ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۶۶۵ مورد.
۶۰۱.

معرفی دست نوشته ای کهن به لری از قرن یازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان های ایرانی زبان های ایرانی جنوب غربی لری لری بختیاری نسخه خطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۵
بررسی تاریخی زبان ها و گویش ها نیازمند جمع آوری شواهد کافی و طبقه بندی و ارائه آنهاست؛ امری که هر نوع تحلیل و نتیجه گیری علمی و تاریخی به طور طبیعی مسبوق به آن است. اما در میان زبان ها و گویش های ایرانی، لری از جمله نمونه هایی است که منابع کهن اندکی از آن برجای مانده و برای شناسایی آن از نظر تاریخی، شواهد مکتوب چندانی در اختیار نداریم. ازاین رو تلاش برای یافتن منابع مکتوب و مورد اعتماد از لری، به درک تاریخی دقیق تر و ارائه تصویری کامل تر از سیر تکامل آن یاری خواهند رساند. براین اساس، نوشتار حاضر بر آن است تا با معرفی یکی از قدیمی ترین و احتمالاً قدیمی ترین سند مکتوب شناسایی شده به لری که در جلد 14 فهرست نسخه های خطی کتابخانه و موزه ملّی ملک با عنوان «کتابت لری که از جانب محمد زمان خان به احمدخان بختیاری نوشته اند» ثبت شده است، نوری تازه بر سیر تاریخی آن بتاباند. در مقاله حاضر به برخی ویژگی های دستوری و واژه های به کار رفته در متن در کنار ویژگی های خطی، املایی و آوایی پرداخته شده است. همچنین در خصوص برخی کلمات و ریشه شناسی آنها توضیحاتی ارائه شده است. شرح و توضیح سایر واژه ها به ویژه افعال و همچنین تصاویر و تعابیر شاعرانه آن نیازمند مقاله ای مستقل است که برای جلوگیری از طولانی شدن متن جداگانه منتشر خواهد شد.
۶۰۲.

تبیین شناختی دو فعل «برین» و «سزیان» در گویش کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندمعنایی فعل کنشی گویش کردی کلهری معنی شناسی شناختی نظریه سرنمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۳
پژوهش حاضر، افعال «برین» /bǝrin/ و «سزیان»/sǝzyân/ را به عنوان افعال کنشی در گویش کردی کلهری براساس رویکرد معنا شناسی شناختی مورد مطالعه قرار می دهد. شیوه جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای-میدانی انجام گرفته است. داده های پژوهش عبارتند از آثار ادبی، اصطلاحات و ضرب المثل های کردی کلهری که از دو طریق مراجعه به منابع نوشتاری و نیز مصاحبه و ثبت و ضبط گفتار روزمره گویشوران اصیل کردی کلهری استخراج شده است. با بررسی داده ها برمبنای مفاهیم معنی شناسی شناختی، برای فعل «برین» 35 معنا و برای فعل «سزیان» 11 معنا شناسایی شد. روابط معنایی در ساختار این افعال مورد بررسی قرار گرفت، باهمایی افعال کنشی با اعضای بدن در هردو فعل کنشی کردی کلهری دیده شد. باهمایی این افعال با اجزاء ضروری اعم از اعضای بدن یا کلمات خاص گویش کردی کلهری در انتقال معانی افعال کنشی نقش عمده ای داشته است. فعل «برین» به نسبت فعل «سزیان» معانی بیشتری را به خود اختصاص داده است و بیشترین تعداد باهمایی با اندام واژه ها دارد، همچنین بیشترین تعداد باهمایی با اسم را دارد و تعداد اصطلاحات بیشتری را به خود اختصاص داده است.
۶۰۳.

مقایسه شناختی مؤلفه های استعاره مفهومی ترس بین نابینایان و بینایان جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره های مفهومی بینایان ترس جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام زبان شناسی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۹۶
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و مقایسه مفاهیم استعاری ترس در گفتار روزمره بزرگسالان بینا و نابینای مادرزاد در جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام می باشد. به این منظور، داده های پژوهش از 50 گویشور این منطقه در دو گروه آزمودنی شامل 25 نفر بزرگسال نابینا به عنوان گروه آزمایش در رده سنی70-18 سال و 25 نفر بزرگسال بینا به عنوان گروه کنترل همتای آنها گردآوری شدند. به منظور نمایش چگونگی بیان استعاری ترس در گفتار این دو گروه از افراد علاوه بر نگاشت-ها، پربسامدترین حوزه های مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرم افزارSPSS صورت گرفت. یافته های مربوط به درک استعاره های مفهومی عواطف مشخص ساخت که از نظر فراوانیِ استعاره ها، تفاوت معنی داری بین بزرگسالان بینا و نابینا وجود نداشت، اما فراوانی منشأهای حسی به کاررفته برای قلمروهای مبدأ ترس در گفتار این دو گروه با یکدیگر متفاوت بود، به طوری که افراد نابینا برای بیان ترس به طور معنی داری حواس چشایی و لامسه را بیشتر از افراد بینا به کار بردند(P<0.05). مقایسه داده های به دست آمده از پژوهش با مدل قلمروهای مبدأ کووچش (2002) نشان داد که از نظر کاربرد قلمروهای مبدأ ترس، مطابقت کامل بین آن ها وجود نداشت.
۶۰۴.

