مطالب مرتبط با کلیدواژه

پیش‏رفت علم


۱.

تأثیر بستر دینی در پیشرفت علم

کلیدواژه‌ها: دین پیش‏رفت علم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
تعداد بازدید : ۱۰۸۴۰ تعداد دانلود : ۱۷۸۷
چکیده در این مقاله، پس از ذکر ویژگی‏های دوران شش‏گانه پیش‏رفت علمی، بررسی‏های انجام شده در خصوص علل به‏وجود آمدن این تحوّلات تجزیه و تحلیل می‏شود. اندیشمندان، وجود بستر دینی ادیان ابراهیمی را عامل بسیار مؤثری در پیدایش این رشد علمی می‏دانند. این مقاله در پی بررسی نحوه و شواهد دالّ بر این تأثیر است.
۲.

مراحل پنج گانة شکل گیری فلسفة علم در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش‏رفت علم نظریه های علمی علوم تجربی استقرایی منطق علم مدل های علمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه تاریخ فلسفه
تعداد بازدید : ۳۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۴۴
فعالیت های اصلی فلسفة علم، به مثابة یکی از شاخه های فلسفه، از 1890 در پی تلاش برخی دانشمندان علوم تجربی برای تأسیس مبانی جدید غیر متافیزیکی برای علوم تجربی استقرایی، آغاز شد. نکتة قابل توجه این است که ماهیت اصلی فلسفة علم، در پنج مرحله شکل گرفته است. هدف اصلی این مقاله این است که با توصیف مراحل پنج گانة مذکور، نحوة شکل گیری و تکمیل ماهیت اصلی فلسفة علم را به تصویر بکشد و نتایجی را از آن به دست آورد. این مراحل عبارت اند از: 1. مرحلة بالندگی (1890-1918) که در آن فیزیک نیوتن به وسیلة فیلسوفانی هم چون ماخ، پوانکاره، و دوئم چنان بازسازی می شود که امکان مداخلة هرگونه نگاه متافیزیکی در آن را منتفی می کند؛ 2. مرحلة بسط (1918-1935) که در آن پوزیتیویست های منطقی با تکیه بر سه اصل اساسی خودشان زمینه را برای بازسازی منطقی علم مهیا می کنند؛ 3. مرحلة کلاسیک (1935-1970) که در آن کار بازسازی منطقی علم، از طریق تجدید نظر پوپر و برخی پوزیتیویست های منطقی در سه اصل اساسی مرحلة قبلی، تثبیت و تکمیل می شود؛ 4. مرحلة تاریخ گرایی (1960-1985) که در آن، تحت تأثیر آرای فایرابند و کوهن، به جای «منطق علم»، «بعد تاریخی علم» مورد توجه قرار می گیرد؛ 5. مرحلة مدل سازی (1970-2000) که در آن، با افزایش تمایلات سمانتیکی و پراگماتیکی در علم، عبارت «مدل»، جانشین عبارت «نظریه» می شود.
۳.

تحلیل رئالیسم معرفتی از دیدگاه لری لائودن آیا رئالیسم معرفتی تبیین صحیحی از پیشرفت علم ارائه می دهد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش‏رفت علم رئالیسم معرفتی لائودن صدق تقریبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۰ تعداد دانلود : ۸۹۱
در دهة 1970 میلادی میان رئالیست ها و پسارئالیست ها مناقشه ای حول محور دو پرسش مطرح بود؛ هدف معرفتی علم چیست و چگونه می توان پیشرفت یا توفیق علم را به بهترین نحو تبیین کرد؟ یکی از مهم ترین رویکردها نگرش رئالیسم متکی به صدق نظریه ها بود؛ پاسخ رئالیست ها بر مبنای رویکرد مطابقت با واقع تبیین می شد و تاریخ پیشرفت علم را دلیل این امر می دانستند. در مقابل، برخی نظیر لائودن دو مفهوم توفیق در علم و صدق را از یک دیگر متمایز می کردند؛ لائودن با بهره گیری از تاریخ فلسفة علم رئالیسم معرفتی را از دو نقطه آماج حمله قرار داد؛ اولاً از نظر او مفهوم صدق تقریبی یک نظریه یا پیش روی به سمت صدق دارای تعریفی روشن از جانب رئالیست ها نبود، ثانیاً ارتباط میان صدق تقریبی نظریه و پیشرفت علم به صراحت تبیین نشده است. در این نوشتار دو نقد بنیادین لائودن بر رئالیسم معرفتی تبیین و بررسی خواهد شد.
۴.

دیدگاه مکاتب فلسفه علم در باب «پیشرفت علم»؛ با نگاهی بر دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش‏رفت علم پوپر کوهن پوزیتیویسم ابطال گرایی واقع گرایی علمی اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۶۰
واژه «پیشرفت علم» اولین بار در قرن 19 توسط ویلیام وول (William Whewell) مطرح شده است. سؤال اصلی این مقاله این است که دیدگاه پوزیتیویستی، دیدگاه «تقرب به واقعیت» و دیدگاه توماس کوهن درباره «پیشرفت علم» چیست؟ و چه نقدهایی بر این دیدگاه ها وارد است؟ و از سوی دیگر اسلام چه نظری درباره پیشرفت علم دارد؟ پوزیتیویست های منطقی برای علم، خصلتی انباشتی قائل بودند سرانجام پیشرفت علم را به اتحاد علوم و تقلیل آن به فیزیک ختم کردند. پوپر اما منطق استقرایی پوزیتیوست ها را بر نمی تابد و طبق منطق قیاسی، روش حدس و ابطال را معرفی می کند. بدین صورت که فرضیات علمی مطرح و نقد می شوند؛ رشد و پیشرفت علم هم در مسیر نیل به واقعیت رخ می دهد. کوهن معتقد است که نظریات قبل و بعد از انقلاب علمی، نظریه های کاملاً متفاوتی اند که به طور بنیادی با نظریه متقدم خود تفاوت دارند. این تفاوت آنچنان زیاد است که نمی توان دو پارادایم را با یکدیگر قیاس کرد؛ بنابراین تکیه کردن بر پیشرفت بی مورد است. البته کوهن بعدها این رویکرد خود را اصلاح کرد. از منظر معرفت شناسانه، اسلام حقیقت گرا است و تن به نسبی گرایی یا واقع نمایی نمی دهد. در نگاه اسلامی حرکت مبتنی بر شناخت و تکاملی است؛ لذا با رویکردهای پوپری و کوهنی متفاوت است. اسلام از وجود حقیقت عدول نمی کند اما از سوی دیگر منابع معرفت قایل دسترس مانند حواس را نیز برای تحصیل حقیقت کافی نمی داند.
۵.

نقش مدل های اقتصادی و چالش های آن؛ بررسی روش شناختی کتاب اقتصاد حکم می راند(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۸۲ تعداد دانلود : ۱۰۱۹
کتاب اقتصاد حکم می راند، اثر دنی رودریک، اثری در فلسفه و روش شناسی اقتصاد است که به بایدها و نبایدهای مدلسازی در اقتصاد می پردازد، زیرا در نظر وی مدلها هستند که اقتصاد را به علم تبدیل می کنند. گزاره اصلی رودریک در این کتاب اینست که محیط های اجتماعی متفاوت، مستلزم مدلهای متفاوت است و اشتباه اقتصاددانان اینست که یک مدل را با مدلی که در همه شرایط مناسب و قابل کاربرد است، اشتباه می گیرند و در مرتبط ساختن مدلها با دنیای واقعی، ناتوان هستند. روش مقاله دربررسی کتاب، روش اسنادی و تحلیلی است و هدف، ارزیابی محتوای اثر از دیدگاه روش شناسی اقتصاد است. نتیجه بررسی آنست که زیرنویس فصول، ترجمه نشده و برخی معادل سازی ها به بازنگری نیاز دارد. برخی نقدهای محتوایی کتاب، ایهام در عنوان، تقلیل گرایی مدلها، تنوع مدلهای مکاتب اقتصادی، بخشهای غیرمدلی اقتصاد، علمی بودن بدلیل روش، ابهام در فروض مهم مدل، پیشرفت افقی یا عمودی علم اقتصاد، مشکل علم اقتصاد یا اقتصاددانان، و کاربرد روش رودریک در مدل تعادل عمومی تصادفی پویا در اقتصاد کلان است.
۶.

پیشرفت علم از منظر روی بسکار و خطاپذیری شناخت؛ نقدی بر چهار رویکرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روی بسکار پیش‏رفت علم خطاپذیری شناخت ضروری امکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۴۱۶
مهمترین رویکردها در تبیین پیشرفت علم، عبارتند از: رویکرد معنایی، کارکردی، معرفتی و ادراکی. هر کدام از این رویکردها با توجّه به هدفی که برای علم متصوّر است، پیشرفت را نیز بر همان مبنا تعریف می کنند. رویکرد معنایی، پیشرفت را مبتنی بر تقرّب به صدق، رویکرد کارکردی مبتنی بر حلّ مسئله، رویکرد معرفتی مبتنی بر انباشت دانش و رویکرد ادراکی نیز پیشرفت را مبتنی بر افزایش فهم، تعریف می کند. روی بسکار با توصیفی لایه مند از جهان، «علم» را حرکت به سمتِ لایه های عمیق تر دانسته که با هدفِ کشف مکانیزم های مولّد انجام می شود. او «پیشرفت» را نیز مبتنی بر همین لایه مندی و کسبِ دانش نسبت به لایه های زیرین، تبیین می کند، امّا از آنجا که به اجتماعی بودنِ علم معتقد است و دانش را محصولی اجتماعی و در معرض تغییر می داند، به خطاپذیریِ شناختْ اذعان دارد و بر این باور است که حرکت به سمت لایه جدید، ضرورتاً به پیشرفت علم نمی انجامد؛ اگر چه این امکان وجود دارد که با کسبِ دانش نسبت به لایه جدید، دانشِ پیشینْ بازبینی و تصحیح شود. در این مقاله، ضمنِ شرح نظریه پیشرفت بسکار و تبیینِ امکانی بودنِ آن با توجّه به خطاپذیریِ شناخت، یک هدف اساسی را دنبال می کنیم. این هدف، در بررسیِ هر چهار رویکرد، به منظور نشان دادنِ عدم توجّه آنان به جنبه خطاپذیریِ شناخت و تأثیر آن در تبیین پیشرفت، خلاصه می شود.
۷.

پیشرفت یا کامیابی علم از دیدگاه فلسفه علم: ضرورت تغییر رویکرد از فعالیت علمی به پیشرفت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش‏رفت علم رئالیسم علمی رویکرد معرفتی رویکرد معنایی رویکرد عملکردی - درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۲۰۸
هدف: هدف این مقاله تحلیل دیدگاه های مختلف درباره پیشرفت علم و نقدهای وارده بر هر یک و تبیین ضرورت تغییر رویکرد از فعالیت علمی به پیشرفت علمی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث ماهیت، نظری فلسفی و از نظر روش قیاسی و استنتاجی است. با استفاده از این روش نظریه ها و آراء صاحب نظران در باب پیشرفت علم واکاوی و توصیف شده و به کمک قیاس نتایجی استنتاج شده است. یافته ها: در باب پیشرفت علم سه رویکرد وجود دارد: رویکرد معرفتی، رویکرد معنایی و رویکرد عملکردی درونی. هر یک از این رویکردها حکایت های متفاوتی از پیشرفت علم عرضه می دارند. در دیدگاه معرفتی یا رویکرد سنتی، پیشرفت علم تجمع یا انباشتی از باورهای علمی واقعی است. بر انباشتگی خطی دانش و ابقاء نظریه های علمی تأکید می شود. در رویکرد معنایی، رئالیست ها توفیق علم را حاصل صدق تقریبی، صدق نمایی، ارجاع عبارات اصیل یا ترکیبی از این امور می دانند و بر ایده همگرایی، انباشتگی و انطباق در علم پای می فشارند. رویکرد عملکردی درون گرا و مسئله محور است و پیشرفت علم را حاصل انقلاب های علمی می داند. طرفداران این رویکرد یا پسارئالیست ها، نسبی گرا هستند. این نسبی گرایان متهمند که موضع آنها به نسبی بودن منجر می شود و اعتبار و قدرت روش علمی را برای مبارزه یا مواجهه با باورهای دیگر تضعیف می کند؛ به علاوه به خاطر خصلت سرنگون کننده انقلاب، هیچ انباشت علمی وجود ندارد. در مقابل رئالیست ها که اعتقادی به تغییرات انقلابی در نظریه های علمی ندارند، معتقدند که در اثر به وجود آمدن اصلاح تدریجی نظریه ها، علم رشد می یابد. نتیجه گیری : علیرغم تفاوت در نظریه ها، هر سه رویکرد پیشرفت علم را پیشرفت شناختی می دانند، نه تولید نوشتارگان یا تولید اطلاعات علمی (کتاب، مقاله). حرکت در مسیر علم باید شکوفایی ابعاد مختلف توسعه را فراهم آورد. پیشنهاد پژوهش آن است که مفهوم پیشرفت علم یا پیشرفت شناخت در قالب «اصل کانتی اشاعه سؤال» قابل توجیه است.
۸.

نقد و بررسی نسبی گرایی توماس کوهن در خصوص پیشرفت علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم پیش‏رفت علم انقلاب علمی پارادایم قیاس ناپذیری نسبی گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۱۷۶
توماس کوهن فیلسوفی است که با مطرح کردن مباحث چالش برانگیزی مانند انقلاب های علمی، پارادایم و قیاس ناپذیری پارادایم ها در حوزه فلسفه علم شهرت پیدا کرد. یکی از مهم ترین چالش های ایجادشده توسط کوهن این است که وی تقویت کننده جریان نسبی گرایی بوده است. انتشار و تأثیرگذاری افکار و آراء کوهن در محافل مختلف علمی، به نسبیت در علم و تسری این تلقی به حوزه علوم انسانی و اجتماعی شد. بااین حال، نوشته های انتقادی درباره آراء کوهن به اندازه کافی وجود ندارد، بلکه برخی تلاش می کنند نسبی گرایی کوهن را مورد تردید قرار دهند. بدون شک عدم اطلاع از مبانی نظری و انتقادات وارد بر دیدگاه کوهن، پیامدهای سوء علمی و فرهنگی به جا می گذارد. تدوین این مقاله با هدف بیان مهم ترین مبانی نظری دیدگاه کوهن و انتقاد از نسبی گرایی موجود در این دیدگاه انجام شده است. روش به کارگرفته شده در این تحقیق، که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شکل گرفته، توصیفی و انتقادی است.
۹.

هوش مصنوعی و آینده پیشرفت علمی: گذار از علم عادی به علم پساعادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی علوم عادی علوم پساعادی پیش‏رفت علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
در طول تاریخ ایده پیشرفت یکی از موضوعات اصلی اندیشمندان بوده است. ابتنا به علم و فناوری برای دستیابی به پیشرفت و بهبود مستمر کیفیت زندگی به یکی از اصول جهان شمول تبدیل شده است. بهره مندی از هوش مصنوعی به عنوان یکی از پیشرفت های فناورانه به منظور توانمندسازی انسان در محاسبه گری، پیش بینی و شکل دهی به آینده مطلوب مورد توجه متخصصان و دانشمندان قرار گرفته است. گسترش بکارگیری هوش مصنوعی در اکتشافات علمی موجب پیداش تحولات هستی شناختی و معرفت شناختی در علم شده است. هدف این مقاله تبیین چگونگی بهره مندی از هوش مصنوعی برای ارتقای توان اکتشافات علمی و دانش ورزی انسانی در فرایند پیشرفت علم است. پرسش اصلی این مقاله آن است که هوش مصنوعی چگونه امکان گذار از علوم عادی به علوم پساعادی را مهیا ساخته است؟روش های استفاده شده در این مقاله عبارتند از: مطالعات اسنادی و تحلیل روند به منظور بررسی چگونگی نفوذ هوش مصنوعی در پیشرفت علم و فناوری. یافته های اصلی این مقاله عبارتند از: پیشرفت علم از حیث ساختار، کارکرد، روش و عاملیت انسان به شیوه ای بنیادین توسط هوش مصنوعی دستخوش تحول شده است. این وضعیت باعث شکل گیری نوعی استیلا و انقیاد نوین در علم می شود که به شکل مستمر شکاف میان بهره برداران و محرومان از هوش مصنوعی به دلیل دسترسی های نابرابر به فناوری های نوین تشدید خواهد شد.
۱۰.

نسبت واقع گرایی علمی با رویکردهای تبیین کننده پیشرفت علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی علمی پادواقع گرایی علمی پیش‏رفت علم رویکرد معرفتی رویکرد معنایی رویکرد حل مسئله رویکرد مبتنی بر فهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۳
یکی از مهم ترین مباحث مطرح شده در مطبوعات فلسفه علم مناقشه واقع گرایی و پادواقع گرایی علمی است. همچنین در سال های اخیر ادبیات نسبتاً مفصلی در خصوص رویکردهای تبیین کننده پیشرفت علم به وجود آمده است. هدف این مقاله بررسی نسبت واقع گرایی/پادواقع گرایی علمی با رویکردهای تبیین کننده پیشرفت علم است. در این مقاله منظور از واقع گرایی علمی واقع گرایی معرفتی است، که ادعا می کند نظریات علمیِ بالغ و موفق توصیفی (تقریباً) صادق از جهان ارائه می دهند. در مقابل، مدافعان پادواقع گرایی معرفتی امکان کسب معرفت از هویات مشاهده ناپذیر را رد می کنند. رویکردهای تبیین کننده پیشرفت علم با توجه به هدفی که برای علم در نظر گرفته اند، در این چهار دسته ارائه شده اند: رویکرد معرفتی، رویکرد معنایی، رویکرد حل مسئله (کارکردی) و رویکرد مبتنی بر فهم. در این مقاله استدلال می شود که دو رویکرد معرفتی و معنایی با توسل به مفهوم صدق در زمره دیدگاه های واقع گرایانه قرار می گیرند. رویکرد حل مسئله نیز به دلیل جایگزینی معیار توانایی حل مسائل با صدق، رویکردی پادواقع گرایانه به شمار می آید. ادعای اصلی مقاله این است که گرچه در ابتدای امر به نظر می رسد که رویکرد مبتنی بر فهم از مفهوم صدق در شرح دیدگاه خود استفاده کرده، اما نشان داده می شود که این رویکرد در تعیین اولویت میان صدق و فهم، فهم را اولویت خود قرار می دهد. این ادعا بدان معناست که در این رویکرد ملاک انتخاب نظریه ارجح نه تقرب به حقیقت، بلکه چگونگی فهم آن است. بنابراین رویکرد مبتنی بر فهم رویکردی پادواقع گرایانه است.