فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش بحران کرونا بر شیوه بازاریابی در سازمان های ورزشی استان قم تدوین گردید. روش پژوهش از نوع کیفی بود. برای این منظور 14 نفر از مدیران و کارشناسان اداره کل ورزش و جوانان، اساتید آگاه به حوزه بازایابی و اقتصاد ورزشی، مشاوران و مدیران بازاریابی و اقتصادی باشگاه های ورزشی در استان قم به صورت هدفمند و بر اساس استراتژی گلوله برفی برای مصاجبه های عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شدند که مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. جهت بررسی روایی مصاحبه ها از واژه های مقبولیّت، انتقال پذیری و تأییدپذیری استفاده گردید. همچنین از پایایی باز آزمون برای محاسبه پایایی مصاحبه های انجام گرفته استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از کدگذاری باز، محوری و گزینشی با رویکرد سیستماتیک استفاده گردید. براساس نتایج به دست آمده کدهای محوری، مسائل اطلاعاتی، مسائل حمایتی، مسائل رقابتی، چالش های مدیریتی، چالش های قیمتی، چالش های ورزشی، چالش های سرمایه ای، رفتار مصرف کننده، محرک های فروش، بازاریابی فروش و انتخاب کالا به عنوان عوامل موثر بر نقش بحران کرونا بر شیوه بازاریابی سنتی در سازمان های ورزشی و چالش های زیرساختی، چالش های حاکمیتی، چالش های آموزشی، چالش های حمایتی، مشوق های فروش، استراتژی های فروش و گزینش محصولات به عنوان عوامل نقش بحران کرونا بر شیوه بازاریابی الکترونیک در سازمان های ورزشی دسته بندی گردید. ازین رو به مدیران و مسئولان امر لازم است که ازین مدل و عوامل استخراج شده در برنامه ریزی های خود در جهت بهبود وضعیت بازاریابی ورزشی سازمان استفاده نمایند.
مدل ساختاری رابطه بازاریابی درونی و مشتری گرایی با نقش میانجی انگیزه کاری کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
101 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش، مدل ساختاری رابطه بازاریابی درونی و مشتری گرایی با نقش میانجی انگیزه کاری کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشور است. پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب کشور (همدان، کردستان، کرمانشاه) به تعداد ۳۷۸ نفر بود و نمونه با توجه به محدودیت جامعه آماری به صورت تمام شمار تعیین گردیدکه در نهایت ۳۲۱ پرسشنامه بازگشت داده شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه بازاریابی درونی کهربی (1392)، پرسشنامه مشتری محوری هاجات (2002) و پرسشنامه انگیزش شغلی بخشی و همکاران (1383) بود که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 80/0، 74/0 و 76/0 به تأیید رسید و به منظور تعمیم نتایج از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بازاریابی درونی بر انگیزه کاری تأثیر مثبت و معناداری دارد و به صورت مستقیم بر مشتری مداری تأثیرگذار می باشد. همچنین بازاریابی درونی از طریق متغیر میانجی انگیزه کاری و به صورت غیرمستقیم، تأثیر بیشتری بر مشتری مداری دارد؛ لذا پیشنهاد می شود که مدیران ادارات ورزش و جوانان برای مشتری مداری و ارائه خدمات، به بازاریابی درونی و انگیزه کاری کارکنان خود توجه ویژه کنند و شرایط را برای رضایت شغلی کارکنان سازمان فراهم نمایند.
Elucidating the Structure and Critiquing the Effects of Social Loafing in Volleyball Teams
حوزههای تخصصی:
This review article elucidates the structure and critiques the effects of social loafing in the team sport of volleyball. Drawing upon existing theories, opinions, and research, this review addresses the conceptual framework and factors influencing individual and group behaviors in sports environments, particularly volleyball. These factors include team cohesion, leadership styles, communication, interdependent tasks, and individual motivation. An examination of the research methodologies and article formulations, as well as meta-analyses in academic databases like PubMed, Google Scholar, and PsycINFO, indicates that the predominant approach in studies on this phenomenon is deductive, with survey strategies employed through observational studies and interviews with players and coaches using questionnaires. The findings of this review, on one hand, present and analyze theories and models explaining social loafing behaviors in sports environments and teams, including the processes and dimensions of the emergence (and growth) of social loafing and its impact on individual aspects and team performance in volleyball. On the other hand, it highlights key points and related solutions for future research directions in volleyball, including strategies and interventions (by coaches and team leadership) aimed at reducing social loafing, enhancing cohesion, and improving group dynamics in volleyball teams, ultimately leading to improved team performance.