تحلیل ساختارهای گفتمان مدار در روایت بَردارکردن حسنک وزیر: پژوهشی ازمنظر انگاره شناختی-اجتماعی ون دایک (2007)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک قدرت ایدئولوژی مبتدا سازی شناختی-اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
تحلیل گفتمان انتقادی با آشکارسازی لایه های زیرینِ پیام، بر درک افراد از مسائل فرهنگی-اجتماعی و سیاسی تأثیر می گذارد. پژوهشِ توصیفی-تحلیلی حاضر با واکاوی داستان بَردارکردن حسنک وزیر ازمنظر رویکرد شناختی-اجتماعی ون دایک (2007)، ارتباط کارکردی زبان، ایدئولوژی و روابط قدرت و سلطه در بافت سیاسی و اجتماعی زمان بیهقی را روشن می کند. نمونه گیری در این پژوهش، هدفمند و نمونه ها برگرفته از داستان حسنک وزیر برمبنای نمون برگ محقق ساخته است. تحلیل داده ها نشان داد که در این روایت، از راهبردهای سطوح معنایی مقوله بندی، قطبی سازی، مبالغه، تکذیب، ابهام، همدلی، فاصله و حسن تعبیر استفاده شده است. در سطح استدلال نیز مؤلفه های استناد، ارجاع، مقایسه و صراحت به کار برده شده اند. یافته ها مؤید آن است که بیهقی در این گفتمان که براساس تقابل گروه های قدرت شکل گرفته است به جامعه دوقطبی ما-آن ها اشاره دارد. همچنین مؤلفه های مقوله بندی، تکذیب و مبالغه بر مشخصه های خوب درون گروه (خودنمودی مثبت) و کنش های ناپسند اجتماعی برون گروه (دیگرنمودی منفی) تأکید دارند. سورهای مبهم، فضای تاریک جامعه زمان بیهقی (روابط درون گروه و برون گروه) را نشان می دهد. راهبرد حسن تعبیر نیز برای تلطیف کردن اوضاع نابسامان است و مؤید واقعیت جامعه خشن و شرایط بدِ زمان بیهقی است. در سطح سبکی، استعاره، مجاز و تقابل و در سطح نحوی جابه جایی ارکان جمله و وجهیت برای نشان دادن قطب بندی ما-آن ها به کار می روند.
۶۰۵.

Revisiting Word-initial Glottal Stops in Persian: Underlying or Epenthetic?(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: glottal stop Persian Syllable Structure underlying representation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۶۶
The phonological status of word-initial glottal stops in Persian has been a subject of controversy. Particularly, researchers hold divergent views on whether the glottal stop functions as a phoneme in word-initial positions. These perspectives can be categorized into three main positions: (1) glottal stops are phonemes in all occurrences (Samareh, 1985; Windfuhr, 1979); (2) word-initial glottal stops are phonemes only in loanwords, especially from Arabic (Bijankhan, 2018; Haghshenas, 1991; Jam, 2019; Kord-Zaferanloo-Kambozia, 2003); and (3) word-initial glottal stops are not phonemes in Persian (Jahani, 2005; Majidi & Ternes, 1999; Sepanta, 1973). In this paper, a critical review of previous findings is provided along with new insights and neglected evidence relevant to the underlying representations of words with glottal stops. Based on these considerations, the paper leans towards the position that glottal stops function as phonemes in all positions regardless of occurrence in loanwords or native words. It also calls for a revision of previous research, emphasizing the importance of non-acoustic aspects in exploring the phonological functions of word-initial glottal stops.
۶۰۶.

Plural Marking in Mahshahri, an Iranian Dialect on the Northern Coast of the Persian Gulf(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Mahshahri dialect plural marker current change Iranian languages Dialect Leveling

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۵۶
In this article, the plural marker in the Mahshahri dialect is examined. Mahshahri is the native language of the people of Bandar-e Mahshahr. This dialect has close similarities with other Iranian language varieties spoken in southern Iran, particularly those of other southern cities of Khuzestan Province, and Iranian language varieties of Bushehr, Fars and Kohkiluye and Boyr-Ahmad provinces. From a methodological point of view, this research is descriptive and analytical. The research data were mainly obtained through a questionnaire and by examining the text of a twenty-minute continuous speech from the Mahshahri dialect. The investigations carried out in this article show that the plural marker of Mahshahri is /-æl/, which, based on the phonetic environment of the base to which it is added, can have other allomorphic manifestations as well. The conducted studies also indicate that there are variations in the use of the plural marker in the Mahshahri dialect. These variations, in many cases, align with the replacement of the marker with its standard Persian counterparts. Therefore, the variations that can be seen in the use of the plural marker of Mahshahri can be considered in line with other current changes that are underway in the direction of leveling the dialect with standard Persian in Iran. 
۶۰۷.

