مطالب مرتبط با کلیدواژه

بینایان


۱.

بررسی و تحلیل کاربست طرح واره های تصوری در افراد نابینا از منظر شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه بدنمندی شناخت طرح واره های تصوری بینایان نابینایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۴۳۸
طرح واره های تصوری به دلیل اهمیتی که در درک مفاهیم انتزاعی انسان دارد، مقوله ای مهم در مطالعات زبانی است. پژوهش حاضر به بررسی الگوی بدن مندی طرح واره های تصوری در نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتایان بینایشان بر مبنای نظریه بدن مندی شناخت در معنی شناسی شناختی از دیدگاه جانسون ( 1987 ) پرداخته است. روش انجام این پژوهشِ کمّی به صورت مقایسه ای بین دو گروه از افراد نابینا و همتایان بینا انجام شده است. بدین ترتیب 48 آزمودنی بینا و نابینای مطلق مادرزاد زن و مرد با تحصیلات دیپلم و لیسانس در سن 18 تا 28 سال، به منظور بررسی متغیرهای اثرگذار جنسیت، سطح تحصیلات و سن، ارزیابی شدند و از آن ها خواسته شد 30 واژه منتخب بر مبنای راهکارهای ریسی بیتی و پگی ( 1991 ) را توصیف کنند و بر این اساس طرح واره های تصوری استفاده شده آن ها بررسی شد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که نابینایان با توجه به فقدان حس بینایی ، از توصیفات واژگانی بیشتر و به مراتب طرح واره های تصوری بیشتری نسبت به همتایان بینایشان استفاده می کنند، به طوری که آزمودنی های نابینای زن لیسانس با بیشترین استفاده از طرح واره های تصوری گزارش شدند. آمارها نشان داد که از انواع طرح واره های مطرح شده جانسون ( 1987 ) به ترتیب طرح واره های حرکت و چرخه بیشترین و کم ترین میزان کاربرد در هر دو گروه منتخب را دارند. همچنین بررسی ها نشان داد که متغیرهای سن، جنسیت و سطح تحصیلات به مثابه عوامل اثرگذار هیچ تأثیری در درک طرح واره های تصوری توسط افراد نابینا و همتای بینایشان نداشته اند.
۲.

بررسی استعاره های مفهومی و مبنای طرح واره ای آن ها در نابینایان مطلق مادرزاد و همتای بینایشان بر اساس نظریه شناخت بدن مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه شناخت بدن مند استعاره های مفهومی بینایان نابینایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۷
نظام مفهومی ذهن بشر که اندیشه و عمل انسان بر آن استوار است، ماهیتاً استعاری است و ریشه در نظام مفهومی زبان دارد. بنابراین، از استعاره به عنوان مقوله ای مهم در مطالعات زبانی یاد می شود. پژوهش حاضر به بررسی الگوی بدن مندی استعاره های مفهومی در نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتایان بینایشان بر مبنای معنی شناسی شناختی در چارچوب استعاره های مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون (1980) پرداخته است. ماهیت انجام این پژوهش که از نوع کمی کیفی (آمیخته) بوده به صورت مقایسه ای بین دو گروه از افراد نابینا و همتایان بینا انجام شده است؛ بدین ترتیب که 48 آزمودنی بینا و نابینای زن و مرد با تحصیلات دیپلم و لیسانس در سنین 18 28 سال مورد ارزیابی قرار گرفته اند و از آن ها خواسته شده 30 واژه منتخب را بر مبنای راهکارهای ریسی بیتی و پگی (1991) توصیف کنند. بر این اساس، در ابتدا طرح واره های ذهنی به عنوان قلمرو مبدأ در نگاشت های استعاری و سپس، استعاره های مفهومی استفاده شده توسط آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که نابینایان باتوجه به فقدان حس بینایی به عنوان مهم ترین حس ، از توصیفات واژگانی بیشتر و به مراتب طرح واره های ذهنی و استعاره های مفهومی بیشتری نسبت به همتایان بینایشان استفاده می کنند، به طوری که آزمودنی های نابینای زن لیسانس با بیشترین استفاده از طرح واره های ذهنی و استعاره های مفهومی گزارش شده اند.
۳.

مقایسه شناختی مؤلفه های استعاره مفهومی ترس بین نابینایان و بینایان جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره های مفهومی بینایان ترس جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام زبان شناسی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و مقایسه مفاهیم استعاری ترس در گفتار روزمره بزرگسالان بینا و نابینای مادرزاد در جغرافیای زبانی-فرهنگی ایلام می باشد. به این منظور، داده های پژوهش از 50 گویشور این منطقه در دو گروه آزمودنی شامل 25 نفر بزرگسال نابینا به عنوان گروه آزمایش در رده سنی70-18 سال و 25 نفر بزرگسال بینا به عنوان گروه کنترل همتای آنها گردآوری شدند. به منظور نمایش چگونگی بیان استعاری ترس در گفتار این دو گروه از افراد علاوه بر نگاشت-ها، پربسامدترین حوزه های مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی در نرم افزارSPSS صورت گرفت. یافته های مربوط به درک استعاره های مفهومی عواطف مشخص ساخت که از نظر فراوانیِ استعاره ها، تفاوت معنی داری بین بزرگسالان بینا و نابینا وجود نداشت، اما فراوانی منشأهای حسی به کاررفته برای قلمروهای مبدأ ترس در گفتار این دو گروه با یکدیگر متفاوت بود، به طوری که افراد نابینا برای بیان ترس به طور معنی داری حواس چشایی و لامسه را بیشتر از افراد بینا به کار بردند(P<0.05). مقایسه داده های به دست آمده از پژوهش با مدل قلمروهای مبدأ کووچش (2002) نشان داد که از نظر کاربرد قلمروهای مبدأ ترس، مطابقت کامل بین آن ها وجود نداشت.