محمدرضا دهخدا

محمدرضا دهخدا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن caspase-3، Bcl-2 و Bax در بافت قلب رت های نر ویستار دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاسپاز-3 Bcl-2 Bax تمرین استقامتی آپوپتوز بافت قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۴۵
زمینه و هدف: آپوپتوز، مرگ برنامه ریزی شده ی سلول است به نظر می رسد دیابت نوع دو در بافتهای مختلف بویژه قلب فعال می شود با توجه به نقش حفاظتی فعالیت ورزشی بر آپوپوز، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن کاسپاز-3، Bcl-2 و Bax در بافت قلب رت های نر ویستار دیابتی نوع دو بود. روش شناسی: در یک کارآزمایی تجربی، 36 سر رت نر نژاد ویستار بطور تصادفی به سه گروه دیابتی با تمرین استقامتی (12= n) ، گروه کنترل دیابتی (12= n) و گروه کنترل سالم (12= n) تقسیم شدند. القاء دیابت نوع 2 از طریق تزریق درون صفاقی STZ صورت گرفت و با اندازه گیری گلوکز ناشتا تایید شد. پروتکل تمرین شامل 10 هفته تمرین استقامتی، 5 جلسه در هفته به مدت 15 دقیقه و با سرعت 27 متر در دقیقه در هفته اول بود که به تدریج به مدت 60 دقیقه در هفته نهم رسید. حیوانات 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین قربانی شدند و نمونه ها از بافت قلب گرفته شد. بیان ژن کاسپاز-3، Bcl-2 و Bax با روش Real time-PCR بررسی شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده گردید. سطح معنی داری 05/0> pدر نظر گرفته شد. یافته ها: بیان ژن کاسپاز-3 و Bax در گروه کنترل دیابتی در مقایسه با گروه کنترل سالم افزایش معنی داری را نشان دادند (001/0=p) درحالیکه بیان ژن Bcl-2 کاهش معنی داری یافت (001/0=p) که همگی نشانگر فعال شدن مسیر آپوپتوز بود.تمرین استقامتی موجب کاهش معنی دار بیان ژن کاسپاز-3 و Bax (001/0=p) و افزایش معنی دار Bcl-2 در مقایسه با گروه کنترل دیابتی شد (001/0=p).نتیجه گیری: به نظر می رسد بیان ژن بیان ژن کاسپاز-3، Bcl-2 و Bax بافت قلب دیابتی تحت تاثیر مثبت تمرین استقامتی قرار می گیرد و تمرین استقامتی باعث تعدیل آپوپتوز بافت قلب می گردد.
۲.

اثر 6 هفته تمرینات تداومی و تناوبی با شدت بالا بر فشار اکسایشی میوکارد موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تداومی تمرین تناوبی با شدت بالا مالون دی آلدهید سوپر اکسید دیسموتاز کاتالاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۴
مقدمه و هدف: نقش استرس اکسایشی در بروز بیماری های قلبی مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته و تاثیر تمرینات تداومی و تناوبی بر فاکتورهای فشار اکسایشی بافت قلب بصورت واضح مشخص نگردیده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرینات تداومی و تناوبی بر فشار اکسایشی میوکارد رت ها می باشد.مواد و روش ها: بدین منظور 40 سر رت نر بالغ بطور تصادفی ساده به 4 گروه (10 تایی) شامل: 1. کنترل سالم 2. تمرین، 3.تمرین تداومی 4. تمرین تناوبی تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل شش هفته تمرین، پنج جلسه در هقته تمرینات تداومی و تناوبی بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و بعد از بی هوشی کامل،  بطن چپ قلب خارج و میزان آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز، کاتالاز و مالون دی آلدهید به روش اسپکتوفتومتری  اندازه گیری شدند. جهت تعیین معنادار بودن تفاوت بین متغیرها و تعامل آن ها از مانکووا  و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (0.05≥P < span lang="AR-SA">).یافته ها: نتایج نشان داد که تمرینات تداومی و تناوبی باعث کاهش معنادار مالون دی آلدهید نسبت به گروه کنترل شد (0.05≥P < span lang="AR-SA">). همچنین تمرینات تداومی و تناوبی باعث افزایش معنادار سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز نسبت به گروه کنترل شدند (0.05≥P < span lang="AR-SA">). در هر سه فاکتور مورد نظر بین گروه های تمرین تداومی و تناوبی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0.05 ).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق می توان اظهار داشت که تمرینات تداومی و تناوبی می تواند اثرات محافظتی بر قلب رت ها داشته باشد و از بروز آسیب های قلبی ممانعت به عمل آورد.
۳.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر فعالیت استیل کولین استراز کل و نوع 12A در عضلات نعلی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات مقاومتی استیل کولین استراز عضلات نعلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۴۱ تعداد دانلود : ۵۰۳
این پژوهش با هدف تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر میزان فعالیت استیل کولین استراز کل و نوع 12A در عضلات نعلی موش های صحرایی انجام شد. 16 سر موش صحرایی نر ویستار که از مؤسسه سرم سازی رازی (سن 10 هفته و وزن 7.090±172.415 گرم) تهیه شدند به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته و هفته ای پنج جلسه روی نردبان های مخصوص به ارتفاع 1 متر و 26 پله، با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود، که به دُم آنها بسته می شد، تمرین را آغاز کردند و این میزان به صورت فزاینده به 200 درصد وزن بدن آنها رسید. تمرین ها شامل 3 نوبت 4 تکراری با 3 دقیقه استراحت بین نوبت ها بود. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، حیوانات تحت بیهوشی قرارگرفتند و عضلات نعلی آنها در وضعیت استریل ازطریق شکاف روی ناحیه پشتی جانبی در اندام پشتی تحتانی جدا شد. از روش هموژن کردن و الکتروفورزو (پلی اکریل آمید 06/0 غیرتقلیبی) برای جداسازی زیرواحدهای فرعی استیل کولین استراز استفاده شد. اندازه گیری میزان فعالیت استیل کولین استراز کل و نوع 12A (unit/ml) با استفاده از روش آزمایشگاهی Elisa انجام شد. نتایج آزمون t در گروه های مستقل نشان داد که در زمینه میزان فعالیت آنزیم استیل کولین استراز 12A در گروه تمرین مقاومتی در عضله ی نعلی تفاوت معناداری بین دو گروه وجود ندارد (0.246). همچنین، میزان فعالیت استیل کولین استراز کل نیز در اثر تمرین مقاومتی تغییر معناداری نکرد (0.262). تغییر نکردن میزان فعالیت استیل کولین استراز در اثر تمرین مقاومتی در عضلهنعلی نشان دهنده پاسخ نا پذیری فعالیت استیل کولین استراز در این عضله در اثر تمرینات مقاومتی در پایانه عصبی است که این نیز احتمالاً ناشی از درگیر نشدن کامل این عضله در تمرین مقاومتی پژوهش حاضر است. بااین حال، هنوز احتمال تغییر در محتوای استیل کولین استراز در این عضلات منتفی نیست که باید در مطالعات بعدی به آن پرداخته شود.
۴.