استعاره های مفهومی سوره جمعه؛ رویکردی شناختی-تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی سوره جمعه معنا شناسی شناختی مفهوم سازی نظریه استعاره مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۷
در زبان شناسی شناختی مفهوم سازی نقش مهمی در شناخت معنی دارد. از دیدگاه لیکاف و جانسون استعاره های مفهومی، صرفاً اموری زبانی نیستند بلکه سازوکارهایی اندیشگانی هستند که بازنمود آن ها نه تنها در زبان بلکه در رفتارهای اجتماعی و فرهنگ نیز قابل مطالعه هستند. این پژوهش که به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده است، به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که نظریه استعاره مفهومی تا چه حد در متون مذهبی کارآمد است؟ در این نوشتار تلاش می شود تا با کمک نظریه استعاره مفهومی سوره منتخب جمعه بررسی شود که یکی از پنج سوره مسبحات (حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن که با سَبَحَ یا یُسَبِحُ آغاز می شوند) قرآن کریم است. تحلیل با رویکرد شناختی و با نگاهی به فرایند مفهوم سازی آیات صورت می گیرد، دلیل این انتخاب این است که این سوره بر دو محور اصلی و اساسی تاکید می کند؛ نخست توحید و صفات الهی و هدف از بعثت پیامبر اسلام و مسئله معاد و دوم پرداختن به اهمیت نماز جمعه. نتایج این پژوهش نشان می دهند که از منظر معناشناسی شناختی، کاربست نظریه استعاره مفهومی با استفاده از الگوی دو حوزه ای مقصد و مبدأ لیکاف و جانسون می تواند در تبیین ساختار مفهومی مؤلفه های قرآنی کارآمد باشد و معانی نهفته در ساختار آیات قرآن کریم را آشکار کند. به این ترتیب، این تحلیل نحوه نگرش و جهان بینی مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهد و بینش کلی در مقیاس بشری به منظور تسهیل در فهم آیات را فراهم می آورد. نتایج این پژوهش می توانند در تحلیل ادبی و قرآن پژوهی و حوزه زبان شناسی شناختی سودمند باشند. 
۶۰۸.

تحلیل پیکره ای بر حرف اضافه «از» در کتب درسی پایه های اول تا ششم: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی شناسی شناختی نظریه پیش نمونه چندمعنایی پیکره کتب درسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف از مطالعه حاضر، بررسی حرف اضافه «از» در کتاب های درسی است. چندمعنایی حرف اضافه موجب اشکالاتی در دریافت و درک بسیاری از دانش آموزان می شود. در این پژوهش از پیکره متنی کتب درسی فارسی، علوم، هدیه های آسمانی و مطالعات اجتماعی از پایه اول تا ششم ابتدایی بهره گرفته ایم. در تحلیل داده ها از رویکردهای پیش نمونه راش (Rosch) (1975) و چندمعنایی نظام مند تایلر و ایوانز (Tyler & Evans) (2003) در چارچوب معنی شناسی شناختی استفاده شده است. ابتدا جملات شاهد حاوی حرف اضافه «از» از پیکره جداسازی شدند. مجموعه معانی به دست آمده از مطالعه این زیرپیکره عبارتند از: «نوع»، «جزء کل»، «منشأ»، «زمان»، «قیاس»، «به وسیله، به کمک، با»، «درباره»، «جهت»، «حرکت»، «مجاز» و «متمّم». توزیع آماری معانی در کلّ زیرپیکره (دامنه عام) به معنی «جزء کل» تعلق دارد. معانی این حرف اضافه در میان درس ها و پایه های تحصیلی (دامنه خاص) یکسان به دست نیامد. در میان سه پایه اول تا سوم تحصیلی معنی «متمّم» و سه پایه چهارم تا ششم تحصیلی معنی «جزء کل» سرنمون شد. این یافته ها نشان داد که معنای سرنمون دروس فارسی و هدیه های آسمانی «مجاز» و دروس علوم و مطالعات اجتماعی «جزء کل» است.
۶۰۹.

