مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
دانشکده تربیت بدنی
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تولیدات علمی 30 عضو هیأت علمی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران، تولیدشده بین سال های 1383 تا نیمه اول 1389، بررسی شده است. برای گردآوری داده های مورد نیاز، تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشکده در سال های مورد پژوهش، از طریق گردآوری سوابق فعالیت های پژوهشی اعضا و در برخی موارد نیز به دلیل دسترسی نداشتن به سوابق علمی فرد، از طریق جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی مختلف استخراج و در چک لیست های مجزا ثبت شد. پس از آن مجموعه اطلاعات به دست آمده هر بار به تناسب یکی از پرسش های طرح شده در پژوهش، مرتب و با استفاده از نرم افزار اکسل تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که مقالات علمی چاپ شده در نشریات داخلی در هر چهار گرایش از وضعیت مطلوبی برخوردارند، درحالی که در نشریات خارجی با توجه به تعداد اعضای هیأت علمی، گروه آموزشی طب ورزشی و گروه فیزیولوژی ورزشی وضعیت مطلوب تری نسبت به گروه های مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی دارند. از لحاظ تعداد مقالات همایش های داخلی و خارجی هر چهار گروه از وضعیت مطلوبی برخوردارند و گروه طب ورزشی با دو عضو هیأت علمی در همایش های بین المللی وضعیت مطلوب تری نسبت به گروه های آموزشی دیگر دارد. با توجه به تعداد مقالات چاپ شده در نشریات ISI نیز گروه طب ورزشی با دو عضو هیأت علمی نسبت به دیگر گروه های آموزشی از وضعیت مطلوب تری برخوردار است.
نیمرخ کارآفرینی دانشکده های علوم ورزشی ایران و ارائه مدل اشتغال و کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
1127 - 1155
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نیمرخ کارآفرینی دانشکده های علوم ورزشی ایران و ارائه مدل اشتغال و کارآفرینی است. از پرسشنامه استاندارد گیب (2012) با روایی و پایایی مطلوب برای گردآوری داده ها استفاده شد. نتایج بررسی 11 مؤلفه کارآفرینی (چشم انداز، مأموریت و راهبرد دانشکده، حاکمیت و اداره دانشکده، ساختار و طرح سازمانی، چندرشته ای بودن، فرارشته ای بودن، قدرت نفوذ و استفاده از منابع متنوع، مدیریت ذی نفعان و ارزش های جامعه، دانش آموختگان، انتقال دانش، مرکز رشد، تأمین مالی، مخاطرات در دانشکده، بین المللی سازی و آموزش کارآفرینانه و آموزش) نشان می دهد که وضعیت کارآفرینی و اشتغال در دانشکده های علوم ورزشی در سطح مطلوبی نیست. دانشجویان متناسب با نیازهای بازار کار حوزه تربیت بدنی، آموزش نمی بینند. با توجه به اینکه از لحاظ 11 شاخص استاندارد، وضعیت اشتغال و کارآفرینی در دانشکده های علوم ورزشی در سطح پایینی است، ضرورت دارد که به مؤلفه های کارآفرینی در برنامه ریزی و اجرای برنامه های آموزشی در دانشکده ها بیشتر توجه شود تا دانشجویان تربیت بدنی با رویکرد آموزشی کارآفرینانه بتوانند پس از فارغ التحصیلی به عنوان کارآفرین در حوزه کسب وکار ورزش وارد شوند.
تدوین مدل ارتباطی سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۷۷
17 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ارتباطی سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی ایران بود. جامعه آماری پژوهش همه اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی و آزاد کشور بود (520=N) که بر مبنای جدول مورگان 220 نفر به طور تصادفی – طبقه ای برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف تحقیق از پرسشنامه رضایت شغلی هرزبرگ و پرسشنامه محقق ساخته سرمایه اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی ازجمله کلموگروف- اسمیرنوف، t- استودنت تک گروهی، تحلیل مسیر و برای تعیین روابط علی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری با استفاده از دو نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 71/0 بر رضایت شغلی اثر می گذارد. در ارتباط بین سرمایه اجتماعی و رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی، زیرمولفه های انسجام و همبستگی با بار عاملی 85/0، رضایت از امنیت شغلی با بارعاملی 82/0، اعتماد با بارعاملی 78/0، تعاون و همکاری با بار عاملی 77/0، همدلی، درک و احترام متقابل و رضایت از شرایط فیزیکی کار هر کدام با بارعاملی 73/0، رضایت از فرصت های ارتقاء با بارعاملی 72/0، رضایت از حقوق و مزایا با بارعاملی 71/0، رضایت از نحوه سرپرستی و ارتباطات با بارعاملی 65/0، شبکه های اجتماعی با بارعاملی 48/0 و رضایت از ماهیت کار با بارعاملی 36/0 بیشترین نقش را دارند (05/0p<). همچنین مدل ارتباطی بین آنها از برازش مطلوب برخوردار است.
طراحی مدل کیفی شتابگیری دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی به سمت دانشگاه های نسل چهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل شتابگیری دانشکده های تربیت بدنی به سمت دانشگاه های نسل چهار براساس مدل استراوس و کوربین بود. روش پژوهش کیفی و برخاسته از داده ها (مطالعه مقالات و اسناد و مدارک و مصاحبه هدفمند به روش گلوله برفی ) و استفاده از روش دلفی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش اساتید مدیریت ورزشی، دارای سابقه اجرایی، علمی و پژوهشی برجسته بودند. جمع آوری اطلاعات تا اشباع نظری داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته ادامه داشت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش سیستماتیک بر مبنای مدل ااستراوس و کوربین شامل کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی و دلفی استفاده شد. نتایج کدگذاری در مدل مورد نظر، 5 بعد و 12 متغیر ،شرایط علی با دو متغیر (مسئولیت علمی- اجتماعی و پویایی محیط و ماموریت سازمانی)، شرایط مداخله گر به چهار متغیر ( مراکز رشد زایشی،سیستم های اطلاعاتی، ارتباط با صنایع و مشتریان و رقبا)، شرایط زمینه ای با دو متغیر (نقش دولت و ساختار و بستر سازی)، راهبردها با دو متغیر (مدیریت عالی و رهبری، منابع انسانی) و پیامدها با دو متغیر ( ایفای نقش دانشکده تربیت بدنی نسل چهار و کیفیت آموزشی و پژوهشی) شناسایی نمود. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش لزوم بهره گیری از الگویی بومی از دانشکده تربیت بدنی نسل چهار، تا حد زیادی خلأهای موجود در تجاری سازی تحقیقات علمی دانشکده های تربیت بدنی، به عنوان مهم ترین ویژگی دانشگاه نسل چهار، ضروری به نظر می رسد.
راهبردها و پیامدهای مدیریت ارتباط دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی و بخش اجرایی صنعت ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۷
193 - 208
هدف اصلی این پژوهش، تعیین راهبردها و پیامدهای مدیریت ارتباط دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی و بخش اجرایی صنعت ورزش بود. از این رو، مصاحبه های عمیق با نخبگان در حیطه موضوع پژوهش صورت گرفت. نمونه گیری به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی دنبال شد و در نهایت، 18 مصاحبه کیفی انجام گردید. یافته های پژوهش از طریق روش کد گذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های مربوط به راهبردها بیانگر 8 حیطه موثر بود که پوشش دهنده چالش های درونی و بیرونی بر مدیریت ارتباط دانشکده ها و بخش اجرایی صنعت ورزش است و شامل موارد زیر می شود: شناخت و آگاهی طرفین، نگاه بیرونی، نیروی انسانی، فرهنگ سازی سازمانی، تفکرات طرفین، واحد متولی / مدیریت یکپارچه، قوانین و مقررات و بازاریابی.
همچنین، پیامدهای شناسایی شده حاصل از راهبردها عبارت اند از: توسعه فرهنگی، توسعه همگانی، توسعه آموزشی، توسعه علمی، توسعه زیر ساختی، توسعه بین المللی، توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی، توسعه فناوری و توسعه سیاسی که تا حدود زیادی منطبق راهبردها نیز هستند.
با توجه به یافته های پژوهش، راهبردهای اجرایی ارائه شده می تواند راهگشای مدیران ورزشی در خصوص مدیریت علمی ارتباط دو نهاد ورزشی و پیامدهای حاصل از آن باشد.
عوامل اثرگذار بر اجرای مدیریت دانش در دانشکده های تربیت بدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان اثرگذاری شاخص ها بر اجرای مدیریت دانش در دانشکده های تربیت بدنی ایران است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت که تعداد آن ها در حدود 150 نفر بودند. و جامعه به روش (تمام شمار) به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. آماره مورد استفاده در تحلیل داده ها، همبستگی و 5% ≥ P در نظر گرفته شد. روش انجام پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و با توجه اهداف پژوهش که به سنجش عوامل اثرگذار بر پیاده سازی مولفه های مدیریت دانش در زمینه های مدیریت، تکنولوژی، نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی دانشکده های تربیت بدنی می پردازد از نوع همبستگی بود. و از روش معادلات ساختاری استفاده گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه سنجش مدیریت دانش، محقق ساخته که پایایی آن در یک جامعه 30 نفره اعضای هیأت علمی و روایی آن توسط 25 نفر از اساتید رشته مدیریت ورزشی بررسی و تأیید گردید. و برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد؛ 1- تکنولوژی و زیرساخت های IT همچنین کیفیت و سرعت دسترسی به اطلاعات و دانش جدید؛ 2- تشویق های مدیریت دانشکده در ابراز ایده های تازه و اظهارنظرهای علمی اعضای هیأت علمی به منظور تأثیرگذاری برمأموریت های دانشکده، بیشترین سهم را در تحقق کشف دانش داشتند. 3- وجود کامپیوترهای اختصاصی در دفاتر اساتید، همچنین بهره مندی از امکانات شبکه اینترنت و زیرساخت های تکنولوژی؛ 4- توانمندی اعضای هیأت علمی در انجام کار با کامپیوتر و نرم افزارهای Word و PowerPoint به منظور تأثیرگذاری و انجام بهینه مأموریت های دانشکده، بیشترین سهم را در تحقق تصریح دانش داشتند. 5- ایجاد زیرساخت های ارتباطی به منظور سرعت تبادل اطلاعات و انتقال دانش؛ 6- اعتقاد به تشکیل گروه علمی و فعالیت های تیمی همچنین صداقت در تشریک مساعی و تبادل اطلاعات با همکاران، بیشترین سهم را در تحقق تسهیم دانش داشتند. 7- طراحی برنامه راهبردی و ترسیم خط و مشی و برنامه ریزی مبتنی بر دانش؛ 8- دسترسی به کامپیوتر در زمان مناسب، بهرمندی از تکنولوژی و استفاده هوشمندانه و به موقع و مناسب از شبکه اینترنت؛ بیشترین سهم را درتحقق ارزیابی دانش داشتند. 9- توانایی انجام کاربا کامپیوتر و نرم افزارهای Windows و Word همچنین برخورداری از توانمندی های علمی و نظری حرفه مربوط برای اعضای هیأت علمی؛ 10- تأثیرگذاری تکنولوژی و فناوری اطلاعات بر انتشار دانش در دانشکده های تربیت بدنی، بیشترین سهم را در تحقق انتشار دانش داشتند.
طراحی الگوی ساختاری اثر رهبری معنوی بر توانمندسازی روان شناختی اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی ساختاری اثر رهبری معنوی بر توانمندسازی روان شناختی اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی بود. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است و به شکل میدانی اجرا شد. جامعه آماری، کلیه اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی (205 نفر) بودند. نمونه آماری برابر با جامعه در نظر گرفته شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه رهبری معنوی فرای (2005) و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بود که روایی آنها با استفاده از نظر متخصصان بررسی و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ (ضریب آلفا = 89/0 و 91/0) محاسبه شد. از آمار توصیفی برای طبقه بندی یافته ها و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین در راستای تحلیل های تکمیلی و ارایه مدل از حیطه معادلات ساختاری (SEM) برای مدلسازی روابط علی با تأکید بر نرم افزار لیزرل 2/9 استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری معنوی و ابعاد آن یعنی چشم انداز سازمانی، ایمان، عشق به نوع دوستی، عضویت، تعهد سازمانی و معناداری در کار، با توانمندسازی اعضا رابطه معنا داری داشتند (05/0>P)؛ ولی بین بازخورد عملکرد و توانمندسازی رابطه معنا داری مشاهده نشد (05/0
ارائه مدل فرهنگ سازمانی و موفقیت مدیریت دانش در دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ارائه مدلی موفق در پیاده سازی مدیریت دانش در دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های آزاد اسلامی از منظر فرهنگ سازمانی است. جامعه آماری تحقیق شامل اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های آزاد اسلامی است. پرسشنامه تحقیق پس از اخذ روایی از سوی چهارده نفر از خبرگان و تعیین پایایی آزمون، با استفاده از روش آماری آلفای کرونباخ 76/6 در بین جامعه آماری توزیع و جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی و برای تحلیل داده ها و آزمون فرض از روش های آماری آزمون tتک نمونه ای استفاده شد. از تحلیل عاملی تأییدی برای شناخت متغیر های مکنون و از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL برای آزمون فرضیات استفاده شد. یافته ها نشان داد فرهنگ سازمانی در موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش بسیار اثرگذار است. ازاین رو مسئولان باید در نظر داشته باشند که برای اجرای مؤثر مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی بسیار اثرگذار است و می بایست با مدیریت تغییر فرهنگ سازمانی شاخصه های نامطلوب و غیرمؤثر را تغییر دهند یا اصلاح کنند.
شناسایی ابعاد شتاب گیری دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی به سوی دانشگاه های نسل چهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در قرن حاضر دانشگاه ها به عنوان سازمان بنیادی در تمامی رشته ها، وظیفه ای فراتر از آموزش عالی بر عهده دارند و در جهت کاهش بار مشکلات بیکاری نیروی انسانی فارغ التحصیل از دانشگاه باید پابه پای دولت تلاش نمایند، مدیریت راهبردی صحیح در جهت این اهداف و شکل گیری دانشگاه های نسل چهار با کارکردهای خود می تواند نتایج مطلوبی برای دولت ها داشته باشد. این مطالعه با هدف شناسایی ابعاد شتاب گیری دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی به سوی دانشگاه های نسل چهار بود. روش شناسی: روش تحقیق آمیخته و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه شامل 12نفر از اساتید مدیریت ورزشی و پرسش نامه محقق ساخته به روش دلفی بود. جامعه آماری325نفر شامل تمام اساتید تربیت بدنی دانشگاه های دولتی کشور بودند. نمونه آماری به روش کل شمار انتخاب شد که با توزیع پرسشنامه ها، 218 پرسشنامه عودت داده شد.یافته ها: از نتایج دلفی، تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی 12 بعد مسئولیت علمی و اجتماعی، پویایی محیط و ماموریت سازمانی، مراکز رشد زایشی، مشتریان و رقبا، سیستم های اطلاعاتی، ارتباط با صنایع، نقش دولت، ساختار و بسترسازی، مدیریت عالی و رهبری، منابع انسانی، ایفای نقش دانشکده نسل چهارم، کیفیت آموزشی و پژوهشی شناسایی شدند. نتیجه گیری: بنابراین دانشکده های تربیت بدنی نسل چهارم با توجه به ایعاد شناسایی شده می توانند موجب ثروت افزای ی و ایجاد اشتغال فارغ التحصیلان شوند.