تأثیر پیش سرمایش بر متغیر های فیزیولوژیکی، عملکردی و ادراکی مردان در یک فعالیت شدید وامانده ساز در محیط گرم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش سرمایش فعالیت شدید وامانده ساز متغیر های فیزیولوژیکی متغیر های عملکردی متغیرهای ادراکی محیط گرم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۱۵۷ تعداد دانلود : ۵۸۵
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر پیش سرمایش بر متغیر های فیزیولوژیکی، عملکردی و ادراکی مردان در یک فعالیت شدید وامانده ساز در محیط گرم بود. آزمودنی ها 10 مرد سالم ورزشکار (میانگین سن 89/1±40/23 سال، وزن 94/8±80/69 کیلوگرم، قد 98/5±172 سانتی متر، چربی بدن 39/3±93/10 درصد) بودند. آزمودنی ها در یک جلسه مجزا در آزمایشگاه حاضر شدند و vVO2maxآنها تعیین شد و سپس به دو گروه تقسیم شدند. فعالیت ورزشی در یک اتاقک گرمایی با دمای 38 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 50 درصد انجام گرفت. یک گروه پیش از فعالیت به مدت 30 دقیقه جلیقه یخ را می پوشیدند و در محیط گرم قرار می گرفتند و پس از گرم کردن با سرعت 50 درصد vVO2max، سرعت نوار گردان به حد vVO2maxافزایش می یافت و تا واماندگی ادامه پیدا می کرد. متغیرهای ضربان قلب، دمای مرکزی بدن، مقدار لاکتات خون، و متغیرهای ادراکی و Tmax اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t وابسته، بونفرونی و تحلیل واریانس مکرر در سطح معناداری (05/0P =) استفاده شد. نتایج نشان داد پوشیدن جلیقه یخ بر Tmax (005/0P =)، شاخص درک فشار (029/0P =) و شاخص درک گرما (001/0P =) تأثیر معنادار داشت و عملکرد را 27 درصد افزایش داد. اما بر دمای مرکزی بدن (194/0P =)، لاکتات خون (051/0P =) و تعداد تواتر قلبی (00/1P =) تأثیر معناداری نداشت. به طور کلی نتایج نشان داد که پیش سرمایش بر عملکرد و متغیرهای ادراکی تأثیر دارد و بر متغیرهای فیزیولوژیکی تأثیر معناداری ندارد.
۵.

اثر ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول شنا بر عملکرد و عوامل ضربه ای شنای کرال سینه نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی ویژه عوامل ضربه ای کرال سینه یدک شناور نیروی پیشران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه و هدف: تمرین مقاومتی ویژه کارایی بیشتری دارد. هدف از این تحقیق تعیین اثر ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول شنا بر عملکرد و عوامل ضربه ای شنای کرال سینه نوجوانان پسر بود. روش شناسی: 17 شناگر برتر پسر رقابت کننده در سطح استان و کشور (سن؛ 77/2 ± 15/13 سال، سابقه تمرین؛ 44/0± 34/2 سال) به دو گروه ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول  (8n=) وگروه تمرینات معمول (9n=) تقسیم شدند. پیش آزمون و پس آزمون شامل رکورد 100،25 متر کرال سینه، عوامل ضربه ای (طول ضربه و تواتر ضربه)، حداکثر نیروی پیشران و قدرت عضلات پنجه دست بود. هر جلسه بعد از گرم کردن، گروه ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول  با یدک شناور 8 تکرار 25 متری را با حداکثر سرعت شنا می کرد و گروه تمرینات معمول همین کار را بدون یدک انجام می داد. پس از این مرحله، تمرینات دو گروه کاملاً یکسان انجام می شد. طول دوره تمرین 4 هفته بود. از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری برای بررسی تفاوت های بین گروهی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که در گروه ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول افزایش معنی داری در عملکرد 100 متر، تواتر ضربه در فاصله های 5 تا 20 متر و 80 تا 95 متر وکاهش معنی داری در طول ضربه در فاصله 80 تا 95 متر نسبت به گروه تمرینات معمول مشاهده گردید (05/0 p ≤). اما تفاوت معنا داری در سایر موارد دیده نشد (0/05 p ≥). بحث و نتیجه گیری: این یافته ها نشان داد که ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول با وسیله طراحی شده باعث افزایش عملکرد در مسافت های طولانی تر می شود و این افزایش با تغییراتی از جمله افزایش تواتر ضربه و کاهش طول ضربه در فواصل پایانی شنا همراه است.    
۶.

