مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
اعضاء هیأت علمی
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق ضرورت ایجاد تغییر در آموزش عالی مطرح می گردد. تغییر نگرش و استفاده از منابع سرشار و با ارزش انسانی در دانشگاه ها در طی چند سال اخیر ، بر اثر عنایت خاص به رهبری نتایج بسیار سود مندی را در کشورهای مختلف به وجود آورده است. در این مطالعه اهمیت رهبری دانشگاهی و چالش های مربوط به اجرای مدیریت کیفیت جامع در سیستم دانشگاهی بر ساس تجربیات اندوخته شده تشریح خواهد شد.
ارائه مدل زیر ساخت فنآوری اطلاعات و موفقیت مدیریت دانش در دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق ارائه مدلی موفق در پیاده سازی مدیریت دانش در دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های آزاداسلامی از منظر زیر ساخت های فنآوری اطلاعات است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه تحقیق برابر با جامعه آماری شامل 160 نفر از اعضاء هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد. پرسشنامه تحقیق پس اخذ روایی از سوی 14 نفر از خبرگان و تعیین پایایی آزمون، با استفاده از روش آماری آلفای کرونباخ 76/ در بین جامعه آماری مشتمل بر توزیع و جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها و آزمون فرض از روش های آماری آزمون tتک نمونه ای استفاده شد. از تحلیل عاملی تأییدی برای شناخت متغیر های مکنون استفاده گردید. برای آزمون فرضیات، از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری18 SPSS و LISREL استفاده شد. یافته ها نشان داد زیرساخت فنآوری اطلاعات در موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش بسیار اثرگذار است و وضعیت این عامل در دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی در حد مناسبی قرار ندارد. با توجه به سطح معنی داری(0.05 P_Value >) دسترسی به زیر ساخت شبکه با بیشترین واریانس(0.345) و بعد از آن نیز دسترسی به نرم افزارها(0.278) موفقیت مدیریت دانش را تبیین می کنند. واضح است بدون داشتن یک زیر ساخت مناسب، محیطهای دانشگاهی به نحو احسن نمی توانند در ایفای دو نقش کلی و سنتی خود که همانا خلق و انتشار دانش است ظاهر شوند. به همین دلیل افزایش سرمایه گذاری بمنظور گسترش زیرساخت فنآوری اطلاعات پیشنهاد می شود.
چالش های آئین نامه ارتقاء اعضای هیأت علمی برای هم ترازسازی سنجش و ارزیابی بهره وری علمی پژوهشگران رشته موسیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش شناسایی چالش های آئین نامه ارتقاء اعضای هیأت علمی برای هم ترازسازی بروندادهای غالب رشته موسیقی است تا از این طریق بتوان از نادیده گرفته شدن بخش عمده ای از فعالیت های ارزنده اعضاء هیأت علمی رشته موسیقی جلوگیری کرد و ارزیابی های صحیح و عادلانه ای در این خصوص ارائه نمود. روش شناسی: این پژوهش، از نوع پژوهش های کاربردی و اکتشافی علم سنجی است که برای انجام آن از روش های کتابخانه ای، پیمایشی و تحلیل محتوا با رویکرد اکتشافی، تطبیقی و رویکرد همسانی استفاده شده است. در بخش کیفی، با استفاده از روش های کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی، رزومه و سایر اطلاعات و مستندات جامعه پژوهش و نمونه هدفمند مورد مطالعه قرار گرفت و در بخش کمی، با استفاده از روش های تحلیل محتوای کمی و پیمایشی داده ها گردآوری شد و در نهایت، با روش تطبیقی و رویکرد