Fatigue in Aging: The Influence of Serotonin and Potential Therapeutic Strategies
حوزههای تخصصی:
Fatigue is a common and debilitating symptom among older adults, significantly impacting their quality of life and functional capacity. The relationship between serotonin and fatigue in aging is complex, involving multiple neurobiological pathways that influence sleep, mood, cognitive function, and energy metabolism. Understanding these mechanisms is crucial for developing effective management strategies. This review aims to elucidate the role of serotonin in the development of fatigue in elderly individuals and evaluate potential therapeutic strategies to mitigate this condition. A comprehensive review of recent literature was conducted, focusing on the neurobiological mechanisms linking serotonin to fatigue, the efficacy of pharmacological and non-pharmacological interventions, and future research directions. Studies were selected based on their relevance to serotonin’s role in aging and fatigue management. Serotonin plays a critical role in regulating various physiological and psychological functions that impact fatigue. Age-related declines in serotonin synthesis, receptor sensitivity, and transporter function contribute to increased fatigue through disrupted sleep, mood disorders, cognitive decline, and altered energy metabolism. Pharmacological treatments, including selective serotonin reuptake inhibitors (SSRIs) and serotonin-norepinephrine reuptake inhibitors (SNRIs), have shown efficacy in alleviating fatigue related to depression and chronic pain. Non-pharmacological interventions, such as cognitive behavioral therapy (CBT), exercise, sleep hygiene, and dietary modifications, are also effective in managing fatigue. Combining these approaches may offer the best outcomes for elderly patients. Addressing fatigue in older adults requires a multifaceted approach that integrates both pharmacological and non-pharmacological strategies. Personalized treatment plans considering individual patient profiles and preferences can enhance therapeutic efficacy. Future research should focus on exploring novel therapeutic targets within the serotonergic system, developing personalized medicine approaches, and evaluating the long-term impact of combined therapies.
Immediate effects of cold spray application on timing and activation pattern of the knee joint muscles during one-leg landing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Sport Sciences and Health Research, Volume ۱۵, Issue ۱,۲۰۲۳
99 - 111
حوزههای تخصصی:
Background : Cold sprays (CS) are widely used in sport competitions as an effective, simple, and high available treatment. Aim: The aim of present study was to investigate immediate and longtime effects of CS application onto the knee joint anterior-medial area of dominant leg on timing and activation pattern of selected muscles during one-leg landing. Materials and Methods: Thirty (15 control and 15 experimental) able-bodied male participated in this study. Electromyography activity of vastus medialis, rectus femoris, vastus lateralis, biceps femoris, semiendineus and medial gastrocnemius were recorded during one-leg landing tests (with dominant leg) for each of three conditions including before CS application (pre-test), immediately after (post-test 1), and 20 min later (post-test 2). To determine the effect of group and time on each dependent variable, three independent 2×2 multivariate repeated measures analyses of variance were performed (α < 0.05). Results : The results showed following trends rather than significant differences: the muscles in the experimental group had lower activity level and later onset immediately after CS application compared to before application, and they had higher activity level and sooner onset after 20 min from removing CScompared to immediate application. No significant interaction was found for normalized peak activation and time to peak activation ( P > 0.05). However, decrease in skin temperature after cold spray application was observed. Conclusion : These results show short-time cold application, which is so practical after many injuries for returning athletes to sport environment, may not predispose individuals to risk of re-injury or failed landing mechanism.
تحلیل پراکندگی و ارزیابی میزان دسترسی به کاربری های ورزشی بر پایه داده های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۲)
127 - 107
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تحلیل پراکندگی و ارزیابی میزان دسترسی به کاربری های ورزشی بر پایه داده های شهر تهران انجام گرفت. روش تحقیق حاضر از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر میزان نظارت بر متغیرها و تحلیل داده ها، توصیفی-تحلیلی بود. روش پژوهش: برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار ARC GIS استفاده شد. ارزیابی توزیع و پراکنش فضاهای ورزشی به دو شکل روش تحلیل شبکه بر پایه دسترسی به فضاهای ورزشی و روش آنالیز آمار فضایی کانونی بر پایه وسعت فضاهای ورزشی انجام پذیرفت که اطلاعات مورد نیاز آن از شبکه راه های شهر تهران به منظور مدلسازی و طراحی شبکه دسترسی شهر تهران نقشه فضاهای ورزشی شهر تهران به عنوان مرکز خدمات بر روی شبکه دسترسی شهر تهران، نقشه کاربری اراضی شهری مناطق ۲۲ گانه کلانشهر تهران به ویژه کاربری مسکونی و سایر دادهای جغرافیای مربوط به مرز مناطق شهر تهران استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که منطقه 1۰با ۸۶ درصد بالاترین محدوده خدمات دهی فضای ورزشی و بعد از آن مناطق ۶، ۱۴، ۸ و ۳ به ترتیب با ۸۴، ۸۰، ۷۹، و ۷۷ درصد در رده های بعدی قرار می گیرند. مناطق 21 و 22 با وجود سرانه بالای فضای ورزشی، دارای کمترین محدوده خدمات دهی فضای ورزشی اند و مناطق ۱۸، ۵ و ۴ به ترتیب با ۳۵، ۴۳ و ۵۷ درصد دارای کمترین سرویس دهی هستند. در منطقه ۲۱ تنها ۴۳ درصد از سطح کاربری مسکونی در محدوده خدمات دهی فضاهای ورزشی واقع شده و بعد از آن مناطق 2۲ و ۵ کمترین مطلوبیت را دارا هستند. منطقه ۸ با ۹۶ درصد و منطقه 1۰ با ۹۹ درصد بالاترین نسبت سطح کاربری مسکونی در محدوده خدمات فضاهای ورزشی را دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، داشتن سرانه ورزشی بالا لزوماً مستلزم استفاده بیشتر و دسترسی بیشتر نیست و در حقیقت، امکانات اصلی ورزشی شهر تهران در مناطقی واقع شده اند که میزان دسترسی به آنها نسبتاً کم است.
تأثیر شش هفته تمرینات تعلیقی با TRX بر روی تعادل ایستا و پویا و مکانیک فرود در ورزشکاران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
75 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر شش هفته تمرینات تعلیقی با TRX بر روی تعادل ایستا و پویا و مکانیک فرود در ورزشکاران جوان ببود. تعداد 30 ورزشکار زن جوان با دامنه سنی 15 تا 18 سال از رشته های، هندبال، فوتسال، بسکتبال و والیبال از مدارس 4 ناحیه شهر تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه تجربی 13 تمرین تعلیقی با TRX را در سه ست و با تکرار 10 تایی به مدت 6 هفته و هفته ای 3 جلسه انجام دادند. به منظور اندازه گیری تعادل ایستا از آزمون لک لک و برای تعادل پویا از دستگاه تعادل Y استفاده شد. همچنین از سیستم امتیازدهی خطای فرود (LESS) برای بررسی مکانیک فرود استفاده شد. نتایج نشان داد تعادل ایستا، تعادل پویا و مکانیک فرود گروه تمرینات TRX در پس آزمون بهتر از پیش آزمون بود (05/0P<)، اما تعادل ایستا، تعادل پویا و مکانیک فرود گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری نداشت (05/0P>). همچنین نتایج آزمون آنالیز کوواریانس نشان داد که در تمامی متغیرها بین دو گروه در پس آزمون اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0P<). به طوری که تعادل ایستا، پویا و کاهش نمره خطای فرود گروه تمرینات TRX بهتر از گروه کنترل بود. به نظر می رسد 6 هفته تمرینات تعلیقی با TRX می تواند باعث بهبود تعادل ایستا، پویا و کاهش خطای فرود ورزشکاران جوان شود.
آیا شاخص های سلامت نوزادان و وضعیت اجتماعی-اقتصادی والدین می تواند رشد حرکتی و ادراک بینایی کودکان را پیش بینی کند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
115 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شاخص های سلامت نوزادان و وضعیت اجتماعی-اقتصادی با رشد حرکتی و ادراک بینایی کودکان انجام شد. شرکت کنندگان این پژوهش را کودکان 7 تا 9 ساله شهرستان تبریز تشکیل دادند که 103 نفر بصورت تصادفی خوشه ای از سه مدرسه دولتی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیکی و اطلاعات مربوط به زایمان، پرسشنامه پیشینه اجتماعی-اقتصادی، آزمون تبحر حرکتی برونینکس-اوزرتسکی و آزمون نهگداشت دیداری بنتون استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه خطی نشان داد، بین متغیرهای تحصیلات مادر (001/0= P)، تحصیلات پدر (001/0= P)، مکان زندگی (03/0=P) و نوع تولد (01/0= P) با رشد حرکتی رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد بین ادراک بینایی با درآمد (04/0= P) و وزن تولد (001/0= P) در کودکان، رابطه معناداری وجود داشت. علاوه براین نتایج نشان می دهد که دو متغیر تحصیلات مادر (33 درصد) و تحصیلات پدر (32 درصد) قدرت پیش بینی رشد حرکتی، و متغیر وزن تولد (46 درصد) قدرت پیش بینی ادراک بینایی کودکان را دارند. بنابراین می توان گفت شاخص های سلامت نوزادان (به جز وزن تولد) توانایی پیش بینی رشد حرکتی و ادارکی کودکان را ندارد؛ درحالیکه وضعیت اقتصادی-اجتماعی والدین (تحصیلات مادر و تحصیلات پدر) می توانند رشد حرکتی و ادراکی را پیش بینی کنند. بنابراین می توان گفت، تأکید بر نقش وضعیت اجتماعی اقتصادی در رشد حرکتی و ادارک بینایی کودکان اهمیت بسزایی دارد.
اثر نوروپروتکتیو ترکیب تمرین هوازی و آدنوزین بر بیان ژن گیرنده A2a و عوارض ناشی از سکته مغزی در هیپوکامپ موش صحرایی نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
125 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: سکته مغزی نوعی اختلال نورولوژیک و دومین عامل مرگ و میر در جهان است. اخیرا مطالعه درباره درمان نوروپروتکتیو سکته به یک بحث داغ در جهان تبدیل شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر نوروپروتکتیو ترکیب تمرین هوازی و آدنوزین بر بیان ژن گیرنده A2a و عوارض ناشی از سکته مغزی در هیپوکامپ موش نر صحرایی انجام شد. مواد و روش ها: 50 سر موش نر بالغ نژاد ویستار (سن 10-8 هفته، وزن270-240 گرم) به صورت تصادفی در ۵ گروه (شم، کنترل+ایسکمی، ایسکمی+تمرین، ایسکمی+آدنوزین و ایسکمی+آدنوزین+تمرین) تقسیم شدند. پس از القای ایسکمی، موش های گروه های تمرین، 5 روز در هفته و بمدت 8 هفته روی تردمیل دویدند. آدنوزین بصورت همزمان روزانه به گروه های تحت درمان آدنوزین تزریق شد. 48 ساعت پس از اتمام پروتکل تمرینی، موش ها کشته و بافت هیپوکامپ جهت بررسی مرگ سلولی و بیان ژن A2a به روش RT_PCR برداشته شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: تعداد سلول های مرده در گروه ایسکمی نسبت به شم افزایش و در گروه ایسکمی+تمرین+آدنوزین و ایسکمی+تمرین نسبت به ایسکمی کاهش یافته بود. بیان ژن A2a در گروه های ایسکمی+آدنوزین+تمرین، ایسکمی+تمرین و ایسکمی+آدنوزین به ترتیب بیشترین افزایش را داشت به گونه ای که در مقایسه با گروه شم (P<0/001) و کنترل+ایسکمی(P<0/001) معنادار بود. نتیجه گیری: تمرین هوازی و آدنوزین بصورت مستقل و تعاملی به صورت یک ترکیب نوروپروتکتیو می تواند با افزایش بیان ژن گیرنده A2a و تحریک سیگنالینگ و مکانیسم های مرتبط با کاهش مرگ سلولی، اثر درمانی و محافظتی را بر عوارض ناشی از سکته داشته باشد.
Acute Response of Muscular Damage Biomarkers after HIFT Exercise in Overweight Men
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the acute effects of HIFT exercise, on creatine kinase (CK) and lactate dehydrogenase (LDH) in blood serum in overweight adult men. Method : Twenty-two untrained non-smoker overweight men (age, 42.9 ± 5.6 years; body mass, 94.2 ± 9.3 kg; body height, 178.9 ± 4.5 cm; and BMI, 29.04 ± 3.3 kg/m2) volunteered to participate in this study and performed a session of HIFT exercise with 80-85% HRmax consisting of three sets of 10 exercises. Blood samples were collected before and immediately after training to measure serum CK and LDH levels. Results: The HIFT protocol significantly increased serum CK (Pre: 114.6 U/L; Post: 124.3U/L; p< 0.05{t=-5.48, p=0.001}); Also, LDH had a significant increase (pre:213.4 U/L, post: 225.4U/L; p<0.05{t=-4.09, p=0.001}). Conclusion: It can be concluded that HIFT with AMRAP (as many repeats as possible) protocol will lead to a significant increase in some indicators of muscle damage such as CK and LDH levels in overweight men. This protocol can lead to muscle damage in overweight men.
Identifying the Promoting and Inhibiting Factors in the Development of Women's Professional Basketball in Khorasan Razavi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of the current research was to investigate and prioritize the promoting and inhibiting factors in the development of women's professional basketball in Khorasan Razavi, Iran. This is a mixed study conducted with an exploratory-analytical approach. In the qualitative part of the research, the interviewees included sports management professors, prominent basketball pioneers in Khorasan Razavi province, professional female basketball players, as well basketball boards’ managers and representatives. In the quantitative phase, the statistical population included professional female basketball players, coaches, and basketball pioneers in Khorasan Razavi. In general, 8 interviews and 134 questionnaires were collected in the research process. The qualitative data was analyzed through the content analysis method while the quantitative data analysis process was completed by using SPSS software (v. 22) and exploratory factor analysis, as well as Friedman's ranking tests. The findings of the research revealed that out of 48 items obtained as effective factors on the development of women's professional basketball in Khorasan Razavi province, 25 items were considered as promoting factors and 23 items were found as inhibiting factors. Also, based on the results of the exploratory factor analysis test, 6 promoting factors ("socio-cultural factors", "technical level", "basic factors", "expert human resources", "competition and event", and "scientific indicators") and 5 inhibiting factors ("financial issues", "motivational supportive factors", "facilities factor", "club ownership" and "management perspective”) were identified. "
ارائه الگو توسعه روان شناسی ورزشی در ورزش حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
55 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگو توسعه روان شناسی ورزشی در ورزش حرفه ای ایران طراحی و اجرا گردید. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر مصاحبه و پرسشنامه بود. نتایج نشان داد که عوامل علی بر پدیده اصلی تأثیر معناداری دارد. نتایج پژوهش همچنین مشخص نمود که پدیده اصلی بر راهبردها و همچنین شرایط زمینه ای بر راهبردها تأثیر معناداری دارد. نتایج پژوهش حاضر همچنین مشخص نمود که راهبردها بر پیامدها تأثیر معناداری دارد. نتایج مربوط به شاخص های برازش پژوهش نشان داد که الگو پژوهش از برازش مناسبی برخوردار می باشد؛ بنابراین در مسیر توسعه روان شناسی ورزشی در ورزش حرفه ای ایران نیاز است تا راهبردهای شناسایی شده به صورت مناسبی اجرایی گردد.
طراحی مدل کیفی شتابگیری دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی به سمت دانشگاه های نسل چهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل شتابگیری دانشکده های تربیت بدنی به سمت دانشگاه های نسل چهار براساس مدل استراوس و کوربین بود. روش پژوهش کیفی و برخاسته از داده ها (مطالعه مقالات و اسناد و مدارک و مصاحبه هدفمند به روش گلوله برفی ) و استفاده از روش دلفی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش اساتید مدیریت ورزشی، دارای سابقه اجرایی، علمی و پژوهشی برجسته بودند. جمع آوری اطلاعات تا اشباع نظری داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته ادامه داشت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش سیستماتیک بر مبنای مدل ااستراوس و کوربین شامل کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی و دلفی استفاده شد. نتایج کدگذاری در مدل مورد نظر، 5 بعد و 12 متغیر ،شرایط علی با دو متغیر (مسئولیت علمی- اجتماعی و پویایی محیط و ماموریت سازمانی)، شرایط مداخله گر به چهار متغیر ( مراکز رشد زایشی،سیستم های اطلاعاتی، ارتباط با صنایع و مشتریان و رقبا)، شرایط زمینه ای با دو متغیر (نقش دولت و ساختار و بستر سازی)، راهبردها با دو متغیر (مدیریت عالی و رهبری، منابع انسانی) و پیامدها با دو متغیر ( ایفای نقش دانشکده تربیت بدنی نسل چهار و کیفیت آموزشی و پژوهشی) شناسایی نمود. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش لزوم بهره گیری از الگویی بومی از دانشکده تربیت بدنی نسل چهار، تا حد زیادی خلأهای موجود در تجاری سازی تحقیقات علمی دانشکده های تربیت بدنی، به عنوان مهم ترین ویژگی دانشگاه نسل چهار، ضروری به نظر می رسد.
بررسی اثربخشی تمرینات منتخب بر مهارت های بنیادی و رشد اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثربخشی تمرینات منتخب بر رشد حرکتی و اجتماعی کودکان بود. روش ها: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی است که به صورت میدانی و با استفاده از گروه آزمایش و کنترل انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه ی دانش آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی شهر مشهد بود که از این میان تعداد 40 نفر به صورت تصادفی (خوشه ای مرحله ای) انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه تمرینات منتخب را انجام دادند. از آزمون رشد حرکتی درشت (TGMD-2) اولریخ (2002) برای اندازه گیری مهارت های بنیادی و هم چنین از مقیاس رشد اجتماعی واینلند (1989) برای اندازه گیری رشد اجتماعی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از t مستقل و وابسته در سطح معنی داری 0/05> p استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در رشد مهارت های جابجایی (8.433, p<0.001) و مهارت های دستکاری (10.951 , p<0.001) و به طور کلی در رشد حرکتی (13.203 , p<0.001) تفاوت معنادار وجود دارد. هم چنین یافته ها نشان دادند که بین دو گروه کنترل و آزمایش در رشد اجتماعی (2.469 , p<0.022) تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گیری کرد که از تمرینات منتخب می توان به عنوان برنامه ای مناسب برای بهبود رشد حرکتی و اجتماعی دانش آموزان دختر دبستانی استفاده نمود.
مقایسه سواد جسمانی و عملکرد اندام فوقانی در دختران با و بدون سندروم متقاطع فوقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سندروم متقاطع فوقانی سبب ایجاد محدودیت حرکتی و ضعف در عملکردهای حرکتی افراد می شود. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سواد جسمانی و عملکرد اندام فوقانی در دختران با و بدون سندروم متقاطع فوقانی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است و داده های آن به صورت میدانی جمع آوری شدند. جامعه آماری پژوهش، شامل دو گروه دانش آموزان دختر 10-12 ساله سالم و دانش آموزان مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی شهر خلخال در سال تحصیلی 1401-1402 بودند. با استفاده از نرم افزار جی پاور، تعداد نمونه آماری، 60 نفر تعیین شد. این تعداد با استفاده از صفحه شطرنجی غربالگری شدند و پس از ارزیابی های کمی قامتی در دو گروه سالم (30 نفر) و گروه مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی (30 نفر) قرار گرفتند. زاویه سر به جلو و شانه به جلو با استفاده از فتوگرافی، زاویه کایفوز با استفاده از Goniometer-pro app، سواد جسمانی با استفاده از آزمون سواد بدنی کانادا (2-CAPL) و عملکرد اندام فوقانی نیز با استفاده از آزمون Y اندام فوقانی ارزیابی شدند. داده ها از طریق آزمون t مستقل در محیط نرم افزار اس. پی. اس. اس نسخه 26 در سطح 0/05 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دختران سالم در همه متغیرهای سواد جسمانی و عملکرد اندام فوقانی نسبت به دختران مبتلا به سندروم متقاطع فوقانی به طور معناداری در وضعیت مطلوب تری قرار داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود مربیان و متخصصان ورزشی و تندرستی از نتایج این تحقیق برای توسعه سواد حرکتی و عملکرد دانش آموزان دارای سندروم متقاطع فوقانی استفاده کنند.
اثر شش هفته تمرینات پیشگیری از آسیب همسترینگ نوردیک بر قدرت ایزوکنتیک عضلات همسترینگ بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
17 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف: آسیب های عضلانی یکی از شایع ترین دلایل غیبت بازیکنان است و عضله ی همسترینگ در این میان یکی از پرخطرترین عضلات به حساب می آید. نقش این عضله در حمایت از لیگامنت ها نیز پراهمیت است. علی رغم ویژگی های متفاوت ساختاری و کینماتیکی همسترینگ در مردان وزنان مطالعات اندکی به بررسی این اختلافات پرداخته اند؛ لذا این تحقیق قصد دارد به تعیین اثر شش هفته اجرای تمرینات همسترینگ نوردیک بر قدرت ایزوکنتیک عضله همسترینگ بازیکنان نخبه زن و مرد فوتبال بپردازد.روش شناسی پژوهش: جامعه آماری تحقیق حاضر، بازیکنان فوتبال لیگ دسته یک امید استان تهران بودند. 24 نفر بازیکن فوتبال (12 نفر دختر و 12 نفر پسر) در رده سنی 16 تا 20 سال در این مطالعه شرکت کردند. قدرت آیزوکنتیک عضلات همسترینگ و چهار سر در سرعت های زاویه ای گوناگون به صورت درون گرا و برونگرا در پیش و پس آزمون اندازه گیری شد. آزمودنی ها پس از پیش آزمون، شش هفته تمرین نوردیک را به عنوان بخشی از گرم کردن خود انجام دادند و مجدداً جهت بررسی تغییرات در پس آزمون شرکت کردند. یافته ها: انجام تمرینات همسترینگ نوردیک سبب ایجاد تفاوت معنی دار در قدرت ایزوکینتیک عضله همسترینگ در پس آزمون و در سرعت های زاویه ای 60، 180 و 300 درجه بر ثانیه و همچنین تفاوت معنی دار در نسبت قدرت ایزوکینتیک همسترینگ به چهار سر در سرعت 60 درجه بر ثانیه بین دختران و پسران شده است (001/0=P). نتیجه گیری: اجرای شش هفته تمرینات همسترینگ نوردیک نیز به عنوان یک تمرین اکسنتریک، می تواند گزینه ی مناسبی جهت بهبود قدرت عضلات همسترینگ و به دنبال آن کاهش خطر بروز آسیب در مفصل زانو باشد.
مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید با و بدون مصرف عصاره خرفه بر سطح سرمی MDA و TAC رت های مبتلا به کبد چرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: استرس اکسایشی و آسیب های اکسایشی متعاقب آن، یکی از اصلی ترین عوامل پیشرفت بیماری کبدچرب غیرالکلی (NAFLD) می باشد. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) با و بدون مصرف عصاره خرفه بر سطح سرمی مالون دی آلدئید (MDA) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) در رت های مبتلا به NAFLD بود.مواد و روش ها: 25 سر رت نر بالغ نژاد ویستار بطور تصادفی انتخاب و در 5 گروه کنترل سالم، کنترل کبدچرب، عصاره خرفه، تمرین HIIT و تمرین+عصاره خرفه قرار داده شدند. جهت القایNAFLD، رت ها بمدت 12 هفته تحت رژیم غذایی پُرچرب قرار گرفتند. عصاره خرفه با دوز 400 mg/kg به گروه های مربوطه خورانده شد. پروتکل تمرینیHIIT بمدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته با 7 تکرار یک دقیقه ای باشدت ۹۰ درصد سرعت بیشینه انجام شد که با تناوب های استراحت فعال شامل 2 دقیقه دویدن با شدت ۲۰ درصد بیشینه همراه بود. برای مقایسه بین گروه ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: سطح سرمی MDA در گروه کنترل کبد چرب به طور معنی داری نسبت به کنترل سالم بالاتر بود (0.034=P). سطح این شاخص در گروه عصاره و تمرین+عصاره بطور معناداری نسبت به گروه کنترل کبدچرب پایین تر بود (مقادیر P بترتیب 0.021 و 0.049). اما سطح سرمی MDA در گروه تمرین نسبت به کنترل کبد چرب، تفاوت معناداری نداشت (0.08=P). سطح سرمی TAC در گروه عصاره نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل کبد چرب بطور معناداری بالاتر بود (مقادیر P بترتیب 0.044 و 0.001). سطح این شاخص در گروه تمرین+عصاره نسبت به گروه کنترل کبد چرب بطور معناداری بالاتر بود (0.003=P).بحث و نتیجه گیری: بنظر می رسد تمرین تناوبی شدید طولانی مدت و مصرف عصاره خرفه از طریق کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و بهبود عوامل آنتی اکسیدانی در رت های NAFLD، می تواند نقش مهمی را در کنترل پیشرفت این بیماری برعهده داشته باشند.
اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی بر عملکردحرکتی، خستگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
47 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی با کش تراباند بر عملکردحرکتی، خستگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلوروزیس(ام اس) بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان 20 تا 50 سال مبتلا به ام اس با نمره ی مقیاس وضعیت شدت ناتوانی 1تا 5/2 و عضو انجمن ام اس شهر اصفهان بودند. از بین بیماران داوطلب 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و در دوگروه تجربی وکنترل (15 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های هردو گروه قبل از شروع برنامه تمرینی پرسشنامه های کیفیت زندگی و شدت خستگی بیماران ام اس را تکمیل کردند و درآزمون های برخاستن و راه رفتن زمان دار و نشستن و برخاستن30ثانیه از روی صندلی شرکت کردند. گروه تجربی به مدت هشت هفته تمرینات مقاومتی با کش تراباند را سه جلسه درهفته و به مدت60 دقیقه اجرا کردند و گروه کنترل در این مدت فعالیت های روزمره خود را انجام داد. پس از هشت هفته آزمودنی های دو گروه مجدد با آزمون های قبلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و آزمون هایt مستقل و آنالیزکوواریانس و با نرم افزارSPSS نسخه 23 و در سطح خطای 05/0 تحلیل شد. نتایج نشان داد پس آزمون های برخاستن و راه رفتن زمان دار (001/0= p)، نشستن و برخاستن30ثانیه (001/0= p)، شدت خستگی (001/0= p) و کیفیت زندگی (001/0= p) بین دوگروه تجربی و کنترل تفاوت معناداری داشت. همچنین نتایج گروه تجربی نشان داد به ترتیب عملکردحرکتی نشستن و برخاستن30 ثانیه2/37 درصد، برخاستن و راه-رفتن زمان دار6/32 درصد، کیفیت زندگی 9/22 درصد افزایش و خستگی1/22 درصد کاهش داشت. درمجموع کاربرد تمرینات مقاومتی با کش تراباند با ویژگی های خاصی که دارد در برنامه توانبخشی بیماران ام اس توصیه می گردد.
مقایسه ی رضایت از زندگی ، شادکامی و عزت نفس زنان ورزشکار هوازی و بی هوازی
منبع:
دانش مدیریت ورزش سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
128 - 137
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه رضایت از زندگی ، شادکامی و عزت نفس زنان ورزشکار هوازی و بی هوازی بود. این مطالعه از نوع توصیفی ( علی _ مقایسه ای ) می باشد . جامعه آماری شامل تمام زنان ورزشکار شهر تبریز در بازه سنی 20 _ 65 سال به تعداد 3803 نفردر سال 1402 بودند . از این جامعه اماری نمونه ای به تعداد 349 نفر با استفاده از جدول مورگان و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند . ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد عزت نفس کوپر اسمیت(1967) ، رضایت از زندگی داینر (1985) و شادکامی اکسفورد(1989) بود .نتایج ازمون تی مستقل نشان داد که بین عزت نفس ، شادکامی و رضایت از زندگی زنان ورزشکار هوازی و بی هوازی تفاوت معنی داری وجود دارد به طوری که میزان شادکامی ، رضایت از زندگی و عزت نفس ورزشکاران زنی که ورزشهای هوازی را دنبال میکنند به مراتب بیشتر از ورزشکاران بی هوازی است بنابراین ورزش های هوازی در زنان افزایش سلامت روانشناختی انان را به دنبال دارد و لذا به زنان توصیه می گردد بسته به شرایط بدنی خود به طور مرتب ورزش های هوازی داشته باشند .
بررسی و مقایسه سطوح پروتئین واکنشی C با حساسیت بالا و نیم رخ لیپیدی سرم در سالمندان فعال و کم تحرک در پیک اول پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : شواهد نشان داده اند که پروتئین واکنشی C (CRP) تنها یک نشانگر بیولوژیکی التهابی نبوده، بلکه یک عامل خطر مهم مرتبط با بیماری های دوره سالمندی از جمله اختلالات قلبی- عروقی، متابولیکی و بیماری های کلیوی است. لذا هدف از این مطالعه سطوح CRP با حساسیت بالا (hs-CRP) و نیم رخ لیپیدی سرم در سالمندان فعال و کم تحرک در پیک اول پاندمی کرونا بود. روش تحقیق : تعداد 77 مرد و زن سالمند (با میانگین سنی 07/6±43/61 سال) بر مبنای شاخص توده بدن (BMI) به سه گروه شامل گروه سالم (BMI با 9/24–5/18 کیلوگرم/متر مربع)، گروه دارای اضافه وزن (BMI با 9/29–25 کیلوگرم/متر مربع)، و گروه چاق (BMI بالاتر از 30 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. نیم رخ لیپیدی و hs-CRP سرم و نسبت دور کمر به لگن (WHR) در گروه های مورد مطالعه اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک راهه، کای دو (χ2) و تحلیل رگرسیون؛ در سطح معنی داری 05/0≥p انجام شد. یافته ها : میانگین سطح hs-CRP سرم در سالمندان چاق نسبت به سالمندان دارای وزن طبیعی، به طور معنی داری بالاتر بود (0/01=p). همچنین سطوح hs-CRP و لیپوپوتئین کلسترول کم چگال (LDL-C) سرمی در سالمندان با سطح فعالیت بدنی پایین نسبت به سالمندان با سطح فعالیت بدنی متوسط، به طور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب با 0/0001=p و 0/006=p). ضریب همبستگی منفی و معنی داری نیز بین سطح فعالیت بدنی با WHR (p=0/01) و BMI (p=0/006) مشاهده گردید. نتیجه گیری : سالمندان چاقی که کم تحرک هستند یا فعالیت بدنی کم در شرایط کووید-19 دارند، به دلیل داشتن hs-CRP و LDL-C بالا، بیشتر در معرض خطر التهاب و کاهش سیستم ایمنی بدن هستند.