تأثیر تمرین تناوبی با شدت زیاد و حجم کم بر محتوای سارکولمایی ناقلهای اسید چرب (36و FAT/CDFABPpm) در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسید چرب تمرین تناوبی با شدت زیاد و حجم کم FABPpm FAT/CD36

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۳۷ تعداد دانلود : ۶۷۹
تمرین تناوبی با شدت زیاد استقامتی سنتی است. ازطرفی، تمرین استقامتی موجب افزایش اکسیداسیون اسید چرب در عضلات اسکلتی میشود. اکسیداسیون اسید چرب در محلهای مختلفی همچون انتقال اسید چرب از عرض غشای پلاسمایی تنظیم میشود و مشخص شده است که انتقال از عرض این غشاها به طور اساسی با میانجیگری پروتئینهای با حجم پایین( بر محتوای HIT( ناقل اسید چرب غشایی صورت میگیرد. بنابراین، هدف مطالعه حاضر تعیین تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد و حجم کم 19 سال، وزن / مردان جوان بود. 20 نفر مرد جوان نسبتاً فعال در دو گروه 10 نفره تمرین )سن 3 FABPpm و FAT/CD سارکولمایی ناقلهای اسید چرب 36 174 سانتیمتر( تقسیم شدند و گروه تمرین به مدت چهار هفته و سه جلسه / 65 کیلوگرم و قد 4 / 19 سال، وزن 9 / 172 سانتیمتر( و کنترل )سن 7 / 67/2 کیلوگرم و قد 7 با حجم کم پرداخت. هر جلسه تمرینی شامل 8 تا 11 تناوب رکابزدن 60 ثانیهای با شدتی برابر با اوج توان کسبشده در انتهای آزمون فزاینده HIT در هفته به بود که بین هر تناوب، 75 ثانیه رکابزدن با شدت 30 وات به منزله ریکاوری وجود داشت. در پیش و پسآزمون، از گروه تمرین نمونه عضلانی )از VO2peak زوجی برای تجزیه و تحلیل دادهها t و ANCOVA عضله پهن جانبی( به منظور مطالعه محتوای پروتئین به روش وسترن بلات گرفته شد. از روشهای آماری در گروه تمرین بودیم که این افزایش نسبت به پیشآزمون و گروه کنترل معنادار بود VO2peak ) 17 درصد / شاهد افزایش ) 8 ،HIT استفاده شد. پساز دوره نیز پس از 4 هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد و حجم کم به ترتیب 14 و 25 درصد افزایش نشان داد FABPpm و CD محتوای سارکولمایی 36 .)p>0/05( با حجم کم استفاده شده در مطالعه حاضر که نسبت به پروتکلهای قبلی )بر پایه آزمون وینگیت( HIT بنابراین، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پروتکل .)p>0/05( شود که نشاندهنده FABPpm و CD تعدیل یافته بود، ظرف 4 هفته میتواند ظرفیت هوازی را افزایش دهد و موجب افزایش محتوای سارکولمایی ناقلهای 36 سازگاری در تسهیل انتقال اسید چرب به درون عضله اسکلتی درجهت افزایش ظرفیت اکسیداسیون چربی است.
۷.

تأثیر مکمل سازی گلوکز و گلوتامین طی چهارهفته تمرین تناوبی- استقامتی وامانده ساز بر HSP72 سرم مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردان غیرورزشکار مکمل سازی گلوکز مکمل سازی گلوتامین تمرین تخلیه گلیکوژنی HSP72 سرم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۶۷ تعداد دانلود : ۴۳۷
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مکمل سازی گلوکز وگلوتامین طی چهارهفته تمرین تناوبی- استقامتی وامانده ساز، که باعث تخلیه گلیکوژنی عضلات می شود، بر HSP72 سرم مردان غیرورزشکار بود. بدین منظور 20 نفر مرد سالم که فعالیت بدنی منظم نداشتند انتخاب شدند و به طور تصادفی در چهار گروه تحت مطالعه قرار گرفتند: گروه مکمل سازی گلوکز به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، مکمل 1)، گروه مکمل سازی گلوتامین به همراه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n = 5، مکمل 2)، گروه تمرین تخلیه گلیکوژنی (n=5، دارونما) و یک گروه بدون هرگونه دستکاری (n=5، کنترل). نمونه های خونی در ابتدای دوره چهارهفته ای پروتکل تمرینی تناوبی- استقامتی وامانده ساز براساس آزمون RHIET و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از سیاهرگ زند اعلی جمع آوری شد. غلظت HSP72 سرم به وسیله تکنیک ELISA اندازه گرفته شد. اثرات اصلی و متقابل با استفاده از آزمون آماری آنووای دوراهه اندازه گیری و به وسیله آزمون تعقیبی توکی کامل شد. سطح معنی داری نیز α=0.05 انتخاب شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیر مستقل تمرین باعث کاهش معنی دار HSP72 سرم [F(1,17)= 6.362 P<0.05] شد. متغیر مستقل مکمل نیز باعث کاهش معنی دار HSP72 سرم [F(1,17)= 15.362 P<0.01] شد. نتایج آزمون تعقیبی توکی حاکی از اختلاف معنی دار بین گروه های دارونما با مکمل گروه 1(p<0.05) و بین گروه های دارونما با گروه مکمل 2 (p<0.01) بودند. اثر متقابل بین دو متغیر مستقل مکمل سازی و تمرینی معنی دار نبود. به طور کلی، نتایج تحقیق پیشنهاد می کند که مکمل سازی گلوکز یا گلوتامین در وضعیت تمرینی تخلیه گلیکوژنی باعث کاهش میزان HSP72 سرم در مردان غیرورزشکار پس از چهارهفته می شود
۸.

مقایسه اثر 4هفته تمرین قدرتی به دو روش مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت بر قدرت بیشینه و توان ورزشکاران تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توان قدرت بیشینه مقاومت سازگارپذیر مقاومت یکنواخت ورزشکاران تمرین کرده.

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : ۷۸۳ تعداد دانلود : ۴۱۷
هدف پژوهش مقایسه اثر 4 هفته تمرین قدرتی به دو روش مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت بر قدرت بیشینه و توان ورزشکاران تمرین کرده بود. 61 نفر از ورزشکاران مرد باشگاههای 70 کیلوگرم و /22±60/ 674 سانتی متر، وزن 00 /54±1/ 20 سال، قد 05 /00±2/ برگزیده تهران 8 نفر ووشو، 8 نفر کشتیگیر با سن 00 62 پس از نخستین آزمون از متغیرهای قدرت بیشینه بالاتنه و پایینتنه، توان بالاتنه و پایینتنه، درصد چربی، محیط دور اندام و وزن /87±4/ درصد چربی 25 بصورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی مقاومت سازگارپذیر و یکنواخت قرار گرفتند و به مدت 4 هفته و هر هفته سه جلسه در تمرینات شرکت کردند. تمرین در هر دو گروه شامل حرکات اسکات و پرس سینه بود که با مقاومت 80 درصد 1RM در سه نوبت با 0 تکرار انجام شد تمرین در گروه مقاومت سازگارپذیر بدین صورت بود که به مقدار 20 درصد 1RM توسط زنجیر در درازای دامنه حرکتی به بار تمرین اضافه میشد. در پایان دوره تمرینی از متغیرهای وابسته تحت شرایط مشابه آزمونی دوباره به عمل آمد. آزمون تحلیل کواریانس برای مقایسه میزان پیشرفت قدرت و توان دو گروه نشان داد که در =0/ متغیرهای وزن 596 p = ، محیط دور اندام 645 P =0/ ، درصد چربی 465 P =0/ ، توان بالاتنه 217 P =0/ ، توان پایینتنه 202 P =0/ و قدرت بیشینه بالاتنه 805 P بین =0/ دو گروه تفاوت معنیداری وجود نداشت، اما در متغیر قدرت بیشینه پایینتنه 04 P تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود داشت در بررسی نتایج هرچند =0/ بیشتر متغیرها اختلاف معناداری نشان ندادند، بررسی اندازه اثر گروهها نشان داد که 12 ES = 0/ در توان بالاتنه 14 ES =0/ در توان پایینتنه 65 ES در قدرت =6/ بالاتنه و 84 ES %58/ 60 % در بالاتنه، 18 / در قدرت پایینتنه، به نفع گروه مقاومت سازگارپذیر است. این تفاوت در قدرت بیشینه در گروه سازگارپذیر 12 1% پایینتنه / 1% بالاتنه، 16 / 26 % در پایینتنه بود. همچنین این اندازه اثر بر توان درگروه سازگارپذیر 97 / 64 % در بالاتنه، 84 / درپایینتنه و در گروه یکنواخت 81 4% پایینتنه بود. روی هم رفته پژوهش نشان داد که برای افزایش قدرت بیشینه و توان، تمرین سازگارپذیر کارآمدتر / 4% بالاتنه، 17 / و در گروه یکنواخت 61 از روش سنتی )یکنواخت( است
۹.

اثر مکمل پروتئین-کربوهیدرات پس از تخلیه گلیکوژن بر پاسخ انسولین و گلوکز پلاسما و عملکرد استقامتی دانشجویان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسولین عملکرد استقامتی بازسازی گلیکوژن دانشجویان فعال مکمل پروتئین - کربوهیدرات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۸۲
هدف مطالعه حاضر تعیین اثر مکمل پروتئین-کربوهیدرات پس از تخلیه گلیکوژن بر پاسخ انسولین و گلوکز پلاسما و عملکرد استقامتی دانشجویان فعال بود. 30 نفر از دانشجویان پسر کارشناسی رشته تربیت بدنی 174 سانتیمتر) که حداقل 4 نیمسال /05±5/ 70 کیلوگرم و قد 41 /13±9/ 22 سال، وزن 56 /53±1/ (سن 5 واحدهای عملی خود را گذرانده و به دلیل عضویت در تیمهای دانشگاه، یک رشته ورزشی اختصاصی را بهطور منظم تمرین میکردند، بهطور تصادفی در چهار گروه مکمل پروتئین-کربوهیدرات ( 8 نفر)، مکمل کربوهیدرات ( 8 نفر)، مکمل پروتئین ( 7 نفر) و دارونما ( 7 نفر) تقسیم شدند. هریک از آزمودنیها یک آزمون و زمان رسیدن به واماندگی انجام دادند و 3 روز پس از تعیین Wmax فزاینده برای تعیین بازده توان بیشینه و زمان رسیدن به واماندگی، پروتکل تخلیه گلیکوژن در ساعت 8:30 دقیقه صبح درحالیکه Wmax آزمودنیها ناشتا بودند انجام شد. بلافاصله پس از انجام پروتکل تخلیه گلیکوژن از کلیه آزمودنیها مقدار 5 خون برای تعیین مقدار انسولین و گلوکز پلاسما گرفته شد. 10 دقیقه و دوباره 2 ساعت پس از تخلیه cc گلیکوژن به آزمودنیها مکمل پروتئین -کربوهیدرات( 80 گرم کربوهیدرات، 28 گرم پروتئین، 6 گرم چربی)، 40 گرم پروتئین) و دارو نما (آب) داده شد / کربوهیدرات ( 108 گرم کربوهیدرات، 6 گرم چربی)، پروتئین ( 7 5 خون برای تعیین مقدار انسولین و گلوکز پلاسما cc و 30 دقیقه پس از دومین دوز مصرف مکمل مقدار گرفته شد. همچنین 4 ساعت پس از انجام پروتکل تخلیه گلیکوژن و دریافت مکمل، زمان رسیدن به وابسته و t واماندگی در یک آزمون استقامتی فزاینده تعیین شد. جهت تعیین اختلاف درونگروهی از آزمون و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری ANOVA تعیین اختلاف بینگروهها از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد پاسخ انسولین و گلوکز پلاسما و زمان رسیدن به واماندگی در P≤0.05 مکمل پروتئین -کربوهیدرات نسبت به کربوهیدرات و پروتئین، همچنین کربوهیدرات نسبت به پروتئین و دارونما بیشتر بود. بنابراین پس از یک تمرین شدید، همراه با تخلیه گلیکوژن عضله، مکمل پروتئین - و زمان P< کربوهیدرات نسبت به کربوهیدرات و پروتئین، بازیافت گلیکوژن عضله را سریعتر کرد 0.01 را برای نوبت بعدی تمرین یا مسابقه افزایش داد. P< رسیدن به واماندگی 0.01
۱۰.