همسانی و اکتشافی، تجزیه و تحلیل داده ها صورت پذیرفت. در این فرایند، بر اساس بررسی رزومه تعداد 90 نفر از اعضای هیأت علمی تمام وقت و مدعو رشته موسیقی دانشگاه های دولتی کشور و همچنین انجام پیمایش، تعداد 24 نفر به عنوان جامعه هدفمند این پژوهش تعیین شد و سپس بروندادهای تخصصی و همچنین دیدگاه های این نمونه هدفمند، در مراحل بعدی پژوهش به عنوان معیار مورد استفاده قرار گرفت و ضمن شناسایی وزن و اهمیت هر یک از این بروندادهای تخصصی، در این خصوص با بروندادهای مندرج در شاخص های آئین نامه ارتقاء هم ترازسازی شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد، برونداد علمی غالب در رشته موسیقی مربوط به «آهنگ سازی» است، همچنین نمونه هدفمند با تألیف و ترجمه کتاب، مقاله مجله های داخلی و خارجی، مقاله همایش، سخنرانی در همایش و طرح پژوهشی به میزان کمی به عنوان بروندادهای اصلی رشته موسیقی موافق هستند؛ درحالی که به میزان زیادی با بروندادهایی از نوع «کنسرت های انفرادی و گروهی داخلی و خارجی، آهنگ سازی، انتشار آلبوم، ساختن قطعه برای فیلم و سریال و رهبری ارکستر» موافق اند. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد «آیین نامه ارتقاء» تنها 3/27 درصد از بروندادهای اعضاء هیأت علمی رشته موسیقی را تحت پوشش قرار می دهد. نتیجه گیری: مشخص شد که برای بروندادهای غالب رشته موسیقی در آیین نامه ارتقاء جایگاهی تعریف نشده است و تنها به صورت کلی، با عبارت «آثار بدیع و ارزنده هنری» و امتیازی نه چندان زیاد در نظر گرفته شده است، که این امر باعث خواهد شد تا توانایی ها و فعالیت های عمده اعضاء هیأت علمی رشته موسیقی نادیده گرفته شود و این افراد امتیاز چندانی از آیین نامه کسب نکنند. برای رفع این چالش و مسئله، بروندادهای قابل ارائه در رشته موسیقی که می تواند با بروندادهای پیش بینی شده در آیین نامه ارتقاء هم ترازسازی شود؛ نشان داده شد.
بررسی تفاوت های درون، بین و فراجنسیتی فلات زدگی شغلی اعضای هیأت علمی (مورد مطالعه دانشگاه های تهران و اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
137 - 162
حوزه های تخصصی:
سازه فلات زدگی شغلی سازه ای عینی- ذهنی است، میزان و نوع آن در بین گروه های مختلف درون جامعه متفاوت است و تحت تأثیر توانایی های فردی، ویژگی های فراسازمانی و فرصت های عینی و ذهنیِ در دسترس افراد قرار دارد. بدون شک یکی از مهمترین تفکیک های درون هر جامعه ای، تفکیک جنسیتی و تمایزات مبتنی بر جنسیت است. براین اساس، هدف پژوهش حاضر این است که با بررسی میزانِ و گونه هایِ فلات زدگیِ شغلیِ زنان و مردان و اعضای هیأت علمیِ دانشگاه های تهران و اهواز، به این سؤال پاسخ دهد که تأثیر جنس در میزان و گونه های فلات زدگی شغلی مهمتر است یا تأثیر جنسیت؟ روش مطالعه پیمایشی، و جمع آوری داده ها ابزار پرسش نامه بوده است. براساس یافته های بدست آمده؛ شرایط ساختاری دانشگاه در تعیین فلات زدگی شغلی تأثیری تعیین کننده تر از جنس افراد دارد؛ این تأثیر در دانشگاه اهواز و تهران به ترتیب بیشتر در بعد ساختاری و محتوایی می باشد. همچنین براساس مقایسه میانگین ها، زنان عضوهیأت علمی به لحاظ فلات زدگی زیستی و مردان به لحاظ فلات زدگی حرفه ای به تفکیک دانشگاه محل خدمت با یکدیگر تفاوت معناداری دارند. بدین لحاظ تأثیر دانشگاه محل خدمت، عدالت سازمانی، شیوه مدیریت و فرهنگ سازمانی بر انواع فلات زدگی تعیین کننده تر از جنس بوده است.
ارزیابی جایگاه علمی و اخلاقی اساتید و مدرسان دانشگاه فرهنگیان بر اساس شاخص های وزارت علوم
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه علمی اساتید و مدرسان دانشگاه فرهنگیان با عنایت به شاخص های وزارت علوم و ارائه شیوه های ارتقای علمی و اخلاقی آن ها از دیدگاه اعضاء هیأت علمی طی سال های 95 – 1394 هست. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی هست. جامعه آماری شامل کلیه مدرسان و اعضاء هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان شمال غرب کشور (شامل استان های: آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، کردستان، کرمانشاه، زنجان، همدان، قزوین و گیلان) است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 110نفر اعضاء هیأت علمی به عنوان نمونه، انتخاب و اطلاعات لازم جمع آوری و تحلیل شدند. ابزار پژوهش، شامل یک پرسشنامه استاندارد 28 گویه ای بر اساس ملاک ها و شاخص های ارتقای وزارت علوم و یک پرسشنامه محقق ساخته 24 سؤالی (12گویه برای شاخص های علمی و 12 گویه برای شاخص های اخلاقی) که بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت، امتیازبندی شده است. نتایج حاصل از اجرای این طرح پژوهشی عبارت اند از: وضعیت عملکردی اساتید در مقایسه با شاخص های ارتقای وزارت علوم در سطح مربی و در سطح استادیاری در همه مقوله ها (علمی و پژوهشی، طراحی وتولید، تألیفات، راهنمایی و نظارت) به غیراز مقوله کمیت و کیفیت تدریس در وضعیت پایین تر از شاخص قرار دارند؛ هر دو گروه از اساتید، یعنی مربیان و استادیاران در هر دو مقوله علمی و اخلاقی با میانگین شاخص های وزارت علوم، فاصله دارند؛ اعضاء هیأت علمی درهر دو سطح مربی واستادیاری در مقوله علمی بهتر از مقوله اخلاقی عمل کرده اند. بنابراین در سیاست گذاری و برنامه ریزی دانشگاه فرهنگیان به ارتقای همه جانبه شاخص های علمی در اولویت اول و شاخص های اخلاقی در اولویت بعدی به عنوان راهبردهای اساسی، لازم است توجه شود.
روند رشد و تحلیل استنادی مقالات دانشگاه شهید باهنر کرمان در پایگاه استنادی وب علوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال هشتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۸
87 - 92
هدف: این مقاله به بررسی رشد و توسعه مقالات اعضاء هیأت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در پایگاه استنادی وب علوم می پردازدکه هدف اساسی آن شناسایی و تعیین تولیدات علمی اعضاء هیأت علمی دانشگاه باهنر است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع تحقیقات علم سنجی است که با استفاده از روش کمی و تحلیل استنادی انجام شده است. ابزارگردآوری داده ها،پایگاه استنادی وب علوم و ابزارتحلیل داده ها نرم افزار اس پی اس اس نسخه20بوده است که تحلیل های آماری آن مبتنی برآمار توصیفی است. ابتدا با استفاده از جست وجوی پیشرفته در پایگاه وب علوم کلیه رکوردهای تولید شده توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان در بازه زمانی سال های2000-2011 که در این پایگاه نمایه شده اند مورد بازیابی قرار گرفت. سپس استنادهای مربوطه با فرمت تمام متن در کامپیوتر شخصی ذخیره و در نهایت با استفاده از نرم افزار اس پس اس اس به تحلیل آماری داده ها پرداخته شد.
یافته ها: میانگین رشد سالانه تولیدهای علمی دانشگاه باهنر در بازه زمانی2000-2011 رشد قابل قبولی است. به ویژه با سیر صعودی که از سال 2004 به این سو به خود گرفته است، می تواند در سال های آینده جایگاه دانشگاه شهید باهنر را در میان دانشگاه های کشور ارتقاء چشمگیری دهد. از تحلیل داده ها مشخص شد دانشکده علوم پایه در رتبه اوّل در میان دانشکده های دیگر به عنوان پرتولید ترین دانشکده دانشگاه محسوب می شود. اغلب تولیدها و استنادهای این دانشکده توسط بخش شیمی صورت گرفته است. با مشخص شدن پژوهشگران برتر دانشگاه شهید باهنر کرمان به لحاظ شاخص های تعداد مدارک تولید شده، تعداد استنادهای دریافتی، و میانگین استناد دریافتی برای هر سند می توان گفت رشته های شیمی، مکانیک و آمار، موتور تولید علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان محسوب می شوند .
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد دانشگاه شهید باهنر در این مدت 1356 مدرک تولید نموده است. هم چنین میانگین رشد سالانه مدارک این دانشگاه 6 /33 درصد بوده است. به لحاظ تعداد مدارک تولید شده و استنادهای دریافتی محمدعلی طاهر، ایران شیخ شعاعی و احمد شیخی در مکان های نخست قرار گرفتند. تقریبا تمامی مدارک به زبان انگلیسی چاپ شده اند. با توجه به جذب اعضای هیأت علمی جدید و سرعت رشد مدارک تولید شده دانشگاه شهید باهنر می توان گفت در سال های آتی دانشگاه شهید باهنر کرمان به لحاظ تعداد مدارک، رشد چشمگیری خواهد داشت.
ارائه الگوی شایستگی اعضاء هیات علمی در تعاملات بین المللی: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
اعضاء هیات علمی به عنوان یکی از مهم ترین سرمایه های انسانی هر دانشگاه نقش مهمی در عرصه تعاملات بین المللی دارند و زمانی می توانند در ایفاء این نقش موثرتر عمل کنند که از شایستگی های لازم برای آن برخوردار باشند. هدف مقاله حاضر ارائه الگوی شایستگی اعضاء هیات علمی در تعاملات بین المللی است و برای نیل به این هدف، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل صاحب نظران حوزه آموزش عالی کشور بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 21 نفر به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوا استقرایی بود. برای حصول اطمینان از روایی داده های پژوهش، از دو روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان در پژوهش و بازبینی توسط همکاران استفاده شد. یافته ها نشان داد که الگوی مفهومی شایستگی اعضاء هیات علمی در تعاملات بین المللی را می توان در شش مقوله شایستگی تعریف کرد که عبارتند از: شایستگی علمی، شایستگی حرفه ای، شایستگی ارتباطی، شایستگی میان فرهنگی، شایستگی فراشناختی و شایستگی فکری.
تحلیل کیفی تجارب فرصت های مطالعاتی اعضاء هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
در سیاست گذاری آموزش عالی، فرصت مطالعاتی می تواند به عنوان یک راهبرد مهم توسعه حرفه ای اعضاء هیأت علمی و ارتقاء کیفیت دانشگاه ها مدنظر قرار گیرد. مقاله حاضر با رویکردی تفسیری به تحلیل تجارب اعضاء هیأت علمی از گذراندن دوره های فرصت مطالعاتی و تأثیر این دوره ها بر توسعه حرفه ای آنها پرداخته است. مشارکت کنندگان در تحقیق هم شامل 25 نفر از دارندگان تجربه فرصت مطالعاتی بوده که به صورت هدفمند و ملاکی انتخاب شده اند. داده های مطالعه با مصاحبه های واقعه مدار گردآوری و به شکل استقرایی در قالب تحلیل مضمونی با نرم افزار Nvivo10 کدگذاری شدند. بنا به دیدگاه اعضاء هیأت علمی، آنهایی که به فرصت مطالعاتی اعزام می شوند باید با بهره گیری از این فرصت، تغییرات عمده ای در سبک زندگی شخصی و کار حرفه ای خود ایجاد کنند: تنظیم برنامه بلندمدت برای زندگی خود و خانواده، سرمایه گذاری برای فرزندان در خارج از کشور، ترویج کار گروهی و اشتیاق بیشتر به تألیف کتب و مقالات علمی با کیفیت بالاتر، بهبود مهارت های تدریس و برخورد شایسته تر با دانشجویان و نهایتاً ایفاء نقش به عنوان رابط با دانشگاه های خارج کشور. نتیجه کاربردی و پیشنهاد این پژوهش هم آن است که برای افزایش تمایل اعضاء هیأت علمی در استفاده از فرصت های مذکور به عنوان عاملی مؤثر در ارتقاء شاخص های آکادمیک دانشگاه و ترغیب آنها در دستیابی به دانش تخصصی روز، اقداماتی از جمله تسهیل و تثبیت مقررات استفاده از فرصت مطالعاتی و ایجاد زیرساخت های مناسب اجرای نوآوری ها و تجارب کسب شده اساتید مدنظر قرار گیرد.
استخدام دانش آموختگان خودی در دانشگاه: چالش یا فرصت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
91 - 104
منظور از جذب خودی ها، علاقه دانشگاه ها به جذب دانش آموختگان خود به عنوان عضو هیأت علمی گفته می شود و به عنوان یک مسئله در آموزش عالی از سابقه ای نسبتاً طولانی برخوردار است. این مقاله درصدد بود که با بررسی وضعیت دانشگاه های قدیمی کشور در زمینه جذب دانش آموختگان خودی و همچنین یکپارچه کردن پژوهش های موجود در این زمینه با تکیه بر روش ترکیب پژوهی کیفی به ارائه یک موضع فکری به اندیشمندان و سیاست گذاران آموزش عالی بپردازد. بر این اساس در آغاز پژوهشگران با جستجوی کلیدوا ژه های مرتبط با پدیده جذب دانش آموختگان خودی در هریک از پایگاه های اطلاعاتی، از مجموع 48 پژوهش به دست آمده، 29 پژوهش مرتبط را به عنوان نمونه و به صورت هدفمند جهت تحلیل انتخاب نمودند و در بخش دوم نیز چهار دانشگاه قدیمی کشور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه برای تحلیل و بررسی انتخاب شدند. برای کنترل کیفیت داده های حاصل از بخش اول پژوهش از ابزار کاسپ استفاده شد و کدهای به دست آمده با استفاده از پایایی کدگذاران، یکدست و هماهنگ شدند. یافته های حاصل از بخش اول در هشت محور شامل چالش توسعه دانشگاهی، چالش توسعه حرفه ای، رشد تعصب دانشگاهی در جذب و استخدام، چالش توسعه ارتباطات فردی، چالش توسعه ارتباطات بین دانشگاهی، چالش توسعه ساختاری-فرهنگی دانشگاه، مزیت های ساختاری-فرهنگی و مزیت های اقتصادی دسته بندی شدند که بیانگر چالش ها و فرصت های پیرامون پدیده جذب دانش آموختگان خودی در دانشگاه هستند. یافته های حاصل از بخش دوم پژوهش نیز حاکی از میزان بالای جذب دانش آموختگان خودی در دانشگاه های قدیمی کشور بوده است.
ارزیابی درونی گروه آموزش زبان ع ربی پردیس حضرت معصومه (س) دانشگاه فرهنگیان قم
حوزه های تخصصی:
ارتقای کیفیت در هر نظام آموزشی مستلزم آگاهی از نقاط قوت و ضعف و تعیین فاصله از اهداف مشخص شده است. فرایند ارزیابی درونی قادر است ضمن مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف، با تحلیل نتایج و ارائه راهکارهای مناسب، نظام آموزشی را در جهت اهداف موردنظر به پیش ببرد. هدف اصلی از پژوهش حاضر، توصیف دقیق وضعیت موجود گروه آموزش زبان عربی پردیس حضرت معصومه (س) دانشگاه فرهنگیان قم، وضعیت آرمانی، شناسایی نقاط قوت و ضعف گروه و ارائه راهکارهای مناسب جهت رسیدن به وضعیت آرمانی است. جامعه آماری موردمطالعه در پژوهش حاضر شامل 3 زیر جامعه (مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی و دانشجویان کارشناسی) است. مجموعه ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در انجام پژوهش، پرسشنامه های مربوط به مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی و دانشجویان است. قضاوت در خصوص مؤلفه های مورد سنجش در این پژوهش در چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از میان عوامل شش گانه مورد ارزیابی گروه، چهار عامل (اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات گروه)، (دانشجویان)، (راهبردهای یاددهی – یادگیری) و (رشته های تحصیلی و برنامه های درسی) در وضعیت خوب و دو عامل (استادان) و (امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی) در وضعیت متوسط قرار دارند. وضعیت کیفی کلی گروه با تحقق 65.73 درصد از اهداف موردنظر در عوامل شش گانه مورد ارزیابی، در سطح خوب قرار دارد.