فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش کتاب درمانی در بهبود شرایط روحی کودکان سرطانی و افزایش امید به زندگی در روند درمان می باشد. روش مطالعه: در این مطالعه 40 کودک مبتلا به سرطان پس از اطلاع رسانی کامل مورد بررسی قرار گرفتند. این کودکان به سه گروه 15، 15 و 10 نفری تقسیم شدند. به دو گروه یک کتاب با محتوای انگیزشی داده شد و به یک گروه بعنوان گروه کنترل کتابی اهدا نشد. پیش از مطالعه کتاب و پس از آن از کودکان خواسته شد تا پرسشنامه امیدواری میلر را پر کنند. در نهایت داده ها با آزمون های t-زوجی و One-Way Anova آنالیز گردید و 0.05 P-Value <به عنوان حد معنادار در نظر گرفته شد. یافته ها: در این مطالعه 40 کودک مبتلا به سرطان (21 پسر و 19 دختر با رنج سنی 9-7 و میانگین سنی 78/0 ± 9/7) شرکت داده شدند. در گروه اول میزان امید به زندگی پس از مطالعه کتاب "سالمونی که جسارت ورزید و بالاتر پرید" نسبت به قبل از مطالعه دارای افزایش چشمگیر بود (P < 0/001). در گروه دوم پس از مطالعه کتاب "خودت را بپذیر" میزان امید به زندگی نسبت به قبل از مطالعه کتاب افزایش یافت (P < 0/01). میزان امید به زندگی در کودکان گروه کنترل بعد از مطالعه نسبت به قبل از مطالعه اندکی افزایش یافت (P < 0/05). نتیجه گیری: ما در این مطالعه برای اولین بار نشان دادیم که استفاده از کتاب هایی در حوزه روان شناختی کودک و محتوای انگیزشی سبب افزایش امید به زندگی در کودکان می گردد.
سنجش نگرش و میزان آمادگی کتابداران دانشگاهی شهر مشهد در مورد یادگیری سیار و ابزارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف سنجش نگرش و میزان آمادگی کتابداران دانشگاه های شهر مشهد در خصوص به کارگیری یادگیری سیار و ابزارهای آن در کتابخانه های دانشگاهی صورت گرفته است. روش شناسی : پژوهش به روش پیمایشی انجام شده است و جامعه آماری آن را 70 کتابدار شاغل در دو دانشگاه دولتی شهر مشهد (علوم پزشکی و فردوسی مشهد) تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 59 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای است محقق ساخته که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (79/0) مورد محاسبه قرار گرفت. یافته ها : بیشتر کتابداران دانش کافی در مورد یادگیری سیار نداشتند (85 درصد) اما تمایل داشتند که در مورد آن اطلاعات کسب کنند. تمامی کتابداران اظهار کردند که حداقل یکی از ابزارهای یادگیری سیار را برای امور شخصی خود مورد استفاده قرار داده اند. دیگر یافته نشان داد که کتابداران نسبت به یادگیری سیار و ابزارهای آن دارای نگرشی مثبت هستند (میانگین 12/4). همچنین میزان آمادگی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر مشهد در مورد استفاده از یادگیری سیار و ابزارهای آن در کتابخانه ها مثبت و بالاتر از حد متوسط است. نتیجه گیری : نگرش مثبت و آمادگی کتابداران در استفاده از ابزارهای سیار و همچنین اهمیت و رواج روزافزون این فناوریی ها و یادگیری سیار، زمینه و الزامی را برای مدیران کتابخانه های دانشگاهی ایجاد می کند که برخی از آموزش ها و خدمات خود را بر پایه ابزارهای سیار طراحی و اجرا نمایند.
تحلیل دسترس پذیری کتابخانه های عمومی در منطقه 20 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این تحقیق، وضعیت برخورداری منطقۀ 20 تهران از کتابخانه های عمومی و کیفیت دسترسی شهروندان آن به این مراکز مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش: روش تحقیق توصیفی-پیمایشی از نوع کاربردی است. بخشی از داده های تحقیق از اسناد و از اطلاعات دریافت شده از کتابخانه های عمومی به دست آمده و بخشی نیز از پیمایش حاصل شده اند. تحلیل های کمی با استفاده از شاخص های «نسبت پوشش» و «سرانۀ کتابخانه» صورت گرفته و ابزارهای Buffering و Euclidean Distance در سیستم اطلاعات جغرافیایی نیز برای ترسیم حوزه های پوشش کتابخانه ها و تحلیل دسترسی ها به کار گرفته شده اند. یافته ها: در محدودۀ مطالعاتی از هر هکتار زمین شهری تنها به طور میانگین حدود 31/4 متر مربع به کاربری کتابخانه عمومی اختصاص یافته و سرانۀ فضای کتابخانه عمومی نیز 027/0 متر مربع است که تقریباً نصف استانداردهای شهری است. 1/86 درصد از مراجعه کنندگان وضعیت دسترسی به کتابخانه ها و 9/74 درصد ظرفیت آن ها را «بسیار خوب» و «خوب» ارزیابی کرده اند. حدود 18 درصد از مساحت منطقه که 32/18 درصد جمعیت در آن به سر می برند، به کتابخانه های عمومی دسترسی ندارد. درحالی که در نیمی از مساحت منطقه که کمی بیش از نصف جمعیت به سر می برند، حوزۀ پوشش خدماتی دو یا سه کتابخانه هم پوشانی داشته است. 20 درصد از جمعیت در فراتر از فاصلۀ 1000متری از نزدیک ترین کتابخانۀ عمومی قرار داشته و از دسترسی مناسبی بهره مند نبوده اند. اصالت/ ارزش: این تحقیق، عدم توازن در پوشش خدمات کتابخانه ای در منطقۀ 20 تهران را آشکار ساخته و نشان داد که ایجاد توازن مستلزم توسعه کمی و کیفی کتابخانه های با درجات 2 و بیشتر و احداث کتابخانه های جدید با رعایت دقیق ملاحظات مکان یابی به کمک ابزار GIS است. ازاین رو، ارزش و اهمیت این تحقیق در این است که نتایج آن می تواند به عنوان رهنمودی در ایجاد توازن و توسعۀ خدمات کتابخانه ای فراروی برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
تأثیر سبک های پردازش اطلاعات بر رفتار اطلاع جویی دانشجویان با توجه به نقش میانجی اضطراب و سودمندی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی تأثیر سبک های پردازش اطلاعات بر رفتار اطلاع جویی دانشجویان تحصیلات تکمیلی با نقش میانجی اضطراب و سودمندی اطلاعات بود. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی با روش پیمایشی- توصیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل 9500 دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود که با فرمول کوکران 370 نفر به عنوان نمونه به شیوه نسبتی انتخاب گردیدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. روایی ابزار به شیوه صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در سطح مطلوب (91/0=a) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک های پردازش اطلاعات تحلیلی و ادراکی و رهیافتی با رفتار اطلاع جویی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. ضمن این که، دو متغیر میانجی سودمندی درک شده اطلاعات و اضطراب بر رابطه بین سبک های پردازش اطلاعات و رفتار اطلاع جویی اثرگذار می باشند؛ و اثرگذاری اضطراب بیشتر از سودمندی درک شده اطلاعات است. نتیجه گیری: سبک های پردازش اطلاعات به ویژه سبک پردازش اطلاعات تحلیلی با درنظر گرفتن سودمندی درک شده و اضطراب پیش بین مناسب برای رفتار اطلاع جویی می باشد که باید مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی نقش کتابخانه های عمومی در راستای ارتقای امنیت اجتماعی با فراهم آوری منابع و خدمات از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به گسترش خشونت و جرم و جنایت در جامعه با وجود اعمال روش های کیفری، به نظر می رسد که روش های پیشگیرانه بیشتر از روش های کیفری می تواند بر کاهش ارتکاب جرم اثر بگذارد و به این ترتیب است که پای نهادهای اجتماعی و فرهنگی مانند کتابخانه های عمومی به میان می آید. به این منظور در این مطالعه به شناسایی نقش کتابخانه های عمومی در کاهش ارتکاب جرم و افزایش امنیت اجتماعی پرداخته می شود. روش شناسی: رویکرد مورد استفاده در این نوع پژوهش کیفی است و روش مورد استفاده در آن تکنیک دلفی می باشد. جامعه پژوهش شامل متخصصین کتابداری و افراد شاغل در نهادهایی است که به نحوی با مبحث پیشگیری از جرم و امنیت اجتماعی در ارتباط می باشند. نمونه گیری به صورت قضاوتی یا هدف دار انجام شد و 50 نمونه در مرحله اول مطالعه شرکت کردند. جمع آوری داده ها با استفاده از روش دلفی در دو مرحله انجام گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS با محاسبه آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، اعضای پانل دلفی در مجموع 32 عامل را به عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی توسط کتابخانه های عمومی تشخیص دادند. این عوامل به هفت دسته تقسیم شده اند که شامل شناسایی نیازهای آموزشی، تهیه مواد و منابع آموزشی، خدمات سیار، ترویج خواندن، غنی سازی اوقات فراغت، فعالیت های اجتماعی و فرهنگی، و امنیت و سرمایه اجتماعی بوده اند. نتیجه گیری: یافته ها نشان دهنده اهمیت نقش کتابخانه های عمومی در کاهش جرم و جنایت و افزایش امنیت اجتماعی می باشد. از یافته های این پژوهش، که برای نخستین بار در ایران اجرا شده است، جهت برنامه ریزی برای کتابخانه های عمومی در راستای ارتقای امنیت اجتماعی می توان استفاده نمود.
تأثیر مؤلفه های سازمانی بر کاربست شبکه های اجتماعی درکتابخانه های دانشگاهی ایران: از وضع موجود تا آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شبکه های اجتماعی در کتابخانه ها به عنوان یک نمونه جدید و قدرتمندی از ارتباطات میان کتابداران و کاربران به حساب می آید. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر مؤلفه های سازمانی بر کاربست شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی ایران در دو وضعیت موجود و آرمانی انجام گرفته است. روش : روش پژوهش پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل کتابداران 40 کتابخانه مرکزی دانشگاه های دولتی ایران است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. نمونه آماری شامل 180 کتابدار است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای بررسی معناداری تفاوت ها از آمار استنباطی (آزمون تی جفتی) استفاده شده است. یافته ها: در مؤلفه های سازمانی دو متغیر رشته تحصیلی و رضایت شغلی با میانگین 3/06 بیشترین تأثیر را بر استفاده از شبکه های اجتماعی دارند. در بررسی وضع آرمانی تأثیر مؤلفه سازمانی مؤثر بر استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی نشان می دهد که برای مؤلفه سازمانی دو متغیر یادگیری سازمانی با میانگین 4/21 و رقابت پذیری سازمانی با میانگین 4/18 بیشترین تأثیر را بر استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی دارند. در بررسی کلی مشخص شد که تفاوت معناداری بین تأثیر عوامل سازمانی بر استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی در وضع موجود و آرمانی وجود دارد. نتیجه گیری: بررسی نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین کل میزان تأثیر مؤلفه های سازمانی بر استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه های دانشگاهی در وضع موجود 2/93 در حد متوسط و در وضع آرمانی 4/04 در حد بالا قرار دارد. این وضعیت نشان می دهد که ظرفیت بسیار مناسبی برای استفاده از شبکه های اجتماعی در کتابخانه ها وجود دارد و در وضعیت کنونی از این ظرفیت بهره برداری نمی شود. ارتقای وضعیت موجود در نهایت می تواند به ارتقای اثربخشی کتابخانه های دانشگاهی بیانجامد.
