مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد معرفتی


۱.

هستی از دیدگاه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود وحدت وجود هستی رویکرد معرفتی رویکرد وجودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۵ تعداد دانلود : ۱۱۰۴
این مقاله به تمایز سه نوع رویکرد قابل تشخیص در ابیات حافظ نسبت به مسئله وجود می پردازد که عبارتند از: 1- رویکرد معرفت شناختی(اپیستمولوژیک )2- رویکرد وجودشناختی (انتولوژیک)3- رویکرد وجودی بشری(اگزیستنسیل). از آنجا که حافظ، وارث دو نوع عرفان برآمده از فرهنگ اسلامی (عرفان عراق و خراسان)یکی ازمشرق و دیگری از ساحت غرب جهان اسلام(عرفان ابن عربی)می باشد مدعای مقاله برآن است که در عین وحدت زیربنایی دو فرهنگ مذبور، رویکرد او به مسئله وجود، هم واجد عناصر شناخته شده وحدت وجودی و تجلی محور ابن عربی است و هم واجد دغدغه های انسانی و عاطفی عرفان خراسان(به نمایندگی ابوسعید ابوالخیر، ابوالحسن خرقانی و ...)این نکته درجریان تفسیر بیتی مشهور از حافظ تبیین می گردد.
۲.

مسأله عدم قطعیت در نظریه حقوقی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقوق رویکرد معرفتی رویکرد وجودی عدم قطعیت حقوقی رویکرد زبانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی حقوق کلیات فلسفه حقوق
  2. حوزه‌های تخصصی حقوق کلیات نظام های حقوقی و حقوق تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۱۳۶ تعداد دانلود : ۸۹۲
باور به عدم قطعیت در حقوق، باور به وجود گزاره هایی در حقوق ا ست که با اتکا به منابع فعلی حقوق، نه قابل تأیید و نه قابل تکذیب باشند. در نظریه حقوقی می توان سه رویکرد مجزا در تبیین منشأ عدم قطعیت شناسایی کرد: اول رویکرد وجودی، دوم رویکرد زبانی و سوم رویکرد معرفتی. این رویکرد سه گانه را در فلسفه نیز جهت تبیین مسأله ابهام می توان یافت. در این مقاله، پس از نگاهی کلی به رویکردهای سه گانه در فلسفه و نظریه حقوقی، به اشتراکات میان این رویکردها پرداخته شده، امکان اتخاذ رویکرد چهارمی که دربرگیرنده سه رویکرد پیشین باشد بررسی گردیده است.
۳.

بررسی و نقد دیدگاه های معرفتی و ادراکی در تبیین چگونگی فهم عبارت های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فهم زبانی رویکرد ادراکی رویکرد معرفتی شناخت دیدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۲ تعداد دانلود : ۵۲۸
درباره فهم زبانی و ویژگی های آن دو نظریه غالب وجود دارد: دیدگاه معرفتی و دیدگاه ادراکی. دیدگاه معرفتی معتقد است مراد از فهمیدن یک اظهار، شناخت معنای آن اظهار است. اما دیدگاه ادراکی فهمیدن یک قطعه از زبان را از جنس ادراک حسی و شبیه دیدن یک شیء می داند. در این مقاله نشان خواهیم داد فهم زبان نوعی شناخت نیست. برای مثال فهمیدن یک قطعه از زبان برخلاف شناخت می تواند با بخت یا شانس همراه باشد. همچنین نشان خواهیم داد که شباهت هایی که میان فهمیدن یک عبارت زبانی و دیدن یک شی وجود دارد، به نفع دیدگاه ادراکی است و با اهمیت تر از آن است که در این نزاع نادیده گرفته شود. مثلا فهمیدن مانند دیدن، حالت غیر ارادی و خودکار است. همچنین به لحاظ پدیداری، ما یک عبارات زبانی را به صورت محتوادار و تفسیر شده می فهمیم، همانگونه که اشیاء را به صورت محتوادار می بینیم. یک مزیت رویکرد شناختی توانایی تبیین نقش شناختی و استنتاجی دانش زبانی و دانش عمومی ما از جهان در فهم الان مان از یک عبارت زبانی است. در انتهای مقاله نشان خواهیم داد که دانش زبانی ما می تواند نقشی روانشناختی و نه شناختی در فهم زبانی ما داشته باشد و همچنین استدلال خواهیم کرد که دانش عمومی ما از جهان، می تواند بخشی از استعداد فهمی ما در فهم یک عبارت زبانی باشد و در نتیجه نیازی به فرآیندهای شناختی و استنتاجی برای رسیدن به فهم زبان نیست.
۴.

پیشرفت یا کامیابی علم از دیدگاه فلسفه علم: ضرورت تغییر رویکرد از فعالیت علمی به پیشرفت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش‏رفت علم رئالیسم علمی رویکرد معرفتی رویکرد معنایی رویکرد عملکردی - درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۲
هدف: هدف این مقاله تحلیل دیدگاه های مختلف درباره پیشرفت علم و نقدهای وارده بر هر یک و تبیین ضرورت تغییر رویکرد از فعالیت علمی به پیشرفت علمی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث ماهیت، نظری فلسفی و از نظر روش قیاسی و استنتاجی است. با استفاده از این روش نظریه ها و آراء صاحب نظران در باب پیشرفت علم واکاوی و توصیف شده و به کمک قیاس نتایجی استنتاج شده است. یافته ها: در باب پیشرفت علم سه رویکرد وجود دارد: رویکرد معرفتی، رویکرد معنایی و رویکرد عملکردی درونی. هر یک از این رویکردها حکایت های متفاوتی از پیشرفت علم عرضه می دارند. در دیدگاه معرفتی یا رویکرد سنتی، پیشرفت علم تجمع یا انباشتی از باورهای علمی واقعی است. بر انباشتگی خطی دانش و ابقاء نظریه های علمی تأکید می شود. در رویکرد معنایی، رئالیست ها توفیق علم را حاصل صدق تقریبی، صدق نمایی، ارجاع عبارات اصیل یا ترکیبی از این امور می دانند و بر ایده همگرایی، انباشتگی و انطباق در علم پای می فشارند. رویکرد عملکردی درون گرا و مسئله محور است و پیشرفت علم را حاصل انقلاب های علمی می داند. طرفداران این رویکرد یا پسارئالیست ها، نسبی گرا هستند. این نسبی گرایان متهمند که موضع آنها به نسبی بودن منجر می شود و اعتبار و قدرت روش علمی را برای مبارزه یا مواجهه با باورهای دیگر تضعیف می کند؛ به علاوه به خاطر خصلت سرنگون کننده انقلاب، هیچ انباشت علمی وجود ندارد. در مقابل رئالیست ها که اعتقادی به تغییرات انقلابی در نظریه های علمی ندارند، معتقدند که در اثر به وجود آمدن اصلاح تدریجی نظریه ها، علم رشد می یابد. نتیجه گیری : علیرغم تفاوت در نظریه ها، هر سه رویکرد پیشرفت علم را پیشرفت شناختی می دانند، نه تولید نوشتارگان یا تولید اطلاعات علمی (کتاب، مقاله). حرکت در مسیر علم باید شکوفایی ابعاد مختلف توسعه را فراهم آورد. پیشنهاد پژوهش آن است که مفهوم پیشرفت علم یا پیشرفت شناخت در قالب «اصل کانتی اشاعه سؤال» قابل توجیه است.
۵.

نسبت واقع گرایی علمی با رویکردهای تبیین کننده پیشرفت علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع گرایی علمی پادواقع گرایی علمی پیش‏رفت علم رویکرد معرفتی رویکرد معنایی رویکرد حل مسئله رویکرد مبتنی بر فهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۵۶
یکی از مهم ترین مباحث مطرح شده در مطبوعات فلسفه علم مناقشه واقع گرایی و پادواقع گرایی علمی است. همچنین در سال های اخیر ادبیات نسبتاً مفصلی در خصوص رویکردهای تبیین کننده پیشرفت علم به وجود آمده است. هدف این مقاله بررسی نسبت واقع گرایی/پادواقع گرایی علمی با رویکردهای تبیین کننده پیشرفت علم است. در این مقاله منظور از واقع گرایی علمی واقع گرایی معرفتی است، که ادعا می کند نظریات علمیِ بالغ و موفق توصیفی (تقریباً) صادق از جهان ارائه می دهند. در مقابل، مدافعان پادواقع گرایی معرفتی امکان کسب معرفت از هویات مشاهده ناپذیر را رد می کنند. رویکردهای تبیین کننده پیشرفت علم با توجه به هدفی که برای علم در نظر گرفته اند، در این چهار دسته ارائه شده اند: رویکرد معرفتی، رویکرد معنایی، رویکرد حل مسئله (کارکردی) و رویکرد مبتنی بر فهم. در این مقاله استدلال می شود که دو رویکرد معرفتی و معنایی با توسل به مفهوم صدق در زمره دیدگاه های واقع گرایانه قرار می گیرند. رویکرد حل مسئله نیز به دلیل جایگزینی معیار توانایی حل مسائل با صدق، رویکردی پادواقع گرایانه به شمار می آید. ادعای اصلی مقاله این است که گرچه در ابتدای امر به نظر می رسد که رویکرد مبتنی بر فهم از مفهوم صدق در شرح دیدگاه خود استفاده کرده، اما نشان داده می شود که این رویکرد در تعیین اولویت میان صدق و فهم، فهم را اولویت خود قرار می دهد. این ادعا بدان معناست که در این رویکرد ملاک انتخاب نظریه ارجح نه تقرب به حقیقت، بلکه چگونگی فهم آن است. بنابراین رویکرد مبتنی بر فهم رویکردی پادواقع گرایانه است.