فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله تحلیل دیدگاه های مختلف درباره پیشرفت علم و نقدهای وارده بر هر یک و تبیین ضرورت تغییر رویکرد از فعالیت علمی به پیشرفت علمی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث ماهیت، نظری فلسفی و از نظر روش قیاسی و استنتاجی است. با استفاده از این روش نظریه ها و آراء صاحب نظران در باب پیشرفت علم واکاوی و توصیف شده و به کمک قیاس نتایجی استنتاج شده است. یافته ها: در باب پیشرفت علم سه رویکرد وجود دارد: رویکرد معرفتی، رویکرد معنایی و رویکرد عملکردی درونی. هر یک از این رویکردها حکایت های متفاوتی از پیشرفت علم عرضه می دارند. در دیدگاه معرفتی یا رویکرد سنتی، پیشرفت علم تجمع یا انباشتی از باورهای علمی واقعی است. بر انباشتگی خطی دانش و ابقاء نظریه های علمی تأکید می شود. در رویکرد معنایی، رئالیست ها توفیق علم را حاصل صدق تقریبی، صدق نمایی، ارجاع عبارات اصیل یا ترکیبی از این امور می دانند و بر ایده همگرایی، انباشتگی و انطباق در علم پای می فشارند. رویکرد عملکردی درون گرا و مسئله محور است و پیشرفت علم را حاصل انقلاب های علمی می داند. طرفداران این رویکرد یا پسارئالیست ها، نسبی گرا هستند. این نسبی گرایان متهمند که موضع آنها به نسبی بودن منجر می شود و اعتبار و قدرت روش علمی را برای مبارزه یا مواجهه با باورهای دیگر تضعیف می کند؛ به علاوه به خاطر خصلت سرنگون کننده انقلاب، هیچ انباشت علمی وجود ندارد. در مقابل رئالیست ها که اعتقادی به تغییرات انقلابی در نظریه های علمی ندارند، معتقدند که در اثر به وجود آمدن اصلاح تدریجی نظریه ها، علم رشد می یابد. نتیجه گیری : علیرغم تفاوت در نظریه ها، هر سه رویکرد پیشرفت علم را پیشرفت شناختی می دانند، نه تولید نوشتارگان یا تولید اطلاعات علمی (کتاب، مقاله). حرکت در مسیر علم باید شکوفایی ابعاد مختلف توسعه را فراهم آورد. پیشنهاد پژوهش آن است که مفهوم پیشرفت علم یا پیشرفت شناخت در قالب «اصل کانتی اشاعه سؤال» قابل توجیه است.
بررسی عوامل تسهیلگر در پیاده سازی مدیریت دانش با توجه به نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی (نمونه پژوهی: کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش عوامل تسهیلگر در پیاده سازی مدیریت دانش با توجه به نقش متغیر میانجی ساختار سازمانی در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه بررسی شد و بر مبنای آن مدل ساختاری برآورد شده ارائه گردید. روش شناسی: روش پژوهش بر اساس هدف پژوهش از نوع کاربردی است. براساس نحوه گردآوری داده ها روش پژوهش پیمایشی از نوع طرح های همبستگی به شیوه تحلیل مسیر و الگوی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کتابداران کتابخانه های عمومی تشکیل داد. برای برآورد حجم نمونه از فرمول کرجسی و مورگان با سطح خطای 05/0 استفاده شد. حجم نمونه 109 نفر برآورد شد. 92 نفر (5/84) به پرسشنامه پاسخ دادند. در این پژوهش از پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شد. برای بررسی اعتبار محتوایی از نظرات کارشناسان و خبرگان مدیریت دانش استفاده شد. برای بررسی پایایی گویه ها و سازه ها از آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراج شده استفاده گردید. برای توصیف داده ها از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 26 و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی مسیری ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی (Smart PLS 3.3) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دیدگاه های کتابداران زن و مرد در مورد عوامل تسهیل کننده پیاده سازی مدیریت دانش تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج آزمون حداقل مربعات جزئی حکایت از تأیید فرضیه های پژوهش داشت و بر این اساس مدل های اندازه گیری و ساختاری از نظر آماری برازش مناسبی داشتند. نتایج نشان داد راهبرد مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و منابع انسانی اثر مثبت و معناداری بر پیاده سازی مدیریت دانش داشتند. استراتژی مدیریت دانش بالاترین (310/0) و فناوری اطلاعات (261/0) کمترین ضریب تأثیر را بر پیاده سازی مدیریت دانش داشتند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد ساختار سازمانی به عنوان متغیر میانجی در تعدیل روابط بین عوامل تسهیل کننده و پیاده سازی مدیریت دانش نقشی نداشت. نتیجه گیری : نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها اثرات عوامل تسهیل کننده بر پیاده سازی مدیریت دانش را تأیید کرد. بنابراین می توان به مدل طراحی شده و عوامل تسهیلگر پیاده سازی مدیریت دانش تکیه کرد و نتایج به دست آمده را برای پیاده سازی مدیریت دانش به کتابخانه ها تعمیم داد.