ارزیابی رضایت کاربران موتور کاوشِ پایان نامه ها و رساله ها در پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج): بر پایه مدل «ای کوال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون کاربرد وب، اهمیت موتورهای کاوش و ارزیابی کیفیت آن ها را در پاسخ به نیازهای کاربران، بیش از پیش نمایان ساخته است. یکی از رویکردهای ارزیابی کیفیت، رضایت کاربران است. کاربرد یک موتور کاوش در گرو رضایت کاربران از آن است که معیاری برای کیفیت موتور کاوش به شمار می رود. در ایران نیز موتورهای کاوش بسیاری ساخته شده اند. برخی از این موتورها کاربردی همگانی دارند و برای جست وجوی اطلاعات در وب به کار می روند و برخی نیز برای جست وجو در یک پایگاه داده پدید آمده اند. پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) یکی از پایگاه هایی است که موتور کاوش ویژه خود را دارد. این پایگاه نزدیک به 530 هزار پایان نامه و رساله را در بر دارد و از پایگاه های اطلاعات علمی کلیدی در کشور با کاربران بسیار است. از این رو، ارزیابی میزان رضایت کاربران این سامانه با توجه به انبوه مخاطبان آن امری حیاتی است. در قالب این پژوهش شاخص هایی برپایه مدل ای کوآل جهت ارزیابی رضایت کاربران سامانه «گنج» توسعه داده شد. شاخص های توسعه داده شده برپایه روش دلفی غربال سازی و بمنظور ارزیابی رضایت کاربران سامانه «گنج» بومی سازی شد. همچنین ارزیابی سطح رضایت کاربران به کمک پرسشنامه مبتنی بر ایکوال صورت گرفت. نتایج تحلیل داده های 156 پرسش نامه گردآوری شده، نشان می دهند که کاربردپذیری، اطلاعات و تعامل سرویس به ترتیب بعنوان عوامل اصلی رضایت کاربران از سامانه «گنج» هستند. در بُعد کاربردپذیری، میزان آسانی کار با «گنج» در بالاترین اولویت قرار دارد. به همین ترتیب راحتی تعامل با سامانه و جذابیت ظاهری سامانه بعنوان عوامل اصلی معرفی شدند.
مؤلفه ها و شاخص های مؤثر بر ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتی کاربران کتابخانه های عمومی ایران؛ مطالعه دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : کتابخانه های عمومی به عنوان یکی از مجاری مهم و پرکاربردِ ارائه اطلاعات نقش مشارکتیِ قابل توجهی در آموزش و ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتی کاربران دارند. هدف این مقاله، تعیین مؤلفه ها و شاخص های مؤثر بر ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتی در بافت کتابخانه های عمومی کشور با در نظر داشتن خلأ مهارتی جامعه مخاطب و همچنین فقدان برنامه ریزی های منسجم و اجرای مستمر آموزش های مهارت های سواد اطلاعاتی، در بافت مذکور است. روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و رویکرد آن آمیخته است. داده های پژوهش با تحلیل محتوای چارچوب های سواد اطلاعاتی و برگزاری سه دور پنل دلفی خبرگان سواد اطلاعاتی گردآوری، شده است. جامعه پژوهش، در بخش جامعه اسنادی متشکل از چهار چارچوب سواد اطلاعاتی و در بخش جامعه انسانی متشکل از 11 نفر از خبرگان در دور اول و 10 نفر در دورهای دوم و سوم بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری و نرم افزار مکس کیودی ای استفاده شد. یافته ها: نتایج پنل دلفی، با 48 شاخص و هفت مؤلفه اصلی به این ترتیب حاصل آمد: «مهارت های درک و تشخیص نیاز اطلاعاتی»، «مهارت های دسترسی به اطلاعات»، «مهارت های ارزیابی اطلاعات»، «مهارت های استفاده از اطلاعات»، «مهارت های ترکیب اطلاعات»، «مهارت های اشاعه اطلاعات» و مهارت های «فراسواد». مؤلفه «فراسواد» یکی از مهم ترین مؤلفه های حاصل از پژوهش حاضر با کسب 18 شاخص، یکی از وجوه اصلی و تمایز مؤلفه های برآمده از نتایج این پژوهش با چارچوب ها و مدل های پیشین سواد اطلاعاتی برای کتابخانه های عمومی است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه، ضمن رفع خلأهای موجود و ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتیِ جامعه مخاطب می تواند با جریان سازی علمی مناسب در پر کردن شکاف های پژوهشی در حوزه سواد اطلاعاتی در بافت کتابخانه های عمومی کشور، نیز مؤثر واقع شود.
بررسی عوامل موثر بر درک کاربران از کتابخانه های دیجیتالی (مطالعه موردی: کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه طباطبایی)
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
71 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر درک کاربر از کتابخانه های دیجیتالی با مطالعه موردی کتابخانه دیجیتالی دانشگاهی علامه طباطبایی می پردازد. روش پژوهش: روش انجام تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی بوده و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تشکیل می دهند (18000 دانشجو) که از این بین 378 دانشجو با استفاده از جدول کرجسی و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات با توجه به نبود پرسشنامه استاندارد در این زمینه از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که شامل 3 سوال جمعیت شناختی (جنسیت، تجربه استفاده از کتابخانه دیجیتالی و مقطع تحصیلی) و 8 مولفه با 25 سوال بسته عبارت از کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، کیفیت خدمات، سودمندی، سهولت استفاده، وابستگی کتابخانه دیجیتالی، رضایت کاربر و وفاداری کاربر می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تی تک نمونه ای، تی مستقل و تحلیل واریانس در سطح معناداری 05/0=α استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد تمامی مولفه های عوامل موثر بر درک دانشجویان از کتابخانه دیجیتالی تفاوت معناداری داشته اند. از لحاظ جنسیت و مقطع تحصیلی بر درک از کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه طباطبایی تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما بین نگرش دانشجویان به درک از کتابخانه دیجیتالی و تجربه استفاده از کتابخانه دیجیتالی آنان تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی نشان دهنده تاثیر کلی خود متغیر درک دانشجویان از کتابخانه دیجیتالی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد و هر کدام از این مولفه های درک می تواند با توجه به مدل های مختلف در محیط های گوناگون تعریف شوند
ارائه مدل فازی سنجش میزان آمادگی جهت پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت در سازمان ها (مطالعه موردی: شهرداری زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله ارائه روشی مبتنی بر منطق فازی برای ارزیابی میزان آمادگی سازمان ها در پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت می باشد. به عنوان نمونه موردی، این مدل در شهرداری زاهدان پیاده سازی شد. در کنار هدف فوق، فرایند پژوهش این امکان را می دهد که نقاط ضعف و قوت سازمان در مسیر پذیرش و پیاده سازی این سیستم ها مشخص گردد. در این پژوهش با استفاده از عوامل مستخرج از مطالعات پیشین و دریافت نظرات 20 نفر از خبرگان حوزه فناوری اطلاعات، 19 شاخص برای فرایند کار انتخاب شد و با استفاده از عبارات کلامی خبرگان و متخصصانی که در ارتباط با سازمان نیز بودند، میزان آمادگی شهرداری زاهدان جهت پذیرش سیستم های اطلاعاتی مدیریت (بر اساس عددی بین 0 تا 1)، برابر 467/0 محاسبه گردید. به عنوان نتیجه جانبی پژوهش نیز نقاط ضعف و قوت شهرداری زاهدان در این مسیر مشخص شد. میزان توسعه و گستردگی شبکه در سازمان و آگاهی پرسنل از تأثیرات مثبت کاربرد فناوری اطلاعات در افزایش بهره وری و بازده کارایی به عنوان نقاط قابل اتکا و قوت تعیین شدند. همچنین سازمان از نظر نرخ ارتباط الکترونیکی با شهروندان و دیگر سازمان ها (بالادستی و هم رده) در شهر، استان و کشور و وجود بانک های اطلاعاتی به روز و شفافیت داده های موجود در آنها دارای ضعف بود.
جستاری بر فرایند سازماندهی و بازیابی متون وبی مبتنی بر تجمیع مفاهیم معنایی در راستای سازماندهی دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازماندهی و بازیابی دانش منتشر شده در محیط وب بعنوان یکی از مهمترین کاربردهای متن کاوی مطرح شده است. از جمله چالش های سازماندهی مجموعه عظیمی از متون در قالب یک پیکره متنی، ابعاد زیاد ویژگی ها و خلوت بودن ماتریس ویژگی ها است. نحوه ی انتخاب ویژگی ها و نحوه ی کاهش ویژگی ها در این مسئله تاثیر بسزایی در بالاتر رفتن دقت سازماندهی و بازیابی متون دارد. در بسیاری از پژوهش ها به بررسی منفک این دو چالش پرداخته شده است. این پژوهش با رویکرد توجه همزمان به این دو چالش شرح یافته است. پس از تعیین متون مرتبط با 20 گروه خبری وبی و پس از فاز پیش پردازش متون با استفاده از الگوریتم الگو سازی عنوان [1] ال دی ای [2] ، کیسه ای (تجمیعی) از مفاهیم معنایی برای پیکره ی متنی مورد نظر ساخته شد. به منظور بررسی میزان تاثیر واژه های پیکره متون در هر مفهوم پنهان، به بررسی نحوه ی وزن دهی واژگان یک پیکره، در مفاهیم استخراج شده توسط الگوریتم ال دی ای پرداخته شد. از این رو، برای هر متن یک توزیع احتمال رخداد حول هر عنوان استخراج گردید که برای سازماندهی و بازیابی دانش موجود در آن مورد استفاده قرار گرفت. برای سازماندهی آن از الگوریتم نزدیکترین K همسایه با معیار شباهت واگرای کولبک لیبلر که میزان فاصله دو توزیع احتمال را می سنجد؛ استفاده شد. نتایج آزمون ها نشان داد که میزان صحت سازماندهی روش پیشنهادی در صورتی که از معیار وزن دهی واکشی اطلاعات متقابل نقطه ای و الگوریتم KL-KNN استفاده شده باشد 5/82% است. نتایج تحلیل ها نشان داد که این روش دارای دقت مشابهی با روش هایی است که از فنون یادگیری عمیق استفاده می نمایند. افزون بر این، روش بکارگرفته در این پژوهش نشان دهنده پیچیدگی کمتری در فرایند سازماندهی و بازیابی متون مورد مطالعه پژوهش بود. 4. Topic modeling 5. Latent Dirichlet Allocation
وضعیت حضور اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در شبکه های اجتماعی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ظهور و گسترش استفاده از اینترنت، پارادایم جدیدی از ارتباطات و تعاملات گروهی به وجودآورده است که شبکه اجتماعی خوانده می شود. شبکه ها ی اجتماعی به دو گروه عمومی نظیر فیسبوک، توییتر و ... و شبکه های تخصصی نظیر: ریسرچ گیت، مندلی وآکادمیا تقسیم می شوند. مقاله حاضر، با هدف تبیین دیدگاه اعضای هیئت علمی درباره فعالیت در شبکه های اجتماعی تدوین شده است. روش شناسی: این مطالعه کیفی بودکه با روش تحلیل محتوا انجام شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بودو معیار اصلی پژوهشگر در خصوص تعداد مصاحبه ها رسیدن به اشباع نظری بود. یافته ها: تحلیل حاصل از داده ها، منجر به استخراج 3طبقه اصلی شامل زمینه ها ( تعامل ارتباطی، جستجوی دانش، اشتراک دانش)چالش ها(کمبود وقت، عدم آگاهی و مهارت ) و الزامات(مدیریت دانش شخصی، حمایت دانشگاه، فعالیت تشکل های علمی، حمایت دولت) و 11 زیر طبقه و 57 طبقه اولیه گردید. نتیجه گیری : فعالیت اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در شبکه های اجتماعی علمی نیازمند بررسی مشکلات و از بین بردن موانع و کسب مهارت های لازم برای حضور اساتید در این شبکه هاست.
شناخت رفتار برچسب زنی اعضای کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه در شبکه های اجتماعی: تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : متخصصان برای طراحی و بهبود سیستم های خود و رابط کاربری های مفید، نیازمند شناخت رفتار برچسب زنی کاربران هستند. در حالی که کاربران ایرانی فعالیت گسترده ای در شبکه های اجتماعی در خصوص برچسب زنی دارند، اما رفتار برچسب زنی آنان چندان بررسی نشده است؛ از این رو، پژوهش حاضر درصدد شناخت رفتار برچسب زنی اعضا ی کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. روش شناسی : پژوهش حاضر با رویکرد روش شناختی کیفی انجام شده و روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری شده است. مشارکت کنندگان اعضای کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه در پاییز سال 1396 بودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام گرفت و تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. تحلیل داده ها هم زمان با جمع آوری اطلاعات انجام گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه منجر به شکل گیری 84 مفهوم، 25 مقوله فرعی و 7 مقوله اصلی شد. هفت مقوله اصلی شامل انگیزه های برچسب زنی، تصمیم گیری، راهبردهای برچسب زنی، نوع برچسب ها، ساختاردهی، سنجش و دشوارهای برچسب زنی بود که نشانگر جنبه های مختلف رفتار برچسب زنی اعضا بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که فرد به دنبال انگیزه های خود وارد فرآیند تصمیم گیری شده، سپس راهبردهایی را در پیش گرفته و تعدادی برچسب را تعیین و متناسب با شبکه اجتماعی، ساختاری را به آن اضافه می کند. سپس چند روز پس از انتشار مطلب، به سنجش صحت نگارش و ساختار، اثربخشی و کارایی برچسب های تعیین شده پرداخته و در صورت لزوم اقدامات اصلاحی را انجام می دهد. در تمامی این مراحل فرد با دشواری هایی مواجه می شود که ممکن است ناشی از محدودیت ها یا الزامات شبکه باشد، یا خود فرد بر اساس اهداف و انگیزه ها و سطح مهارت و تجربه های خویش در برچسب زنی با چالش ها و مسائلی مواجه شود و یا به دلیل تنوع واژگان از نظر معنایی و ترادف و نظایر آن، با مسائل و مشکلاتی رو به رو شود. این هفت جنبه از رفتار برچسب زنی کاملاً از یکدیگر مستقل نبوده، بلکه در بخش هایی با هم هم پوشانی هم دارند.
فرهنگ خواندن مدارس ابتدایی سنندج: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نهادینه شدن رفتار خواندن تحت تأثیر عوامل مختلف است. مقطع ابتدایی یکی از حساس ترین مراحل ایجاد مهارت خواندن و به کارگیری آن است. فرهنگ خواندن آموزشگاه در سه لایه سطحی، کم عمق و عمیق باید حامی و تقویت کننده انگیزه و ایجاد نگرش اهمیت خواندن و کاربرد آن در دانش آموزان باشد. اما بررسی عمیق و همه جانبه در زمینه نوع فرهنگ خواندن مدارس در ایران تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی مدیریت فرهنگ خواندن در مدارس ابتدایی شهر سنندج است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی که به صورت آمیخته درهم تنیده انجام شد، از چند بعد کتابخانه های آموزشگاهی مقطع ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش سنندج را مورد بررسی قرار داد. ابزارهای گردآوری داده ها توسط پژوهشگران ساخته شد (چک لیست مشاهده نمادهای محیطی، پرسشنامه بررسی تجارب خواندن دانش آموزان، پرسشنامه نگرش مدیران و معلمان درباره خواندن، و سناریوی موقعیت های واقعی که معلمان باید پاسخ می دادند). یافته ها: محیط فیزیکی آموزشگاه از نظر نمادهای خواندن؛ روابط و رفتار معلمان و مدیران و اولیا برای ارائه الگویی که اهمیت خواندن را به دانش آموزان القا کند، ضعیف ارزیابی شد. معلمان و مدیران از نظر اهمیت خواندن، باور قوی دارند. اقدام عملی قابل قبول مبتنی بر فعالیت خواندن از سوی معلمان و مدیران ارائه نشد. این نشان دهنده ناتوانی در برقرار ارتباط بین لایه پارادایم، و باور با لایه رفتاری فرهنگ است. نتیجه گیری: مدارس مورد بررسی به صورت آگاهانه و هدفمند فرهنگی را که حامی خواندن باشد، فراهم ننموده اند.
طراحی مدل عوامل موثر بر تداوم استفاده از سیستم-های اطلاعات(مورد مطالعه: وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده نا پیوسته و غیر کار آمد از فناوری اطلاعات بعد از پذیرش اولیه منجر به تحمیل هزینه های نا خواسته و یا هدر رفتن تلاش ها برای توسعه فناوری اطلاعات می شود؛ اکثر مدل های مربوط به بررسی تداوم سیستم های اطلاعات در پی چگونگی پذیرش سیستم اطلاعات جدید و چگونگی استفاده از آن هستند، هدف مدل ها موجود در ادبیات موضوع که اصالتاً برای تحقیقات بازاریابی و مدلسازی رفتار خرید مجدد مصرف کننده طراحی شده اند؛ ارزیابی وفاداری کاربر و عوامل موثر بر تداوم در سطح فردی برای کاربرد سیستم می باشد و عوامل موثر بر تداوم استفاده سازمانی نادیده گرفته شده است و یا تنها از متغییرهای پذیرش سیستم برای بررسی تداوم استفاده از سیستم استفاده شده است بنابراین در تحقیق حاضر برای شناسایی عوامل موثر بر تداوم استفاده کاربر سازمانی از سیستم های اطلاعات عوامل اصلی از طریق بررسی ادبیات موضوع مشخص شده اند و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با خبرگان متغییر های مستقل شامل حکمرانان، مدیران، سبک رهبری، تغییر تکنولوژی، استراتژی، کاربران، انتظار مشتریان، فرهنگ، قانون، شفافیت و نقش سیستم و متغییر های میانجی شامل هزینه های جابه جایی مثبت و منفی استخراج و بوسیله نرم افزار Atlas T/I در قالب مدل ارائه شده اند و در نهایت مدل نهایی تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بومی سازی شد.
ارزیابی موانع به کارگیری اینترنت اشیا در کتابخانه های ایران بر اساس یک رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینترنت اشیا حاصل تکامل در فناوری اینترنت است که امکان اتصال اشیا به هم را فراهم ساخته و می تواند به شکلی گسترده فرایندها و نحوه خدمات دهی کتابخانه ها را تغییر دهد. با وجود کاربردهای فراوان اینترنت اشیا در کتابخانه ها، موانع زیادی بر سر راه استقرار آن قرار دارد. این تحقیق با هدف ارزیابی موانع استقرار اینترنت اشیا در کتابخانه های ایران انجام شد. برای این منظور موانع استقرار اینترنت اشیا در کتابخانه ها از طریق مرور مبانی نظری و تجربی مرتبط با تحقیق استخراج شد و با بهره گیری از نظر خبرگان و با روش گروه کانونی در قالب عوامل مالی، امنیتی، انسانی و زیرساخت دسته بندی گردید. سپس، با استفاده از روش «دیماتل»، ارتباط میان عوامل مشخص و با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل شبکه ای، این موانع رتبه بندی شد. نتایج به دست آمده نشان داد که برای استقرار اینترنت اشیا در کتابخانه های ایران مانع امنیت در رتبه اول و موانع زیرساخت، مالی و انسانی به ترتیب، در رتبه های بعدی قرار دارند.
چالش های آئین نامه ارتقاء اعضای هیأت علمی برای هم ترازسازی سنجش و ارزیابی بهره وری علمی پژوهشگران رشته موسیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش شناسایی چالش های آئین نامه ارتقاء اعضای هیأت علمی برای هم ترازسازی بروندادهای غالب رشته موسیقی است تا از این طریق بتوان از نادیده گرفته شدن بخش عمده ای از فعالیت های ارزنده اعضاء هیأت علمی رشته موسیقی جلوگیری کرد و ارزیابی های صحیح و عادلانه ای در این خصوص ارائه نمود. روش شناسی: این پژوهش، از نوع پژوهش های کاربردی و اکتشافی علم سنجی است که برای انجام آن از روش های کتابخانه ای، پیمایشی و تحلیل محتوا با رویکرد اکتشافی، تطبیقی و رویکرد همسانی استفاده شده است. در بخش کیفی، با استفاده از روش های کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی، رزومه و سایر اطلاعات و مستندات جامعه پژوهش و نمونه هدفمند مورد مطالعه قرار گرفت و در بخش کمی، با استفاده از روش های تحلیل محتوای کمی و پیمایشی داده ها گردآوری شد و در نهایت، با روش تطبیقی و رویکرد همسانی و اکتشافی، تجزیه و تحلیل داده ها صورت پذیرفت. در این فرایند، بر اساس بررسی رزومه تعداد 90 نفر از اعضای هیأت علمی تمام وقت و مدعو رشته موسیقی دانشگاه های دولتی کشور و همچنین انجام پیمایش، تعداد 24 نفر به عنوان جامعه هدفمند این پژوهش تعیین شد و سپس بروندادهای تخصصی و همچنین دیدگاه های این نمونه هدفمند، در مراحل بعدی پژوهش به عنوان معیار مورد استفاده قرار گرفت و ضمن شناسایی وزن و اهمیت هر یک از این بروندادهای تخصصی، در این خصوص با بروندادهای مندرج در شاخص های آئین نامه ارتقاء هم ترازسازی شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد، برونداد علمی غالب در رشته موسیقی مربوط به «آهنگ سازی» است، همچنین نمونه هدفمند با تألیف و ترجمه کتاب، مقاله مجله های داخلی و خارجی، مقاله همایش، سخنرانی در همایش و طرح پژوهشی به میزان کمی به عنوان بروندادهای اصلی رشته موسیقی موافق هستند؛ درحالی که به میزان زیادی با بروندادهایی از نوع «کنسرت های انفرادی و گروهی داخلی و خارجی، آهنگ سازی، انتشار آلبوم، ساختن قطعه برای فیلم و سریال و رهبری ارکستر» موافق اند. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد «آیین نامه ارتقاء» تنها 3/27 درصد از بروندادهای اعضاء هیأت علمی رشته موسیقی را تحت پوشش قرار می دهد. نتیجه گیری: مشخص شد که برای بروندادهای غالب رشته موسیقی در آیین نامه ارتقاء جایگاهی تعریف نشده است و تنها به صورت کلی، با عبارت «آثار بدیع و ارزنده هنری» و امتیازی نه چندان زیاد در نظر گرفته شده است، که این امر باعث خواهد شد تا توانایی ها و فعالیت های عمده اعضاء هیأت علمی رشته موسیقی نادیده گرفته شود و این افراد امتیاز چندانی از آیین نامه کسب نکنند. برای رفع این چالش و مسئله، بروندادهای قابل ارائه در رشته موسیقی که می تواند با بروندادهای پیش بینی شده در آیین نامه ارتقاء هم ترازسازی شود؛ نشان داده شد.
مکان یابی کتابخانه های عمومی در شهر بجنورد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش مکان یابی کتابخانه های عمومی در شهر بجنورد بر اساس شاخص های مرکزیت، سازگاری و ویژگی های طبیعی زمین است. از دیگر اهداف این تحقیق، شناسایی معیارهای اصلی در مکان یابی کتابخانه ها، تعیین روش مناسب برای استانداردسازی و وزن دهی به معیارها و تعریف سناریوهای مناسب برای هر کدام از پهنه های منتخب بر اساس ویژگی های کالبدی آن است. روش : روش پژوهش حاضر، توصیفی با ماهیت کاربردی و رویکرد کمی است و برای گردآوری داده های پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. برای استانداردسازی نقشه های معیارها از توابع فازی، برای وزن دهی به معیارهای مکان یابی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و برای تلفیق معیارها از ترکیب خطی وزن دار استفاده شده است. برای وزن دهی به معیارها از روش دلفی و ابزار پرسش نامۀ مقایسۀ زوجی استفاده شده است که جامعۀ آماری را خبرگان و کارشناسان مرتبط با امور مکان یابی کتابخانه ها تشکیل می دهند و 12 نفر به عنوان نمونه به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شده اند. یافته ها : یافته های تحقیق حاکی از آن بوده است که به طورکلی ازنظر اهمیت وزن نهایی معیارها، تراکم جمعیت، قابلیت دسترسی، فاصله از کتابخانه های موجود، نزدیکی به مراکز آموزشی و نزدیکی به مراکز فرهنگی و مذهبی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بوده اند. با تلفیق معیارهای درنظرگرفته شده در این تحقیق، 6 پهنۀ دارای تناسب بالای مکانی برای کتابخانه بوده است. همچنین با توجه به سرانۀ استاندارد، شهر بجنورد نیاز به 3 کتابخانۀ جدید دارد که با توجه به سیاست های درنظرگرفته شده می توان از بین 6 پهنۀ دارای تناسب بالای مکانی انتخاب کرد. اصالت/ارزش: مکان یابی پهنه های مناسب برای احداث کتابخانه پیش از ساخت کتابخانه می تواند از بسیاری از هزینه های اضافی جلوگیری کند. علاوه بر این، مکان یابی صحیح کتابخانه ها می تواند در افزایش کارایی کتابخانه ها تأثیر بسزایی داشته باشد. با توجه به محدودیت بودجه ای و سیاست های تجهیز کتابخانه ها، استراتژی های مختلفی در زمینۀ اجاره کردن یک مکان برای کتابخانه یا احداث کتابخانۀ جدید در نظر گرفته می شود. بنابراین، در این تحقیق با رویکردی نوآورانه بر اساس وضعیت کاربری های موجود و کیفیت ابنیه، پیشنهاد ها و سناریوهایی برای احداث و یا اجارۀ مکان برای کتابخانه در پهنه های منتخب ارائه شده است. همچنین، مهم ترین مسئله ای که کمتر بدان توجه داشته اند، عدم قطعیت در قضاوت ها است. بنابراین، برای رفع این مسئله در این تحقیق از روش تصمیم گیری چندشاخصۀ فازی برای وزن دهی به معیارها استفاده شده است.
