فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرهنگ ایرانی که از سده های نخست اسلامی وارد زبان و ادبیات عربی شده بود، در قرن چهارم گویی جزئی از فرهنگ عربی شده، در میان مردم رایج و معمول بود. این فرهنگ با ابزار زبان انتقال داده شد. بنابراین نفوذ گستردة آن را باید در آثار نویسندگان ایرانی نژاد عربی نویس یافت. ابوحیان توحیدی، دانشمند بزرگ جهان اسلام در قرن چهارم هجری، از جملة این نویسندگان است که در آثار او نشان ایران فراوان است؛ در کتاب الامتاع و المؤانسة وی بیش از صد وام واژة فارسی به چشم می خورد که از آن میان تقریباٌ 22 واژه برای اولین بار در اثر ابوحیان ذکر شده و 21 مورد آن، واژه هایی است که در عصر جاهلی وارد زبان عربی شده بود و در این قرن کاربرد داشت و بیشتر از 57 واژة دیگر، وام واژه های عصر اسلامی و عباسی می باشند. کلمات فارسی کتاب در حوزة تمدن مادی قرار دارند و بیشتر مربوط به خوراک، پرندگان، حیوانات و گیاهان دارویی می باشند و بسیار کم نام گل، ابزار موسیقی، بازی ها، ابزار مخصوص ساختمان و... در بین آن ها به چشم می خورد. از آنجا که وام واژه های فارسی بار معنایی خود را دارند، بنابراین هدف از پژوهش در واژه های معرّب، تعیین بارهای فرهنگی فارسی انتقال یافته به زبان عربی است و بدین گونه با معناشناسی واژه ها، نوع فرهنگ تأثیرگذار مشخص می شود.
بررسی کارکردهای نشانه معناشناختی نور بر اساس قصّه ای از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه معناشناسی، به مثابة یکی از روش های نقد ادبی نُو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعه این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّه «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. درواقع هدف از این پژوهش مطالعه شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصّه برای نشان دادن سیالیّت معناست. عنصر نور در این قصّه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیّال آفریده می شود. فرضیّه اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شَوِشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه معناشناختی نور می تواند ظرفیّت های داستانی و گفتمانی قصّه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.
از «توان داشتن» تا «توانستن»، بحثی در نحوه ایجاد فعل غیرشخصی «توان» در زبان فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
vساخت افعال غیرشخصی زبان فارسی ریشه در زبان های ایرانی میانه و باستان دارد و بررسی این افعال بدون انجام پژوهشی دقیق در صورت های پیشین آنها غیرممکن است. یکی از این افعال توان است که ساخت آن در زبان فارسی میانه، به رغم کاربرد پربسامد آن در متون بازمانده از این زبان که در نتیجه باعث غنای اطلاعاتی ما در مورد این ساخت شده است، مورد اختلاف پژوهندگان مسائل دستوری زبان فارسی میانه است. این اختلاف و تشویش آراء در مورد واژه tuwān و ساخت غیرشخصی ایجادشده با آن حاصل عدم توجّه پژوهندگان به یکی از ساختارهای جملات اسمی در زبان فارسی میانه است. این ساختار در زبان فارسی میانه برای بیان معنای «داشتن» استفاده می شود و شامل مفعول غیرصریح، مسندالیه و فعل ربطی اختیاری است. هدف این مقاله نخست تعیین مقوله صرفی و معنای واژه tuwān است و سپس اثبات این مسئله که جملات اسمی با معنای «داشتن» ژرف ساخت فعل غیر شخصی توان را تشکیل می دهند.