شناسایی عوامل مؤثر در کسب خوش اقبالانه اطلاعات: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : رفتار اطلاعاتی شامل رفتارهای عمدی و غیرعمدی است. کسب خوش اقبالانه اطلاعات یکی از نمودهای رفتارهای اطلاعاتی غیرعمدی است. این رفتار به منزله یکی از رویکردهای رفتار اطلاعاتی، که مکمل پرس وجوست، نقش مهمی در یادگیری و کسب اطلاعات روزمره افراد دارد. بروز این نوع رفتار، تحت تأثیر عواملی است که پژوهش حاضر با هدف شناسایی آن ها انجام شده است. روش : این مطالعه با روش مرور نظام مند و با بهره گیری از فرایند هشت مرحله ای اُکُلی انجام شده است. جامعه پژوهش را مقالات انگلیسی نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی وبگاه علوم و اسکوپوس و مقالات فارسی نمایه شده در پایگاه های استنادی علوم جهان اسلام، اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مگ ایران، نورمگز و پرتال جامع علوم انسانی تشکیل می دهد. پس از حذف مقالات تکراری، براساس معیارهای ورود و خروج تعیین شده، 40 مقاله مرتبط به منظور شناسایی عوامل مؤثر در کسب خوش اقبالانه اطلاعات مطالعه شدند. یافته ها : تحلیل مقالات بازیابی شده نشان داد که پیشینه مطالعه کسب خوش اقبالانه اطلاعات به بیش از سه دهه می رسد. کسب خوش اقبالانه اطلاعات تحت تأثیر عوامل درونی، عوامل بیرونی و ویژگی های محیطی قرار دارد. عوامل درونی تحت تأثیر ویژگی های روان شناختی و شخصیتی فرد است و به دست خود فرد خلق یا مدیریت می شود. عوامل درونی شامل نیاز اطلاعاتی، دانش موضوعی، هوشمندی، کنجکاوی، حساسیت، وظیفه شناسی، برون گرایی، احساسات، اعتمادبه نفس، سواد اطلاعاتی، لذت بردن از فرایند جست وجو و تحصیلات است. این درحالی است که عوامل بیرونی همانند زمان، وضعیت و مکان جدای از ویژگی های روان شناختی و شخصیتی فرد است و سبب تسهیل خوش اقبالی می شود. برخی ویژگی های محیطی ازجمله قابلیت جست وجو و اکتشاف، سهولت دسترسی، قابلیت اتصال، غنی از محرک، محرک های برجسته، تنوع، تضادها، ناقص بودن، دسترسی چندگانه، توقف پذیری خوش اقبالی را پرورش می دهند. همچنین به رغم اهمیت مقوله خوش اقبالی در علم اطلاعات و دانش شناسی، به منزله یکی از روش های کسب اطلاعات، این حوزه مورد توجه پژوهشگران داخل کشور واقع نشده است و فقر پژوهشی در این زمینه وجود دارد. نتیجه گیری : پیشرفت های اخیر در فناوری اطلاعات و ظهور وب 2 سبب افزایش رفتارهای کسب غیرعمدی اطلاعات شده است؛ بنابراین چگونگی بروز این رفتارها و آثار و نتایج آن ها باید بررسی شود. پژوهش های انجام شده گویای این حقیقت است که جست وجوگران براساس عوامل گوناگون، رفتارهای اطلاعاتی متفاوتی بروز می دهند. این امر درمورد کسب خوش اقبالانه اطلاعات به منزله یکی از انواع رفتارهای اطلاعاتی نیز صدق می کند. با شناسایی مناسب و کنترل عوامل مؤثر در کسب خوش اقبالانه اطلاعات کمک شایان توجهی به روند صحیح جست وجو به دست افراد و یافتن اطلاعات مورد نیاز آن ها و توسعه علمی پژوهشگران و استفاده بهینه از اینترنت خواهد شد.
تأثیر اخلاق حرفه ای بر عملکرد شغلی با میانجیگری جو اخلاقی در کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای بر عملکرد شغلی با میانجیگری جو اخلاقی در کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز است. روش : پژوهش حاضر از منظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از منظر روش از نوع مطالعات کمی است که به روش توصیفی همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز هستند که 87 نفر از آنان به روش سرشماری در پژوهش مشارکت داشتند. در این پژوهش از پرسشنامه های جو اخلاقی، عملکرد شغلی و اخلاق حرفه ای استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از آزمون هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اخلاق حرفه ای تأثیر معنا داری بر عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز و جو اخلاقی کتابخانه ها دارد. از سوی دیگر، جو اخلاقی تأثیر معنا داری بر عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز دارد. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که اخلاق حرفه ای از طریق جو اخلاقی تأثیر غیرمستقیم معنا داری بر عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی دارد. بر اساس نتایج، هر چهار فرضیه پژوهش تأیید شدند. نتیجه گیری: وجود چهارچوب ها و رهنمودهای اخلاقی در کتابخانه های دانشگاهی می تواند زمینه برای ظهور و تثبیت جو اخلاقی در این کتابخانه ها را فراهم کند. یک کتابدار فقط در صورتی می تواند عملکرد مطلوبی از خود به جا بگذارد که در یک جو اخلاقی مطلوب بتواند توانایی های اخلاقی و رفتاری خود را نشان دهد و از این طریق می تواند به طیف های مختلف از مراجعان خدماتی متناسب با نیازها و خصوصیاتشان ارائه کند.
The Effect of Architectural Design Parameters on IEQ in Accomplishing School Smartification(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No. ۵, Summer & Fall ۲۰۲۲
223 - 248
حوزههای تخصصی:
Purpose : The study aims to study the effect of architectural design parameters on IEQ in accomplishing school smartification. Method : The research was conducted in school buildings located in Tabriz, Iran. The indicators chosen to represent IEQ are the adaptive PMV model used for thermal comfort, imageless daylight glare probability used for visual comfort, and CO2 concentration used for IAQ assessment. The simulation technique was used to collect data for a generative parametric school model. The method of data analysis includes a multivariate linear regression algorithm, t-test statistic, and one-way analysis of variance. The studied variables are dimensions of classrooms with the fixed area, Percentage of window area on a wall, window height, Shading, and protrusions in plan design. The stepwise method for multivariate linear regression in SPSS was used to assess the vital IEQ indicator in terms of thermal and visual comfort and CO2 concentration. Findings : The study found that among studied indicators, the south facade window ratio significantly correlates with IEQ. The other CRI parameters are the north window ratio and north window height. the findings revealed that to increase the IEQ in schools, facade design is more critical than the plan. The higher the window surface on the south, north, west, and east faces, the greater the thermal comfort and glare probability is. Conclusion : However, increasing the height of the windows can reduce glare and also increase thermal comfort. Thermal comfort improves as the length of the southern classrooms rises. On the bright side, it has no noticeable glare effect.
آینده علم اطلاعات و دانش شناسی: مروری نظام مند بر مطالعات انجام شده در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رشته علم اطلاعات و دانش شناسی برای انطباق و همگام شدن با تحولات روز و رویارویی مؤثر با آن ها و حفظ موقعیت و بقای خود در شرایط رقابتی کنونی، نیاز به مطالعاتی نظام مند درباره آینده دارد. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با مرور مطالعات مربوط به آینده علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران و جهان، پژوهشگران آینده را در جهت توسعه پژوهش در این زمینه سوق دهد. روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش مرور نظام مند انجام گرفته است. بدین منظور، پژوهش های مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی بین المللی و داخلی بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی مورد جستجو قرار گرفتند. در مجموع، 114 اثر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مروری بر مطالعات نشان داد که 14 پایان نامه، 25 مقاله همایش، 65 مقاله نشریه و 10 یادداشت وبگاه به مسئله آینده علم اطلاعات و دانش شناسی پرداخته اند. این پژوهش ها در چهار محور مورد مطالعه قرار گرفتند: 1. کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی در آینده؛ 2. کتابداران و متخصصان علم اطلاعات در آینده؛ 3. آینده آموزش در علم اطلاعات و دانش شناسی؛ و 4. آینده پژوهش در این حوزه. نتیجه گیری: رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، کتابخانه ها و کتابداران در آینده همچنان به ایفای نقش خود ادامه خواهند داد؛ اما، برای این که بتوانند با وجود رقبایی نظیر اینترنت، ابرموتورهای جستجو، شبکه های اجتماعی و سایر ابزارهای نوین جایگاه خود را حفظ و ارتقا دهند، لازم است خدمات خود را متناسب با نیازهای روز و فناوری های نوین متحول سازند.
نگرش کاربران نسبت به پیاده سازی فهرست نویسی اجتماعی پویا در اپک کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تمایل کاربران کتابخانه ملی ایران جهت پیاده سازی فهرست نویسی اجتماعی پویا در اپک کتابخانه ملی ایران، صورت پذیرفته است. روش شناسی : پژوهش حاضر، به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و به شیوه نمونه گیری در دسترس انجام شده است. یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، بیشتر کاربران کتابخانه ملی ایران از طریق فیلد موضوع و جستجوی ترکیبی، منبع مورد نظر خود را جستجو می کنند. میزان سودمندی موضوعات مندرج در پیشینه های فهرست نویسی بانک کتاب شناختی کتابخانه ملی ایران در حد مطلوب بوده و به کاربران کتابخانه ملی در یافتن منبع مورد نظرشان کمک می کند. کاربران کتابخانه ملی تمایل دارند در بخشی با عنوان «کتابخانه من» منابع مورد علاقه خود را ذخیره کنند. کاربران کتابخانه ملی ایران تمایل دارند در فهرست نویسی منابع و به ویژه اختصاص کلیدواژه های موضوعی در پیشینه های فهرست نویسی و نیز در نقد و اعمال نظر و پیشنهاد در مورد پیشینه های فهرست نویسی شده توسط فهرست نویسان مشارکت کنند. به طور کلی بیش از نیمی از کاربران کتابخانه ملی به رویکرد فهرست نویسی اجتماعی تمایل نشان داده اند. نتیجه گیری: با توجه به ابراز تمایل بیش از نیمی از کاربران به رویکرد فهرست نویسی اجتماعی، پیاده سازی و اجرای فهرست نویسی اجتماعی پویا در اپک کتابخانه ملی ایران می تواند تا حد زیادی به بهبود کیفیت پیشینه های فهرست نویسی و بازیابی بهتر منابع و تعامل بیشتر با کاربران منجر شود.
آینده پژوهی سازماندهی دانش: شناسایی نیروهای پیشران، چالش ها، راهکارها و خلأها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف، آینده پژوهی سازماندهی دانش با استفاده از نظرات متخصصین ایرانی این حوزه درباره آینده و مسائل مرتبط با آن هست. روش شناسی: نوع پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی است که با روش تحلیل محتوای کیفی، گراندد تئوری و ابزار مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونه گیری هدفمند است. جامعه پژوهش نیز 20 نفر از متخصصین علم اطلاعات و دانش شناسی با زمینه تخصصی سازماندهی دانش هستند که با آن ها مصاحبه شد. یافته ها: به نظر متخصصین، نیروهای پیشران تأثیرگذار در آینده سازماندهی دانش عبارت اند از: تولیدکنندگان دانش، دست اندرکاران دانش، کاربران دانش و برخی مصاحبه شوندگان مجموعه پژوهش های سازماندهی دانش را روند روبه رشد و در عین حال متنوعی می دانند. فهرست نویسی و رده بندی، تاکسونومی، مباحث سنتی از جمله موارد کاهشی و ابزارهای تحت وب، ابزارها و استانداردهای سازماندهی دانش، وب معنایی و هستی شناسی از جمله موارد افزایشی بیان شده است. در زمینه چالش های سازماندهی دانش نیز می توان به عواملی مانند مشکلات پژوهشی، نیروی انسانی، آموزش و ...، اشاره کرد. نتیجه گیری: سازماندهی دانش موضوعی چندوجهی، روبه رشد و دارای زایش در علم اطلاعات و دانش شناسی است که با مسائل و موارد قوت و ضعف خود دست به گریبان است. هر کدام از بخش های مدل پارادایمی با یکدیگر در تعامل بوده و بر یکدیگر اثر مثبت یا منفی می گذارند. صاحب نظران سازماندهی دانش شناخت خوب و روشنی از مسائل این حوزه دارند و موارد تأثیرگذار مختلفی را بیان کرده اند. بنابراین لازم است با بهره گیری از خرد جمعی و حمایت های مالی و معنوی اهمیت بیشتری به سازماندهی دانش داد و در ارتقای نقاط قوت و رفع نقاط ضعف کوشید.
بررسی آمادگی تحقق کتابخانه های سبز در دانشگاه های ایران در راستای مدیریت پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان آمادگی کتابخانه های دانشگاهی ایران برای مدیریت پایدار در راستای تحقق کتابخانه های سبز است. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ نوع هدف از جمله تحقیقات کاربردی بوده و به روش توصیفی پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل بخش های مختلف کتابخانه های دانشگاهی تحت نظارت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. برای گردآوری داده های پژوهش از سیاهه وارسی محقق ساخته استفاده شده که بر اساس مؤلفه های مدل ایزو 14000 تهیه شده است. در این پژوهش جهت تعیین اعتبار ابزاراز پنل دلفی و برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، نرم افزار اس.پی.اس.اس. 22 به کار گرفته شد. یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده باید گفت که کتابخانه های دانشگاه های ایران از شاخص های آمادگی برای تبدیل شدن به کتابخانه های سبز فاصله دارند و برای رسیدن به درجه مطلوب، نیاز به بازنگری در طراحی زیرساخت هایشان ضروری به نظر می رسد. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد که رعایت ضوابطی مانند مدیریت پسماند، مصرف بهینه انرژی و استفاده از انرژی های تجدید پذیر، توجه به مصرف بهینه منابع طبیعی نظیر کاغذ، استفاده از مواد اولیه و تجهیزات سازگار با محیط زیست در کتابخانه و ... از جمله مواردی هستند که کتابخانه ها را در به دست آوردن استانداردهای لازم جهت تبدیل شدن به کتابخانه سبز یاری می کنند. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت توجه به مسائل زیست محیطی این پژوهش در این راستا اولین کار انجام گرفته در این جامعه و گستردگی است.
آگاهی اعضای هیئت علمی با مفاهیم و مصادیق سوءرفتار علمی مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی میزان آگاهی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام(ره) شهر ری با مفاهیم و مصادیق سوءرفتار پژوهشی و ارائه راه کارهایی برای کاهش آن است. روش پژوهش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجراء، پیمایشی است. داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. روایی پرسش نامه به وسیله جمعی از استادان متخصص تأیید و پایایی آن با آلفای کرونباخ 788/. محاسبه شد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام شهر ری، که به صورت تمام وقت با این واحد دانشگاهی همکاری دارند، است. با توجه به کثرت اعضای هیئت علمی، نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران به تفکیک حوزه تخصص اعضای هیئت علمی محاسبه و با توجه به ماهیت مسئله و فرضیه های پژوهش، از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کروسکال والیس) با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. ویرایش 20 صورت گرفت. یافته ها: بر اساس یافته ها، میزان آگاهی اعضای هیئت علمی با مفاهیم و مصادیق سوء رفتار علمی (جعل، تحریف، سرقت علمی و ادبی) بالاتر از حد متوسط و در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد؛ اما از میان این سه مؤلفه، آگاهی شان نسبت به مفهوم جعل نسبت به دو مؤلفه دیگر کمتر بود. بر اساس یافته ها، تفاوت معناداری بین شناخت مفاهیم و مصادیق سوءرفتارهای پژوهشی (جعل، تحریف، سرقت علمی-ادبی) با حوزه های تخصص و رتبه علمی و دانشگاهی اعضای هیئت علمی وجود ندارد. نتیجه گیری: افزایش میزان آگاهی اعضای هیئت علمی از مصادیق سوءرفتار علمی، نه تنها به کاهش رفتارهای غیرعلمی در میان اعضای هیئت علمی منجر می شود، بلکه جایگاه ایران در سطح بین المللی در این حوزه را که در سال های اخیر با مشکلاتی همراه بوده، ارتقاء می دهد. مهمترین راهکار پیشنهادی برای کاهش سوءرفتار علمی، راه اندازی و برگزاری دوره های آموزشی اجباری برای آشنایی اعضای هیئت علمی و دانشجویان با مفاهیم و مصادیق سوءرفتار پژوهشی می دانند.
باتلاق اطلاعاتی: مفهومی نوین در بحران کرونا ویروس: بیان دیدگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
159 - 163
حوزههای تخصصی:
در واقع، فضایی که حجم زیادی اطلاعات غیرمعتبر در آن تولید و اشاعه می یابد، باتلاق اطلاعاتی نام دارد. این اصطلاح خاص جریان اطلاعات در بحران ها با دامنه وسیع از جمله بحران کرونا ویروس می باشد. تفاوت این واژه با آلودگی اطلاعات این است که در آلودگی اطلاعات، حجم اطلاعات نادرست بسیار زیاد نبوده و اثرگذاری آن بر جامعه مقطعی است و چندان عمیق نیست. اما در باتلاق اطلاعاتی، حجم اطلاعات نادرست تولید شده بسیار زیاد و اثرات نامطلوب آن معمولا بلندمدت و نسبتا عمیق و عمیق است. برای مثال کمبود مواد غذایی خاص در برخی زمان ها می تواند روند عادی جامعه را دچار اختلال کند و فضایی برای تولید و اشاعه اطلاعات نادرست فراهم نماید، اما به دلیل موقتی بودن، اثرات در جامعه، چندوجهی و عمیق نیست. پس از مدتی این آلودگی با شفاف سازی و نیز تلاش برای حل مشکل از بین می رود. اما در بحران کرونا ویروس، تقریبا سراسر جهان با باتلاق اطلاعاتی مواجه شدند. در واقع حجم اطلاعات غیرمعتبر تولید و اشتراک گذاشته شده زیاد و امکان تشخیص اطلاعات معتبر از غیر معتبر تقریبا غیر ممکن شد. در این حالت مردم و دولت ها سردرگم شده و برون رفت جامعه از این شرایط بسیار سخت و زمان بر شد. لذا باید اثرات ایجاد باتلاق اطلاعاتی بر فرد و جامعه را بدانیم و برای حل آن راه حال های علمی و منطقی پیشنهاد دهیم. در این مقاله به تبیین این مساله پرداخته می شود.
نقش مشاهده گر در اشتراک دانش سازمانی بر اساس نظریه اتوپوئسیس و ارتباط علمی در سیبرنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتباطاتِ علمیِ سازمانی به عنوان بنیان سازمان های مدرن، تأثیر بسیاری بر پیشرفت سازمان ها داشته و در چرخه مدیریت دانش مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با توجه به نقش ارتباطات و سیستم ارتباطی به عنوان مهم ترین مفروضه سیبرنتیک، این مقاله با رویکردی سیبرنتیکی، روند تکاملی دانش در انواع سیبرنتیک را با توجه به نقش مشاهده گر و با در نظر گرفتن نظریه اتوپوئسیس ماتورانا و وارلا و ارتباطات علمی لومان مورد بررسی قرار داده است و با مطرح کردن مبانی فلسفی چهارگانه سیبرنتیک سعی دارد اهمیت این رویکرد را در اشتراک دانش سازمانی آشکار سازد. روش شناسی: این مقاله از نوع مروری است که با استفاده از روش مرور روایتی و بررسی منابع نظری و جستجو در پایگاه های معتبر گوگل اسکالر، مگیران و ایرانداک تهیه شده است یافته ها: یافته ها بیانگر آن است که هر چهار رویکرد سیبرنتیکی در اشتراک دانش حائز اهمیت می باشند و اوج این اهمیت را می توان در نظریه ارتباطات علمی لومان و نقش متفاوت مشاهده گر در هر مرتبه از سیبرنتیک در راستای اشتراک دانش، بر طبق نظریه اتوپوئسیس نیز مشاهده کرد. نتیجه گیری : مدیریت دانش به دلیل دارا بودن ماهیتی بین رشته ای زیربنای دانش سازمانی است لذا ضروری است مطالعات اشتراک دانش از دیدگاه نظریه های اتوپوئسیس و ارتباط علمی لومان در سیبرنتیک مورد توجه قرار گیرد. اشتراک دانش مشاهده گران در سیستم های اجتماعی از جمله حوزه هایی است که سیبرنتیک مرتبه چهارم در آن به خوبی متبلور می گردد و برای توسعه علمی جوامع که در نهایت منجر به پیشرفت آنان می گردد، پشتوانه بسیار مناسبی است.
بررسی نگرش کتابداران در خصوص میزان انطباق سامانه مدیریت یکپارچه موجود در کتابخانه های دانشگاه شهیدچمران اهواز و دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور با وب معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی نگرش کتابداران درخصوص میزان انطباق سامانه مدیریت یکپارچه موجود در کتابخانه های دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور با وب معنایی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و به روش پیمایشی و با رویکرد توصیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کتابداران دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپورتشکیل می دهند که 72 نفر بودند و از این بین 51 نفر نسبت به تکمیل پرسشنامه اقدام کردند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از سیاهه وارسی محقق ساخته استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان آگاهی و شناخت کتابداران از وب معنایی به طور کلی و به تفکیک مؤلفه ها به صورت محدود بوده است نتایج همچنین حاکی از آن بود که از نظر کتابداران جامعه مورد بررسی، نرم افزار جامع موجود در کتابخانه های دو دانشگاه با وب معنایی سازگاری محدودی دارد. نتایج نشان داد که بین متغیرهای جمعیت شناختی و میزان آشنایی کتابداران با وب معنایی و مؤلفه های آن رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج کلی پژوهش نشان داد که از دیدگاه کتابداران، میزان انطباق نرم افزار جامع موجود در کتابخانه های مورد بررسی با وب معنایی به صورت محدود بوده است وکتابداران از وب معنایی و مؤلفه های آن شناخت محدودی داشته و نیاز است که آموزش هایی در این زمینه برای آنها اعمال شود. اصالت اثر: در نهایت بر اساس یافته های این پژوهش مشحض شد نرم افزار جامع کتابخانه های مورد بررسی با وب معنایی انطباق مناسبی ندارد. سطح دانش و بینش کتابداران کتابخانه های مورد بررسی نسبت به وب معنایی نیز ضعیف ارزیابی شد. بر این اساس دوره های فنی مناسب برای رفع این تقیصه معرفی و پیشنهاد شد. یافته های این پژوهش می تواند در راستای توسعه و گسترش کاربرد وب معنایی در نرم افزارهای کتابخانه ای، مورد استفاده مدیران ارشد کتابخانه های مورد بررسی قرار گیرد.
شناسایی و طبقه بندی کاربردهای هوش مصنوعی در بخش ها و خدمات کتابخانه ها با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از انجام این پژوهش شناسایی و طبقه بندی کاربردهای هوش مصنوعی در بخش ها و خدمات کتابخانه است. روش/رویکرد پژوهشی : در این پژوهش از روش فراترکیب بر اساس مدل هفت مرحله ای سندلوسکی و باروس جهت به دست آوردن ترکیب جامعی از موضوع پژوهش بر پایه مطالعات کیفی استفاده شده است. این مراحل عبارتند از: طرح روشن مسئله، بررسی نظام مند ادبیات، جستجو و پالایش متون منتخب، استخراج اطلاعات متون، تحلیل و ترکیب یافته ها، کنترل کیفیت و ارائه نتایج. پس از مطابقت معیارهای ورود مقالات، از مجموع 1116 مقاله بازیابی شده، 35 مقاله برای بررسی در فراترکیب انتخاب شدند. یافته ها: بر طبق بررسی های صورت گرفته با رویکرد تحلیل محتوا، 35 مقاله شناسایی شده با بیشترین هم پوشانی در 3 مقوله، 8 مفهوم و 36 کد برای کاربردهای هوش مصنوعی در کتابخانه ها برچسب گذاری شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هوش مصنوعی در خدمات مجموعه سازی، سازمان دهی، جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، مرجع، امانت، بازیابی اطلاعات، برنامه ریزی و طراحی و توسعه کتابخانه نقش دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشانگر آن است که هوش مصنوعی می تواند در تمام بخش های کتابخانه تحولات گسترده ای ایجاد کند و چهره کتابخانه را به شدت تغییر دهد. شناسایی مؤلفه های کارکرد هوش مصنوعی در کتابخانه ها علاوه بر افزودن دانش در این زمینه، سبب می شود که کتابداران و مدیران مراکز اطلاع رسانی به شناخت بهتری از فناوری هوش مصنوعی و پتانسیل های آن جهت استفاده در بخش های مختلف کتابخانه دست پیدا کنند و توانایی ایجاد، توسعه، تحول و سنجش این امر را امکان پذیر می سازد.
کنکاشی در بازدارنده ها و پیشران های نگارش خلاصه همگان فهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : «خلاصه همگان فهم» از روش هایی است که در دو دهه گذشته به عنوان یکی از ابزارهای ترویج علم و آگاه کردن عامه مردم از نتایج پژوهش های علمی در کانون توجه بوده است. با این حال، شمار این خلاصه ها هنوز بسیار نیست و هنوز روشن نیست که پژوهشگران در عمل چرا تمایلی به نگارش این خلاصه ها ندارند و چه پیشران هایی می تواند آن ها را به این سمت وسو بکشاند. این مقاله به دنبال آگاهی از کلیدی ترین بازدارنده ها و پیشران های نگارش خلاصه همگان فهم است. روش : این پژوهش با یاری روش «مرور نظام مند» به دنبال آگاهی از پیشران ها و بازدارنده های نگارش چنین خلاصه هایی است. پس از بازیابی نزدیک به 2900 رکورد از پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و جهانی، 56 اثر از آن ها در پیوند با موضوع این پژوهش شناسایی و تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان دادند که در مجموع 19 پیشران و 17 بازدارنده در نگارش خلاصه همگان فهم نقش دارند. «افزایش آگاهی همگان» کلیدی ترین دلیل پژوهشگران برای نگارش این گونه خلاصه ها است و «کمبود زمان» پرتکرارترین بازدارنده ای است که در این زمینه می توان به آن اشاره کرد. نتیجه گیری : برخی از پیشران ها و بازدارنده ها در پیوند با خود پژوهش هستند و برخی دیگر در پیوند با پژوهشگر، نهادها و جامعه. گمان می رود نتایج این پژوهش بتوانند به سیاستگذاران آموزش عالی و پشتیبانان مالی و معنوی پژوهش یاری رسانند تا راهکارهایی برای افزایش نگارش این خلاصه ها طراحی کنند.
تحلیل مضامین تربیتی در شبکه های اجتماعی تحت موبایل: مطالعه موردی کانال های مرتبط با تربیت کودکان و نوجوانان در شبکه اجتماعی همراه تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل مضامین تربیتی در کانال های مرتبط با تربیت کودکان و نوجوانان در شبکه اجتماعی همراه تلگرام انجام شده است. ارائه الگویی برای مدیران کانال های شبکه اجتماعی مجازی جهت درج پیام از اهداف دیگر این پژوهش است. روش شناسی: این پژوهش به روش تحلیل محتوی کمی و کیفی و مجازی سنجی انجام شده که با استفاده از سیاهه وارسی محقق ساخته بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل سه کانال پرمخاطب در حوزه تربیت کودک و نوجوان برگرفته از بخش سبک زندگی سایت تلگرامرز است. نمونه آماری، بررسی شش ماهه همین کانال ها بوده است. داده ها با استفاده از ابزارهای مشاهده و بررسی در اکسل وارد شد، سپس با استفاده از نرم افزارهای اکسل و SPSS20 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نشان داد بین تعداد پیام های درج شده در کانال ها و تعداد اعضای آن کانال رابطه مستقیمی وجود دارد. همچنین سایر نتایج نشان داد استفاده از قالب های متنوع و بسیار در پیام های کانال شبکه اجتماعی تلگرام، استفاده از مراجع فکری برای مطالب، و بکر و اصیل بودن مطالب در جذب اعضای کانال های تربیتی تلگرام تأثیرگذار بوده است. دیگر یافته های این پژوهش نشان داد که اگر هر کانال در موضوعی که محور اصلی آن کانال است پیام هایش را درج کند در جذب مخاطب موفق تر خواهد بود. از دیگر یافته های این پژوهش می توان به برتری محتوای مبتنی بر مطالب واضح و جدی (نسبت به مطالب طنز) اشاره کرد که این نوع محتوا، ضریب نفوذ بیشتری در بین کاربران داشته است. همچنین بر مبنای نتایج این پژوهش، بین تعداد اعضا و ضریب نفوذ این کانال ها رابطه ای مشاهده نشد. دیگر نتایج این پژوهش نشان داد که تبلیغات درج شده در کانال های تلگرامی مورد مطالعه به صورت کامل با موضوع کانال در ارتباط نیستند و در این کانال ها از مناسبت های ملی و بین المللی (که رویدادها تاریخی مثلاً روز پدر) بیشتر از سایر رخداد های اجتماعی (مثل اخبار روزانه) استفاده شده است. نتیجه گیری: در این پژوهش ضمن ارائه دیدگاهی دقیق و متقن در خصوص فعالیت های صورت گرفته در سطح شبکه اجتماعی تلگرام در موضوع تربیت، به برخی عوامل مؤثر در جذب مخاطب و ساختار دقیق موضوعی در این بستر اشاره ارائه شده است.
تأثیر شیوع همه گیری کووید-19 بر خدمات کتابخانه های دانشگاهی و موانع ارائه خدمات: کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : هدف این مطالعه بررسی تأثیر شیوع بیماری همه گیر کووید-19 بر خدمات کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور و نیز موانع پیش روی آنها بود. روش شناسی : پژوهش حاضر کیفی است و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه تلفنی و آنلاین با مدیران کتابخانه های مرکزی یا معاونان سیزده کتابخانه دانشگاهی سطح یک کشور انجام شد. مصاحبه ها با نرم افزار کال ایکس ضبط گردید. محتوای مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تجزیه وتحلیل و کدگذاری شد و تعداد 120 کد اولیه شناسایی شد که به تأثیرات و موانع کووید-19 پرداخته بودند. یافته ها: تقریباً همه کتابخانه های مرکزی دانشگاه های مورد مطالعه، خدمات حضوری خود را در دوره شیوع کووید-19 محدود کرده و سعی در افزایش خدمات دیجیتال و از راه دور داشتند. بحث سرعت پایین اینترنت و پهنای باند از جمله مشکلات عمده ای بود که ارائه خدمات غیرحضوری در کتابخانه ها را با مشکل مواجه می کرد. از دیگر موانع مهم می توان به مسئله مالکیت معنوی آثار فارسی و نبود چارچوب مشخص برای بهره برداری از فرمت دیجیتال این منابع در سطح کلان کشور، مشکلات بودجه، نبود پروتکل های مشخص جهت ارسال پستی منابع فیزیکی و ... اشاره نمود. نتیجه گیری: تبدیل به فرصت شدن کووید-19، نهادینه شدن دورکاری برای سازمان ها، تسهیل فرایند بوروکراسی خریدهای ضروری کتابخانه ، پذیرش تغییر و ... از جمله موارد متأثر از شیوع بیماری همه گیر کووید-19 بر خدمات کتابخانه های دانشگاهی مورد مطالعه بود.
بررسی تأثیر تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر حوزه های استراتژیک مؤثر فدراسیون های ورزش های تیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
61 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر حوزه های استراتژیک مؤثر فدراسیون های ورزش های تیمی است. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع پیمایشی بود که براساس هدف ، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان فدراسیون هایِ ورزش هایِ تیمیِ کشور (N=350) می باشند که تعداد 183 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری این پژوهش با اقتباس از پرسشنامه های حوزه های استراتژیک سازمان مقیمی(1394) پرسشنامه تمایل به تسهیم دانش تیلور و تاد (1995) است که روایی صوری و محتوایی (CVR) این ابزارهای پژوهش مورد تأیید اساتید و خبرگان دانشگاهی قرار گرفت. ضریب پایایی هر دو پرسشنامه بالای 7/0 بوده که نشان از پایایی قابل قبول پرسشنامه های مورد استفاده دارد. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و آمار استباطی و روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شده است. نتایج نشان داد تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر حوزه های استراتژیک فدراسیون های ورزش های تیمی تأثیرگذار است. تمایل به تسهیم دانش کارکنان بر فرهنگ با ضریب مسیر 289/0، بر زیرساخت با ضریب مسیر 370/0، بر توانمندی با ضریب مسیر 457/0، بر منابع با ضریب مسیر 459/0، بر اطلاعات با ضریب مسیر 710/0 تأثیر معناداری دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن است مقدار GOF در این پژوهش، برابر با 0.257 است که نشان می دهد مدل پژوهش از برازش بالاتر از متوسط برخوردار است.
تحلیل عرایض انتخاباتی دوره بیست ویکم مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۶)
51 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی محتوایی عرایض انتخاباتی در دوره بیست ویکم مجلس شورای ملی. روش / رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال تحلیل محتوای عرایض دوره بیست ویکم مجلس شورای ملی است. پژوهش برپایه اسناد و مدارک آرشیوی و به ویژه عرایض هجده حوزه انتخابی به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که این عرایض را چه کسانی و خطاب به چه مقاماتی نوشته اند و محتوای آن ها چیست؟ یافته ها و نتیجه گیری: بررسی ها نشانگر آن است که تعدادی از این عرایض از پیش از برگزاری انتخابات در قالب حمایت از کاندیدای مدنظر نویسندگان عرایض خطاب به مقامات عالیه کشور نگاشته شده اند و بیشتر عرایض پس از برگزاری انتخابات و شکست نامزدها، ازسوی نامزدها یا هوادارانشان خطاب به انجمن نظارت بر انتخابات و سپس مقامات وزارت کشور و مجلس شورای ملی و در معدودی خطاب به دربار و شاه ارسال شده است و ادبیات این عریضه ها متناسب با گفتمان حاکم بر شرایط کشور و هم نوایی با منویات شاه است.
شناسایی و رتبه بندی ریسک های زنجیره تأمین در کتابخانه های دیجیتالی دانشگاه های دولتی شهر تهران بر اساس استاندارد ایزو 31000(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی ریسک های زنجیره تأمین در کتابخانه های دیجیتال دانشگاه های دولتی شهر تهران بر اساس استاندارد ایزو ۳۱۰۰۰ ویرایش سال ۲۰۱۸ انجام شده است. این پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی، و روش اجرای آن پیمایشی-تحلیلی با فنون آنتروپی «شانون» برای وزن دهی ریسک ها و «تاپسیس» فازی برای رتبه بندی ریسک ها بوده است. با استفاده از منابع مرتبط و پژوهش های پیشین، پراهمیت ترین ریسک ها شناسایی شد که به طراحی پرسشنامه ای با پنج مؤلفه و ۱۰۹ گویه انجامید. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب هماهنگی درونی و با استفاده از ضریب آلفای «کرونباخ» توسط نرم افزار SPSS محاسبه شد، و ارزش آن ها در هر یک از ابعاد پرسشنامه بزرگ تر از مقدار ۰/۹۸ به دست آمد. تحلیل و سنجش ریسک ها با استفاده از فنون ذکرشده انجام شده است. در این پژوهش ریسک های زنجیره تأمین در پنج بخش (تأمین کنندگان، تولید و مدیریت منابع دیجبتال، توزیع منابع دیجیتال، خدمات به کاربران، و ریسک های مشترک بین اجزای زنجیره تأمین) مورد ارزیابی قرار گرفته است. در بخش تأمین کنندگان، ۲۴ شاخص ریسک شناسایی شد که شاخص ریسک «تغییرات و بی ثباتی در نرخ های ارزی» با ۷۳ درصد بالاترین رتبه را داشت. در بخش تولید و مدیریت منابع دیجیتال، ۲۶ شاخص ریسک شناسایی شد که شاخص ریسک «خط مشی مجموعه سازی منابع دیجیتال» با ۷۳ درصد حائز بالاترین رتبه شد. در بخش توزیع منابع دیجیتال، ۱۹ شاخص ریسک شناسایی شد و شاخص ریسک «امکان ارائه خدمات امانت مبتنی بر وب در کتابخانه دیجیتال» با ۸۴ درصد دارای بالاترین رتبه بود. در بخش خدمات به کاربران، ۲۱ شاخص ریسک شناسایی شد و شاخص ریسک «امکان جست وجو با هر مرورگر درکتابخانه دیجیتال» با ۸۸ درصد بالاترین رتبه را از آن خود کرد و در بخش ریسک های مشترک بین اجزای زنجیره تأمین، ۱۹ شاخص ریسک شناسایی شد که شاخص ریسک «افزایش قیمت سخت افزارهای اجزای زنجیره تأمین به جهت تغییرات نرخ ارز» با ۸۲ درصد بالاترین رتبه را کسب نمود. بر اساس رتبه بندی ریسک ها با استفاده از تکنیک «تاپسیس» فازی در زنجیره تأمین کتابخانه های دیجیتال دانشگاه های شهر تهران «ریسک های مربوط به تأمین کنندگان»، «ریسک های مشترک بین اجزای زنجیره تأمین»، «ریسک های مربوط به خدمات به کاربران»، «ریسک های مربوط به تولید و مدیریت منابع دیجیتال» و «ریسک های مربوط به توزیع منابع دیجیتال» به ترتیب، رتبه ۱ تا ۵ را از نظر اهمیت کسب کردند.