واژه بست در گویش کُندازینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان های ایرانی گویش واژه بست واژه وند کنایی کندازی کندازینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۳
هدف از نگارش این مقاله بررسی و توصیف واژه بست های گویش کُندازینی است. کُندازی روستایی است کوهستانی و کهن که در دهستان اَبرَج و در بخش دُرودزَن شهرستان مرودشت قرار دارد. گویش کندازینی یکی از گویش های بازمانده از زبان فارسی میانه و گویشی از شاخه غربی-جنوبی زبان های ایرانی نو است که با گویش های دشتکی، امامزاده اسماعیلی، کوهمَره ای/ کُهمَره ای، اردکانی، خلاءری، قَلاتی، لارستانی، دَوانی و دشتی و پاره ای دیگر از گویش هایی شباهت و همانندی هایی دارد که دارای ساخت کنایی هستند. در این پژوهش، نخست هفت آزمون از آزمون های زوئیکی و پولوم (1983) که شقاقی (1374) برای بررسی و طبقه بندی تکواژهای وابسته در زبان فارسی اقتباس کرده است، در گویش کندازینی به کار گرفته می شوند. سپس انواع واژه بست در گویش کندازینی مشخص و هر واژه بست در چند جمله نمونه، آورده می شود. همچنین، هر جمله، جداگانه آوانگاری و تحلیل و در صورت نیاز، توضیحاتی برای تغییرات و دگرگونی آوایی و دیگر فرایندهای واژ-واجی در سطح واژه و جمله ارائه می شود. شیوه پژوهش در بررسی و مطالعه این گویش، میدانی و کتابخانه ای است. بر اساس مطالعه صورت گرفته، واژه بست های این گویش عبارتند از ضمیرهای پیوسته شخصی، فعل های پی بستی، نشانه مفعولی صریح، نشانه معرفه، نشانه نکره، نشانه اضافه، نشانه متمم ساز، نشانه هم پایگی، صورت مخفف قید افزایشی هم، نشانه تأکیدی. ضمیرهای پیوسته واژه بست های فاعلی نقش مطابقه را در جمله ایفا می کنند. داده های زبانی این گویش می تواند پرتویی بر دانش ایران شناسی، شناخت و مطالعه زبان های ایرانی و پژوهش های رده شناسی باشد. در این پژوهش، 16 نفر گویشور مرد و 4 گویشور زن در گروه های سنی 30 تا 80 ساله از افراد بی سواد، کم سواد و باسواد در گردآوری پیکره زبانی همکاری داشته اند. 
۶۱۰.

مقایسه صرف فعل در چند گویش مرزی خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صرف فعل گویش خوافی گویش تایبادی گویش جامی خراسان رضوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۵
در گویش های فارسی خراسان شمالی و حتی رضوی گاه آمیختگی هایی را با الگوهای زبانی برخی اقوام مهاجر شاهد هستیم که موجب شده اطلس گویشی آن ها ناهمگن شود. این در حالی است که نواحی جنوبی استان خراسان رضوی و نیز خراسان جنوبی به جهت واقع بودن در حاشیه کویر و دوری از مرکز، گویش های فارسی اصیلی دارد که برخی از ویژگی های فارسی میانه و دری آغازین را به یادگار داشته و در مواردی با گویش های فارسی مرزی در افغانستان نیز بی شباهت نیست. به دلیل ماهیت پیکره بنیاد پژوهش در زبان ها و گویش های ایرانی بررسی تطبیقی آن ها در تحقیقات دانشگاهی کشور چندان معمول نبوده و کمبود اطلاعات گویشی با رویکرد مقایسه ای، انجام این دسته از پژوهش ها را محدود کرده است. مقاله حاضر از نتایج یک تحقیق میدانی در باب بررسی تطبیقی گویش های مرزی شرق ایران است که در آن گونه های متنوع صرف فعل در زمان های مختلف در چند گویش از نواحی جنوبی استان خراسان رضوی شامل شهرهای خواف، تایباد و تربت جام همراه با مثال های مرتبط ارائه شده اند. پژوهنده به این منظور از رهگذر مصاحبه و همچنین مشاهده مستقیم، پیکره گویشی مورد نیاز را استخراج و ثبت کرده است. تعداد گویشوران از هر گویش 5 نفر مرد و زن بومی با میانگین سن 60 سال است. نتایج تحقیق حاضر حاکی از تفاوت هایی در ساخت فعل در برخی از گویش های مورد مطالعه از حیث نمود استمرار در زمان های حال و گذشته مستمر (ملموس) و نیز درج پیشوند be بر ابتدای برخی ساخت های گذشته، همسو با زبان فارسی میانه است.
۶۱۱.