طراحی آزمون توان بیهوازی ویژه بالاتنه برای کشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایی پایایی آزمون کشتی توان بیهوازی بالاتنه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۶۶۴ تعداد دانلود : ۵۸۱
این تحقیق به منظور طراحی آزمونی ویژه جهت سنجش توان بیهوازی بالاتنه کشتیگیران و ارزیابی اعتبار، پایایی و عینیت این آزمون برای اندازهگیری توان بیهوازی کشتیگیران آزادکار برمبنای آزمون وینگیت دست انجام شد. این تحقیق با 22 نفر از کشتیگیران آزادکار 3/ )سن 22 ± 6/ 23/02 سال، قد 79 ± 193/11 سانتیمتر، 13/ وزن 11 ± 3/ 90/55 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 12 ± 20/92 کیلوگرم بر متر مربع و درصد 3/ چربی 72 ± 13/57 ( منتخب استان تهران )با سابقه قهرمانی آسیا و جهان که در دو سال اخیر نیز به تیم ملی دعوت شده بودند( انجام گرفت. جهت طراحی آزمون ویژه )بالارفتن از طناب( از الگوی حرکتی کشتی و زمان اجرا منطبق با آزمون وینگیت استفاده شد. پس از اجرای آزمون وینگیت دست و آزمون طراحیشده، حداکثر، میانگین و حداقل توان بیهوازی و شاخص خستگی محاسبه گردید. همچنین میزان لاکتات خون بعد از گذشت 2 دقیقه و ضربان قلب بلافاصله پس از اجرای آزمونها اندازهگیری شد. برای بررسی میزان همبستگی بین شاخصهای توان و شاخصهای فیزیولوژیکی )لاکتات خون و ضربان قلب( دو آزمون از =2/ آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حداکثر ) 937 r >2/21 P(، میانگین =22/692( r >2/21 P =2/ ( و حداقل توان ) 652 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 612 r >2/21 P( به دست آمده از آزمون طراحیشده و آزمون وینگیت دست همبستگی معنیداری وجود دارد. همچنین بین =2/ ضربان قلب بلافاصله بعد از اجرای دو آزمون همبستگی معنیداری ) 925 r >2/21 P ( وجود داشت، ولی =2/ در میزان لاکتات خون در زمان 2 دقیقه پس از اجرای آزمونها ) 353 r =2/129 ، P ( همبستگی معنیداری مشاهده نشد. همچنین بین میزان لاکتات 2 دقیقه پس از اجرای آزمونها تفاوت معناداری مشاهده نشد. در =2/ بررسی پایایی آزمون طراحیشده بین حداکثر ) 102 r >2/21 P =2/ (، میانگین ) 161 r >2/21 P(، حداقل = 2/ توان ) 132 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 992 r >2/21، P( بعد از دومرتبه اجرای آن توسط =2/ آزمودنیها همبستگی معنیداری مشاهده شد. در بررسی عینیت آزمون طراحیشده بین حداکثر ) 132 r ،>2/21 P =2/ (، میانگین ) 151 r > 2/21 P =2/ (، حداقل توان ) 125 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 132 r >2/21 ، P ( توسط دو گروه آزمونگیرنده نیز ارتباط معنیداری مشاهده شد. بنابراین آزمون طراحیشده با ملاک قراردادن آزمون وینگیت دست دارای اعتبار، پایایی و عینیت است و بهعنوان آزمونی ویژه و کمهزینه جهت اندازهگیری توانبیهوازی در کشتیگیران توصیه میشود
۱۱.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر میزان پروتئین A-1a کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q در عضلاتFHL و نعلی موشهای صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات مقاومتی پروتئینα-1A کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوعP/Q نعلی عضلاتFHL

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۰۰۵ تعداد دانلود : ۵۱۱
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر میزان پروتئینA-1a کانال کلسیمی و نعلی موشهای صحرایی بود. به همین منظور 16 سر موش FHL در عضلات P/Q پیشسیناپسی نوع صحرایی نر ویستار 2 تهیهشده از مؤسسه سرمسازی رازی بهصورت تصادفی به دو گروه کنترل(شاهد 3) و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هفتهای 5 جلسه روی نردبانهای مخصوص به ارتفاع 1متر و 26 پله با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود که به دم آنها بسته میشد، تمرینات خود را آغاز کردند و این میزان به 200 درصد وزن بدن حیوانات در هفته آخر رسید. تمرینات شامل 3 نوبت 4 کانال کلسیمی پیشسیناپسی نوع α-1A تکراری با 3 دقیقه استراحت بین نوبتها بود. اندازهگیری پروتئین در گروههای مستقل T انجام شد. نتایج آزمون Western Blotting با استفاده از روش آزمایشگاهی P/Q (P= بهطور غیرمعنادار ( 0,259 FHL نشان داد که میزان این کانال (پروتئین) در گروه مقاومتی تنها در عضله 72,71± 70,01 و نعلی: 19,72 ± 77,88±10,67 حبمپ 4 در برابر کنترل: 6,28 :FHL) افزایش یافته است بر اثر تمرین مقاومتی در عضله α-1A 72,57 ). افزایش هرچند غیرمعنادار پروتئین ± در برابر کنترل 20,20 در این عضله بر اثر تمرینات P/Q میتواند بیانگر پاسخپذیری کانالهای کلسیمی پیشسیناپسی نوع مقاومتی جهت افزایش رهایش استیلکولین از پایانه عصبی باشد که در سازگاریهای پیوندگاه عصبی عضلانی به آن اشاره شده است. در نتیجه، میتوان عنوان کرد که احتمالاً تمرین قدرتی میتواند عامل مهمی در افزایش این پروتئین باشد که باید در مطالعات بعدی با شدت و مدت بیشتر تمرین مورد مطالعه قرار گیرد
۱۲.

تعیین نیم رخ شاخص های استعدادیابی در رشته تکواندو (زنان) ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های روان شناختی استعدادیابی تکواندو ویژگی های فیزیولوژیکی ویژگی های روانی پیکرسنجی ویژگی های زیست - حرکتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۴۳۵
تکواندو از هنرهای رزمی باستانی در کشور کره است که امروزه در کشور ما بسیار مورد توجه افراد جوان قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش تعیین نیم رخ شاخص های استعدادیابی در رشته تکواندو (زنان) ایران است. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه ورزشکاران شرکت کننده در مسابقات تکواندو قهرمانی کشور در سال 1387، در رده سنی نوجوانان 15- 17 سال و جوانان بیش از 17 سال بود. بدین منظور 72 تکواندوکار زن نخبه شامل نفرات: اول، دوم، سوم و سوم مشترک که به صورت نمونه گیری هدفمند گزینش شده بودند، به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. با توجه به هدف پژوهش، از روش های آمار توصیفی تعیین شاخص های مرکزی و پراکندگی برای تهیه هنجارهای مربوط به هر یک از متغیرها استفاده شد. نتایج پژوهش در متغیرهای پیکرسنجی، فیزیولوژیکی، زیست - حرکتی و روانی-حرکتی، نیم رخ زنان تکواندوکار نخبه را برای استفاده در امر استعدادیابی ارائه می کند. این یافته ها میتواند معیاری مهم برای استعدادیابی باشد و ما را در انتخاب ورزشکاران مستعد یاری نماید.
۱۳.

تأثیر یک دوره کوتاه مدت تمرینات ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی جسمانی زنان سالمند تمرین ویبریشن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۸۲۹ تعداد دانلود : ۳۱۸
هدف از انجام این تحقیق تعیین اثر یک دوره کوتاهمدت تمرین ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی زنان سمالمند بمود. آزممودنیهمای داوطلمب 0/ )سمن 22 ± 01/69 سمال، وزن 11/94 ± 00/42 کیلمو گمرم، 0/ قد 60 ± 100/99 سانتیمتر و BMI 2/23 ، ± 20/02 کیلوگرم بر متر مربع( به صورت تصادفی به سه گروه = ویبریشن) 10 n (، گروه بدون ویبریشن =12( n = ( و کنترل) 16 n ( تقسیم شدند. گروه ویبریشن تمرینات را که شامل 4 وضعیت بدنی بود به مدت 16 روز با فرکانس 30 26 هرتز - و دامنه 12 میلیمتر انجام دادنمد. گمروه بدون ویبریشن نیز تمرینات مشابه گروه ویبریشن را بر روی دستگاه خاموش انجام دادند و از گروه کنترل نیز خواسته شد که فعالیت ورزشی عادی خود را انجام دهند. برای سنجش قدرت دست و پا از دینامومتر، بمرای سنجش انعطافپذیری از آزمون خمشدن تنه به جلو، برای سنجش تعادل از زمان ایستادن روی یک پا و برای ارزیابی ترکیب بدن از اندازهگیری چربی زیرپوستی سه نقطهای )فوق خاصره، ران و سه سر بمازو( بمهوسمیله دستگاه کالیپر استفاده گردید. پس از جمعآوری اطععات، دادهها با استفاده از نرمافمزار آمماری Spss 15 و Excel 2007 با روش آماری t وابسته و تجزیه و تحلیل واریانس ممورد ارزیمابی قمرار گرفتنمد. یافتمههمای درونگروهی نشان داد که در گروه ویبریشن قدرت دست راست 6/62( p= (، قدرت دست چمپ 6/61( p= ،) قدرت پا 6/664( p= (، انعطافپذیری 6/660( p= ( و تعادل پای چپ 6/660( p= ( افمزایش و درصمد چربمی بدن 6/662( p= ) و چربی زیر پوستی ناحیه ران 6/61( p= ( کاهش معنیدار داشمته اسمت. در حمالی کمه در گروه بدون ویبریشن فقط افزایش قدرت دست راست 6/61( p= ( و کماهش چربمی زیمرپوسمتی ناحیمه ران 6/61( p= ( معنیدار بود. به همر حمال، در گمروه کنتمرل همیچکمدام از متغیرهما اخمتعف معنمیداری را بمینپیشآزمون و پسآزمون نشان ندادند. یافتههای بین گروهی نشان داد که تمرین ویبریشن افمزایش معنمیداری در قمدرت دسمت راسمت و چمپ 6/663( p= 6/ و 660 p= (، قمدرت پما 6/662( p= ( و تعمادل پمای چمپ 6/61( p= ( آزمودنیهای گروه ویبریشن نسبت به دو گروه دیگر ایجاد کمرد، ولمی تمأثیر معنمیداری بمر روی تعادل پای راست، انعطافپذیری و درصد چربی هیچکدام از گروهها نداشت. براساس نتایج تحقیق، با انجمام دورههای کوتاهمدت تمرین ویبریشن میتوان به تقویت قدرت دست، پا و تعادل سالمندانی که امکان شرکت در دورههای طولانیمدت تمرینات را ندارند پرداخت
۱۴.

تأثیر گرم کردن با دو شدت متفاوت بر میزان پلاسمایی آنزیمهای ضد اکسایشی و شاخصهای تخریب لیپیدی، پروتئینی و دی.ان.ای بعد از فعالیت شدید در دانشجویان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرم کردن تخریب DNA آنزیمهای ضد اکسایشی تخریب لیپیدی تخریب پروتئینی فعالیت شدید

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
تعداد بازدید : ۸۰۳ تعداد دانلود : ۵۷۰
هدف این پژوهش بررسی تأثیر گرمکردن با دو شدت متفاوت بر میزان پلاسمایی آنزیمهای ضد اکسایشی و شاخصهای تخریب لیپیدی، پروتئینی و دی.ان.ای بعد از فعالیت شدید در دانشجویان غیرورزشکار بود. 21 نفر از دانشجویان غیرورزشکار دانشگاه خوارزمی برای پژوهش انتخاب شدند. ابتدا میزان آزمودنیها با دستگاه گازآنالیزر روی چرخ کارسنج اندازهگیری و میزان کار در شدتهای کم و زیاد گرمکردن محاسبه شد. سپس آزمودنیها در سه VO2peak جلسه با فاصله 84 ساعت به سه گروه گرمکردن با شدت کم و گرمکردن با شدت زیاد و بدون گرم کردن تقسیم شدند. در ابتدای هرجلسه خونگیری استراحتی را بهمدت ششدقیقه انجام دادند سپس اجرای فعالیت شدید آغاز شد و گروه دوم )VO2peak %80-% انجام شد. سپس، گروه اول گرمکردن با شدت کم ) 05 و سپس فعالیت شدید را انجام دادند و گروه سوم مستقیم بدون گرمکردن فعالیت شدید را انجام دادند. دو )VO2peak %50-% گرمکردن با شدت زیاد ) 45 ساعت پس از فعالیت شدید خونگیری صورت گرفت. در روزهای دیگر بهصورت متقاطع جای اعضای گروهها عوض شد. از تحلیل واریانس اندازهگیریهای - کربونیل-پروتئین و 4 ،MDA برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین میانگین تغییرات LSD مکرر و آزمون تعقیبی نسبت به حالت استراحتی در سه حالت GPX و CAT ،SOD هیدروکسی 1-دزوکسی گوانوزین و همچنین بین میانگین تغییرات آنزیمهای ضد اکسایشی در حالت گرمکردن با شدت کم کمتر از حالتهای دیگر بود. ولی این کاهش معنیدار نبود. SOD و MDA تفاوت معنیداری وجود داشت. میانگین تغییرات متغیرهای دیگر در حالت بدون گرمکردن کمترین مقدار و در گرمکردن شدید بیشترین مقدار را داشتند. نتایج پژوهش نشان داد که گرمکردن با شدت کم میتواند اثری ندارد. گرمکردن با شدت زیاد نیز میتواند باعث افزایش هر سه نوع تخریب شود. DNA تخریب لیپیدی را کاهش دهد، ولی بر تخریب پروتئینی و بنابراین در مردان غیرورزشکار گرمکردن با شدت کم بهتر از شدت زیاد است
۱۵.

اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر برخی از شاخص های سرمی آسیب سلولی در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کراتین کیناز تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون آسپارتات آمینوترانسفراز آلدولاز آسیب سلولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۱ تعداد دانلود : ۹۰۴
هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر شاخص های سرمی آسیب سلولی شامل آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلدولاز (ALD)، کراتین کیناز(CK) در دختران غیرورزشکار بود. آزمودنی های تحقیق را تعداد 27 دختر غیر ورزشکار (سن 2.20 18.55 سال و وزن 9.86 56 کیلوگرم و قد 5.33 162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه هرمی (10 نفر)، هرمی واژگون (10نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه در شش ایستگاه (جلوبازو، پشت بازو، کشش جانبی، جلوران، پشت ران، پرس پا) به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در سه ست و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام می شد. در گروه هرمی، ست اول با 50 درصد ده تکرار بیشینه و ست دوم با 75 درصد، ده تکرار بیشینه و ست سوم با 100 درصد، ده تکرار بیشینه و در گروه هرمی واژگون به صورت برعکس اجرا می شد. گروه کنترل نیز فعالیت عادی خود را انجام می دادند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله پس از جلسه اول، و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات، به منظور ارزیابی فعالیت آنزیم های AST,ALD,CK سرمی از طریق روش آنزیماتیک گرفته شد. برای مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، و بین گروهی از t مستقل استفاده شد. در تمام موارد سطح معنی داری 05/0 p< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، متعاقب یک جلسه تمرین در هر یک از گروه ها AST,ALD افزایش غیر معنی داری داشته اند، ولی کراتین کیناز در هر دو گروه افزایش معنی داری داشته است. مقایسه بین گروهی نیز تفاوت معنی داری را نشان نداد. به هر حال، متعاقب یک دوره شش هفته ای نیز AST, ALD تغییر معنی داری نداشتند، اما CK در هرمی واژگون افزایش معنی داری داشت که میزان این افزایش در جلسه آخر تمرینات نسبت به جلسه اول تمرینات کمتر بود و فقط در گروه هرمی واژگون معنی دار شد، به علاوه افزایش CK در جلسه آخر تمرینات نسبت به جلسه اول تمرینات در دو گروه کاهش داشت که این کاهش در گروه هرمی معنی دار بود. این امر نشان می دهد که شش هفته تمرین مقاومتی باعث آماده شدن عضله و ایجاد سازگاری شده است، به طوری که پس از تمرین، عضله متحمل فشار کمتر و یا احتمالاً آسیب کمتری می شود. همچنین تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر پاسخ آنزیمی اثر دارند.
۱۶.

بررسی ارتباط بین وضعیت سلامت عمومی، شیوع افسردگی و شاخص تودة بدنی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار دختر و پسر دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی سلامت عمومی شاخص تودة بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۳ تعداد دانلود : ۹۸۵
هدف از این پژوهش بررسی وضعیت سلامت عمومی، شیوع افسردگی و شاخص تودة بدنی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار دختر و پسر دانشگاه تهران است. به این منظور کلیة دانشجویان سال اول تربیت بدنی عمومی دختر و پسر در این تحقیق شرکت کردند و از بین آنها 200 دانشجوی دختر و پسر و 50 ورزشکار و 50 غیرورزشکار در هر گروه انتخاب شدند. به منظور تعیین سلامت عمومی و شیوع افسردگی، از پرسشنامة سلامت عمومی و آزمون افسردگی بک استفاده شد و برای تعیین شاخص تودة بدنی، قد و وزن آزمودنی ها اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین میانگین نمره های BMI دو گروه دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار بر حسب جنس تفاوت معنی داری وجود ندارد (09/0 = P)، ولی بین شاخص تودة بدنی دختران و پسران اختلاف معنی داری وجود داشت. هیچ گونه تعامل معنی داری بین جنس و فعالیت بدنی در شاخص BMI مشاهده نشد. بین وضعیت سلامت عمومی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار بر حسب جنس، اختلاف معنی داری مشاهده شد (007/0 = P). بین خرده مقیاس های سلامت عمومی و شاخص تودة بدنی و نمرة بک دانشجویان دانشگاه تهران بر حسب جنس و فعالیت ورزشی رابطة معنی داری مشاهده نشد. با این حال بین خرده مقیاس های GHQ28 و نمرة آزمون بک بر حسب جنس و فعالیت بدنی رابطة معنی داری وجود داشت.
۱۷.

تاثیر یک دوره کاهش بار تمرین به همراه مصرف مکمل کراتین بر عملکرد جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان فوتبال

۱۸.

تاثیر یک دوره فعالیت هوازی همراه با مصرف اسپیرولینا بر بیشینه اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از شاخص های دستگاه ایمنی مردان تمرین کرده پس از فعالیت بدنی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسپیرولینا فعالیت وامانده ساز Vo2max دوی هوازی CD4+ CD8+ نسبت CD4+ به CD8+ NK

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴۱ تعداد دانلود : ۱۹۰۹
پژوهش حاضر تاثیر یک دوره دوی هوازی همراه با مصرف اسپیرولینا بر بیشینه اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از شاخص های دستگاه ایمنی مردان تمرین کرده پس از یک جلسه فعالیت بدنی وامانده ساز را مورد مطالعه قرار داده است. در این پژوهش 40 نفر از دانشجویان تمرین کرده به صورت تصادفی در چهار گروه، اسپیرولینا – دوی هوازی، اسپیرولینا، دارونما – دوی هوازی و گواه موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از روش آماری واریانس (ANOVA) یک سویه با در نظر گرفتن سطح معنی داری 005/0= a و آزمون تعقیبی (LSD) استفاده شد. از آزمودنی ها آزمون مرحله اول در حالت ناشتا و استراحت بلافاصله پس از آزمون بیشینه بروس روی نوارگردان تا رسیدن به واماندگی کامل نمونه خونی گرفته شد و مقدار Vo2max آنها از طریق آزمون مذکور تعیین شد. آزمودنی های گروه های اسپیرولینا – دوی هوازی ودارونما – دوی هوازی به مدت شش هفته روزی سه عدد قرص 500 میلی گرمی اسپیرولینا و 500 میلی گرمی دارونما مصرف نمودند و هفته ای سه بار به مدت 30 دقیقه در آستانه تحریک هوازی دویدند. گروه های اسپیرولینا و دارونما نیز به روش فوق قرص اسپیرولینا و دارونما در مدت شش هفته مصرف نمودند. سپس مجدداً همان آزمون مرحله اول را به عنوان آزمون مرحله دوم انجام دادند. نمونه های خونی برای اندازه گیری تعداد CD4+ ، CD8+ ، NK و نسبت CD4+ بهCD8+ در چهار نوبت پیش و پس آزمون مرحله یک و دو گرفته شد. تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد که: دوی هوازی و مکمل اسپیرولینا هر یک به تنهایی باعث افزایش Vo2max می شوند، دوی هوازی و مصرف اسپیرولینا باعث افزایش بیشتر Vo2max نسبت به سایر گروه ها می شود (05/0P< )، CD4+ و هموگلوبین گروه اسپیرولینا - دوی هوازی تفاوت معنی داری با سایر گروه ها داشت (002/0 = P )، CD4+ گروه ها با هم اختلاف معنی داری نداشتند، NK تمام گروه ها افزایش داشت، نسبت CD4+ به CD8+ گروه ها با هم اختلاف معنی داری داشت (002/0=P )، نسبت CD4+ به CD8+ در گروه اسپیرولینا – دوی هوازی کمتر از گروه اسپیرولینا و دارونما بود. در مجموع می توان نتیجه گرفت که احتمالاً مکمل اسپیرولینا و دوی هوازی باعث افزایش Vo2max و بهبود شاخص های ایمنی می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان