این 15 تحقیق ،با استفاده از نرم افزار CMA همه داده ها کدگذاری و با استفاده از دو مدل ثابت و تصادفی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج فراتحلیل انجام شده در این زمینه نشان داد برآورد نقطه ای مصرف مواد نیروزا بر اساس مدل تصادفی در مردان ورزشکار ایرانی 9/63 درصد و در دامنه ای بین 6/50 تا 3/75 درصد در نوسان است. همچنین شیوع مصرف مواد نیروزا در زنان ورزشکار جامعه ایرانی در یک برآورد نقطه ای بر اساس مدل ثابت برابر با 3/28 درصد و در برآورد دامنه ای در دامنه 3/25 تا 4/31 درصد بود. بیشترین میزان شیوع مصرف این مواد به ترتیب بین ورزشکاران رشته بدنسازی، وزنه برداری، کشتی، شنا و دو و میدانی بود. نتایج این تحقیق نشان داد مصرف مواد نیروزا و دوپینگ واقعیتی انکار ناپذیر بوده و امروز تنها مختص مردان ورزشکار در برخی از رشته ها نیست. دامنه این شیوع در زنان ورزشکار و جمعیت بسیار گسترده ای از ورزشکاران رشته های مختلف می باشد.بنابراین در صورت عدم توجه مسئولین، سیاستمداران و برنامه ریزان به این موضوع هر روز شاهد آسیب بیشتر جوانان و نوجوانان کشور خواهیم بود.
تأثیر اجرای دو نوع تمرین تناوبی خیلی شدید (HIIT) بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات در مردان جوان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دو هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر اکسیداسیون چربی و کربوهیدرات مردان جوان دارای اضافه وزن بود. به این منظور، 16 مرد جوان غیرفعال دارای اضافه وزن داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی HIIT-1، با BMI معادل 6/2±54/26، و گروه HIIT-2 با BMI 29/2 ±32/26 تقسیم شدند. HIIT-1 شامل سه جلسه در هفته، چهار تناوب یک دقیقه ای با چهار دقیقه استراحت و HIIT-2 شامل چهار تناوب 30 ثانیه ای با دو دقیقه استراحت بود. گازهای تنفسی یک روز قبل و بعد از تمرین، به صورت ناشتا برای انجام تجزیه وتحلیل های آزمایشگاهی جمع آوری شد. از آزمون آماری t مستقل برای بررسی تغییرات بین گروهی و از tوابسته برای بررسی تغییرات درون گروهی استفاده شد. تمرینات HIIT موجب کاهش 9 درصدی استفاده از کربوهیدرات و افزایش 43 درصدی استفاده از چربی به هنگام تست بروس در گروه HIIT-1 شد. این تغییرات نسبت به گروهHIIT-2 معنادار بود. تغییرات وزن و درصد چربی بدن تنها در گروه HIIT-1معنادار بود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، اجرای شش جلسه HIIT به بهبود نسبی اکسیداسیون چربی و ذخیره گلیکوژن منجر می شود.
بررسی تغییرات IL-15، CRP و آیریزین سرمی در فواصل استراحتی مختلف پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات IL-15، CRP و آیریزین سرمی پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در سالمندان و در فواصل مختلف پس از فعالیت و همچنین با نگاه امکان تغییر وضعیت عضلات و بهبود سارکوپنیا انجام گرفت. 15 سالمند (میانگین سنی 5/4±32/63 سال، قد33/2±61/168سانتی متر و وزن 2/4±5/78 کیلوگرم) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به مدت 45 دقیقه و در سه دوره هشت تکراری با شدت 80 درصد 1RM فعالیت با وزنه را انجام دادند. فاصله استراحتی بین دوره های هر فعالیت دو دقیقه و فاصله بین فعالیت ها سه دقیقه بود. تحلیل آماری داده ها با کمک آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD صورت گرفت (05/0P<). یافته ها نشان داد که سطوح IL-15 و آیریزین بلافاصله پس از جلسه آزمون افزایش معناداری دارد و 24 ساعت پس از جلسه آزمون نیز CRP و آیریزین به طور معناداری افزایش می یابد (05/0P<). 72 ساعت پس از زمان آزمون، فاکتورهای التهابی نسبت به پیش از فعالت افزایش معناداری نشان دادند (05/0P<)؛ بنابراین یک جلسه فعالیت مقاومتی می تواند سبب بالا رفتن سطوح برخی از این فاکتورها در سالمندان شود که ممکن است به عنوان عاملی تأثیرگذار در بهبود عملکرد عضلانی و به ویژه کنترل سارکوپنیا در این افراد عمل کند.
پیش بینی پاسخ های فیزیولوژیک شمشیربازان نخبه براساس ابعاد کمال گرایی رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد کمال گرایی رقابتی با پاسخ های فیزیولوژیک شمشیربازان نخبه مرد انجام گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آن شامل شمشیربازان مرد بود. داده های پژوهش از 46 نفر از شمشیربازان حاضر در مسابقات قهرمانی کشور که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. برای سنجش ابعاد کمال گرایی رقابتی از ورزشکاران خواسته شد مقیاس کمال گرایی رقابتی بشارت (1383) را تکمیل کنند. پاسخ های فیزیولوژیک ورزشکاران شامل کورتیزول و ایمونوگلوبین بزاقی نیز به وسیله کیت های 96 تستی کورتیزول و ایمونوگلوبین آ بزاقی ساخت شرکت زلبایو اندازه گیری شد. نتایج نشان دهنده ارتباط مثبت معنادار بین کمال گرایی منفی رقابتی و افزایش کورتیزول بزاقی و کاهش ایمونوگلوبین بزاقی پیش از رقابت بود، درحالی که ارتباط معناداری بین کمال گرایی مثبت رقابتی با هیچ یک از پاسخ های فیزیولوژیک یافت نشد. همچنین نتایج نشان داد کمال گرایی منفی رقابتی می تواند تغییرات مربوط به کورتیزول بزاقی و ایمونوگلوبین بزاقی را در شمشیربازان پیش بینی کند.
تأثیر یک دوره مکمل دهی ال آرژنین بر پاسخ گیرنده نیکوتینی استیل کولین عضله اسکلتی موش های صحرایی نر سالمند به فعالیت حاد وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر یک دوره مکمل دهی ال آرژنین بر پاسخ گیرنده نیکوتینی استیل کولین بافت عضلات اندام عقبی موش های صحرایی سالمند به فعالیت حاد وامانده ساز بود. بدین منظور، 32 سر موش نر نژاد ویستار (22 ماهه،20 ± 380 گرم) آزمودنی های این پژوهش را تشکیل دادند و به طور تصادفی به چهار گروه مکمل ال آرژنین همراه با فعالیت استقامتی وامانده ساز بلافاصله ، مکمل ال آرژنین بلافاصله، ورزش و کنترل تقسیم شدند. قابل ذکر است که موش های گروه مکمل به مدت دو هفته، آب حاوی 5/2 درصد ال آرژنین را مصرف نمودند. در روز فعالیت ورزشی، رت های گروه ورزش در شرایط فعالیت وامانده ساز با سرعت 30 متر در دقیقه و شیب پنج درجه، معادل 80 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی فعالیت کردند. سپس، حیوانات بلافاصله و چهار ساعت بعد از فعالیت استقامتی وامانده ساز بی هوش شدند و نمونه گیری از بافت عضله بازکننده دراز انگشتان پا و نعلی صورت گرفت. جهت بررسی داده ها نیز از تحلیل واریانس یک سویه استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که میزان پروتئین گیرنده نیکوتینی استیل کولین عضله نعلی و بازکننده دراز انگشتان در گروه های ال آرژنین بلافاصله، به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل می باشد ( 0.001 > P ). میزان پروتئین گیرنده نیکوتینی استیل کولین عضله نعلی و بازکننده دراز انگشتان نیز در گروه های فعالیت وامانده ساز چهار ساعت بعد و گروه ال آرژنین به همراه فعالیت وامانده ساز چهار ساعت بعد، به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل است ( 0.001 > P ). به نظر می رسد مکمل دهی ال آرژنین به همراه فعالیت استقامتی می واند روش مناسبی برای کاهش سارکوپنیا با اثر گذاری بر میزان پروتئین گیرنده نیکوتینی استیل کولین در افراد سالمند باشد.
تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده در بیان ژن MYD-88 و سطح سرمی TNF-α در موشهای صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس ناهنجاری متابولیکی است که همراه با نوروپاتی، عوارض کلیوی، بیماری قلبی و عروق محیطی، تصلب شرایین، فشارخون بالا و التهاب سیستمی است. امروزه استفاده از تمرین های تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده برای درمان بیماری های متابولیکی مانند دیابت که تحمل قند و انسولین خون نقش بسزایی در کاهش عوارض آن دارد، در بین مردم رواج یافته است، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده بر میزان تغییرات بیان ژن تمایز میلوئید 88 و سطوح سرمی TNF-α بود.
مواد و روش ها: 72 سر رت 6 هفته ای با میانگین وزنی 150 گرم بصورت تصادفی به شش گروه 12 تایی : گروه کنترل (C)، گروه دیابت (D)، گروه دیابت-تمرین تناوبی شدید (DIT)، گروه تمرین تناوبی شدید (HIIT)، گروه دیابت- تمرین مقاومتی فزاینده (DRT) و گروه تمرین مقاومتی فزاینده ( RT) تقسیم شدند. 6 هفته تمرین تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده 3 روز در هفته انجام شد. بیان ژن با تکنیک Real-Time PCR و محاسبه تغییرات با استفاده از روش CTΔΔ- 2 صورت گرفت. سطوح سرمی TNF-α نیز به روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون فیشر و مانوا درسطح معناداری (01/0p≤) تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش ، افزایش معنادار بر میزان تغییرات هر دو فاکتور مورد سنجش بیان ژن تمایز میلوئید 88 و سطوح سرمی TNF-αرا نشان داد. درنتیجه، تمرین تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده ازطریق فعال کردن مسیر و سازوکارهای سلولی مولکولی موجب کاهش اثرات منفی ناشی از بیماری آسیب عضله قلب دیابتی میشود.
بررسی تأثیر دو الگوی کاهش وزن سریع بر آسیب سلولی عضلات قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:کاهش سریع وزن بدن برای قرار گرفتن در رده وزنی پایین تر در مسابقات رشته کشتی یکی از مهم ترین معضلات این رشته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر دو نوع برنامه کاهش وزن حاد بر سطوح شاخص های آسیب سلولی میوکارد می باشد. روش کار: تعداد 16 کشتی گیر جوان (سن:31/1±18 سال، وزن:17/13±68/71 کیلوگرم، قد:40/6±171سانتی متر) به طور تصادفی و بر اساس ویژگی های ترکیب بدنی در یک طرح تحقیقی متقاطع در قالب دو گروه (گروه اول:کاهش وزن به میزان 2درصد و گروه دوم: کاهش وزن به میزان 4درصد وزن بدن) در این مطالعه شرکت نمودند. نمونه های خون در چهار مرحله؛ (قبل، بلافاصله، 6 ساعت و 24 ساعت بعد از کاهش وزن) اندازه گیری شد. روش آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی برای ارزیابی تغییرات درون گروهی و t مستقل جهت مقایسه بین گروهی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج:نتایج مطالعه حاضر نشان داد میزان CK-MB بلافاصله پس از کاهش وزن در دو گروه افزایش معنی داری دارد (009/0=P). با وجود این، در مدت 24 ساعت بعد از کاهش وزن، سطح ایزوآنزیم کراتین کیناز به مقادیر استراحت بازگشت. همچنین، افزایش معنی داری در سطح LDH در گروه اول مشاهده شد (008/0=P ). هرچند تغییر معنی داری در سطح آنزیمی CK در هر دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری:به نظر می رسد که کاهش وزن سریع به میزان 2 و 4 درصد وزن بدن نمی تواند سبب آسیب های جدی قلبی شود. گرچه سطح آنزیم های LDH و CK-MB در دو گروه بعد از کاهش سریع وزن افزایش یافت. بدیهی است انجام مطالعات بیشتر در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
تأثیر دوازده هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر کارکردهای عضلانی و عملکردی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر کارکردهای عضلانی و عملکردی بازیکنان فوتبال نخبه است. بدین منظور ۳۶ آزمودنی از چهار دانشگاه و به روش نمونه گیری تصادفی به سه گروه مساوی شامل گروه ۱، تمرینات مقاومتی- توانی با ۷۰-۶۰ درصد 1RM، گروه ۲، تمرینات مقاومتی- توانی با ۸۰-۷۰ درصد 1RM، گروه ۳، تمرینات مقاومتی – توانی با ۹۰-۸۰ درصد 1RM تقسیم شدند. برنامه تمرینات مقاومتی – توانی شامل شش حرکت بود که به مدت دوازده هفته (هر هفته سه جلسه) برای تمام گروه ها اجرا شد. نتایج نشان داد که بار سنگین موجب افزایش معنا داری در قدرت عضلانی پایین تنه نسبت به بار سبک شد. بار سنگین و متوسط موجب افزایش معنا داری در توان بی هوازی پایین تنه نسبت به بار سبک شد و بار سنگین کاهش معنا داری را در زمان دو ۲۰ متر، ۳۰ متر و زمان آزمون هاف نسبت به بارهای سبک و متوسط نشان داد و بین سایر بارها تفاوت معنا داری مشاهده نشد. در دو ۱۰ متر سرعت و توان انفجاری نیز تفاوت معنا داری مشاهده نشد. پیشنهاد می شود بازیکنان فوتبال برای بهبود کارکردهای عضلانی و عملکردی خود از تمرینات مقاومتی– توانی با بار ۹۰-۸۰ درصد 1RM استفاده کنند.
اثر کوتاه مدت دو نوع تمرین تناوبی با شدت بالا بر سطح پلاسمایی TNF-α، IL-6،CRP و نیمرخ لیپیدی زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی با شدت بالا با تحمل وزن و بدون تحمل وزن بر عوامل التهابی TNF-α, IL-6، CRP و نیمرخ لیپیدی به عنوان عوامل پیشگیری احتمال ابتلا به بیماری قلبی- عروقی در زنان دارای اضافه وزن بود. شانزده زن غیرورزشکار (سن 5±30 سال، وزن11/13±48/75کیلوگرم، قد 59/2±50/165سانتی متر و شاخص توده بدنی20/4±73/27 کیلوگرم بر متر مربع) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها در دو گروه تمرین تناوبی با شدت بالا (آزمون بی هوازی رست) و آزمون بی هوازی وینگیت به صورت تصادفی تقسیم شدند، و به مدت 4 هفته و هفته ای 3 جلسه (بین 3 تا 6 آزمون رست یا وینگیت در هر جلسه) تمرینات خود را انجام دادند. 24ساعت قبل و 24 ساعت پس از پایان تمرینات نمونه های خونی از آزمودنی ها گرفته شد و نتایج با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، تحلیل کوواریانس و t وابسته در سطح معنا داری 05/0P< تجزیه وتحلیل شد. نتایج کاهش معنا دار میزان پلاسمایی TNF-α، IL-6 و CRP و بهبود نیمرخ لیپیدی (به جز HDL-C) را در هر دو گروه تمرینی نسبت به قبل از شروع تمرینات نشان داد( 05/0(P<. هرچند پس از دوازده جلسه تمرین، تفاوت معنا داری بین دو گروه تمرینی در عوامل التهابی و نیمرخ لیپیدی اندازه گیری شده مشاهده نشد (05/0<P)، نتایج بیانگر آن است که حتی دوره های کوتاه مدت تمرینات تناوبی با شدت بالا می تواند مقادیر عوامل التهابی مرتبط با بیماری های قلبی- عروقی را کاهش دهد، هرچند نوع تمرینات از منظر تحمل وزن یا بدون تحمل وزن تفاوت معنا داری را ایجاد نمی کند.
تأثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر دستگاه قلبی عروقی و نقش آن در آمادگی هوازی و بی هوازی ورزشکاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات بسیاری به بررسی تأثیرات مکمل کراتین پرداخته اند؛ اما تأثیرات احتمالی قلبی عروقی آن بررسی نشده است؛ بنابراین، با توجه به مصرف گسترده آن در بین ورزشکاران، در این پژوهش به بررسی تأثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر عملکرد همودینامیک قلب و عروق و تغییرات انقباض پذیری و نقش آن در آمادگی هوازی و بی هوازی ورزشکاران پرداخته شده است. بدین منظور، هشت ورزشکار کاراته کای نخبه (با میانگین سنی 1/5 ± 0/21 سال، وزن 6/9 ± 2/71 کیلوگرم، قد 7/4 ± 4/180 سانتی متر و سابقه تمرین 4/5 ± 4/12) پس از احراز شرایط به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت نمودند. لازم به ذکر است که پژوهش با طرح متقاطع و به صورت دوسویه کور انجام گرفت و اطلاعات همودینامیک و انقباض پذیری قلب و عروق، ظرفیت هوازی و بی هوازی و قدرت آزمودنی ها به ترتیب به وسیله کاردیواسکرین در حالت استراحتی ، آزمون فزاینده بر روی نوارگردان همراه با دستگاه گاز آنالایزر، آزمون وینگیت بر روی دوچرخه مونارک و نیروسنج دست و تنه، قبل و بعد از مصرف مکمل و دارونما جمع آوری گردید. آزمودنی ها در گروه های تصادفی تعیین شده مکمل و دارونما به مدت پنج روز و هر روز 20 گرم کراتین یا دارونما در چهار مرحله دریافت نموده و قبل و بعد از آن در آزمون فزاینده شرکت کردند. بین دو مرحله مصرف کراتین یا دارونما نیز 10 روز فاصله برای پاکسازی در نظر گرفته شد. علاوه براین، تحلیل آماری نتایج با نرم افزار اس. پی. اس. اس و آزمون تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه گیری های تکراری در سطح معناداری (05/0) انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر حجم ضربه ای، برون ده قلبی، کار قلب چپ، مقاومت منظم عروقی، شاخص سرعت خروج خون، شاخص شتاب خروج خون، نسبت زمان سیستولیک، آستانه بی هوازی، اکسیژن مصرفی بیشینه، توان بیشینه و شاخص خستگی، تأثیرات مطلوب؛ اما غیرمعناداری دارد ( P≤0.05 )؛ بنابراین، مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر عملکرد قلبی عروقی و تنفسی ورزشکاران اثرات مطلوبی بر جای می گذارد. این امر بیانگر آن است که اثرات مطلوب مکمل کراتین در کوتاه مدت، احتمالاً ناشی از سازگاری های پیرامونی و غیرمرکزی می باشد.
تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر سطوح سرمی برخی از هورمون های جنسی و تعداد اسپرم های اپیدیدیمی در موش های صحرایی تغذیه شده با محلول ساکاروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف زیاد نوشیدنی های شیرین شده با شکر می تواند منجر به اختلال در سطوح برخی از هورمون های جنسی و اسپرماتوژنز گردد. دراین راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر مقادیر سرمی برخی از هورمون های جنسی و تعداد اسپرم ها در موش های صحرایی تغذیه شده با محلول ساکاروز بود. بدین منظور، 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار هشت تا 10 هفته ای (با میانگین وزنی 36/8±93/158 گرم) به طور تصادفی ابتدا در دو گروه تغذیه با و بدون محلول ۳0 درصد شکر جای گرفتند و پس از گذشت چهار هفته، هریک از این گروه ها به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته تمرین مقاومتی فزاینده را به صورت سه روز در هفته و یک روز درمیان انجام دادند. وزن بدن، غلظت سرمی هورمون های تستوسترون و تحریک کننده فولیکولی و لوتئینی اندازه گیری گردید و تعداد اسپرم های اپیدیدیمی شمارش گشت. نتایج آزمون آنالیز واریانس دوسویه با سطح معناداری (P≤0.05) نشان می دهد که اثر تعاملی تمرین مقاومتی و تغذیه با محلول ساکاروز منجر به کاهش مقادیر سرمی هورمون لوتئینی (P=0.02) و تعداد اسپرم ها (P<0.01) شده است. همچنین، مصرف محلول ساکاروز موجب کاهش معنادار مقادیر سرمی هورمون های لوتئینی و تحریک کننده فولیکولی و تعداد اسپرم ها (P<0.05) گردیده است. علاه براین، تمرین مقاومتی فزاینده در گروه مصرف کننده محلول ساکاروز منجر به کاهش معنادار سطوح سرمی هورمون لوتئینی (0.01 P<) و تحریک کننده فولیکولی (P=0.04) درمقایسه با گروه کنترل شده است. این نتایج بیانگر آن است که تمرینات مقاومتی با شدت بالا ممکن است با تغییر در سطوح برخی از هورمون های جنسی، منجر به اختلال بیشتر در روند اسپرماتوژنز در افرادی شود که مصرف مداوم و بالای شکر دارند.
تاثیر شدت تمرین تناوبی بر مقادیر بیان ژن ANP و BNP عضله قلبی در رت ها پس از ابتلا به آنفارکتوس میوکارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۶
159 - 172
حوزههای تخصصی:
آنفارکتوس میوکارد ، مرگ سلولی غیرقابل برگشت بخشی از عضله قلب است که ریشه در فقدان جریان خون دارد. مقادیر ANP و BNP نشانگرهای قوی وقوع آنفارکتوس میوکارد و شدت عارضه می باشند. لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیر شش هفته تمرین تناوبی خیلی شدید و تمرین تناوبی با شدت پایین بر بیان ژن های ANP و BNP در رت ها پس از ابتلا به انفارکتوس میوکارد انجام گرفت. 18 سررت نر نژاد ویستار 10 هفته ای با وزن 250 تا 300 گرم در دو گروه تجربی تمرین تناوبی خیلی شدید ( 85-90 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) و تمرین تناوبی با شدت پایین (55- 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) و یک گروه کنترل (بدون مداخله تمرین) قرار گرفتند. بیان ژن های مذکور پس از ابتلای رت ها به آنفارکتوس میوکارد پس از شش هفته تمرین به روش qRT-PCR بررسی شد. داده ها به روش آماری تی مستقل و آنوا با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 18 تجزیه و تحلیل شدند ( α≤0.05 ). یافته ها نشان داد شش هفته تمرین تناوبی خیلی شدید باعث کاهش غیرمعنادار BNP و ANP در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل (به ترتیب 0.67 = P و 0.475 ≥ P ) و کاهش معنادار آن ها در طی شش هفته تمرین تناوبی با شدت پایین نسبت به گروه کنترل شد (به ترتیب 0.001 = P و 0.011 ≥ P ). این کاهش در گروه تمرین تناوبی با شدت پایین به طور معناداری از گروه تمرین تناوبی خیلی شدید موثرتر بود. BNP ( (p= 0.001 و ANP ( (p= 0.005 . در کل ، هر دو شدت تمرینی باعث کاهش مقادیر هورمون های قلبی نسبت به گروه بدون تمرین پس از آنفارکتوس میوکارد می شود.
تاثیر مجزا و ترکیبی تمرین هوازی و مکمل یاری سیاه دانه بر سطوح پلاسمایی رزیستین و مقاومت به انسولین در موش های دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رزیستین هورمون جدید مترشحه از آدیپوسیت ها است که می تواند در ارتباط با مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی باشد. تداخل ورزشی و تداخل دارویی مخصوصا داروهای گیاهی، از جمله ی بهترین رویکردهای بهبود وضعیت در افراد دیابتی محسوب می شود. هدف: هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تاثیر مجزا و ترکیبی تمرین هوازی و مکمل یاری سیاه دانه بر سطوح پلاسمایی رزیستین و مقاومت انسولینی در موش های صحرایی مبتلا به دیابت نوع 2 بود. مواد و روش ها: : تعداد 75 سر موش نر نژاد ویستار در پنج گروه کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابت + تمرین، دیابت + سیاه دانه، دیابت+تمرین+سیاه دانه قرار گرفتند. دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین( (50mg/kg القا شد برنامه تمرینی شامل 8 هفته تمرین هوازی روی نوارگردان (5 جلسه در هفته، هر جلسه به مدت 30 دقیقه و 22 متر در دقیقه و شیب 5 درصد)بود. پس از 8 هفته تمرین هوازی و مصرف سیاه دانه سطح پلاسمایی گلوکز ناشتا، انسولین ناشتا، مقاومت انسولینی و رزیستین اندازه گیری شد. داده ها با روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه و Tukey با سطح معنی داری 5%>p تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که ، شاخص گلوکز ناشتا، مقاومت انسولینی، و رزیستین در گروه کنترل دیابتی نسبت به گروه کنترل سالم به طور معنی داری بالاتر بود. همچنین میانگین شاخص های رزیستین، گلوکر ناشتا، مقاومت انسولینی در گروه های دیابت+سیاه دانه و دیابت +تمرین و دیابت+تمرین+سیاه دانه در مقایسه با گروه کنترل دیابتی به طور معنی داری پایین بود .اما در گروه دیابتی+تمرین+سیاه دانه این کاهش چشمگیرتر بود.و شاخص سطوح انسولین ناشتا در گروه های دیابت+سیاه دانه و دیابت +تمرین و دیابت+تمرین+سیاه دانه معنی دار مشاهده نشد. نتیجه گیری : نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که انجام فعالیت های ورزشی به همراه مصرف سیاه دانه، می تواند به عنوان یک روش درمانی مکمل در بهبود وضعیت بیماران دیابتی مد نظر قرار گیرد.
تأثیر فعالیت بدنی منظم بر تغییرات سطح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز، بهره هوشی و تبحر حرکتی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت ورزشی از طریق تحریک ترشح عوامل رشد عصبی بر عملکرد حرکتی و شناختی اثرگذار می باشد. دراین راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته فعالیت ورزشی بر سطوح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز و تبحر حرکتی کودکان کم توان ذهنی بود. بدین منظور، 40 دانش آموز پسر ( 12 6 سال) کم توان ذهنی آموزش پذیر به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه شاهد (20 نفر) و تجربی (20 نفر) قرار گرفتند. برنامه فعالیت ورزشی شامل انجام حرکات ریتمیک مختلف و بازی به مدت 12 هفته و به صورت چهار جلسه 45 دقیقه ای در هفته بود. 48 ساعت قبل از اولین جلسه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از تمامی آزمودنی ها درحالت ناشتا خون گیری به عمل آمد. همچنین، سطوح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز با استفاده از روش الایزا و تبحر حرکتی از طریق مقیاس لینکلن اوزرتسکی سنجیده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز آزمون تحلیل کوواریانس مورداستفاده قرار گرفت (P≤0.05). نتایج نشان می دهد که سطوح سرمی عامل رشد عصبی مشتق از مغز پس از اجرای یک دوره فعالیت ورزشی منظم افزایش معناداری یافته است و نمره کلی آزمون تبحر حرکتی نیز در گروه تمرینات ورزشی به صورت معناداری بهبود پیدا کرده است (P≤0.05). از سوی دیگر، بهره هوشی در هیچ یک از گروه ها تغییر معناداری را نشان نمی دهد؛ در نتیجه، فعالیت ورزشی منظم ممکن است به واسطه افزایش سطح عامل رشد عصبی مشتق از مغز موجب بهبود تبحر حرکتی کودکان کم توان ذهنی شود.
اثر یک جلسه ورزش مقاومتی با شدت بالا بر عوامل انعقادی و فیبرینولیز خون، قبل و بعد از 10 هفته تمرین مقاومتی در کودکان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر یک جلسه ورزش مقاومتی با شدت بالا بر عوامل انعقادی و فیبرینولیز، قبل و بعد از 10 هفته تمرین مقاومتی در کودکان چاق بود. بدین منظور، 30 کودک پسر چاق هشت تا 12 سال (با شاخص توده بدن 96/08±0/27 کیلوگرم بر متر مربع) به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. تمرین مقاومتی به صورت سه جلسه در هفته و به مدت 10 هفته با شدت 60 40 درصد یک تکرار بیشینه برای هشت حرکت اجرا شد. ورزش مقاومتی با شدت بالا شامل دو ست 12 تکراری با 75 درصد یک تکرار بیشینه برای هشت حرکت بود. خون گیری در چهار مرحله، قبل و بعد از دوره تمرینی در دو نوبت (قبل و بلافاصله پس از فعالیت حاد) انجام شد. برمبنای نتایج مشاهده می شود که یک جلسه فعالیت مقاومتی با شدت بالا باعث افزایش سطوح عامل فعال کننده پلاسمینوژن بافتی و وان ویلبراند و کاهش عامل مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن 1 شده است؛ اما در هیچ یک از گروه ها تغییری در سطوح پروتئین S، پروتئین C، تعداد پلاکت ها، زمان نسبی ترومبوپلاستین و زمان پروترومبین در پاسخ به یک جلسه فعالیت مقاومتی مشاهده نمی شود. سطوح D دایمر نیز تنها در گروه تمرین در پاسخ به فعالیت افزایش یافته است. علاوه براین، تفاوت بین گروهی در سطوح فیبرینوژن و اینترلوکین6 مشاهده می شود. همچنین، یافته ها حاکی از آن است که تغییرات عوامل فیبرینولیز و انعقادی قبل از تمرین مقاومتی در هر دو گروه کنترل و تمرین در پاسخ به ورزش مقاومتی حاد تقریباً مشابه می باشد؛ اما پس از سازگاری با تمرینات مقاومتی، در گروه تمرین مقاومتی افزایش عوامل فیبرینولیز و کاهش عوامل انعقادی و التهابی در پاسخ به یک جلسه ورزش مقاومتی حاد مشاهده می شود که با سطوح پلاسمایی عامل فعال کننده پلاسمینوژن بافتی ،D دایمر و عامل وان ویلبراند بالاتر و سطوح اینترلوکین6، عامل مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن 1 و فیبرینوژن پایین تر نشان داده شده است.
تأثیر یک دوره تمرینات پلایومتریک بر سطوح هموسیستئین و BDNF در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر چهار هفته تمرین پلیومتریک بر تغییرات سرمی هموسیستئین و BDNF مردان فعال و ارتباط بین آنها بود. در این مطالعه نیمه تجربی، 14دانشجوی مرد که از سلامت کامل جسمانی برخوردار بودند به طور تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین به مدت 4 هفته برنامه تمرینات منتخب پلیومتریک را در دو یا سه دوره و با 6 تا 12 تکرار اجرا کردند. خون گیری به منظور اندازه گیری سطوح BDNF و هموسیستئین قبل و 48 ساعت بعد از دوره ی تمرینات جمع آوری گردید. از آزمون تی مستقل برای بررسی تفاوت بین گروه ها و از تی همبسته برای بررسی تفاوت درون گروهی، و نیز به منظور تعیین رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و سطح معناداری 05/0P
تخمین سطح مقطع عضله چهار سر ران و همسترینگ با استفاده از اندازه های آنتروپومتریکی ناحیه ران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل هایی جهت پیش بینی سطح مقطع عضله چهار سر ران و همسترینگ براساس اندازه های آنتروپومتریکی در مردان 20 تا 70 ساله بود. بدین منظور، 88 مرد غیرفعال و سالم با دامنه سنی 20 تا 70 سال از بین افراد داوطلب برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. شایان ذکر است که از تصویربرداری سی تی اسکن به عنوان روش مرجع و از اندازه گیری های آنتروپومتریکی ناحیه ران به عنوان متغیرهای پیش بین استفاده گردید. نتایج رگرسیون چند عاملی، ارتباط معنا داری را میان اندازه گیری های آنتروپومتریکی با سطح مقطع و حجم عضله چهارسرران در دو گروه نشان می دهد (0.05≥P). در این پژوهش مدل تخمین سطح مقطع به صورت (1.013 0.102(A)-+(12.861(M - (O)1.418 =سطح مقطع عضله چهارسرران) و ( 34.672- 0.253(A)+ 0.628(M)- (1.302(O =سطح مقطع عضله همسترینگ) بود که در این مدل ها منظور از O، دور ران در ناحیه میانی؛ M چربی زیر پوستی در ناحیه میانی به سانتی متر در ناحیه قدامی ران؛ A سن به سال می باشد. همچنین، براساس نتایج خطای استاندارد برآورد برای این مدل ها به ترتیب 8/8 و 1/9 درصد بود. نتایج این پژوهش مدل های معتبر و دقیقی را برای برآورد سطح مقطع عضله چهارسرران و همسترینگ براساس متغیرهای آنتروپومتریکی در مردان 20 تا 70 سال غیرفعال و سالم ارائه داد که برای پژوهش در زمینه های بالینی، فیزیولوژی ورزشی و علم تمرین سودمند می باشد. با توجه به سهولت کاربرد مدل های این پژوهش می توان از آن ها به عنوان یک روش عملی در مراکز بهداشتی، سلامتی و پژوهشی استفاده کرد.
تأثیر شدت های مختلف تمرینات مقاومتی بر عملکرد کبد در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این اساس هدف از این مطالعه بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی با شدت های مختلف بر نتایج تست های عملکرد کبد در مردان چاق بود. مطابق معیارهای ورود به پژوهش 32 مرد چاق انتخاب شدند و به طور تصادفی در 4 گروه 8 نفری (کنترل، تمرین با شدت کم:30% یک تکرار بیشینه، تمرین با شدت متوسط:50% یک تکرار بیشینه و تمرین با شدت زیاد:70% یک تکرار بیشینه) قرار گرفتند. سه گروه تمرینات مقاومتی را با شدت های مختلف 3 بار در هفته انجام دادند. نمونه های خونی در پیش آزمون، میان آزمون و پس آزمون ( پس از 12 ساعت ناشتایی) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شدند. در گروه های تمرین درصد چربی بدن، ALT،GGT و AST در مقایسه با گروه کنترل به طرز معنا داری کاهش یافتند (P<.05). اما تغییرات معنا داری در نشانگران غیرآنزیمی (آلبومین و بیلی روبین سرم) مشاهده نشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که تمرینات مقاومتی موجب بهبود نشانگران آنزیمی عملکرد کبد در مردان چاق می شود. همچنین تمرین با شدت سبک و تکرار زیاد می تواند فواید بهتری داشته باشد.
تأثیر حفاظتی هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان دکورین، TGF-β و حجم تومور در مدل حیوانی سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکورین مایوکاینی است که ازطریق تعامل با فاکتور رشد تومور بتا (TGF-β)، رشد و تکامل سلول های سرطانی را تعدیل می کند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حفاظتی هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان دکورین TGF-β و حجم تومور در مدل حیوانی سرطان پستان است. در این تحقیق تجربی40 سر موش آزمایشگاهی ماده نژاد بالب سی به روش تصادفی و به طور مساوی در چهار گروه کنترل، تومور، ورزش و گروه ورزش به همراه تومور تقسیم شدند. تمرین اصلی، چهار هفته قبل و چهار هفته بعد از کاشت تومور با 50 تا 70 درصد توان بیشینه موش ها اجرا شد. موش های دو گروه تومور و گروه ورزش به همراه تومور، ازطریق جراحی زیرجلدی با تومور آدنوکارسینومای پستان موشی سرطانی شدند. رشد تومور به صورت هفتگی اندازه گیری شد و در پایان مطالعه تومورها و بافت عضله سولئوس ازطریق جراحی استخراج شدند. برای بررسی بیان ژن دکورین و TGF-β از روش Real-Time PCR استفاده شد و داده ها به روش آزمون های تی تحلیل واریانس یک طرفه و به دنبال آن آزمون تعقیبی توکی با سطح معنی داری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند. میزان رشد تومور درگروه تومور به طور معنی داری بیشتر از گروه ورزش به همراه تومور بود و تفاوت معنی داری در میزان بیان دکورین در عضله سولئوس بین چهار گروه وجود داشت .(F=12/30,P=0/0023) همچنین، آزمون تعقیبی توکی نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی تناوبی سبب افزایش معنی دار بیان ژن دکورین در بافت عضله سولئوس در دو گروه ورزش نسبت به گروه کنترل و گروه ورزش به همراه تومور نسبت به گروه تومور شده است (P=0/02)، اما میزان بیان TGF-β در بافت تومور در گروه ورزش به همراه تومور نسبت به گروه توموری کاهش معنی داری نشان داد. نتایج نشان داد که تمرینات هوازی تناوبی احتمالاً با افزایش بیان دکورین و کاهش بیان TGF-β، در کاهش رشد سلول های سرطان پستان نقش دارد که اهمیت این نوع تمرین ورزشی را در مهار رشد تومور در سرطان پستان نشان می دهد.
مقایسه رکورد شنای سرعت و استقامت در صبح و عصر متعاقب مصرف کافئین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیقات نشان داده اند که زمان روز در جذب کافئین یک متغیر مداخله گر است که باید هنگام مطالعه اثر نیروزایی کافئین در نظر گرفته شود. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مقایسه رکورد شنای سرعت و استقامت دختران شناگر در صبح و عصر متعا قب مصرف کا فئین بود.
روش شناسی: بدین منظور 14 دختر شناگر (سن 4± 6/24 سال، شاخص توده بدنی 73/0± 1/23) به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. طرح تحقیق به شکل متقاطع و به گونه ای طراحی شد که آزمودنی ها 8 مرتبه بافاصله 5 روز از یکدیگر در یکی از دو حالت کا فئین (6 mg/kg) و دارونما (6 mg/kg) قرار گرفتند. درهرجلسه رکورد شنای 50 متر و 400 مترکرال سینه در دو نوبت صبح و عصر (8 صبح و 6 عصر) یک ساعت پس از مصرف کافئین یا دارونما اندازه گیری شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین نتایج عملکرد شنای 50 متر (شنای سرعت) در نوبت صبح و عصر و 400 متر (شنای استقامت) در نوبت صبح و عصر تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0>P ) همچنین مصرف مکمل کافئین در مقایسه با دارونما در نوبت صبح بر عملکرد شنای 50 متر و 400 مترکرال سینه تأثیر معنی داری داشت (05/0>P ) درحالی که در نوبت عصر تفاوت معنی دار نبود (05/0<P ).
بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مصرف 6 میلی گرم کافئین به ازا هر کیلوگرم وزن بدن در نوبت صبح در مقایسه با نوبت عصر می تواند بر رکورد شنای سرعت و استقامت اثر بسزایی داشته باشد که نشان دهنده تاثیر زمان مصرف کافئین بر عملکرد ورزشی است.