کشش جبرانی در ترکی آذربایجانی در چارچوب تسلسل گرایی هماهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدریجی بودن تسلسل گرایی هماهنگ کشش جبرانی گزینه پایا محدودیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۸
کشش جبرانی فرایندی دوبخشی است که در بخش اول آن عنصری حذف و در بخش دوم عنصر دیگری کشیده می شود. ارائه تحلیل یکپارچه از دو بخش این فرایند برای نظریه های واج شناسی مهم است. این پژوهش فرایند کشش جبرانی را در زبان ترکی آذربایجانی گویش اردبیلی در چارچوب تسلسل گرایی هماهنگ که یکی از رویکردهای نظریه بهینگی است توصیف و تبیین می کند. معرفی و رتبه بندی محدودیت های دخیل در آن و ارزیابی کفایت رویکرد مذکور در تبیین این فرایند، از اهداف دیگر این پژوهش است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز به روش میدانی و از طریق مصاحبه با30 گویشور گردآوری و با استفاده از آزمون خی2 تحلیل می شوند. بر اساس یافته های پژوهش، بین فراوانی مشاهده شده و موردانتظار در رابطه با کشش و عدم کشش واکه بعد از حذف همخوان غلت، تفاوت معنادار وجود دارد. داده های تحقیق در چارچوب تسلسل گرایی هماهنگ در قالب تعامل محدودیت ها و ترسیم تابلوی بهینگی بررسی شد. تحلیل داده ها نشان داد که در این گویش، همخوان های غلت/j/  و/w/ از جایگاه پایانه و آغازه هجا بعد از واکه های/ø, y, o/ حذف می شوند، با این تفاوت که حذف از جایگاه پایانه هجا بر خلاف آغازه، منجر به کشش واکه پیشین می شود. فعال بودن محدودیت glideCOND باعث حذف همخوان های غلت و فعال بودن محدودیت WBP باعث وقوع کشش جبرانی می شود. رتبه بندی محدودیت های دخیل در این فرایند به شکل زیر است:  WBP, *FLOAT  >> MAX[µ] , glideCOND >> MAX, *μ/C  >> DEP-L[µ], *SHARE
۶۱۲.

طرحواره ساختی موقعیت در ساخت های مرحله ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موقعیت دستور نقش و ارجاع ساختار لایه ای بند روابط الحاق - پیوند ساخت مرحله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
در زبان فارسی ساخت هایی وجود دارند که بیانگر مفهوم تغییر مرحله در درون یک رویداد اصلی هستند. این ساخت ها به جهت معنایی یک «رویداد واحد» محسوب می شوند و به جهت ساختاری نیز دارای ترکیب قالب «فعل-فعل» هستند. در پژوهش حاضر چگونگی مفهومی سازی این ساخت ها مورد نظر است، چرا که معنی حاصل فرایند مفهومی سازی است. جهت نیل به این مقصود از چارچوب پیشنهادی نولان (۲۰۱۷) به نام «موقعیت» بهره برده می شود. موقعیت به عنوان یک چارچوب شناختی، دربردارنده تمام اطلاعات ساخت واژی-نحوی و معنایی یک ساخت است. همچنین در مطالعه حاضر جهت تحلیل داده ها به طور عمده از نظریه های «ساختار لایه ای بند» و «روابط الحاق-پیوند» در دستور نقش و ارجاع استفاده شد. تحلیل داده ها مؤید آن است که در زبان فارسی می توان قائل به وجود دو نوع ساخت مرحله ای ساده و مرکب بود. ساخت های مرحله ای مرکب نیز دارای سه گونه اضافی، صریح و غیر صریح هستند که در قالب انواع الحاق هسته ای ارائه می شوند. نگارندگان در نهایت طرحواره ساختی موقعیت در ساخت های مرحله ای زبان فارسی را ارائه می دهند.
۶۱۳.

توصیف و تحلیل واژه بست های ضمیری گروه فعلی ماضی در گویش سه قلعه با رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه بهینگی محدودیت واژه بست فعل ماضی گویش سه قلعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف پژوهش پیش رو توصیف و تحلیل واژه بست های ضمیری گروه فعلی ماضی با رویکرد بهینگی در گویش سه قلعه است. گویش سه قلعه از گویش های کهن زبان فارسی واقع در شهرستان سرایان استان خراسان جنوبی می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش به صورت توصیفی -تحلیلی است. بدین منظور، ۱۰ گویشور مرد، مسن و کم سواد به صورت تصادفی انتخاب شده اند و داده های زبانی با استفاده از ضبط گفتار و مصاحبه جمع آوری شد. سپس، داده های موردنظر از جمله های ضبط شده استخراج و براساس الفبای آوایی بین المللی آوانگاری و انواع فعل ماضی در این گویش طبقه بندی، توصیف و واژه بست های ضمیری آن ها تعیین شدند. در گام بعدی، محدودیت های به کاررفته در پیکره زبانی بر اساس محدودیت های پشنهادی آندرسن (1994) جهت تعیین جایگاه واژه بست استخراج شدند. در نهایت، محدودیت های استخراج شده در تابلوهای مخصوص نظریه بهینگی توصیف و تحلیل شدند. بر اساس تحلیل های انجام شده می توان نتیجه گرفت در همه انواع فعل ماضی به غیر از فعل ماضی التزامی، محدودیت «حضور واژه بست در چپ ترین لبه حوزه» Leftmost(cli))) بی رقیب است، اگرچه در فعل ماضی مرکب رتبه بندی محدودیت ها متفاوت با فعل ماضی ساده است. در فعل ماضی التزامی جهت تعیین جایگاه بهینه واژه بست، محدودیت «عدم حضور واژه بست در ابتدای حوزه واجی» (NonInitial(cli)) دارای بالاترین رتبه و تخطی از آن مهلک محسوب می شود. بنابراین رقابت بین محدویت ها در این گویش نشان می دهد که واژه بست ها جهت میزبان گزینی در فعل ماضی از هر سه جایگاه استفاده می کنند که انعطاف پذیری این گویش را در مورد واژه بست گزینی در گونه فعل ماضی نشان می دهد.
۶۱۴.