وراثت و انگیختگی رابطه صورت و معنی در واژگان: نمونه هایی از واژه سازی زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
مفهوم وراثتِ پیش فرض از مفاهیم اساسی مورد استفاده در رویکردهای شبکه ای است که دانش زبانی را متشکل از گره های ساختی در سطوح مختلف انتزاع و روابط سلسله مراتبی بین آن ها در نظر می گیرد. بر اساس این سازوکار، مشخصات مربوط به هر ویژگی از گره بالاتر به گره پایین تر به ارث می رسد، مگر آنکه گره پایین تر خود دارای مشخصات دیگری برای آن ویژگی باشد. اهمیت چنین سازوکاری به هنگام توصیف آن دسته از ساخت های زبانی مشخص می شود که با وجود داشتن نقاط مشترک، دارای ویژگی های متفاوتی نیز هستند. به کمک وراثت پیش فرض می توان بدون از دست دادن تعمیم های کلی ناظر بر ساخت های مشابه، تمایزهای آن ها را نیز توجیه کرد و بدون نیاز به قائل شدن به موارد استثنا، مرتبط بودن چنین ساخت هایی را در شبکه زبانی نشان داد. نوشته حاضر با اتخاذ رویکرد صرف ساخت محور و تمرکز بر شیوه تعبیر مفهوم وراثت در این رویکرد تحت عنوان انگیختگی، درصدد تشریح نقش الگوهای واژه سازی در تولید و درک واژه های پیچیده ای برمی آید که لزوماً و در تمامی ویژگی های صوری و معنایی، با الگوی مربوط به خود مطابقت ندارند. به این منظور، نمونه هایی از سه الگوی واژه سازی « زار»، « ش» و «آمیز» در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرند و با استفاده از سه مفهوم طرح واره ساختی، وراثت پیش فرض و انگیختگی مدرج، چگونگی امکان تولید نمونه های ظاهراً استثنا که مرتبط با این الگوها هستند، توجیه می شود.
بررسی استعاره های کلامی-تصویری در چند پوستر مناسبتی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی استعاره های کلامی –تصویری درچند پوستر مناسبتی زبان فارسی بر اساس مدل تحلیلی استعاره های چندوجهی فورسِویل (1994 و 2006) می پردازد. هرچند مطالعه نشانه شناختی و نشانه شناختی اجتماعی وجوه غیرکلامی پیام به ترتیب از بارت و کرس و ون لئوون شروع شد، اما در چارچوب معنی شناسی شناختی، نخستین بار، محققانی چون فورسویل (1994) به بررسی وجوه غیرزبانی استعاره مفهومی مانند وجه بصری، تصویری و وجوه چندگانه پرداختند. تاکنون، در مورد استعاره های کلامی- تصویری در زبان های دیگر تحقیقات متعددی صورت گرفته است، حال آنکه در زبان فارسی از این منظر تحقیقات اندکی انجام شده است. در این تحقیق پنج مناسبت به طور هدفمند از میان هیجده دسته بندی مناسبتی موجود در پایگاه پوسترهای مناسبتی هفته، انتخاب و از میان 236 پوستر موجود، پنج پوستر، هر کدام برای یک مناسبت، انتخاب شد. با این بررسی در صدد آنیم که بدانیم استعاره های کلامی- تصویری چگونه در پوسترهای زبان فارسی ظاهر می شوند؟ چگونه تصویر و متن موجود در پوسترهای مناسبتی به صورت استعاره چندوجهی با هم در تعامل هستند؟ و نهایتاً اینکه، استعاره های کلامی-تصویری چه نقش کاربردشناختی در انتقال پیام پوسترها ایفا می کنند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که پوسترهای برگزیده حاوی سازوکارهای شناختی استعاره، مجاز، نماد و طرحواره های تصویری هستند. استعاره های کلامی-تصویری به صورت مکمل، ولی با درجات مختلف، کار انتقال مفاهیم مناسبتی را انجام می دهند. ارتباط مفاهیم حوزه های مبدأ و مقصد از طریق شباهت فیزیکی، پرکردن فضای خالی یک طرحواره به طور غیرمنتظره و نشانه گذاری همزمان صورت می گیرد. همچنین، این مطالعه نشان می دهد که در اکثر موارد استعاره های موجود در پوسترها نقش پیام رسانی را انجام می دهند. این نقش کاربردشناختی استعاره در دو وجه تصویری و کلامی صورت می گیرد، هر چند در وجه کلامی درجه بکارگیری نقش لنگری متن نوشتاری در پوسترها متفاوت است و نیز نمی توان این نقش را به وضوح مشخص کرد..
Фонетико-семантические сходства заимствований тематического поля «пища» в русском и персидском языках (شباهت آوایی- معنایی وام واژه های حوزه «خوراک» در زبان های روسی و فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وام گیری لغات یکی از مهم ترین منابع غنی سازی مجموعه واژگان هر زبان است که ماحصل تماس با دیگر زبان ها است. در این مقاله وام واژه های مربوط به حوزه معنایی «خوراک» از لحاظ آوایی و معنایی در زبان های روسی و فارسی بررسی شده است. مؤلفان سعی کرده اند تا ورود مستقیم و یا غیرمستقیم وام واژه ها را از یک زبان به زبان دیگر معین کنند. بیش از دویست واحد واژگانی از منابع و فرهنگ های گوناگون جمع آوری و تحلیل شده است. در نتایج به دست آمده، گذشته از وام گیری های رایج و استاندارد، شاهد وام گیری های غیرمتعارف و ترکیبی نیز هستیم که در آن ها تک واژهایی از زبان های گوناگون با هم تلفیق شده اند. همچنین معلوم شد بیشترین شمار وام واژه ها از زبان فرانسوی و سپس انگلیسی گرفته شده اند و زبان های دیگر در رده های بعدی قرار دارند.
رویکرد فرازبان معنایی طبیعی: فرض ها، مفاهیم و اهداف
حوزههای تخصصی:
رویکرد فرازبان معنایی طبیعی، رویکردی تجزیه پذیر در معنی شناسی واژگانی برای تحلیل معنا است که از سوی آنا ویرزبیکا مطرح شد و تاکنون در مورد بیش از 30 زبان در سراسر جهان به کار رفته است. کلیف گودارد در کنار وی بیشترین سهم را در معرفی آن داشته است. ادعا این است که هسته کوچکی از معانی جهانی و اساسی به نام نخستی های معنایی وجود دارد که از راه واژه ها یا دیگر عبارات زبانی در همه زبان ها قابل بیان است و می تواند به عنوان ابزاری برای تحلیل معانی واژه های پیچیده زبان ویژه و فرهنگ ویژه به کار رود. در این رویکرد از واژگان (نخستی های معنایی) و قواعد نحوی خاصی (دستور زبان ترکیبی) برای تحلیل معنا استفاده می شود. هدف از نگارش این مقاله، معرفی این رویکرد است تا از این طریق زمینه آشنایی خوانندگان و به تبع آن پژوهش در این چارچوب در مورد زبان ها و گویش های ایرانی فراهم شود. در ادامه، به تحلیل معنایی چند واژه در زبان هورامی در چارچوب این رویکرد پرداخته شده است و نشان داده شده است که این رویکرد از توان بالایی در توصیف و تبیین ظرافت های معنایی و بار فرهنگی واژگان در زبان های مختلف برخوردار است.
بررسی همانندی های نظریات عبدالقاهر جرجانی در کاربردشناسیِ زبان و نقشگرایی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالقاهر جرجانی، بلاغی و دستورنویس شهیر ایرانی در قرن پنجم، با دو کتاب مهم خود، اسرارالبلاغه و به خصوص دلائل الاعجاز، انقلاب زبان شناسی عرب را رقم زد. در قرن حاضر جرجانی به خاطر تازگی و به روز بودن بسیاری از آرائش مورد توجه قرار گرفت و تلاشی گسترده برای جستجوی مشترکات نظری و عملی او با زبان شناسی مدرن آغاز شد. این مقاله نیز در پی آن است تا بخشی از آراءِ جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز را -که مجموعاً «نظریه نظم» نام گرفته است- تحلیل کند و همانندهای آن را با دو شاخة متشابه زبان شناسی یعنی کاربردشناسی زبان و نقش گرایی هلیدی بسنجد. توجه به نقش گوینده و شنونده در شکل گیری کلام، تأکید بر ارتباط نحو و معنا و به ویژه تأثیر آرایش واژگانی در خلق معنا، از اهم مباحثی هستند که مجرای پیوند جرجانی با کاربردشناسی و نقش گرایی به شمار می آیند.
بررسی ریشه شناختی چند واژه تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالشی از زبان های ایرانی شمال غربی است که در کرانه های جنوب غربی دریای خزر، از سفیدرود در جنوب تا لنکران جمهوری آذربایجان در شمال، متداول است و به سه گویش شمالی، مرکزی و جنوبی طبقه بندی می شود. از منظر ریشه شناسی، زبان های ایرانی به ویژه تالشی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. ارتباط تاریخی زبان ها از طریق پژوهش های ریشه شناسی بیشتر و بهتر درک می شود. در این مقاله تعدادی از واژه های تالشی ریشه شناسی شده اند. این واژه ها براساس تلفظ رایج آنها در گویش تالشی مرکزی طولارود - که یکی از نویسندگان این مقاله گویشور آن است- آورده شده اند. برابر واژه در دیگر گویش های تالشی نیز ذکر شده است. در ریشه شناسی سعی شده است هم ریشه واژه در دیگر گویش های ایرانی گروه شمال غربی، بهویژه تاتی یا آذری که بیشترین نزدیکی را با تالشی دارند نیز آورده شود.
بررسی قانون مجاورت هجا در واژه های بسیط زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان رعایت قانون مجاورت هجا (SCL)، در واژه های بسیط چندهجایی زبان فارسی است. برای انجام این پژوهش، 9553 واژه بسیط چندهجایی از فرهنگ لغت یک جلدی مشیری استخراج شد که در آنها 4694 توالی همخوانی در مرز هجاها مشاهده و شیب رسایی در آنها بررسی شد. بررسی ها نشان می دهد که در 45% از توالی ها افت رسایی مشاهده می شود و در 55% از موارد شاهد نقض SCL هستیم. همچنین، در 68% از مجاورت های موجود در واژه های بسیط فارسی سره، شاهد افت رسایی در توالی های همخوانی هستیم. در نتیجه، با وجود اینکه SCL در اکثر توالی های همخوانی فارسی سره رعایت می شود، به طور کلی مجاورت همخوان ها در مرز هجاهای واژه های بسیط بررسی شده محدود به قانون مجاورت هجا نیست.
ریشه شناسی چند واژه از گویش گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در ناحیه وسیعی از استان گیلان در حاشیه دریای خزر و نیز بخش هایی از استان مازندران رواج دارد. این جستار اختصاص دارد به بررسی ریشه شناختی چند واژه از گویش گیلکی شرق گیلان. در هر مدخل، ابتدا ریشه ایرانی باستان و هندواروپایی واژه یا فعل مورد نظر و برابرهای آن در دیگر زبان های ایرانی را آورده ایم، سپس به بررسی ساخت اشتقاقی آنها در گویش گیلکی، فرایندهای واجی و گاه رابطه نحوی واژه موردنظر پرداخته ایم. واج نوشت داده ها بر پایة گونة گویشی شرق گیلان انجام پذیرفته است.
بررسی سه فرآیند واجی تقویت ""درج، انسدادی شدگی و واک دار شدگی"" در 12 گونه زبانی استان کرمان: واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول آوایی پسوند «هر» از هند و اروپایی تا فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پسوندهای زبان فارسی در سیر تحول آوایی شان از هند و اروپایی تا فارسی نو، شکل هایی مختلف یافته اند و «هر» از جمله این پسوندهاست؛ از این روی، در این مقاله کوشیده ایم دگرگونی این پسوند را همراه با شکل کامل تحول یافته واژه ها در هر سه دوره بررسی کنیم؛ البته در این بررسی، بر واژه هایی تأکید کرده ایم که به فارسی نو رسیده اند؛ آن گاه این واژه ها را با توجه به نوع تحول پسوندشان در تاریخ زبان فارسی مرتب کرده و در پایان، بر اساس نوع تحول آوایی نتیجه گیری کرده ایم.
بررسی کاربرد فعل ""رفتن"" در گویش مشهدی و زبان انگلیسی: شباهت ها و تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت گویش مشهدی در مقایسه با دیگر گویش ها، این پژوهش به دنبال بررسی فعل ""رفتن"" به معنای ""شدن"" درگویش مشهدی زبان فارسی و زبان انگلیسی است و به مقایسه کاربرد این فعل با زبان انگلیسی می پردازد. از این رو، نگاهی به نظریه صورت و تحلیل نقش تجربی می اندازد. از دیگر اهداف این پژوهش می توان به بررسی تاثیر متغیرهایی از قبیل سن، جنسیت، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی بر میزان استفاده از فعل رفتن در گویش مشهدی اشاره نمود. به منظور گردآوری داده،300 مکالمه در موقعیت های مختلف از خانم ها و آقایانی با سنین مختلف (13 تا 76 سال)، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی متفاوت (پایین، متوسط و بالا) جمع آوری شد و نتایج به صورت جدول ارائه شد. همچنین، جهت بررسی نگرش افراد به گویش مشهدی و شم زبانی آن ها، ده نفر از افراد مذکور به صورت تصادفی انتخاب شده و مصاحبه ای با آن ها انجام گرفت. مصاحبه شوندگان نیز همچون سایر افراد شرکت کننده، خانم ها و آقایانی از سنین، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی مختلف بودند. جهت گردآوری داده در بخش انگلیسی و بررسی پیکره زبانی از بانک های اطلاعاتی زبان و کتب مرجع استفاده شد.