ارزیابی کاربردپذیری شهودی وب سایت موبایلی کتابخانه های دانشگاهی ایران و مقایسه با کتابخانه های دانشگاه های برتر جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به ارزیابی کاربردپذیری شهودی وب سایت موبایلی کتابخانه های دانشگاهی ایران و مقایسه آن با کتابخانه دانشگاه های برترجهان پرداخته است. روش: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی است و درآن میزان رعایت مؤلفه های کاربردپذیری در وب سایت موبایلی جامعه هدف به روش ارزیابی شهودی بررسی شده است. در این پژوهش 20دانشگاه برتر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و 20 دانشگاه برتر آزاد اسلامی در پایگاه استنادی جهان اسلام و 3دانشگاه برتر جهان فهرست شده در رتبه بندی وبومتریک انتخاب شدند. ابزار گردآوری براساس سیاهه وارسی کاربردپذیری نیلسن(1994) و فانگ و دیگران (2016) است. تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزار اس.پی.اس.اس در سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی ناپارامتریک از جمله فریدمن و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شده است. یافته ها: وب سایت موبایلی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فناوری(عتف) از لحاظ کاربردپذیری در وضعیت خوب و دانشگاه های آزاد از لحاظ کاربردپذیری در وضعیت متوسط قرار دارند. همچنین دانشگاه های وابسته به وزارت عتف به نسبت دانشگاه های برتر جهان از لحاظ کاربردپذیری در وضعیت بسیارخوبی قرار دارند. دانشگاه های مازندران، باهنر کرمان و هاروارد از نظر مؤلفه های کاربردپذیری رتبه های اول تا سوم را کسب کردند. همچنین نتایج به-دست آمده نشان داد که بین رتبه بندی پایگاه استنادی جهان اسلام/وبومتریک و رتبه بندی براساس ارزیابی کاربردپذیری آن ها همبستگی وجود ندارد. اصالت اثر: توجه به ابعاد کاربردپذیری در طراحی وب سایت موبایلی کتابخانه های دانشگاهی ازسوی طراحان باتوجه به طیف وسیع و متنوع کاربران سبب ارتباط بهتر کاربران باآن، استفاده بیشتر ازخدمات کتابخانه به دور از محدودیت های زمانی و مکانی و در نهایت افزایش کارایی خدمات این کتابخانه ها خواهد شد.
سنجه های مرکزیت در شبکه های هم نویسندگی: هم افزایی یا هم زدایی در عملکرد پژوهشی پژوهشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از رویکرد فردمحور و جمع محور، ساختار شبکه های هم نویسندگی پژوهشگران تحلیل و در ادامه، به بررسی رابطه بین سنجه های مرکزیت و عملکرد استنادی پژوهشگران پرداخته شده است . نوع پژوهش حاضر کتاب سنجی است و به منظور دیداری سازی شبکه های هم نویسندگی از فن تحلیل شبکه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را نویسندگان 24308 مدرک نمایه شده در «وب آوساینس» تشکیل می دهد. برای گردآوری داده های مربوط به عملکرد استنادی یک پژوهشگر از مقاله هایی که وی در یک دوره زمانی 3 ساله منتشر کرده استفاده شده و داده استنادی (بدون احتساب خوداستنادی) برای یک مقاله 3 سال پس از انتشار آن مقاله گردآوری گردید. نتایج نشان داد که میانگین تعداد هم نویسندگان هر مقاله 8/2 نویسنده به ازای هر مقاله و درصد مقاله های هم نویسی شده نسبت به مقاله های تک نویسی شده 4/89 درصد است. همچنین، شبکه هم نویسندگی مذکور «جهان کوچک» و «بدون مقیاس» است. نتایج همچنین نشان داد که با افزایش در مقدار مرکزیت رتبه و مرکزیت بینابینی پژوهشگران، تعداد استنادات دریافتی آن ها نیز افزایش یافته، اما بین مرکزیت نزدیکی و تعداد استنادات دریافتی پژوهشگران رابطه ای معنا دار یافت نشد . در این بازه متغیر مرکزیت بینابینی با ضریب استاندارد بتا 289/0 توان پیش بینی معنا داری برای میزان عملکرد استنادی پژوهشگران داشته است (000/0 p> ). بنابراین، می توان گفت عملکرد استنادی پژوهشگران تحت تأثیر سنجه های مرکزیت بینابینی بوده و این سنجه نقش تعیین کننده ای در عملکرد استنادی پژوهشگران حوزه علوم و فناوری هسته ای در این بازه زمانی دارد. اشغال یک موقعیت مرکزی در یک شبکه هم نویسندگی، گرچه به پژوهشگر از لحاظ موقعیت نزدیکی اهمیت راهبردی می دهد، اما لزوماً موجب بهبود عملکرد وی نمی شود. اظهار نظر قطعی درباره رابطه مرکزیت بینابینی و عملکرد استنادی طلب می کند که پژوهش های بیشتری برای بررسی این رابطه به عمل آید که آیا برای بررسی رابطه مرکزیت بینابینی و عملکرد استنادی نیاز به پل بندی بین کل مؤلفه های موجود در شبکه وجود دارد یا نه.