مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
تمرینات ورزشی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، متاآنالیز مطالعات انجام گرفته درزمینه اثربخشی تمرینات مختلف ورزشی بر عملکرد اندوتلیال عروق بود. برای بررسی مطالعات انجام شده درمورد عملکرد اندوتلیال عروق، جستجو در پایگاه های اطلاعاتی پاب مد، ساینس دایرکت، اسکوپوس، وب آو ساینس، اس .آی .دی، مگ ایران و گوگل اسکولار با کلمات کلیدی مشخص شده بین مقالاتی که طی سال های (1986) تا (2016) به زبان های فارسی و انگلیسی منتشر شده بودند، انجام گرفت. پس از غربال گری اولیه، بررسی متن کامل و ارزیابی نقادانه مطالعات، مقالاتی که دارای معیارهای ورود به پژوهش بودند، مورد آنالیز قرار گرفتند و درنهایت، 14 پژوهش که شامل 17 کارآزمایی با معیارهای ورود به متاآنالیز بود، آنالیز گردید. نتایج متاآنالیز نشان می دهد که روش های مختلف تمرینی می تواند موجب بهبود شاخص اتساع عروقی وابسته به جریان خون در آزمودنی های سالم (اندازه اثر 84/0 و سطح معناداری 001/0) و افراد مبتلا به بیماری شریان کرونر (اندازه اثر 49/0 و سطح معناداری 001/0) گردد. ازسوی دیگر، اگرچه اندازه اثر به دست آمده برای تمرینات ورزشی مختلف با یکدیگر متفاوت است؛ اما با توجه به تعداد پایین مطالعات نمی توان درمورد برتری یک روش تمرینی اظهارنظر قطعی نمود. به طورکلی، می توان گفت که تمرینات ورزشی می تواند در بهبود عملکرد اندوتلیال عروق مؤثر باشد؛ اگرچه باز هم نیاز به مطالعاتی با کیفیت بالا و حجم نمونه کافی دراین زمینه احساس می شود.
تأثیر تمرینات ورزشی با شدت کم، متوسط و زیاد بر شاخص های آپوپتوز بافت بیضۀ موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
173 - 188
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تأثیر تمرینات ورزشی با شدت های مختلف بر القا و یا مهار فرایند آپوپتوز وابسته به میتوکندری در بافت بیضه تاکنون ناشناخته مانده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین تداومی با شدت کم (LICT)، متوسط(MICT) و زیاد (HICT) بر فرایند آپوپتوز در بافت بیضه موش های صحرایی بود. روش پژوهش: بدین منظور، 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به چهار گروه LICT، MICT، HICT و کنترل تقسیم شدند. گروه LICT با شدت 50-60 درصد حداکثر سرعت ، گروه MICT با شدت 65-70 درصد حداکثر سرعت و گروه HICT با شدت 80-85 درصد حداکثر سرعت تمرین کردند. بیان پروتئین و ژنBax ، Bcl-2، کاسپاز 3 با روش وسترن بلات و PCR کمی اندازه گیری شد. داده های پژوهش با آزمون آماری ANOVA و آزمون تعقیبی توکی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که در گروه LICT و MICT بیان Bcl2، Bax و کاسپاز 3 تغییر معناداری در مقایسه با گروه کنترل نداشت (05/0P>). در گروه HICT بیان Bcl-2 کاهش معنادار (01/0P=) و بیان Bax و کاسپاز-3 افزایش معناداری (05/0P=) داشت. همچنین تعداد سلول های آپوپتوتیک در LICT و MICT تغییر معناداری را نشان نداد، ولی در گروه HICT افزایش معناداری داشت (001/0P=). نتیجه گیری: به نظر می رسد هشت هفته تمرین LICT و MICT هیچ تأثیر معناداری در بروز یا القای فرایند آپوپتوز وابسته به میتوکندری در بافت بیضه ندارد. درحالی که گروه HICT با کاهش بیان Bcl2 و افزایش بیان Bax و کاسپاز 3، فرایند آپوپتوز را القا می کند و تعداد سلول های آپوپتوتیک را در بافت بیضه افزایش می دهد.
اثر 12 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران بر برخی عوامل التهابی سرم و وضعیت شناختی مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: فعالیت ورزشی بسته به شدت و مدت تمرین، بر بهبود وضعیت شناختی موثر است و استفاده از مکمل های گیاهی در کنار تمرین ورزشی، ترشح سایتوکاین های پیش التهابی را تنظیم کرده و بر وضعیت شناختی تاثیر مثبت دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل زعفران بر وضعیت شناختی و سطوح سرمی اینترلوکین-1 بتا (IL-1β) و فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) در مردان سالمند بود. روش تحقیق: تعداد 40 مرد با میانگین سنی 99/2±12/68 سال و شاخص توده بدن 2/1±77/25 کیلوگرم/متر مربع به صورت هدفمند، انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه مساوی (هر گروه 10 نفر) شامل گروه های تمرین هوازی، زعفران، تمرین هوازی + زعفران، و دارونما قرار گرفتند. مداخلات به مدت 12 هفته انجام شد. تمرین هوازی شامل دویدن با شدت 75 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت هشت دقیقه در جلسه اول بود و هر دو جلسه، یک دقیقه به زمان دویدن افزوده شد، به گونه ای که بعد از 12 هفته، زمان دویدن به 26دقیقه رسید. مکمل زعفران، روزانه به صورت کپسول با دوز 200 میلی گرم مصرف شد. اندازه گیری IL-1β و TNF-α با روش الایزا و وضعیت شناختی از طریق پرسشنامه MMSE صورت گرفت. داده ها با آزمون تحلیل واریانس طرح آمیخته و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/p<0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: سطوح سرمی IL-1β و TNF-α در سه گروه مداخله به طور معنی داری کاهش یافت، اما در گروه تمرین + زعفران، کاهش آن ها بیشتر بود (05/p<0). از طرف دیگر، وضعیت شناختی در سه گروه مداخله در مقایسه با گروه دارونما، به طور معنی دار افزایش پیدا کرد، به طوری که این افزایش در گروه تمرین + زعفران بیشتر بود (05/p<0). نتیجه گیری: مصرف مکمل زعفران همراه با تمرینات هوازی، حداقل در مدت 12 هفته، با بهبود وضعیت شناختی و کاهش عوامل التهابی افراد سالمند همراه است؛ این تغییرات احتمالاً از اختلالات شناختی و بیماری آلزایمر در سنین بالا پیشگیری می نماید.
تاثیر دو نوع فعالیت ورزشی حاد هوازی تناوبی و تداومی بر سطوح سرمی سلول های بنیادی خون ساز CD34 و کموکاینSDF-1 در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : سایتوکاین ها و عوامل رشدی در افزایش توان تکثیر و مهاجرت سلول های بنیادی نقش مهمی ایفا می کنند و به تازگی نیز به نقش فعالیت های ورزشی در این خصوص توجه شده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر دو نوع فعالیت ورزشی حاد هوازی تناوبی و تداومی بر سطوح سرمی سلول های بنیادی خون ساز CD34 و کموکاین SDF-1 در زنان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق : سی نفر از دانشجویان دختر دارای اضافه وزن به صورت هدفمند برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند و سپس به روش تصادفی به سه گروه مساوی (دو گروه تجربی و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه های تج ربی به م دت 60 دقیق ه فعالی ت ح اد ه وازی تن اوبی (دو دقیق ه ب ا 50 درص د و ی ک دقیق ه با 80 درص د VO<sub>2</sub><sub>max</sub>) و ت داومی (60 درصد VO<sub>2</sub><sub>max</sub>) را روی نوارگردان به اجرا درآوردند. شاخص های CD34 و SDF-1 با روش الایزا اندازه گیری شدند و نتایج با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 0/05>p استخراج گردید. یافته ها : فعالیت های ورزشی حاد هوازی تناوبی و تداومی، هر دو موجب افزایش سلول های CD34 (به ترتیب با 0/005=pو 0/002=p) و کموک این ) SDF-1p=0/0001) شدن د؛ اما بی ن ت اثی ر دو ن وع فعالی ت ورزش ی بر متغی ره ای یاد شده تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05>p) نتیجه گیری : افزایش این دو شاخص به دنبال فعالیت حاد تناوبی و تداومی، دال بر آن است که نه تنها اجرای این گونه فعالیت ها نگرانی از حیث تاثیر منفی بر سیستم ایمنی شرکت کنندگان ندارد، بلکه نشانه فعال شدن مکانیزم های ترمیمی فیزیولوژیکی به دنبال التهاب های احتمالی پس از فعالیت می باشد.
مقایسه تغییرات بیان ژن miR-146aو سطوح سرمی TNF-α ، IL-6 و CRP به دنبال تمرینات تناوبی و تداومی هوازی همراه با محدودیت کالریک در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : میکرو RNA (miRNA)، RNA های کوتاهی هستند که به عنوان تنظیم گرهای مهم فرآیندهای فیزیولوژیک مرتبط با چاقی، نقش مهمی در بدن بر عهده دارند؛ این در حالی است که ترکیب تأثیر تمرین تناوبی و تداومی همراه با محدودیت کالریک، می تواند بیان ژن miR-146a و پاره ای از عوامل التهابی همچون عامل تومور نکروزی آلفا (TNF-α)، اینترلوکین-6 (IL-6) و پروتئین واکنشی C (CRP) را تحت تاثیر قرار دهد. از این رو، مطالعه حاضر با هدف مقایسه دو نوع تمرین ورزشی به همراه محدودیت کالریک متناوب (ICR) بر بیان ژن miR-146a و سطوح سرمی TNF-α، IL-6وCRP در زنان چاق به اجرا درآمد. روش تحقیق : از میان زنان 45- 35 ساله چاق شهر تبریز، 28 نفر به صورت نمونه گیری هدف دار انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه ICR (ICR؛20 درصد)، ترکیب تمرین تناوبی شدید و ICR (10 درصد محدودیت کالری از تمرین و 10 درصد ICR)، ترکیب تمرین تداومی و ICR (10 درصد محدودیت کالری از تمرین و 10 درصد ICR)، و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرین تناوبی (با شدت 95-75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره) و تداومی (با شدت 75-60 حداکثر ضربان قلب ذخیره) به مدت 8 هفته و با تکرار 3 جلسه در هفته به اجرا درآمد. متغیرهای وابسته تحقیق قبل از مداخله و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شدند. نتایج با استفاده از آزمون های شاپیرو- ویلک، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و بونفرونی در سطح معنی داری 05/0>p استخراج گردید. یافته ها : هر دو گروه تمرینی همراه با محدودیت کالریک در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معنی داری در میزان حداکثر اکسیژن مصرفی و سطح بیانmiRNA-146a و کاهش معنی دار در TNF-α، IL-6 وCRP را نشان دادند (05/0>(p؛ در حالی که بین دو گروه تمرین تناوبی و تداومی هوازی همراه با محدودیت کالریک، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0< .(p نتیجه گیری : انجام تمرینات ورزشی (صرف نظر از تناوبی بودن یا تداومی بودن آن) و محدود کردن کالری دریافتی روزانه، می تواند در کاهش التهاب مزمن افراد چاق موثر بوده و به عنوان یک روش غیردارویی، برای کمک به حل مشکلات این قبیل افراد، مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی وضعیت امکانات ورزشی و نگاه درمانگران به ورزش در مراکز درمان و بازتوانی ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۹۶-۱۸۱
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی امکانات ورزشی موجود در مراکز درمان و بازتوانی ترک اعتیاد در کشور و نگاه درمانگران به تاثیر ورزش در بهبود فرآیند ترک اعتیاد بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مراکز درمان اعتیاد بود که از بین آن ها تعداد 363 مرکز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: با توجه به یافته های تحقیق، اگرچه همه درمانگران حوزه اعتیاد اعتقاد دارند که ورزش و به ویژه حرکات نرمشی شرایط بهبود و تثبیت درمان را بهبود می بخشد، اما عملا، شرایط برای ترکیب پروتکل های درمانی با شیوه های مختلف ورزشی فراهم نبوده و این مراکز عملکرد موثری در این زمینه نداشتند. نتیجه گیری: ضرورت دارد تمرینات و فعالیت های ورزشی استاندارد مکمل درمان طراحی گردد و این دو امر مهم تابع اصلاح و افزایش آموزش های درمانگران مرکز درمان و بازتوانی و تغییر در راهبردهای نهادهای تصمیم گیر به ویژه وزارت ورزش و جوانان، وزارت کشور (شورای اجتماعی) و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تحت رهبری ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری می باشد.
تاثیر هشت هفته تمرین ترکیبی همراه با مصرف ویتامین E بر مولکول های چسبان نوع یک و نیمرخ لیپیدی سرم مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : مولکول های چسبان سلولی نوع یک و نیمرخ لیپیدی به عنوان عوامل اصلی در بروز آترواسکلروز و بیماری های التهابی می باشند. بنابراین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) همراه مصرف مکمل ویتامین E بر سطوح سرمی مولکول های چسبان سلولی نوع یک (ICAM-1) و نیمرخ لیپیدی در مردان غیر فعال دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق : بدین منظور 32 مرد سالم غیر فعال و دارای اضافه وزن (نمایه توده بدن، 0/91 ± 26/69 کیلوگرم بر متر مربع) در مطالعه نیمه تجربی حاضر شرکت کردند و به طور تصادفی در چهار گروه برابر از نظر تعداد (هشت نفر) شامل گروه های کنترل، مکمل، تمرین + دارونما و تمرین + مکمل تقسیم شدند. شرکت کنندگان 400 واحد بین المللی ویتامین E را روزانه در مدت هشت هفته مصرف کردند. تمرینات ترکیبی (مقاومتی هوازی) به مدت هشت هفته با تکرار سه جلسه در هفته به اجرا درآمد. نمونه های خونی در حالت ناشتا قبل و بعد از دوره مداخله گرفته شد. از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنی داری 05/0>p برای ارزیابی داده ها استفاده شد. یافته ها : هیچ گونه تغییر درون گروهی معنی داری در سطوح سرمی ICAM-1، لیپوپروتئین کلسترول با چگالی پایین (LDL-C) و تری گلیسرید (TG) مشاهده نشد (0/05<p). با وجود این، لیپوپروتئین کلسترول با چگالی بالا (HDL-C) در گروه تمرین + مکمل افزایش معنی داری پیدا کرد (0/05>p). تفاوت بین گروهی معنی داری در سطوح سرمی ICAM-1 و نیمرخ لیپیدی بعد از مداخله مشاهده نشد (0/05<p). نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر مبین این است که تمرین ترکیبی توام با مصرف ویتامین E اثری بر سطوح سرمی ICAM-1 ندارد، ولی باعث بهبود آمادگی هوازی مردان غیرفعال دارای اضافه وزن می شود.
مروری بر تأثیر انواع پروتکل تمرینی و استفاده از ابزارهای حمایتی بر مکانیک حرکات انتقالی در سالمندان دارای عارضه استئوآرتریت زانو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
57 - 74
حوزه های تخصصی:
پژوهش های اخیر نشان می دهد توانبخشی تاثیر قابل توجهی بر بهبود عارضه های مربوط به زانو را دارد. لذا هدف از مطالعه حاضر مروری بر تاثیر انواع پروتکل تمرینی و استفاده از ابزارهای حمایتی بر مکانیک حرکات انتقالی در سالمندان دارای عارضه استئوآرتریت زانو بین سال های 2023-2003 بود. مطالعه حاضر از نوع کتابخانه ای و مروری سیستماتیک بود. جستجوی مقالات به زبان فارسی و لاتین از ابتدای سال 2003 تا ابتدای ماه مارس سال 2023 بود که در پایگاه های تخصصی Wos, SID, Magiran, Scopus, ISC, PubMed و Google Scholar انجام گرفت. 63 مقاله مرتبط بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. بررسی 8 مقاله نشان داد که انجام تمرینات مقاومتی سبب بهبود ضعف عضلات، حس عمقی، تعادل و محدودیت دامنه حرکتی مفصل می شود. نتایج یک مقاله عدم بهبود درد پس از انجام پروتکل های تمرین پیلاتس را نشان داد. همچنین یکی از مقالات نشان داد تمرین در خشکی و آب تاثیر معنی-داری در بهبود تعادل در افراد مبتلا به استئوآرتریت ندارد. نتایج دو تحقیق در خصوص تیپینگ، کاهش درد در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو را گزارش کرد. بررسی 7 مقاله در خصوص انواع مختلف ارتزها کاهش درد در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو را گزارش کرد. همچنین مطالعه 3 مقاله نشان داد فعالیت بدنی برای بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو با شدت کم می تواند سبب بهبود درد و علایم مربوط به استئوآرتریت زانو شود. نتایج نشان داد که تمرینات توانبخشی و استفاده مداوم از ابزار حمایتی باعث کاهش درد و بهبود مکانیک حرکات انتقالی در افراد دارای استئوآرتریت زانو می شود.
مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات هوازی تناوبی و تداومی بر سطوح سرمی WISP1 و TNF-α در دختران دارای اضافه وزن/چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پروتئین-1 مسیر سیگنالینگ القا شونده توسط Wnt (WISP1) از خانواده پروتئین های سیگنالی درون سلولی CCN، آدپیوکین جدیدی است که چاقی را به التهاب و مقاومت به انسولین مرتبط می کند. لذا هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تمرینات تناوبی و تداومی بر سطوح WISP1، فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF-α) و مقاومت به انسولین در دختران چاق/اضافه وزن بود.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون–پس آزمون بود که 32 دختر چاق/اضافه وزن با دامنه سنی 11-9 سال و با شاخص توده بدنی 92/2±40/25 کیلوگرم برمترمربع در آن شرکت نموده و به طور تصادفی در سه گروه تناوبی (12نفر)، تداومی (11نفر) و کنترل (9نفر) قرار گرفتند. تمرینات تداومی و تناوبی به مدت هشت هفته و سه روز در هفته (30 دقیقه پیاده روی با شدت 75-60 و 85-70 درصد ضربان قلب بیشینه به ترتیب در گروه تداومی و تناوبی) انجام شد. شاخص های WISP1، TNF-α و مقاومت به انسولین (HOMA2) در 72 ساعت قبل از شروع تمرینات و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 در سطح 05/0>P تجزیه وتحلیل گردید.
یافته ها: پس از هشت هفته، سطوح WISP1 در گروه کنترل افزایش معنی داری یافت (001/0p=) اما درگروه تناوبی نیز روندی افزایشی و گروه تداومی روندی کاهشی نشان داد که ازنظر آماری معنی دار نبود (به ترتیب 095/0=p و 400/0=p ). در هیچ یک از گروه ها، تغییر معنی داری در سطوح TNF-α یافت نشد (05/0<p ). در گروه کنترل، شاخص HOMA2 افزایش معنی داری یافت (016/0p=) و روند کاهشی آن در گروه تمرین تداومی نسبت به گروه کنترل معنی دار بود (046/0p=). شاخص توده بدنی، نسبت دور کمر به قد و درصد چربی در هر دو گروه تمرینی بهبود یافت (05/0>p ).
بحث و نتیجه گیری: اگرچه هر دو تمرینات تناوبی و تداومی توانستند موجب بهبود ترکیب بدن دختران چاق/اضافه وزن گردند، اما تنها تمرینات تداومی توانست روند افزایشی سطوح WISP1 و HOMA2 را معکوس نماید. تمرینات تداومی احتمالاً می تواند به عنوان یکی از راهبردهای مؤثر در بهبود حساسیت به انسولین در کودکان چاق موردتوجه قرار گیرد.
تاثیر ۸ هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل دارچین بر سطوح سرمی هورمون رشد در مردان غیر ورزشکار
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تاثیر 8 هفته تمرینات ورزشی خانواده محور بر میزان سرزندگی ذهنی و شادکامی خانواده ها میباشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها نیمهتجربی میباشد که آزمودنیها به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند، ابزار گردآوری دادهها شامل دو پرسشنامه مربوط به شادکامی آکسفورد )1181( و پرسشنامه سرزندگی ذهنی رایان و همکاران )1111( بود که مطابق جامعه هدف تغیراتی درآنها ایجاد شد و روایی آن به تایید اساتید دانشگاهی رسید. این پژوهش در شهر تهران انجام شد. جامعه آماری شامل دو قسمت می باشد، یک گروه شامل افرادی بود که بصورت انفرادی اقدام به تمرینات ورزشی میکردند و گروه دوم شامل افرادی است که بصورت جمعی با خانواده های خود به ورزش رفته و فعالیت ورزشی با خانواده خود انجام میدادند که به صورت نمونه گیری در دسترس 22 نفر از آنان در گروه کنترل و 22 نفر از افراد در گروه آزمایش تقسیم شدند. از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف جهت بررسی توزیع طبیعی دادهها استفاده شد. برای بررسی تجانس واریانس از آزمون لون و جهت تجزیهوتحلیل دادهها و مقایسه میانگین گروههای آزمودنی از آزمون تحلیل کوواریانس به کمک نرمافزار SPSS نسخه 22 استفاده گردید. بر اساس نتایج آزمون تحلیل کوواریانس بهدستآمده از مقایسه دو گروه مربوط به ورزش به صورت انفرادی و ورزش همراه با خانواده، میتوان بیان نمود که تمرینات ورزشی همراه با خانواده، اثر بیشتر و معنادارتری را نسبت به تمرینات انفرادی بر شادکامی و سرزندگی افراد دارد؛ بنابراین پیشنهاد میگردد که دولت ها و همچنین مدیران سازمانهای ورزشی در راستای گسترش تمرینات ورزشی به شیوه خانواده محور توجه بیشتری داشته باشند و با افزایش زیرساخت های الزم جهت حضور افراد به همراه اعضای خانواده خود در سالن ها و اماکن وزشی سبب افزایش روحیه بیشتر و همچنین ارتقاء شادکامی و سرزندگی بیشتر افراد جامعه گردند
مقایسه اثر هشت هفته روش های مختلف تمرین هوازی بر بیان ژن های آنژیوستاتیک TSP-2 و TGF-β بافت چربی زیرجلدی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فرآیند توسعه عروق جدید، شامل تحریک رشد، مهاجرت و تثبیت عروق جدید می شود که به شدت تحت تاثیر عوامل مختلف تحریک کننده و مهارکننده، مانند ترومبوسپوندین-2 (TSP-2) و عامل رشد تغییرشکل دهنده - بتا (TGF-β) قرار می گیرد. هدف از این مطالعه، مقایسه اثر هشت هفته روش های مختلف تمرین هوازی بر بیان ژن های آنژیوستاتیک TSP-2 و TGF-β بافت چربی زیرجلدی موش های صحرایی بود. روش تحقیق: در این پژوهش تجربی، ۳۲ سر موش صحرایی نر ویستار با میانگین وزن 237 گرم به صورت تصادفی به چهار گروه (هشت سر در هر گروه) شامل گروه های شم، تمرین با شدت بالا (HIT)، تمرین با شدت متوسط (MIT) و تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. پروتکل های تمرین شامل دویدن روی نوارگردان به مدت هشت هفته با شدت ها و مدت های مختلف بود. اندازه گیری بیان ژن ها با روش RT-PCR صورت گرفت. داده های حاصل با آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و توکی، در سطح معنی داری 05/0≥p تحلیل شدند. یافته ها: هر سه شیوه تمرینی، بیان TGF-β را در مقایسه با گروه شم، به طور معنی داری کاهش داد؛ اما تفاوت اثر معنی داری بین شیوه های تمرینی مشاهده نشد. با این حال، تنها پروتکل های HIT و MIT باعث کاهش معنی دار بیان TSP-2 در مقایسه با گروه شم شدند و HIT در مقایسه با پروتکل HIIT، کاهش بیشتری در بیان TSP-2 ایجاد کرد. نتیجه گیری: احتمالا تمرینات هوازی، به ویژه HIT با شدت و مدت مشخص، از طریق تاثیر بر بیان ژن های آنژیوستاتیک در بهبود خون رسانی به بافت چربی و متعاقبا کاهش توده چربی، موثر هستند.