بررسی کمینه گرایی معنایی کاپلن و لپور بر اساس داده های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمینه گرایی معنایی کاپلن و لپور کثرت گرایی کنش گفتاری شرایط صدق گزاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۴۴
پژوهش حاضر به نقد و بررسی نظریه کمینه گرایی معناییِ کاپلن و لپور می پردازد که در سال 2005 به عنوان یک نظریه معنایی همگانی در زبان شناسی مطرح شد. در مقاله حاضر همچنین، این نظریه در زبان فارسی و بر روی داده های این زبان بررسی خواهد شد. با بررسی انتقادات مطرح شده توسط برخی از صاحب نظران، ملاحظه می شود با توجه به ماهیت نظریه که از زبان های منطقی و ریاضی تبعیت می کند، در تحلیل معنا در زبان های طبیعی از جهت های مختلف ناکارآمد و غیرقابل قبول می باشد. در این مقاله، آرا صاحب نظران مختلف در خصوص این نظریه موردنقد و بررسی قرار گرفته است. همچنین مقاله حاضر، به ارزیابی نقاط ضعف و قدرت این آرا نیز پرداخته است. ایرادهای مهمی به این نظریه وارد است که از جمله آن می توان به مباحثی همچون جابجایی بافتی، ناتمام بودن و تغییرناپذیری شرایط صدق اشاره کرد.
۶۱۵.

بررسی حوزه واژگانی و جهانی های زبان در ارتباط با اعضای بدن در فارسی و انگلیسی: رویکردی رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رده شناسی واژگانی حوزه واژگانی اندام واژه ها جهانی های زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۷۴
مطالعه حاضر با اتخاذ رویکردی رده شناختی، به بررسی تطبیقی واژگان مرتبط با اعضای بدن در زبان های فارسی و انگلیسی می پردازد. هدف این پژوهش، بررسی وجوه اشتراک و افتراق این دو زبان در نام گذاری و طبقه بندی اندام های تحتانی بدن انسان و همچنین ارزیابی اعتبار جهانی های زبان در این حوزه است. یافته ها حاکی از آن است که زبان های فارسی و انگلیسی، علی رغم تفاوت های زبانی و فرهنگی، در طبقه بندی کلی اندام های تحتانی بدن انسان اشتراکات قابل توجهی دارند. در هر دو زبان، شش بخش اصلی برای این اندام ها شناسایی می شود، اما در جزئیات نام گذاری و طبقه بندی تفاوت هایی مشاهده می گردد. این تفاوت ها می تواند نشانگر تأثیر فرهنگ و جهان بینی هر زبان بر درک و توصیف بدن باشد. همچنین، بررسی جهانی های زبان نشان می دهد اکثر جهانی ها در هر دو زبان صدق می کنند، اما نام گذاری مجزای انگشتان دست وپا، در زبان فارسی صدق نمی کند. این یافته ها مؤید این نکته است که زبان ها، در عین داشتن اشتراکات، می توانند نظام های معنایی متفاوتی برای توصیف بدن انسان داشته باشند.
۶۱۶.

بررسی بندهای موصولی در زبان ترکی آذری و فارسی: رویکردی رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رده شناسی بند موصولی موصول نما اسم موصولی زبان ترکی آذربایجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
رده شناسی از شاخه های پویای زبان شناسی است که به کمک آن می توان با مقایسه زبان ها به تعمیم های گوناگون دست یافت. هدفی که در این رویکرد دنبال می شود مقایسه دست ور زبان های مختلف و آشکارکردن الگوهای نظام مند تنوع های موجود درمیان آن ها است. بررسی ترتیب سازه ها یکی از مهم ترین بحث های رده شناسی زبان است که تنوع هایی به همراه دارد؛ مانند توالی هسته و بند موصولی که با آرایش سازه های اصلی زبان ها هم بستگی دارد. هدف اصلی پژوهش پیشِ رو بررسی بند موصولی در زبان ترکی و مقایسه آن با بند موصولی فارسی است. برای کارآمدی این پژوهش، داده ها از جمله های طبیعی گفتاری و نوشتاری ترکی آذری معیار و رمانی با عنوان شامان گردآوری شده است. مثال های ارائه شده برای تأیید درستی و روانی در معرض قضاوت شمّ زبانی گویشوران زبان ترکی قرار گرفته اند؛ سپس بندهای موصولی تحلیل شده اند. در این پژوهش که بر روش توصیفی-تحلیلی مبتنی است تلاش شد تا در چارچوب نظریه رده شناختی باتکیه بر تعمیم های رده شناختی کُمری (1989) به این پرسش ها پاسخ داده شود که چه راهکارهایی در موصولی سازی زبان ترکی به کار برده می شوند و موصول نما کجای بند موصولی قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان داد زبان ترکی برای موصولی سازی از راهبرد «حذف» استفاده می کند و این زبان فاقد موصول نمایی مانند «که» است.
۶۱۷.

بازنمایی قدرت، سلطه و مقاومت در گفتمان دادگاه: جستاری در گفتمان کاوی قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرسش زبان شناسی قضایی قدرت قطع کلام قوم نگاری مقاومت مداخله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
نظام قضایی موجود در هر کشور از مهم ترین نهادهای اعمال قدرت محسوب می شود. در این نظام مهم ترین ابزارکنش اجتماعی، زبان است تا جایی که می توان اذعان کرد که در هیچ بافتی به اندازه بافت حقوقی و قضایی چگونگی کاربرد زبان محسوس و تأثیرگذار نیست. زبان در بافت های مذکور ابزاری در جهت اعمال قدرت، سلطه و کنترل است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ابعاد مختلف گفتمان محاکمه به بررسی انواع بازنمایی های قدرت در تعامل مشارکان در جلسات مختلف دادگاه می پردازد. بدین منظور جلسات متعدد دادگاه حقوقی، کیفری و خانواده مربوط به دادگاه و دادسرای شهرستان دورود مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. تحلیل داده ها در مطالعه حاضر بر مبنای تلفیقی از رویکردهای کمی و کیفی است. در بعد کمی از محاسبات آماری، و در بعد کیفی با اتکاء بر چارچوب قوم نگاری (هایمز، 1974) به تحلیل داده ها پرداختیم. یافته ها مؤید آن هستند که در گفتمان محاکمه، مشارکان حقوقی (قاضی، بازپرس، دادیار و غیره) جهت تثبیت قدرت و سلطه خود از راهبردهای مختلف کلامی و غیرکلامی بهره می جویند که از میان آن ها می توان به «پرسش» و «قطع کلام» اشاره کرد. در مقابل، مشارکان عادی (اعم از متهم، شاکی، متشکی و غیره) با به کارگیری شگردهایی چون مداخله، قطع کلام، پرسش متقابل و سکوت مقاومت خود را در برابر اعمال سلطه و قدرت نشان می دهند. نتایج پژوهش حاضر می تواند گامی در جهت بهبود تعامل مشارکان در گفتمان محاکمه تلقی شود که بر مبنای آن افراد با آگاهی بیش تری در پیشبرد اهداف خود در بافت های قضایی اقدام کنند.
۶۱۸.

بررسی درزمانی اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژگان فنی خویشاوندی فارسی فضای تبارشناختی فضای اصطلاح خویشاوندی فضای خویشاوندی نقشه های خویشاوندی فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۶۷
همه جوامع برای ارجاع به خویشاوندان و مورد خطاب قرار دادن آن ها از اصطلاحات خویشاوندی استفاده می کنند. اغلب بررسی های انجام شده در زمینه روابط خویشاوندی، بر پایه روابط نسبی و سببی صورت گرفته اند و به این نکته توجه نشده است که در برخی از جوامع، روابط خویشاوندی براساس معیارهایی به غیر از معیارهای نسبی و سببی تعریف می شوند. درواقع، مسیرهای تبارشناختی، نمی توانند این دانش فرهنگی را نشان دهند. در رویکرد تحلیلی اتخاذ شده در پژوهش حاضر، اصطلاحات خویشاوندی به عنوان عناصری فرهنگی در نظر گرفته شده اند. در این روش، نقشه های خویشاوندی بدون ارجاع به روابط تبارشناختی امکان بازشناسایی مفاهیم خویشاوندی نخستین را فراهم می کنند و به این ترتیب قادر به نمایاندن تفاوت های فرهنگی هستند. چارچوب به کاررفته در این پژوهش، پایه و اساس جامعی برای مطالعه مقابله ای نظام های خویشاوندی به دست می دهد. در پژوهش حاضر، نقشه اصطلاحات خویشاوندی فارسی در دوره ها ی ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی نو به دست داده شده است. در نقشه ها، گره آغازین «من» در مرکز قرار دارد و اصطلاحات خویشاوندی نخستین نسبت به این مفهوم شناسایی شده اند. بررسی و مقایسه درزمانی نقشه های اصطلاحات خویشاوندی فارسی در سه دوره مذکور نشان می دهد در دوره میانه، جنس دستوری از بین رفته است؛ اما جنسیت بیولوژیکی همچنان حفظ شده است. در این دوره، برخی اصطلاحات خویشاوندی حذف و برخی اضافه شده اند. در دوره فارسی نو نیز شاهد افزایش تعداد اصطلاحات خویشاوندی، وام گیری از زبان های دیگر، رواج کاربرد اصطلاحات خویشاوندی دو تکواژی و کاهش اهمیت جنسیت بیولوژیکی در بیان روابط خویشاوندی هستیم.
۶۱۹.

تحلیلی ساختی از واژه های مرکب برگرفته از ستاک گذشته «گشت» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صرف ساختی چندمعنایی ستاک گذشته «گشت» واژه مرکب اسامی مؤسسات گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۲۴
پژوهش حاضر به بررسی واژه های مرکب مختوم به ستاک گذشته «گشت» در چارچوب صرف ساختی پرداخته است. تلاش این پژوهش ارائه توصیفی همزمانی و درزمانی از تنوعات معنایی و نظام طرحواره ای ناظر بر واژه های حاصل از این ساخت بوده است. داده های پژوهش حاضر شامل 202 واژه مرکب بوده که از پیکره های همزمانی و درزمانی زبان فارسی همچون پیکره فرهنگیار زبان فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پیکره پایگاه دادگان زبان فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پیکره بی جن خان، پیکره برخط گنجور زبان فارسی (ganjoor.net)، فرهنگ زانسو کشانی (۱۳۷۲) و لغتنامه دهخدا (1377) و نیز جستجوگر گوگل گردآوری شده اند. روش کار توصیفی-تحلیلی و هدف از پژوهش حاضر بررسی تنوعات معنایی موجود، توصیف ساخت ناظر بر این گروه از واژه ها و نیز نگاهی به عملکرد این ساخت در گذر زمان بوده است. برای این منظور ابتدا واژه های استخراج شده بر اساس معنی آن ها در چهار مقوله معنایی دسته بندی شدند. سپس طرحواره ناظر بر آن ها به دست داده شد. بررسی های درزمانی نشان داد از این ساخت در قرون گذشته، در معنایی متفاوت از آنچه امروزه به کار می رود، تولید شده است. همچنین با رواج فضای مجازی در سال های اخیر شاهد بروز برخی تغییرات در عملکرد این ساخت بوده ایم. با در نظر گرفتن تغییرات درچندمعنایی ناظر بر این ساخت، درنهایت نظام طرحواره ای ساخت [x گشت] به دست داده شد. در نظام طرحواره ای این ساخت شاهد دو زیرساخت زایا بودیم که واژه های جدید از رهگذر آن ها تولید شده و دو ساخت ایستا که عامل انگیختگی برخی واژه های موجود هستند.
۶۲۰.

A Symmetric Approach to Agreement in Kurmanji (Northern Kurdish) Direct Arguments(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: kurmanji direct arguments Agreement φ-features

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۶۸
Kurmanji uses two morphological forms of pronouns and R-expressions: direct and oblique. The direct form of first and second pronouns (local pronouns) is fully specified for person and number. In contrast, direct third-person pronouns and R-expressions are unmarked; however, these arguments still exhibit person and number agreement with verbs and number and gender agreement with Ezafe heads. There are two approaches to deal with direct unmarked arguments. In the asymmetric approach, these arguments are assumed to be fully specified for relevant φ-features, which are deleted at PF (Phonological Form) after agreement, whereas in the symmetric approach, they are merged as underspecified for relevant features and acquire their interpretation via agreement. Given the prevalence of unmarked arguments in Kurmanji, the symmetric approach is more economical and minimalistic, requiring fewer theoretical tools and computations. The present study shows that the key distinction between local pronouns and unmarked arguments lies in the specification of relevant φ-features. Direct unmarked arguments enter the derivation underspecified for these features, establishing a relation of ‘subset control’ in agreement and acquiring their interpretation by spreading features from the agreeing head at the LF (Logical Form) interface. This study also reveals that agreement in Ezafe constructions and pro-drop sentences also involve subset control and agreement is the only possible way to license φ-features, such as gender in inanimate arguments and person in R-expressions.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان