مطالب مرتبط با کلیدواژه

قطع کلام


۱.

مهارت های ارتباطی نوبت گیری و قطع کلام در برنامه های مجری محور سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت ارتباطی برنامه مجری محور تلویزیون نوبت گیری قطع کلام عناصر کلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۷ تعداد دانلود : ۶۶۹
مهم ترین نقش زبان، برقراری ارتباط در روابط اجتماعی و میان فردی است. این امر در راستای قواعد کاربردشناختی زبان قرار دارد. توانایی کاربرد این قواعد و اصول «توانش ارتباطی» نامیده می شود و نقش مهمی در کیفیت ارتباطات اجتماعی انسان ها از لحاظ تأثیر کنش ها و واکنش های آنها در اذهان و کنش های کلامی و غیرکلامی مخاطبان ایفا می کند. مهارت های ارتباطی دارای انواع کلامی و غیرکلامی و مؤلفه های بسیاری همچون:گیرنده، فرستنده، پیام، رسانه، کانال، سروصدا یا اختلال، بازخورد و بافت است و هریک از آنها، مشمول جنبه های گوناگونی است. اصل نوبت گیری و قطع گفتار یکی از جنبه های مهم مهارت های ارتباطی است که به رعایت بسیاری از ظرایف ارتباطی وابسته است. از آنجا که نحوه به کارگیری مهارت های ارتباطی، به ویژه اصول نوبت گیری و قطع گفتار، با اصل ادب و نزاکت اجتماعی رابطه مستقیم دارد، رعایت صحیح این اصول موجب ارتباط مؤثرتر و موفق تر مجریان با مخاطبان و درنهایت، اثربخشی مطلوب تر پیام خواهد شد. این مقاله، با تأکید بر بخش هایی از گفتگو که کلام منتقل یا گسسته می شود، صدوبیست دقیقه از گفتگوهای برنامه های تلویزیونی شبکه های1، 2، 3 و 4، شامل پانزده دقیقه آغازین از هشت برنامه (از هر شبکه دو برنامه)، را به روش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده و مهارت های ارتباطی مجریان سیما را با تأکید بر عناصر کلامی در اصل نوبت گیری و قطع کلام مورد توجه قرار داده است. یافته ها نشان می دهد عوامل بسیاری در امر نوبت گیری مجریان در گفتگوهای تلویزیونی مؤثر است که عبارت اند از: نبود هماهنگی در رعایت عناصر کلامی و غیرکلامی، تعارفات، کلمات جداکننده، پرسش های سرنخ گیر روشن کننده، ارائه اطلاعات، موضوع بحث، بازگردانی کلام، درخواست آمرانه و تردید در سخن.
۲.

راهبردهای کلامی در تعامل بازجویی (جستاری در گفتمان کاوی قضائی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صورت بندی سؤال تکرار سؤال نقل قول تقابل خب گفتمان ساز قطع کلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۴۲
زبان در حین فرایند بازجویی و گفتمان موجود در آن مشخصه های خاصی دارد که می تواند محمل بسیاری از پژوهش ها و مطالعات زبانی باشد. از مهم ترین مسائلی که در فرایند مذکور می توان به آن اشاره کرد، چگونگی پیش برد ارتباط کلامی از سوی بازجو به منظور دست یابی به حقیقت از گفته های بازجوشونده است. در این راستا، فرد بازجو از راهبردهایی برای پیش برد گفتمان به شیوه موردنظر خود استفاده می کند. در پژوهش حاضر، شرکت کنندگان در تعامل بازجویی به دو دسته افراد متخصص و غیر متخصص تقسیم شدند و مراد از دسته نخست افرادی هستند که آشنایی کامل با قانون و زبان قانونی دارند و شامل پلیس، قاضی، وکیل و غیره می شوند و در مقابل، دسته دوم افرادی که با قانون آشنایی ندارند (یا دست کم آشنایی کمی دارند) و شامل متهم، شاکی، شاهد می شوند. در جستار حاضر، بر مبنای پیکره ای متشکل از ده پرونده قضائی و تحلیل تعامل گفتاری بین فرد متخصص (قاضی) و فرد غیر متخصص (متهم، شاکی) تلاش شد انواع راهبردهای مورد استفاده بازجو استخراج شود. راهبردهای مذکور شامل صورت بندی پرسش، استفاده از پرسش مکرر، بندهای نقل قول، تقابل، استفاده از عبارت «خب» به منزله نشانگر گفتمان ساز و قطع کلام هستند.
۳.

بازنمایی قدرت، سلطه و مقاومت در گفتمان دادگاه: جستاری در گفتمان کاوی قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرسش زبان شناسی قضایی قدرت قطع کلام قوم نگاری مقاومت مداخله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
نظام قضایی موجود در هر کشور از مهم ترین نهادهای اعمال قدرت محسوب می شود. در این نظام مهم ترین ابزارکنش اجتماعی، زبان است تا جایی که می توان اذعان کرد که در هیچ بافتی به اندازه بافت حقوقی و قضایی چگونگی کاربرد زبان محسوس و تأثیرگذار نیست. زبان در بافت های مذکور ابزاری در جهت اعمال قدرت، سلطه و کنترل است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ابعاد مختلف گفتمان محاکمه به بررسی انواع بازنمایی های قدرت در تعامل مشارکان در جلسات مختلف دادگاه می پردازد. بدین منظور جلسات متعدد دادگاه حقوقی، کیفری و خانواده مربوط به دادگاه و دادسرای شهرستان دورود مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. تحلیل داده ها در مطالعه حاضر بر مبنای تلفیقی از رویکردهای کمی و کیفی است. در بعد کمی از محاسبات آماری، و در بعد کیفی با اتکاء بر چارچوب قوم نگاری (هایمز، 1974) به تحلیل داده ها پرداختیم. یافته ها مؤید آن هستند که در گفتمان محاکمه، مشارکان حقوقی (قاضی، بازپرس، دادیار و غیره) جهت تثبیت قدرت و سلطه خود از راهبردهای مختلف کلامی و غیرکلامی بهره می جویند که از میان آن ها می توان به «پرسش» و «قطع کلام» اشاره کرد. در مقابل، مشارکان عادی (اعم از متهم، شاکی، متشکی و غیره) با به کارگیری شگردهایی چون مداخله، قطع کلام، پرسش متقابل و سکوت مقاومت خود را در برابر اعمال سلطه و قدرت نشان می دهند. نتایج پژوهش حاضر می تواند گامی در جهت بهبود تعامل مشارکان در گفتمان محاکمه تلقی شود که بر مبنای آن افراد با آگاهی بیش تری در پیشبرد اهداف خود در بافت های قضایی اقدام کنند.